این روزها با روند رو به رشد مهاجرت در میان رجال و نسوان سوال بسیار مهمی مطرح شده و مدام از ما می پرسند که در دیار غربت  ما آیا باید با مرد ایرانی سر کنیم یا به سراغ مردهای ختنه نکرده ی اجنبی برویم . از آنجا که اینجانب همواره عمری را در راه پاسخگویی سوالات اساسی جوانان میهن اسلامی گذرانده ام بر خود واجب دیدم که بطور خیلی خلاصه برای دوستان این قضیه را بطور کامل بشکافم و با توجه به فرا رسیدن فصل بهار و نزدیک شدن به  موسم جفتگیری بوقلمون ها و اردک های آبی به همه ی هم وطنان خودم تقدیم نمایم. در کل تفاوت های مرد ایرانی و خارجکی به این شرح می باشد:

یک) مرد ایرانی از شما حمایت می کند. مرد ایرانی شما را به بهترین رستورانها می برد و هرگز به مخیله اش هم خطور نمی کند که از شما دنگ بخواهد. برایتان هدیه می خرد و به شما می رسد. در برابر این خدمات مرد ایرانی شما را صاحب می شود و از شما سکس مطالبه می کند. در دیدگاه مرد ایرانی سکس وظیفه ی شماست. در واقع مرد ایرانی «جنده پرور » است. او شما را صاحب می شود و شما به مالکیت او در می آیید. مرد فرنگی اینجوری نیست. اگر زورش برسد و خیلی عاشق باشد شاید برایتان خاصه خرجی هم بکند اما بطور کلی در قاموسش این نیست که بار شما را بکشد. در برابرش هم ته ذهنش از شما طلبکار سکس نیست و تقریبا هیچ وقت توی دلش فکر نمی کند که شما وظیفه دارید با او بخوابید.

دو) مرد ایرانی ولع دارد. حتی توی لحظه ای که دارد شما را لخت می کند به یکی دیگه فکر می کند. هیچوقت آروم نمی گیرد و بسش نمی شود. هر جنس ماده ای که می بنید چشمش می دود و گرسنگی اش سیری ندارد.مرد فرنگی وقتی با شماست با شماست. حواسش پیش شماست و چشم و دل سیر است . اگر باهاش بروید ساحل و مه رویان لخت را دسته دسته از جلوش عبور بدید توفیری نمی کند. با مرد ایرانی این کار را بکنید ممکن است بدون او به خانه بر گردید.

سه) مرد ایرانی » جنده دوست»است. بطور کلی زنهای بی حیا و هرزه و لوند را می پسندد. زن نجیب و وفادار مرد ایرونی را یاد ننه اش می اندازد و زن را فاقد جذابیت جنسی می کند. من به جرات می تونم ادعا کنم مردهای ایرانی یکی از » جنده دوست» ترین مردان دنیا هستند. مردهای خارجی معمولا  نجابت و منش و رفتار زن را مهم می دانند و یکی از قویترین جذابیات های زنهای شرقی و یا چینی و .. در همین مطمین بودن و وفادار بودن آنهاست.

چهار) مرد ایرانی خیلی  سطحی تر از مرد خارجی است.زن را شکل یک شی می بیند. خوشگلی و خوش هیکلی برایش مهم ترین عامل است.احمق باش ولی خوشگل باش. برای مرد خارجی هم این مهم است اما در دراز مدت درک و شعور و افق مشترک برایش مهم تر است. در حالیکه فکر نمی کنم برای مرد ایرانی شعور یک زن اصلا  اونقدرها اهمیتی داشته باشد و یا اصلا مرد ایرانی به اینکه زنها هم شعور دارند ته دلش اعتقادی داشته باشد

پنج) توی رختخواب مرد ایرانی و فرنگی فرق زیادی ندارند. ممکن است با مردهای خارجی کمی مشکل زبان داشته باشید. ولی وقتی آنها از زبانشان درست استفاده کنند و جا های درست شما را با زبان نوازش دهند متوجه می شوید که همه ی ما انسانها یک زبان مشترک داریم و چقدر هم زبان خوبی است و فتبارک الله…که این زبان چه معجزه ها که نمی کند.اساسا شاعر برای همین گفته که هم دلی از هم زبانی خوش تر است.

در پایان اگر هنوز گیج هستید و نمی دونید مرد ایرانی انتخاب کنید یا فرنگی من پیشنهاد می کنم یک عدد از هر کدام برای روز مبادا داشته باشید. مرد ایرانی هر وقت به شما زنگ بزند و شما قربان صدقه اش بروید دوست پسر خارجی شما اصلا متوجه نخواهد شد چون زبان فارسی  بلد نیست.  اگر پیش ایرانی بودید و خارجی زنگ زد سرش را به طاق بکوبید  بگید پیش دوستم هستم. خوشبختانه مردهای فرنگی زیاد کنه  نیستند.

در پایان بگم که این نظرات کارشناسانه بر مبنای میانگین مردها محاسبه شده و شامل حال همه نمی شود. هر قاعده ای استثتاهایی دارد. نیاید اینجا سر ما داد بزنید.سال نو هم مبارک

پیرو استقبال شدید از این پست جنجالی ! جوابیه یکی از آقایان محترم ایرانی بنا بر قانون در همین ستون درج میشود

مگر چه کرده این مرد ایرانی که اینگونه نکوهش می شود؟چرا نمونه ای را که با آن سروکار داریم نماد مرد ایرانی می دانیم؟نسوان می گوید:« من به جرات می تونم ادعا کنم مردهای ایرانی یکی از ” جنده دوست” ترین مردان دنیا هستند» اولین سوال این است که با چند مرد سر و کار داشته اید که اینگونه نتیجه گرفته اید؟و دوم نمونه مردهایی که با شما بوده اند آیا قابل تعمیم به جامعه ی مردان ایرانی هستند؟

 

تا حالا با بیشتر از صد مرد که نبوده اید؟از کجا می دانید که مردانی که ” جنده دوست” هستند تعدادشان بیشتر از مردانی هست که با بیشتر از یک زن نبوده اند؟یعنی شما دارید ناخواسته بر مبنای آماری حرف می زنید که هر مردی که با آن سروکار داشته اید تیپ مرد ایرانی است.مسلم است اگر بگویم بیش از نیمی از مردان ایرانی تا پیش از ازدواج با هیچ زنی رابطه ندارند شما باور نمی کنید.بدبختی همین نبود آمار و ارقام است که همه ما را تبدیل به یک کارشناس کرده و نمونه اطراف خود را به کل جامعه تعمیم می دهیم…

 

در واقع حرف من به نسوان این است خیلی از مردها اصلا رابطه ای با بیشتر از یک زن ندارند و آن جماعت اقلیت که به گفته شما جنده دوست هستند همان مردانی هستند که هرزنی ممکن است تجربه شان کند چون همیشه در دسترس و قابل پیدا شدن هستند.اما در مورد زنان،در هر پارکی که دوست دارید توی ایران بروید بعید است چند دختر یا زن را پیدا نکنید که به راحتی از شما شماره قبول نکنند و هر روز بارها از این شماره ها میگیرند.آیا اینها نماد زن ایرانی است؟آیا باید حکم بدهم که زن ایرانی در عین اینکه دارد از من شماره می گیرد به یکی دیگر هم شماره می دهد؟که ولع دارد؟

 

شادی صدر هم می گوید آزار جنسی زنان یکی از مسیرهای بلوغ مردان ایرانی است.کسی نیست از شادی صدر بپرسد این نمونه را از کجا آورده اید؟اگر در یک مسیر چند مورد کجروی مشاهده شود آیا قابل تعمیم به کل مردان آن مسیر است؟یک آزامیش:بیایید توی یک خیابان حرکت کنید در بدترین حالت دو مورد از رفتارهای ناشایست کلامی یا بدنی را خواهید دید آیا این دو مورد را حق داریم به تمام مردان آن خیابان که شاید صدها نفر باشند تعمیم بدهیم؟

 

نسوان عزیز اگر دسته ای از زنان و مردان در روابط خود دچار مشکل هستند ریشه در فرهنگ و عرف ما دارد در فرایند اجتماعی شدن خبری از جنس دیگر نیست ما بزرگ می شویم،درس می خوانیم در جامعه نقش فعال می پذیریم اما تا قبل از وروود به دانشگاه یا پذیرفتن یک نقش جدید خبری از حضور هیچ زنی به عنوان دوست و همراه در زندگی مان نیست.اینگونه است که محرومیت ها سبب می شود درصدی از مردان و زنان ولع داشته باشند بعد از آنهمه عطش یکدفعه به آب گوارا که می رسند دست از پا گم می کنند.نسوان جان این نه فقط مشکل مردان که زنان نیز از آن بی نصیب نیستند همه ریشه در جامعه ای دارد که عرف و فرهنگ و دینش با زندگی حقیقی آن جامعه فرسنگ ها فاصله دارد.مشکل از جنسیت نیست نه مرد بودن نه زن بودن…

 

اما هرچقدر که ما آدم های متفاوتی در اطرافمان ببینیم حق نداریم که آن تعداد را به کل جامعه تعمیم دهیم.معمولا آدم های اطراف ما فقط نماینده بخشی از انسان ها هستند نه تمام آنها و ما بی آنکه به این نکته توجه کنیم جامعه اطراف خود را اکثریت می دانیم و سایرین را استثنا،در صورتی که معمولا اولین درس برای دانشجویی که می خواهد نمونه گیری انجام دهد این است:محیطی که ما در آن زندگی می کنیم شاید یک استثنا باشد!