وبلاگ نویسی ارتباطی دو طرفه است. در واقع وبلاگ نویسی مدرن ترین نوع ارتباط  است. وقتی وبلاگ نویسی را شروع کردم بیشتر درگیر حرفی بودم که خودم می خواستم بزنم. عموما بخش نظرات نوشته های من بسته بود. ویولتا اصرار داشت بخش نظرات باز باشد و اصرار داشت که هیچ کامنتی به هیچ ترتیبی حذف نشود.می گفت روی نوشته ی کسی نباید خط کشید و حذف هر عقیده ای توهین به مخاطب است. من معتقد بودم که درصد اندکی ظرفیت این برخورد را ندارند و از این وضعیت سو استفاده خواهند کرد و این توهین به آن عده ای است که می خواهند در محیطی امن به تبادل نظر بپردازند.  من در نهایت تسلیم شدم و باید اذعان کنم که  قسمت عمده ای از موفقیت این وبلاگ را مدیون همین سیاست هستیم. آمار درستی ندارم اما فکر می کنم جزو پر کامنت ترین وبلاگ های فارسی زبان باشیم. زیر هر پست تقریبا بالای 150 کامنت هست و این در شرایطی است که این وبلاگ فیلتر است و بسیاری از شما برای دسترسی به این جا از سد سکندر عبور می کنید. ما شا الله گوش شیطان کر ، شمر هم جلو دارتان نیست ، بستن وی پی ان ، بلاک شدن اولترا سرف و کند شدن اینترنت هم روی آمار تان کمترین تاثیری نمی گذارد.پس دم همه ی شما گرم.

***

در طول این دوسال،  خیلی از شما ما را خاموش دنبال کردید؛ خیلی از شما هم در اندرونی ما آمدید و از نزدیک تر نشستید سر سفره و یک چای با ما خوردید و گپ و گفتی داشتیم. خیلی ها آمدند و مدتی بودند   و رفتند، خیلی ها هم آمدند و نرفتند. بعضی ها با ما دوست شدند، بعضی ها ما را تشویق کردند ، بعضی ها ما را به ولایت فقیه و حسین شریعتمداری تشبیه کردند.  خیلی ها ما را دوست داشتند و زیبا ترین کلمات را برایمان فرستادند و خستگی را از تنمان گرفتند ؛ خیلی ها هم ما را هرزه و وقیح و فاحشه خطاب کردند و رکیک ترین حرفها را بارمان کردند، دم همه ی شما گرم.

***

بسیاری از دوستان بارها بخش کامنت های این وبلاگ را  کوبیده اند،  آن را به بازار ماهی فروشها تشبیه کرده اند ، خیلی ها گفته اند که اعصاب خواندن بخش نظرات را ندارند. خیلی ها خواسته اند که کامنت ها را تاییدی کنیم. من همه ی این دوستان را درک می کنم اما در عین حال می خواهم توجه شما را به این نکته جلب کنم که ما تنها وبلاگی هستیم که بخش نظرات مان به اندازه ی خود وبلاگ مورد توجه است !این دستاورد کمی نیست و همه اش هم کار خودتان است، دم همه ی شما گرم

***

می گویند «شخصیت » هر آدم آن چیزی است که هست، وقتی که هیچ کس نگاهش نمی کند. همه ی ما وقتی نگاهمان می کنند مودبیم ، درست می نشینیم و سعی می کنیم با صدای بلند آروغ نزنیم . اما شخصیت اصلی ما وقتی عیان می شود که در یک اطاق تنهاییم ؛ یا کسی ما را نمی شناسد. آن موقع چقدر مودبیم؟ آیا دست توی دماغمان می کنیم  یا نه ؟آن شخصیت اصلی ماست. نت از این جهت جای خوبی است. چون هویتی در کار نیست و ما مستقیم  با شخصیت هم رو در رو می شویم. از این جهت بخش کامنت های این وبلاگ می تواند مرجع مناسبی برای درک متوسط شخصیت جامعه » با سواد» باشد. این بدون بودن شما میسر نبود، پس دم همه ی شما گرم.

***

خیلی ها از کامنت دونی ما دل خوشی ندارند.استدلالشان این است که وای به حال مردم ما وقتی قشر تحصیلکرده مان این هستند. آخر کامنت دونی گاهی مثل زیر گذر بازارچه می شود و فحش و فضیحت  و عربده کشی می شود. من با این دوستان موافق نیستم. آمار علم خوبی است. از یک میلیون و هفتصدهزار هیت و بیش از هشت هزار صفحه کامنت چند درصد مشکل داشته اند؟ از این همه مخاطبی که اینجا نوشته اند من شاید به جرات  به جز سه یا چهار نفر هیچ غرض و مرضی در کسی ندیدم . واقعا سه یا چها ر نقر در یک چنین جامعه ی بزرگی عدد زیادی نیست. مشکل اینجاست که توی یک اتوبان هزار نفر درست رانندگی می کنند و کافی است دو نفر لایی بکشند و تصادف شود و همه ی آن هزار نفر توی ترافیک گیر کنند.همیشه آنهایی که مشکل سازند بیشتر به چشم می ایند  در حالیکه  آنها در اقلیت ند.هرگز اجازه ندهید اقلیتی اندک دید شما را نسبت به اکثریت انسانهای خوبی که از کنار ما می گذرند خراب کنند. مطمئنم شما با علم آمار آشنا هستید.پس دم همه ی شما گرم.

***

در پایان، توصیه می کنم هرکس که اعصاب  ندارد وارد حواشی این وبلاگ شود از روی کامنت ها بگذرد. شخصا اما کامنت دونی این وبلاگ را بسیار ارزشمند می دانم. چرا که جایی است برای مشاهده ی بی واسطه ی رفتارهای یک طبقه از اجتماع مان، برشی است از جامعه، آیینه ای است در برابر ایینه  ما. دروغ گویی هایمان، حسادت هایمان، بی فرهنگی و زود رنجی و چاقو کشی هایمان، عادت های ناپسندمان، تهمت زدن و رنگ عوض کردن و هوچی گری هایمان،  محبت و دوستی و رفاقت هایمان، شعور و معرفت و صفایمان ، همه ی آن چیزی که ما ایرانی ها هستیم را در این کامنت دونی می توان  مشاهده کرد. از همه مهم ترخودمان را وقتی هیچ کس ما را نمی بیند، اینجا می بینیم. راستی ما چقدر انسانیم؟ چقدر به حقیقت خود پابندیم؟ ما وقتی هیچ کس مارا نمی شناسد چقدر به اصول ادب و انسانیت وفاداریم؟ ما چقدر لیاقت گفتگو کردن و ظرفیت پذیرش نقد شدن داریم و …و… . و این فرصت بی نظیری است اگر بخواهیم رفتارهای یک نسل را ببینیم و بیاموزیم.این فرصت را  نه ما به شما که شما به ما هدیه داده اید ؛  پس دم همه ی شما گرم