میرا مسلمان است، او یک سفید پوست است که به درخواست همسرش مسلمان شده است. نماز نمیخواند، روزه نمیگیرد، حجاب ندارد، روسری به سر نمیکند، با نامحرم هم دست میدهد، او را در آغوش هم میفشرد. بعد از مرگ همسرش هم چندین دوست پسر داشته است ولی با هیچ کدام ازدواج نکرده است، نمیدانم که دوست پسرهایش مسلمان بوده اند یا نه. اویک بار هم قرآن را نخوانده است ولی از نظر او اسلام یعنی عشق، یعنی همسری که همه عشقش را به پای او ریخته است و میرا پس از مرگ او نتوانسته خوبیها و عشق او را در هیچ مرد دیگری پیدا کند.
پریناز هم مسلمان است، یک مسلمان زاده که تا مدتها نماز میخواند، و روزه میگرفت. در همان زمان که نماز میخواند، حجاب به سر نمیکرد، اگر نامحرم پسرعمو و پسرخاله و دوست خانوادگی بود، باهاش دست میداد ولی در آغوش نمیگرفتش. اگر نامحرم غریبه تر بود، دست هم نمیداد. توی مجلس عروسی مختلط شرکت میکرد، لباس باز هم میپوشید، تا آنجا هم که جان در بدن داشت میرقصید. به ناخنهای دستش، لاک نمیزد ولی به همه ناخنهای پایش لاک میزد به جز انگشت کوچیکه و از آنجا مس میکشید. او هم تا الان یک بار قرآن را نخوانده است و هرچه میداند از آموزشهای بینش اسلامی و معارف و مادر و پدر است.
مژگان هم مسلمان است، او حجاب دارد. کت و شلوار میپوشد و روسری به سر میکند، طوریکه یک تار مویش هم پیدا نیست. نمازش به موقع است، روزه هایش را هم میگیرد. او از شوهرش جدا شده، بعد با 5 سکه به مدت یک سال به عقد موقت یکی از رجال نیمه نسبتا سیاسی درآمد. بعد به مدت دو سال با حمید زندگی کرد. نمیدانم با حمید صیغه محرمیت خوانده بود یا نه. جلوی حمید حجاب نداشت ولی از برادر و پدر حمید رو میگرفت. از ختم قرآن ماه رمضان که بگذریم، شک دارم که او هم قرآن را تا الان یک بار درست و حسابی خوانده باشد.
زکیه هم مسلمان است، او را در پاکستان دیدم، دانشجوی داروسازی بود. از همه صورت فقط دو چشمش پیدا بود که سعی کرده بود آنرا هم با یک عینک بزرگ بپوشاند. به شوخی، جدی ازش پرسیدم توی این گرما، با این چادر و پوشیه اذیت نمیشوی؟ گفت تحمل این گرما از آتش جهنم بسیار آسانتر است. و بعد ادامه داد که تازه در احادیث آمده فقط نشان دادن یک چشم جایز است و الان که او دو چشمش را بیرون گذاشته، معلوم نیست که خدا او را ببخشد یا به آتش دوزخ بفرستد. استنادش، حدیث بود وصحبتهای مفتی.
پویان هم مسلمان است، او شرط مسلمانی را اعتقاد به خدا میداند و اینکه فرد اعتقاد داشته باشد » محمد» یکی از فرستادگان خداست، نه بهترین و نه برگزیده ترین. او با همین دو شرط ساده خیلیها را علاقمند به تغییر دین کرده است. وقتی او از اسلام حرف میزند، حرف از دوست داشتن و احترام متقابل است. تا الان ندیده ام کسی را به نماز خواندن یا حجاب داشتن تشویق کرده باشد. ریشهایش را با تیغ میزند و موقع صحبت کردن با یک زن سرش را پایین نمی اندازد. . برای او شهادت یک زن معادل شهادت یک مرد است.
آقای ……. هم مسلمان است، حق نماز دارد و پشت سرش جماعتی به نماز خواندن میایستند. همین چند سال پیش خانه پدریش را بلدزور ویران کردند، گفتند اسلامش، اسلام ناب محمدی نیست. تا حالا ندیده ام و نشنیده ام که سرکسی فریاد بکشد، یا احدی را به زور وادار به پذیرش کاری کند.
آقای م ص ب ا ح هم مسلمان است، او اعتقاد دارد هرکسی به ولایت فقیه اعتقاد ندارد باید با هروسیله ای، به راه راست هدایت شود حتی اگر این وسیله شیشه نوشابه باشد. او مجتهد است، بهشت و جهنم و راه رسیدن به آن را تعیین میکند. اگر از قرآن بپرسی به تو میگوید که صلاحیت خواندن قرآن را نداری و او بهتر از تو میداند.
طالبان هم مسلمان است، او هم اعتقاد دارد که اسلام را بهتر از هر کسی میشناسد و راه رسیدن به بهشت و جهنم را بهتر از هرکسی میداند. او میخواهد به زور هم که شده همه را به بهشت بفرستد. برای اینکار هم چند تا معیار مشخص دارد، ریش آقایان از حد یک مشت بلندتر باشد، از زنها هم هیچ چیزی معلوم نباشد و از همسر خود اطاعت محض بکنند. در » اسلام» او کتک زدن نه تنها جایز است که واجب هم هست و حداقل کاری است که باید برای به راه راست هدایت کردن یک فرد انجام داد.
همه اینها مسلمان هستند، ولی خیلیهایشان، خیلی دیگر را قبول ندارند. مطمئن هستم در بین خوانندگان این وبلاگ هم هستند کسانی که تعریف خودشان را از اسلام دارند که با هیچ یک از تعریفهای اینجا مطابقت ندارد. بنابراین به نظرم دعوا کردن برسر اسمی که معانی متفاوتی برای افراد متفاوت دارد بی نتیجه است. قبل از هر بحثی، و هر تعصبی شاید بهتر باشد تعریفهایمان را یکی یا حداقل نزدیک به هم کنیم.
diescolor گفت:
منم که اصلا حالم از اسلام به هممیخوره داستانی بیش نبوده
diescolor گفت:
تعریف بنده از اسلام ناب محمدی : شمشیر ، جنگ ، کنیز ، صیغه ، تجاوز،بمب،تروریست،ضد زن ، خمینی توش فرشته بود :دی
mobarez گفت:
inaii ke asm bordi be gol khodet yekbar ham goran nakhoondan va be nazar man hich shenakhti nesbet be aslam ndarnd in gafangiat ke migi hich rabti be aslam ndare khode to ham chizi az aslam nmidooni faghat baladi zer bezani din aslam ra admay fased nmitoonand befahmand bray hamin bash mijangid gangi ahmaghane va bi samar …
گمنام گمنامیان گفت:
بحث برداشت متفاوت از یک موضوع، و یا هر چیز مشترک، بحثی به قدمت صدها سال است. داستان مولانا و انگور چهار نفر به زبان مختلف را که شنیده اید، یا بحق لمس فیل در تاریکی !
در چنده دهه اخیر، لودیک وینگنشتاین، بهتر از همه به این بحث پرداخته است و در ایران نیز دکتر سروش با استفاده از همین بحث، سعی کرده بود که کمی وجهه اسلام را تلطیف کند، اما ؛
نکته اینجاست:
ما یک دین داریم، با تعاریفی مشخص، کتاب آسمانیش نیز قرآن است.
زمانی که در این کتاب به صراحت و به روشنی تمام حرف از برده داری، کتک زدن زن یا تجاوز زده می شود، دیگر جایی برای طرح مباحثی چون برداشت متفاوت باقی نمی ماند.
آقا جان، خانم گل، این قرآن شما می گوید زن را بزنید، حالا شما چه برداشتی را می خواهید از کتک زدن ارایه کنید ؟!
محمدرضا گفت:
مفسرین اسلامی قران را کتاب کثیر الظن می خوانند، به علت دشواریها و پیچیدگیهای تفسیر این کتاب. استنتاج از قران یا هر متن دینی دیگر به این سادگی که شما می فرمایید نیست. البته من مشکلی نمی بینم شما این برداشت رو از اسلام داشته باشید، ولی این برداشت همین قدر می تواند درست باشد که میلیونها برداشت دیگر احتمال دارد صحیح باشند. چه کسی می تواند ادعا کند تمام حقیقت را ان طور که هست میداند؟
گمنام گمنامیان گفت:
محمد رضای عزیزم،
مگر نمی گویید معجزه محمد ، قرانش است، چرا این کتاب را پس نمی شود فهمید ؟!
اصولا این سناریو برای ماله کشی، نخ نما شده است، چه کسی گفته برای فهمیدن قران، باید ملا بود ؟!
اولا کلی کتاب آخوندها را خوانده ام، به عربی نیز خودم مسلطم،
اینکه بخوانیم و ببینم که قرآن برده داری را و یا تجاوز را تایید می کند، کار سختی نیست ! نمی شود شما بیایید اینجا و بگویید: اینجایی که قران گفته تجاوز کنید، منظورش این است که مثلا بروید درخت سیب را آبیاری کنید !!
دی
ضمنا،
درباره برداشت صحیح از یک مطلب ، به عقل خودمان باید رجوع کنیم نه اینکه بگوییم میلیونها برداشت است، ممکن است آنها صحیح باشد !!
محمدرضا گفت:
من از دین دفاع نکردم از پلورالیزم دفاع کردم که یکی از اصول مهم لیبرالیسم است. شخصا مذهبی نیستم، اما تعصبی هم در لا مذهب بودنم ندارم. تعصب و یقین در بی دینی، خود نوع دیگری از ایدولوژی (بخوانید مذهب) است. حتما اطلاع دارید که عدم قطعیت و خطا پذیری مولفه جدا ناپذیر عقل و خردورزی است، به همین دلیل برداشت های متفاوت از یک موضوع واحد رسمیت پیدا می کند. این که شما اصرار داشته باشی که این چیزی که من از قران درک کرده ام یقینا تنها برداشت صحیح است، به اندازه برداشت طالبان از قران متعصبانه و بنیادگرایانه است.
اصخر گفت:
شما یا ابلهی، یا داری خودت رو میزنی به بلاهت!
(حالا شما بیا این حرف رو با عینک پلورالیزم بخون و یه معنای متفاوت از اونی که داره ازش برداشت کن که تا بهت بر نخوره!)
azad گفت:
fogholaade neveshti, man ham too poste ghablit hamino mikhastam begam va inke hame ye adyan hamintore, faghat eslam nist.
گمنام گمنامیان گفت:
بانوان محترم،
شاید بد نباشد این ویدیو را نیز ببیند، مربوط به حقوق زنان است :
ویدیو با زیرنویس فارسی/ زینب ثعلبی بنیانگذار بنیاد بین المللی زنان در سخنرانی کنفرانس تد برای زنان از نقش زنان در صلح می گوید / صلح جایی است که ناخن پای من باز شروع به رشد کند/ gomnamian.blogspot.com/2010/12/blog-post_9172.html
نمی دانم چرا وبلاگ نسوان خیلی از وقتها کامنت های مرا درج نمی کند!
لابد نامحریم دیگر !!
azad گفت:
too masihiat bazi ha migan, masih hamoon khodast, bazi ha migan masih pesare khodast, bazi ha migan masih ensane va payambare khodast, bazi ha migan masih pesare rooholghodose, bazi ha migan masih pesare jozef ke yek ensan boode hast va ela akhar…
حمید گفت:
حمید هم مسلمان است. او دروغ میگوید حتی با زبان روزه، خیانت میکند حتی به برادرش، دزدی را خوب بلد است، با چشمهایش اکثر اعضای زنها را میبلعد، کار کردن را عار میداند، بسوی پول سجده میبرد، شبهای محرم و صفر بجای رختخواب در هیات ها لخت میشود، …، خود را عقل کل و مرکز دنیا میداند و غیر را احمق و بیگانه و کافر و . او خوب مسلمانیست.
م ج گفت:
خیلی زیبا بود. پستهای قبلی کمکم داشت منو از این بلاگ ناامید می کرد. کاش همه منطقی به موضوع فکر میکردند نه احساسی و کینه توزانه. مرسی که اینو نوشتی
ناشناس گفت:
شما بالاخره نظرها را اینجا میذارید یا نه؟
این مسئاه نظر گذاشتن در این وبلاگ هم شده مثل مثل همین آدمهایی که بالا نوشتی. یک روز میگی میذارم. یک روز دیگه نمیذاری. یک روز دیگه میگی بعضی ها را میذارم.
لطفاً بین خودتان تکلیف را معین کنید و بعد به ما خبر دهید.
ستاره گفت:
آفرین سامانتا!!! اتفاقا دیروز داشتم کامنتای یکی از پستهاتون رو میخوندم (یادم نیست کدومش)، یه جائی هما گفته بود که ما میخوایم که کسی کاری به اعتقادات و دین کس دیگه نداشته باشه.من میخواستم بهش بگم، اتفاقا منم همینو به یه نفر که خیلی به دین اعتقاد داره گفتم، که شما کاری به کار ما نداشته باشین، برا خودتون مسلمون باشین. میدونین چی گفت: «این که دیگه اسلام نیست، تو میخوای یه شیر بدون دم و یال داشته باشی»
به نظرم یه عده ایی میخوان اسلامو قبول داشته باشن، اما اون جاهائیش که دوست ندارن رو هر جور میخوان تعبیر کنن. مثل زنهایی که چند زنه بودن رو قبول ندران، اما میگن «اسلام گفته باید عدلتو رعایت کنید که عملا نمیشه».
خانوم ها؛ رعایت عدالت بین زن عقدی و صیغه ایی لازم نیست، در ضمن یه جائی خوندم که منظور از عدالت در امور مادی بوده، مثل نفقه و نوبت همبستری.
به هما: از دستم ناراحت نشی، من خیلی دوستت دارم به خصوص که هم اسم بهترین دوستم هستی، که الان اینجا نیست.
ببعی گفت:
از نظر من اکثر این افرادی که شما گفتید، فقط خیال می کنن که مسلمونن
اسلام کتابی داره و قواعد و قوانینی
این قوانین رو فردی برای اعراب 1400 سال پیش بوجود آورده
مسلما اون قواعد به اون شکل، در جامعه ی فعلی کاربرد آنچنانی ندارن
برده داری شاید برای اعراب اون موقع قابل هضم بوده، ولی الان توحش به حساب میاد
حقوق برابر زن و مرد شاید اون موقع توی جامعه ی مرد سالار و بدوی قابل طرح نبوده، ولی الان یک امر واضحه
بریدن دست و سنگسار و خیلی چیزایه دیگه هم دیگه الان جز توحش ، نماد چیز دیگه ایی نیست
حالا عده ای میان و برای امروزی کردن اسلام، دست به تفسیر و توجیه و … میزنن و خیلی چیزا رو توی اون دین تغییر میدن
ولی چیزی که باقی می مونه فقط اسمش اسلامه
nashenas گفت:
باور کنیم دین هدف نیست وسیله است.
باور کنیم ادیان وسائل ساختههای بشر هستند.
باور کنیم چون ادیان زمینیند فساد آور هم میتوانند باشند اما خود فی نفسه فاسد نیستند
باور کنیم اصلا بد نیست که با وسیله ساختهٔ بشر به اوج رفت.
باور کنیم ادیان همه مبدا و مقصدی مشترک دارند.
باور کنیم میتوان از دین استفاده ابزاری کرد.
باور کنیم بین دین و علم تناسبی معکوس بر قرار است.
باور کنیم انسانیت به دینداری نیست اما دین داری مستلزم انسان بودن است.
باور کنیم دینداری مشخصه انسانیت انسان نیست
باور کنیم ادیان شامل تمام آرمانهای انسان نیست اما بخشی از آن هست
باور کنیم ادیان تنها راه کمال گرأیی نیست.
باور کنیم ادیان در طی زمان تغییر کرده اند و دینی که الان هست انی نیست که در ابتدا بوده،
و باور کنیم نازنین پروردگار بسیار فرتر از انی است که در قالب دینی بگنجد اما ادیان مختلف قابلیت نمایش بخشی از از زوایای حضرتش را دارند.
آی بگردم واسه اون گفته، که گفته «گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک»
آی بگردم واسه اون گفته، که گفته»گوهری کز صدف کون مکان بیرون است….طلب از گمشدگان لب دریا میکرد.
آی من نفهمیدم این سامانتا چرا هنوز نیومده گیر سه پیچ داده به دین.
باور کنیم که یکی به من گفته اگه میخوای اصل و اول هه دینی رو بدونی باید حتا اگه مربوط به قبل از نابودی دایناسورهاست باید بریم از هما خانم بپرسیم(سلام هما خانم جواب ندی کلی گناه کردی)
باور کنیم با عرض شرمندگی دین در قرن ۲۱ تبدیل به آرهای شده که تا نیمه رفته تو ما تحت انسانها نه میشه درش آورد نه میشه کاملا داخلش فرو کرد پس ولش کنیم همینجوری که هست بمونه و با دردمون بسازیم.
تيبا گفت:
سلام سامانتا جان
منهم يك مسلمانم اما موروثي…راستش تحقيقي خيلي كار نكرده ام و فقط چون پدرم بعنوان يك مرد مسلمان براي من نمونه يك انسان واقعي بوده منهم معتقدم اگر اسلام ميتواند فردي مثل پدر مرا تربيت كند منهم با آن دين مشكلي ندارم…اما از اسلام طالبان و مصباح و خميني خيلي وحشت دارم و تمام تلاشم رو ميكنم تا بعنوان يك مسلمان چهره خوبي از آن به نمايش بگذارم…از ديد من اسلام به آن شكل قرانيش براي عربهاي 1400 سال پيش مناسبه و امروز بايد تعريف جديدي از آن كرد…در ضمن معتقدم محمد و علي و ديگر بزرگان اسلام طبق نمونه هاي زمان خودشون بهترين بودند اما اگر بخواهيم رفتار و گفتار آن روز آنها را با الگوهاي امروزي بسنجيم نابخردانه و غير واقعيست…معيارهاي امروز براي بشر امروزه و اين خيلي بي انصلفيه كه ما بخواهيم با دانش و دستاوردهاي قرن 21افراد 1400 سال پيش رو قضاوت و حلاجي كنيم…. اما من قبول دارم اسلام قابليت خشونت رو داره اگر كه نتوانيم آپگريدش كرده و برداشت آزاد مطابق با زمان ازش داشته باشيم….از طرفي با هجومي برخورد كردن ضد دين ها هم به هيچ وجه موافق نيستم…
اين پستت بهم چسبيد…
@گمنام
از علي روايتي هست كه ميگه فرزند زمان خود باش
پس ميشه آيات قران رو هم بر اساس مقتضيات زمان تفسير كرد
گمنام گمنامیان گفت:
تیبا جان،
نوشته ای که آیات قرآن را بر اساس زمان خودش تفسیر کنم !
عزیز جان،
یک-
زمانی که قرآن می گوید به کنیز شوهر دارد، می توانید تجاوز کنید، می گوید برده داری مجاز است، من چگونه بیایم و آنرا بر اساس روز تفسیر کنم؟! باید بگویم الان و در این زمان برده داری کار زشتی است، یعنی از عقل خودم کمک بگیرم، اگر چنین است، دیگر قرآن به چه دردم می خورد ؟! خوب خودم می فهمم تجاوز و بچه بازی و برده داری کار زشتی است!! تازه قرآن که این را هم نمی فهمیده است.
دو-
برخی کارها ، همیشه زشت بوده است و ربطی به زمان و مکان ندارد.
مثلا آدم کشتن یا بچه بازی !
سه- اگر این کتاب آسمانی است، چرا پس باید مانند اعراب 1400 سال پیش فکر کند ؟! چرا نمی فهمیده که مثلا بچه بازی یا برده داری کار بدی است؟!
لطفا نگو که ان موقع نمی شده این را بگویند،
می توانسته لااقل یک کلمه بگوید آقا جان، الان برده داری بکنید، اما این کار بدی است !!
چطور می توانسته در نقش منشی اتاق خواب محمد آیه نازل کند که کی محمد با کی بخوابد ؛ اما نمی توانسته یک کلام بگوید برده داری کار بدی است؟!
تيبا گفت:
@گمنام حان
اول بايد بگم كه من آيات قران رو سمبوليك ميدونم و معتقدم در هر زماني ميشه از آن برداشت آنزمان رو داشت به همين خاطره كه گفته ميشه آخرين دين الهيه
اما جواب شما
1-بعضي از آيات تاريخ مصرف دارند و مختص همان زمان و مكانندبراي همين گاهي ما با موارد نقض در قران برمي خوريم چون آيات نقل قول محمد است از الله و بر اساس شرايط مكاني و زماني اي كه قرار داشته ؛ بازگو شده
2-ادم كشتن و بچه بازي بعله هميشه و در همه حال مذمومه اما كشتن افراد در جنگها و نبردها هميشه تاريخ بوده و شيوه هاي آن تغيير كرده…در مورد پدوفيلي محمد هم من مثل شما فكر نمي كنم چون روايات متناقضند…از طرفي در آن زمان شوهر دادن دختردختر 9 ساله امر رايجي بوده و سنجيدن آن با ملاكهاي امروز مقايسه منصقانه اي نيست
3- بازهم اين ايراد شما بر ميگرده به زمان نزول اين آيات و اينكه بايد ذهنيت جامعه آماده ميشده…وقتي از برابري انسانها در برابر خدا نام برده ميشه اون برده هم يكي از همان انسانها بوده اما چون همه مطالب رو يك جا نميتوانسته براي مردم باز گو كنه بتدريج و به مرور زمان آيات تكميل كننده گفته شده
از طرفي چون آيات به ثابت ها و متحرك ها(محكمات و متشابهات) تقسيم شده اند ميتوان براي آياتي كه نقش متحرك رو دارند بر اساس زمان تغييراتي ايجاد كرد از طرفي من معتقدم تا زماني كه مسلمانها خواهان اسلام هستند ؛ بهتره به جاي حمله هاي كور كه باعث گارد دفاعي طرف مقابل ميشه و امكان هر تفكر منطقي اي رو سلب ميكنه ؛ بهتره براي تغيير و تحول آن كوشيد كه نتيجه بهتري ميده…چون همه اين ايراداتي كه شماها به اسلام وارد ميكنيد هميشه بوده اما تاثيري بر مسلملنها نداشته پس اگر ميخواهيم جنبه هاي منفي اسلام رو كم اثر يا بي اثر كنيم بهتره به تغييرش فكر كنيم نه از بين بردنش كه اين محاله!
تيبا گفت:
حان= جان
@= بي مورد !
دختر دختر= دختر
چه قدر غلط غولوط داشتم من:)
شومبول اصلی گفت:
تیبا جان
وقتی میگی فلان آ یه مختص زمان و مکان ویا شرایط خاصی بوده ( اصطلاحا» شاأن نزول داشته ) دقیقا» جواب خودت رو دادی ….پس قرآن کتابی هست که آیاتش به درد همه ی زمانها نمیخوره و فقط به کار اعراب 1400 سال پیش میومده .
گمنام گمنامیان گفت:
تیبا جان،
یک-
شما از آیه ای که دستور به تجاوز به دیگران می دهد(34 نسا) چه برداشت سمبلیکی می خواهی بکنی ؟! خوب عزیز من ، کار زشت ، زشت است، بد است ، اخ است !!
این کتاب اسمانی چرا باید دستور به تجاوز بدهد ؟!
دو-
زمانی که قران می گوید الله این کتاب را حفظ می کند، دیگر تاریخ مصرف برای آیات معنی ندارد.
بعد این الله شما می توانست برای نوبت اتاق خواب محمد و اینکه محمد شب را پیش کدام زنش بخوابد، آیه صادر کند ، اما خبر مرگش نمی توانست یک کلام بگوید آقایان و خانمهای مسلمان، آیه های فلان و بهمان، تاریخ مصرف دارد؟!
سه-
تاریخ مصرف برای بچه بازی یا برده داری؟!
عزیز جان، ما درباره قبیله گومبا گومبا صحبت نمی کنیم، محمد ادعا کرده نماینده الله است، فرض کنیم اعراب نمی فهمیده اند برده داری بد است، این چگونه خدایی است که عقلش نمی رسیده برده داری کار بدی است ؟!
چهار-
در مورد پدوفیلی محمد هم به هر مرجع تقلیدی می خواهی مراجعه کن، اصولا هیچ روایت معتبری که مدعی باشد عایشه بیش از نه سال سن داشته وجود ندارد.
محمد زمانی که عایشه کمتر از نه سال سن داشته با او خوابیده است، آن هم در شرایطی که خودش بیش از 50 سال سن و ده ها زن داشته است.
شما اسم این کار را چه می گذاری ؟!
با چه ماله ای می خواهی ماست مالی کنی ؟!
پنج-
به مرور و تدریج زمان؟!
محمد می توانست الله عرب ها را یکباره عوض کند، شراب خواری را ممنوع، قمار را ممنوع یا حجاب را ممنوع سازد ، اما نمی توانست برده داری را ممنوع کند ؟!
هما گفت:
برادر گمنامیان
برادر قران که مثلث برمودا نیست که نتونی بری؟ سواد فارسی هم که حتما داری ؟
کجای سوره 34 نسا حکم تجاوز داده ؟
اخه یا شما مثل پرزیدنت محبوب مجبوری روزی 10000000 دروغ بگی یا اینکه داری به چیزی کینه میورزی که حتی نخوندیش و یکی برات تعریف کرده
من ایه 34 نسا رو اینجا میذارم و قضاوت رو با خوانندگان
شاید عربی ما ضعیفه ..
.من همیشه سعی کردم از کسانی مثل شما که به اندازه بن لادن برای دنیا و انسانیت خطرناکند و از جهل مردم نسبت به موضوع برای خود دنبال دست و پا کردن نام و عنوانند
دوری کنم کسانی که مانند سردبیر کیهان همیشه بر طبل دروغ و جنگ می کوبند انهم وقتی میبینند جایی در صلح و ارامش است ( دیروز بالاترین …..امروز نسوان )
اما این جهل شما نسبت به قران و انچه برایش گلو پاره می کنی مانند همان دستمالی است که قیصریه برایش به اتش کشیده شد
شما می توانی منتقد اسلام یا مخالف اسلام هم باشی اما برادر اینطور حماقت و جهلت را برسر هر کوی و برزن جار نزن ..اخر حکم تجاوز را تو از کجای سوره نسا دراوردی؟ مخالف بودن بد نیست اما حداقل بدان درمورد چه چیزی مخالفت می کنی
البته به شخصه خوشحالم که مخالفان اسلام از جاهلانی هستند که حتی نمی دانند به جنگ چه چیز امده اند اما برای حرمت خودت کمی مطالعه هیچ عقوبت اخروی را مطمن باش بهمراه ندارد
اما ایه 34 سوره نسا
• مردان را بر زنان حق نگاهبانی است بواسطه ان برتری که خدا بعضی را بر بعضی مقرر داشته و هم بواسطه انکه مردان از مال خود باید به زنان نفقه دهند ،پس زنان شایسته مطیع انهایند که در غیبت مردان حافظ حقوق شوهران باشند و انچه را که خدا به دحفظ ان امر فرموده ، نگهدارند ، و زنانی که از مخالفت و نافرمانی انان بیمناکید باید نخست
• انان را موعظه کنید اگر مطیع نشدند
• از خوابگاه های انان دوری گزینید
• باز مطیع نشدند
• انها را به زدن تنبیه کنید چنانچه اطاعت کردند
• دیگر بر انها حق هیچگونه ستم ندارید
• که همانا خدا بزرگوار و عظیم الشان است (34)
متن عربی
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿34﴾
*************
می بینید قران نگفته امدی خونه بزن تو گوش زنت و گفته اول این کار ..دوم این …. و سوم اگه دیدی نشد واضربو ….. بعدم سریعا پشت بندش از ظلم نکردن میگه
البته من مفسر قران نیستم و سوادشم ندارم پس نمی تونم صاحب نظر باشم اما یکی از مفسزین که من دیدم (شاید بیشتر هم باشد که من مطالعه ای نداشتم و دنبال نکردم ) در بیان واضربو اینطور گفته
در بسياري از ترجمه هاي قرآن، لغت ضربوهن در اين ایه (34 نسا) بصورت.. همسران خود را کتک بزنيد ترجمه شده است. اين لغت علاوه بر ابن به معني *ترک کردن و رفتن * نيز مي باشد. مثلا در چند جاي قرآن
*ضربوا فی الارض * به معني به سفر رفتن يا بيرون شدن آمده است. بحثهاي بسياري در مورد ترجمه اين ایه بين عرب زبانها و غيره مطرح شده است و هنوز ادامه دارد
در اينجا با توجه به اين موضوع و همچنين با در نظر گرفتن آيه قبل و بعد از اين آيه، ترجمه اصلي به صورت اصلاح شده آورده شده است. در آيه بعد آمده که اگر از جدايي بين خود بيم داريد بين خود داور تعيين کنيد. اين در صورتي که هدف کتک زدن زن باشد منطقي به نظر نمي رسد. بلکه با ترجمه خارج شدن و ترک کردن تطابق دارد.
هما گفت:
تیبا جان
من نمی فهمم که میگی
پس اگر ميخواهيم جنبه هاي منفي اسلام رو كم اثر يا بي اثر كنيم بهتره به تغييرش فكر كنيم نه از بين بردنش كه اين محاله
عزیز اسلام چیز منفی نداره اون چیزی که می بینی درست نیست و با عقل نمی خونه یا خرافاتی است که در دین وارد شده و به مرور مثل اصل دراومده در حالیکه وقتی بهش فکر می کنی عقلانی نیست
ویا اینکه بقول امروزی ها احکامی است که به روز نشده در حالیکه بنا بر این اصل که اسلام به حرمت انسان بسیار اهمیت میده و همینطور به اینکه مسلمان ها بروز باشند و از طرفی نظر به اهمیت مرتبه دانش و عقل در اسلام ..میشه نتیجه گرفت که .پس یکسری احکام می تونن ابگریت بشن (البته اینا نظر منه ها ) البته این بروز شدن نباید در جهت تضاد با حکم اولیه باشه ( مثلا وقتی ما در شرع داریم حاکم می تونه احکام ثانویه ای رو در راستای حکم اولیه اسلام بده پس مشخصه که این احکام وحی منزل لا یتغیر نیست و میشه متوقف یا بروز بشه مثلا بنظر منن الان سنگسار نه تنها حالت بازدارنده نداره بلکه چه بسا به ضرر دین و ضرر مسلمین باشه و همینطور می دونی حرمت مومن هم از خانه خدا بالاتره پس وقتی حکمی اینطور دافعه داره و جاذبه ای درش نیست و از طرفی میشه با محکومیت های دیگه که الان امکانش هست اما 1400 سال پیش شاید نبوده عوض بشه خب عقل من میگه باید چنین احکامی متوقف یا جایگزین بشه )
ما یکسری اصول در اسلام داریم مثل توحید یا نبوت که همیشه ثابتند یعنی مثلا شما نمی تونی در هیچ زمانی بگی خدا دوتاست یا براش شریک درنظر بگیری یا منکر نبوت پیامبر بشی اما در فروع که نباید مشکلی باشه ( مثل همون جریان حج که برای چند سال متوقف شد و نه تنها اشکال نداشت بلکه حتی باعث کسب احترام بیشتری هم برای حجاج ایرانی شد یا خیلی از مسایل دیگه )
خلاصه بنظر من کار اخوند مرجع تقلید بودن به این معنایی که امروز در جریانه و پول گرفتن از امت نیست بلکه کارش همین بروز کردن احکامی است که بعلت شرایط زمان حکمش باید فرق کنه یا مسایل جدیدی که پیش میاد و براش باید تطبیقی با دین در نظر گرفت
من معتقدم اسلام از طرفی دین کاملی است چون راه های تطبیق احکام رو با زمانه درش پیش بینی شده و از طرفی دینی است که به منطقی و عقلانی بودن مسایل بسیار اهمیت میده پس بنظرم اینچنین دینی نمی تونه اصل بدی داشته باشه اما به این هم معتقدم بسیار بسیار خرافه و پیرایه در طول این 1400 سال بهش وارد شده که باید تصیح و پالوده بشه (پی نوشت همیشگی : این حرف ها نظر منه و چه بسا بسیار غلط پس با طناب پوسیده من خود را داخل چاه ویل ننمایید )
sima گفت:
مادر بزرگ خود من زمانی که ۹ سالش بوده شوهرش میدان به مردی که ۲۴-۲۵ سال داشته، حالا این درسته که من بگم پدربزرگم بچه باز بوده؟
من به هیچ وجه کار محمد رو تصدیق نمیکنم، به نظرم به عنوانه کسی که خودشو پیامبر میدون، ازدواجش با عایشه خیلی چندش آور بوده. رسمی غلط رو پای گذاری کرد. که شاید الان نه، ولی تا ۵۰ سال پیش خیلی هم پا برجا بوده. خود شما هم بگردی تو اجدادت ، کسانی رو پیدا میکنی که با دختر زیر ۱۲ سال اخدواج کردن، حالا دلیلش هرچی میخواد باشه.
محمدرضا گفت:
امکان دارد برای من هم توضیح بدهید که از روی چه معیاری متوجه شدید که بعضی کارها زشت و بد است؟ انهم برای همیشه!؟
anar گفت:
جناب گمنام گمنامیان!
اینقدر بالا منبر میری یکی دوتا از اون آیاتی که ادعا داری قران تجاوز وبرده داری و … رو مجاز دونسته و همون چرت و پرتایی که معلوم نیست از کجات در میاری رو آدرس بده مام بریم ببینیم؟!
اگه ما گمراهیم مارو هدایت کن!؟
ویدا گفت:
تینا جان!
چرا فکر نمی کنی که پدرت آدم باهوشی بود و می تونست درک کنه که وقتی در آرامش خواهد بود که جامعه اش در آرامش باشه و اولین قدم برای این هدف اصلاح خودش بود ؟ چرا فکر نمی کنی که پدرت آدم خوبی بود چون بین آدمهای خوب بزرگ شده بود؟ اگر پدرت نتیجه دستورات اسلام بود چرا این همه مرد مسلمون ۱درصدش هم مثل پدر شما نشده؟
مگه ادعای دین اسلام این نیست که قرآن تحریف نشده؟ خوب این ادعا برای چی هستش؟ برای این هستش که بگه حرف یکی هستش. برای اینکه می خواست بگه مثل بقیه دینها هر کی به ظن خویش دین رو تعبیرش نکنه!!
حالا شما می گی خود قرآن تغییر نکرده ولی تفسیرش چرا؟؟؟
خدا مگه بنده هاش رو نمی شناخت نمی شد واضحتر بیان کنه؟ مگه ادعا بر این نیست که بر عرب نازل شد چون در جهل بودن!!! خوب حالا چرا اینقدر یه حرفی رو برای یه فرد جاهل پیچونده! خود خدا همه چیز رو با همه تبصره و توضیح به طور واضح توضیح می داد اینهمه برداشت هم ازش انجام نمی شد!
و خودش می گفت بعد از هزار سال این قسمت حذف می شه!
من هم یه زمانی دوران دبیرستان در اثر شسته شوی مغزی دبیر معارف مسلمون بودم! تصمیم گرفتم قرآن رو بخونم! همین خوندن قرآن کافرم کرد! توش چیزی ندیدم به غیر از تهدید!
هیچستانی گفت:
به نظر من:
ملت عشق از همه دین ها جداست * عاشقان را ملت و مذهب خداست
هیچ آدابی و ترتیبی مجو * هر چه می خواهد دل تنگت بگو
هوشيار گفت:
گمنام گمناميان بدون ترتيب و آداب هرچه دل تنگش ميخواد ميگه
اما باهاش مخالفت ميكنيم و احتمالااگه دم دست باشه گرد و خاكشو ميگيريم
.
ميان حرف تا عمل فاصله از زمين تا زير زمين است 😉
گروهبان گفت:
بنابراین به نظرم دعوا کردن برسر اسمی که معانی متفاوتی برای افراد متفاوت دارد بی نتیجه است.»
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تنها دینیست که از بحث کردن با طرفداراش به هیچ نتیجه ای نمی رسی!منظور از نتیجه تغییر دادن بینش آنها نیست.منظور اینه که طرفداران اسلام خصوصن از نوع اثنا عشریش،به طرز قابل قبولی به اصول سفسطه و مغلطه آشنان! به شخصه با اسلامیونی نظیر میرا و پویان خیلی حال می کنم!!! خوبی امثال میرا و پویان اینه که وقتی از نواقص اسلام براشون میگی جلوت جبهه نمی گیرند و خیلی رلکس همه نواقص را قبول می کنند و منکر تقدس محمد می شوند ولی در عین حال هم به او به عنوان یک انسان با هوش و فرصت طلب در زمان خود احترام می گذارند.جالبه که این قبیل افراد به سرعت تبدیل به بهترین دوستان زندگی شما خواهند شد!!!
امثال زکیه ها که اتفاقن آدم های بی آزاری هم هستند، صبح تا شب مشغول راز و نیاز هستند و در واقع مغز اونها از دوران کودکی شست و شو شده است و خود خدا هم دیگه قادر به تغییر ذهنیت این گونه افراد نیست!!! این افراد معمولن سرشون تو کار خودشونه…
ولی امان از دست امثال پرینازها(که در این بلاگ هم یک نمونه خیلی معروف مانند پریناز داریم که اتفاقن خیلی هم ادعای فضلش میشه) ! این قبیل افراد خود را به خریت زده اند.این فراد در درون خود نسبت به اسلام شک و شبهه های بسیاری دارند ولی به هر دلیلی حاضر نیستند از آنها سخن بگویند.انگار ترسی از بیان آن دارند یا از این طریق روزی میخورند !این افراد به هیچ عنوان قابلیت بحث کردن رو دارند .به طوریکه بحث کردن با آنها نتیجه ای به جز سر درد حاصل نخواهد داشت! این افراد متاسفانه یکی از آفت های جامعه ما هستند! این افراد همان افرادی هستند که اسلام را به مردم ما چِپاندند! یکی نیست که به این افراد بگوید که اگه اسلام خوبه چرا پس توی پارتی مختلط اونم بی حجاب میری؟چرا لاک میزنی؟چرا دوست پسر داری؟چرا … ؟! اگرم اسلام بده پس چرا صبح تا شب ازش دفاع می کنی؟چرا انقد سنگش رو به سینه می زنی؟! به شخصه نمی فهمم اون آدم هایی رو که میگن ما عَرَقمون رو می خوریم ،نمازمونم میخونیم!!! این واقعن یک تناقض آشکاره! به قول معروف نمیشه تو آب بری و خیس نشی! یا رومی روم یا زنگی زنگ…
ناهید گفت:
با ناشناس ، تیپا ، هیچستانی موافقم
مصطفی گفت:
عزیزبرادر
نامسلمان ازنظرشرعی جماعتی رابگایدایرادمافقهی دارد.
عزیزبرادر:برای نمونه مثال میزنم:هم اکنون جمعی ازیهودیان صهیونیست درسیستومبه بالاترین شمامسلمان زاده وگاده هارامی نماید.ازنظرعقلی وشرعی ایرادماهوی دارد
2-شماکه بالقصدوالنیه دوست داریدکه بدهید,خب خداپدرتان رابیامرزدبیاییدمابسیجیان راسیراب بفرمایید.اینجااشکال ماهوی ندارد
3-بدانیدوبدانندوبخواهندکه بگایند,زهرحال بهترکه خودی تابیخودی تورابگایند.
4-عزیزبرادرظاهرآامت حزب اله کلافه تان نموده اندکه شماایرادماهوی میگیریدوبعداز»ایست بازرسی»کامنت هاراحالی می دهید.
حال برای ماراکه نمی چاپید,حداقل صهیونیستهارا»بچاپید»
5-ببین همین مارابس که ایست بازرسی گذاشتی قبل ازچاپ/بسه مونه/
رونین گفت:
اسلام استخراج یکسری احکام از منابع معین (سنت و قرآن ) است . در بین اهل سنت کاملترین شکل اجرای آن طالبان است و در بین شیعه ها مصباح بهترین و کامل ترین . سایرینی که گفتی از دید اسلام مسلمانان نصفه ونیمه ای هستند که برخی زشتی های اسلام را درک کرده اند ولی جرات ندارند آنرا به عیان اظهار کنند یا از ترس آن دنیا یا از ترس این دنیا .
در مورد آن چیزی هم که در نوشته های دکتر سروش و امثالهم دیده می شود فعلا نمی شود نظری داد چراکه اینها فعلا یکسری افکار پراکنده هستند که تا تبدیل شدن به یک اندیشه جامع خیلی فاصله دارند ( گرچه کارشکنی های امثال مصباح و دار و دسته اش هم بی تاثیر نبوده ) . پس علی الحساب تا زمانی که اندیشه تدوین شده اسلام نوین عرضه نشده ، طالبان و مصباح سمبل اسلام ناب محمدی است .
لیلی گفت:
والا منم مسلمانم نماز میخونم حجاب دارم تا حالا ازدواج نکردم رابطه جنسی نداشتم دست از پا خطا نکردم همه چی زندگی ام هم مسیر عادی طی کرده تحصیل کردم کارکردم همه چی ولی الان پس از سی وخورده ای سال ول معطلم یکی دوسال شکی تو دلم افتاده که نگو ونپرس خیلی از مسائل قران رو با هاش مشکل دارم مثل ارث حجاب ازدواج وغیره وغیره منتها یک عمر اینجوری زندگی کردم وخیلی دیگه دیر است برای تغییر حالا بخواهی تغییر کنی مگه فایده ای هم داره ما که همه چی ازمون گذشته ( نسل سوخته انقلاب) . خلاصه من مسلمانم ولیکن خودم هم قبول ندارم روش زندگی ام را حالا باید چکار کنم مسیحیی شوم با اون عقاید مسخره یا کافر شوم چه فایده ای دارد
مشکل فرهنگ غلط وحکومت آخوندی است نه اسلام یا هردینی . یکی بگه چه نسخه ای قران یا اسلام برای این همه جوانان افسرده وتنها دارد.
مینو گفت:
لیلی جون دوست خوبم اگه افسرده شدی دلیل براینکه چون مسلمانی اینطوری شدی نذار، تو می تونی یه مسافرت بری،یا کلاسی که علاقه داری بری یا … تا نیروی از دست رقته تو بدست بیاری. عزیزم همه ی ما هرزگاهی دچار این نوع افسردگی میشیم این حالت تورو خوب درک می کنم منم قبل ازدواج همینطوری شدم همه چیز برام بی معنا شده بود ولی توکل به خدا را از دست ندادم خدا همه ی بنده هاشو دوس داره و فراموش نمی کنه ،صبوری کردم و نتیجه اش خدا روشکر شوهری خوبومهربان نصیبم کرد که حالا شیرینی صبوریمو می چشم.عزیزم دعا رافراموش نکن خودتو بسپار به خدا.انشااله از این دوران سربلند بیرون می ایی.
mobarez گفت:
gggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggggg
kingfoska گفت:
نسوان جان شما رو به مسنجرم اد کردم. گویا مسنجرتان خراب است؟
هوشيار گفت:
به خدا اعتقاد كاملي دارم و اونو منفك و جداي از اديان ابراهيمي ، طبيعت گرا و شرقي ميدونم. چونكه انكارش به مراتب احمقانه تر از انكار خورشيد هست.
اما چه قانوني داره ،چه هدفي داره ،چه كيفيتي داره ،چه مختصاتي داره… نميدونم
اما ميليون ها ميليون ستاره منظومه سياه چاله كوتوله
هزاران هزار قانون فيزيك گرانش جاذبه كوانتوم نانو شتاب نور ذرات باردار و…و .. بهم ميگه يه چيزي اون پشت سر يا زير پام يا بالاي سر و يا حتي درون خودم پنهان شده.
اما اين بيزينس من هست و بيزينس تو براي خودت هست
***
براي من اختلاف و تفاوت فاحش و شديدي هست بين خدا و مذهب.
من بيشتر دين رو به عنوان يك مسكن و آرام بخش قوي قبول دارم. اعتقاد دارم روزها و لحضاتي در زندگي هر شخص وجود داره كه مديريت بحران هاي اون روزها خارج از كنترل عقل و يا سرمايه هاي مادي ما هست.
مثل اون روزي كه ويولتا گفت براي خواهرم دعا كنيد. داخل جمله ويولتا چيزي به اسم دعا ننوشته بود اما اينكه براي سلامتي خواهرش شروع كرديد به نقطه گذاري
اگر اين كار ريشه مذهبي و اعتقادي نداشت… ميشه بهم بگيد پس چه فلسفه ايي پشت سر نقطه گذاري ها بود؟!
ما فكر ميكنيم عقل هاي كاملي داريم، اما وقتي خودمون رو در مقابل طول عمر كائنات قرار ميديم ميبينيم مثل كودكي هستيم كه تنها چندثانيه از تولدمون گذشته.
***
تمام اين بالا پايين زدن ها براي اينه كه آرامش داشته باشيم كه بتونيم زندگي خوبي داشته باشيم و بتونيم در دوران كوتاه زندگي لذت ببريم .
چه مذهبي…؟! چه مرامي…؟! چه مسلكي…؟! … اينا برام اصلاً مهم نيست.
مهم اينه كه آدم ها بتونن در كناريكديگر با استرس كمتر و با جنگ و جدال كمتري زندگي كنند.
***
مهم اينه كه به خاطر عقيده به سر و كله همديگه نكوبيم و دست به اسلحه نبريم.
مهم برام اينه كه به خاطر اتفاقات 1400سال قبل در منطقه ايي كه سوادي نبود تا بشه تاريخش مستند و علمي ثبت بشه به همديگه لگد نزنيم.
سي و خورده ايي سال قبل اتفاقي به اسم انقلاب اسلامي در اين كشور روي داد.
هزار و يك تفسير و برداشت مختلف درباره ي ريشه ها چرايي عوامل و علل اون انقلاب وجود داره و تفسير واحدي در دست نيست آنهم در زمانه ايي كه قلم و نوشتار به فراواني يافت ميشد
چه جوري توقع داريم حادثه 1400سال قبل الان يك تفسير و يك برداشت واحد و ثابت و روشن داشته باشه
پروسه ي مذهب بايد زميني و در مسير تاريخ بشر بررسي بشه و نه اينكه با نگاه ماورايي و يا نگاه خشم آلود.
***
مهم اينه كه در اين مملكت نفرين شده به اسم دين بهم حكومت نكنند. مهم برام اينه كه به جاي مذهب راه ديگه ايي براي رسيدن به منافع سالم و يا ناپاك در اين مملكت پيدا بشه.
مهم برام اينه كه معشيت و اقتصاد جامعه بهبود پيدا كنه كه تمام اين فلاكت ها اول ريشه در فقر اقتصادي داره و فقر اقتصادي مقدمه ايي بر فقر فرهنگي شده. كه همون عرب بچه باز و زن باره ي و حشي گفت __كاد الفقر ان يكون كفرا__
اوني كه سال قبل در خيابون به من و تو شليك ميكرد و چوب و چماق به سرمون ميزد ميدوني كي بود؟!
هموني كه بهش ميگفتيم سانديس خور و به ريش جد و آبادش ميخنديديم؟!
هموني بود كه لنگ ده هزار تومن پول ويزيت دكتر بود، هموني كه اگه بخواد ديسك كمر پدرشو عمل كنه بايد هفت مليون به حساب بيمارستان بريزه
هموني كه بايد پرايد فكسني قسطي بخره تا بتونه خرج زن و بچشو بده
هموني كه به خاطر بحران بيكاري مجبور ميشه به ناچار بره و در نيروي انتظامي استخدام بشه
هموني كه شوهر خواهرش معتاد بود و گوشه خيابون مرد و خواهرش با سه تا بچه موند آلاخون والاخون
هموني كه كارفرما حقشو خورد و شب عيد اخراجش كرد و شرمنده شد وقتي كه ديد نميتونه پنجاه هزارتومن ناقابل براي چند كيلو ميوه و آجيل بچه ها خرج كنه
هموني كه در شركت هاي خصوصي پدر محترم خيلي از شما عزيزان كار ميكنه و با صد ترفند و كلك سعي ميكنيم حق و حقوق بيمه و سنواتشو پرداخت نكنيم.
همينا…همينا
قطره قطره جمع گردد وانگهي دريا شود
همه اونايي كه گفتم و بخش كوچيكي بود… خيلي راحت با افيون دين به سگي رام اما هار تبديل ميشن و فرداي روز كه من و تو بخواهيم آزادي داشته باشيم به انتقام از دست رفته هاي زنديگيشون پدر من و تو رو در ميارن . همينا با مديريت كاسبان سياست پيشه چنان بلايي به سرت ميارن كه بقچتو ببندي و با سرعت نور به اين مسئله فكر كني كه هرچه زودتر اين خراب شده رو به اميد بهشت گم شده ترك كنم و بشم مهاجر اواره بشم خارجي و بيگانه بشم گداي پشت در سفرتخانه
عجب قدرت عجيبي هست در تمام وجود پابرهنگان مذهبي كه حاضرهستن جونشونو بدن اما اجازه ندن من و تو نفس بكشيم كه اگر همينجوري و با همين منوال بهشون بخندي و بخندم و بخنديد حاضر خواهند بود براي لقاء الله كمربند انفجاري به خودشون ببندن و زندگي برباد رفته ي خودشونو و كاخ روياهاي تو رو به طرفة العيني نابود كنند
***
… اينا مهمه
يعني براي من اينا مهمه … اگه بشه اينارو مهار كرد
شايد…شايد ديگه اونروز مجبور نباشيم در اين باره صحبت كنيم كه مذهب من چيه و مذهب تو چيه… تو چه تعريفي داري و من چه تعريفي دارم
***
تعريف مذهب من اينا بود و اميدوارم گويا باشه و سعي كردم بدون ايهام و استعاره حرف بزنم
محمدرضا گفت:
به تحقیق تعابیر متفاوت از اسلام داریم، ولی متوجه نمی شوم چرا باید تعریف خودمان را از این اسلامها یک کاسه کنیم. اتفاقا به نظر من باید پلورالیزم دینی را به عنوان یک واقعیت درک کنیم و از این دید به مساله نگاه کنیم.
ess گفت:
be nazaram kheili az ina mosalmoon nistan,balke faghat mosalmoon zade hastan,chon inkaraee ke bala neveshti(doos pesar ya dokhtar dashtan ya bihejab boodan va…)az dide eslam doros nis.ye jaee mikhoondam emsahe yazdi gofte bood:dar din hich ejbari nist,albate ta vaghti ke hanooz mosalmoon nashodi ,masalan masihi hasti va ghasdet ine ke dineto avaz koni,are oonja ejbari nist ,mikhay avaz kon,mikhay hamoon masihi bemoon va jazie bayad bedi,vali age kasi masalmoon shod,dige ejbaran bayad dastoorato ejra kone,vagarna tanbih mishe,fek konid cheghadr in mard naze!!!!!mase fereshteha mimoone lamasssab ba in afkaresh.
Grand Ayatollah Sayyid Ali Khamenei گفت:
مرحبا به شما خانم ولايت مدار كه با قلم ساده ،روان و گويا دق البابی براي وحدت كلمه و نزديك شدن قلوب همه ی عزيزان شدی.
اجرتون محفوظ باشه انشااله
عادل گفت:
با شما موافقم؛ ولی این برداشت متفاوت از یک چیز واحد رو نمیتونه اینقدر گستردهاش کنی! نمیشه یکی بهت فحاشی کنه بعد تو از اون برداشت محبت آمیز داشته باشی! این روح و محتوای یک موضوع باید با مستندات هم سازگار باشه؛ در ضمن اینکه این مهم نیست که شما خودت خودت رو مسلمون بدونی؛ اینجور مسلمون دونستن دستآوردی نداره؛ فقط تو میخوای اسمت مسلمون باشه … اینجور مسلمون نامیدن من رو یاد حجاب اون کسانی میاندازه که ایرج میرزا شعر حجاب (یا چادر!) رو براشون سروده … این همون پارادوکسهاییه که داریم هر روز میبینیم؛ طرف مشروب میخوره، بعد میره دهنش رو میشوره و وضو میگیره و نماز میخونه! به نظر من این کاملاً تناقضه! (البته بگذریم که اون داره با کاری که میکنه حال میکنه و خودش راضیه! پس ما نباید زیاد انگولکش کنیم و تو کارش قضولی کنیم!) اگه نجسه چرا میخوری، اگه میخوری چرا میشوری! اگه میشوری و میگه نجسه پس تا چهل روز که نماز نداری! این تناقضها به نظر من برای اینه که نه این تعریف اسلام مشخصه! نه آدمها تکلیفشون با خودشون مشخصه! بین تمام رودربایستیها و ترسها و تابوها و بایدها و نبایدها و هوسها و … تلو تلو میخورند و آخرش هم معلوم نیست کجا قرار گرفتند!
افسانه گفت:
شما میتوانید قسمت نظریات را هم خودتان بنویسید تا همه چیز مطابق میل و نظر شما باشد. واسه همین کارهای امثال شما است که ما زنهای ایرانی را هیچوقت جدی نمی گیرند.
خانم اگه کاری را بلد نیستی انجام بدی اسم زن را روش نذار.
لوکی گفت:
اسلام مثل این جمله ست :
«بخشش لازم نیست اعدامش کنید»
که معانی متفاوت داره برای افراد متفاوت! ولی در این یکیه شکی ندارم گرچه هر کسی برداشت خودشو میکنه! حتی من! حتی تو!
گروهبان گفت:
«بنابراین به نظرم دعوا کردن برسر اسمی که معانی متفاوتی برای افراد متفاوت دارد بی نتیجه است.»
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تنها دینیست که از بحث کردن با طرفداراش به هیچ نتیجه ای نمی رسی!منظور از نتیجه تغییر دادن بینش آنها نیست.منظور اینه که طرفداران اسلام خصوصن از نوع اثنا عشریش،به طرز قابل قبولی به اصول سفسطه و مغلطه آشنان! به شخصه با اسلامیونی نظیر میرا و پویان خیلی حال می کنم!!! خوبی امثال میرا و پویان اینه که وقتی از نواقص اسلام براشون میگی جلوت جبهه نمی گیرند و خیلی رلکس همه نواقص را قبول می کنند و منکر تقدس محمد می شوند ولی در عین حال هم به او به عنوان یک انسان با هوش و فرصت طلب در زمان خود احترام می گذارند.جالبه که این قبیل افراد به سرعت تبدیل به بهترین دوستان زندگی شما خواهند شد!!!
امثال زکیه ها که اتفاقن آدم های بی آزاری هم هستند، صبح تا شب مشغول راز و نیاز هستند و در واقع مغز اونها از دوران کودکی شست و شو شده است و خود خدا هم دیگه قادر به تغییر ذهنیت این گونه افراد نیست!!! این افراد معمولن سرشون تو کار خودشونه…
ولی امان از دست امثال پرینازها(که در این بلاگ هم یک نمونه خیلی معروف مانند پریناز داریم که اتفاقن خیلی هم ادعای فضلش میشه) ! این قبیل افراد خود را به خریت زده اند.این فراد در درون خود نسبت به اسلام شک و شبهه های بسیاری دارند ولی به هر دلیلی حاضر نیستند از آنها سخن بگویند.انگار ترسی از بیان آن دارند یا از این طریق روزی میخورند !این افراد به هیچ عنوان قابلیت بحث کردن رو دارند .به طوریکه بحث کردن با آنها نتیجه ای به جز سر درد حاصل نخواهد داشت! این افراد متاسفانه یکی از آفت های جامعه ما هستند! این افراد همان افرادی هستند که اسلام را به مردم ما چِپاندند! یکی نیست که به این افراد بگوید که اگه اسلام خوبه چرا پس توی پارتی مختلط اونم بی حجاب میری؟چرا لاک میزنی؟چرا دوست پسر داری؟چرا … ؟! اگرم اسلام بده پس چرا صبح تا شب ازش دفاع می کنی؟چرا انقد سنگش رو به سینه می زنی؟! به شخصه نمی فهمم اون آدم هایی رو که میگن ما عَرَقمون رو می خوریم ،نمازمونم میخونیم!!! این واقعن یک تناقض آشکاره! به قول معروف نمیشه تو آب بری و خیس نشی! یا رومی روم یا زنگی زنگ…
رهان گفت:
یه سوالی داشتم، اینکه نوشته ای هر کس به ولایت فقیه اعتقاد ندارد وارد نشود، شوخیست یا جدی؟!
تيبا گفت:
چه قدر هواي اندروني پاكيزه شده…چه آرامشي…انگاري بالاخره مجبور شدين توري رو نصب كنين …به به …چه نواي دل انگيزي 😉 گيتي جون خوبه سرت شلوغه نميتوني چپ چپ نيگام كني 🙂
صنم.ر. گفت:
Very well written. 🙂 o
gol banoo گفت:
jaleb ast
کالیفرنیا گفت:
حقیقت ایمان ارتباطی به مثالهایی که زدی ندارد. شریعت زمینه ساز رسیدن به ایمان است نه خود ایمان. وقتی به ایمان می رسی همه چیز یک کاسه می شود حتی خودت را در هستی حل شده می یابی.
کالیفرنیا گفت:
» دیدگاه شما چشم به راه بررسی است»
از این به بعد قرار است اینجوری باشه؟
کاپیتان هادوک گفت:
خانومها و آقایونی که میگفتین ما اومدیم اینجا گل بگیم گل بشنویم،، نقل و نبات بخوریم گپ بزنیم،، زرت زرت هم کامنت میذاشتین،، حالا داره میره،، یکی نمیگه چرا؟آدم تو شرایط سخت تصمیم به رفتن میگیره،، شما میتونستین با صحبتتون شرایط رو راحتتر کنین،، ولی همه ساکتین،،
nashenas گفت:
کپتان جان، چرا توجه نمیکنی ایشون گفتن که اگه کاری کنم که از خودم بدم بیاد میرم،
لولیتا خودش بهتر از هر کس دیگهای میدونه که رفتنش یعنی نغض چیزی که خودش به یکی از کامنت گذاران مبنی بر خالی کردن میدان گفته
من واقعا امیدوارم چنین چیزی اتفاق نیفته، اصلا نمیخوام بهش فکر کنم، همین طوری میشه که در دنیای واقعی میدان رو دادیم دست نااهلان و نادانان و خزیدیم به کنج اتاقمون، حالا نمیذاریم و اجازه نمیدیم چنین اتفاقی تو دنیای مجازی که جأیه واسه بیدار کردن آذهان خفته،و راهکاری برای زدودن جهل و انتقال دانش بیوفته که اگر چنین شد من به نوبه خودم واقعاً متاسف میشم.
مگر اینکه چیزی در شرف وقوع باشه که ما اطلأی ازش نداریم.این وبلاگ یکی از نویسندههای تاثیر گزارشرو چندی پیش از دست داد، مسلماً با رفتن لولیتا که از شم مدیریتی بسیار قوی برخوردار هست دچار مشکلات اساسی خواهد شد
حمید گفت:
عجب گول امید رو خوردید شما. شما دقیقا کاری کردی که امید میخواست انجام بدید. ,وبلاگتون را دارید از بین میبرید. رابطه شما با خوانندگانتون بکلی قطع شده.
homa گفت:
چرا سه روزه نمیشه کامنت گذاشت؟ چه خبره؟
هما گفت:
امتحان می کنیم
کسی این کامنت رو می بینه؟
مث که از نظر ها غایب شدیم
اینجا چند روزه عجیب شده
نه میشه کامنت گذاشت و جملات عجیب غریبی بالای کامنت درج شده میاد
شکرخدا به نسوان هم ایمیل میزنی که جواب نمیدن
nashenas گفت:
man didam man didam
salaam
makan گفت:
مسلمانان مسلمانی کجا رفت…مسلمانی را بیخیال ،ملت کون یکدیگر می گذارند در معابر…اساسی
Zorba گفت:
اگر خيلی ثروتمند بودم
به هيچ مذهبی فكر نميكردم
اگر از تجاوز آدم ها نمی ترسيدم
برای هـيچ مذهبی تبليغ نمی كردم
نه ثروتمندم و نه آدم ها قابل اعتماد
nashenas گفت:
دوستان محترم نسوان لطفن پیگیری کنید ظاهر وبلاگ دچار مشکلاتی شده که ممکنه از طرفه بد خوهان باشه ، و خواهشن ما را هم در جریان بگذارند
mamnoon
مدونا گفت:
من میگم خود نسوانن که اینجوری میتونن هر کامنتی که اوکی بود رو نشون بدن. مال آلودگی هوای بلاگه. طرح زوج و فرد گذاشتن. روزای زوج از هر دو کامنت دومی رو میذارن، روزای فرد اولی رو. انگاری جواب داده، تیبا اون بالا میگفت هوا پاکیزه شده :)) حالا من اینو پست میکنم اگه دید کسی لطفا یه ندایی بده.
مدونا گفت:
الوووو صدا منا دارین؟
مدونا گفت:
میگه دیدگاه من چشم به راه بررسی است … خدا هیچ ظالمی رو چشم انتظار نذاره، بد دردیه.
هما گفت:
سامانتا جان
اولا اینهایی که برشمردی هیچ عیبی ندارد وقتی می گویند به تعداد انسان ها راه هست برای رسیدن به خدا پس بنظر من یعنی دین برداشت شخصی هرکسی از یک سری اصول و حتمیات دین است که هرکسی بنا بر درک و بینش خود انتخاب می کند
یک کلاس درس را در نظر بگیر اصل درس خواندن و در امتحان نمره اوردن است حالا یکی با یکبار خواندن به این نتیجه میرسد …یکی با کمک گرفتن از معلم خصوصی …. یکی با کمک گرفتن از کتاب کمک درسی …یکی با چندباره خواندن کتاب درسی……و خلاصه هرکسی یکجور
دین هم همین است اصل و هدف دین اصلاح انسان و در نتیجه اصلاح جامعه و هدف غایی ان در کنار هم ارام و درست زندگی کردن است
حالا یکی با عمل به اصول دین…. یکی با عمل به اصول و فروع دین …. یکی با انها بعلاوه مستحبات …. یکی با ….
بنظر من مهم اینه که فلسفه وجودی دین رو درک کنی مثلا بنظر من نماز برای اینه تو در روز چند بار به یاد خدا بیفتی
وقتی تو روزی پنج نوبت با کسی سخن بگویی و از او راهنمایی جهت هدایت بخواهی ..خودبخود عادت می کنی که کاری که بنظر وجدان خودت از هدایت بدور است را انجام ندهی
حالا دیگری ممکن است بخاطر بهشت و حوری هایش نماز بخواند
و یکی ترس از دوزخ
و دیگری برای سخن با معبود و…….
چرا ما اینجا این همه تاکید بر شخصی بودن دین داریم چون این راهی است که برای هرکس بنا بر بینشش یکطور است و نمی شود با یک نسخه همه را به راه راست مجبور کرد
ما اصلا در دین اجبار نداریم وقتی نص صریح قران می گوید لااکراه فی الدین
پس تو چی رو میخوای اجبار کنی؟ نمیشه کاسه داغ تر از خدا شد که
بنظر من اینکه ارزش یکساعت تفکر در اسلام بیشتر از هفتاد سال عبادت است برای همین است که ما به اینها فکر کنیم …این تفکر باعث میشود تو هر خرافه ای را به اسم دین قبول نکنی اسلام اصلا دین سختی نیست اسلام اصلش بنا بر اسانی است و براسان همین دستوراتش را میدهد
البته با این هم که میگویید
بنابراین به نظرم دعوا کردن برسر اسمی که معانی متفاوتی برای افراد متفاوت دارد بی نتیجه است. قبل از هر بحثی، و هر تعصبی شاید بهتر باشد تعریفهایمان را یکی یا حداقل نزدیک به هم کنیم.
مخالفم وقتی شما بپذیری تدین یک امر شخصی و عقیدتی است و بنا برهر شخص میشود یکجور برداشت وجود داشته باشد پس دیگر دعوا کردن درمورد یک امر شخصی معنا ندارد اصلا دعوا در مورد دین بنظر من یعنی تفتیش عقیده ….یعنی خودش تعصب که باعث افراط و تفریط میشود
پی نوشت …ا اینکه عده ای از 6000 ایه قران چسبیده اند به نیم ایه و اینکه چرا گفته زن را بزن خب این جهل طرف از دین را میرساند شما 5990 ایه را ول کردی و همه مطالبی که بیان شده نخوانده ول کردی و به ده ایه چسبیدی؟ هرچند اگر همان ایات هم ببینید و درموردش تحقیق کنید به مطالب جالبی بر میخورید بشرطی که از ادعا کم کنید و درمورد چیزی که نمیدانید اما درموردش ادعای بسیار دارید کمی مطالعه و جستجو کنید
البته این را هم بگویم بنا بر سخنان بالا من اصلا این همه با کینه سخن گفتن از یک امر شخصی را درک نمی کنم شما یا اسلام را قبول داری یا نداری در هرکدام از این دو حالت اینکه ادم بیاید و اینطور کینه ورزانه با یک مسله ای که مربوط به شخص و عقیدتی است داد سخن بدهد را نمی فهمم
شما قبول نداری؟ نداشته باش ..نه من خدا هستم که جزایت دهم یا پاداشت و نه اینجا صحرای محشر
هما گفت:
اه……. قدرت خدا؟؟؟؟؟؟ پس از سه روز تونستم کامنت بذارم
نسوان عزیز اگر احیانا از خواب ناز بیدار شدید یک نگاهی به این موتورخانه اندرونی بیاندازید
یا بد کار می کند و یا اینکه فروختنمون …فردا همه دسته جمعی میریم اوین
اقا اگه ما رو بردن اوین مدیونید ملاقات اومدین کمپوت نیارین
در ضمن نسوان مکرم باور کنید طبق نص صریح دین مبین ، نگاه کردن و چک کردن ایمیل وبلاگ اصلا گناه نداشته و چه بسا 5 عدد قلمان هم نصیبتان بکند ( البته با نیت درست اگر باشد )
ما سه روزه داریم s o s میفرستیم که به دادمون برسید
انگار نه انگار
شاید خیلی ها مثل من پشت در مونده باشند
اینجا خیلی خلوت شده
nashenas گفت:
اولا که تو این دین شما جواب سلام چیه، حتا به دشمن
دوم اینکه من نمیدونم این قضیه حورن عین چیه چون ظاهرا به این شکل که مهوشان سیاه چشمی از جنس مونث به مردان راست کردار هدیه خواهد شد،حالا اگه این شخص خدا جو و مسلمان واقعی زن بود اون دنیا خدا بهش یه لئوناردو دی کاپریو میده؟
خداییش من اگه زن داشته باشم و زنم خوب باشه خیلی غیرتی میشم اون دنیا با کسی غیر از خودم باشه
شوخی کردم جدی نگیر
هما گفت:
ناشناس عزیز
من دیروز نه تنها سلام شمارو پاسخ گفتم بلکه 5تا کامنت هم گذاشتم که بالاش نوشته میشد در دست بررسی
که امروز دیدم درج نشده
من نمیدونم شما ایران هستید یا نه اما من از پندجا امتحان کردم نمیشد کامنت گذاشت
امشبم دو کامنت درج نشد تا به حیلتی تونستم کامنت بذارم
خلاصه ما دیروز جواب سلام شما رو دادیم و خسته نباشیدم گفتیم اما قسمت نبود به رویت شما برسه
الانم خلوتی اندرونی بخاطر همین قضیه است
پاینده باشید
nashenas گفت:
man fekr mikonam wordprees gir pach kardeh rabti be hak v injor choza nadareh,negran nabshid age bod hatman nasavan be ma khabar midadand,ama hoshyari shrat ghale be hrhal
هوشيار گفت:
«اینکه عده ای از 6000 ایه قران چسبیده اند به نیم ایه و اینکه چرا گفته زن را بزن خب این جهل طرف از دین را میرساند»
شما 5990 ایه را ول کردی و همه مطالبی که بیان شده نخوانده ول کردی و
«به ده ایه چسبیدی؟»
…
«بشرطی که از ادعا کم کنید و درمورد چیزی که نمیدانید اما درموردش ادعای بسیار دارید کمی مطالعه و جستجو کنید»
***
هما خانم عزيز و خوشگل
خاطر شريفتون اگر باشه گفتم «سرم درد ميكنه براي صحبت در باب دين و مذهب»
شما مدام ميفرماييد » ادعاي بسيار داريم و دعوت ميفرماييد كه بريم و كمي مطالعه كنيم و بعضي از مواقع كتاب معرفي ميكنيد.
بنده به شما عرض كردم كتاب هايي در اين زمينه خوندم و شما در مقابل فرموديد كتاب بزبزقندي و حسين كرد شبستري مطالعه كرديد و با صحبت نه من كافر ميشوم و نه تو مسلمان و به نوعي از صحبت كردن در اين زمينه كناره گرفتيد.
من فكر ميكنم اين رويه درست نيست كه شما باب صحبتي رو باز كنيد و بعد با كمك جملات نمكين ادامه نديد و به قول معروف بپيچونيد.
تصور شما ظاهرا بر اينه كه منتقدين اسلام هيچگونه اطلاعي در دست ندارند.
به هر حال اگر امر دين اسلام براي شما تا اين حد شخصي هست كه حاضر به ديالوگ نيستيد فكر ميكنم دليلي هم نداره كه در اين زمينه موضع گيري كنيد و به نوعي اهانت كنيد كه «درمورد چیزی که نمیدانید اما درموردش ادعای بسیار دارید کمی مطالعه و جستجو کنید»
***
من نيز مثل شما در اين زمينه مطالعه كرده ام و اگر جسارت نباشد بايد عرض كنم بر خلاف شما شكسته نفسي بيمورد و متكلفانه نميكنم كه بزبز قندي يا حسين كرد شبستري خوندم
يا نكن با فيل بانان دوستي
يا بنا كن خانه ايي در خورد فيل
» اگرم الان ميخواي بپرسي فيل اين وسط كيه بايد با كمال غرور عرض كنم بنده آقا فيله هستم
:WINK:
***
پينوشت:
ميگم بيا پايين منبر بشين صحبت كنيم اينه ها
نمياي
حرف اسلام و انتقاد از اسلام در ميان باشه اعتقادات باعث ميشه كمي تند بشي هرچند كه سعي ميكنيد با مزاح جمع و جورش كنيد و اون تعصب ديده نشه
اما متاسفانه ديده ميشه
شما چند بار فرموده بودي انتقاد اشكالي نداره، اما در مقابل هرنوع انتقاد موضع گيري ميكنيد.
همونجوري كه قبلا گفتم و نمي دونم چرا تاييد نشده مذهبيم ولي الان دارم ميبينم اين پست خيلي خوب و بدون جانبداري و كينه نوشته شده.
به خانم نويسنده غير مذهبي اين پست تبريك ميگم بابت اينكه بي طرفانه مطلبو نوشته
كوتاهي نوشته ي قبلي ايشون از نظر من جبران شد
***
به هر حال موفق باشي
Hooshiar گفت:
«اینکه عده ای از 6000 ایه قران چسبیده اند به نیم ایه و اینکه چرا گفته زن را بزن خب این جهل طرف از دین را میرساند»
شما 5990 ایه را ول کردی و همه مطالبی که بیان شده نخوانده ول کردی و
«به ده ایه چسبیدی؟»
…
«بشرطی که از ادعا کم کنید و درمورد چیزی که نمیدانید اما درموردش ادعای بسیار دارید کمی مطالعه و جستجو کنید»
***
هما خانم عزيز و خوشگل
خاطر شريفتون اگر باشه گفتم «سرم درد ميكنه براي صحبت در باب دين و مذهب»
شما مدام ميفرماييد » ادعاي بسيار داريم و دعوت ميفرماييد كه بريم و كمي مطالعه كنيم و بعضي از مواقع كتاب معرفي ميكنيد.
بنده به شما عرض كردم كتاب هايي در اين زمينه خوندم و شما در مقابل فرموديد كتاب بزبزقندي و حسين كرد شبستري مطالعه كرديد و با صحبت نه من كافر ميشوم و نه تو مسلمان و به نوعي از صحبت كردن در اين زمينه كناره گرفتيد.
من فكر ميكنم اين رويه درست نيست كه شما باب صحبتي رو باز كنيد و بعد با كمك جملات نمكين ادامه نديد و به قول معروف بپيچونيد.
تصور شما ظاهرا بر اينه كه منتقدين اسلام هيچگونه اطلاعي در دست ندارند.
به هر حال اگر امر دين اسلام براي شما تا اين حد شخصي هست كه حاضر به ديالوگ نيستيد فكر ميكنم دليلي هم نداره كه در اين زمينه موضع گيري كنيد و به نوعي اهانت كنيد كه «درمورد چیزی که نمیدانید اما درموردش ادعای بسیار دارید کمی مطالعه و جستجو کنید»
***
من نيز مثل شما در اين زمينه مطالعه كرده ام و اگر جسارت نباشد بايد عرض كنم بر خلاف شما شكسته نفسي بيمورد و متكلفانه نميكنم كه بزبز قندي يا حسين كرد شبستري خوندم
يا نكن با فيل بانان دوستي
يا بنا كن خانه ايي در خورد فيل
» اگرم الان ميخواي بپرسي فيل اين وسط كيه بايد با كمال غرور عرض كنم بنده آقا فيله هستم
😉
***
پينوشت:
ميگم بيا پايين منبر بشين صحبت كنيم اينه ها
نمياي
حرف اسلام و انتقاد از اسلام در ميان باشه اعتقادات باعث ميشه كمي تند بشي هرچند كه سعي ميكنيد با مزاح جمع و جورش كنيد و اون تعصب ديده نشه
اما متاسفانه ديده ميشه
شما چند بار گفتي انتقاد اشكالي نداره، اما در مقابل هرنوع انتقاد موضع گيري ميكنيد.
همونجوري كه قبلا گفتم و نمي دونم چرا تاييد نشده مذهبي هستم ولي الان دارم ميبينم اين پست خيلي خوب و بدون جانبداري و كينه نوشته شده.
به خانم نويسنده غير مذهبي اين پست تبريك ميگم بابت اينكه بي طرفانه مطلبو نوشته
كوتاهي نوشته ي قبلي ايشون از نظر من جبران شد
***
به هر حال موفق باشي
همایون گفت:
مرده گوزید نگن لاله…..
nashenas گفت:
دوستان عزیز من صاحبان بلاگ و کامنت گذاران عزیز
به بالای این سیاهه من نگاه کنید که غیر کامنت خودم که از بیسوادیم میاد و ۲تا کامنت اول که من شخصا نوع بیان ایشونرو جالب نمیدونم،آیا چیزی جز، بحثهای انتقادی بسیار احترام بر انگیز، آیا چیزی جز درس دادن و درس گرفتن، آیا چیزی جز دانأی، آیا چیزی جز افتخار به هم گامانمون، آیا چیزی جز احترام متقابل، آیا چیزی جز جملات آمده از اذهان دانا چیزی دیگهای میبینید؟
این چیزی که من اسمشو میزارم تمرین در دنیای مجازی برای ترویج عقاید بدون اجبار و تهدید که بتونیم در دنیای واقعای عملیش کنیم،هوچی گران با مدیریت صحیح بحران ظاهراً نیستند هر چند الان برای این پیش گویی زوده،داریم یواش یواش به جامعه شایسته سالار و قانون مدار حد اقل در اینجا نزدیک میشیم، اجازه ندین خستگی و دیگر عوامل باعث نابودی اینهمه زحمت بشه
لطفا با دخالت در بحثها زمینه هر چه بیشتر باز شدن مطالب رو مهیا کنید،
و با بود خودتون انگیزه ما رو از بودن در اینجا دور چندان کنید
gol banoo گفت:
خانمها و آقایان،
از آنجا که همیشه و در هر حال پستهای کار شده توسط نسوان به قدر کافی هیجان انگیز نیستند (که طبیعیست البته) و اشخاص کمتری علاقه ماند به مباحث جدی تر میباشند برای رونق بازار هم که شده وجود چند دلقک رو میشود به راحتی تحمل کرد، چه بسا باعث انبساط خاطر نیز خواهند بود
البته برای قضاوت زود است ولی همین پست از رونق کمتری نسبت به سابق برخوردار است که شاید نتیجه فیلترینگ توسط نسوان باشد
الاه اعلم
ناهید گفت:
فیلترینگ ؟! توسط نسوان؟!
نگووووو واسه همینه کامنت فکسنی من درج نشده هنوز از صبح تا حالا؟
کالیفرنیا گفت:
اینجا چه خبره؟ کامنت ها درج نمی شه؟
gol banoo گفت:
Homa
«حالا یکی با عمل به اصول دین…. یکی با عمل به اصول و فروع دین …. یکی با انها بعلاوه مستحبات …. یکی با ….»
khonom Homa
yeki ham bedun din
mitavan be jay god be good motaghed bud
natije be nazar man motmaen tar ast
مدونا گفت:
من میگم خود نسوانن که اینجوری میتونن هر کامنتی که اوکی بود رو نشون بدن. مال آلودگی هوای بلاگه. طرح زوج و فرد گذاشتن. روزای زوج از هر دو کامنت دومی رو میذارن، روزای فرد اولی رو. انگاری جواب داده، تیبا اون بالا میگفت هوا پاکیزه شده ) حالا من اینو پست میکنم اگه دید کسی لطفا یه ندایی بده.
پاکستان گفت:
من هم پاکستان بودم و هم دوست پاکستانی زیاد دارم. اون مدل حجابی که شما گفتی توی پاکستان رایج نیست. این که یکی استثنا باشه شاید. اما همونقد احتمال داره همچین کسی را در پاکستان ببنی که در ایران احتمالش هست. شما چند تا آدم یک چشمی د رتهران می شناسید؟ مثالهای شما باید عام تر باشد نه اینقد خاص. این حجاب در افغانستان شاید >>>
بهنام گفت:
بعضی حضرات مثل اینکه متوجه نشده اند! یکبار دیگر کامنتهای گمنامیان را بخواندید لطفاً؛ بنده هم مجدداً عرض می کنم.
دین چار چوبی است که شما باید خود را با آن تطبیق بدهید نه اینکه آن رابر اساس نیاز خود تغییر داده یا تفسیر کنید. در هیچ کدام از ادیان سه گانه توحیدی پیامبران چنین تعریفی از آن ارائه نکرده اند و نیز در سنت پیامبر اسلام. شما بر چه اساس به خود اجازه می دهید از دین تعریف خود را اراده کنید؟ مگر شما هنگام ایمان آوردن به خدا پیامبر ودین از عقل و منطق استفاده کرده اید که می خواهید ادامه راه را از عقل استفاده کنید؟ الآن به خیلیها بر می خوره! ولی این گرو حواسشان نیست که اصولاً تعریف باور و ایمان همین است اگر چیزی قابل رد یا اثبات و قابل بررسی با عقل و منطق باشدکه دیگر به آن ایمان نمی گویند نام آن چیز علم یا فکت fact است. شما بر چه اساس می خواهید سخن خدایی راکه خود گفته حکمش ابدی است تغییر دهید؟ بر اساس نیار وتغییر زمانه؟ اگر این طور است پس یعنی شما در حال استدلال و تغیییر حکم خدا که خود گفته ابدی است هستید. در کجای دین خدا به شما چنین اجازه ای داده شده است؟ اصلاً خدا خودش کی برای احکامش استدلال کرده که شما بکنید؟ اگر هم کرده شما چطور استدلالی مخالف استدلال خدا می کنید؟ خدا کی به شما گفته احکامش را بر اساس نیاز خود جرح و تعدیل کنید. اگر این کار را بکنید که دیگر از حوزه ایمان خارج شده و وارد حوزه علم و فکت می شوید که.
دین قانون همه یا هیچ است ( مثل قانون action potential در سلولهای عصبی سر کار خانم اسکارلت دکتر!). شما یا خدا را باور دارید و دستوراتش را لازم الجرا می دانید یا نه دین و قوانین آن که قانون مدنی بشر نیست که. یعنی دین یا همه اش درست است یا اگر یک ذره اش نادرست باشد کلاً از اعتبار ساقط می شود. چرا که دین از طرف خداست و منطقاً نمی تواند ایرادی در آن باشد.
علت اینکه بعضی دین را به دلخواه تعریف می کنند این است که به فراست در یافته اند که دین ایرادهای زیادی دارد اما به جای اینکه با بررسی بیشتر به نتیجه نهایی موهوم بودن دین برسند با ارائه تعاریف من درآوردی سعی در اصلاح دین می کنند. و علت اصلی اینکه مردم تن به بررسی بیشتر نمی دهند ترس نهادینه شده آنها از خدا است. برای یک خدا پرست بسیار ترس آور است که که به این باور برسد که خدا وجود ندارد. فقط می ترسند.
بهنام گفت:
خیلی مسخره اید که دیدگاهها را بررسی می کنید همین یک وبلاگ با چار تا مطلب به درد بخورش آزادی بیان کامل داشت این هم مالیده شد رفت. چقدر راه داریم تا به آزادی و دموکراسی برسیم.
افسوس
دكتر محمود احمدي نژاد گفت:
اللهم عجل لولیک الفرج و النصر وجعلنا من اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه
.
الان من بهتون ميگم چطوري شده كه i اينطوري شده!
ماهابوسيله پانج روي ميز مدام ميكوبيديم به سر كله ي همديگه و خيلي وقتا با زون كن ميزديم تو سر و صورت لوليتا ، اين شد كه لوليتا تغيير رويه داد انتظامات اومد و الانم لوليتا سرشو از روي پرونده ها بلند نميكنه به اعتراظات جواب نميده
ههر هر ور ور نداريم !! 😕
رهبريم كه از تون راضي نيست فرمودن :
چرا اصحاب اندروني وحدت كلمه رو رعايت نكردند؟!
ميفرمايند چرا پاسدار ارمان هاي بلند حضرت ويولتا قدس سره الشريف نبوديد؟!
چرا مراقب دام هاي سر راه نبوديد؟!
چرا با غوغائيان همپياله و هم كلام شديد؟!
چرا پشت سر ولايت نبوديد و التزامتون عملي نبود؟!
چرا رهنومدها و هشدارهاي يك ماه اخير رو دقت نكرديد؟!
چرا مثل خواص بي بصيرت عمل كرديد؟
همه اينارو حضرت اقا خودش به من گفت
در گوش من گفت
.
خلاصه اينكه خون به دل امام غائب ريختيم
الانم جانشين بر حق يا بر ناحق ويولتا پروندهامونو ( كامنتها ) همينجوري آلاخون والا خون به امون خدا هر هر هر ول كرده 😐
تا ماها باشيم از اين كارا نكنيم
كاري بود كه خودمون كرديم و خود كرده را تدبير نيست 😥
هما گفت:
جناب پرزیدنت یک نامردی اون بالا نوشته شما روزی صدهزارتا دروغ میگی ؟ راست میگه؟
هوشيار گفت:
به خدا اعتقاد كاملي دارم خداوند يا چيزي شبيه خداوند را منفك و جداي از اديان ابراهيمي ، طبيعت گرا و شرقي ميدونم. به نظرم انكار وجود هستي آفرين به مراتب احمقانه تر از انكار خورشيد هست.
اما چه قانوني داره ،چه هدفي داره ،چه كيفيتي داره ،چه مختصاتي داره… نميدونم
اما ميليون ها ميليون ستاره ،منظومه سياه چاله ، تبديل ستار ها به كوتوله هاي سفيد و يا پراكنش منظومه و در كنار آن زايش منظومه ها ،چرخش زمين با سرعت 5000متر بر ثانيه به دور خود و 30000متر بر ثانيه به دور خورشيد ،پانزده ميليار سال(15000000000)عمر تقريبي براي كائنات و هستي ،نظريه برخورد كهكشان راه شيري و آندرو و زايش مجموعه ايي جديد بعد از پايان عمر خورشيد ها … و … و … و
هزاران هزار قانون فيزيك ،نقاط لاگرانژي ميان ريزترين تا حجيم ترين ذرات آفرينش ،گرانش ،جاذبه ،بيگ فريز و بيگ كراش ،كوانتوم ،نانو ذرات بنيادي ،شتاب نور ذرات باردار ،اصل آشوب در كنار ثبات و گرانيكا ،و…و .. و… بهم ميگه يه چيزي اون پشت سر يا زير پام يا بالاي سر و يا حتي درون خودم پنهان شده.
اما اين بيزينس من هست و بيزينس تو براي خودت هست
***
براي من اختلاف و تفاوت فاحش و شديدي هست بين خدا و مذهب.
امروز براي من تعصب مذهبي نوعي اهانت و دشنام به خدايي هست كه از بين قوانين وجودش حس ميشه ،محدود كردن خدا محدود كردن اخلاق به ديني خاص و يك اعتقاد مذهبي ظلمي است به خدا و كرامت انسان.
من بيشتر دين رو به عنوان يك مسكن و آرام بخش قوي قبول دارم. اعتقاد دارم روزها و لحضاتي در زندگي هر شخص وجود داره كه مديريت بحران هاي اون روزها خارج از كنترل عقل و يا سرمايه هاي مادي ما هست. روزهاي بسياري كه شايد هريك از ما به نوعي تجربه كرده باشيم.
مثل اون روزي كه ويولتا گفت براي خواهرم دعا كنيد. داخل جمله ويولتا چيزي به اسم دعا ننوشته بود اما اينكه براي سلامتي خواهرش شروع كرديد به نقطه گذاري
اگر اين كار ريشه مذهبي و اعتقادي نداشت… ميشه بهم بگيد پس چه فلسفه ايي پشت سر نقطه گذاري ها بود؟!
ما فكر ميكنيم عقل هاي كاملي داريم، اما وقتي خودمون رو در مقابل طول عمر كائنات قرار ميديم ميبينيم مثل كودكي هستيم كه تنها چندثانيه از تولدمون گذشته.
***
تمام اين بالا پايين زدن ها براي اينه كه آرامش داشته باشيم كه بتونيم زندگي خوبي داشته باشيم و بتونيم در دوران كوتاه زندگي لذت ببريم .
چه مذهبي…؟! چه مرامي…؟! چه مسلكي…؟! … اينا برام اصلاً مهم نيست.
مهم اينه كه آدم ها بتونن در كناريكديگر با استرس كمتر و با جنگ و جدال كمتري زندگي كنند.
***
مهم اينه كه به خاطر عقيده به سر و كله همديگه نكوبيم و دست به اسلحه نبريم.
مهم برام اينه كه به خاطر اتفاقات 1400سال قبل در منطقه ايي كه سوادي نبود تا بشه تاريخش مستند و علمي ثبت بشه به همديگه لگد نزنيم.
سي و خورده ايي سال قبل اتفاقي به اسم انقلاب اسلامي در اين كشور روي داد.
هزار و يك تفسير و برداشت مختلف درباره ي ريشه ها چرايي عوامل و علل اون انقلاب وجود داره و تفسير واحدي در دست نيست آنهم در زمانه ايي كه قلم و نوشتار به فراواني يافت ميشد
چه جوري توقع داريم حادثه 1400سال قبل الان يك تفسير و يك برداشت واحد و ثابت و روشن داشته باشه
پروسه ي مذهب بايد زميني و در مسير تاريخ بشر بررسي بشه و نه اينكه با نگاه ماورايي محبان مذهب و يا نگاه خشم آلود و بي منطق دشمنان مذهب.
***
من فكر ميكنم مشكل امروز ما و مشكل سي سال اخير ما مذهب نيست، مشكل ما جهل عمومي و پذيرش حكومت مذهبي هست، مشكل ما استبداد زدگي ماست كه از هر ابزاري براي استيلاي قدرت استفاده ميكنيم.
يك روز حاضريم به نام دين سلاخي كنيم و بر اريكه قدرت باقي بمانيم و يك روز به نام ايران پرستي و مام ميهن.
مشكل ما توتم پرستي و شخص محوري ماست ، مشكل ما گريزان بودن از خرد گروهي ماست كه براي تسلط و سلطه يك بار در رداي سلطنت وارث كوروش ميشويم و بار ديگر در كسوت روحاني وارث پيغمبر.
***
مهمِ مذهب براي من اينه كه در اين مملكت نفرين شده به اسم دين بهم حكومت نكنند. مهم برام اينه كه به جاي مذهب راه ديگه ايي براي رسيدن به منافع سالم و يا ناپاك در اين مملكت پيدا بشه.
مهم برام اينه كه معشيت و اقتصاد جامعه بهبود پيدا كنه كه تمام اين فلاكت ها اول ريشه در فقر اقتصادي داره و فقر اقتصادي مقدمه ايي بر فقر فرهنگي و جهالت خواهد بود.
همون عربي كه انگ پدو فيل و زن بارگي و و حشي گري بهش ميزنيم گفت __كاد الفقر ان يكون كفرا__ فقر و كفر ديوار به ديوارند ( و در اينجا ذهنمونو توسعه بديم و تمام فلاكت ها رو زير شاخه ي كفر بدونيم كه كفر تنها انكار خداوند نيست)
***
اوني كه سال قبل در خيابون به من و تو شليك ميكرد و چوب و چماق به سرمون ميزد ميدوني كي بود؟!
هموني كه بهش ميگفتيم سانديس خور و به ريش جد و آبادش ميخنديديم؟!
هموني بود كه لنگ ده هزار تومن پول ويزيت دكتر بود، هموني كه اگه بخواد ديسك كمر پدرشو عمل كنه بايد هفت مليون به حساب بيمارستان بريزه
هموني كه بايد پرايد فكسني قسطي بخره تا بتونه خرج زن و بچشو بده
هموني كه به خاطر بحران بيكاري و از سر نياز مجبور ميشه به ناچار بره و در نيروي انتظامي استخدام بشه كه بتونه خرج زنديگشو در بياره
هموني كه شوهر خواهرش معتاد بود و گوشه خيابون مرد و خواهرش با سه تا بچه موند آلاخون والاخون
هموني كه كارفرما حقشو خورد و شب عيد اخراجش كرد و شرمنده شد وقتي كه ديد نميتونه پنجاه هزارتومن ناقابل براي چند كيلو ميوه و آجيل بچه ها خرج كنه
هموني كه در شركت ها و كارگاهاي قطعه سازي و توليدي پدر محترم خيلي از شما عزيزان كار ميكنه و با صد ترفند و كلك سعي ميكنيم حق و حقوق بيمه و سنواتشو پرداخت نكنيم.
همينا…همينا
قطره قطره جمع گردد وانگهي دريا شود
***
همه اونايي كه گفتم و بخش كوچيكي بود كه ديدم و لمس كردم و شنيدهامو دخالت ندادم… خيلي راحت با افيون دين به سگي رام اما هار تبديل ميشوند و فرداي روز كه من و تو بخواهيم آزادي داشته باشيم به انتقام از دست رفته هاي زنديگيشون پدر منو تو رو در ميارن . همينا با مديريت و سوء استفاده كاسبان سياست پيشه چنان بلايي به سرت ميارن كه بقچتو ببندي و با سرعت نور به اين مسئله فكر كني كه هرچه زودتر اين خراب شده رو به اميد بهشت گم شده ترك كنم و برم دنبال سراب، بشم مهاجرِ آواره ،بشم خارجي و بيگانه بشم گداي پشت در سفارتخانه
عجب قدرت عجيبي هست در تمام وجود پابرهنگان مذهبي كه حاضرهستن جونشونو بدن اما اجازه ندن من و تو نفس بكشيم كه اگر همينجوري و با همين منوال بهشون بخندي و بخندم و بخنديد حاضر خواهند بود براي لقاء الله كمربند انفجاري به خودشون ببندن و زندگي برباد رفته ي خودشونو و كاخ روياهاي تو رو به طرفة العيني نابود كنند
… اينا مهمه
يعني براي من اينا مهمه … اگه بشه اينارو مهار كرد
شايد…شايد ديگه اونروز مجبور نباشيم در اين باره صحبت كنيم كه مذهب من چيست و مذهب تو چيست… تو چه تعريفي داري و من چه تعريفي دارم.
***
بنابر اين پيشنهاد ميكنم از امروز هركس به نوبه ي خود تلاش كنه براي رسيدن به حكومت و دولت سكولار( و نه حكومت و سيستم فاشيستي و ضد مذهب) اين گام اول ماست كه بايد از گل و لاي جهل تعصب و خشم بيرون بكشيم. به انتظار ديگران نبايد نشست، هر قطره در كنار قطره اي ديگر روديست براي اتصال به دريا
قطره درياست اگر با درياست
ورنه او قطره و دريا درياست
دكتر محمود احمدي نژاد گفت:
هر …هر …هر
كامنت اين برادرمون «هوشيار» جابجا شد
جاش اينجا نبود و در پاسخ به هما نبود
كلن نبود
نامرده …نامرده ايشون
من روزي ده مليون هر هر هر دروغ ميگم؟!
nashenas گفت:
رهبر زیاد پیدا میشه تو دنیا
اما کسی رهبر ما نمیشه
مثل گل حیف که یکم یدندست
اما بازم حق با اونه همیشه
مثل تو پیدا نمیشه مموتی
راضیش بکن ما که حیامون نمیشه
زونکنو بزن بر سر اون دشمنی
که چند روز دیگه پیداش نمیشه
مثل تو پیدا نمیشه مموتی
خبر چینی، دغل بازی همیشه
دكتر محمود احمدي نژاد گفت:
حضرت آقا فرمودن مقام و جايگاه شما براي ايشون مثل دعبل بن خزاعي در بين اهل بيت و همچون هاینریش هاینه براي آلمان است.
خلاصه اينكه مدام بين بنده و رهبري فاصله ميندازيا
nashenas گفت:
in chiyeh on paeini chiyeh?
lotfan behm ye tozihi bedin ke in doshmani man chi bodeh had aghal dr ravabt ayyandam ba afrad digeh in eshtebah ro nakonam, che zarbeh ei v ky be shoma zadam,
bavr konid hazmesh bram sakhteh v nemitonam dark konam
az maast ke bar maast, ya az maski ke br sorat mast
mamnon misham in akhrin kamentamo be nahvi javab bedin
نسوان گفت:
چرا میری از دکتر می پرسی؟ نکنه تو هم باور کردی که ما یک نفریم؟
ما اینجا به جز با اسم خودمون و اکانت نسوان کامنت نمی زاریم.
در مورد سوالت ارجاعت میدهم به آخرین ای میلی که با ادرس وبلاگ فرستادی
برو نگاه کن و ببین که خودت رو به چه نامی معرفی کردی. ما هم از دیدنش مبهوت شدیم. لازم نبود برای تخریب عقیده ای این کار را بکنی. این از نظر من با معیارهای ما با انسانیت نمی خواند.
از من نخواه که بیش از این قضیه را اینجا باز کنم.
nashenas گفت:
شاید بهتر باشه قبل از پیشداوری،و عجولانه قضاوت کردن دقیقتر با مسائل برخورد کنید که این حد آقل انتظار از شما است. این نهایت کم لطفی شما بود.شاید هم من به نوعی مقصرم که بی دلیل احساس نزدیکی کردم، اما به وجدان خودم آعتماد کامل دارم و عذابی از این بابت متوجهش نمیبینم.
امان از این مای که بر ماست.
نسوان گفت:
mikhay begi to mobarez nisty?
nashenas گفت:
man nashenas feli v rahgozar ghadim hastam
نسوان گفت:
ina ro ke midoonam. zire nameh at ye chize dige neveshty pesaram. boro bekhoonesh.
nashenas گفت:
baraton ye email frestadam v akharin emailam ro frovard kardam v tozih dadam manzor az mobarez zir tigh sansor chi bodeh
نسوان گفت:
پس من معذرت میخوام. فکر کردم برای تخریب کسی این کار را کردی. من زیاد درک شوخی خوبی ندارم. ببخشید.
و لطفا بمون.
باشه؟
nashenas گفت:
تجربه معلم خیلی سخت گیریه، اول حق التدیس میگیره بعدش چیزی یاد میده.
روزگار معلم خیلی تنبلیه،زمان میبره تا چیزی یاد آدم بده،معلم من شد اینجا تجربه و من به گناه نکرده بد جوری گزیده شدم، بهم گفتی پسرم(چه حالی داد) پس بذار این یبارو منم صدات کنم مادرم(قصد لوس بازی ندارم اما باور کن یجوری شدم همیشه آرزوم بوده تو زندگی کسی رو به این اسم خطاب کنم)بگذریم،
گلهای ندارم آدما تو دنیای واقعای بعد از سالها میفهمن که هیچی از هم نمیدانستند اینجا که آی بابا
یاد یکی از پستهات افتادم بگذار زمان بگذرد……
نسوان گفت:
حالا دیگه خودتو لوس نکن..بیا از دلت دربیارم. بیا بغلم پسر گلم ماشالله ماشالله…از وقتی سام رفته خیلی هوس کردم لپ یکیو بکشم…کاکل زری .. نازی نازی
گیتی گفت:
بسم الله القلسم الجبارین !!
اینجا چرا همچین و همچون شده ؟ خانم ما آمدیم یک سری بزنیم نگران شدیم….
آبجی سامانتا …من که فک کنم نه داستان فیل در تاریکی است ؛ نه داستان عنب و انگور و … و اینا…
چیزی که شما بیان می کنید در واقع داستان » ابر » است…
یک عده آدم چمباتمه زدن روی یک زمین خاکی، هی چشم دوختن به آسمون، یک چشم دوختنی می گم یک چشم دوختنی می شنوی !!…هیچ توجه هم ندارند که اونور جو ، چه واویلایی است و اگر ول بشن توی اون فضای خلا بین کرات و اجرام و کهکشان ها چه ها که نشود !….بگذریم
برگردیم به داستان ابر….
این آسمون که از بس بهش چشم دوختیم در شرف سوراخ شدنه ، اگر که صاف نباشه … پر از » ابر» قدرت خدا !! فرض کنید یک نسیم ملایمی هم داریم همیشه که بمرور شکل و شمایل ابرها رو عوض می کنه ، هر لحظه به فرمی و به شکلی…
حالا شما از این جماعت بخواین بگن فلان ابر چه شکلیه….یکی یک پری دریایی می بینه لمیده بر ساحل شیر و عسل، یکی سجاده و می و ساقی در هم خریداریم !! ، یکی ملا عمر با ریش و پشم فراوان، یکی اژدهایی دو سر نشسته بر سر چشمه ، یکی سقف مسجد شیخ لطف الله و به خلوتگه خوشید روی چرخ زنان و بگیر و برو تا ته اون کوچه بن بست !
اون کوچه بن بست چیه ؟ اینکه عزیز جان، » دین ابر نیست » …این دین یک کتاب داره و یک پیامبر، با دستورات و تعالیم مشخص و صد البته چیزی به نام تاریخ اسلام !…
حالا هی شما فوت کنین بهش بگین این ابره ، ببین الان چه شکلی شد، ببین فلانی چه شکلی می بینه ؟ ببین اونی که این ابر رو گل و سنبل می بینه چه آدم خوبیه !… بابا اون آدم خوبه ، اون آدم انسانه ، اون آدم نسبت به هر چیزی در این دنیا همین فرم واکنش رو داره، من فراوون از این مدل آدم ها دوست و رفیق دارم ….چه ربطی داره آخه ! اینهمه تفسیر و توجیه چیه آخه !
حالا اصلا فرض کنید ابر !!
به این می رسیم که ابر داریم تا ابر…کومولوس داریم، استراتوس داریم، آلتواستراتوس داریم، والله ! … 🙂
هر کدوم نشانه ی وقوع و وجود یک شرایط آب و هوایی است….
نکته اینه …اگر طرف چمباتمه نشسته روی زمین و به آسمون نگاه می کنه که از حرکت ابرها لذت ببره ، کاری هم نداره کدومشون کی باران زاست ، کی باران رحمته ، کی طوفان زاست، کی واسه ی قشنگیه ، کی قراره چه بلایی به سر مردم بیاره ، هر وقت هم اذیت بشه سریع میره یک چتر میاره یا می دوه میره زیر یک سقف امن … خوب این آدم بهتره اجازه بده و نظاره گر همهمه اونهایی باشه که نگران طوفان ها احتمالی هستند و در کار ساختن سقف برای آینده…. دیگه هی نگه توهین و تفسیر…
به همین سادگی ! 🙂
————-
مطالب فوق تراوشات یک ذهن خسته و نالان بیمار است که چشم دوخته به زمین و هر سنگریزه ای رو معجزه ی هستی می بینه…اما الان فقط دلش می خواد یک هفته بخوابه و به هیچ چیز فکر نکنه !
کله صبح اومده اندرونی یک چای دیشلمه بزنه بره ، می بینه پرنده که هیچ ، حشره هم پر نمیزنه…
و نگرون اهالی اندرونی شده….
خوابید یا بیدار ؟ !!
گیتی گفت:
بسم الله القلسم الجبارین !!
اینجا چرا همچین و همچون شده ؟ خانم ما آمدیم یک سری بزنیم نگران شدیم….
آبجی سامانتا …من که فک کنم نه داستان فیل در تاریکی است ؛ نه داستان عنب و انگور و … و اینا…
چیزی که شما بیان می کنید در واقع داستان ” ابر ” است…
یک عده آدم چمباتمه زدن روی یک زمین خاکی، هی چشم دوختن به آسمون، یک چشم دوختنی می گم یک چشم دوختنی می شنوی !!…هیچ توجه هم ندارند که اونور جو ، چه واویلایی است و اگر ول بشن توی اون فضای خلا بین کرات و اجرام و کهکشان ها چه ها که نشود !….بگذریم
برگردیم به داستان ابر….
این آسمون که از بس بهش چشم دوختیم در شرف سوراخ شدنه ، اگر که صاف نباشه … پر از ” ابر” قدرت خدا !! فرض کنید یک نسیم ملایمی هم داریم همیشه که بمرور شکل و شمایل ابرها رو عوض می کنه ، هر لحظه به فرمی و به شکلی…
حالا شما از این جماعت بخواین بگن فلان ابر چه شکلیه….یکی یک پری دریایی می بینه لمیده بر ساحل شیر و عسل، یکی سجاده و می و ساقی در هم خریداریم !! ، یکی ملا عمر با ریش و پشم فراوان، یکی اژدهایی دو سر نشسته بر سر چشمه ، یکی سقف مسجد شیخ لطف الله و به خلوتگه خوشید روی چرخ زنان و بگیر و برو تا ته اون کوچه بن بست !
اون کوچه بن بست چیه ؟ اینکه عزیز جان، ” دین ابر نیست ” …این دین یک کتاب داره و یک پیامبر، با دستورات و تعالیم مشخص و صد البته چیزی به نام تاریخ اسلام !…
حالا هی شما فوت کنین بهش بگین این ابره ، ببین الان چه شکلی شد، ببین فلانی چه شکلی می بینه ؟ ببین اونی که این ابر رو گل و سنبل می بینه چه آدم خوبیه !… بابا اون آدم خوبه ، اون آدم انسانه ، اون آدم نسبت به هر چیزی در این دنیا همین فرم واکنش رو داره، من فراوون از این مدل آدم ها دوست و رفیق دارم ….چه ربطی داره آخه ! اینهمه تفسیر و توجیه چیه آخه !
حالا اصلا فرض کنید ابر !!
به این می رسیم که ابر داریم تا ابر…کومولوس داریم، استراتوس داریم، آلتواستراتوس داریم، والله ! …
هر کدوم نشانه ی وقوع و وجود یک شرایط آب و هوایی است….
نکته اینه …اگر طرف چمباتمه نشسته روی زمین و به آسمون نگاه می کنه که از حرکت ابرها لذت ببره ، کاری هم نداره کدومشون کی باران زاست ، کی باران رحمته ، کی طوفان زاست، کی واسه ی قشنگیه ، کی قراره چه بلایی به سر مردم بیاره ، هر وقت هم اذیت بشه سریع میره یک چتر میاره یا می دوه میره زیر یک سقف امن … خوب این آدم بهتره اجازه بده و نظاره گر همهمه اونهایی باشه که نگران طوفان ها احتمالی هستند و در کار ساختن سقف برای آینده…. دیگه هی نگه توهین و تفسیر…
به همین سادگی !
————-
مطالب فوق تراوشات یک ذهن خسته و نالان بیمار است که چشم دوخته به زمین و هر سنگریزه ای رو معجزه ی هستی می بینه…اما الان فقط دلش می خواد یک هفته بخوابه و به هیچ چیز فکر نکنه !
کله صبح اومده اندرونی یک چای دیشلمه بزنه بره ، می بینه پرنده که هیچ ، حشره هم پر نمیزنه…
و نگرون اهالی اندرونی شده….
خوابید یا بیدار ؟ !!
گیتی گفت:
بسم الله القلسم الجبارین !!
اینجا چرا همچین و همچون شده ؟ خانم ما آمدیم یک سری بزنیم نگران شدیم….
آبجی سامانتا …من که فک کنم نه داستان فیل در تاریکی است ؛ نه داستان عنب و انگور و … و اینا…
چیزی که شما بیان می کنید در واقع داستان ” ابر ” است…
یک عده آدم چمباتمه زدن روی یک زمین خاکی، هی چشم دوختن به آسمون، یک چشم دوختنی می گم یک چشم دوختنی می شنوی !!…هیچ توجه هم ندارند که اونور جو ، چه واویلایی است و اگر ول بشن توی اون فضای خلا بین کرات و اجرام و کهکشان ها چه ها که نشود !….بگذریم
برگردیم به داستان ابر….
این آسمون که از بس بهش چشم دوختیم در شرف سوراخ شدنه ، اگر که صاف نباشه … پر از ” ابر” قدرت خدا !! فرض کنید یک نسیم ملایمی هم داریم همیشه که بمرور شکل و شمایل ابرها رو عوض می کنه ، هر لحظه به فرمی و به شکلی…
حالا شما از این جماعت بخواین بگن فلان ابر چه شکلیه….یکی یک پری دریایی می بینه لمیده بر ساحل شیر و عسل، یکی سجاده و می و ساقی در هم خریداریم !! ، یکی ملا عمر با ریش و پشم فراوان، یکی اژدهایی دو سر نشسته بر سر چشمه ، یکی سقف مسجد شیخ لطف الله و به خلوتگه خوشید روی چرخ زنان و بگیر و برو تا ته اون کوچه بن بست !
اون کوچه بن بست چیه ؟ اینکه عزیز جان، ” دین ابر نیست ” …این دین یک کتاب داره و یک پیامبر، با دستورات و تعالیم مشخص و صد البته چیزی به نام تاریخ اسلام !…
حالا هی شما فوت کنین بهش بگین این ابره ، ببین الان چه شکلی شد، ببین فلانی چه شکلی می بینه ؟ ببین اونی که این ابر رو گل و سنبل می بینه چه آدم خوبیه !… بابا اون آدم خوبه ، اون آدم انسانه ، اون آدم نسبت به هر چیزی در این دنیا همین فرم واکنش رو داره، من فراوون از این مدل آدم ها دوست و رفیق دارم ….چه ربطی داره آخه ! اینهمه تفسیر و توجیه چیه آخه !
حالا اصلا فرض کنید ابر !!
به این می رسیم که ابر داریم تا ابر…کومولوس داریم، استراتوس داریم، آلتواستراتوس داریم، والله ! …
هر کدوم نشانه ی وقوع و وجود یک شرایط آب و هوایی است….
نکته اینه …اگر طرف چمباتمه نشسته روی زمین و به آسمون نگاه می کنه که از حرکت ابرها لذت ببره ، کاری هم نداره کدومشون کی باران زاست ، کی باران رحمته ، کی طوفان زاست، کی واسه ی قشنگیه ، کی قراره چه بلایی به سر مردم بیاره ، هر وقت هم اذیت بشه سریع میره یک چتر میاره یا می دوه میره زیر یک سقف امن … خوب این آدم بهتره اجازه بده و نظاره گر همهمه اونهایی باشه که نگران طوفان ها احتمالی هستند و در کار ساختن سقف برای آینده…. دیگه هی نگه توهین و تفسیر…
به همین سادگی !
————–
مطالب فوق تراوشات یک ذهن خسته و نالان بیمار است که چشم دوخته به زمین و هر سنگریزه ای رو معجزه ی هستی می بینه…اما الان فقط دلش می خواد یک هفته بخوابه و به هیچ چیز فکر نکنه !
کله صبح اومده اندرونی یک چای دیشلمه بزنه بره ، می بینه پرنده که هیچ ، حشره هم پر نمیزنه…
و نگرون اهالی اندرونی شده….
خوابید یا بیدار ؟ !!
مدونا گفت:
آبجی گیتی، این جوابو روی پست آلودگی گذاشتم ولی هنوز چشم به راه بررسیه. دوباره اینجا پست میکنم شاید فرجی شد. منکه از ۵-۶ تا کامنتم فقط یکیش آمد بالا که اونم مطمئن نیستم کسی دیده. روزگار سختی است!!! دلمان تنگ شده بود برای خواهرانمان:
آخ جان! عزیزم ماهی رو هروقت از آب بگیری تازست! نبودی آبجی اینجا هیچ صفایی نداشت، (آبجی هما هم بسیار حضور کمرنگی داشتن، و این بلاگ بدون تو و هما صفای همیشه رو نداره). یه مقدار هم آلودگی محیطی بلاگ زده بود بالا و اولش لولیتا و سامانتا میخواستن زوج و فرد کنن چون دیگه اصلا نمیشد نفس کشید. حتی لولیتا تهدید کرد که اونم تعطیلات نسوی اعلام میکنه ولی ظاهرا همه چیز به خیر گذشت و الان هوا پاک پاکه! ببین اون پست رو من فکر کنم ۳ نصفه شب نوشتم و وسطاش دوسه بار خوابم برد!!! اصولا خودم هم که فرداش خوندم چیز زیادی دستگیرم نشد و چون نبودی فکر کردم دیگه یادت رفت و امیدوار بودم سراغش نری دیگه ولی این معرفتت منو نابود کرد الان. ببین چیزی که میخواستم بگم در جواب سئوال تو بود که پرسیدی اینهمه قساوت از کجا میاد؟ خوب بیان نکردم ولی خواستم بگم این بخشی از ذات انسانهاست و تا همین اوایل قرن بیستم این اتفاقات میافتاده و مردم هم تماشا میکردن، ربطی هم به دین و محدوده جغرافیایی نداره. الان هم در شکلهای دیگه حتی در جوامع غربی اتفاق میافته، فقط جوامع متمدن کاری که کردن اینه که روش کار کردن و به صورت کنترل شده درش آوردن. مثلا همین فوتبال دوستای افراطی انگلیسی، میتونن همدیگه رو سر فوتبال تکه تکه کنن، اگه کنترل نشن. مسئله اینه که به علت وجود گروه های طرفدار صلح یا حقوق بشر در کشورهای پیشرفته این فرهنگ آموزش داده شده … ما این امکانو نداشتیم … اینجا ما از سیر تحول دنیا سالها عقب بودیم (تا زمانی که اینترنت و ماهواره ها به داد رسیدن)، مردم ما هم زیر رنج و عذاب جنگ و مسائل داخلی تبدیل به بیمارای روانی شدن. فکر میکنم این حالت قساوت خود به خود تعدیل بشه اگه مردم در شرایط نرمال تری زندگی کنن. اصولا حرفم اینه که باید روی این فرهنگ کار کرد و عملیه اصلاح این فرهنگ ولی خیلی زمان خواهد برد.
XerxesII گفت:
خشایار مسلمان است تا حالا دو سه دفعه زوری نماز خوانده بعلت نداشتن ناهار هم چند تا روزه هم گرفته ولی یک بار قرآن را از اول تا آخرش با ترجمه خوانده بعد گفته زکی ریشش را هم اگر حال داشته باشد با تیغ میزند هر روز با نامحرم هم دست میدهد اگر بتواند در آغوش هم میگیرد موقع صحبت با خانومها سرش را پایین میاندازد چون سعی میکند یواشکی پستانهایشان را دید بزند
خرزهره گفت:
فضا خیلی یه دست به نظر میاد. لولیتا ! اگر سانسور میکنی بگو . اون وقت از این به بعد بهت میگم حجت السلام لولیتا .
aARASH گفت:
اگر قراراست دیدگاه » پلورالیزم دینی» حاکم بشود و اگر قرار است «به تعداد انسان ها راه برای رسیدن به خدا» باشد این سوال پیش میاد که دیگر چه احتیاجی به دین است. هر کسی هر کاری خواست بکنه احتیاجی نیست بگه من پیرو فلان مذهبم.
در ضمن یادآوری خدا جلوی ارتکاب اعمال زشت را نمیگیرد چون به عینه کسی را میشناسم که نماز و روزه اش ترک نمیشه وبا این که سن زیادی دارد این یادآوری خدا طی این همه سال تاثیری در او ایجاد نکرده وایشان همچنان رذایل اخلاقی عدیده (دروغگویی به افراط، غیبت و…) دارند.
ليدا گفت:
اين کاملا درسته که برداشت هاي افراطي از اسلام خيلي خيلي بيشتره
شايد اين تصور که تعصب ما به موضوعي نشانه اعتقاد و ايمان بيشتر ما به موضوعي هستش سرمنشا اين اعتقاد باشه
و هميمن موضوع هست که حس برتري نسبت به سايرينو به متعصبين القا مي کنه
ريشه همه جهالت ها و قضاوت هاي ناصحيح تعصبه -اسلام فقط وقتي زيباست که در حوزه شخصي و ارتباط با خدا به عنوان يکي از راه هاي موجود مطرح باشه
و در حوزه اجتماعي حتما احتياج به بازنگري داره
مدونا گفت:
الو؟ من نمیتونم کامنت بدم … فقط دارم امتحان میکنم!
منوفا گفت:
سلام به جمع اهل تسلم
این حقیر هم یکی از مسلمینی بودم که نماز شب میخوندم اما مدتیه که دچار تردید شدم
تردیدم هم از اونجایی شروع شد که نتونستم فلسفه اومدن امام زمان رو بفهمم بعد با خودم گفتم که خوب حتما امام زمان رو این ملاها ساختن تا دکون خودشون رو گرم کنن
دلم خوش بود که 12 تا امام و پیامبر و قرآن که هست و میشه به اون تکیه کرد ازاماما زیاد چیزی گیرم نیومد رفتم سراغ آیات قرآن اما اینبار نه مثل 15 سال قبل که میخوندم و از ترس فکر میکردم خودم اشتباه فهمیدم اینبار شجاعانه خوندم و تک تک مواردی رو که باهاشون مشکل داشتم رو یادداشت کردم دیدم که نمی شه کتابی که از طرف خدا ارسال بشه این همه ایراد داشته باشه چون اینجا نمیتونم همه اون ایراد ها رو بنویسم یکی دو تاشونو مینویسم که باعث شدن من از این تسلم خارج بشم
1 – آیه 24 سوره نسا میگه شما مردان نمیتوانید با زنان شوهر دار بخوابید مگر اینکه مالک آنها باشید
خوب من بعنوان یک آدم ، اگر پولدار یا زور دار باشم میتونم زنی رو که شوهرش فقیر است یا بر اساس عقیده برخلاف من فکر میکند و من در جنگ با او بدلیل قدرتم بر او پیروز شدم و مالک زن و بچه هایش شده ام را چیکار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟………….
خوب حالا خودم رو میذارم جای آدم بی پول و مسلمان که بعلت بی پولی باید نوکر یک آدم پولدار باشم ، اون آقا مالک من میتونه ترتیب همسرم رو که خیلی هم دوستش دارم رو بده و منم نه تنها هیچ اعتراضی نباید بکنم بلکه باید شکر گذارش هم باشم
تازه این مورد خوبشه اگه مسلمان نباشم که دیگه هیچ ؛ ضمن اینکه مسلمونا میتونن من رو بکشن میتونن مالک زن و بچم هم بشن همونطور که عمر و علی به ایران حمله کردن و به زور شمشیر و کشتن مردهای ایران زمین مالک خیلی از زنها و بچه های ایران شدن
2 – تو قرآن هست که داستان خضر رو تعریف میکنه و میگه که بعلت اینکه درآینده یک بچه ای خلافکار میشد خضر زد و او بچه رو کشت بعد جای دیگه به اون دختر بجه هایی که زنده به گور میشدن میگه که به کدامین گناه کشته شده اید ؟ خوب اگر اینجوریه اونا هم به این گناه که باباشون بعدن بی آبرو میشده کشته شدن حساب بی حساب ( البته اینجا مشکل من اینه که چرا بچه کشتن توجیه میشه )
خسته شدم بقیش باشه برای کامنت بعدی
nashenas گفت:
دوستان من فکر کنم ما یک نکته اساسی رو در بررسیهامون پیرامن دین اسلام فراموش کردیم.
اسلام بر خلاف سایر ادیان دینی نیست که جزعی از زندگی شما باشه بلکه اسلام دینی است که در کوچکترین امورات زندگی شما دخالت مستقیم داره،خوب حالا با بررسی اوضاع زمانی محمد شاید بشه دلایل این تفاوت آشکار دین اسلام رو با سایر ادیان پیدا کرد.
ببینید محمد با مردمی بسیار بدوی که حامل هیچ آداب و سننن انسانی نبودند طرف بود(بر خلاف سایر ادیان پیش از اسلام که در جوامع متمدن اون روزها و بنا به دلایل خاص به وجود آمدند) خود ایشان بنا به مسافرتهای زیادی که نسبت به مردم اطرافش داشت از قوانین اجتماعی جوامع متمدن آن روز آگاه بود اما باید به روشی که خود صلاح میدانست آنرا به عرب میاموخت.
به این خاطر از نظر من ایشون قوانین مدنی رو که در اون زمان شاید مترقی هم محسوب میشده در قالب دین به مردم نفهم دورو برش فهموند، و در این راه از سادهترین راه ممکن که همون قانون تشویق و تهدید بود هم بیشترین استفاده رو کرد
به عنوان مثال در کتاب ۲۳ سال نویسنده از دید قشنگی که به نظر من واقع بینانست برای توجیه حج استفاده کرده و گر نه قریش به هیچ عنوان حاضر به از دست دادن تنها منبع درآمد خودشون نبودند.
اگر بخوهید به دین اسلام از منظر فرا زمینی نگاه کنید هیچ وقت و در هیچ کجا به نقطه مشترکی نخواهید رسید اما با دید زمینی ممکنه به حد عقل احترام مشترک برسید
و دقیقا به خاطر همین فرا گیر بودن قوانین مذهبی در اسلام هستش که اشخاصی فهمیده مثل پویا لزومی در به کنکاش کشیدن همه چیز در قالب دین نمیبینند بلکه فقط اصل کلی رو میپذیرند،و بیان میکنند،هر چند معتقدم باید این امکان رو به امثال پویا داد تا در مقام قدرت قرار بگیرند سپس با توجّه به عملکردشون بهتر میشه اونارو آنالیز کرد.
چرا که بسیاری از همین آخوندها هم در زمانی فقط موعظه میکردند اما وقتی به قدرت رسیدند …..فقط اعدام میکنند.
توجهتون رو به این نکته جالب جلب میکیم که زمانی که جان مسلمانان در حجاز در خطر بود. محمد از تعدادی از اونها خواست که به حبشه که کشوری با حکومت عیسوی بود مهاجرت کنند، پادشاه حبشه هم انهارو با روی باز و بدون هیچ پیش شرطی پذیرفت حتا حاضر شد بر سر این مساله با قریش هم کل کل کنه، اما پس از جا افتادن اسلام در شبه جزیره عرب کلیمی و نصارا باید جزیه میدادند تا بتوانند آنجا زندگی کنند.من دلیل این مطلب رو نمیدونم اگه کسی هست به من توضیح بده ممنون میشم
nima گفت:
دوستان اندرونی و بیرونی
باید به عرض برسانم اسلام دین ساده و ثابتی است همه مسلمانان بدون استثنا به نبوت پیامبر اسلام اعتقاد داشته و همه قبول دارند که قران کتابی آسمانی و فرستاده شده از جانب خداوند و بدون تحریف می باشد . پس این همه اختلاف چرا ؟ چرا مذاهب اسلامی این قد با هم اختلاف داشته و همدیگر را تکفیر می کنند .
علت مهم آن این است که اسلام دین واحدی بوده و اصول مشخصی دارد ولی برداشت هر قوم و ملتی بسته به پیشنه فرهنکی و رسوم و اعتقادات آنها با هم فرق می کند .
بعنوان مثال در قبایل پاکستان برداشت خشن همراه با کشتن از اسلام وجود دارد این در حالی است که در مالزی و اندوزی که مردم صلحجو دارد اصلا چنین اعتقادی از اسلام ندارند و همچنیین در ایران برداشت بسیار خرافی همراه با بدعت و قبر پرستی و توسل به ارواح افراد صالح و امامان برداشت می شود و از اصل اسلام خبری نیست . در عربستان برداشت چند همسری از اسلام غالب است در حالی که مسلمانان ترکیه سکولار می باشند . برای توضیح بیشتر یک مثال ذکر می کنم
اگر زمینه های فرهنگی هر قوم را مثل یک کاغذ برای نقاشی در نظر بگییرید صفحه گروههای اسلامی تندرو مثل طالبان سیاه است بنابراین بروی بزرگترین نقاش دنیا هم اگر باغ مصفایی را نقاشی کند شما غیر از سیاهی چیزی را نمی بینید بنابراین فرق نمی کند شما مسلمان باشی یا مسیحی اگر مسلمان باشد قران را به رای خود و به منظور آدم کشی ازش سواستفاده می کند اگر مسیحی باشد متوسل به انجیل و اگر یهودی باشد از تورات برای شما آیه می آورد که قوم یهود برترین اقوام هستند .
nima گفت:
خانم هما
ضمن تشکر از توجه شما به تفسیر آیه 34 سوره مبارکه نسا ذکر این نکته برای تکمیل آن مطلب ضروری است .
همانطور که خدا در آیات متعدد در سوره قمر آیه 17 می فرمایید
ما قران را برای فهم اسان نمودییم آی پند گیرنده ا ی هست
قران کتابی ساده و قابل فهم و تدبر است برای درک آن نیاز به مطالعه و تفسیر آیات آن با آیات دیگر دارد همچنین برای برداشت صحیحی باید به عملکرد پیامبر هم رجوع کرد چرا که قران بصئرت کلی دستوراتی دارد و جزییات آن توسط پیامبر به اصحاب آموزش داده شده است بعنوان مثال خدا در قران دستور به خواندن نماز داده ولی تعداد رکعت های آن و اوقاتش تئسط پیامبر تشریح شده است
همچنین در مورد آیه 34 سوره نسا نشوز به معنی سرکشی و نافرمانی و برتری جویی است مثلا اعراب می گویند » نشزت الوراه » یعنی زن بر شوهرش گردنکشی کرد .
همانطوریکه در تفاسیر بیان کردید ه مرحله اول پند و اندزر مرحله دوم دوری کردن و در آخر زدن . انچه که در سنت پیامبر است ایشان علی رغم مشکلاتی که با همسرانش داشتند هیچ کدام از آنها را نزدند بنابراین اگر مسلمانی به تبعیت از پیامبر بعنوان الگو در موارد اختلاف همسرش را نزند بسیار پسندیده و مورد رضای خداوند است .
در تفسیر ضربوا در این آیه بسیاری از مفسرین اعتقاد دارند منظور از زدن نرم و ملایم به قصد اصلاح و نه قصد آزار و اذیت و آسیب رساندن زیرا چنانچه آسیبی برسد بر این شخص دیه واجب می شود . الله اعلم
بهار گفت:
فقط یک نکته بگم نمیرم. اینکه زدن نرم باشه یا سخت مهم نیست آقا نیما! مهم تحقیریه که همراه زدن میاد. حتی بچه رو دیگه بابت اصلاح نمیزنن (چه نرم و ملایم و چه سخت) و میگن اثر معکوس داره یا حداقل از نظر روانی تاثیر بد میذاره، چه برسه به یک آدم کامل! این مورد رو جدا از کل بحث ها گفتم. Just for the records
کیارام گفت:
در اینکه هیچ یک از ادیان با منطق نمی خواند شکی نیست ولی صرف دینداری را نمی توان مشکل اصلی
دانست . دینداران بسیاری هستند که شرافتمندانه زندگی میکنند . برای این دسته از افراد ، بی اعتقاد شدن به مبانی عرفانی دین برابر ایست با نومیدی ، نگرانی و افسردگی . مشکل آنجا پیش می آید که قوانین حاکم بر یک جامعه از برگرفته از فقه باشد . روحانیت هر یک از ادیانی که میشناسیم هرگاه به جای
پرداختن به امور عرفانی ، که کارکرد اصلی دین در جامعه است ، به امر قانونگزاری ، سیاست و
اقتصاد پرداخته و شرط ایمان را پیروی از قوانین اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی برگرفته از دین قرار داده ، فساد به بار آمده است . فرقی نمی کند این دین اسلام ، مسیحیت یا زردشت باشد. موبدان زردشتی
در اواخر دوران ساسانی نقش مهمی در از هم پاشیدگی اجتماعی ایران داشتند .
- گفت:
ویولتا که رفته، لولیتا هم که تهدید به رفتن می کنه، سامانتا هم که اومده یه سر بزنه و معلوم نیست کی بخواد برگرده پیش اصحاب کهف … تق و لق شده دیگه حال سابق و نداره
یه روزگاری بود من به گیتی گیر میدادم می خندیدیم، دیگه گیتی هم اون گیتی سابق نیست! 😉
بهنام گفت:
ناشنــــــــــــــــــــــاس بخواند:
1-جواب شما در کتاب 23 سال که ذکر کردید هست. در زمانی که پیامبر اسلام حکومت تشکیل داد با سرعت زیادی رویه خودش و قرآنش شروع به تغییر کرد و آیات اخلاقی جای خود را به آیات غلاظ و شداد حرب داد و دستورات دینی نیز برای اداره زندگی مسلمانان صادر شد.
2- الزاماً قرار نیست چون نجاشی به محمد لطف کرده او هم جبران کند. محمد راه خود را می رفت و دنبال تثبیت دینش بود و هیچ چیز جلودارش نبود تارخ اسلام گواه صادق این مسأله است. هیچ کار خلافی نیست که برای تثبیت دین توسط محمد و خدایش مجاز نشده باشد. برخی به تجاوز قتل بچه بازی جنگ و غیره اشاره می کنند اما اینها هم فرعیات است. مشکل اصلی در این مورد این است در اسلام هدف وسیله را توجیه می کند. آیه 257 سوره بقره هنگامی که محمد در ماه حرام به کاروان تجاری قریش شبیخون می زند می گوید چون محمد این کار را برای خدا کرده پس مجاز بوده! توجه کنید که نمی گوید ماه حرام مال مشرکین است و خدا ورسولش اعتقادی به آن ندارند یا ما در جنگ هستیم پس قانون ملغی است مثلاً موقتاً می گوید بخاطر خدا و دینش مجاز است علی رغم آنکه آن را می پذیرد و هنوز هم ماههای حرام جزئ اسلام است.
4- شما محمد را مانند وکلای حقوق بشر امروز یا اساتید فلسفه و منطق در نظر گرفته ای. نه بردر محمد اینچنی شخصی نیست.محمد یک رهیر سیاسی برجسته است که برای رسیدن به هدف هر کاری لازم بوده کرده و نیز برای خودش هم پارتی بازی کرده مثل زنانش یا بخشیدن فدک به فاطمه یا آیه آل عبا و ….
اگر نیک بنگرید بیشترین آسیب را تا کنون شخص محمد به جامعه بشری وارد کرده نه هیتلر یا چنگیز یا اسکندر. نه تنها از نظر کشتار انسانها بلکه از آن بدتر از طریق ایجاد جمود فکری در انسانها و ممنوع کردن هر گونه نقد و بررسی عقایدش که اکنون رکن اسلام است. ارتداد مرگ به هم راه دارد توهین و نقد خودمی تواند ارتداد محسوب شود همه فرق اسلامی هم دراین مورد اشتراک نظر دارند. می دانید محمد کسانی را که او رامسخره می کردند و کسانی را که علیه او شعر می گفتند و کسانی را که ادعای گفتن کلامی برتر از قرآن را داشتند بلا استثنا ترور کرد یا کشت؟! نقد در اسلام ممنوع است.
مغروق گفت:
عجب شیر تو شیریه اینجا!!!
raman گفت:
jaleb ine ke tame inayi ke har kodoom ye bardashti az eslam daran hamashoon migan ma be eslam «eteqad» darim.1
migam: in chizayi ke to qabool dari ba eslam farq mikoneha!!1
migan: na ina tahrif shode!!!
migam: khob age tahrif shode to az koja midooni aslesh chi boode??!1
migan: be aghlet rojoo kon!!!!!!!!!!!!!1
migam: afrin!! to dari be aghlet rojoo mikoni na be eslam pas mosalmoon nisti
migan: chera hastam
Dr. Mahmo0od گفت:
هوشيار
دیدگاه شما چشم به راه بررسی است.
به خدا اعتقاد كاملي دارم خداوند يا چيزي شبيه خداوند را منفك و جداي از اديان ابراهيمي ، طبيعت گرا و شرقي ميدونم. به نظرم انكار وجود هستي آفرين به مراتب احمقانه تر از انكار خورشيد هست.
اما چه قانوني داره ،چه هدفي داره ،چه كيفيتي داره ،چه مختصاتي داره… نميدونم
اما ميليون ها ميليون ستاره ،منظومه سياه چاله ، تبديل ستار ها به كوتوله هاي سفيد و يا پراكنش منظومه و در كنار آن زايش منظومه ها ،چرخش زمين با سرعت 5000متر بر ثانيه به دور خود و 30000متر بر ثانيه به دور خورشيد ،پانزده ميليار سال(15000000000)عمر تقريبي براي كائنات و هستي ،نظريه برخورد كهكشان راه شيري و آندرو و زايش مجموعه ايي جديد بعد از پايان عمر خورشيد ها … و … و … و
هزاران هزار قانون فيزيك ،نقاط لاگرانژي ميان ريزترين تا حجيم ترين ذرات آفرينش ،گرانش ،جاذبه ،بيگ فريز و بيگ كراش ،كوانتوم ،نانو ذرات بنيادي ،شتاب نور ذرات باردار ،اصل آشوب در كنار ثبات و گرانيكا ،و…و .. و… بهم ميگه يه چيزي اون پشت سر يا زير پام يا بالاي سر و يا حتي درون خودم پنهان شده.
اما اين بيزينس من هست و بيزينس تو براي خودت هست
***
براي من اختلاف و تفاوت فاحش و شديدي هست بين خدا و مذهب.
امروز براي من تعصب مذهبي نوعي اهانت و دشنام به خدايي هست كه از بين قوانين وجودش حس ميشه ،محدود كردن خدا محدود كردن اخلاق به ديني خاص و يك اعتقاد مذهبي ظلمي است به خدا و كرامت انسان.
من بيشتر دين رو به عنوان يك مسكن و آرام بخش قوي قبول دارم. اعتقاد دارم روزها و لحضاتي در زندگي هر شخص وجود داره كه مديريت بحران هاي اون روزها خارج از كنترل عقل و يا سرمايه هاي مادي ما هست. روزهاي بسياري كه شايد هريك از ما به نوعي تجربه كرده باشيم.
مثل اون روزي كه ويولتا گفت براي خواهرم دعا كنيد. داخل جمله ويولتا چيزي به اسم دعا ننوشته بود اما اينكه براي سلامتي خواهرش شروع كرديد به نقطه گذاري
اگر اين كار ريشه مذهبي و اعتقادي نداشت… ميشه بهم بگيد پس چه فلسفه ايي پشت سر نقطه گذاري ها بود؟!
ما فكر ميكنيم عقل هاي كاملي داريم، اما وقتي خودمون رو در مقابل طول عمر كائنات قرار ميديم ميبينيم مثل كودكي هستيم كه تنها چندثانيه از تولدمون گذشته.
***
تمام اين بالا پايين زدن ها براي اينه كه آرامش داشته باشيم كه بتونيم زندگي خوبي داشته باشيم و بتونيم در دوران كوتاه زندگي لذت ببريم .
چه مذهبي…؟! چه مرامي…؟! چه مسلكي…؟! … اينا برام اصلاً مهم نيست.
مهم اينه كه آدم ها بتونن در كناريكديگر با استرس كمتر و با جنگ و جدال كمتري زندگي كنند.
***
مهم اينه كه به خاطر عقيده به سر و كله همديگه نكوبيم و دست به اسلحه نبريم.
مهم برام اينه كه به خاطر اتفاقات 1400سال قبل در منطقه ايي كه سوادي نبود تا بشه تاريخش مستند و علمي ثبت بشه به همديگه لگد نزنيم.
سي و خورده ايي سال قبل اتفاقي به اسم انقلاب اسلامي در اين كشور روي داد.
هزار و يك تفسير و برداشت مختلف درباره ي ريشه ها چرايي عوامل و علل اون انقلاب وجود داره و تفسير واحدي در دست نيست آنهم در زمانه ايي كه قلم و نوشتار به فراواني يافت ميشد
چه جوري توقع داريم حادثه 1400سال قبل الان يك تفسير و يك برداشت واحد و ثابت و روشن داشته باشه
پروسه ي مذهب بايد زميني و در مسير تاريخ بشر بررسي بشه و نه اينكه با نگاه ماورايي محبان مذهب و يا نگاه خشم آلود و بي منطق دشمنان مذهب.
***
من فكر ميكنم مشكل امروز ما و مشكل سي سال اخير ما مذهب نيست، مشكل ما جهل عمومي و پذيرش حكومت مذهبي هست، مشكل ما استبداد زدگي ماست كه از هر ابزاري براي استيلاي قدرت استفاده ميكنيم.
يك روز حاضريم به نام دين سلاخي كنيم و بر اريكه قدرت باقي بمانيم و يك روز به نام ايران پرستي و مام ميهن.
مشكل ما توتم پرستي و شخص محوري ماست ، مشكل ما گريزان بودن از خرد گروهي ماست كه براي تسلط و سلطه يك بار در رداي سلطنت وارث كوروش ميشويم و بار ديگر در كسوت روحاني وارث پيغمبر.
***
مهمِ مذهب براي من اينه كه در اين مملكت نفرين شده به اسم دين بهم حكومت نكنند. مهم برام اينه كه به جاي مذهب راه ديگه ايي براي رسيدن به منافع سالم و يا ناپاك در اين مملكت پيدا بشه.
مهم برام اينه كه معشيت و اقتصاد جامعه بهبود پيدا كنه كه تمام اين فلاكت ها اول ريشه در فقر اقتصادي داره و فقر اقتصادي مقدمه ايي بر فقر فرهنگي و جهالت خواهد بود.
همون عربي كه انگ پدو فيل و زن بارگي و و حشي گري بهش ميزنيم گفت __كاد الفقر ان يكون كفرا__ فقر و كفر ديوار به ديوارند ( و در اينجا ذهنمونو توسعه بديم و تمام فلاكت ها رو زير شاخه ي كفر بدونيم كه كفر تنها انكار خداوند نيست)
***
اوني كه سال قبل در خيابون به من و تو شليك ميكرد و چوب و چماق به سرمون ميزد ميدوني كي بود؟!
هموني كه بهش ميگفتيم سانديس خور و به ريش جد و آبادش ميخنديديم؟!
هموني بود كه لنگ ده هزار تومن پول ويزيت دكتر بود، هموني كه اگه بخواد ديسك كمر پدرشو عمل كنه بايد هفت مليون به حساب بيمارستان بريزه
هموني كه بايد پرايد فكسني قسطي بخره تا بتونه خرج زن و بچشو بده
هموني كه به خاطر بحران بيكاري و از سر نياز مجبور ميشه به ناچار بره و در نيروي انتظامي استخدام بشه كه بتونه خرج زنديگشو در بياره
هموني كه شوهر خواهرش معتاد بود و گوشه خيابون مرد و خواهرش با سه تا بچه موند آلاخون والاخون
هموني كه كارفرما حقشو خورد و شب عيد اخراجش كرد و شرمنده شد وقتي كه ديد نميتونه پنجاه هزارتومن ناقابل براي چند كيلو ميوه و آجيل بچه ها خرج كنه
هموني كه در شركت ها و كارگاهاي قطعه سازي و توليدي پدر محترم خيلي از شما عزيزان كار ميكنه و با صد ترفند و كلك سعي ميكنيم حق و حقوق بيمه و سنواتشو پرداخت نكنيم.
همينا…همينا
قطره قطره جمع گردد وانگهي دريا شود
***
همه اونايي كه گفتم و بخش كوچيكي بود كه ديدم و لمس كردم و شنيدهامو دخالت ندادم… خيلي راحت با افيون دين به سگي رام اما هار تبديل ميشوند و فرداي روز كه من و تو بخواهيم آزادي داشته باشيم به انتقام از دست رفته هاي زنديگيشون پدر منو تو رو در ميارن . همينا با مديريت و سوء استفاده كاسبان سياست پيشه چنان بلايي به سرت ميارن كه بقچتو ببندي و با سرعت نور به اين مسئله فكر كني كه هرچه زودتر اين خراب شده رو به اميد بهشت گم شده ترك كنم و برم دنبال سراب، بشم مهاجرِ آواره ،بشم خارجي و بيگانه بشم گداي پشت در سفارتخانه
عجب قدرت عجيبي هست در تمام وجود پابرهنگان مذهبي كه حاضرهستن جونشونو بدن اما اجازه ندن من و تو نفس بكشيم كه اگر همينجوري و با همين منوال بهشون بخندي و بخندم و بخنديد حاضر خواهند بود براي لقاء الله كمربند انفجاري به خودشون ببندن و زندگي برباد رفته ي خودشونو و كاخ روياهاي تو رو به طرفة العيني نابود كنند
… اينا مهمه
يعني براي من اينا مهمه … اگه بشه اينارو مهار كرد
شايد…شايد ديگه اونروز مجبور نباشيم در اين باره صحبت كنيم كه مذهب من چيست و مذهب تو چيست… تو چه تعريفي داري و من چه تعريفي دارم.
***
بنابر اين پيشنهاد ميكنم از امروز هركس به نوبه ي خود تلاش كنه براي رسيدن به حكومت و دولت سكولار( و نه حكومت و سيستم فاشيستي و ضد مذهب) اين گام اول ماست كه بايد از گل و لاي جهل تعصب و خشم بيرون بكشيم. به انتظار ديگران نبايد نشست، هر قطره در كنار قطره اي ديگر روديست براي اتصال به دريا
قطره درياست اگر با درياست
ورنه او قطره و دريا درياست
دكتر محمود احمدي نژاد گفت:
قبل از هر چيز عرض كنم كه … هِر …هِر …هِر هِر
از طرف حضرت آقا مامور شدم ،رفتم چندتا وبلاگ سر زدم. بازم صد رحمت به اينجا
بعضي از وبلاگ دوستان مكتبي وردپرسي كه اصلان كامنت نمي گرفت كه بخواد بره هر هر هر داخل اسپم … ارور 505 و 550ميداد
هِر …هِر …هِر …هِر
nashenas گفت:
محمودی حتما باید آب دریا هارو خشک کنم تا ایمان بیارید، حتمأ باید ماه رو تو آسمون نصف کنم تا ایمان بیارید، حتما باید صاعقه عظیم بفرستم یا اذ الشمس کوورت بشه تا ایمان بیارید که من راست میگم، من که اون بالا توضیح دادم ورد پرس گیر پاچ کرده
بنده ۱۲۱۰۰۱مین پیمبرم بلام جان
نسوان گفت:
هرچه هستی ناشناس، دیگر مهم نیست
مهم این نبود که تو به خدا و پیغمبر قایل بودی یا نه
مهم این بود که تو به انسانیت اعتقادی نداشتی
و ضربه ی توی دوست
چندین برابر هزار دشمن بود
.صد افسوس
nashenas گفت:
من به انسانیت بیشتر از هر کسی اعتقاد داشته و دارم، و معتقدم برای دفاع از انسانیت باید با بعضی از انسان نماها مبارزه کرد.
متاسفم که متهم به چنین چیزی شدم، به هر حال این نظر شماست و من نه میخواهم و نه میتونم اینو عوض کنم.
اگر طی این مدت باعث ناراحتی شدم عذر میخواهم، و بیشتر از این دلیلی برای بودن احساس نمیکنم
موفق باشید.
تيبا گفت:
@گمنام جان
باز هم تاكيد مي كنم! اين آيات مربوط به 1400سال پيشه و شما نمي تواني با طرز فكر به روز شده قرن بيست و يكمي ات آنها رو ملاك قرار بدي وقتي خود خدا به ما اين اجازه رو داده كه از كلام متشابهش بر اساس نيازهاي روزمره استفاده و بر داشت كنيم ؛ شما باز هم تاكيد به آيه اي ميكني كه كاربردش براي عرب بدوي آنزمان بوده كه همون اول كار تا زن تمكين نمي كرده شكمشو سفره ميكردند و خلاص! اما قران ميگه نه! اول اين راهها رو برو بعد تازه «واضربوهن » كه تازه طبق گفته هما بعضي از مفسرين برداشت ترك كردن ازش دارن يعني اين شكل از رابطه با همسر براي اون زمان؛ خودش كلي پيشرفت و نوگرايي محسوب ميشده …آخه عزيز جان الان در عرض يكسال ديد ما كلي تغيير ميكنه و چيزهايي رو كه تا پارسال قبولش داشتيم ديگه بهش اعتقادي نداريم…همين قبول همجنسگرايي در مهد دموكراسي جهان مگه چند ساله تاييد شده تازه هنوز هم مقبوليت عامه نداره و خانواده ها با سختي اين خصوصيت فرزندشونو مي پذيرند…ميدوني گمنام جان مشكل بعضي از ما اينه كه دانسته هاي خود و نگرش خود به هستي رو مركز صقل جهان قرار ميديم و بعد همه چيز رو به نسبت دوري و نزديكي ازون ميسنجيم و قضاوت ميكنيم!
2- چرا ديگه همون آيات متشابه يعني تغيير و اون شكل اوليه اش تاريخ مصرفش گذشته(البته از ديد من هرچند منهم مثل هما اسلام شناس نيستم و فقط برداشت شخصي خودمو ميگم)
3- دوست عزيز در آنزمان اين رسم بوده كه بچه 9 ساله عروس ميشده و در همه جاي دنيا هم بوده نه فقط بين اعراب.. و همينطور داشتن كنيز و اسير و برده هم مختص آنزمانه ودر همه جاي جهان آنزمان هم متداول بوده…اما مسايلي ازين قبيل و مواردي چون نصف ارث بردن زنان و نوع شهادت آنان در دادگاه و همچنين ديه شان كه از نظر من نقاط ضعف اسلام براي دنياي امروزست و من به اين موارد در اسلام اعتقادي ندارم…گفتم كه مسلماني من موروثيست و معتقدم قران كلام محمد است از قول الله ؛ چرا كه در بيشتر آياتش حضور اعراب باديه نشين و بدوي بخوبي احساس ميشود
@ هما جان
من با آيه الرجال قوامون علي النساء مشكل دارم
من با سهم الاراث زنان در اسلام مشكل دارم
من با تحت قيموميت بودن زنان و دختران مشكل دارم
من با آيه قصاص مشكل دارم
من با ارتداد مشكل دارم
من با حجاب مشكل دارم
من با امر به معروف و نهي از منكر مشكل دارم
……………….
اينها و موارد ديگري كه الان حضور ذهن ندارم ضعفهاي اسلام براي جامعه امروزه!
@ گيتي جان
اينقدر حال ميده زير آسمون آبي دراز بكشي و ازون ابراي سرگردون براي خودت فانتزيهاي دوست داشتني بسازي اونهم زمانيكه در زمين جز سختي و زشتي چيزي نصيبت نميشه! شايد نياز امثال من گاهي بلند كردن سر به آسمان باشه…اما اينو قبول دارم افرادي كه سرشت خوب دارن با مذهب يا بدون اون خوبند …
borobaba گفت:
یه فیلسوفی که به حق میفهمیده گفته:(جمله نقل قول عینی نیست وفقط محتوا را در بر دارد)
زمانی که اولین شیّاد تاریخ با اولین احمق تاریخ برخورد کرد ، نطفه دین بسته شد.
واقعاً هم درست گفته شما به عنوان مثال یک نفر آدم حسابی غیر خرافی دیندار میشناسید؟تا حالا دیدین؟
از همه کلاش تر کسیه که میخواد روشنفکری رو با دین ترکیب کنه دقیقاًمثل اینکه بخوای از فضولات انسانی ادکلن تولید کنی اونهم از مرغوبترین نوعش….!
سر جمع واقعاًاگه روزی تدین جای خودش رو به تفکر بده مطمئناً اون روز بشر به همه کمالات دست پیدا خواهد کرد. ولی این غیر ممکنه و بهتره انسانهای آزاد تلاش کنن خیلی به تدریج و با کمک علوم انسانی جامعه رو به اون سمت هدایت کنن.(همونطور که میبینین این دایناسور های کریه پایه تصفیه علوم انسانی در دانشگاهها رو هم ریختن)
در کل همه پیامبرا کلاش بودن یکی با سواری روی موج خرافات و نادانی عوام و البته خشونت حکومت تشکیل داد اون یکی هم که چوپانی اقوامشو میکرد و عقده زمین و ملک و ثروت داشت یه کاره همه خاورمیانه رو تو رویاهاش تصاحب کرد و چون خودش نمیتونست بهره اش رو ببره یه جا بخشیدش به قوم خودش…همه رو هم بست ناف خدا که :آره خدا اینجارو بخشیده به ما….کی گفته؟…خودم،خودم تو خواب دیدم گفت از نیل تا اقیانوس آرام مال تو …زیاد حرف بزنی اروپا رو هم خوابشو میبینما…
آره مزخرف ترین مخلوق بشری دینه خلاصه…
عادل گفت:
یعنی اون کامنتها حذف شدند؟!؟!؟!
بهنام گفت:
تیبــــــــــــــــــا جان؛ در کجای قرآن یا سنت به انسان اجازه داده شده کلام متشابهش را تفسیر کنیم؟ از خودت حرف در می آری؟ اصلاً حرفت از نظر منطقی معنی می ده؟ یعنی چی که میتوان از کلام متشابه بر اساس نیاز خود برداشت کنیم؟ یعنی خدا منظور خاصی از کلام متشابه نداشته؟ حالا ما بایدبر اساس نیاز آن را تفسیر کنیم؟ یا منظور داشته ما باید منشور خدا رو کشف و عمل کنیم حتی اگر خلاف میل ما باشد؟ یا اگر نتیجه گرفتیم فلان چیز نمی تواند منظور خدا از کلام متشابه باشد زیرا به ضررماست و غیر منطقی است آنگاه بگوییم نظر خدا این نیست بلکه فلان چیز است چرا که منطقی است و به نفع ماست؟ در این صورت ما بر اساس عقل خودمان عمل کرده ایم نه بر اساس نظر خدا و اصلاً در این حالت اخیر چه دردی است که دنبال تفسیر کلام متشابه خدا برویم؟ خب مستقسم از عقل خود استفاده می کنیم.
تيبا گفت:
آيا مردم را به نيكى فرمان مىدهيد و خود را فراموش مىكنيد با اينكه شما كتاب [خدا] را مىخوانيد آيا [هيچ] نمىانديشيد (بقره۴۴)
2:44 2:73 2:76 2:242 3:65 3:118 6:32 6:151 7:169 10:16 11:51 12:2 12:109 21:10 21:67 23:80 24:61 26:28 28:60 36:62 37:138 40:67 43:3 57:17
بهنام جان
در اين آيات فوق خدا مردم روبه تعقل و انديشيدن دعوت كرده …به نظر تو در زماني كه افراد تمام هم و غمشان در شكم و زير آن خلاصه ميشده و برتري دادن انسانها به يكديگر بر اساس زور بازو و زر جيبشون بوده فردي بنام محمد از خدايي بگويد كه اونهارو به تفكر و تعقل ميخواند چيزي جز نه گام برداشتن كه دويدن به جلو بوده؟..خوب وقتي براي مواردي كه متغير هستند ما نياز به تفكر داشته باشيم نتيجش ميشود قبول تغيرات در زمان و قبول بديهيات زمانه…از اين نظر گفتم ….البته بهنام جان اين برداشت من است و با توجه به اينكه خودم رو انسان بالغ و شايد عاقلي! ميدانم به برداشت خودم اهميت ميدهم البته تا زماني كه به نتيجه ديگري برسم…اما در حال حاضر اين چنين مي انديشم…تا بعد…
گروهبان گفت:
«بنابراین به نظرم دعوا کردن برسر اسمی که معانی متفاوتی برای افراد متفاوت دارد بی نتیجه است.»
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تنها دینیست که از بحث کردن با طرفداراش به هیچ نتیجه ای نمی رسی!منظور از نتیجه تغییر دادن بینش آنها نیست.منظور اینه که طرفداران اسلام خصوصن از نوع اثنا عشریش،به طرز قابل قبولی به اصول سفسطه و مغلطه آشنان! به شخصه با اسلامیونی نظیر میرا و پویان خیلی حال می کنم!!! خوبی امثال میرا و پویان اینه که وقتی از نواقص اسلام براشون میگی جلوت جبهه نمی گیرند و خیلی رلکس همه نواقص را قبول می کنند و منکر تقدس محمد می شوند ولی در عین حال هم به او به عنوان یک انسان با هوش و فرصت طلب در زمان خود احترام می گذارند.جالبه که این قبیل افراد به سرعت تبدیل به بهترین دوستان زندگی شما خواهند شد!!!
امثال زکیه ها که اتفاقن آدم های بی آزاری هم هستند، صبح تا شب مشغول راز و نیاز هستند و در واقع مغز اونها از دوران کودکی شست و شو شده است و خود خدا هم دیگه قادر به تغییر ذهنیت این گونه افراد نیست!!! این افراد معمولن سرشون تو کار خودشونه…
ولی امان از دست امثال پرینازها(که در این بلاگ هم یک نمونه خیلی معروف مانند پریناز داریم که اتفاقن خیلی هم ادعای فضلش میشه) ! این قبیل افراد خود را به خریت زده اند.این فراد در درون خود نسبت به اسلام شک و شبهه های بسیاری دارند ولی به هر دلیلی حاضر نیستند از آنها سخن بگویند.انگار ترسی از بیان آن دارند یا از این طریق روزی میخورند !این افراد به هیچ عنوان قابلیت بحث کردن رو دارند .به طوریکه بحث کردن با آنها نتیجه ای به جز سر درد حاصل نخواهد داشت! این افراد متاسفانه یکی از آفت های جامعه ما هستند! این افراد همان افرادی هستند که اسلام را به مردم ما چِپاندند! یکی نیست که به این افراد بگوید که اگه اسلام خوبه چرا پس توی پارتی مختلط اونم بی حجاب میری؟چرا لاک میزنی؟چرا دوست پسر داری؟چرا … ؟! اگرم اسلام بده پس چرا صبح تا شب ازش دفاع می کنی؟چرا انقد سنگش رو به سینه می زنی؟! به شخصه نمی فهمم اون آدم هایی رو که میگن ما عَرَقمون رو می خوریم ،نمازمونم میخونیم!!! این واقعن یک تناقض آشکاره! به قول معروف نمیشه تو آب بری و خیس نشی! یا رومی روم یا زنگی زنگ..
حامد گفت:
اصلا چه اهمیتی داره که معنیش چیه؟ اینقدر که می دونم خیلی ها دیگه اصلاً براشون اهمیتی نداره، چون فقط اسماً مسلمون هستند، خودم یکیشون، اینجوری راحت تر هستم، وقتی بدی می کنم دیگه ترسم نمیگیره از آتش جهنم و این خزعلبات و وقتی که کار خوبی هم بکنم شروع نمی کنم بعدش به اندازه گرفتن میزان ثواب و غیره اش، زندگی بدون سایه دین و خدا خیلی راحت تره، خیلی بهتره.
بهروز گفت:
وﻗﺘﻲ ﻫﻤﻪ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎي زﻧﺪﮔﻲ را در ﻧﻈﺮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻳﻢ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻴﺎز ﻣﺒﺮم ﺑﻪ ﻣﺮﺑﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﻳﻢ. اﮔﺮ اﻧﺴﺎن را ﺗﻨﻬﺎ در ﺟﻨﮕﻞ رﻫﺎ ﻛﻨﻴﺪ راه ﺣﻴﻮاﻧﺎت را ﻣﻲ ﭘﻴﻤﺎﻳﺪ وﻟﻲ اﮔﺮ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﺷﻮد ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ اﻋﻠﻲ درﺟﺎت رﺳﺪ، اﮔﺮ ﻣﺮﺑﻲ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺗﻤﺪن ﻫﻢ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.
ﺗﺮﺑﻴﺖ ﺳﻪ ﻧﻮع اﺳﺖ: ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ، اﻧﺴﺎﻧﻲ و روﺣﺎﻧﻲ. ﺗﺮﺑﻴﺖ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺗﺮﻗّﻲ ﺟﺴﻢ اﺳﺖ.
ﺗﺮﺑﻴﺖ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺪﻧﻴﺖ و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ اﺳﺖ، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ اﺳﺖ، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻧﻈﺎم اﺳﺖ، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻛﺎرﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﺗﺠﺎرت و ﻫﻨﺮ و ﺻﻨﺎﻳﻊ و ﻋﻠﻮم و اﻛﺘﺸﺎﻓﺎت و اﺧﺘﺮاﻋﺎت ﻋﻠﻤﻲ اﺳﺖ. ﺗﺮﺑﻴﺖ روﺣﺎﻧﻲ اﻛﺘﺴﺎب ﻛﻤﺎﻻت اﻟﻬﻲ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﺣﻘﻴﻘﻲ اﺳﺖ. ﭼﻮن ﺑﺪﻳﻦ وﺳﻴﻠﻪ روح اﻧﺴﺎن ﻛﻪ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻣﺎﻓﻮق وﺟﻮد
اﻧﺴﺎﻧﻲ اﺳﺖ ﺗﺮﻗّﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻋﺎﻟﻢ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﺮاي ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ اﺣﺘﻴﺎج ﺑﻪ ﻣﺮﺑﻲ دارد. ﻣﺮﺑﻲ ﻛﺴﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺴﻠﻂ ﻛﺎﻣﻞ و ﺑﺼﻴﺮت روﺷﻦ راﺟﻊ ﺑﻪ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ و اﻧﺴﺎﻧﻲ و روﺣﺎﻧﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ ﺷﺨﺼﻲ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻣﻦ از ﻧﻈﺮ ﻓﻜﺮي ﻛﺎﻣﻞ ﻫﺴﺘﻢ و اﺣﺘﻴﺎج ﺑﻪ ﻣﺮﺑﻲ ﻧﺪارم، ﺑﺪان ﻣﻌﻨﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰي را ﻛﻪ واﺿﺢ و ﻋﻴﺎن اﺳﺖ اﻧﻜﺎر ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻣﺜﻞ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻃﻔﻠﻲ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻣﻦ اﺣﺘﻴﺎج ﺑﻪ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﻧﺪارم، ﻫﻤﺎﻧﻄﻮري ﻛﻪ ﻋﻘﻞ و ﻓﻬﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺣﻜﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ اﻧﺠﺎم ﻣﻲ دﻫﻢ و ﺧﻮدم ﺑﻪ ﻛﻤﺎل ﺧﻮاﻫﻢ رﺳﻴﺪ.
ﻋﺎﻟﻢ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻫﻤﻴﺸﻪ و در ﻫﻤﻪ ﺣﺎل اﺣﺘﻴﺎج ﺑﻪ ﻣﺮﺑﻲ ﻛﺎﻣﻞ دارد. ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ از ﺟﻨﺒﻪ ﺗﻐﺪﻳﻪ و
ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻢ، او را راﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻛﻨﺪ. ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﻛﻤﻚ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺗﺎ در ﻋﻠﻮم و اﺧﺘﺮاﻋﺎت و اﻛﺘﺸﺎﻓﺎت ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻛﻨﺪ و از ﻫﻤﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮ روح ﺣﻴﺎت ﺣﻘﻴﻘﻲ را در ﻫﻴﻜﻞ ﺑﻲ ﺟﺎن ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺪﻣﺪ. ﻫﻴﭻ اﻧﺴﺎن ﻋﺎدي ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺪ اﻳﻦ اﻫﺪاف ﻣﻬﻢ اﺳﺎﺳﻲ را ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎزد. ﻓﻘﻂ ﻣﻈﺎﻫﺮ ﻇﻬﻮر اﻟﻬﻴﻪ ( پيامبران ) ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ اﻳﻦ وﻇﻴﻔﻪ را اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ. آﻧﻬﺎ ﻧﻔﻮﺳﻲ ﻣﻨﺘﺨﺒﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ در ازﻣﻨﺔ ﻣﺨﺘﻠﻔﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺮﺑﻴﺎن ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﺸﺮ ﻣﻲ ﻓﺮﺳﺘﺪ. براي هر كدام از اين مظاهر ظهور ،از ابتدا تا حال ، هر كدام را كه در نظر بگيريم داراي يك زمان و ميغات معين ميباشند و پس از آن احتياج به فرستاده جديدي مي باشد كه متناسب با رشد عالم بشري باشد. مانند فصل بهار كه حيات تازه مي بخشد و در تابستان به اوج شكوفايي و ثمر دهي مي رسد ولي به مرور زمان كه به پاييز نزديك مي شود از تاثير و تاثر آن كم مي شود تا بالاخره زمستانش فرا ميرسد. و براي تجديد حيات احتياج به حيات روحاني جديدي مي باشد( فصل بهاري ديگر).
اگر عالم انساني را به يك انسان از بدو تولد تشبيه كنيم ، طفل در هنگام تولد نيازهاي متفاوتي با يك كودك 8 ساله دارد و نيازهاي آن كودك 8 ساله با جوان 20 ساله كاملا متفاوت است. طفل تازه به دنيا آمده از شير مادر ( يا شير خشك كه بهتر است ساخت كشور برادر چين نباشد ) تغذيه ميكند ولي اگر به او چلو كباب بدهيد وضعش وخيم شده و سلامتش به خطر مي افتد.اما اگر به كودك 8 ساله 3 وعده شير بدهيد بيمار و سوء تغذيه پيدا ميكند.
اكنون عالم انساني به دوران بلوغ خود رسيده ( و يا نزديك گرديده) و علائم آن نيز در جهان مشهود است از تلاش عموم اهل عالم براي صلح و وحدت عالم انساني تا تساوي حقوق زن و مرد ، توجه بيشتر مردم به حفظ محيط زيست ، پيشرفت علم و تكنولوژي و . . . نشانه هاي بارز آن است و احتياج مبرم به اين ميباشد كه به آموزه هاي جديدي توجه شود.
اگر غير از اين بود كه ديگر به آمدن اديان الهي يكي پس از ديگري نياز نبود پس چرا بودا و زرتشت و موسي و عيسي و محمد آمدند؟؟؟؟ يكي مي آمد و براي هميشه كافي بود !!!!!
آيا به نظر نمي رسد كه بهار روحاني جديدي لازم است كه بايد اين اختلافات را از بين ببرد و آموزه هاي اديان قبل ديگر جوابگوي بشر كنوني نيست ؟؟
» اي اهل عالم سرا پرده يگانگي بلند شد / / / / به چشم بيگانگان يكديگر را مبينيد
همه بار يك داريد / / / و برگ يك شاخسار «
بهنام گفت:
تیبــــــــــــــای عزیز!
از اینکه پاسخ دادید متشکرم
مستندات شما درست است اما نمی توان نتیجه ای را که شما می خواهید از آن بگیرید. شما با ذهن سلیم و منطق آشنای خود قرآن و دین و به ویژه اسلام را بررسی کرده اید و فکر می کنید قرآن و اسلام هم قاعدتاً همینطور است اما چنین نیست به دلایل زیر:
1-تمام آیاتی که در آن قرآن به تفکر فرا میخواند قبل یا بعدش حکم را هم صادر می کند مثلاً همین آیه مثال شما می گوید قرآن را می خوانید اما نمی اندیشید (قرآن و سخن محمد از ابتدا سخن درست فرض شده یعنی حرف من درست است و شما چون نمی اندیشید به درستی سخن من پی نمی برید) یعنی اندیشه بــــــایــــــــــد در جهت تایید نظر خدا عمل کند نه اینکه آزاد باشد. یا اینکه سخنی کاملاً غیر عقلانی می گوید بعد می گوید آیا نمی اندیشید؟! 2:73 در این آیه می گوید ما به بنی اسرائیل گفتیم از اندام گاو مرده به بدن مقتول بزنید تا زنده شود تا ببینید ما چگونه مردگان را زنده می کنیم!!!!خوب کجای این سخن عقلانی است.البته ممکن است کسی این سخن را بپذیرد اما ملاک پذیرش آن قطعاً عقل نیست زیرا عقل صراحتاً چنین چیزی را رد میکند (زنده شدن مردگان و نیز زدن با قطعه گاو مرده برای زنده شدن)!!! ملاک پذیرش وقوع چنین امری ایمان است نه عقل که همانطور که در کامنت قبلی عرض کردم اساساً نقطه مقابل عقل و اندیشه است. پس یعنی سخن از تعقل درقرآن در واقع به قول خود آخوندها لغلغه زبان است و آن برداشت شما از تعقل به هیچ وجه در قرآن منظور نیست.
2- در اسلام چیزی وجود دارد به نام سنت. یعنی اینکه تفسیر عملی آنچه که محمد و خدا در قرآن گفته درعملکرد روزمره او مشاهده می شود سنت جزء اساسی و لاینفک اسلام است بعد از قرآن رکن دوم اسلام سنت است. در سنت پیامبر اسلام اگر جایی سراغی از اندیشیدن و عقلگرایی سراغ دارید لطفاً نشانی دهید. بسیاری از آیات قرآن است که عملاً کاربردی در سنت ندارد مثلاً لا اکراه فی الدین و برخی حتی تا نیمی از سنت را شامل می شود و بلکه از خود قرآن هم جلو میزند مثل آیات حرب و قتال. بر اساس همین سنت است که فقهای شیعه چنین نظراتی در امور مختلف دارند مثلاً در باره طرز نماز خواندن یا تعداد حد و تعزیر.
3-اما اینها دلایل فرعی است دلیل اصلی این است (که در کامنت اول عرض کردم). دین و ایمان نقطه مقابل عقل است( بر اساس تعریف آن) این نظر من یا شما یا دیگری نیست این تعریف قرادادی و ثابت ایمان است ایمان یعنی پذیرش اموری که عقل آنها را تأیید نمی کند (اگر تأیید کند نام آن حقیقت یا فکت است). بنا براین این که در قرآن برای تایید سخنان خارج از حیطه عقل خود و یا برای گواه بر صدق مدعای غیر عقلانی خود سفارش به تعقل می کند اساساً سخنی لغو است. عقل در موارد ایمانی مانند اعتقاد به خدا اعتقاد به نبوت پذیرش اینکه قرآن سخن خداست و …. اساساً کاربرد ندارد. این سخن خدا اساساً متناقض است!جالبتر اینکه برهانهای جهان شناختی اثبات خدا (عـقـــــــلانی) که در قرآن به آن اشاره شده مانند برهان نظم یا برهان صنع به طور کلی غلط ودارای ایراد منطقی هستند. برای مطالعه در این زمینه به کتاب نقد برهانهای خداشناسی (اردشیر پاینده) و پندار خدا (ریچارد داوکینز) مراجعه کنید.
اصخر گفت:
زنده باد! درود بر شما.
عادل گفت:
با شما موافقم؛ ولی این برداشت متفاوت از یک چیز واحد رو نمیتونه اینقدر گستردهاش کنی! نمیشه یکی بهت فحاشی کنه بعد تو از اون برداشت محبت آمیز داشته باشی! این روح و محتوای یک موضوع باید با مستندات هم سازگار باشه؛ در ضمن اینکه این مهم نیست که شما خودت خودت رو مسلمون بدونی؛ اینجور مسلمون دونستن دستآوردی نداره؛ فقط تو میخوای اسمت مسلمون باشه … اینجور مسلمون نامیدن من رو یاد حجاب اون کسانی میاندازه که ایرج میرزا شعر حجاب (یا چادر!) رو براشون سروده … این همون پارادوکسهاییه که داریم هر روز میبینیم؛ طرف مشروب میخوره، بعد میره دهنش رو میشوره و وضو میگیره و نماز میخونه! به نظر من این کاملاً تناقضه! (البته بگذریم که اون داره با کاری که میکنه حال میکنه و خودش راضیه! پس ما نباید زیاد انگولکش کنیم و تو کارش قضولی کنیم!) اگه نجسه چرا میخوری، اگه میخوری چرا میشوری! اگه میشوری و میگه نجسه پس تا چهل روز که نماز نداری! این تناقضها به نظر من برای اینه که نه این تعریف اسلام مشخصه! نه آدمها تکلیفشون با خودشون مشخصه! بین تمام رودربایستیها و ترسها و تابوها و بایدها و نبایدها و هوسها و … تلو تلو میخورند و آخرش هم معلوم نیست کجا قرار گرفتند!
gole gav zaban گفت:
wow….
خودم گفت:
از اون بالایی ها فقط آقای مصباح مسلمان واقعیست و اون دختره که چشمهاش رو هم پوشونده. بقیه موجودات متظاهرین یا نمیدونن اسلام چیه.