وقتی احمقی، یکی از راه می رسد و با لهجه دهاتی مزخرف می بافد و تو اتقلاب می کنی بدون اینکه بدونی که دقیقا داری چه کار می کنی .
وقتی احمقی،به جمهوری اسلامی رای می دهی بدون اینکه بدونی اسلام دقیقا چه جور دینی است و جمهوری دقیقا چه تعریفی دارد
وقتی احمقی ، وقتی می گویند اقتصاد مال خر است می خندی ولی بعد ها از دیدن قبض گاز و برق و تورم دو رقمی و قیمت نون بربری گریه می کنی
وقتی احمقی ، روسری سر خواهر و مادرت می کنند و تو با خودت فکر می کنی که یک روسری سر کردن یا نکردن آنقدر ها هم مهم نیست.
وقتی احمقی در برابر تمام حقوق ضایع شده ات کوتاه می آیی و نمی فهمی به مخاطره افتادن بخشی از آزادی از بین رفتن همه ی آن است
وقتی احمقی ، برات مهم نیست که روزنامه ها را می بندند ، سرمایه های ملی را چپاول می کنند ،مخالفین را اعدام می کنند، مغزهای کشورت یکی بعد از دیگری فرار می کنند.
وقتی احمقی برات مهم این است که کسی به تو کاری ندارد و نمی بینی که وقتی کل کشتی در حال غرق شدن باشد به زودی نوبت تو هم خواهد شد
وقتی احمقی، باور می کنی که خدایی آن بالا نشسته که همه ی این جنایت ها را توجیه می کند ، باور می کنی که منجی تو در ته چاه است ، باور می کنی که نجات تو در دستان کسی به جز خود توست
وقتی احمقی از اعتقادات تو سو استفاده می کنند و سر سفره برای آقا امام زمان بشقاب می گذارند و در قرن 21 از رمال و جن گیر و نیروهای شیطانی برایت در نهایت پر رویی دری وری می بافند
وقتی احمقی همیشه کاسه کوزه ها را سر این و آن و دزدان و بیگانگان می شکنی و نمی بینی همه ی آنچه بر تو می گذرد از حماقت خودت بوده است
وقتی احمقی اشتباهاتت را تا بی نهایت تکرار می کنی.
خطاب این نوشته به همه ی کسانی است که با اینکه به این قانون اساسی و آن دوران طلایی امام اعتقاد ندارند سنگ میر حسین موسوی را به سینه می زنند، دیده اند اسلام سیاسی چیست و باز شیخ شیخ می کنند، نمی دانند دموکراسی چیست ولی روزی شانزده بار حرفش می زنند، تنها به منافع حقیر و کوتاه مدت خود می اندیشند، نسبت به سرنوشت همه ی آنهایی که برای ما در زندان هستند بی تفاوتند، فرزاد کمانگر و نسرین ستوده و مجید توکلی و احمد زید آبادی و ..و… را از یاد برده اند، از دستگیر شدن رمال احمدی نژاد در عجبند اما نذر امام رضا می کنند و سفره ابولفضل می اندازند و یا فال قهوه می گیرند.
خطاب این نوشته به همه ی کسانی است که آنقدر احمقند که حماقت خود را نمی بینند
رهگذر گفت:
عالی بود و دیگر هیچ…….
رهگذر گفت:
«از دستگیر شدن رمال احمدی نژاد در عجبند اما نذر امام رضا می کنند و سفره ابولفضل می اندازند و یا فال قهوه می گیرند»
خیلی عالی بود 🙂
فرد گفت:
کسایی مثل مهندس موسوی یا شیخ کروبی هم در حال حاضر در حصر خانگی گرفتارند اگه سنگ بقیه عزیزان زندانی را به سینه می زنیم که باید بزنیم منصفانه ترین کار این است که از این دو نیز یاد کنیم چه فرقی می کند آنها هم برای عقیده ای امروز در بندند حال این عقیده دوران طلایی امام باشد یا اسلام سیاسی مهم پایمردی بر عقیده است که همراه سوتودنی بوده و است.
نسوان گفت:
البته که ایشان مورد ستایش من هم هستند. کمترینش این است که بجای طلب کردن سهمشان از این خوان یغما روشن گری کرده اند و ایستادند و بهایش را داده اند.
اما سوال این است که «ایا ایشان صلاحیت رهبری این جنبش را دارند؟»
اگر ما به اشتباه بودن مسیری که تا به امروز آمدیم معتقدیم، پاسخ نمی تواند «آری» باشد
وقتی میر حسین موسوی صراحتا از این قانون و آن دوران دفاع می کند دارد صراحتا نظرش را می دهد. همان طوری که امام راحل صراحتا خیلی صحبتها فرمودند ولی مردم نخواستند ببینند و بشنوند . این چیزی است که من اسمش را حماقت می گذارم.
یکی گفت:
عزیز من!
شما که نقد می کنید از احمقهایی که مفهوم دموکراسی رو نفهمیدند به این سوال من جواب بدید که طبق چه تعریفی از دموکراسی شما دارید دنبال رهبری برای جنبش سبز می گردید که آقای موسوی لایق اون باشند یا نباشند؟
sara گفت:
++++++++
marmooz گفت:
وقتی احمقی نمی تونی سیاستی رو انتخاب کنی که نتیجه عملی در جهت بهبود شرایط رو داشته باشه و جاش سیاست ایده آل گرایی رو انتخاب می کنی حتی اگر هیچ نتیجه ای نداشته باشه.
وقتی احمقی نمی تونی یه راه عملی خوب برای رسیدن به ایده آلهات رو قبول کنی چون تفکر همه یا هیچ رو داری پس همیشه همون هیچ نصیبت خواهد بود.
وقتی احمقی جای اینکه از شرایط بهتر و افراد بهتر استقبال کنی دنبال یک قدیس می گردی که همه شرایط مورد نظرت رو داشته باشه و رهبر بشه و چون این فرد وجود نداره افراد بهتر رو هم نفی می کنی و به بدترین شرایط موجود رضایت می دی و بهش تن می دی.
وقتی احمق نباشی حتی می تونی با وجود ضد مذهبی بودن هم در شرایطی که لازم باشه ازیه فرد آخوند مثل کروبی حمایت و دفاع کنی
محمدرضا گفت:
+
Yalda sabz poosh گفت:
++++++++++++
همایون گفت:
اگر منظور از بازگشت به آرمانهای امام راحل اون حرفهایی باشه که در نوفل لوشاتو گفته شد، مثل اینکه همه حتی کمونیستها هم حق دارند حزب داشته باشن و آزادانه فعالیت کنن و یا حجاب اجباری نیست و یا میزان رای ملت است و یا مجلس در راس امور است و یا بهبود وضعیت اقتصادی قشر فقیر و … اگه منظور اینا باشه که منم با اینها موافقم. اینکه بعدا چه شرایطی پیش اومد و چرا این وعده ها عملی نشد و موانع عملی شدنش چی بود، یه بحث دیگه است. میخوام بگم اگر موسوی حرف از آرمانهای اولیه امام راحل میزنه و منظور این آرمانهاست، فکر میکنم همه باهاش موافقیم.
Yalda sabz poosh گفت:
++++++
زائده گفت:
پستتون این منظورتونو نمیرسونه.
در کل از این مطلب و پاسخ های شما بویی از نگاه سیاسی نمیاد در حالی که سیاسیت بخش پررنگی از موضوعات مطرح شده در این متنه.
همونطور که فوتبال رو نمیشه با تفسیر یه آشپز نگاه کرد. سیاست رو هم نمیشه صرفا اخلاقی نگاه و تفسیر کرد و از همین طریق افراد رو رد و تایید کرد هرچند هدف باید رسیدن به اخلاقیات و سیاست اخلاق مدار باشه.
عادل گفت:
این مواقع است که میگن: تند نرو آبجی! پیاده شو با هم بریم ….
بحث انفعال مردم رو با طرفداری با میرحسین و کروبی قاطی نکن … از تمام این حماقتهایی که نام بردی من نتیجه گرفتم که مردم ما به روزمرگی عادت دارند؛ به بی تفاوتی، به انفعال …
میگن حالا یه روسری سرمون میکنیم، حالا دیگه تو بار نمیریم، حالا عیب نداره مهمونیهامون رو جدا میگیریم …. این حماقت ناشی از بی تفاوتیه! هزینه پرداخت نکردنه؛ گوشه ای نشستنه؛ فکر میکنی انقلاب 57 اگه میخواست هزینه بردار باشه، این مردم هزینه میدادند!؟!؟! کل 15 سال منتهی به انقلاب 57 در مجموع حدود 800 کشته داده (شرمنده که منبعش رو فراموش کردم) از کهریزک و شیشه نوشابه و امثالهم هم اگه خبری هم بوده، اینقدر همه گیر نبوده …. هزینه فعالیت سیاسی خیلی پایین بوده؛ مردم هم از سر هیجان و ماجراجویی و به تبع هزینه کمش بهش می پرداختند …
حالا این که بیآیی و بگی این همون حمایت از جنبش سبزه و … من ربطش رو درک نمیکنم ….
اگه فقط منظورت صحبت از دوران امام کردن رهبران (همراهان) جنبش سبزه، به نظر من غلط گیری خیلی عجیبیه! میتونی به این جمله شون بپردازی که جنبش سبز شامل طیف وسیعی از عقایده که حول محور انتخابات آزاد، آزادی زندانیان سیاسی و … گرد هم اومدن …. این یعنی اینکه اگه شما به انتخابات سال 88 انتقاد داری، به واکنش با معترضین منتقدی، به حبسهای بدون محاکمه و دادگاههای نمایشی معترضی …. پس تو هم میتونی حول هدف واحد جنبش سبز جمع شی ….
حالا (به هر دلیل معلوم یا نامعلومی) یکی اومده گفته : «دوران طلایی امام!» این شده کل گره ذهنی شما؟!؟؟! به جای ملا لغتی بودن به محتوای کلام بپردازیم … به این بپردازیم که کی چی میگه و چه میکنه؟!؟!؟ به جای اینکه میرحسین رو با آقای خمینی و جنبش سبز رو با انقلاب 57 مقایسه کنی، توصیه میکنم به جنبش ملی شدن نفت بری و اتفاقات اون رو بررسی کنی. …. این تنها گذاشتنها و انفعالهایی که میبینیم من رو یاد اون موقع میندازه …
در این زمینه بحث بسیاره … ولی فکر کنم مردم ما به روزمرگی عادت دارند …
نسوان گفت:
عادل جان، این انفعال نیست. این حماقت است. وقتی خانه آتش گرفته و ما نشستیم نگاه می کنیم و خواهرمان توی آتش می سوزد و ما میگیم خدا رو شکر که ما هنوز نسوختیم نمی بینیم که آتش داره همه جا رو میگیره این دیگه انفعال نیست!
در مورد جنبش سبز هم من هیچ ایرادی به این جنبش نمی بینم. این جنبش آبی است که بر این آتش ریخته می شود اما اگر چشم امید ما به میر حسین موسوی است ( در عین احترام عمیق به ایشان) مثل این است که به جای زنگ زدن به آتش نشانی زنگ بزنیم به اورژانس یا چه میدونم پلیس. برای اینکه ایشون به صراحت اعلام کرده اند با این آتش مشکلی ندارند.
میگی ببینیم کی چی میگه؟ خوب من هم همین رو میگم! بدون تفسیر، بدون لا پوشانی! قضیه فقط دوران طلایی اما م راحل نیست، وقتی یک نفر به صراحت این قانون اساسی را قبول دارد تعارف می کند؟ اما ایا تو هم چرخه ی شورای نگهبان- خبرگان – رهبری را قبول داری؟
به هر حال…
هدف من قیاس موسوی با امام نیست. هدف من یکی دانستن جنبش سبز با 57 نیست. اما یقین دارم ما اگر فکر نکنیم ، گوش نکنیم و درست تصمیم نگیریم همان اشتباهات را تکرار می کنیم.
عادل گفت:
ذات جنبش سبز تأیید حرفهای شماست؛ یعنی شما میتونی دوران طلایی امام یا هر چیز دیگه رو به نقد بکشی…بحث چارچوب قانون اساسی هم به نظر من یه تاکتیکه نه استراتژی … تاکتیکی برای گذر از این دوران … و گرنه اگه این قانون اساسی ایراد نداشت و میرحسین و کروبی هم به بی ایراد بودن اون معتقد بودند، که الآن وضع این نبود …. شک نکنید که هدف غایی تغییر قانون اساسیه! نقض تمام فعالیتهای جنبش سبزه، اگه بخواهیم بگیم قانون اساسی ایراد نداره! گاهی دیدیم که مهندس موسوی میگن که «اصول اجرا نشده قانون اساسی در مورد حقوق ملت» … پس ایراد هست! اما تاکتیک اینه که برای رسیدن به اون هدف غایی از درون خود قانون اساسی حرکت کنیم؛ مگه قانون اساسی بندی در مورد تغییر نداره …. تغییر خود قانون اساسی هم در اون دیده شده؛ مگه یه بار عوض نشد؟!؟! میدونم که راه قانونی پیچیده ای باید طی بشه تا قانون اساسی عوض شه؛ ولی به هر حال تاکتیک اینه …
اما مشکل موسوی و کروبی با آتش اظهر من الشمسه! اگه مشکل نداشتند پس از تأیید انتخابات میشستند خونه؛ اگه مشکل نداشتند لااقل مهندس تو ختم پدرش شرکت میکرد …
ببین لولیتای عزیز … مشکل این انفعال یا به قول شما حماقته؛ ببخشید ببخشید کون گشادی ریشه دوانده …. مردم به روزمرگی عادت کردند و پذیرفتند …. به نظر من هدف میان مدت آگاه کردن مردم و نشون دادن جنبه های مختلف حماقتهای تاریخی ایرانیانه! کاری که نوشته شما به جز بند آخرش میکرد … اینکه یاد بگیریم نباید جامعه مون بره به سمت عادت کردن، پذیرفتن هر چیز معقول و غیرمعقول …. حق اعتراض داشتن، حق مخالفت کردن، متحد بودن … چیزهایی که واقعاً بلد نیستیم ….
یکی گفت:
نیک نیمی که انتخاب کردی واقعا برازنده ست «عادل»
عادل گفت:
نیک نیم نیست؛ اسم من «عادل» هست … پدرم همیشه میگه وقتی سال 61 خواستم اسم برات انتخاب کنم، دیدم چیزی که تو جامعه نیست، عدالته؛ دیدم این جامعه خیلی به یه عادل احتیاج داره … البته متأسفانه این نام رو هویت و معنا دادن کار هر کسی نیست؛ شاید تنها عادل فردوسی پور برازنده داشتن این نامه ….
ناشناس گفت:
har meleti shayestegiye hamuni ro ke hast ro dar
ندا گفت:
لولیتا ی عزیزم، من همیشه میخونمتون ولی کامنت نمیزارم ،ولی با خوندن این پست اون قدر هیجان زده شدم که فورا دست به کار شدم. خوش حالم از اینکه یک نفر دیگه هم مثل من فکر میکنه و شهامتش رو داره که در مورد افکارش بلند بلند حرف بزنه و اون ها رو به دیگران بگه. فقط خواستم بگم ممنونم ازت که حرف دل منو نوشتی. ممنون …
یک دوست گفت:
لولیتا جان خیلی خوشم آمد از این پستت. حرف دل من را زدی. موفق باشی
بی بی گفت:
وقتی قرار است دو روز دیگر یک خانمی طی یک مراسم قانونی یک آقایی را با اسید کور کند، اونوقت احمقی که بی تفاوت بنشینی…
می خواستم بپرسم اگر قضیه بر عکس بود این مدافعان حقوق زنان چه می کردند؟ و الان کجا هستند شادی صدرها و تهمینه میلانی ها که سقف آسمان را روی سر همه خراب کنند؟ کجا هستند فمینیست های ایرانی که ادعاشون گوش فلک رو کر کرده؟ خانم شادی صدر! شما که حقوقدان هم هستید برای جلوگیری از این فاجعه چه کرده اید؟ شما سایت «مدرسه فمینیستی»، چرا یک مقاله حتی در سایتتون در این مورد نیست؟ کور کردن یک مرد با اسید نقض حقوق بشر نیست؟! آیا سکوت شما ناشی از رضایت ضمنی شما نیست؟! کور شدن این مرد برای شما اشکالی نداره؟! خانم های فمینیست…
نسوان گفت:
از من می پرسی؟
من با قانون وحشیانه قصاص مشکل دارم و در موردش هم نوشتم. این که مرد کور شود یا زن برای من هیچ فرقی نمی کند. اما اینکه چرا درموردش ننوشتم مثل اینکه بپرسی چرا در مورد جفت گیری اردک ها در ژنو چیزی ننوشتم.من نمی تونم در مورد همه چیز بنویسم. سعی کن درک کنی.اما اگر فکر می کنی که باید به این موضوع پرداخته بشه خودت بنویس. ماشالله زبون داری به این درازی. بجای اینکه بشینی عین پیرزنها نق بزنی بنویس و لینکش رو بزار اینجا
اگر کسی خواست می تونه بخونه
درضمن تو که با شادی صدر مشکل داری چرا از آی دی زنونه استفاده می کنی؟ نکن این کار رو
بی بی گفت:
بله تو در مورد قصاص نوشتی ولی تنها به ظلم روا شده به زنها نگاه میکنی و نه مردها. زن و مرد نداره و این به معنای برابری است. کسی که میگه من فمینیستم یعنی از یک جنس جانبداری میکنه و موضع گیری هاش بر اساس جنسیت فرد است.
در ضمن مگه زنها حق ندارند مخالف فمینیست گرائی باشند؟ نکن از این فکر ها .
نکن این کارو
شیما گفت:
فمینیسم دفاع از زنان نیست، دفاع از حقوق برابر برای زنان هست،
فمینیسم جنگ علیه مردان نیست ، جنگ علیه تبعیض جنسیتی هست!
محمود گفت:
همش سرجمع باهم میشه دفاع از زنان دیگه. چرا لقمه رو می پیچونی؟
شین شین گفت:
آقای محمود حالا معنیش هر چی که میشه مهم اینجاست که اکثریت زنان بودن که همیشه در طول تاریخ نیاز به دفاع داشتن. حتماً اگه در حق آقایون هم ظلم میشد انجمن دفاع از حقوق آقایون هم ایجاد میشد. بعدشم اینکه عزیزم فرق هست بین دفاع از برابری حقوق یا دفاع از حقوق. در اولی حق هیچکدوم زایل نمیشه که نکته اصلیه.
ardavan گفت:
بي بي جان برو پستتت رو بنويس نکن اين کارو:)
دوست قدیمی گفت:
راستی گفتی جفت گیری اردک ها در ژنو لولیتای عزیز؛چه خبر از جفت گیریت؟ اردکی هم پیدا شد بگیردت؟
nashenas گفت:
mikhaast zibaayee va javunee va zendegie yek zan ro nagire… age chesho chale khodet ro ba acid suzunde budan o hcih ki negat nemikard o tou khiabun majbur budi gedayee e 300 toman koni bebinam unvaght migofti ino ya na… na in shakhs , hameye mard hayee ro ke ba acid zibayeee haro gereftan bayad hamin karo bahashun kard. yeki ebrate baghyie beshe… tahala didi ye zan yedafe bere ex boyfriendesho ba acid besuzune?! shayad bokoshadesh ama acid…
geranom گفت:
سلام عالی بود!
مدتی است شما را دنبال می کنم شما را لینک کردم اگر خواستید لینکم کنید لطفا از اسم کاملم استفاده کنید: گرانوم(نقد اسلام)
رضا گفت:
دمت گرم رفیق
saeed گفت:
احمقی nude در ایران منافع حقیر و کوتاه مدت
– احمق نیوز با لهجه دهاتی مزخرف می بافد
عارضیم حظورتان» فقط یکی بیاید به این مسئول بگوید این سند جنایت آمریکاست / جن گیر برای تفریح شیطان می کشند.. ما همه اين احمقی را به حساب آمريكا گذاشتهايم این احمقی روی شاه را سفید کرد به عقیده ناظران میر ، کچل و بی قواره اکثر اعضای رمال و جن گیر از محکومان زندان های طویل المدت هستند که برای ارتکاب این نوع رمالی ها استخدام شده اند. .نتایج ظلم ها و جنایات به ذات جنبش سبز بازخواهد..و میرحسین و کروبی هم به احمقی معتقد ..که به خدا پایان ندارد احمقی
roozhaiezendegi گفت:
اصلا بحث در خصوص جنبش یا سران جنبش و اینجور چیزا نیست ؛ بحث اینه که با این شرایط اجتماعی و فرهنگی حتی اگه مونتسکیو و جان لاک هم بیان و اینجا حکومت تشکیل بدن بعد از مدتی همین آش و همین کاست ؛ دوستان عزیز ؛ ملتی که صبح از خواب که بیدار میشن خواب دیشبشون رو برای آب روان تعریف می کنن و یک سری از برنامه های زندگشیون رو بر اساس خواب و کتابهای تعبیر خواب تنظیم می کنن ، دعای فلان می خونن و تازه آدمای مدرنشون به جای دعا انرژی منتقل می کنن و اسرار کهکشان رو بر ملا می کنن و انرژی کیهانی می گیرن و میدن ، برای مریضشون نذر می کنن و برای عزیزاز دست رفتشون خیرات میدن و فاتحه می خونن و زیارت میرن و مکه و مدینه که میرن و میان چادری میشن و ….. این ملت در جهل مرکب ابد الدهر بماند.
یکی گفت:
فرمایش شما کاملا متین
اما ما الگوی هند و آفریقای جنوبی رو در مقابل می بینیم که پیام ضمنی به ما می دهند که تنها مسیر میسر گذار به دموکراسی، حکومتی خدمتگزار هست که در مسیر افزایش آگاهی عمومی گام برداره. درد رو همه شناختن دوست من. درمان….؟
roozhaiezendegi گفت:
اصلا بحث در خصوص جنبش یا سران جنبش و اینجور چیزا نیست ؛ بحث اینه که با این شرایط اجتماعی و فرهنگی حتی اگه مونتسکیو و جان لاک هم بیان و اینجا حکومت تشکیل بدن بعد از مدتی همین آش و همین کاسست ؛ دوستان عزیز ؛ ملتی که صبح از خواب که بیدار میشن خواب دیشبشون رو برای آب روان تعریف می کنن و یک سری از برنامه های زندگشیون رو بر اساس خواب و کتابهای تعبیر خواب تنظیم می کنن ، دعای فلان می خونن و تازه آدمای مدرنشون به جای دعا انرژی منتقل می کنن و اسرار کهکشان رو بر ملا می کنن و انرژی کیهانی می گیرن و میدن ، برای مریضشون نذر می کنن و برای عزیزاز دست رفتشون خیرات میدن و فاتحه می خونن و زیارت میرن و مکه و مدینه که میرن و میان چادری میشن و ….. این ملت در جهل مرکب ابد الدهر بماند.
محمدرضا گفت:
کدام ملتی تو دنیا این طوری نیست؟
این کارها تو هر قوم و فرهنگی تقریبا با همین شدت و حدت وجود دارد.
roozhaiezendegi گفت:
شاید در جاهای دیگه دنیا هم همینطوری باشه ؛ اما مشکل اینه که در ایران قشر تحصیلکرده و نخبه هم در گیر این خرافات و لاتاعلات هستن.
یکی گفت:
خانم عزیز
کسانی که «با اینکه به این قانون اساسی و آن دوران طلایی امام اعتقاد ندارند سنگ میر حسین موسوی را به سینه می زنند» احمق نیستند. واقع گرا هستند. سی و دو ساله اپوزسیون محترم جز جر دادن هم دیگه تو شبکه هاشون چه خیری به این ملت رسوندن؟ نشستی اون سر دنیا نسخه می پیچی یک نگاه به برادرها و خواهرهای آزادی خواه سوری بنداز که چطوری به خاک و خون کشیده می شند، بعد همه رو با یک چوب بزن که چون تو بیانیه هاشون تند نرفتند پس به این معنی هست که عوض نشدند. نه عزیز من. این فرق جامعه مدنی باهوش ایران هست با سایر کشورهای منطقه. ایمان دارم که وقتی این طبقه از اجتماع ایران به راهی دل بسته بی دلیل نیست. شما هم بی انصافی رو کنار بگذار و این طوری به شعور میلیونی مردمی که می دونند چی می خوان، می دونند مفهوم دموکراسی چیه و بر خلاف خیلی ها هزینه های عملی پاش می پردازند توهین نکن
:) گفت:
+
Yalda sabz poosh گفت:
يكي عزيز حرف دل منو مي زني دست مريزاد
فرا گفت:
دوووووووووسسِسسِسسسسسسسسسست دارم!خیلی دوست دارم!
babak khoramdin گفت:
دوست عزیز با اینکه به مطلبت نقد وارد هست ولی قسمت زیادیش حرفای دل منم هست واسه همین ، مطلبت ارزش اینو داره که یک نسخه از اونرو واسه همه دوستام میل کنم و بخوام اونها هم اینکارو بکنند.
امین گفت:
می ترسم از آن كه بانگ آید روزی / كای بی خبران راه نه آن ست و نه این خیام
دست گذاشتی دقیقا رو مشکل ما . دقیقا مشکل ما از همین طرز نگرش ما ناشی می شه . خود عقل کلی بینی ما همه احمقند جز من . هر کسی مثل من فکر نمی کنه احمقه .
الان فرق تو با خامنه ای در دو چیزه . اول صحبت هات رو برعکس کنی می شه صحبت های اقای خامنه ای ، همه کسایی که به جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند احمقند . همه کسایی که دنبال رو شیخ و ملا نیستند احمقند . همه کسایی که با اعدام مخالفند احمقند فرق دوم در این که اقای خامنه ای قدرت داره که به احمق ها با باتوم حمله کنه شما ابزارتون زبونتون .
فردایی هم که تو این مملکت انقلاب بشه باز وضع همینه چون تفکر ما عوض نشده فقط جاش رو به الترناتیو می ده
این خود عقل کل بینی مشکل اصلی ماست مشککل همین نسل ما هم هست . بزار بهت بگم چه جور ادمی هستی احساس تنهایی می کنی . احساس می کنی کسی تو رو درک نمی کنه . احساس می کنی بین یه سری احمق گیر افتادی . احساس می کنی متعلق به این زمان و مکان نیستی . همیشه از حماقت دیگران عذاب می کشی .
قطعا اکثر نشونه های بالا رو خوداگاه یا ناخوداگاه داری . تنها تو نیستی اکثر نسل ما همین یه سری به وبلاگ ها بزن یه مقدار که تعقیبشون کنی می بینی همه عقل کل هستند که دیگران درشون نمی کنن .
مشکل ما ملا ها شیخ ها ابدا نیستند. مشکل ما اینه که هر کسی رو که مثل ما فکر نمی کنه احمق می دونیم .اقای خامنه ای هم از اسمون نیومد به خدا یکی مثل من مثل شما شاید هم بهتر از ما چون من تو فقط پشت کیبرد انقلاب می کنیم ولی خامنه ای تبعید کشید زندان کشید و به اینا رسید حالا هم یه تفکری داره هر کسی که مثل اون فکر نکنه احمق می دونه و باید تو کهریزیک ارشاد بشه .
عزیز من ازادی نه دادنی نه گرفتنی ازادی یاد گرفتنی
وقتی ما ازاد می شیم که یاد بگیریم فقط ما نیستیم که می فهمیم باور کنیم دیگران هم می فهمنن کسایی که دنبال شیخ ملا هستن هم می فهمن . این که یه کشوری با پادشاهی مشروطه دموکراسی رو تجربه می کنه یکی با جمهوری . احتمالا تا حالا قانون اساسی رو نخوندی وگرنه می دوستی که با این قانون اساسی هم می شه یک دموکراسی واقعی رو تجربه کرد(اگر انگلیس ، دانمارک رو دموکراسی بدونی ) .شاید فقط حجاب اجباری که مخالف قابل انعطاف نیست . هنوز هم تو بسیاری از کشور های دموکراتیک پادشاه طبق قانون رییس دولت و اختبارات مطلقه داره ولی دموکراسی درش نهادینه شده و اجبار اجتماعی که ازش حمایت می کنه و پادشاه بدون این که قانون مجبورش کنه قدرت رو به نماینده واقعی مردم می سپاره
نکته مهم دیگه ای که غافل شدی اینه که این قانون اساسی به هر حال مردم با رای مستقیم خودشون انتخاب کردن این رژیم حاصل یک انقلاب مردمی و سه تا انتخابات برای نوع حکومت و خود قانون اساسی . حکم ادم های احمق رو پیدا می کنیم اگر بریم خارج بشینیم بگیم که چون من از ملا ها خوشم نمیاد قانونی که اکثریت تصویب کردن به چیز من حساب نمی شود اگر جنبش سبزی به وجود اومد دو دلیل داره یک این مدعی عدم اجرای قانون به طور کامل (بازم پیشنهاد می کنم قانون اساسی رو با دقت بخونی ) و دوم این که نیاز مردم ما از 30 سال پیش متفاوت هست و پدران ما حق تصمیم گیری برای ما رو نداشتند .
اگر رو این خواست ها تاکید کنیم به حداقل دموکراسی می رسیم از اونجاست که جنبش سبز تبدیل می شه به گروه های کوچیک تر که یکی با ملا ها مخالفه یکی با چپپ و در وان چهارچوب می تونه حرفش ور بزنه نه این که امروز تو دهن تمام ملت حرف بزاریم که همه احمقند موسوی هم احترما قائلم ولی احمقه این دکترین من برای جنبش سبز
جنبش اجتماعی با تیم فوتبال فرق می کنه که بگیم ایا این مربی صلاحیت مربیگری برای این تیم رو داره یا نه جنبش خودش رهبرش رو پیدا می کنه اگر قرار بود استاد همایون یا رضا هلوی رهبر جنبش بشند 30 سال وفتش رو داشتند .اگر امروز جنبش سبزی وجود داره چه بخوایم چه نخوایم حول موسوی شکل گرفته
متنم طولانی شد روزی که یاد من و تو و اقای خامنه ای یاد بگیرید که افرادی که مثل شما فکر نمی کنن لزوما احمق نیستند اون روز ایران کشور بهتری برای زندگی حالا می خواد پادشاهی باشه جمهوری اسلامی باشه یا هر اسم دیگه این
برای آنکه به طریق خود ایمان داشته باشیم ، لازم نیست ثابت کنیم که طریق دیگران نادرست است . کسی که چنین می پندارد ، به گامهای خود نیز ایمان ندارد پابلو کئویلو
پی نوشت : لحنه نوشته یه مقدار تند شد متناسب با متنت بود وگرنه قصد دشمنی نداشتم از خوانندگا ثابت بلاگت هستم
یکی گفت:
فوق العاده
ممنون
فرشاد گفت:
یعنی شما فکر میکنی این احمقانه نیست که یک ملتی یه سری اشتباهاتشو مدام تکرار کنه؟
محمدرضا گفت:
ببین لولیتا این بار من نیستم که دارم میگم تو آخوند بی عبا و نعلینی!
😉
sally گفت:
امین جان، مطلبی که نوشتی بسیار به نظرم به حقیقت نزدیک است
. مهمترین شرط دمکراسی قدرت تحمل نظر مخالف هست بدون اعمال
خشونت، حالا میخواهد این خشونت کلامی باشد یا غیر کلامی. اما در عین حال فکر میکنم بدون نقد و ایراد گرفتن از جاهایی که مشکل داریم، هم هیچ وقت چیزی عوض نخواهد شد.
من عصبانیت لولیتا رو درک میکنم ولی در عین حال فکر میکنم اگر آرزوی زندگی در یک جامعه دمکرات را داریم، حتما باید احتیاط کنیم که نقد اگر با خشونت همراه شود، نتیجهٔ مثبت که نخواهد داشت هیچ، نتیجه منفی هم به بر خواهد آورد. احمق خطاب کردن انسانها خشونت است و این خشم فقط به باز تولید آن منجر خواهد شد.
babak khoramdin گفت:
دوست خوبم با کمی تغییر من این مطلب رو برای دوستانم فرستادم امیدوارم از تغییرات اون ناراحت نشده باشی. این مطلب رو تو بالاترین دیدم و حس کردم ارزشش رو داره دیگران هم اونو بخونند . با سپاس از نویسنده مطلب و اینکه من فقط چند نکته کوچک رو در اون تغییر دادم به گونه ای که در ماهیت آن تغییری بوجود نیاورده باشم و تقریبا حفظ امانت داری کرده باشم
وقتی احمقی، یکی بی سواد از راه می رسد و با لهجه ای ناموزون ، مزخرف می بافد و تو انقلاب می کنی بدون اینکه بدونی که دقیقا داری چه کار می کنی!!
.
وقتی احمقی،به جمهوری اسلامی رای می دهی بدون اینکه بدونی اسلام دقیقا چه جور دینی است و جمهوری دقیقا چه تعریفی دارد.
وقتی احمقی ، وقتی می گویند اقتصاد مال خر است می خندی ولی بعد ها از دیدن قبض گاز و برق و تورم دو رقمی و قیمت نون بربری گریه می کنی.
وقتی احمقی ، روسری سر خواهر و مادرت می کنند و تو با خودت فکر می کنی که یک روسری سر کردن یا نکردن آنقدر ها هم مهم نیست.
.
وقتی احمقی در برابر تمام حقوق ضایع شده ات کوتاه می آیی و نمی فهمی به مخاطره افتادن بخشی از آزادی از بین رفتن همه ی آن است.
وقتی احمقی ، برات مهم نیست که روزنامه ها را می بندند ، سرمایه های ملی را چپاول می کنند ،مخالفین را اعدام می کنند، مغزهای کشورت یکی بعد از دیگری فرار می کنند
.
وقتی احمقی برات مهم این است که کسی به تو کاری ندارد و نمی بینی که وقتی کل کشتی در حال غرق شدن باشد به زودی نوبت تو هم خواهد شد
وقتی احمقی، باور می کنی که خدایی آن بالا نشسته که همه ی این جنایت ها را توجیه می کند ، باور می کنی که منجی تو در ته چاه است ، باور می کنی که نجات تو در دستان کسی به جز خود توست
وقتی احمقی از اعتقادات تو سو استفاده می کنند و سر سفره برای آقا امام زمان بشقاب می گذارند و در قرن 21 از رمال و جن گیر و نیروهای شیطانی برایت در نهایت پر رویی، دری وری می بافند
وقتی احمقی همیشه کاسه کوزه ها را سر این و آن و دزدان و بیگانگان می شکنی و نمی بینی همه ی آنچه بر تو می گذرد از حماقت خودت بوده است
وقتی احمقی اشتباهاتت را تا بی نهایت تکرار می کنی
.
خطاب این نوشته به همه ی کسانی است که با اینکه به این قانون اساسی و آن دوران طلایی امام اعتقاد ندارند سنگ اصلاحات درون نظام را به سینه می زنند،
دیده اند اسلام سیاسی چیست و باز شیخ شیخ می کنند و،دنبال آخوند راه می افتند .
تنها به منافع حقیر و کوتاه مدت خود می اندیشند،
نسبت به سرنوشت همه ی آنهایی که برای ما در زندان هستند بی تفاوتند،
فرزاد کمانگر و نسرین ستوده و مجید توکلی و احمد زید آبادی و ..و… را از یاد برده اند،
از دستگیر شدن رمال احمدی نژاد در عجبند اما نذر امام رضا می کنند و سفره ابولفضل می اندازند و یا فال قهوه می گیرند.
خطاب این نوشته به همه ی کسانی است که آنقدر احمقند که حماقت خود را نمی بینند
لطفا برای دوستانتان بفرستید
نسوان گفت:
ما حلال کردیم، اصلاحات خوبی بود. شما ادیتور خوبی خواهید شد دوست فرهیخته ی من.ای کاش اما منبع نوشته ها را هم ذکر کنید.
نادون خان گفت:
مثل همه نوشته هات كاملا باهات موافقم. ريدم تو اين مملكت كه نميشه ….
كاش ميشد همين نزديكيا باشي و بشينيم و از شنيدن و حرف زدن با هم لذت ميبرديم،با اين جامعه اي كه ما داريم گزينه اي بجز مهاجرت نمي مونه! هرچند از نوساختن زندگي خودش تجربه ايه بي بديل!
ممنون كه مينويسي و حرف دل ما رو مينويسي، باور بكني يا نه، از خوندن هيچ نوشته اي به اندازه نوشته هاي تو لذت نمي برم
شاد باشي و سبز و روان 🙂
مریم گفت:
وقتی احمقی که نشسته ای ان سر دنیا و برای ملتی حکم صادر میکنی که هنوز جای باتوم ها و گلوله شان خوب نشده.. ملتی که هر شب خواب آزادی میبینند و با شکم گرسنه و هشت های گرو در نه می خوابند..
وقتی احمقی مدام شعار میدهی…
من گفت:
از کامنت های گودر:
تکلیف این نوشته مشخصه.
پشه ای که از فرط حماقت دچار خودفیل بینی شده
راست میگه عزیزم
اونور دنیا نشستی برای مردم ایران حکم صادر می کنی
Nasrin A گفت:
Sorry I’m at work don’t have Farsi font & don’t do pinglish. as someone who has no religious beliefs… i have to add to your list
You are stupid when you don’t appreciate the important role religion plays in your society.
You are stupid when you make list of political prisoners and don’t appreciate that two of the people on your list, namely Nasrin Setoudeh and Ahmad Zeidabadi see themselves as Melli-Mazhabi (i.e. religious nationalist)
You are stupid when you don’t realise that in such country the only way towards sustainable democracy is a system that remains sensitive to all Iranians, including those who have strong religious beliefs.
You are stupid when you don’t realise the reason why so many secular and non secular Iranian have today united around Mir-Hossein Mousavi.
You are so stupid when you don’t realise that to reach democracy the best any of us as individuals can ever achieve… is to travel the heroic life trajectory of someone like Sheik Mehdi Karrubi.
YOU are stupid when you don’t know the meaning of democracy and can’t see beyond your own little existence.
Yalda sabz poosh گفت:
+++++++++++++
هیچستانی گفت:
وقتی احمقی، می نشینی از شونصد کیلومتر اون طرف تر هموطنات رو احمق خطاب می کنی، در حالی که یه زمانی خودت هم جزء همون احمق ها بودی و الانم جز نوشتن یه سری مطالبی که هممون از بر هستیم، کاری بلد نیستی که انجام بدی!
وقتی احمقی، نمی فهمی که نمی شه یه دفعه از صفر رسید به صد و باید پله پله به پیش رفت و از تمام ظرفیت های همه کسایی که حداقل منافع مشترک رو با تو دارند استفاده کرد.
وقتی احمقی، هنوز نمی دونی که یه دینی که هزار و چهارصد سال در گوشت و خون این ملت نفوذ کرده رو نمی شه با دو تا پست آبکی و چهار تا فحش و بد وبیراه از اذهان این ملت پاک کرد و با این کار تازه اون ها رو جری تر و نسبت به دنیشون متعصب تر می کنی!
وقتی احمقی، نمی فهمی که چطور می شه در کمال آزادی و امنیت تو یه کشور دیگه نشست و خرده گرفت به مردمی که در ترس و فشار و ناامیدی به سر می برند و کاری از دستشون بر نمیاد که برای زندانی هاشون انجام بدن. شجاعت و انگیزه رو ازشون گرفتن و چنان به اوضاع اقتصادی مشغولشون کردن که وقت ندارند به آزادی فکر کنند.
اگه حاضری فردا بلیت هواپیما بگیری بیای ایران که با هم بریم به زندانی بودن توکلی و زیدآبادی و اسانلو و بقیه اعتراض کنیم، رو همراهی ما هم حساب کن . اگر نه، یه احمق ترسو هرگز حق نداره به بقیه احمق های مثل خودش خرده بگیره!
محمود گفت:
با حرفای هیچستانی به جز احمق خوندن شما موافقم چون معتقدم نباید تو یه بحث به همدیگه توهین کرد، که این دقیقا روش حکومتیای ماست که تا کم میارن همه رو از دم تیغ اتهام و توهین میگذرونن همچنین شما که به بقیه توهین میکنی و باید بگم من هم دقیقا همین اشکالات رو به دین اسلام دارم ولی همین کار شما دقیقا ناقض اصول دموکراسیه که میای و به دین بقیه توهین میکنی. هرکسی آزاده هر دینی رو داشته باشه و به آداب اون عمل کنه تا جایی که ناقض حقوق دیگران نباشه.
خورشید گفت:
با هیچستانی کاملا موافقم
باران گفت:
++++++++++
باران گفت:
for mahmood
نسوان گفت:
من یک بار و برای همیشه بخاطر وجود احمق هایی که تو این نوشته نام بردم از اون سرزمین فرار کردم. هرگز هم قصد برگشت ندارم.چون اگر این حکومت هم عوض بشه این حماقت ریشه دار تر از این حرفهاست.
اما می نویسم. فعلا. اما این که می نویسم یا از کجا می نویسم و چرا می نویسم به خودم مربوطه و بس.
هیچستانی گفت:
این که می نویسید، حق شماست و مطابق با اصول آزادی بیان و هیچ خرده ای بر آن نیست!
این که از سرزمین احمق ها فرار کردید هم از حقوق شماست که مکان زندگیتون رو خودتون انتخاب کنید!
حالا که خوب فکر می کنم این از حماقت ماست که نوشته کسانی رو می خونیم و گوش به سخنان کسانی می سپاریم که هیچ ربطی به ما و سرنوشت ما و سرزمین ما ندارند!
برای ما بسیار بهتر خواهد بود که به حرف های خودمون که در ایران هستیم، گوش بسپاریم. دغدغه معیشت خودمون و سایر ایرانی های نه فراری، که ساکن و حاضر در ایران رو داشته باشیم و بدون نیاز به نسخه پیچی و توجه به سخنان توهین آمیز و پوچ بیرون گودنشینان کار خودمون رو انجام بدیم.
نسوان گفت:
هیچ ربطی به ما و سرنوشت ما و سرزمین ما ندارند»؟ »
شما مختارید اینجا را بخوانید یا نه. مرا بیرون گود نشین خطاب کنید اصلا. اما ملیت مرا نمی توانید زیر سوال ببرید. و من تا وقتی یک ایرانی ام و پدرم و مادرم و دوستانم و زبانم و فرهنگم و اصل و رریشه ام ایرانی است به ایران مربوطم.
فرشاد گفت:
–
nashenas گفت:
حالا که خوب فکر می کنم این از حماقت ماست که نوشته کسانی رو می خونیم و گوش به سخنان کسانی می سپاریم که هیچ ربطی به ما و سرنوشت ما و سرزمین ما ندارند
+++++++++++++++++++++++++++++++++++
Yalda sabz poosh گفت:
لوليتا واقعا متاسف شدم اصلا ازت انتظار نداشتم !! مي خوام بدوني كه من خارج از ايران خونه و سر و سامان دارم ولي بودن تو ايرانو انتخاب كردم،كتك خوردن از اراذل رو انتخاب كردم ولي نرفتم نمي كم تو بد كردي رفتي ولي بد مي كني مارو احمق خطاب مي كني
نسوان گفت:
man ghalat bokonam!
sara گفت:
kina true
صهبا گفت:
دوست من
برای امثال بنده که با وجود سن کم انقلاب 57 را تمام و کمال دیده اند و حال خود را در متن انقلاب احتمالی دیگری می بینند صحبت از این مسائل خیلی راحت نیست ولی در عین اینکه قسمت اول نوشته شما را قبول دارم به نظرم در قسم آخر اسیر احساست گشته اید و از واقعگرایی دو.ر شده اید.کسی نه سودای دوران طلایی امام راحل ! را دارد و نه دلش برای آن عصر قنج می رود.ولی خداوکیلی شما که به نحوه رهبری موسوی یا کروبی به این شکل انتقاد داری آیا آلترناتیو بهتری سراغ داری؟
32 سال است این کشور انواع مختلف اپوزیسیون را از سر گذرانده تا به جنبش سبز رسیده است.جنبش سبز اولین حرکت اجتماعی است که توانسته چنین طیف وسعی از انواع گروههای اپوزیسیون را با عقاید گاه بسیار متنوع را زیر یک پرچم گرد آورد و رهبری سمبلیک آن هم با میرحسین موسوی و کروبی است.ولی اگر از نزدیک در جریان وقایع داخل مملکت بودید می دیدید که شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران یا شعار مرگ بردیکتاتور و ….شعار و خواست موسوی و کروبی نبود ولی آنها نتوانستند مانع آن شوند یا حتی آن را محکوم کنند .چرا؟ زیرا آنها هستند که خود را با مطالبات مردم تدریجا تطبیق می دهند نه بالعکس.بنابراین لطفا عجله نکنید که این جنبش در حال پیمودن مسیر خود به صورت آهسته و پیوسته است.حرکتهای اجتماعی زمان می برند و ما جدا به دنبال و داوطلب انقلابی دیگر نیستیم مگر هیچ راه دیگری باقی نمانده باشد.هر محکومیتی این چنین در این مقطع برای موسوی و کروبی فقط شاد کردن زورمداران است و به نفع آنها تمام خواهد شد.من اگر سبز هستم به خاطر موسوی یا کروبی نیست به خاطر دمکراسی و آزادی است.به خاطر کودکی و نوجوانی و جوانی گمشده ام است که از من دزدیدند.جنبش سبز یک جنبش مادر است که با سعه صدر انواع عقاید را در خود جای می دهد.موسوی و کروبی و نمایندگانشان و نیز شورای هماهنگی راه سبز هم تا زمانی مقبولیت و نفوذ کلام دارند که عملکردشان در راستای حرکت دموکراسی خواهی مردم باشد.
یکی گفت:
زیبا بود دوست من
من هم با شما موافقم و با شناختی که از نویسنده مطلب از نوشته های پیشینش دارم با شما موافقم که از سر احساسات آخرین جملات رو به زبان جاری کردند.
نسوان گفت:
می بینی? اصلا کار شما جماعت اینه که حرف تو دهن آدم بزارید. میر حسین زنده میگه دوران طلایی شما بگین منظورش این نبود! من زنده اینجا دارم حرف می زنم شما بگین احساساتی شده. امام راحل هرچی مزخرف گفت گفتین منظورش این نبود. دیگه وای به پیغمبر تون که گفت زنها را کتک بزنید ، به کنیزها تجاوز کنید، مخالف را بکشید…معلومه که البته منظورش این نبود.
😉
یکی گفت:
«البته که ایشان مورد ستایش من هم هستند.»
برداشتم از این جمله خودت بود. حرفی هم در دهان شما نگذاشتم: «با شناختی که از نویسنده مطلب از نوشته های پیشینش دارم با شما موافقم که از سر احساسات آخرین جملات رو به زبان جاری کردند.» برداشت شخصی بود از شما.
«دیگه وای به پیغمبر تون «، توصیه می کنم کامنت امین رو حتما بخونی. شاید به خاطر طولانی بودن از روش گذشته باشی. خانم بنده لائیک هستم.
اما معلومه چون برداشتم از یک مسئله شبیه برداشت شما از اون مسئله نیست مستحق قرار گرفتن در جامعه عظیم احمق ها هستم….
محمود گفت:
ببین میگه احساساتی شدی میگی نه!!! کدوم یکی از دوستان گفت مسلمونه که شما میگی پیغمبرتون!!! شماهم داری مثل دیکتاتورای حکومتیمون رفتار می کنی ها. احترام به نظرات بقیه رو بلد نیستی. مگه نه اینه که دموکراسی یعنی همه جور آدمی با هرجور عقیده ای باید کنارهم زندگی کنن بدون این که به هم یا به عقیده هم توهین کنن؟؟؟ من هم با شما موافقم که این حکومت از بیخ و بن غلط اندر غلط بود هست و خواهد بود چه برسه به این که بیام خدای ناکرده بگم دوران طلایی امام ولی؛ باید با احترام متقابل به نظرات همدیگه و بدور از توهین با هم بحث کنیم خانم گلم. باباجان شما که رفتین و تو جو کشوردموکرات زندگی می کنین چرا اینجوری دیگه. حالا مارو بگی که داریم تو این جو زندگی می کنیم یه چیزی!!! عزیزم مطمئن باش اگه به عقاید یه نفر توهین بشه هرچقدرم آدم منطقی باشه بازم حرفات براش خریدار نداره.
یکی گفت:
محمود جان اتفاقا تجربه جنبش سبز ثابت کرد ماها که کل زندگی مون تو دیکتاتوریه فاشیستیه جمهوری اسلامی گذشته بهتر از کسانی که در جوامع آزاد سنگ دموکراسی به سینه زدند مفهومش رو درک کردیم.
شاهد این مدعای من راهپیمایی روز قدس بود که درکنار من خانمی چادری شعار استقلال آزادی جمهوری ایرانی داد و من در کنار ایشون شعار یا حجه بن الحسن ریشه ظلمو بکن رو دادم، در حالی که به خرافه بودن حجه بن الحسن که اعتقاد دارم هیچ، به اصل مذهب هم پابندی ای ندارم.
اما دوستانی که سر تا پای وجودشون عقده حقارت در مقابل غربی هاست و فخرفروشی در مقابل هم وطنانشون، سی و دو ساله پرچمداره مبارزه با جمهوری اسلامی هستند. تظاهرات میلیونی نخواستیم. حتی نخواستیم تاثیرگذاری در داخل داشته باشند. کسانی که داعیه دموکراسی دارند و حداقل الان یک بهانه به نام جمهوری اسلامی هست که در کنار هم و بر علیه اون قرار بگیرند، تا حالا پای یک میز تونستند بشینند؟
نگاه ارباب و رعیت رو در تک تک واژه هاشون می شه دید. بی تعارف بنده ترجیح می دم جمهوری اسلامی پا بر جا بمونه تا اینکه این همه خون ریخته شه که یک دیکتاتور جابجا شه.
Yalda sabz poosh گفت:
ميرحسين بارها كفت من رهبر مردم نيستم بلكه مردم رهبر من هستند
بابک گفت:
وقتی احمقی فرصت در دسترس برای بهبود وضع میهنت را با ایدئولوژی های احمقانه برای رسیدن به جامعه ایده آل خیالیت یا کینه از میر و شیخ و اسلام می سوزانی.
اینرا نوشتم چون این قسمتش خطاب به من بود
«خطاب این نوشته به همه ی کسانی است که با اینکه به این قانون اساسی و آن دوران طلایی امام اعتقاد ندارند سنگ میر حسین موسوی را به سینه می زنند، دیده اند اسلام سیاسی چیست و باز شیخ شیخ می کنند، نمی دانند دموکراسی چیست ولی روزی شانزده بار حرفش می زنند،»
ناشناس گفت:
البته اینجا یه وبلاگه و صاحب داره و شاید واقعا به هیچکس ربط نداشته باشه که نویسنده یا نویسنده هاش چه نظری دارن. من می فهمم که شاید شما می خوای عمق اشتباهات مردم رو نشون بدی؛ درست، ولی من جای شما بودم چنین جمعیتی رو احمق خطاب نمی کردم. به هرحال به دلایل بسیار زیاد و پیچیده ای، اکثریت این مردم، کم یا زیاد اشتباه کردن، اما به نظرم بهتره علتش رو جستجو کنیم. من عمیقا باور دارم که بعضی کشورهای سلطه طلب که زیاده خواهیشون بر کسی پوشیده نیست، در طول مدت زمان طولانی و به تدریج از طریق باورهای مذهبی و اعتقادات این مردم به بی دانشی و تحجر اونا دامن زدن، تا منافع خودشون رو پیگیری کنن و بعدا کم کم این نظام خود ساخته اونها از کنترل خودشون هم خارج شده. موضوع سیاست که حقیقتا با کثافت و جنایت عجینه، فراتر از تصور ماست.
یک احمق گفت:
حالت داره بدتر و بدتر میشه و احمق خوندن مردم حالتو بهتر نمیکنه .
نسوان گفت:
مردم یک کلمه ی کلی است. من بطور خاص نظرم را بیان کردم. شما هم به جای نقد کردن حال من اگر به نوشته نقدی دارید بفرمایید. اتفاقن بنده خیلی هم حالم خوب است
نرگس گفت:
احمق تر از همه اینها کسایی هستند که می خوان ترسوهایی امثال تو به قدرت برسن!
نسوان گفت:
قرار نیست من به قدرت برسم.( تو با هزار تا آی دی اومدی و هنوز هم نفهمیدی که اینجا فقط یک وبلاگه و ما برای رهبری اینجا نمی نویسیم). خیلی جدی گرفتی قضیه رو انگار
م.م گفت:
بگو چه کنیم که احمق نباشیم.
م. سهرابی گفت:
به اين میگن قاطستان!
ميرحسين کيه؟ سبز چه واموندهی کوفتیيه ديگه؟ ملّیشدن نفت چه چرتيه؟
ول کنين اين مزخرفاتو…
اسلام سياسی!!!!
اسلام که اسلامه ديگه؛ وصلهپذير نيست که هی شما میخوان براش انواع بتراشين.
…
به نجات وطن ای دوست اگر میکوشی
شرط اوّلقدم آن است که کافر باشی
ور نه صد قرن دگر نيز همين است که هست
به نه، بل دمبهدم البتّه که بدتر باشی
رونین گفت:
حرفهات که حرف حسابه ولی به هر حال میر حسین و کروبی توی زندانند در حالیکه می تونستند مثل محسن رضایی باشند . این دو نفر رو به عنوان رهبر ابدا قبول ندارم ولی از طرفی هم فکر می کنم نباید همه رو به یک چوب روند
میر گفت:
واللا به خدا کسی سنگ میرحسین موسوی رو به سینه نمیزنه… سنگ دو کلام حرف حسابو پایمردی از لایه های درون قدرت رو به سینه میزنیم که مگر شاید راه دموکراسی کم کم پیدا بشه…
علاف گفت:
+
محمد گفت:
احمق تو هستی که نشستی اون سر دنیا و فک میکنی با فحش دادن یا شعار دادن رژیم عوض میشه…! اگه به آدمای بیتفاوت و بیعملی مث تو باشه، هیچ تغییری در عمل و دنیای واقعی رخ نمیده ما از هر کس و هر چیز که کمک کنه تا آزاد شیم حمایت میکنیم ، بویژه موسوی و کروبی که مردانه پای مردم وایسادن ….تا کور شه چشم خودسرا و استاد اسدیها ومغز فندقیها
محمد گفت:
امثال زیدآبادیها و بهاره هدایتها و کلی آدم حسابی که الان تو زندانن …،نمی فهمن بعد تو با اون ذهن کچلت از راه دور میفهمی؟؟؟هرچن میدونم آدمای متعصبی مث تو سالهاس که با تفکر وشنیدن حرف دیگران بیگانه هستن ولی برای کسی که مغزش تو آفلاین نباشه و شرایط داخلو بدونه میگم : نظرات و ایده الهای موسوی فعلی تو بیانیه هاش هست و هیچ سنخیتی با دهه مزخرف شصت ندارن اما اشاراتی که میشه شرط لازم برای رویایی بزرگی بود که در دو سال گذشته با حاکمیت داشت و راهکار خوبی برای ایجاد شکاف بین حامیان حکومت بوده وهست
فرشاد گفت:
متاسفم که این اون سر دنیا نشستن بعضیا یه جورایی اتوماتیک وار معنیش اینه که شما لطفا خفه… اینگار نمیدونین که ما او سر دنیا نشسته ها هم به اندازه شما داخل نشین ها (و شاید هم بیشتر.. هر سال که ایران میرم میبینم مردم بی تفاوت تر به مسایل روز میشن) سرنوشت این سرزمین برامون مهمه…
santamariia گفت:
like 🙂
سولماز گفت:
بسیاربا شما موافقم
حتی اگر خودمم احمق باشم
هومن گفت:
من واقعاً فکر نمیکنم اینجوری نوشتن هرچقدر هم درست باشه کاری کنه جز دشنام گویی.
از طرف دیگه وقتی نگاه میکنم میبینم همین طرز تلقی که شما نوشتید طرف دیگهیی هم داره که خودش رو نمیبینه و انگشتت رو به طرف دیگه نشونه میگیره و ردپای همین نگاه رو توی دیدگاه خودش نمیبینه. طرف دیگه جای امام زمان چیز دیگهیی گذاشته که توی دنیای مدرن پذیفتهتره.
اونچه نوشتید تنها بیان خشم و بروز دادن خشونت و استیصال دربرابر وضع فعلی جامعهست، نه روشنگری توش هست، نه گفتگو؛ تنها ابراز نفرته! این چیز جدیدی نیست و عجیب نیست که عدهیی بیایند بگند بهبه ما هم همین فکر رو میکنیم و آخر ماه برند یارانههاشون رو بگیرند…
این ابراز نفرت چیزی توش نداره جز همین تاییدات، همین تاییداتی که توی بقالی و تاکسی و … میشنویم و میدونیم در عمل رفتارها به سمت منافعی میچرخه که همهی این حماقت رو تایید میکنه!
P. گفت:
علت جمع آوری دیشهای ماهواره معلوم شد!
geranom گفت:
ما را لینک نمی کنی… :-)
ویدا گفت:
خوب با این نوشته شما می شه گفت درصد بسیار بالایی از مردم ایران احمق هستند…. چون 98% …40 درصد حاضر به جمهوری اسلامی رای مثبت دادن…. در صد بسیار بالایی به موسوی یا شیخ رای دادن… درصد بسیار بالایی به حجاب اعتراضی ندارن چون براشون اجبار محسوب نمی شه( حتی تو خونشون هم پیش نامحرم چادر دارن…) یعنی با یه حساب سر انگشتی در صد این احمقها بالای 50% می شه…. و رای اکثریت با احمقهاست…. پس جایی برای اعتراض باقی نمی مونه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
و باز هم معتقدم…. به جای دنبال مقصر گشتن…. بهتر دنبال راه حل بگردیم….. و من فکر می کنم ضعف بزرگ مردم ما نداشتن اطلاعات فلسفی و دینی و هنری و حتی شعور اجتماعی نیست… ضعف بزرگ… نداشتن اطلاعات مدیریتی و اقتصادی هستش!….. وقتی اکثریت غریب به اتقاق مردم نمی دونن منبع درآمد یک کشور کجاهاست و این پول کجاها باید خرج بشه…. خوب اعتراضی به اقتصاد کشور هم نمی شه…. نتیجه اش می شه فقر مادی و به دنبالش هم فقر فرهنگی……
وقتی مردم هنوز نمی دونن وظیفه یک نماینده مجلس و حتی وظیفه رییس بالا سرش چی هست…. خوب معلومه به کی رای می دن و یا تو اداره تن به بردگی می دن…….
دید و نپسندید گفت:
پس ببین شما چه قدر احمقی که واسه ما به زعم شما احمق ها اینجوری انرژی می ذاری. انقدر احمق که دلخوشی های ساده ی آدمها را توی این روزگار وا نفسا با پی ریزی سیاستهای یک مملکت با ۷۰۰۰۰۰۰۰ نفر جمعیت یر اساس آینه بینی و جن گیری در یه ردیف می بینی و فاعلان هر دو را در یک حد احمق می دونی
corona گفت:
خيلي وقته که بلاگتون رو ميخونم. اين پست رو بيشتر از همه دوست داشتم. مرسي.
مجتبی کس ننت مجتبی کس ننت مجتبی کس ننت مجتبی کس ننت مجتبی کس ننت گفت:
مجتبی کس ننت
مجتبی کس ننت
مجتبی کس ننت
مجتبی کس ننت
مجتبی کس ننت
* مجتبی کس ننت مجتبی کس ننت مجتبی کس ننت مجتبی کس ننت مجتبی کس ننت گفت:
*
مجتبی کس ننت
مجتبی کس ننت
مجتبی کس ننت
مجتبی کس ننت
مجتبی کس ننت
2dost گفت:
همون احمد زید آبادی که شما اسمش رو بردید کسی است که به اسلام اعتقاد و علاقه قلبی داره. شاید من و شما میانه خوبی با اسلام نداشته باشیم، اما حماقت محضه که فکر کنیم اسلامی که طی 1400 سال با گوشت و خون این ملت یکی شده با چنین حرف هایی از بین بره. باید راهی پیدا کرد که از اسلام سیاسی دوری کرد و الا اسلام ستیزهای افراطی مثل شما تنها به اسلام گرایی افراطی دامن می زنند. حیف که مطلبی رو که خوب شروع کردید. این قدر بد و شتابزده ازش نتیجه گرفتید و کار مضحکتون اینه که از یک طرف از کسی مثل زید آبادی دفاع می خواهید بکنید و از طرف دیگه به او و همه کسانی که به اسلام متفاوتی از آنکه حکومت نشان داده علاقه دارند؛ توهین کردید. به این خاطر کار شما به طرز اسف باری احمقانه است. کاش خود اول آدمها و نوع اندیشه شون رو می شناختید و بعد تصمیم به دفاع یا احمق خواندن آنها می گرفتید.
2dost گفت:
هر کسی با کمترین دانشی به خود اجازه میده در زمینه ای که اطلاعات نداره نه تنها نظر بده بلکه افرادی را که به هر دلیلی مثل او فکر نمی کنند با چنین وقاحتی احمق خطاب می کنه. این خود بی اخلاقی است.
2dost گفت:
یادم رفت بگم خود بی اخلاقی است نسوان. که مبادا به کس دیگری جز شما بربخورد.
نگارین گفت:
در راستای این حماقتهای جمعیمان _ با نوشته ات موافقم یعنی کیه که بتواند ادّعا کند که در هیچ برهه زمانی هیچکدام از این موارد را مرتکب نشده؟!_ امروز در اخبار آماده بود که در مملکت گٔل و بلبلمان قرار است چشمهای یک اسید پاش را به عنوان قصاص با اسید کور کنند. ظاهراً شاکی هم تقبل کرده که به عنوان انتقام گیری خودش این کار را انجام بدهد، که آن هم در جای خودش جای تأمل دارد. این واقعا به نظرم برای هر دوطرف به عنوان جنایتکاران و حتا ما به عنوان شاهد و ناظر تاسف بار و مشمئز کننده است. فکر میکردم چرا در ایران – و امثال ایران، مواردی هم در پاکستان و افغانستان بوده – همچنین مشکلی (اسید پاشی) وجود دارد در حالی که من بیاد ندارم در جای دیگری از دنیا شنیده باشم که اتفاق بیفتد.
از جمیع نویسندگان نسوان درخواست دارم به عنوان یک موضوع پیشنهادی در این مورد بنویسند. میدانم که قبلأ مطالبی را در مورد تفاوتهای مرد ایرانی-مرد خارجی (غربی) نوشتهاید و به نحوی به این موضوع پرداخته اید ولی در این مورد بخصوص زن هم تحت عنوان «انتقام» فعالانه وارد گود شده…و من واقعا از هضم این چیزی که دارد به سرمان میاید عاجز ام…امیدوارم که با استفاده از دید و تجربه نویسندگان نسوان و نظرات مخاطبان نسوان درک بهتری از این مسئله پیدا کنم.
هما گفت:
سوای لفظ احمق ..نوشته خوبی بود اما لولیتا همه ما میدونیم درد چیه اما راه حل ؟ راه حل تو نه بعنوان رهبر که بعنوان یک وبلاگ نویس چیه ؟
من فکر نمی کنم اونایی که به موسوی رای دادن یا بعدش بیرون اومدن بخاطر موسوی یا کروبی اومدن …این ساده انگاریه
همه اونا برای تغییر اومدن …همه میدونستن موسوی نخست وزیر امام بوده و دلبسته اون زمان اما بنظر من موسوی اخرین حلقه امید بود که شرایط ایران بدون انقلاب حل بشه و سردمداران اینقدر در قدرت غرق بودند که درک نکردند
ندا …سهراب …و…بقیه برای موسوی کشته نشدند ..اونها رایشون رو میخواستند رایی که روش نوشته بود موسوی اما تغییر رو فریاد میزد
میدونی چرا میگم موسوی اخرین امید بود؟
چون در مملکتی که مردم فهیم نداره و فقر و نیاز از زندگی مردم بالا میره و همچنین در مملکتی که حزب وجود نداره و حتی سندیکا و اتحادیه هم نیست و همچین اپوزیسیون باشعوری هم نیست پس خیلی سخته بوجود اوردن تغییر و بلکه ناممکن
و موسوی در این فضا تنها ادم وجیه الملتی بود که قدرش بخاطر جهل مردم و سفاکی حکام دونسته نشد
و این واقعیته
چه ازموسوی خوش مون بیاد چه نیاد
اما جدا دلم میخواد بدونم راه پیشنهادی تو چیه ؟ این دردها و مشکلاتی که گفتی خیلی هاش درسته اما راه چیه ؟
یادت باشه امروز عامه مردم اگر یکی دو ماه نتونن سرکار برن یا کرکره مغازشون رو بالا بدن یا اداره شون بسته بشه از گرسنگی میمیرن
با این وجود واقعیت تو میگی چاره چیه ؟ بسا از همین وبلاگ ها و باخرد جمعی راهی برای تغییر بوجود اومد
گیتی گفت:
من احمقم…تو احمقی …ما احمقیم…. صرف کن این فعل رو…. تا آخرش !!
خوب که جی ؟؟
راه ؟؟ چاه ؟؟
هیچی !!!!
من حالم خوبه …شما چطور ؟؟؟
فرشاد گفت:
بهترین پستی که تا بحال اینجا خوندم…
اژدها گفت:
سرگروهبان به لوس انجلس میرود
گروهبان یکم غضنفر س را همه تیپ ۵۵ هوابرد میشناختند. بلندبالا بود و استخواندار. سبیلش زیر نور آفتاب تند شیراز میدرخشید و چکمههایش برق میزد. مستشارهای آمریکایی مهارتهایش را، چه تیراندازی با گلاک، چه بالا کشیدن شیواس ریگال تا نیمه شب جمعه، تحسین میکردند. غضنفر را کوتاه کرده بودند غز و غ را چرخانده بودند به گ و به او میگفتند گز. غضنفر اما در عمان با شورشیان ظفار جنگیده بود و چند ردیف به نوارهای سینه یونیفرمش اضافه کرده بود و در مراسم صبحگاه بوی فابرژه میداد.
گروهبان یکم غضنفر س، زاده اردبیل، نزدیک به صد بار در شب از ۱۳۰ متری پریده بود و در ۵۰ کیلومتر پیاده روی در کوههای زاگرس مار میکشت و میخورد. بعد از هر پرش از سی-۱۳۰ آنها که سر و کارشان به بهداری نکشیده بود را روی زمین مینشاند و با تعلیمی پشت گردنشان را نوازش میداد یا کلاه سبز از سرشان میانداخت: مرتیچه، تو هنوز نفهمیده چه جور باید چتری هیدایات چرد؟ و به پهلوی دیگری با چکمه لگدی آرام میزد: دو کلومتر اون ور نگطه هدف فرود آمدی. چوچول زنته هم همون جور پیدا میکنه؟ بعد میآمد جلوی گروهان خسته میایستاد، قدم میزد و ناگهان منفجر میشد: احمگها، اولاگ به شماها میجی آفلاتن. آی با توی هسم ایشک: چن وگت دیگه عربی کون نشسته بو گندو کونت میزاره، میفهمه؟ زمزمه میکرد، من نامی فهمه چیرا خدا هر چی احمگی نفهمی میدی به این گرهان. بر پا میداد و همه تنهای خسته را به صد شنا و میداشت و دندان قروچه میرفت: احمگهای دیوث!
سال چهارم جنگ، گروهبان یکم غضنفر س که حالا استوار یکم شده بود، قرار بود با ۱۵ چترباز ورزیده و چند کس دیگر در شب جایی فرود بیایند و کاری که به عهدهشان گذشته بودند را انجام دهند. به منطقه پرش که رسیدند دیدند تندباد پرش را دشوار و شاید ناممکن کرده است، اما غضنفر فرمانده را قانع کرد که شدنی است. پریدند و به اشتباه روی میدان مین ۱۰ کیلومتر دورتر از نقطه هدف فرود آمدند. درگیری در نیمه شب شروع شد و ستاد فرماندهی که نمیخواست آدمهای همراه غضنفر به دست دشمن بیفتند گروه ذخیره چترباز و دو جوخه تکاور هوایی را برای عملیات نجات فرستاد. گرگ و میش صبح غضنفر در هلیکوپتر در راه خانه بود، هشت تکاور هوایی و ده چترباز به آن دنیا رفته بودند دو یک خلبان هوانیروز با هلیکوپترشان داشتند میسوختند.
چند سال پس از پایان جنگ غضنفر که در میانه جنگ زن و بچه را به آمریکا فرستاده بود، خود را بازنشسته کرد، خانه خود در تهران و خانه پدری در اردبیل را فروخت و به لوس انجلس رفت. غضنفر این روزها راننده تاکسی است. سبیلش سفید شده است و موهایش ریختهاند. شنبهها با دوستان حلقه دارد. از دوران «اعلا حضرت» که حرف میزنند غضنفر میگوید آخوندهای احمگ، آرتیش ایران را به گا دادند، یه مشت ایشک. آدم میآد زیندگیشی بده دستی یه مشت عرب کون نشسته؟ غضنفر به بهرام مشیری میگوید اوستاد.
نتیجه اخلاقی:
[۱] اگر میان سرمایه گذاری روی نفهم بیسواد و نفهم «باسواد» گیر کردهاید، بد نیست گاهی نفهم بیسواد را انتخاب کنید. در نهایت میلیونها دلار سرمایه گذاری در آموزش نظامیان خود را در یک شب از دست میدهید، اما پزشکی تربیت نمیکنید که لاف دانستن مردم سالاری بزند چون میتواند برای سرما خوردگی نسخه بنویسد.
[۲] اگر میان سرمایه گذاری روی نفهم کلّهخراب و نفهم کلّهخر گیر کردهاید، کلّهخراب را انتخاب کنید. در نهایت یک هلیکوپتر از دست میدهید و مجبور میشوید هر ماه برای کسی که برایتان تره خورد نمیکند چک بازنشستگی بفرستید، اما گزافهگویی نادان تربیت نمیکنید که جایگاه تحلیل را با ناسزا یکی میداند و تحقیرتان میکند چون آنکه او میخواهد نیستید و آنچه او میخواهد نمیکنید.
[۳] با نفهم کلّهخراب مهربان باشید، با نفهم کلّهخر مهربانتر: رهایش نکنید، بر سرش دست محبت بکشید و گاهی به او شکلات بدهید.
[۴] هر گونه رابطه این داستان با سرجوخه دکتر سیفونف تکذیب میشود.
محمدرضا گفت:
خواستم برات یک کامنت استدلالی بنویسم منتهی دیدم که از دید سرکار خانم، من تو رده احمق ها قرار دارم.
این که یک احمق چه می خواست میگه، چه اهمیتی دارد؟
Sam گفت:
آن کس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند بیدار کنیدش که بسی خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند
شاعر: ابن یمین
مهدی خزعلی در واکنش به ادعای سایتهای محافظهکار مبنی بر حضور هشت ساله دو تن از فرزندان علی خامنهای در جنگ عراق علیه ایران٬ نوشت که هیچ یک گفت:
مهدی خزعلی در واکنش به ادعای سایتهای محافظهکار مبنی بر حضور هشت ساله دو تن از فرزندان علی خامنهای در جنگ عراق علیه ایران٬ نوشت که هیچ یک از فرزندان رهبر جمهوری اسلامی «سابقه جبهه» ندارند.
آره من تائید میکنم عمه جنده شون و خواهر رهبر تو قلب بغداد داشت به صدام کس می داد.
( جداً اون موقع جنگ توی رادیو بغداد خواهر خامنه ای – بدری- بارها می گفت داداش اگه جنگ خوبه تو چرا بچه هاتو نمی فرستی ؟ )
– راستی محاکمه و مجازات خواهر خامنه ای بعنوان خیانت به کشور و ارتش ایران و همکاری با دشمن در زمان جنگ چی شد؟ بسیاری از زنان ایران بعنوان جرم نکرده و حرف نگفته به زندان و شکنجه محکوم شده اند٬ رهبر خواهر خائن خودش را عفو کرده و حتی تشویقی نیز داده است.
(این است عدالت علی تازی سگ کش)
الدنگ گفت:
ایکاش مسئله تجزیه وتحلیل انقلاب سال پنجاه وهفت وپی آمدهای ان به همین سادگی بود که نویسده نسوان عنوان کرده است. نویسنده نسوان با ساده اندیشی ی تعجب آوری که براساس نوشتارهایش ازوی بعید است شروع انقلاب وتکوین مراحل بعدی آنرا همه وهمه نتیجه حماقت میداند و بس؟! بنظرمن نیاندیشیدن ویا ساده اندیشی بهمان اندازه زیانبار است که ازروی نادانی وحماقت رفتارکردن.
واقعیت اینستکه کلیه نخبگان جامعه ما در آندوران آغازین انقلاب، اعم ازملی، ملی-مذهبی، چپ ویا روشنفکران مستقل، براساس نوعی توهم تاریخی درمورد نقش روحانیت در مبارزات ضد استبدادی، همگی به استثناءِ معدودی، به رهبری خمینی گرویدند وفعالانه درجهت برانداختن رژیم سلطنتی به انواع گوناکون شرکت کردند.
ازجمله این استثنائات باید ازشادروان شاپوربختیارنام برد که بالاخره نیز بدست مامورین جنایتکاراین رژیم ددمنش وتبهکار در پاریس قصابی شد. وی در آخرین هشدارش به ملت گفت که تا بحال دیکتاتوریِ چکمه را تجربه کرده ایم وبا به قدرت رسیدن آخوند دیکتاتوری تعلین را تجربه خواهیم کرد.
البته نباید فراموش کرد که این توهم تاریخی ناشی میشد ازتجارب گوناگونی که در طی بیش ازیکصد سال شکل گرفته بود ومربوط میشد به شرکت روحانیون درمقیاس ودرجات مختلف درخیزشهای اجتماعی ازجنبش تنباکوگرفته تا انقلاب مشروطیت وجنبش ملی کردن نفت. البنه در همه این موارد روحانیت داعیه ی احرازقدرت سیاسی را نداشت وازاین زاویه انقلاب سال پنجاه وهفت بادیگرنهضت های ماقبل آن تفاوت اساسی وماهوی داشت.
بحث در مورد اینکه آیا بقدرت رسیدن آخوند امری ناگزیربود یا نه و اینکه رژیم پهلوی وسیاستهای مداراجوانه اش با آخوندها ازیگطرف وسرکوب هرنوع جنبش ویا سازمان سیاسی وسندیکائی ازطرف دیگرونقش آخوند و طلبه در این راستا وتحلیل ازجنبش سبزورهبری آن همگی ازحوصله این مختصرخارج است.
اما اگرجامعه ما واحاد ملت براساس تجارب تلخ وهزینه های کلانی که در این دروان متجاوزاز سی سال متحمل شده است به این نتیجه رسیده باشد که دردولت مابعد استبداد سیاه آخوندی لازم است که دولت برای همیشه و بنحوبازنگشتنی ازدین ودینمداری جدا ومنفک بماند آنگاه میتوان امیدواربود که مهتمرین نتیجه این دوران سیاه ووحشت وتبهکاری دینمداری در مسند قدرت سیاسی بدست آمده وبرآن اساس راه را بسوی رژیمی مبتنی براحترام به حاکمیت قانون و حقوق مدنی ودموکراتیک ملت هموارکرده است.
عبدالله خان گفت:
صد هزار درود کمه برای تو
تو کجائی تا شوم من چاکرت
زائده گفت:
اما من فکر نمیکنم کسی که این مطلب پراکنده رو با اون سطرهای پایانی خیلی بی ربط و گنگ و هوچی گرانش نوشته حتما آدم احمقی باشه هر چند حداقل یبار تو عمرش همچین حماقتی کرده باشه.
مطلبت ایده ی قابل پرداختی داره که اینجا انقد بد پرداخته شده که واسه آدم حس و حالی نمیمونه که از جرقه های خوبش حرف بزنه، حیف که فقط جرقه موندن.
در ضمن اشارت به لهجه ی دهاتی توهین واضحی به لهجه هاست چون اون جمله برای روایت منظورش و واقعه تاریخی مدنظرش لازم نداشت به اون اشاره کنه.
کد خدا گفت:
لام ميم، من فرار كردم و همه شما احمقيد!
من اينجام و شما اونجا… و شما احمقيد!
مسلمان حقيقتا احمق است، زيرا ما احمق نيستيم!
اين درد ها را فقط ما ميدانيم ولي… همه شما احمقيد!
poor گفت:
متشکرم .متشکرم .همیشه خوب بودید ، اما این دفعه غوغا کردید .دست مریزاد .
bahare گفت:
سلام
دوست گرامی اگر دعوتنامه عضویت در بالاترین را در اختیار دارید، در صورت امکان برایم ارسال نمایید
با سپاس
ستی گفت:
چه لحن تندی. همه که احمق فرض شدن اینجوری. جناب دانا!
احمق تر گفت:
کسی که مردم را احمق می خواند دمکرات نیست.
کسی که بدون در نظر داشتن میزان فقر مادی و فرهنگی 33 سال پیش ، آن را نقد می کند نا احمق نیست
کسی که از بالا به دیگران نگاه می کند و با خشونت کلامش مردم را تحقیر می کند حتی اگر بهترین اندیشه ها را با زبان تند و طنز خرد کننده بیان کند دمکرات،آزاد اندیش و… نیست.مفاهیم این متن عالی ولی گوینده از جنس جمهوری اسلامی بود
ardavan گفت:
درود بر تو با اين پست شاهکارت…دوستان ناراحت نباشيد پيشينيان شما حماقت کردند…شما هم حماقت مي کنيد چون دلباخته ي جهل مرکبيد و حماقت خود را نمي پذيريد:)
ess گفت:
perfect bood+++++++++++++
زهرا گفت:
خطاب این نوشته دقیقا با شما و کسانی است که به میلیونها انسان میگن احمق. افتخار میکنم که یکی از اون آدمهام و لطف کرده این متن رو در انتهای متنتون اضافه کنید.
وقتی احمقی ، آدمها رو نه بر اساس اعمال که بر اساس حرفها و لباسشون قضاوت میکنی.
وقتی احمقی ، خمینی رو خوب می بینی چون روحانی است
وقتی احمقی ، سی سال بعد از اون حماقت جهانگیر و با وجود زندگی در کشور دموکرات هنوز یاد نگرفتی که پاسخ «روحانی » خوب است «روحانی بد است نیست» . پس از حماقت خود شیخ را به خاطر شیخ بودن و دیگری رو به خاطر امام گفتن بد میدانی ، لابد آن کس که کت شلوار می پوشدو و از آزادی مطلق حرف میزند و از اینکه مشکل ما موی جوانان نیست لذت میبری و دکتر بودنش تو را به این نتیجه میرساند که درست است.
وقتی احمقی مجید توکلی و احمدی زید ابادی و مهدی محمودیان را می ستایی اما به خاطر حمایت از موسوی شیخ احمق میخوانیشان و نمی دانی که مجید توکلی بعد از شکنجه و تحقیر و زندان تنها یک خواسته داشت حمایت از کسانی که تو احمق میخوانیشان.
وقتی احمقی نمیدانی که کلمات چقدر متفاوتند و گوینده کلام چقدر معنای متفاوتی از یک کلمه دارد. وقتی احمقی نمیتوانی بفهمی که آزادی چه کلمه حقیری است وقتی از دهان یک دکتر هاله بین ظاهر میشود و خمینی چه کلمه زیبایی است وقتی از دهان یک انسان معتقد به کرامت انسانی شنیده میشود.
وقتی احمقی شیخ بودن برای تو نشانه صددرصد بدی است و به یاد نداری که این شیخ سیاه زشت وقتی قدرتی داشت دانشجویان زنجان را نجات داد و برای ازادی زیدابادی و باقی و … این در و آن در میزد.
وقتی احمقی مابین سکس هایت که مسئله ای شخصی است یادت می آید که لگدی هم به میلیونها انسانی بزنی که همراه یاران کوچک و بزرگشان در زیر بدترین شرایط نه به دنبال سوپر من تو که به دنبال قدم اولند.
وقتی احمقی هنوز نمی فهمی که احمقی پس ملتی را احمق می نامی باشد که دانا بخوانندت.
وقتی احمقی از امام زمان بد میگی درحالیکه خود معتقدی که گزینه های موجود بیخودند و به زودی حتما آن سوپر من رویایی تو مارا نجات خواهد داد. و احساس میکنی اعتقاد به سوپر من خیلی با اعتقاد به امام زمان متفاوت است.
نسوان گفت:
واسه خودت بافتی دستت درد نکنه، اما کجای این نوشته ها دیدی که من امید به سوپر من بستم؟ بافتن هم حدی داره زهرا جان
من گفت:
پس تو هم احمقی
خیلی احمقی
احمققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققق
ali گفت:
حُرّ امام خمینی پهلوان بی مزار شهید شاهرخ ضرغام – روي سينه اش خالكوبي كرده بود:
فدايت شوم خميني
http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=146&catid=54
ناشناس گفت:
KHILI BADE KE TOHIN BE DEHATIHA KONIN!!!
MISHE GHASHANGTAR BEVESHT
nasazgar گفت:
آخرشو خراب کردی نسی خراب!
امیدوارم خودت بزودی اشتباهتو بپذیری چون آدمش هستی که این کارو کنی.
nasazgar گفت:
جوابی که یکی از کاربران بالاترین واست گذاشته رو عینا کپی میکنم واست نسی جون؛
وقتی احمقی نمیتونی بفهمی که حمایت از میرحسین برای بازگشت به دوران خمینی نیست بلکه برای ایستادگی اون در برابر دیکتاتوری و همراهی با مردم است.
وقتی احمقی نمیتونی تشخیص بدی حمایت از کروبی برای اسلام سیاسی نیست برای شجاعت شیخ در افشای کهریزک و ماندن بر سر پیمانش با مردمه. وقتی احمقی نمیتونی توضیح بدی چرا زید آبادی به کروبی رای میده . وقتی احمقی نمیتونی بفهمی در حالی که از مجید توکلی گرفته تا نسرین ستوده از جنبش سبز حمایت می کنند نباید همراهان جنبش رو که در حبس خانگی هستند تخریب کنی.
نسوان گفت:
قربون دستت. من انگیزه های اون دوستان رو می فهمم و بهش احترام میزارم.
باور کن من قصد تخریب اون عزیزان را ندارم. حتی قصد تخریب اونهایی که به اونها اعتقاد دارند روو ندارم.
حرف من این است که حرف من و تو و همه ی اونهایی که حرف دیگه ای دارند نباید به بهانه مصلحت طلبی ها فراموش شود
ایران گفت:
وقتی احمقی عکس نیمه سکس خودت رو بیخود رو صفحه میگذاری
وقتی احمقی بدون ایتکه بدونی حقیقت و اصل جمهوری اسلامی درست است به کسانی که در گذشته رای دادند توهین میکنی
بقیه حرفات خوبه
محمود گفت:
شماهم فرقی نمی کنه گفته هات عزیزم. چون اومدی و به این خاطر که کسی به اعتقادات تو اعتقاد نداره بهش توهین می کنی.
ناشناس گفت:
دوست عزیز در احمق بودن انسانهای دین باور شکی نیست. اما صبر از طرف ما لازم هست که بتونیم حماقتهاشون رو رفته رفتخ کمتر کنیم
ناشناس گفت:
Man ham movafegham
yas گفت:
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
Ardeshir گفت:
Mr. or Mrs. iran,
There is strong message in that semi-sexi picture.
دوست قدیمی گفت:
راستی گفتی جفت گیری اردک ها در ژنو لولیتای عزیز، چه خبر از جفت گیری؟ اردکی حاضر شد بگیرت ؟
اکبر گفت:
فایده اینهمه بحث وگفتگوی بیمورد چیه انچه که تاکنون اثبات شده اینه که کلیت جمهوری اسلامی رژیمی دست نشانده فراماسونری جهانیست وخونخوار وپست وآزادی کش حتی بدتر از هیتلر است به دهها دلیل . حالا سئوال اینست که باز بحث وجدل کنیم یا متحد شویم وبا کل نیروی خودمان مسلح یا به هر شکلی این جرثومه فساد را سرنگون سازیم ؟ آیا مردم جهان درمقابل هیتلر بادکنک هوا کردند وشعار دادند و راهپیمایی سکوت کردند ؟؟ نه دوستان مبارزه بدون تعارف وبا تمام قوا با این دیکتاتوری پلید تنها راه چاره است وبس وراههای آن عبارت است: مبارزه عمومی (9ساله تا99ساله ):
عبارت است از درهم کوبیدن اقتصاد رژیم با اعتصاب پنهان یا آشکار + بایکوت کامل مزدوران رژیم حتی اگر برادرت باشند + شعارنویسی روی اسکناس ودیوارها + فشار مداوم بر روی سفارتها ونیروهای خارجی رژیم + چون مملکت به زندان تبدیل شده اعمال عادی مثل ازدواج وبچه دارشدن هم در زندان بیمورد است پس نباید انجام شود +عدم انجام اعمال دینی که به آچارفرانسه رژیم تبدیل شده مثل حج وکربلا وسوریه ومسجد رفتن واشخاص مومن اعمال مود نظر را درخانه خود انجام دهند+ حتی الامکان نپرداختن صورتحسابهای دولتی +نیاوردن هیچ نوع افتخار ورزشی یا علمی برای حکومت ظلم وجور+راههای دیگر
ونهایتا مبارزات خاص برای افراد توانا ودارای انگیزه بالا وشجاع که عبارتند از :
آمادگی برای مبارزات خشن ومسلحانه از همه نظرات (جسمی – روحی وتاکتیکی )
تشکیل گروههایی از2تا10نفره از افراد مورد اعتمادوآموزش نظامی دیدن
تشخیص مکانهای حساس مثل صدا وسیما و…. برای فرود ضربه نهایی
تهیه سلاح (ازچماق تا خمپاره )وآمادگی برای قیام مسلحانه درزمان مناسب
سربازان وظیفه نیروهای مسلح باید به محض وقوع قیام مردمی با سلاحهایشان به مردم بپیوندند
اینها گزیده ای از راههای خلاصی از مستراح جمهوری اسلامی است یا میترسیم واین کاررا نمیکنیم ومثل سگ التماس یارانه ازخوکهای سپاه میکنیم ومثل سگ هم میمیریم ویا میجنگیم وآزاد میشویم ودرسی از شجاعت برای نسلهای آینده بشرمیشویم
hosein گفت:
وقتی احمقی فکر می کنی مردم احمق اند و یکنفر با لهجه دهاتی می تواند بیاید بگوید انقلاب کنین اونها هم انقلاب بکنند. وقتی احمقی نمی فهمی انقلابات را مردم می سازند نه افراد. وقتی احمقی بدون اینکه یکبار در عمرت برای اعتراض به خیابان رفته باشی از راه دور قضاوت می کنی و اونهایی رو که به خیابان می روند یک مشت عروسک فرض می کنی. وقتی احمقی یا مامور جمهوری اسلامی هستی یا ساطنت طلب و یا هر چه این دو گروه احمق می گویند باور کی کنی. وقت احمقی احمقی……
ولتر گفت:
وقتی احمقی رو مخت فشار میاری و کلی چیز واسه احمقها مینویسی
mym گفت:
آقا همینه دیگه تضاد جمهوری کنار اسلامی از این بهتر نمی شود
حاج حسین گفت:
دین و دیانتمون رو با سیاست قاطی کرده ! تقریبا نصف حرف های این بابا رو قبول دارم اونم فقط در مورد سیاست . دین اسلام این دینی نیست که این نظام برای ما تعریف کرده . نمیدونم تونستم منظورم رو بیان کنم یا نه ؟؟
آیدا گفت:
خیلی بی انصافید.نمی دانم چه چیز شما ملت را راضی می کند؟فکر می کنم هیچ چیز.همیشه عیب گرفتیم از همه و فقط و فقط نفی کردیم.اما بعد نگفتیم جای این چیزی که نفی کریم چه چیزی درست است.هیمن آقایانی که شما نفی شان کردید ،آقای موسوی و کروبی می توانستند با اینها هم قسم شوند و بشاشند توی کاسه ی این ملت.کاری که آقای رضایی کرد.من نمی خواهم عکس این آقایان را در ماه ببینم .نمی خواهم اموری که در سالهای خدمت این آقایان انجام شد را صد در صد خوب و تمام عیار بدانم.اما نمی دانید که همین آقایان چه کردند در این دو سال برای این مردم.نمی فهمید.نمی دانم کجای این دنیایید.اما تا نباشید توی این ویرانه نمی فهمید.برای آقای کروبی همان افشاگری های تجاوز کاران به خواهر و برادرانم بس بود … می دانید هر بار که در سلولم باز می شد و برایم غذا می آوردند تا کجای استخوانهایم تیر می کشید.نمی فهمید ترس از تجاوز … تجاوز این آدمهای کثیفی که با نگاههای هیزشان حتی توی راهروهای دادسرا می خواستند با تو نزدیکی کنند!!! تصور دست یازیدن این کثافتها چیست.نمی فهمید.من بعد از این افشاگریها دستگیر شدم اما هر بار دعا کردم این مرد را…که اگر نمی گفت چیزی و سکوت می کرد معلوم نبود جسد سوخته ی مرا د رکدام اتوبان می انداختند.
من هم می توانستم احمق باشم و بگویم به من چه.این طور این لحظات را تجربه نمی کردم و حالا همه چیز زندگی ام متاثر نبود از سایه ی پلید اینها.به تعبیر شما همین حالا … من هم جزو احمق ها به حساب می آیم.
یک روز این دو مرد باید برای همه چیز توضیح بدهند همانطور که برای همه ی پایمردی ها و همراهی هایشان باید تقدیر شوند.این طور که شما دارید می تازید به همه … خیلی ها در دایره ی احمق ها جای می گیرند و این انصاف نیست.
نعيمه گفت:
من طرفدار نظريات آقايان کروبي و موسوي نيستم ولي بايد بگم ضربه اي که اين دومرد به حکومت ولايت وقيح زدند چنان مرگبار بود که عاقبت حکومت با همين زخم سقط خواهد شد ازاين جهت براي ايشان احترام قائلم سازمانهاي پرمدعائي بودند که هرگز دراين سي سال سياه عرضه چنين کاري را نداشتندوعملکرد عجيبشان مردم را دچارسردرگمي کرده بود ولي اين دونفرچنان به چهارچوب ولايت ريدند که خامنه اي الان درنظر مردم کاسه توالتي بيش نيست .جمهوري اسلامي مرده ايست که فعلا با ترکه چوب خشکيده اوباش ايستاده وبزودي جسد متعفنش به آشغالداني تاريخ ميرود
رضا گفت:
ولتر يا آدم کاملا ناميد ودپرسي هستي يا از سانديس خورها وعمله هاي آغا هستي در هر دوصورت هم خفه بشي بهتره !!!!!!!
محسن گفت:
نه نسوان جان …….فقط به خودت مربوط نیست……..
حسنی گفت:
وقتی احمقی از این انقلاب میری بهیه انقلاب دیگه به این امید که این سری آدمهای بهتر، ایده های بهتر میان و همه چی درست میشه
البته این وبلاگ شماست میتونی به هرکی دوست داری توش بگی احمق
ما هم تو وبلاگ خودمون می گیم
بعضی ها میگن که تنها آدمهای احمق می تونن خیلی مطمئن باشند
من احمق بنظر میاد که درست میگن
سعید گفت:
من هم لازم میدونم این جواب خفه کننده رو برات مجددا بذارم:
وقتی احمقی نمیتونی بفهمی که حمایت از میرحسین برای بازگشت به دوران خمینی نیست بلکه برای ایستادگی اون در برابر دیکتاتوری و همراهی با مردم است.
وقتی احمقی نمیتونی تشخیص بدی حمایت از کروبی برای اسلام سیاسی نیست برای شجاعت شیخ در افشای کهریزک و ماندن بر سر پیمانش با مردمه. وقتی احمقی نمیتونی توضیح بدی چرا زید آبادی به کروبی رای میده . وقتی احمقی نمیتونی بفهمی در حالی که از مجید توکلی گرفته تا نسرین ستوده از جنبش سبز حمایت می کنند نباید همراهان جنبش رو که در حبس خانگی هستند تخریب کنی.
آرام جان گفت:
به اونهایی که میگن نسوان یاهرکسی دیگه ای حق نداره کسی رو احمق بدونه:
هر انسانی حق داره هرجور که دلش بخواد فکر کنه ، حقی که نداره اینه که به اون فکرش عمل کنه مثلاً بخاطر ناپاک دونستن کسی اونو بکشه !!! اصولاً فرق یک دیکتاتور با شمای نوعی این نیست که شما هیچ نظری در مورد هیچ کسی نداری ( که اگه اینطورباشه میشی همون بی تفاوت منفعلی که هر کسی دنیا رو به آتیش بکشه شما هیچ ککت نمیزنه چون خودتو با استدلال مغلطه آمیز من کسی رو قضاوت نمی کنم گول زدی ) و اون داره ، فرقتون اینه که اون دیکتاتور به خودش اجازه میده که براساس فکرش عمل کنه اما شما حد خودتو میدونی و حقوق طرف مقابل رو هم رعایت میکنی! همین خودش دقیقاً جوهره انسانیته ! خدایی که شما به اون معتقدی مگر نه اینکه احساسات حیوانات رو از شما نگرفته ، بلکه به شما قدرت تعقل و انتخاب عمل نکردن براساس اونها رو داده ؟ شما هم عصبانی میشی اما گاز نمی گیری می گیری؟
اصلاً به نظر من همین مغلطه «قضاوت نکن» و «نظری نداشته باش» مارو به این حالت انفعال دسته جمعی کشونده !!! باباجان ! اخلاق اصولاً یعنی تمایز خوب و بد ! شما اگه این اصل بو بذاری کنار یعنی اصولاً کل اخلاق رو بیخیال شدی دیگه ! یعنی شدی بادهوا که جهت مشخصی نداره ! نه خوبی وجود داره نه بدی! خوب همین میشه هرکسی پیش روت هر کاری بکنه تو هیچ عکس العملی نشون نمیدی! منم جای امثال خامنه ای باشم سوار یه همچین ملتی میشم !!! قضاوت باید کرد ! نظر باید داشت ! اخلاق معنیش همینه ! منتها اینکه اخلاق خودت رو قابل اعمال فیزیکی بردیگران بدونی و براساسش کسی رو بزنی بکشی اشکال داره ! دوستانی که اون تعریفهای لطیف مامانی رو از دموکراسی ارائه میدن که همه با هم دوست باشیم بوس بوس مهربون ، از گل نازکتر هم نگین ، خیلی در اشتباه تشریف دارن ! برید اونورهایی که مثالشونو میزنید مطبوعات رو نگاه کنید، یا تاک شو هاشون رو تماشا کنید ! طرف خیلی راحت میگه که به نظر من دونالد ترامپ احمقه ، و دونالد ترامپ هم فرداش سوش نمیکنه ! براش کامنت خواهر و مادر و آینه آینه و هر کس خبر داد فلان و بیسار نمیذاره!!
اصلاً همین شما بیایید و برای من کم هوش «توهین» را تعریف کنید ! خوبه من هم بگم دینداری شما به من توهین میکنه ؟؟؟ آخه صرف اینکه از یه حرف من احساس بدی به شما دست میده که نمیشه شما بهش بگی توهین و محکومش کنی !!! اونجوری که سنگ رو سنگ بند نمیشه و هی من میگم توهین شده ، هی شما میگی توهین شده ! همه بریم خفه شیم یهو دیگه بره پی کارش !!!
یه جمله هم در آخر بگم ، مسیحیت هم تقریباً اندازه همین اسلام شما در میان پیروانش عمر داشت که رنسانس رو تجربه کرد ! پس بیخودی سن اسلام درایران رو به رخ ملت نکشید!
دهاتی گفت:
من همه ی حرف هایت را ممکن است بفهمم (نه اینکه موافق باشم) ولی نمی فهمم احمقانه بودن لهجه ی مارا از کجایت درآروددی؟
babak khoramdin گفت:
یه روز یکی تو خیابون راه می رفت و هی فحشهای ناجور میداد(معلوم نبود به کی ؟؟!!) یه دفعه یکی پرید یقشو گرفت و گفت مردیکه چرا به من فحش میدی؟؟!! …. فحش دهنده با تعجب گفت : من به شما فحش نمیدادم که !!!! اون طرف در جواب گفت : تو داری به من فحش میدی ..این چیزایی که میگی نشونیهای منه !!!
حالا حکایت ناراحت شدن و از کوره در رفتنهای خیلی از خوانندهاست ! عزیزان آینه چون نقش تو بنمود راست… خود شکن آیینه شکستن خطاست.
هر چند من معتقد بودم برخی قسمتهای مطلب جای بحث دارد و با همه آن موافق نیستم .. اما کلیت آن درست بود . نمیدانم نسوان در ایران است یا خارج و نمیدانم خودش چقدر آدم فعالی در حوزه های اجتماعی و سیاسی بوده اما در مورد خوردم که می دانم !! من ایران هستم .. در بسیاری فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی شرکت داشته و دارم .. در تمام تظاهراتهای خیابانی ، حتی حالا که کسی نمی آید من با پررویی کامل به همراه همسرم شرکت می کنم … اما آنچه در جامعه می بینم وفور همان حماقتهاییست که در متن بالا گفته شده.. من یک اجاره نشینم و به درآمد ماهانه خود نیاز دارم و از سر خوشی به خیابان نمی آیم بلکه اعتقادم مرا می آورد.. اما انچه که نه در این سالها بلکه قرنهاست باعث و بانی عقب ماندگی و سرخوردگی ماست همین حماقت هاست .. اگر احمق نبودیم با داشتن چند هزار سال پشتوانه تاریخی وتمدنی و با داشتن اینهمه منایع معدنی و … جایگاهمان در دنیا این نبود؟؟!! اگر پسری را ببینید که از یک خانواده ثروتمندو فرهیخته وعالم مثلاه دزد یا معتاد شده چه می گویید؟؟ من که می گویم عجب احمقی بوده.. حال ما همان فرزند ناخلف ای سرزمین هستیم.. اگر ایراداتی که در متن به آن اشاره شد را در خود میبینی خوب میتوانی خود را جزو احمقها فرض کنی در غیر اینصورت پیش وجدانت آسوده ای چون جزو معدود افراد این سرزمین هستی که احمق نیست در این بین اندکی به حرکتهای مردم سرزمینهای عرب نگاه کنید!! من که به مردم سوریه ..لیبی و یمن و…. قبطه می خورم.. شما چطور؟
فری گفت:
بدبخت ملتی که دلش خوش به افرادی چون موسوی و کروبیه
این بابا همش دوران طلایی امام می کرد و فرمان 8 ماده ای امام حالا هم شده طرفدار دموکراسی
این ملت دروغ های خمینی فراموش کرده اند. با این ملت اوضاع حالا حالاها درست بشو نیس
درسته تو غربت زندگی می کنین اما از فضای آزاد و بدون دروغ لذت ببرید.
تنها چیزی که حدی ندارد خریّت است. ناپلئون
ناشناس گفت:
وقتی احمقی زندانی شدن مجید را میبنی و حبس موسوی را نمی بینی