داخلی _شب _خانه ام
اصغر در حالیکه لم داده داره فوتبال می بینه و من خیره به یک صفحه سفید در عوالم خودم غرقم
_ اصغر :هوی کجایی (تعجب نکنید اصغر بی ادب نیست *هوی* در خانه ما همان عزیزم هست که یارانه بهش تعلق نگرفته و شده هوی )
_من: دارم فکر میکنم
_چی می کنی؟..فکر؟؟؟ کارای نکرده
_زر نزن اصغر (ایضا من هم بی ادب نیستم اینجا زر نزن به معنی عزیزم مزاحم نشو و لطفا خفه خون بگیر و فوتبالتو ببین ..میباشد)
_ پاشو یه چایی بیار زیاد بخودت فشار نیار
_کلفت پارسالی رنگش سیاه بود (با لحنی مهربان تر) اصغر چی بنویسم؟
_چیو چی بنویسی؟
_ویول ازم خواسته یه متن بنویسم واسه معرفی خودم تازه خانوم فرمودن طنز باشه
_(اصغر باشنیدن اسم ویول کمی توجه نشان میدهد) ویول کیه؟ اسم ادمه؟ ویول؟؟
_ تو به اینا چکار داری از نوشته هام خوشش اومده ازم خواسته واسش یه مطلب در مورد خودم بنویسم منم دوروزه بلا نسبته خر تو گل گیر کردم
_ بینم این ویول همون نیست که اون شب گفتی بیا به این عکس نگاه کن ببین تحریک امیزه یا زیبا ؟
_چرا
میخوای بری سراغ بی ناموسا؟ پس تو ام میخوای عکس ممه تو بذاری سر در عالم(بنظر اصغر سردر این وبلاگ سردر عالمه؟؟) پس بگو منم کلاه قرمساقی بذارم از فردا
_(مث سگ از کمک خواستن از اصغر پشیمون میشم )..چرا مزخرف میگی مگه عکس اونه؟
_همون دیگه تو هم حتما فردا میخوای در مورد گره سوتین حرف بزنی؟
_(اصغر خودشم فهمید بدجور سوتی داده..این یگانه عالم همیشه معترفن فقط واسه دیدن نتایج فوتبال میرن سراغ اینترنت… نمی دونستم وبلاگم میخونه اونم وب نسوان)
_من: اصغر خر نشو غیرتی بازیم در نیار اصلن بهت نمی خوره الاغ ازت کمک خواستم (این الاغ اوج احساس من بود به اصغر)
(ظاهرن اصغر از الاغ کشداری که مرحمت فرمودیم خر کیف شده و نرم میشود)
_ اصغر:حالا برو یه چایی بیار
(در خانه ما کلمات معنی های ثانویه دارن مثلا وقتی این موقع شب اصغر میگه چایی بیار به این معنی که اب گرمکنم روشن کن…..)
داخلی_همان شب_ یه اتاق اونور تر
(فرصت کمی دارم تا هن هن تند نفس ها به خرناسه تبدیل بشه پس می پرسم..)
_ اصغر نگفتی چی بنویسم در مورد خودم؟
_اصغر: ها؟ بنویس من یه زنم پس ناقص عقلم بنویس نوشته هام جدی نیست تا جدی نگیرن ملت … بنویس نه اشپزی بلدم نه شوهر داری بجاش تا دلتون بخواد زبونم درازه بنویس دلم میخواد همه اصغر ها رو از پنجره پرت کنم بیرون اما به احترام اکبر ها تمام قد می ایستم بنویس دلم میخواد همیشه به هر عقیده ای احترام بذارم تا به عقیدم احترام گذاشته بشه راستی گلین نری عکس ممه تو بذاری سردر عالم…. بنویس…….خر….پف …خر……پف
من همینایی ام که اصغر گفت…… پس
سلام
گلین باجی
بهانه گفت:
چقدر این اصغر اقا باهوش بودن!
anahid گفت:
yeh dafeh in asghar nakhast hamkari koneh ,eineh bashar ahamiat bedeh beh to yeh khatkomaket koneh.
ey roozeh gar.
پرشکوه گفت:
چرا اسم همشون اصغره من که گیج شدم!
خرزهره گفت:
پر شکوه! گیج نشو. دلیلش این است که اینها همه ماهارو به شکل اصغر میبینن.
بهار گفت:
welcome!
عاد ل گفت:
امان از این اصغرها …. !!! ولی شما که اصول اولیه رو زیر سؤال بردید!؟!؟ شما که مطلقه نیستید؟!؟! حالا شاید معلقه باشید! ولی مطلقه هم باید باشید دیگه ….!!!!!!!!!
مسافر گفت:
خوش آمدید.
با تشکر یک اصغر اصغر نشده
شبگرد گفت:
یه نویسنده ی جدید = جنجال بیشتر!
خوش آمدید
ناشناس گفت:
واقعا با همین کلماتی که اینجا نوشتی با هم حرف می زنین؟
کالیفرنیا گفت:
حتما جمله آخر مال اصغر نیست. مردها هرگز دیالوگ به این بلندی را نمیگن. فقط با یه جمله منطورشان را می رسانند.
نسيم گفت:
خوش اومدي گلين باجي
تکتم بانو با نام مستعار آنجلینا جولی! گفت:
این وبلاګ را دو دستی بچسب که داره ارزش مادی هم بیدا می کنه.
اتحادیه صنف مطلقه های ایرانی مقیم فرنګ!
ګلیم ایرانه؟ یه جوری باید طلاقش را بګیرین و یه ویزا هم واسش جور کنید. الان مالزی مده، اینو بفرستید مالزی که در تمام دنیا نمایندګی فعال داشته باشید….
lotus گفت:
ظاهرا التزام عملی شما به ولایت فقیه خیلی زیاد بوده که شرط مطلقه بودن از رو شما برداشته شده!
؛ )
balva گفت:
اصغرآقا که بعد از هنهن تند نفسها و فرمودن افاضاتی چند خوابش برد! پس آبگرمکن را چرا روشن کردید؟
بههر حال سناریوی باحالی بود. اسمش را هم میشد گذاشت «تمام زندگی در یک سکانس»
تکتم بانو با نام مستعار آنجلینا جولی! گفت:
مال قبلش بود. اصغر آقا دوش ګرفت که … بهتر بچسبه.
در ضمن مګه ګلین آدم نیست؟ خب اون می خواسته دوش بګیره.
ALI گفت:
چقدر نثر اين نوشته با نوشته هاي طنز هما شباهت دارد
+
–
نیما ( رهگذر سیدنی ) گفت:
ببخشید گلین باجی همون هما خانم هستند ؟
به هرحال خوش اومدن
P.G گفت:
آخر ز چه گويم هست، از خود خبرم چون نيست
وز بهر چه گويم نيست، با وي نظرم چون هست
مدتي از آخرين پستي كه با موضوع «اصغر (سكانس پاياني)» خوندم ميگذره. در عالم هاليوود و حتي والديزني قسمت ها و اپيزوتهاي بعدي يك اثر بخاطر فروش خوب نسخه اوليه توليد ميشه.
جنگ ستارگان داستان شما هم وارد همين مرحله شده و بنظرم موفق مياد. چون مخاطب خودش رو داره (طبق آمار)
SHEREK (اصغر) گاهي رمانتيك ميشه و گاهي غيرقابل معاشرت! تا حدي كه از پنجره ميره بيرون
نكته بعدي كه بنظرم رسيد اينكه نويسنده نسخه اوليه لزوماً خودش نسخههاي بعدي رو نوينويسه!!! بلكه نويسندگان جديدي به سبب محبوبيت نسخه اوليه براساس نوشته نويسنده اوليه ، اقتباسي توليد ميكنند كه معمولاً موفق نيست.
بعنوان خواننده شما علاقه دارم تا تنوع نويسنده موجب افزايش تنوع مطالب و خلق ديدگاه جديد باشه.
فقط يك اظهارنظر بود !!!
azadeh گفت:
با کالیفرنیا کاملا موافقم.
تيبا گفت:
very nice
Alipasha گفت:
چرا پس در قسمت نویسندگان اسم شما نیست؟؟
در ضمن به شخصه با ورود شما مخالفم هرچند زیبا نوشتید اما نظر شخصی بنده این است.
عارف گفت:
اصغر دوست داريم .
اصغر دوست داريم.
شب بو گفت:
گلین جان شما که توی معرفی خودت از اصغر کمک گرفتی برای نوشته های بعدیت میخوای چی کار کنی ؟ بذار همون اصغر بیاد بنویسه . راحت تر نیستی؟
گیتی گفت:
🙂 به به مبارک است ! غافلگیر شدیم بابا…
پس زن خوب فرمانبر پارسا هم پیدا میشه در اندرونی که با عشوه شتری کارش را پیش ببره و خودش هم همونی باشه که اصغر بین هن هن و خرخر تعریف کرده …
به نظر من که کاراکتر گلین و این اصغر جدید خوبه، اصغر از اون اصغرهای خنگ آروم یک کمی غیرتی، گلین هم که جیگرشو…
اما به نظرمن گلین باجی هما نیست، هست؟…هما قلمش را خیلی محکم تر می گذاره روی کاغذ…البته این نظر منه، چه میدونم والله…. بهرحال بریجیتا جان، سلام به روی ماهت !
P.G گفت:
سكوت هما خانم رو جايز نميبينم. اميدوارم تكذيبيه يا تأييديه ايشان هرچه زودتر منتشر بشه.
من هم با گيتي خانم موافقم، قلم هما خانم نيست.
قدم نو رسيده مبارك!!!
يگانه گفت:
سلام… منم يگانه ام. :دي. عكس سر در عالمتون خيلي قشنگه ببين. دوسش دارم…
صهبا گفت:
خوشمان نیامد ،قلمتان بپای بانو ویولتا نمیرسد …زور زیادی به خود نیاورید…
باران گفت:
اما در مجموع دنیای این اصغر ها چقد باحاله !
منم موافقم که جنس این قلم با جنس قلمهای قبلی فرق می کنه .
مریم ج گفت:
خدا این یکی رو به خیر بگذرونه…
sangpenjelajahmalam گفت:
Assalamualaikum
کالیفرنیا گفت:
Va alikumusalam.Where have you been till now
زنجبیل گفت:
بامزه بود . خوشحالم از اشناییت
کالیفرنیا گفت:
Va alikumusalam.Where have you been till now?
Sam گفت:
علی
شما به صورت فرضی گفتی که ممکن این متن را هما نوشته باشه، ولی به دلایل زیر این فرضیه ردّ میشه:
۱، تا جائی که من میدونم هما اصغر نداره. البته این داستان میتونه مال زمان اصغر درش باشه و یک یه اصغر جدید پیدا شده!!!!!
۲، تو این متن حرفی از دوران کودکی هما در زمان نادر شاه و یا از دوران نوجوانیش در در زمان قاجاریه گفت نشده.
۳، هیچ جای این متن نمیبینی که گفته شده باشه که، ما که سواد درست و حسابی نداریم که.
البته این احتمال میره که این رو گیتی نوشته باشه ولی اونم به دلیل زیر امکان نداره:
نوشته اصغر بعد از بحث خوابید. این در مورد گیتی اصلا اتفاق نمیفته. چون گیتی تا پدر صاحب بچه بحث کنند را در نیاره ولش نمیکنه. چند تا مورد میخوای نشونت بدم که با گیتی بحث کردندو دیگه اینجا پیدشون نشده ( احتمالا الان تو کهریزکی، جایی هستند)
البته یه خانمی به اسم مریم، تازگیها وکالت نسوان را در مورد اتهام محاربه با مردها به عهده گرفته. و معتقده همه مردها تو یه پکیج میان مثل. البته اون هم نمیتونه این متن را نوشته باش، چون اییشون تو کلاس شبانه اکابر ۱ سال از من پایینتر است.
به هر حال نگران نبش داداش، پیداش میکنیم.
هر کی است قدمش مبارک
هما گفت:
مادر تو از وقتی فارسی یاد گرفتی خوب نطقت باز شده ها؟ پیرشی ننه این سامانتا هم مشکل تورو داره(تبدیل فینگلیش به فارسی ) اگه مطلب جدید گذاشت ادرس این سایتو تو کامنتاش بذار ننه تا اونم بتونه مث شما با کلاس حرف بزنه ….در ضمن واسه منم سر پیری اصغر نتراش میخوای مردم بگن سر پیری معرکه گرفته؟
Sam گفت:
سامانتا،
آدرس اینه : http://www.behnevis.com
البته راحت نیست، ولی خوب دیگه کسی ازت ایراد نمیگیره.
Sam گفت:
مثال پکیج مریم خانوم وکیل، ساندویچ بیگ ماک، مک دونالد بود.
ببخشید سنگین بود از قلم اوفتم
هما گفت:
اولا قدم نورسیده مبارک….. بعدم بریجیتا؟؟؟؟ ننه این اسمو تنهایی انتخاب کردی یا همه روستا کمک کردن؟ خیلی اسمت چیتان پیتانه مادر؟؟
در ضمن خدمت اون افراد فزیب خورده و عوامل استکبار که فکر کردن من بریجیتا هستم معروضم که:
دست شما درد نکنه مگه شما سخنان مسولان مملکتی رو نشنیدید که میگن این وبلاگ نویس ها ایادی دشمنن؟ من خودم بارها شاهد بودم همین اوباما ملیارد ها دلارو ریخته تو زنبیل برده دم خونه نسوان تحویل داده تا جنگ نرم کنن ؟ یعنی من بعد عمری سجاده نشینی شدم ایادی استکبار؟ جیره خور صیهونیست؟ تق تق تق (این صدا برخورد دست بود با سینه ) ای الهی جز جیگر بزنین که میخواین منو بکنین جنگ نرم (به جنگ وسط توجه شود و حذف نشود ) خب اگه قرار بود من نویسنده بشم چرا بیام اینجا که چیزای بی ناموسی می نویسن؟ خب میرفتم جلد دوم مفاتیح الجنان و مینوشتم تا عاقبت بخیر بشم
من ؟؟؟؟؟ جنگ ؟؟؟؟ اونم نه سخت که نرم؟؟؟؟؟ خدا بدور
گیتی گفت:
@ Sam
🙂 سام عزیز ادله کاملا محکمه پسند بود، اما آقا بخدا من بیگناهم ، اقا بخدا ما نفهمیدیم چی شد، الهی ذلیل و سیاه بخت بشه هر کی نطق بچه های مردم را کور می کنه ! چیکار کنم این طفلک ها از کهریزک بیان بیرون، برم خودمو معرفی کنم خوبه یا یک خط بکشم دورم و چله نشینی، دوره درمانی راهی چاهی ؟
ALI گفت:
من فقط نظرم را گفتم
دارم متقاعد مي شوم حق با سام است
+
سایه گفت:
اول، سلام خدمت سه بانوی اصلی مافیا..
دوم،اگر نظرات خواننده هاتون براتون مهمه،یه رای گیری بکنید،ببینید که میخوان این گلین خانوم، بریجیتا بشن یا نه؟یا اینکه چار دیواری اختیاریه و شما رای نهایی رو دادین و کار تمومه و ایشون شدن؟!
سوم، سلام خدمت بقیه
چهارم،من اصلا با این گلین خانوم حال نکردم،خیلی کپیه،َسبکش همچین منو که نگرفت…البته نوشته اولشه و الان قضاوت کردن،کار درستی نیست؛اما میدونین که اون نگاه اول خیلی مهمه؟
پنجم، اگر هر کدوم ازسه بانوی محترم مافیا،میخواین بازنشسته بشین،خوب لازم نیست که حتما جایگزین پیدا کنید.یکیتون هم بنویسید،خوبه،بقیش با خوانندگان عزیز و لذیذ:)
ششم،ببینین،کیفیت برنامه هاتون عالیه،حالا لازمه کانالها رو زیاد کنید؟
نسوان گفت:
SAYEH JON, BEZAR BERESE AZ DAR BICHARE, HANOOZ KE HICHI NAGOFTE, SAB KON, UNAM BE ROO CHESHM.
P.G گفت:
نه ديگه اينقدر تند رفتن هم خوب نيست !!! با خوندن يك صفحه از نوشتههاي يك نويسنده، تصميم به حذفش گرفتي؟؟ بنظرم اگه ميخوايم اينجا (و خودمون) پيشرفت كنيم، بايد ياد بگيريم به همديگه فرصت بديم و فرصتهاي همديگه رو از بين نبريم. اگه همين فرصت در اختيار هر يك از ما قرار بگيره چيكار ميكنيم؟؟؟؟ انتقاد هميشه خوبه! ولي تخريب هيچوقت.
اگه حوصله داري اين رو بخون :
يكك روز رفتم سر كار، ديدم همكارم داره يك وبلاگ ميخونه كه عكس سردرش يك دختر نيمه لخته! اسمش نسوان مطلقه معلقه اس، مطلبي هم كه نوشته در مورد زندگي خصوصي نويسننده با اصغره!
بلافاصله نتيجه گرفتم كه همكارم داره داستان سكسي ميخونه!! كلي نصيحتش كردم و سخنراني مفصلي از اينكه اينكار كمكي بهش نميكنه!!! بيچاره هرچي خواست توضيح بده، من گوش ندادم و حرفمو ادامه دادم و رفتم. اما قبل از رفتن يك چيزي زير اون عكس نظرم رو جلب كرد. جملهاي نوشته شده بود كه ميگفت «تنها يك گناه وجود دارد و اون ناآگاهي است» به فكر افتادم و فردا وقتي همكارم داشت اون وبلاگ رو ميخوند، رفتم پييشش و با هم مطلبش خونديم! از اون روز هر وقت تو شركت بيكار ميشم، نوشتههاي اون وبلاگ رو ميخونم و هنوز شرمندهام كه چرا با همون نگاه اول قضاوت كردم و حكم رو صادر كردم.
اشتباه من رو نكن!!!!!!!
سایه گفت:
نه پی جی و نسوان عزیز، من نه تصمیم به حذف دارم ونه قصد قضاوت داشتم.ابن رو تو نوشته هم چپوندم ،اما انگار رک بودن مطلب،نیمچه طنز بودنش رو پوشانده بود…
پی جی عزیز،به نظر میاد که زندگی گاهی درسهایی برای هر آدمی داره که لزومن به درد یه نفر دیگه نمیخوره…بهتر بود نوشته من رو یه کم دقیقتر میخوندید…
به نظرتون یه کم زیادی ظرفیت نظر شنیدن پایین نیست؟؟؟؟ (برام ننویسین که خودت هم همینطوری،با این نظرها،راستش من فکر کردم اصلا نظرم رو نخوندید….چند نفر نوشته بودن که خوششون نیومده ولی همچین واکنشی رو براشون، من نخوندم!!!)
P.G گفت:
سايه جان، سلام
باور كن متنت رو چندبار خوندم.
ببين من خودم از متن خوشم نيومد و بنظرم زيادي تكراري بود (انتقاد بنده هم كمي بالاتر قابل مشاهده است!!!) چيزي كه گفتم اين بود:
براي اينكه كه شكايت رو به مقامات بالا (صاحب خانه) ببريم، (اون هم بعد از نوشتن اولين مطلب) كمي زود و بي انصافيه!!! هر نقدي جايز و نيكو خواهد بود. اتفاقاً من با نظر شما موافقم، (به غير از بند 2 كه از همين حالا نظرسنجي كنيم.)
حسي كه من از بند 2 گرفتم ، يكجور بي قراري و نگراني بود و تصميم گيري عاجل.
اينكه پيش از هر واقعه بدي، بايد جلوش رو بگيريم!!!
به هر حال اميدوارم ناراحتت نكرده باشم. خيلي مخلصيم
:-*
گیتی گفت:
@PG
آقا محسن اینبار با نام PG آمدی،چرا اسمت عوض کردی برادر؟از قلم کاملا پیداست.
گیتی گفت:
این عوضی کیه به جای من کامنت می گذاره تو پست های قبلی که چشم من بهشون نمی افته…
مریضی خودت را جای من جا میزنی یا من خیلی معروف شدم خودم خبر ندارم….
P.G این مکالمه راجع به افراد دیگه از طرف من نبوده که شما هم تند تند جواب دادی ! عجب حکایتی است ها
P.G گفت:
@ گيتي
اون پيمانكاررو ميگي؟ نه ، من اون نيستم!!! من مهندس مشاورم ، به كار پيمانكارها نظارت ميكنم!
تكذيب ميكنم!
قديم ها اسمم خوش و خرّم بود!!!
گيتي گفت:
سید محمد حسن (پیمانکار)
mohsen
خوش و خرّم
P.G
ای بابا !کم کم دارم شک میکنم که نکنه کل نظراتو یک نفر مینویسه؟!!!!!!!:-0
P.G گفت:
به جان عزيزت قسم من فقط P.G بودم و خوش و خرم
فقط گاهي مناظره شما و پيمانكار رو ميخوندم ، از همون موقع بود كه دلم رو بهتون باختم!!!!!
pasargad گفت:
عالي بود
گیتی گفت:
این عوضی کیه به جای من کامنت می گذاره تو پست های قبلی که چشم من بهشون نمی افته…
مریضی خودت را جای من جا میزنی یا من خیلی معروف شدم خودم خبر ندارم….
P.G این مکالمه راجع به افراد دیگه از طرف من نبوده که شما هم تند تند جواب دادی ! عجب حکایتی است ها
P.G گفت:
گيتي جان
من هم بهش گفتم كه «گيتي اش تقلبيه» ولي زير بار نرفت!!!! (مراجعه شود به پست «معذرت خواهي از آقايان محترم)
جالب اينجاست كه سعي ميكنه مثل شما بنويسه، وسط بحث جدي ميشه و لحنش عوض ميشه
ولي در قالب موارد سعي ميكنه مثل شما بنويسه (ولي خوب بنده خدا شايد اسمش گيتيه)
خيلي زودتر از اينها منتظر تكذيبيه شما بودم. شما هم بي تقصير نيستيد ها!!!
ضمناً شما خيلي معروف هستيد (اگه خبر نداريد) !!!
اين گيتي تقلبي هر كار بدي كه كرده باشه، عوضش يك كار خيلي خوب كرده و اون اينه كه من چند روز سر كار بودم و فكر ميكردم دارم با گيتي معروفه حرف ميزنم!!!!! توي فضا بودم!!!
الان خيلي حس بدي دارم 🙂
P.G گفت:
فكر كنم غالب درسته!!!
نارسیس گفت:
قرار مگه نیست همه اینجا مطلقه باشن ؟
یالا باید از اصغر طلاق بگیره این گلین باجی !
نارسیس گفت:
من حاضرم دادخواست طلاقشون رو بنویسم ها ! خصوصا که اصغر معتاد هم هست !