حکا یت آن فیل شنیده اید که در تاریکی ایستاده بود و مردمان بر وی گذر کردندی و هر کس راه به جایی برد و چیزی گفت. یکی پایش را گرفت و گفت این ستون است و آن که خرطومش را جست گفت ناودان است یکی گفت فلان است و فلانی گفت بهمان است و هیچ یک فیل را ندید و بضاعت ادراکش از محدودیت نگاهش فراتر نرفت؟ ..
تفسیر: ما آن فیل هستیم و حکایت مان همان . هرکس به حد درک خود ما را می شناسد و می گذرد . بر رهگذر حرجی نیست چرا که فیل در تاریکی است و بزرگ تر از آنکه براحتی در فهم ایشان آید . آنچه عجیب است آن است که ما هم که خود فیل هستیم در نگاه نیمه ی آنان خودمان را باز می شناسیم و در ایینه ی شکسته ی ایشان می نگریم. چون بر صدر نشانند و قدر نهند شاد می شویم و اگر برانند و دشنام دهند بر باد رویم.اگر بگویند فیل است دنیا را از جای کنیم و اگر گویند پشه است به بادی از جای کنده شویم.هر روز آیینه ی شکسته ای در برابرمان می گذارند چنان که خودمان هم گیج می شویم که فیلیم یا پلنگ ؟کبوتریم یا نهنگ .اما فیل فیل است ! هر قدر هم اطاق تاریک باشد. هر قدر که هیچ کس نبیند و هیچ کس نداند. فیل نباید فراموش کند که کیست و چیست و کجا ایستاده است.او باید مثل یک فیل استوار و تنها بایستد .هر قدر که دشوار باشد
نتیجه گیری ضد اخلاقی:
یک) این روزها عده ای زیر بازارچه راه افتاده اند که ما نسوان مرد هستیم! عده ای می گویند که مطالب اینجا تخیلی است. خلاصه هر کس حکایتی گوید و افسانه ای بافد :
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد هرکس حکایتی به تصور چرا کنند
دو) ما در اینجا از باز ترین پنجره با مردم این شهر صحبت کرده ایم.نه دروغی گفته ایم و نه شعوری را به تمسخر گرفته ایم.
بی معرفت مباش که در من یزید عشق اهل نظر معامله با آشنا کنند
سه) ما می نویسیم که خوانده شویم. رونق این اندرونی مایه ی افتخار و خوشحالی ماست. اما این شلوغی دردسر هایی هم خواهد داشت.
حالی درون پرده بسی فتنه می رود تا آن زمان که پرده بر افتد چه ها کنند
چهار)خیلی ها ما را می ترسانند. خیلی ها دلسرد می کنند خیلی ها تهمت می زنند و تضعیف می کنند. ما از ارتش سایبری آنقدر ترس نداریم تا از آنان که ادعای برادری دارند و لبخند بر لب و دشنه در دست
پیراهنی که آید از او بوی یوسفم ترسم برادران غیورش قبا کنند
پنج) با شما رو راستیم و همانی می نماییم که هستیم. مرد نیستیم اما مردانه می ایستیم. داستان نمی بافیم اما شهرزاد قصه گویتان می شویم. نه از جایی حمایت می شویم و نه به جایگاهی وابسته ایم .
پنهان ز حاسدان بخودم خوان که منعمان خیر نهان برای رضای خدا کنند
شش ) باز هم اما در نهایت اصلا مهم نیست که ما کی هستیم! مهم این است که چه می گوییم.راستش آن هم زیاد مهم نیست…
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب بهتر ز طاعتی که بروی و ریا کنند
هفت) عمر کوتاه است.کمی مهربان باشیم.
حافظ دوام وصل میسر نمی شود شاهان کم التفات به حال گدا کنند
نیک ناز گفت:
مستدام باشید رفقا, هرچه هستید هر که هستید.
باران گفت:
خداوند شما را براي ما حفظ بنمايد .
هم شما را هم وبلاگتان را
رضا.ب گفت:
میگن: سخن را ببین چه میگوید نه آنکه که میگوید. اینجا دو حسن برای من دارد: اولا، از شما خیلی چیز یاد گرفتم. دوما، اینجا هر روز صبح(بهوقت تهران) با مطالبی بهروز میشود که من خیلی دوستشان دارم. من نمیدونم اختر و سکینه کی هستند یا ویولتا و سامانتا و لولیتا، مهم اینه که نوشتههاشون جالبه. مث پستی که در «به شکرانهی رفع فیلتر» نوشته بودی(که معلوم نیست کی نوشته) (که واقعا حال کردم. البته نوشتهی سر در وبلاگ هنوز عوض نشده!)…
خوش و خرم گفت:
وضعيت من دقيقاً شبيه به رضااست. هر روز به اين اميد explorer رو run ميكنم كه ببينم امروز نسوان چي نوشتهاند. واقعا زيباست.
azerila گفت:
چه خبر شده اینجا؟ همه مهربون شدن! با گذشت شدن! قدر همو می دونن!!
ویولتا حالت خوبه؟ 🙂
نسوان گفت:
بابا تو کجایی؟من خوبم! تازه می خوایم هویت هامون رو بریزیم رو دایره و شورت هامون رو در بیاریم و فیل رو به رقص بیاریم. بلکه خاطر مشوش عده ای شاد شود..تازه داره فان میشه!!نبینی از کفت رفته ها ………..
azerila گفت:
از همین الان کار و بار رو ول می کنم و زل می زنم به اینجا که یک لحظه رو هم از دست ندم. بویژه قسمت شورت و اینا. کلا موافق استریپتیزم » برهنگی است که شرط شناوری است» ..حتی اگه ازتوش فیل در بیاد.
نسوان گفت:
یادم بنداز داستان استریپ تیز رفتنم رو برات بگم. تا الان هم از خودم عصبانی ام! تازه فیل هم نبود یک خانوم تمیز 2 متری بود با لنگ دراز و ممه ی کوچک…شایدم چون ممه اش کوچیک بود از خودم عصبانی ام..
مهدي از ابهر گفت:
واسه ما نمي خواي بگي؟! بعدشم خانم جان ما از زير توپ و تانك و گلوله و بسيجي جون سالم به در برديم مواظب باشيد با اين تحركاتي كه فرمودين قراره در بكنيد خون ما به گردن مباركتان نيفته! 🙂
ناشناس اصلی گفت:
Mystery solved – LA Woman by Estevan Oriol. Thanks for the tip!
صبا گفت:
چه جالب
pooriai گفت:
بسیار دوست میداشتیم این پستتان را، حقیقتا حرف دلمان بود.
.
.
درد آور است وقتی جوری قضاوتت کنن که نیستی! هرکسی باید یه آینه واسه خودش داشته باشه که به آینه شکسته ی دیگران نیازی نداشته باشه!!!
.
.
دادیم یک آینه ی شیک و سانتیمانتال برایمان بسازند فیگور بگیریم درش!!!!
.
.
قربونتون
yas گفت:
har ke hastid, bashid…..faghat midoonam ke kheyli tak hasti va ghalametoon besyar jazzabe….in dafe ke oomade boodam Sydney chand bar arezoo kardam ke ey kash ba ham bishtar ashena boodim va hade aghal ye gharari jaee mizashtim va ba ham gapi mizadim va coffee ya drinki minooshidim…..be har hal nashod….good luck.
ALI گفت:
–
زنجبیل گفت:
من چون خیلی باهوشم فهمیده بودم این دو تا یه تصویرن D: فقط همش به خودم میگفتم ببین چه بامزه . همون یه عکس یه طرفش چقدر خوشگلتر از اون یکی طرفشه ! نمیدونم به خاطر تاثیر ممه ها بود یا چیز دیگه ولی خدایشش اصلا حالت چشم پایینه هم قشنگتر بود D:
نتیجه اخلاقی: وقتی ممه هاتو بندازی بیرون چشمهاتم قشنگتر دیده میشه D:
گیتی گفت:
خانم ویولتا خانم، عزیز جان در مورد دونیمه تصویراذیت نکن دیگه ! خواننده هاتو دست کم گرفتی ها رفیق 🙂
خانم جان فکر کنم بهتره همینجا جنسیت این فیل را هم مشخص کنی، فردا می بینی یکی در تاریکی دستش می خوره به خرطوم فیله ، چراغ را روشن هم کنید چشم هاشو می بنده میگه این فیل مذکر است، اسناد و مدارکش هم در مشت من می باشد.
مهدي از ابهر گفت:
راست ميگه گيتي ولي گيتي جان بابا اگه رو حساب خرطوم بگه طرف مذكره كه ديگه طرف خيلي شوطه! مگر اينكه از اين فيلم خوب خوبا ديده باشه اونم از نوع سياه پوستش! 🙂
راستي با همون مشتت مشت محكمي همين الان بزن تو دهن استكبار جهاني 🙂 🙂
مهدي از ابهر گفت:
ويول اين بند چهارمت منو مي ترسونه
گیتی گفت:
@ مهدی از ابهر
مهدی جان، راستش از این منظری که شما اشاره کردید به موضوع نگاه نکرده بودم فکر کنم درست می گی 🙂
ضمنا عزیز جان ، آن مشت من نبود که مشت آن بود، اما راستش من به چشم خویشتن دیدم گنده تر از ما با مشت چندین بار به دهان استکبار جهانی کوبیدند، طرف دو سه تا کشیده در جواب زده که فعلا داریم گیج گیج میزنیم، احتمالا تا یکی دو ماه دیگه میریم تو کما !
مهدي از ابهر گفت:
گيتي جان اون گُنده هِه كه مشتش پلاستيكيه آبجي! 🙂 اينا فقط بلدن تف بندازن و قهوه اي كنن،مشتشون كجا بود بابا 🙂
حالا فوت نكنن يه وقت، باز كما خوبه!
amin z گفت:
از اون پستا بود که حدس زدم کامنتاش داغ باشه از گودر خودم اومدم بیرون.
ببین اگه مرد باشی که خییییلی مردی.
ولی منم در نوع خودم مثل هموناییم که گیتی گفت ولی با این تفاوت که اگه در حرکت استریپتیزانه نسوان آلت مردانه هم ببینم چشامو می بندم و می گم عجب …
کسیم گیر بده با لحجه یه دوست می گم «ولمون کون آقااااااا! بذا خوش باشیم»
ولی خداییش قضیه عکس خیلی تابلوِ
راستی اصلا یه درصدی از قشنگی وبلاگ ها از هر نوعش همین نقاب هاست که نفوذ یه کتاب رو بهشون می ده. «خودت تصویر رو بساز. هرجور که دلت میخواد»
جوخه ی 2 گفت:
چیه آبجی حتما باید تاییدت کنیم که راضی بشی؟
در پست قبلی هم که سوتی دادی. یک بار فارسی جواب می دی و یک بار فینگلیش. پر واضح است که اکثر قریب به اتفاق ما ها، یکی از این دو روش را انتخاب می کنیم و با همون هم عادت می کنیم.
این همه وبلاگ خواندیم ندیدیم یکی بیاد و هم فارسی و هم فینگلیش جواب بده.
به قول معروف میگن «مطمئن یا خره یا خدا». بنده هم بنا بر تجربیات و عقل ناقص خودم، ادعا می کنم که صاحبان وبلاگ آن کسانی نیستند که اعا دارند. و طبیعتا از این موضوع مطمئن نیستم اما احتمال آن را نزدیک به صفر می دانم.
زنجبیل گفت:
اقای جوجه یا خانوم فرقی نمیکنه .
من کار به بحث شما ندارم فقط خواستم بگم که من خودم گاهی فینگلیش مینویسم گاهی فارسی . علتش هم اینه که گاهی تو خونم و تو کامپوتر خودم فارسی نصبه و میتونم فارسی بنویسم ولی گاهی تو دانشگاهم و این اجنبی ها به عقلشون نرسیده که فارسی رو کامپیوتر های دانشگاه نصب کنن و مجبور میشم فیلنگلیش بنویسم .
جوخه ی 2 گفت:
در ضمن هر کسی هستید، باشید
و انتظار ندارم که شمعی در تاریکی خود روشن کنید و سر تا پا خود را به ما بنمایانید،
اما اگر فیل هستید لطفا مشخصات موش را از خود بروز ندهید
و اگر چندین فروند تشریف دارید، خود تان را جای یک فروند جا نزنید.
قطعا روزی که پرده ها فرو افتد، پرده ی شما هم دریده شده و حقایق آشکار خواهد شد.
Q-Mark گفت:
همیشه همین بوده. خیلی از آدما چشم دیدن بزرگ شدن یکی رو ندارن و گوش شنیدن حقیقت رو. چون حرف خوب می زنید و حرف خوب رو خوب می زنید تحملتون نمی کنن!
من آرزو می کنم ادامه بدین چون خیلی لذت می برم از نوشته هاتون!
venus گفت:
شش ) باز هم اما در نهایت اصلا مهم نیست که ما کی هستیم! مهم این است که چه می گوییم.راستش آن هم زیاد مهم نیست…
سلام و دقیقا با این جمله ات موافقم من خیلی چیزها ازتون یاد گرفتم موفق باشید
و البته خسته نباشید
راستش باید یه اعترافی کنم که منم هر وقت مطالبتونو میخونم تو نظرم شماها یه غول دانا مییایید (مغزتون میگم نه هیبت ظاهری )
مریم ج گفت:
من این گیلاسو دوست دارم : http://gilaasi.com
مهدي از ابهر گفت:
1 گاز زدم ولي زياد نچسبيد. محصول خودتونه؟
زنجبیل گفت:
منم اون گیلاسو خیلی وقت گاز زدم ولی تهش تهش بهم اصلا نچسبید
حسین شریعتمدری(هما) گفت:
بردران و خواهران عزیز:
سربازان گمنام و غیر گمنام امام زمان در ارتش سایبری موفق شدند تنی چند از از سرکردگان تارنمای عنکبوت را که سعی در گمراهی نسل جوان داشتند را رصد نمایند انان پس از تلاش های شبانه بسیار موفق شدند سه تن از این مضلین را رصد نموده و انان را افشا نمایند
سرکرده این باند شخصی است اختر نام ..این این مرد که برای رد گم کردن خود را ویولتا می نامد در 15 سالگی در اسرایل توسط موساد اموزش دیده و سپس به ایران بازگشته و با اصغر نامی ازدواج نموده است اما اصغر پس از ازدواج در ان اتاق تاریک پی به مرد بودن اختر برده و از نیات شوم او اگاه میشود اما 13 سال دیگر هم در کنار او به زندگی ادامه میدهد سپس اصغر مهر خود را حلال کرده و به بیابان های مرکزی ایران میگریزد اختر هم برای خدمت به اربابان خود به سازمان سیا در استرالیا میپیوندد وی در انجا ضمن خوردن خاویار به رهبری جنبش سبز اموی می پردازد
نفر دوم سکینه معروف اکبر ترقه : این شخص فعلا گم شده از یابنده خواهشمندیم ایشان را به صندوق پست انداخته و مژدگانی دریافت دارند
نفر سوم لوله تیا معروف به اسمال سبیل : این شخص توسط اینتلیجنس سرویس فرانسه اموزش دیده و با نزریک شدن به سران فتنه سعی در گمراه کردن سران فتنه داشته که سران فتنه او را گمراه میکنند
نامبرده در اشوب های اخیر دیده شده که بعلت شباهت با برادران بسیجی دستگیر نگردیده است سبیل های قیطانی این شخص تاکنون سه بار در کتاب رکورد های گینس ثبت گردیده است
مهدي از ابهر گفت:
حسين جان بازم كه رفتي اونور ما رو متهم به تشويش اذهان عمومي و نشر اكاذيب و توهين به مقدسات كردي برادر. بازجو هم بازجوهاي قديم!
فرانگیز گفت:
منطقی اینست که شمارابانوشتهایتان داوری کنندوگرنه ضمیر خودشان را قضاوت کرده اند
مرد بی خشتک گفت:
البته پر مسلم بوده بر ما برادران و سربازان گمنام که این عکس تصویر شما نیست و علت آن اینکه دوستان میتوانند این عکس را ذخیره نمایند.خواهند دید نام این عکس هست:
cropped-estevanoriol-la-women1
حال شاید بگوئید از روی اسم نتوان حکم قطعی داد ولی یادتان باشد شما هم نمیتوانید حکم قطعی بدهید .در ضمن نان این عکس چه تناسبی با ملیت ایشان دارد.ولی در کل بنظرم قطعی میاد که ایشان خانم هستند و البته خانمی محترم و دوست داشتنی
در ضمن نسوان چرا بحثهای حاد و زیبا و پر بار ارائه نمیدهند.هر پستتان 10 15 جمله است که چون زیاد پر محتوا نیست دوستان نظراتی خارج از آن پست ارائه میدهند.
بیا یه پست بدین نام بگذار :
درد و دلهای بی پرده سکسی
و بگذار همه دختران و هم پسران بی پرده از رابطه ها و تمایلات خود بگن.البته در توضیحات پستت اول خودت بی پرده همه چی رو رو کن .گیتی ،هما،مهدی ابهر،ناشناسهاو…بذارحتی در بیان کلمات هم راحت باشن.
بچه ها نظرشون چیه را من نمیدونم؟
مهدي از ابهر گفت:
آقا ما يكي رو بي خيال! من اگه «بي پرده» بخوام از تمايلات خودم بگم ملت 6 جفت پا قرض مي گيرن دِ دَر رو!! 🙂 البته اگه تو اين چند وقته پرده مرده اي هنوز مونده باشه!
پيشنهاد مي كنم پست بعد از درد و دول هم فانتري هاي سكسي باشه! خيلي فاز ميده ها!
حالا از شوخي گذشته و با توجه به اينكه گويا ويول با دريافت 400 دلار ترانه درخواستي هم پخش مي كنه مي خواستم ازش بخوام با توجه به اينكه گويا اونور مشغول به تحقيقه كمي هم از وضعيت اموزش اونجا بنويسه. چكشو مي فرستم بعدا!
balva گفت:
در نظر بازی ما٬ بیخبران حیراناند.
من چنینم که نمودم٬ دگر ایشان دانند.
وصف رخسارهی خورشید ز خفاش مپرس
که در این آینه صاحب نظران حیراناند.
نسوان عزیز٬ همیشه همان باشید که بودید و به هیاهوی هواخواهان و بدگویی بدخواهان آن نشوید که میخواهند یا نمیخواهند. آیینه هستید و هرکس نقش خود میبیند آنانکه آینه شکستن تنها هنرشان است همیشه زشت باقی میمانند.
زاهد ار رندی نسوان نکند فهم چه باک؟
دیو بگریزد از آن قوم که وبلاگ خوانند!
godool2 گفت:
فرقی ندارد مردهستید یا زن،به عبارتی فرقی ندارد که آن برآمدگی پائین بدنتان باشد یا بالای آن،زیبا مینویسید.
شيخي با چراغ گفت:
در اصل مهم نيست زن هستيد يا مرد يا اينكه يكي هستيد يا چند تا، مهم مطلبي است كه ارايه مي دهيد كه تا چه حد جذاب باشد، البته اگر اين جماعت روزي بفهمند نويسندگان اين وبلاگ مرد هستند، اكثربت جيم مي شوند! (فرض بود)
لطفا به نوشتن خود در تاريكي ادامه دهيد ولي احيانا اگر مراسم استريپ تيز برپا شد، چراغها را روشن نماييد. هم چشم ما ضغبف است و هم اينكه چراغ شيخ زياد بدرد اين كارها نمي خورد! اصلا استريپ تيز در تاركي حال نمي دهد. زودتر هم زنگ بزنيد ما بياييم اون جلوها جا بگيريم.
احسان گفت:
شما همچنان ادامه دهید , چون چه زن چه مرد همیشه مشتری خواهد بود. حتی اگر وسطش لو بره که شما مرد اید باز هم خوانندگانتان زیاد اند. فقط از آدم های مستقیم به آدم های گی احتمالا تغییر می کنند. شما هم میشید اولین بلاگ گی های ایرانی.
اگر زن نیستید این کار را بکنید: یادم میاد قدیم ها یه فیلم مستند می دیدم که یک مار نر از خودش بوی مار ماده تو هوا پخش می کرد, بقیه مار نر ها میریختن رو سرش و خودشون ومیکشتن و لاو و … می ترکوندند. بعد از اینکه خسته می شدند, مار نر (که بو میداد) تازه پا میشد میرفت سراغ مار ماده ه. اگر بتونید این کار را بکنید عالی میشه.(نه اینکه برید سراغ مار ماده ها, الگو برداری را میگم)
احسان گفت:
بلاکت این صدارو میده:
احسان گفت:
اشتباه شد, این صدای وبلاگ شما نبود, اشتباهی اینجا پست شد. شرمنده
سینای بالاترین گفت:
از نظر من مهم اینه که از قلم شما چی تراوش می کنه. وقتی که در حد عالی می نویسید دیگه مرد یا زن بودن مهم نیست. من عاشق نوشته های شمایم نه خود شما.
نسوان گفت:
مرسی سینای عزیز ؛ در نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی! لطفت پاینده
نیما گفت:
سلام
خانم ویولتا قلم خوب و بیان ساده و در عین حال پر محتوایی داری . به کارت ادامه بده و موفق باشی .
monamoo گفت:
مطلق های معلقه ی عزیز .فکرت خوب، قلمت درست! خوشم اومده ازت. می دونی کاش دختر باشی چون کم دختری دیدم این جوری!
ساقی گفت:
من تازه اومدم اینجا! برام جالبه ظاهرا خانوم ویولتا در توضیحات خودش در جاهای مختلف اذعان کرده که سقط جنین کرده ! با حساب من حداقل سه بار سقط جنین کرده !چطور ممکنه حقیقت داشته باشه؟