مقدمه و تعریف:
کس . [ ک ُ ] (اِ) شرمگاه زن . موضع جماع زنان که عربان فرج خوانند. (برهان ). شرم زن . (منتهی الارب ). فرج زن . (ناظم الاطباء) (دهار) (آنندراج ). موضع جماع در زنان . چوز. نس
متن:
شاید هیچ لغتی در زبانهای مختلف به اندازه ی کلمه ی کس زشت و ناهنجار محسوب نشود. این قضیه تنها منحصر به فرهنگ ایران نیست. حتی در زبان انگلیسی هم کلمه ی معادل کس CUNT یکی از زشت ترین کلمه های ممکن به شمار می رود و معادلی که برای آن به کار می رود PUSSY اصلا به هیچ وجه به معنای کس نیست و به هر چیز نرمی گفته می شود
اما چرا کس انقدر کلمه ی زشتی محسوب می شود؟ چرا گفتن و نوشتن و نام بردن و نشان دادن کس یکی از بزرگ ترین تابوها ست؟ مسلما وقتی کلمه ای به این حد دچار سانسور شود به طبع آن هرگونه بحث و کنکاش در مورد آن هم به شدت با محدودیت مواجه خواهد شد ، مثلا شما نمی توانید در مورد سیب مقاله ی تحلیلی بنویسید اگر استفاده از کلمه ی سیب حرکتی بی نهایت زشت محسوب شود و هر وقت شما کلمه ی سیب را بر زبان می آورید همه زبانشان را گاز بگیرند و یا اگر بخواهید عکس یک سیب سرخ را در مقاله تان بگذارید مجبور شوید که آن را با نوار چسب بپوشانید. مسلما چنین محدودیت هایی باعث می شود شماحتی بطور ناخود آگاه ترجیح بدهید به سیب فکر نکنید چه برسد به اینکه بخواهید در موردش بنویسید
. مسلما الان با خودتان فکر می کنید که سیب چه ربطی به کس دارد. برای پاسخ به این سوال باید به خیلی عقب برگردیم. به خیلی عقب… به روزی که حوا سیب را به آدم تعارف کرد. اگر چه من و شما در آن روز نبودیم ولی می توانید از آقای جنتی بپرسید. در سفر آفربینش هم آمده است که خداوند آدم و حوا را برهنه آفرید.از همین جا می شود فهمید که خداوند لا اقل در آن زمانها مشکلی با برهنگی نداشت.همانطور که همه می دانیم حوا سیب را که میوه ی درخت دانش بود به آدم تعارف می کند، وقتی آن دو سیب را می خورند به خوب و بد آگاه می شوند و اولین کاری که می کنند این است که متوجه می شوند که عریانند و فی الفور خود را با برگ درخت مو می پوشانند. در واقع از همین خدا می فهمد که آنها نافرمانی کرده اند و آنها را از بهشت می راند. البته تا اینجای داستان برای همه ی ما آشناست. اما هیچ وقت از خود پرسیده اید چه چیزی باعث شد که آدم و حوا زشت ترین اندام خود را اندام تناسلی شان بدانند؟ چرا مثلا برگ مو را جلوی دماغشان نگرفتند؟ چه چیز زشتی در اندام تناسلی وجود داشت ؟ اینکه وسیله ی لذت است؟ اینکه وسیله ی ادامه ی حیات و زایش و بقای آدمی بر روی زمین است؟ اگر الت تناسلی زشت بود اصلا چرا خدا آن را آفرید؟ نمی توانست آدمها را هم شکل گیاهان طراحی کند که با گرده افشانی تولید مثل می کنند؟
پاسخ این سوالها را به شما واگذار می کنم و از چند هزار سال جلوتر شروع می کنم. از زمانی که نواده های آدم و حوا در روی زمین پراکنده شده اند، انسان از عصر توحش عبور کرده است، مفاهیم و مذاهب شکل گرفته اند و دنیا شکل کنونی و مرد سالارانه اش را گرفته است. همه ی پیامبران مرد هستند، ادیان را آنها می نویسند، هنرمندان و ادبیان و فیلسوفان مرد هستند، جنگاوران و سیاست مداران و صاحبان قدرت که اخلاق را می نویسند مرد هستند . تعجب آور نیست که هنوز کس یکی از زشت ترین مفاهیم دربیشتر فرهنگ ها و ادیان محسوب می شود. در اسلام آمده که نگاه کردن مرد به فرج زن تنها به قصد لذت مباح است و در غیر آن مکروه است. زشت ترین معصیت ها در حدیث » به نگاه کردن به فرج مادر خود» تشبیه می شود. عورت باید پوشانده شود و در حدیث می آید که کل بدن زن عورت اوست. نه تنها کس که حمل کننده ی کس در حجاب می رود و بقا و ثبات و امنیت جامعه بدینسان تضمین می شود.کس چیزی است که نه تنها نوشتن در مورد آن بلکه نگاه کردن به آن هم حرام است و حتی در خلوت مجازات سنگینی دار د چه برسد به دوست داشتن و نوازش کردن آن . کس که دریچه ای است مقدس که هر انسانی برای اولین بار از آن به دنیا سلام کرده است خوار شمرده می شود تا زنهایی شرمنده تربیت شوند که از آنچه میان پای خود حمل می کنند احساس حقارت کنند چه رسد به آنکه آن را به نمایش بگذارند و یا از آن لذتی طلب کنند. زنانی که حتی از برهنه شدن دربرابر پزشک می هراسند، تا بهنگام عشق ورزی دست پاچه زیر لحاف بخزند و چراغ را خاموش کنند و لب بگزنند تمجید و تکریم می شوند چون این زنها با سکوت و شرم قابل کنترل خواهند بود و جامعه ی مردسالار و دینی را بیشتر و بیشتر تقویت می کنند. اما دود این نگرش حتی به چشم مردان هم می رود. زنانی ترسیده و سرد مزاج و پر از حقارت کمترین نصیب مردان از این رهگذر است، مردان میان زنان نجیب و فاحشه ها سرگردان می مانند. زنان میان مادر بودن و نجیب بودن و یا آزاد بودن مجبور به انتخاب می شوند. کس تبدیل به هیولایی می شود مرموز و عمیق که همه چیز را می بلعد. کس باید به هر قیمتی پوشانده شود و در پستوی خانه نهان شود .هر کس این قانون را زیر پا بگذارد خشم جامعه ی مرد سالار را بر خواهد انگیخت و با مجازات سنگینی رو به رو خواهد شد و اینگونه است که عالیه ، وبلاگ نویس مصری تهدید به مرگ می شود.
موخره:
مدتها بود می خواستم در مورد کس بنویسم اما دست و دلم می لرزید چون نوشتن در مورد کس ممکن است با کس گفتن اشتباه گرفته شود و در جامعه ای که حتی بر زبان راندن کلمه ی کس بار سنگینی از وقاحت و ممنوعیت را بر دوش می کشد نوشتن در مورد کس کار آسانی نیست. از طرف دیگر نمی خواستم اعتبار این وبلاگ را با نوشته ای که قطعا به مذاق عده ی زیادی خوش نخواهد آمد زیر سوال ببرم برای همین این نوشته به تاخیر افتاد. شاید اگر دختری از مصر عکس برهنه اش را در وبلاگش به نمایش نمی گذاشت هرگز این شهامت را پیدا نمی کردم که این مطلب را بنویسم، اما شهامت این دختر بیست ساله ی مصری مرا هم به فکر وا داشت. بله…همانگونه که ترس مسری است، شهامت هم می تواند مسری باشد.
آقای روشنفکر گفت:
من که عاشق کسم…به قول آل تنها چیزی که ارزش داره در موردش صحبت کنی کسه
prince گفت:
بعله!
از این اسم منوری هم که انتخاب کرده اید، پیداست.
راستی، چطوری برادر؟
آتئیست گفت:
+++
مرسی
آرش گفت:
میخواستی مطلبی رو بگی اما یک چیز دیگه رو گفتی که اصلا ارزش پرداختن نداشته ؛ یعنی نفهمیدی چطوری بگی ؛ اگر بخوام به نوشتت پاسخ بدم باید بگم برخی کلمات هستند(در هر زبان و ادبیاتی ) که از اونها در محاورات رسمی و مودبانه استفاده نمیشه و از کلمات دیگری با همون معنا استفاده میشه.
برای مثال خدمتت عرض کنم اگر شما برای اولین بار با یک آقایی رفتید رستوران ؛ و اون آقا به شما بگه من میرم برینم ؛ بعدشم هم با حال نا خوش از توالت بیاد بیرون و بگه من سنگ کلیه دارم وقتی میشاشم ؛ کیرم می سوزه؛ خود شما در جا محل رو ترک خواهی کرد؛ چون انتظار داری باهات مودبانه صحبت کنه و از الفاظ جایگزین استفاده کنه …. حالا بیا یه پست در مورد عن کردن و ریدن و دفع و…. بنویس.
در ضمن به هیچ وجه این نوشته مبتذل و بی ارزش رو با کاری که وبلاگنویس مصری کرده مقایسه نکن.
نوشته شما بسیار سطحی و کوچه بازاری است بدون هیچ تاثیری بر روندهای جاری و بدون نشانه ای از اعتراض به وضعیتی و بدون هیچگاه خواستگاهی. لطفا لطفا لطفا ارزش کار دیگران رو با توهمات خودتون کم نکنید.
rahgozar گفت:
+++
از قیاسش خنده آمد خلق را ……………….. کو چو خود پنداشت صاحب دلق را
کار پاکان را قیاس از خود مگیر ……………….. گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر
نسوان گفت:
من فکر نمی کنم هدف اسکارلت مقایسه ی کار آن دختر با این نوشته باشد. در واقع همه می دانیم که کار آن دختر ( برهنگی) برای رساندن پیامی برای جامعه جهانی بوده است که در نوع خود پیامی انسانی و ضد تحجر و دین اسلام است.
اسکارلت از دیدگاهی دیگر به مقوله ی زن و اندام جنسی او اشاره کرده . شاید به نظر من از یک پله عقب تر… که اصلا چرا باید عریان شدن یک زن چنین جنجالی به پا کنه؟
من ناچار دیدم که این توضیح را اینجا برای شما بگذارم چون هر دوتاییتون از مخاطبان مورد علاقه ی من هستید و چون من این مطلب رو انتشار دادم تا 50% پاسخگوی نشرش هم باشم!!
و/
rahgozar گفت:
ویولتا، خط باریکی هست میان تابو شکنی و روشنفکری با وقاحت. همانطور که خط باریکی هست میان مذهبِ انسانی و انسان مذهبی.
در برسی کرامت والای زن نیازی به پرده دری نیست که از گذشته تا به حال تمام الهههای آب و آفتاب، عشق و زیبایی، ماه و افسونگری همه و همه به شکل مونث تصویر شده اند.
روابط جنسی میان مردمان خصوصیترین و شخصیترینِ «ترینهای» انسان هست، و ناچارا ابزار این عشق ورزیها هم در دایره روابط خصوصی انسان هاست.
به عنوان مثال من مطمئن هستم که در عالم پزشکی هم از مهبل تحت عنوان کس یاد نمیشه، یا از آلت مرد تحت عنوان ک*ی*ر
متوجه منظور نویسنده از مطلبی که نوشته هستم، اما با شیوه بیان مبتذل آن موافق نیستم.
بهترین تفسیرِ این قضیه رو خودت تو پست من فقط ویولتا هستم کردی، انجأی که میگی مثل اینکه برهنه در اتاقکی شیشهای جلوی پدر هستی، بعضی از چیزها فطری هستند غیر اکتسابی،
نسوان گفت:
…. می دونی من خودم آدم شرمنده ای هستم. من حتی یک بار جلوی خواهر خودم هم برهنه نشدم. حتما توی استرالیا استخر رفتی..اینجا توی رختکن پرده نیست. من وقتی زنها لخت می شوند از شرم به خودم می پیچم.. نمی دونی چقدر برای من در آوردن مایو اونم جلوی چند تا زنی که حتی نمی شناسم سخته، یکجور کابوسه…. من نمی دونم که برای مردها هم اینجوریه یا نه.. اما یک چیزی رو می دونم.. اونم اینه که اینها یک مشت قرارداده ساخته ی آدمهاست.فطری نیست! برای اینکه هیچ جونور دیگه ای لباس نمی پوشه.
یک چیزی اینجا هست – عین یک جور توطیه- که آدمها با آدم بودن خودشون راحت نباشن.
نمی دونم تو تا حالا پلاژ لختی ها رفتی؟ من نرفتم. حتی از تصورش هم شرمم میشه.. اما میخوام برم.همونجوری که میخوام اسکای دایوینگ برم یا با بقیه ترسهام مقابله کنم. برای اینکه اون مرز باریکی که تو میگی رو بشکنم.
این نوشته لا قل به دل من نشست.. شاید چون خودم شهامت نوشتنش رو نداشتم.
آرش گفت:
@ ویولتا
اولا شما بیش از 50% مسئولی (حداقل 50% + یک سهام مدیریتی).
ثانیا ؛ یک چیز مهمی که میخوام بگم اینه که یکی از دلایل و علتهای وضعیت امروز جامعه و کشور ما اینه که درطول تاریخ ، افراد و گروههای زیادی در این کشور چیزهایی رو به جای چیزهای دیگه به ما قالب کردن ؛ آخوند رو جای روشنفکر و فیلسوف ؛ دیکتاتوری رو جای آزادی ؛ ابتذال رو جای فرهنگ و… خلاصه اینکه مدام گنجشک رو رنگ کردن و جای قناری به ما ملت انداختن ؛ باید حواسمون جمع باشه که دیگه از این کلاهها سرمون نره و این میسر نیست مگر اینکه هر کسی خودش این مسئولیت رو بپذیره و در اون جایی که قدرتش رو داره با این پدیده مبارزه کنه.
نباید اجازه بدیم یک نوشته سطحی و یا یک حرکت بی ارزش رو جای تابو شکنی به ما قالب کنن.واکنش خیلی از خواننده های شما به این نوشته همینطوره که براشون حکم تابو شکنی داره ؛ یعنی شما بر خلاف اون شعاری که در جهت آگاهی دادن سر میدید ؛ دارید سلیقه خواننده هاتون رو تقلیل میدید و چیزی رو جای چیز دیگه بهشون قالب می کنید.(البته نمی گم که این کار عمدی است).
باید این توضیح رو بدید به خواننده ها که نوشتن یک متن و یا انجام هر عملی که خارج از پروتکلهای رایج اجتماعی باشه ؛ الزما به معنای تابو شکنی نیست.
اگر امروز این کار رو نکنید ؛ ممکنه اگر روزی مردم به شما بگن که نماینده خدا روی زمین هستید؛ شما هم باور کنید.
rahgozar گفت:
این چیزی که تو گفتی اسمش شرمندگی نیست.حجب است، حیا است.خیلی ساده است فهمش، هیچوقت به مهمان عزیزی که به خانه ات آماده نمیگی بتمرگ، میگی بفرمائید.دو لغت هم معنی اما با بارهای مثبت و منفی، نام بردن از آلت جنسی هم به همین منوال است، گاهاً با بار منفی که فحش اطلاق میشود و گاهاً با بار مثبت که در دایره اخلاقیات و روابط اجتماعی قرار میگیرد
مرزها هست و از دید من باید هم باشه، اما مشکل اینجاست که ما مرز هارو باهم قاطی کردیم، حریم هارو. باز هم میگم تابو شکنی با حرمت شکنی، شرمندگی با وقاحت متفاوت هستند.
در رابطه با اینکه میخای چهار چوب هارو تو زندگیت بشکنی، حرفی ندارم که بگم، بعضی از چیزارو باید تجربه کرد.
ناشناس گفت:
موافقم !
me گفت:
خب به سلامتی !!!
شاگرد 20 ساله ات- ان امین معشوق ات یا برده حرامسرات-
بهت کس داده
که اینقدر ذوق کردی که این مطلب رو نوشتی!!!
نووش جانت!!!
زهر بشه تو گلوی جفتتون
دیگه زر اضافه زدن نداره که دیو.ث
برو دم اش ر و ببین که یه بار دیگه ام بهت بده که ازین روانیت ات دست برداری و عقده های سیر نشده ات رو با تجاوز به دیگران سیراب نکنی
روانی دیوث هرزه
prince گفت:
jترجمه و توضیح:
ترول ( در انگلیسی: troll ) به معنی به دام انداختن، ماهی گرفتن، فریفتن یا طعمه قرار دادن است . در گفتمان محاورهٔ اینترنت اصطلاحاً به افرادی گفته میشود که سعی در جلب نظر و ایجاد تشنج با بیان مطالب محرک و توهینآمیز میکنند. ترول معمولاً پیامهایی ارسال میکند که در پاسخ به پرسشی عادی و یا به طور فیالبداهه حاوی مطالبی ناراحتکننده یا توهینآمیز است. در حالی که در یک جمع اینترنتی کاربرانی با حسن نیت بحثی را دنبال میکنند، کابران ترول به کار خود مشغولند.
masareza1380 گفت:
ازاینکه بالاخره جرات شکستن یکی ازاین تابوهای مذهب ساخته که صدمات زیادی را برذهنیات فردی واجتماعی بویژه درجوامع مذهب زده ما بوجودآورده را یافته ایدبشما تبریک میگویم وخیلی خوشحال شدم
اشکان گفت:
هاشم به حشم گفت که کس بهر چه کار است؟
-گفت، آبشو بگیر قرقره کن رب انار است.
-گفت پشم دورش بهر چه کار است؟
-گفت کلاه بباف زمستان به کار است.
از منظومه کس و کسخور، دفتر هشتم،به قلم میرزا حشر الدوله شهوتستانی
lili گفت:
ساختار شکنی شکستن تابوها نوشتن به سبک نوع و شجاعانه آفرین عالی بود
marmooz گفت:
قبل از شما یکی از وبلاگ نویسان زن مطلبی نوشته بود به اسم کس پنهان من که خیلی هم سر روصدا کرد.
موضوع اینه که خود نوشتن این کلمه و تابو شکنی هیچ ربطی به زن و زنانگی نداره.
به همون اندازه که کلمه کس تابو هست کلمه کیر هم تابوئه پس اونجوری که شما تابو بودن این کلمه رو به جامعه مرد سالار نسبت داده بودی مشخصا درست نیست و مثلا من اگر خیلی ادعای مردونگیم بشه نمی تونم یه مطلب درباره آلت تناسلیم بنویسم و ربطش بدم به حقوق پایمال شده مردان در طول تاریخ.
به هر حال من خودم تابو شکنی رو دوست دارم ولی بهتر اینه که قبل از نوشتن یه مطلب شما درست فکر کنی و ببینی واقعا چی می خوای بگی.
یعنی خودت یه لحطه به فکرت نرسید که همونطور که کس کلمه ممنوع است کیر هم هست؟!!
razmin گفت:
ممنوعيت کس کمي بيشتر از کيره! کافيه تصور کني دختر بچه
اي لخت تو خونه راه بره.از همه طرف توبيخ ميشه.اما اگه
يه پسري لخت راه بره شايد قربان صدقه اي هم از مادرش
دريافت کنه
اصخر گفت:
«به همون اندازه که کلمه کس تابو هست کلمه کیر هم تابوئه»
کی گفته؟!
mee گفت:
خب به سلامتی !!!
شاگرد 20 ساله ات- ان امین معشوق ات یا برده حرامسرات-
بهت کس داده
که اینقدر ذوق کردی که این مطلب رو نوشتی!!!
نووش جانت!!!
زهر بشه تو گلوی جفتتون
دیگه زر اضافه زدن نداره که دیو.ث
برو دم اش ر و ببین که یه بار دیگه ام بهت بده که ازین روانیت ات دست برداری و عقده های سیر نشده ات رو با تجاوز به دیگران سیراب نکنی
روانی دیوث هرزه
……
prince گفت:
«…….. … … ………….. …… ……………
…. ….. ….. ……………………………………
روانی دیوث هرزه»
خوشوقتم.
اسم من هم پرینس هست.
لی لی خنگه گفت:
پرینس، خوشم اومد دیوث رو درست نوشتی! چون حتی فحش هم باید درست نوشته و خونده بشه که با معنایی اش رو منتقل کنه! Like
خرزهره گفت:
حق انسان بر بدن خود از حقوقی است که در بسته ترین سیستمها هم به سختی قابل انکار و کنترل است برای همین استفاده از بدن برای اعتراض سابقه طولانی دارذ مثل هی پی ها.
به نظرم ارزش اعتراض ایشون هم طراز عمل جوانهایی است که برای اعتراض به سیستم سیگار می کشند. بیشتر برای عصبانی کردن مخاطب سنت گراست تا حامل اندیشه.
تا انجا هم که من اطلاع دارم کسانی که معتقدند باید عقاید مخاطب به چالش جدی گرفته بشه – مثل سورآلیست ها – از چنین روشهایی استفاده نکرده اند.
درختچه گفت:
در ادامه صحبت شما، پیشنهاد می کنم دوستان نگاهی به نوشته خانم شکوه میرزادگی با عنوان «برهنگی، پورنوگرافی یا آزادیخواهی» بیندازند، تحلیل جالبی است درمورد کاری که این خانم مصری انجام داده.
مسعود جمشیدی گفت:
البته نقض غرضی نهفته در کار نویسنده پیداست چرا که این سختگیری در مورد آلت مردانه و ارگانهای دفعی انسان به صورت تاریخی وجود داره ربط دادن ان به مردسالاری نوعی جوزدگیه به علاوه اینکه تاریخ دوره های مختلفی داشته مثل زن سالاری و مادرسالاری
امید 5 گفت:
فوق العاده سطحی و بی معنا نوشته شده بود. اول همانطور که دوستی در بالا گفته بعضی از کلمات در زبان بر اساس برخی دلایل خاص دارای بار منفی شدند مثال این کلمات مثل : ریدن= قضای حاجت و گه= مدفدع و کس= مهبل و صدها نوع دیگر. حالا شما اگه میخوای در مورد کس تحقیق کنی!!! خوب از کلمه مهبل و یا Vagina و یا کلیتوریس معمولا در این موارد استفاده میشه. صرف استفاده از کلمه کس دلیل بر این نمی شه که دنیا مرد سالارانه است!!!! و زنان نمیتوانند تحقیق کنند. اگر هم منظورت از تحقیق فقط برای خود کلمه «کس» است، خوب کسی که جلویت را نگرفته ، بفرما این گوی و میدان برو شروع کن به تحقیق. اول شروع به تحقیق بکن بعدش شروع کن به سر مردها نق نق زدن.
راستی چرا خیلی از زنها عرضه انجام هیچ کاری را ندارند و فقط بلدند به سر مردها نق نق بزنند؟
ثانیاً داستان آدم و حوا یک داستان است و ربطی به این ندارد که چرا شرمگاه باید پوشانده شود. دلیل پوشاندن شرمگاه (که ریشه ای دیرینه دارد) برای جلوگیری از تولد بچه های ناخواسته و جلوگیری از افزایش بیماریهای جنسی است. به عنوان یک زن خودت باید خوب بدانی که اگر دهانه مهبل خوب پوشانیده نشود و انسان در محیط کثیفی زندگی بکند میکروبها به آن تو وارد شده و فضای گرم و مرطوب داخل مهبل بهترین مکان برای رشد میکروب است. همین مسئله هم برای برای سوراخ مقعد است. خانم دکتر !!! یعنی تو عقلت به این هم قد نداد؟
دلیل دیگه هم چرا دنیا همه کارهای مهمش افتاده است دست مردها باید بگم که متاسفانه زنان اصلا اهل کار کردن و مسئولیت پذیری نیستند. زنان معمولا دوست دارند که به گردن یک مرد بدبخت آویزان شده و طرف مربوطه به سر کار برود و نان و روغن و برنج به منزل بیاورد و خانم مربوطه هم همش جلوی مبل سریال تلویزیون ببیند و یا با تلفن حرف بزند.
شما چند تا شرکت بزرگ و قابل اهمیت سراغ دارید که به وسیله زنان درست شده باشند؟ چند تا اختراع و یا معادله ریاضی سراغ دارید که زنان کاشف آن بوده اند. من بر حسب تجربه فهمیده ام که شما نمی توانید مدیریتهای کلان را به دست زنان بسپارید چون از عهده آنان بر نمی آیند.
البته قابل به ذکر است که درصد بسیار کوچکی از زنان قادر به انجام کارهای خیلی بزرگ هستند و ان کارها را هم خیلی بهتر از مردان انجام میدهند ولی همانطور که در بالا گفتم از لحاظ نسبت آماری تعداد زنانی که قادر به انجام وظیفه های کلان و مسئولیت پذیر باشند بسیار درصد کمی است.
prince گفت:
توضیح:
ترول ( در انگلیسی: troll ) به معنی به دام انداختن، ماهی گرفتن، فریفتن یا طعمه قرار دادن است . در گفتمان محاورهٔ اینترنت اصطلاحاً به افرادی گفته میشود که سعی در جلب نظر و ایجاد تشنج با بیان مطالب محرک و توهینآمیز میکنند. ترول معمولاً پیامهایی ارسال میکند که در پاسخ به پرسشی عادی و یا به طور فیالبداهه حاوی مطالبی ناراحتکننده یا توهینآمیز است. در حالی که در یک جمع اینترنتی کاربرانی با حسن نیت بحثی را دنبال میکنند، کابران ترول به کار خود مشغولند
(شرمنده امید خان ولی، این مطلب در مورد *س گفتن نیست که شما هم بخوای حواشی ان *س بگی.)
نسوان گفت:
شازده عزیزم…
امیدوارم مخالفت این حقیر را ببخشی… اما امید پنجم ترول نیست. ایشان اگرچه مقبول نظر من هم نیست و لحن شعارگونه اش را دوست ندارم اما ترول هم محسوبش نمی کنم. امید پنج برای من در نهایی ترین شکلش تداعی کلمه ی عمه بلقیس است.ما که بی انصاف نیستیم… هستیم؟
و/
؟ گفت:
خفه شو محسن دیوث عوضی کس کش– امید پنج خودتی نجاست حرامزاده ی کونی
! گفت:
شما خودتو ناراحت نکن پرنس عزیز ، منظورش «آقای دکتر محسن محمدی ،ساکن دوبی » نویسنده و گرداننده این وبلاگ است که به نامهای مختلف زنانه مطلب مینویسد .
prince گفت:
ای خدااااااااااااااا!
باز این ویولا دچار از خود بیگانگی، خود حقیر بینی مضاعف و تشکیک در ماهیت خودش شد.
ببین ویولا، این ارگانیسمی که هر دو مون باندازه کافی ازش هنر و شعبده دیدیم،
ایا تا بحال، با این سناریوی تهوع اور سانسورچی، کاربران تازه وارد رو بدبین نکرده؟
چند بار باید بهت توهین کنه تا خودت راضی شی؟ دِ اخه دختر،توهین که فقط فحش ناموس نیست که!
ایا با این کاراکترهای من دراوردی رقت انگیزش ، درینجا کنگره ها برگزار نکرده؟ ساکنان اندرونی رو بازی نداده؟ (حالا دلقک بازیهاش به جهنم!)
ایا این ایپالسهای اپیزودیک فحش الوده رکیک، کار این فرد نیست و کار غیر است؟ (غیر ازین که دیگه رسما باید اندرونی رو دیوونه خونه اعلام بکنیم).ببینم اخیرا کی بهت گفته بود که که خودت رو خلاص کنیو بپری بهتره که به سود خیمه اسلام هم هست؟!
اصلا خودت بگو، صرفنظر از بحث و رو کم کنی و تواین مایه ها، خدا وکیلی اخه این کجاش به ترول نمی خوره؟ ها؟
prince گفت:
پ.ن.: «محسن» دیگه کدوم خری بود؟
نسوان گفت:
امید پنج مداوما ای پی عوض می کند..بنا بر این من شخصا واقعا هیچ مدرکی بر علیه اش ندارم..
یک جور خصومتی دارد روحش با ما، یک جور نفرت.. ما بگوییم ماست سفید است می گوید سیاه !خیلی هم قاطع می گوید! انگاری همه حقیقت پیش اوست! مدام هم می گوید ما سانسور می کنیم و اذهان عمومی را مشوش می کند.. با آن عنصر معلوم الحال جوات در اندرونی لاو می ترکاند و هی نوشابه برای هم باز می کنند. مداوما می گوید این مکان متعلق به ورد پرس است اما به این قبله قسم اگر سالیانه بیست دلار هم بدهیم و سند این مکان را به نام بزنیم هم در کارش توفیری نمی کند..
اینها را می دانیم شازده.. اما بحثش «اینجا» و زیر» این پست» خارج از بحث یا بقول شما ترول نبود…وگرنه ما کی باشیم که بخوایم رو کم کنیم؟
ريكاور جوات گفت:
اَوَلَندِش اينجانب معلوم الحال نيستم ، شناسنامه دارتر از خيلي از اينا هستم كه معلوم الحال هستند
دومندش به عاليجناب پرينس ميخوام عرض كنم : دست از اين عداوت كور و تملق بي مزد بردار.
اميد آقاي عزيز به درستي و به جا اشاره كردند به تنبلي تاريخي و تنپروي زنانه كه متاسفانه در جامعه ي ايراني نمود بيشتري داره.
زنان اصولا در راستاي فقدان زور و بازو از عهد پارينه سنگي تا به امروز كه يك جور نابرابري فيزيولوژيكي هست به مرور زمان به تنبلي و سوار شدن برگرده ي مرد عادت كردند و در مقابل مردان نيز بابت اين سواري و كولي دادن رانت خواه و نماميت طلب شدند. اين مطلب خيلي مبهم و غامض نبود كه اين شازده ي بي تاج و تختمون مدام آشفته ميشه و ترول مرول راه ميندازه .
****
راستي …، نوشته ي بانوي سكس نويس اسكارلت در اين باب بود كه كُس تنها كُس است و از آن براي دشنام استفاده نكنيد
بنابراين فرموده ي شما
«این مطلب در مورد *س گفتن نیست که شما هم بخوای حواشی ان *س بگی» احتمالا نوشته تان مصداق بارز و آشكاري بر مثالِ معروف «كير در كلام بودن آن والا مقام كاخ نشين بود»
ولله ولي توفيق و الاجمعين المسلمين
جوکر گفت:
اینقدر خوشم با یه مطلب ساده ،اونم خالی از هرگونه بار اروتیک و جنسی اینجوری رگ غیرت مردان غیور سرزمینم بر افراشته میشه ،خدا میدونه با دیدن یه کلمه دو حرفی ذهنتون تا کجا ها که نرفت و چه ها که بر شما نگذشت ،اصلآ ما تنبل و تن پرور چند تاتون هستین که میتونین یه زن رو به عنوان یه ی همکار و هم پایه تحمل کنین میدونین یه زن ،هرجای دنیا چند برابر ی مرد باید تلاش کنه که تو محیط رسمی توانائی هاش دیده بشه ،جدای جنسیتش ؟اینکه دنیا مردونست رو نزارین به پای توانائی و ساخت کوشیتون بزارین به پای جاه طلبی و خودخاهیتون و عدم توانائی نگاه کردن به آدمها با صرف نظر از جنسیتشون ،شما دلاوران سخت کوش کی میخاین ازمغز تونو از پایین تنه به بالا تنه منتقل کنین ؟!!تا کی میخواین از هر جائی برای فحاشی و خالی کردنه عقدهاتون استفاده کنین ؟
شین شین گفت:
دلیل دیگه هم چرا دنیا همه کارهای مهمش افتاده است دست مردها باید بگم که متاسفانه زنان اصلا اهل کار کردن و مسئولیت پذیری نیستند. زنان معمولا دوست دارند که به گردن یک مرد بدبخت آویزان شده و طرف مربوطه به سر کار برود و نان و روغن و برنج به منزل بیاورد و خانم مربوطه هم همش جلوی مبل سریال تلویزیون ببیند و یا با تلفن حرف بزند.
چی میگی؟ خوبی؟؟؟؟؟؟؟ شما بر حسب تجربه فهمیدید؟ تجربه شما ممکنه برای خودتون خیلی ارزشمند باشه ولی اگه پایه چنین قضاوتهای سطحی و کینه توزانه ای هست یقیناً هیچ ارزش واقعی نداره. من واقعاً بهتون پیشنهاد میکنم بدون تعصب به اطرافتون نگاه کنید. شکر خدا از کره مریخ نیومدید و حتماً از تاریخ جوامع بشری هم تا حدودی خبر دارید
روحِ سرگردانِ جوات گفت:
شما ،ويولتا و لوليتا شايد از صبح تا شب اهل كار كردن باشيد
شايد پژوهشگر مهندس پزشك و مدير برنامه هاي ناسا باشيد
اما به نظرتون با يك گل بهار ميشه؟!
خيل عظيم زنان خانه دار نشانه ي اينه كه خانم ها مايل نيستند به صورت مستقيم مسئوليت مالي رو به عهده بگيرند. . . ، شما بايد كار كردن تفريحي يا كار كردن نيمه وقت براي كمك هزينه و يا همون كمك خرج بودن رو از مسئوليت پذيري جدا كنيد. و همچنين مسئوليت پذيري هاي اجباري مثل طلاق يا فوت والدين . . . شما در هر بحث و گفتگو به صورت عام بايد اكثريت جامعه ي آماري مورد بحث رو در نظر بگيريد . و نه اينكه با نگاه به اقليت انگشت شمار حكم ماكزيمم يا حداكثري صادر كنيد.
مسير رسيدن به خواسته ها راهي سخت و صعب العبوره، تنپروي تاريخي زنان باعث شده كه حتي خانم هاي منورالفكر و امروزي مثل شما مسئوليت زنانگي رو در مقابل استيفاي حقوقشون به عهده نگيرند.
واژه «آويزون شدن» شايد خوشايند خانم ها نباشه. اما پاك كردن مسئله نيز كمكي به حل مسئله نخواهد كرد.
«ببخشيد مثل قاشق نشسته دخالت كردم»
شین شین گفت:
جوات جان قبول داری که هزران ساله که آقایون به خانمها مسلط شدن. کمتر از چند دهه ست که خانمها اوضاع رو به دست گرفتن برای حق وحقوقشون جنگیدن و کمی استقلالشون رو به دست آوردن. من نمیدونم چرا داریم سر واضحات و اینکه آقایون دوست دارن کنترل همه چیز رو در دست داشته باشن بحث میکنیم. این جامعه ست که زنها رو وابسته بار میاره . ریشه این تربیت در چند ده سال و چند صد سال گذشته نیست که خیلی ریشه دارتر از این حرفاست. البته قبول دارم که خیلیها تنبلی رو دوست دارن ولی قبول ندارم که خانه دار بودن بسیاری از خانمها بخاطر تنبلیه. دلیلش اینه که اینطور تربیت شدن. خیلی از آقایون هم این حالت رو ترجیح میدن و بهش دامن میزنن. ولی من معتقدم که نسلهای آتی متفاوت خواهند بود. لازم نیست صورت مسئله رو پاک کنیم. مستقل شدن خانمها زمان لازم داره و مادران مستقل امروز فرزندان مستقلی تربیت میکنند بدون شک. فقط کمی زمان لازمه.
در ضمن من نمیفهمم که تو چرا اینقدر از امید 5 دفاع میکنی. یعنی این امید با هر اسمی پیغام بزاره به به چه چه شما آدم رو مطمئن میکنه که امید نوشته.
Sorush گفت:
سروش علام غیب به شما سلام میگفت که هنگامه بلائید
توتم کس (به ضم کاف) را بشکنیدد همزمان به ارتباطی که توتم کس با تابوهای مذهبی داره غافل نباشید
در دوره کانیبالیسم بشر متوحش به خاطری که همدیگر رو از زور گرسنگی نخورند توتم را از قضا همین توتم کس را ساخت که خوب بود اون وقتها والا امروز من وشما وجود نداشتیم
ولی به مرور و با تکامل تمدن رنگ و بوی تابوها عوض شد مقدس شد و به آسمان صعود کرد… خلاصه چیزی که روزگاری مفید به حال بقای جسم آدمیزاد بود امروزه وبال روح و روانش شده تا توحش در قالب مدرن بدون هیچ بهره مفیدی به حال بشر خودشو عرضه بکنه کسی (به کسر کاف) هم بویی نبره
خلاصه شکوندن یک تابو و دو دستی چسبیدن به بقیه اونا طول و عرض این قصه مضحک و غم انگیز رو بیشتر میکنه…
نسوان محترم
فکر کردین به فرض یک زن با باورهای مذهبی توتم کس را بشکنه چه جوریا میشود؟
دور از جون شما تبدیل میشن به مطلقه هایی که بسته به آب و رنگشون از روزی صد تا هشتصد هزار تومان بلکم بیشتر… کاسبن اونا فقط تابوی کس رو شکستن کس دیگه ابدا براشون تابو نیست ولی ماه محرم از عزاداران پروپا قرص آقان
میخوام تاکید کنم به هیچ وجه قصد توهین به زنانی که محترمند و باورهای مذهبی دارند رو ندارم زبانم بریده باد اگه به این قصد بچرخه واقعیتیه که این روزا در سرزمین مقدس ما درجریانه و جریانشم روز به روز بیشتر میشه شاید شماها رفتین فرنگ در جریان نباشید
خاطره گفت:
خوب اینو بگم که در زبان ایتالیایی نه تنها کلمه بدی نیست بلکه به هر چیز زیبا، دلچسب، جذاب، نسبت داده می شه.
بر عکس معادل مذکرش است که در زبان ایتالیایی بسیار بی ادبانه است و هر کسی به زبان نمی آورد.
نسوان گفت:
ببخشید اما داری دو تا کلمه ی کس و کیررا مقایسه می کنی؟
figa ( FICA) and catso?
ارجاعت می دهم به معانی هر دو کلمه.
لی لی خنگه گفت:
@ خاطره: چون ایتالیایی ها عادت دارند خانمها رو زیاد تحویل بگیرند, عاشق این احساسات لطیف و رمانتیکشون هستم!
غزاليات گفت:
مادرم تعریف می کرد از صابخونه ی قدیمی شون اوایل ازدواج ،می گفت خیلی خانواده مذهبی بودن..خانوم به مادرم می گفته:اگر چیز دیدنی بود..خوب خدا می گذاشت رو پیشونی؟!گذاشته اونجا تا بپوشونیش:| شاید تحلیل آدم های اولیه هم چنین تحلیلی بوده باشه!
اتفاقا مدت طولانی ست که دقیقا دارم با این قسمت از خرافات درونم مناظره و بحث می کنم..اینکه چرا اندام ها جنسی من باید دور از دید و حتی دور از دسترس باشه؟
با لذت جنسی و نیاز عقلانی که داره مشکلی ندارم..نه بحثم در مورد تابو بودنشه..چرا برای فحش دادن به هم ..صمیمی بودن..شوخی کردن..از اندام های جنسی مون استفاده می کنیم..حالا با هر اسمی..دستت درد نکنه و سرت درد نکنه رو داریم از بین می بریم و به جاش از جملات امید بخش مثل:سلامت باشید..زنده باشید..شاداب باشید..استفاده می کنیم..حالا نوبت اندام جنسی مون رسیده..یک قسمت خیلی طبیعی و مهم و حیات بخش زندگی مون رو حتی از خودمون پنهان کردیم و حتی در موردش حرف نمی زنیم..و عده ای از ما هم اگر حرف می زنن فقط به خاطر تخلیه جنسی و رفع نیازه..
مرد یا زن هم به نظرم متفاوت نیست..به مرد ها هم سخت گذشته..گرچه به خاطر بهایی که دین بهشون داده و نگاه اجتماعی وسیع تر قدرت ابراز وجود برای آن ها بهتره..اما نهایتا مثل زنها سرکوب شدند..
غزاليات گفت:
مادرم تعریف می کرد از صابخونه ی قدیمی شون اوایل ازدواج ،می گفت خیلی خانواده مذهبی بودن..خانوم به مادرم می گفته:اگر چیز دیدنی بود..خوب خدا می گذاشت رو پیشونی؟!گذاشته اونجا تا بپوشونیش:| شاید تحلیل آدم های اولیه هم چنین تحلیلی بوده باشه!
اتفاقا مدت طولانی ست که دقیقا دارم با این قسمت از خرافات درونم مناظره و بحث می کنم..اینکه چرا اندام ها جنسی من باید دور از دید و حتی دور از دسترس باشه؟
با لذت جنسی و نیاز عقلانی که داره مشکلی ندارم..نه بحثم در مورد تابو بودنشه..چرا برای فحش دادن به هم ..صمیمی بودن..شوخی کردن..از اندام های جنسی مون استفاده می کنیم..حالا با هر اسمی..دستت درد نکنه و سرت درد نکنه رو داریم از بین می بریم و به جاش از جملات امید بخش مثل:سلامت باشید..زنده باشید..شاداب باشید..استفاده می کنیم..حالا نوبت اندام جنسی مون رسیده..یک قسمت خیلی طبیعی و مهم و حیات بخش زندگی مون رو حتی از خودمون پنهان کردیم و حتی در موردش حرف نمی زنیم..و عده ای از ما هم اگر حرف می زنن فقط به خاطر تخلیه جنسی و رفع نیازه..
مرد یا زن هم به نظرم متفاوت نیست..به مرد ها هم سخت گذشته..گرچه به خاطر بهایی که دین بهشون داده و نگاه اجتماعی وسیع تر قدرت ابراز وجود برای آن ها بهتره..اما نهایتا مثل زنها سرکوب شدند..به جای هدایت
سوری گفت:
یه نکته ای که توی کامنت ها برای من جالبه پیشرفتیه که روند این کامنت ها داشته از یک سری هرزگفتنها به هجویات و آلان به بحث های روشنفکرانه رسیده نمی دونم اونا را سانسور می کنید یا نه اما کامنت ها برایم به اندازه نوشته های نسوان باارزشند
خرزهره گفت:
احتمالا دلیلش اینه که نویسندگان از نگارش به سبک فمینیسم ایرونی فاصله گرفتند
امید 5 گفت:
خر زهره جان کاملا با این حرف شما موافق هستم که نویسندگان از نگارش به سبک فمینسسم فارسی فاصله گرفتند. به نظرم دیگه از اون نوشته های » پر حرارت» در دفاع از فمینیسم خبری نیست.
ناشناس گفت:
به نظر من حرکت دختر مصری بسیار زیبا بود ولی این متن شما بسیار بی ارزش بود. مشکلی با به کار بردن کلمه ی کس ندارم. اتفاقا بسیار لذت بردم از این که بالاخره یک نفر به خود این جرات را داد که اینقدر بی پروا این تابو را بشکند. ولی متاسفانه این پست اینقدر بی محتوا و بد نوشته شده بود که ظاهرا فقط می خواسته کس بگوید ولی مفهومی منتقل نکرد.
کاش یک فرد دیگری با فکر این تابو را می شکست که یک ذره وقت می گذاشت و یک مطلب درست می نوشت.
کس ندیده گفت:
پرنس جان , شما دست و پاهات میلرزید وقتی که خواستی بنویسی, حالا که نوشتی لب و لوچه من میلرزه !!
ناشناس گفت:
vaghean ali bood!omidvaram har zani 1 roozi ino befahme ke lezate jensi hagheshe va mitoone mese mardaye dorobaresh az dashtane ozve jensish lezat bebare
محقق گفت:
در این نوشته خودت به نکته جالبی اشاره کردی که از قضا جواب سوالتهم هست.
«انسان از عصر توحش عبور کرده است، مفاهیم و مذاهب شکل گرفته اند و دنیا شکل کنونی و مرد سالارانه اش را گرفته است»
عبور نسان از عصر توحش با یک سری قرارداد به اسم مذهب یا هرچه بوده که بدنبال برابری زندگی اجتماعی و جنسی انسانها بوده است. جدای اینکه این مذهب کجا و بر چه اساسی توسعه یافته نتیجه مشخص است فرهنگ مشترک پدرسالارانه.
من با مفهوم مردسالاری مخالف هستم چون به نظر من ما عصری در حمایت خانواده و پدر به عنوان سمبل آن داشتیم. نشان آن هم اینکه هم مردهای جوان هم زنهای جوان از لذت بردن جنسی از یکدیگر منع شده اندو.. حال اینکه سرپرست خانواده ها بشدت در این زمینه حمایت شده اند.
دلیل آن چیست؟ دلیل آن این است که در عصر توحش بقول شما اتفاقا مردسالاری بیشتر بوده و آن به اینصورت بوده که مردهای قوی اجتماع کل زنها را میبردند و ضعیف تر ها هم باید میمردند. فکر میکنم خود ان زنها هم مشکلی با این قضیه نداشتند. چه اینکه اکنون که یکبار دیگر رقابت جنسی در حال آزاد شدن هست. زنها ترجیح میدهند به سمت بهترین مردها برای رابطه جنسی بروند و از اینکه آن مرد با افراد دیگریهم هست مشکلی احساس نمیکنند.
پس بنابراین اینگونه تابو سازی و شرم سازی برای برقراری عدالت جنسی در جامعه بوده. حال اگر جامعه از این تابو بخواهد عبور کند ولی عقل سلیم را جایگزین آن نکند. یعنی صرفا نگاه او به آزادی نگاهی حق محور و حق به جانب و نه نگاهی انسانی باشد. مطمئن باشید که دوره پدر سالاری به پایان میرسد ولی آزادی بشر منجر به خوشحالی او نخواهد شد چون راه حل قدیمیان برای اجتماع را دست کم گرفته است و خود راه بهتری بر آن قرار نداده است.
Maddox Apollo گفت:
این اولین باریه که من توی این وبلاگ دارم نظر میدم گرچه یک سال و چند ماهی هست که مطالبتون رو میخونم. و اولین باری هم بود که نظرات رو خوندم ، البته نه کامل ، چون که دوست ندارم وجهه این وبلاگ یا خواننده هاش برام خراب شه.
تنها خواستم بگم که این مطلب انقدر به ذهن من خوب اومد که نتونستم نظر ندم. همین.
سیامک گفت:
آفرین بر شما و اینکه صبر کردید تا مطلبتان پخته شود و بعد در ظرف چینی گرانبها به مردم عرضه کردید
Sam گفت:
من نفهمیدم این نوشته با از این شاخه به اون شاخه پریدن، چی میخواد بگه. اگر میگه چرا اسم این عضو بدن به صراحت بیان نمیشه، آرش جواب صریحی اون بالا براش گذشت. اگر تحلیل کار دختر مصری است که این نوشته خیلی خیلی ناقص است. اگر انتقاد از داستان مذهبی افرینش انسان است که خوب اون یک داستان مفهومی است، و به داستان نقدی وارد نیست، اگر نقدی هست باید به خالق داستان باشه، که بحث خودش را داره. اگر هم انتقاد از مرد سالاری موجود در تاریخ است، که خوب تاریخ را که نمیشه عوض کرد . و اگر، این اعتراضی به مرد سالاری در زمان حال در بعضی جوامع است، که من هم با شما موافقم. اگر کاری از دستم بر میاد بفرمایید انجام بدم.
KIAN گفت:
می خواد بگه از کس هراس نداشته باشید چون بیشتر تبعیض های زن و مرد از کس شروع می شه می فهمی؟
حالا اگه زن ها چیزی داشتن مرد ها رو می کردن شما مخالفان بیشتر درک می کردید نسوان اینحوری هم به داستان بنگر و بنویس تا اینا حالیشون شه
اینا نی خوان بگن کس کس نکنید اما وقتی کس ببینن فریاد می کنند این یعنی ریا آرش و بقیه که حالیتونه مثلا
آرش گفت:
@ SAM
دکتر جان ؛ ما با شما خیلی حال می کنیم. پاینده باشی.
ویدا گفت:
دکتر جان…
هدفش این بود که بگه ما زنها به «کس» خود افتخار می کنیم و ابایی در مورد حرف زدن در موردش نداریم… حالا هرچقدر مردها بیان بگن… زشت.. بی شرم شدید… حیا کنید… این حرفهای زشت رو نزنید.. ما راه خودمون رو ادامه خواهیم داد!
و اینکه مردها چگونه می تونن به مردسالاری اعتراض کنن… خوب از اینجا شروع کنید که امتیازهای که به شما داده شده رو بشمرید نه ظلمهای که به زنها شده!
هما گفت:
ما زنها ؟؟؟؟؟؟؟ به کس افتخار می کنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟
اولا
یادم نمیاد من یکی وکالت نامه ای بتو داده باشم ؟ که اینطور مرز بندی و جبهه بندی کنی بین زن و مرد اونم سر
کس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوما ..چیز پر افتخاری هم نیست کما اینکه بی افتخار هم نیست …اصلا کلمه افتخار برای این مسخره است
مث اینکه بگی من به دستم افتخار می کنم
بابک گفت:
قربون دهنت بانو هما. من از بعضی از نظریات دوستمون بانو ویدا سرگیجه می گیرم. ماشالا تو تمام مسائل حرف آخرو میزنن
ویدا گفت:
بابک جان…
شما اگه با نظرات من مخالفی… خوب برادر مخالفت خودت رو بیان کن.. مگه من اینجا نفس کش دادم که جرات نداری مخالف ات خودت رو بیان کنی… یک کم با هم بحث می کینم بالاخره یا شما قانع می شی یا من… و یا افقهای جدیدی برای هر دوتامون باز می شه!
و اگه فکر می کنی ارزش بحث کردن و صحبت کردن نداره… برادر من حداقل آزاده باش.. نشین اینطوری به صورت خاله زنکی و بدون بیان هیچ دلیلی پشت سر من با دیگری حرف زدن… باور کن رفتار پسندیده ای نیست! البته من از گفته و نظر شما ناراحت نشدم…
روحِ سرگردانِ جوات گفت:
@بابک
مُخو از وسط دو شقه ميكنه 😀
بيبين ويدا جون ايشون ديگه حقوق بگير و سانديس خور نيستا از بروبكس خودتونه اونطرفيه آمريكائيه 😆
ویدا گفت:
جوات راست می گه… این بنده خدا(جوات) از اولش اینطوری نبود… یه چند باری مخش توسط اینجانب دو شقه شد… بعد بیچاره بنده خدا به این روز افتاد.. رفت ساندیس خور شد!… وگرنه عقلش سر جاش بود!
ویدا گفت:
هما جان….
چی شد خواهر؟! چرا یک دفعه اینطور شدی؟.. نگه خدای ناکرده به خر عین اله بی احترامی شده که اینطور بر آشفتی… یا اینکه به معشوق لپ گلی شما کم احترامی شد؟؟!!!!… بانو یک کم حوصله کن…
والا هما جان.. من هم یادم نمی یاد اومده باشم در خونه شما رو زده باشم گفته باشم… خواهر هما شما باید به کس خود افتخار کنی… اصلا برو کس ات رو بذار تو صندوقچه هفت تا هم قفل روش بزن اگه کسی اومد به شما چیزی گفت!… بعد بیا اینجا هرچی دلت خواست به من بگو… خواهر من کی گفتیم من وکیل بدن مردم هستم که این دفعه دوم باشه؟! … ولی این اجازه رو هم نمی دم که کسی فکر کنه وکیل بدن من و بقیه زنهای که از این ظلم خسته شدن باشه!… آره کسی اجازه نداره به ما امر و نهی کنه که از کدوم قسمت بدنمون و با چه زبانی و با چه کلمه ای باید صحبت کنیم!… آقا جان من دلم می خواد بگم… «کــــــــــــــــــــــــــسم»… مگه ما زنها می ریم به مردها می گم که بگید آلت تناسلی نه «کیر» که اینها اینجا صف کشیدن برای ما تعیین تکلیف می کنن!؟…
وقتی مردهامون یاد گرفتن که اینقدر برای ما تعیین تکلیف نکنن… مطمین باش که من هم از زن و مرد صحبت نخواهم کرد….
دوما… هما جان… زن و مرد نکردن… به معنی پذیرفتن برابری زن و مرد نیست!.. شرط این هست که خواستها و تفاوتها بیان بشه و پذیرفته بشه و بهش احترام گذاشته بشه… نه اینکه حرف از زن و مرد زده نشه… خواهر جان ..این تیوری که شما می گید بحث تفاوتها رو نباید پیش کشید و مرز مشخص نکرد… فکر کنم نزدیک 30 سال ( در مورد سال اش مطمین نیستم) که شکست خورده نه تنها در مورد زن و مرد بلکه در مورد هر گروه و دسته بندی!.. (اسم کتاب و سال نوشته شدنش یادم نمی یاد… پیدا کردم می یام می نویسم)…
سوما… خواهر جان… دست نشانه زنانگی نیست.. این کس که سمبول و نشانه زنانگی هست و در واقع با پست و خوار کردن کس .. به زنانگی هست که توهین می شه و خوار شمرده می شه… پس ما ( تمام زنان طالب حق خودمون) به کس خود و زنانگی خود افتخار می کنیم… آره افتخار می کینم که زن هستیم و لای پامون کس داریم!….
هما گفت:
ببین ویدا خانم عزیز
جمله ات رو بخونی می فهمی چی میگم …ما زنها به کس خود افتخار می کنیم؟؟؟؟…….
اتفاقا میخوام بگم متوجه جمله من نشدی ..حرف من اینه من نه از الت تناسلی ام شرم می کنم و نه مثل تو ادعای افتخاری بودن این عضو شریف رو دارم ….چون معتقدم افتخار کردن بهش همونقدر غلطه که شرمگین بودن ازش
اینکه توی کوچه و خیابون چی میگن ..رو ول کن اینجا که کوچه و خیابون نیست …بله توی کوچه و خیابون خیلی کارا میشه اما ایا معیار تو اتفاقات کوچه است ؟ وقتی میری خیابون 4نفر بهت متلک میگن …درست؟ پس باید نتیجه بگیری همه مردها هرزه و متلک گو هستند ؟ یا برعکس بگی هزارتا مرد رد شدند و چیزی نگفتند پس همه مردها اقا و جنتلمن اند؟
نه هیچ کدوم ……هم مرد هرزه هست هم جنتلمن …
مثل این قصه …این قضیه تابو هست اما در کل نه شرم اور نه افتخارکردنی ..تو داری برای از بین بردن یک تابو یک تابوی جدید درست می کنی …چرا؟
حالا تو دوست داری به این افتخار کنی؟ باشه …ازادی اما اینکه بگی ما زنها ….. راستش خیلی برخورنده است که زنان عالم هیچ چیزی بهتر از این برای مفتخر شدن پیدا نکنند
چون من تمام تلاشم اینه این مرزهای مسخره و هرچی که باعث بوجود اومدن یک برتری برای مرد یا زن میشه رو بردارم من نمیخوام زن سالاری جای مردسالاری رو بگیره …راستش من با *سالاری * مشکل دارم …بنظر من برای نابودی مردسالاری حاکم بر این فرهنگ باید به مردها فهماند زن هم مثل مرد انسان است بی هیچ فرقی …نه پایین تراست و نه بالاتر
پی نوشت…
.اول … اگر لحن کامنت اولیه تند بود من معذرت میخوام
دوم …من قبول ندارم این بقول شما تیوری پیش نکشیدن تفاوت ها شکست خورده..ولو سی سال پیش نویسنده ای اون رو شکست خورده دونسته باشه …چون حداقل در حیطه خودم تونستم به اطرافیانم این قضیه رو بقبولانم و نتیجه اش رو هم ببینم
مردها وقتی ضعیف ببیننت برات شیر میشن و وقتی بر اونها بشوری عقب میکشند اما در عوض اینقدر مزخرف پشت سرت میگن که یک وقت می بینی این عکس العمل تو به ظلم بیشتر به زنان دیگه منجر شده ….اما اگر به اونها بفهمونی تو هم یک انسانی بی هیچ فرق و تمام توانایی های اونها رو داری و باهاشون دوست باشی (این مهمه ) واقعا دوستان خوبی خواهند بود که از درکنارشون بودن لذت خواهی برد و تخسین شون رو هم خواهی داشت …این تجربه منه در انچه کردم و می بینم
روحِ سرگردانِ جوات گفت:
به نظر شما اگر يكي بتونه با كــ…. «من شرمندم نميتونم مستقيم اسمشو بگم 😳 » امرار معاش بكنه يا اينكه بخشي از مخارح و هزينه هاشو تامين كنه يا اينكه بخشي از مشكلات اجتماعي و كاريشو برطرف كنه اونوخت نميتونه ريلكس سرشو بالا بگيره و بگه «ما زنها به «کس” خود افتخار می کنیم «؟؟؟
مگه ما به «دستي» كه نقاشي ميكشه يا سازي رو هنرمندانه مينوازه افتخار نميكنيم ❓
حالا اگر يكي از اعضاي بدنمون بتونه مثل شاه كليد خيلي از قفل ها و درهاي بسته رو باز كنه چي؟
آيا حق نداريم به اون عضو بنازيم و افتخار كنيم؟ 😐
ویدا گفت:
@ جوات
انوقت شما هم به غلظت ساندیس خونتون افتخار می کنید؟ یا به کون محترمتون (که نزد آغاست)؟
ویدا گفت:
هما جان…
فکر هر از چند گاهی ما سر این موضوع بحث می کینم ولی آخرش هم به نتیجه نمی رسیم….
ولی خواهر جان من به علم و تحقیق و خرد جمعی باور دارم…. و درصد اطمینان و درستی علم رو بیشتر از تجربه شخصی می دونم… پس خواهر شما راه تجربه ایی خودت رو پیش بگیر بذار من هم راهی رو که بیشتر بهش باور دارم رو ادامه بدم… 🙂
و در ضمن من از اینکه مردها در مورد من چی می خوان بگن ابایی ندارم… بذار بگن.. ولی گوششون باید به همه جور برخوردی عادت کنه.. هم به برخورد نرم و محافظه کارانه تو… هم برخورد من… بالاخره عادت می کنن… و فردا یک قورت و نیمشون باقی نمی مونه که زنها باید اینطور حرف بزنن اونطور حرف نزنن…
روحِ سرگردانِ جوات گفت:
سوالو مگه با سوال جواب ميدن؟!
«گوشتو باید به همه جور برخوردی عادت بدي»
ظاهرا به سيبل مادموازل خيلي فشار اومد !!!
هما گفت:
ویداجان
افرین منم همینو میگم هرکسی راهی که فکر می کنه درسته بره و نگه ما زن ها……
اما درمورد اینکه میگی *تو راه محافظه کارانه خودتو برو ومن……*
اتفاقا برعکس من اصلا فکر نمی کنم این راه محافظه کارانه است ..چون همین راه و اینجایی که من هستم با درگیری ها و موضع گیری های سخت اقایان واطرافیان پس از صرف زمان و توان بسیار بدست اومده ….اما یک تفاوت در راه من و راه تو هست ……(البته این برداشت منه ) و اون اینکه من برای هدفم می جنگم اما برای رسیدن به صلح ..درنهایت ..من هیچ وقت هدفم برتری بر مردان و حاکمیت زن سالاری نبوده ….(کما اینکه خیلی اوقات وسوسه میشم … بخاطر تمام ظلم هایی که دیدم و هم جنسان من می بینند ) اما تو میجنگی و می جنگی که…….؟ نمی دونم راستش تا کی میخوای بجنگی و اصولا این مرز بندی های تورو درک نمی کنم شاید محیط در دید من و تو خیلی موثر باشه که هست اما در نهایت من معتقدم صلح و تفاهم در تساوی حقوق دوطرف میسر میشه …..چون مبارزه برای تساوی حقوق زن و مرد یک بحثه و جنگیدن و مبارزه برای برتری حقوق زن یک بحث دیگه
ویدا گفت:
هما جان…
بحث محافظه کارانه … و غیر محافظه کارانه رو جدی نگیر … چون فکر می کنم ترجمه اشتباه و استفاده از لغت نامناسب بود… شاید بگیم …دفاع سرد و گرم مثل جنگ سرد و گرم… نمی دونم… اصلا ولش کن… همون دو تا روش دفاع جداگانه….
هما جان…. من کی گفتم که دارم مبارزه می کنم که زن سالاری حاکم بشه؟! نه تو بگو من کی گفتم؟.. هما جان من حتی انسان رو بر حیوان برتر نمی دونم چه برسه به اینکه بخوام زن رو به مرد برتر بدونم… ولی روش دفاع از حقوق زنان با روش مبارزه و دفاع تو یکی نیست… هدف یکی هست ولی راه رسیدن بهش فرق داره…
و اینکه چرا روش تو رو ادامه نمی دم… هما جان یکبار این راه تو رو رفتم در مورد دوستان مسلمونم انجام دادم… یکبار دیگه اون روش مبارزه رو پیش نخواهم گرفت… هما جان… خودت می دونی که من به خدا و دین اعتقادی ندارم ولی با مسلمونها هم سر دشمنی ندارم .. به باورهاشون احترام می ذارم تا جای که اونها هم به باورها و حریمهای خصوصی من احترام بگذارن… ولی سالها من به عقاید دوستان مسلمونم احترام گذاشتم ولی اونها هیچوقت اینکار رو نکردن… همیشه کارشون ارشاد و قضاوت من بود .. من هیچوقت نخواستم بهشون بی احترامی کنم و بین خودم و اونها مرز بذارم… و وقتی چشم باز کردم دیدم که با این کارم اجازه دادم که اونها زندگی من رو تباه کنن … حالا به این ترتیب عمل می کنم که با مسلمونهای مثل تو که دین رو یک امر شخصی می دونن دوستی می کنم و به عنوان یک دوست می بینمش… ولی به مسلمونهای ساندیسی … رک و راست می گم… لطفا تو کار من فضولی نکن…و راستش رو بخواهی اگه بتونم برگردم به دوران گذشته دوست دارم به همه اون دوستایی که سعی می کردن نظر خودشون رو به من تحمیل کنن وبرای من راه رسم زندگی و مرز خوبی و بدی مشخص می کردن .. بگم: لطفا شما خفه شید!…. حال در مورد دفاع از حقوقم در مقابل مردان هم… ترجیح می دم اگه مردی به حقوقم احترام گذاشت بهش احترام بذارم و باهاش دوست باشم ولی اگه مردی همچنان خواست تو سرم بزنه و برای من حکم تعیین کنه بهش بگم خفه شو برو برای زندگی خودت تصمیم بگیر!
و فکر می کنم در مقابل کلمه افتخار… گیتی مثال خوبی زد در مورد پشتهای گوز کرده دختران به خاطر رویش ناگزیر پستانها (البته من دوست دارم بگم مه مه ها) … منظور من این هست که دیگه با سری به زیر افکنده و پشتی گوز کرده نخواهیم راه رفت… بلکه با سینه ای سپر کرده و سری با افتخار بلند شده( یعنی زنی که زن بودنش رو دوست داره و تک تک احزای بدنش رو دوست داره و ازشون شرمسار نیست از اینکه یک زن هست شرمگین نیست) راه خواهیم رفت
بابک گفت:
بانو ویدا
اگه می خواستم پشت سر شما حرف بزنم، یه ایمیل می زدم، نه اینکه اینجا در ملاٍ عام بنویسم. به نظر من میادکه شما مسائل اجتماعی-سیاسی را طوری وانمود می کنی که همه چیزو میدونی و با وایت هاوس در تماس هستی. از کلی گویی هم ابایی نداری. مثلا میگی آمریکایی ها اینجورین، اونجورین. ومن که چهل ساله اینجا هستم، سی ساله دارم کار می کنم، می بینم حور دیگه س. ببخش که یادم نیست دقیقا چه مسائلی بودند. در آینده، چَشم، حتما میگم. ولی نمیخام کله مو دوشقه کنی. گردن من از مو باریکتره
این حرف امروز شما هم، در مورد چیزتون خنده داره. اگه کاری برای بدست آوردن آن کرده بودین، زحمت کشیده بودین، جای افنخار داشت. من چون بشدت دمکرات و حامی تساوی زن و مرد هستم، با اینجور صحبتهای تفرفه انداز مخالفم. اگه شما خودتونو محق میدونین که به چیزتون افتخار کنین، پس مردا هم باید به چیزاشون افتخار کنن! و اسب و الاغ بمراتب بیشتر
نه، چیز شما نشانۀ زنانگی شما نیست. لطافت و ظرافت شما چرا. مادر بودنتان، خواهر بودنتان چرا. این حرف فمینیستی شما توهین به زن است. شورش را در نیاورید
متاسفانه کلماتی که برای آلات تناسلی زن و مرد بکار میبریم، بنظر من رکیک و نامانوس هستند. بهمان راحتی که می گوئیم آبگوشت یا لواشک، نمی توانیم با صدای بلند در یک رستوران یا باجۀ بانک آنها را بزبان بیاوریم. مردهایی هم که دائما چیزشان را حواله میدهند، باحتمال قوی بیشتر از آن ندارند
ویدا گفت:
بابک جان…
اول …. حامی تساوی حقوق زن و مرد بودن باید تو عمل باشه نه تو گفتار…
کاپیتان جان هنوز دو خط از شعارتون نگذشته نوشتید… «لطافت و ظرافت شما چرا. مادر بودنتان، خواهر بودنتان» نشانه زنانگی تون هست… کا پیتان جان من قبلا چندین بار در مورد این دیدگاه مردسالاری اینجا بحث کردم و امروز هم این VPN بازی در می یاره و هر از چند گاهی ما رو می اندازه بیرون… خلاصه خیلی نمی تونم تایپ کنم… ولی تو رو جون من یک نگاه به این مقالات بندازید… ببینید این نوشته اتون عین مردسالاری هست یا نه!… ببین من یک زنم و یک انسان… اینکه از من توقع داشته باشی لطیف باشم ظریف باشم… مادر باشم… خواهر باشم… تا من رو زن بدونی… یعنی هنوز من رو به عنوان یک انسان نپذیرفته ای… توقع داری انسان باضافه یکسری خصوصیات مثبت باشم تا من رو انسان خطاب کنی…. .. آیا می گی مرد بودن به برادر بودن و پدر بودن هست؟… به قول معروف همون ظلمی رو داری در حق زنان می کنی که فرهنگ شرق با دادن صفات خداگونه به زن بهش می کنه…
و آقا جان من دوست دارم به کسم افتخار کنم و برم تو رستوران داد بزنم » کــــــــــــــــــــــــــــس» شما چرا خجالت می کشی ؟ یا وظیفه خودت می دونی به من بگی من کجا چه حرفی رو بزنم کجا چه حرفی رو نزنم؟.. آقا جان شما نگو… شما اونطوری که دوست داری حرف بزن.. اگه اومدیم گفتیم شما هم باید بگی کس.. اونوقت بیا بگو این مدل حرف زدن زشت… ولی تورو به هر چی که اعتقاد داری برای ما تعیین تکلیف نکن چطور حرف بزنیم…
کاپیتان جان.. یک سوال دارم.. شما به طبع 40 سال با خیلی از دخترهای آمریکایی روبرو شدی ( حالا اروپاییها به کنار… چون آمریکاییها در مقابل اونها خودشون رو محافظه کار (باحیا) می دونن )… به غیر از محل کار که رسمی هستند.. چقدر دیدید که بی پروا هر چی دلشون می خواد می گن… حالا سوالم این هست… شما به اونها هم می گید : این کلماتی که شما به کار می برید زشت هستند به کار نبریدشون… یا دیوار زن ایرانی رو کوتاه پیدا کردید و فکر می کنید… دختر ایرانی کلمه زشت نباید به کار ببره!
جیگوری پیگوری گفت:
@کاپیتان
کاپیتان، آخه آدم حسابی تو با کس ویدا جوووووون چیکار داری، اگه شرم نمیکنی حد اقل حیا کن.
ِ یعنی چه، من نمیفهمم، خودت کس نداری به کس ویدا جووون حسودی میکنی، شرم کن برو تو دریا خودتو غرق کن. اون کس مایه سرفرازی و نشانه آزادگی ویدا جوووووون و همفکراشه.
تو اصلا میدونی چند نفر از طریق همون کس به معراج رفتند؟ نه اصلا میدونی؟
یا آمریکاست و کس ویدا جووووووون، نبینم و نشنوم که دیگه از این حرفا بزنیا، واگر نه شومبولتو میبرم.
@ویدا جوووووون
عزیزم با اینا دهن به دهن نذار، بیشعورن، نمیفهمن. قدر خودتو و کستو بدون. زکات علم در پخش کردن علم و زکاتِ کس ناب یعنی چیزی کهِ تو بهش افتخار میکنی در معرض دید عموم قرار دادنش هست عزیزم، به خاطرِ اینکه بهشون بفهمونی یه عکسی چیزی بگیر بذار اینجا و با افتخار بگو این کسمِ .
ویدا گفت:
جوات…
مثل اینکه عاشقی از سرت پریده دوباره سر ذوق اومدی!… می یایی هر روز یه سناریو پیاده می کنی.. همیشه خندون و خوش عاشق باشی 🙂
در مورد عکس … والا یک کلمه کس و افتخار از دهنمون در اومده .. کم مونده خفه مون کنن.. اگه عکس بذارم که حکم اعدام عندالمطالبه صادر می کنن… بعد اش هم کلا تاریخ عوض می شه.. کاسه کوزه همه کون گشادی ملت سر کس ویدا می شکنه…. اگه فلانی عکس کس اش رو نذاشته بود.. دار و دسته احمدی نژاد فرصت دستشون نمی افتاد و که مردم رو رگبار ببندن.. لابد بعد از چند سال تاریخ اینطور می شه که نداها و سهرابها هم بعد از عکس کس ویدا کشته شدن…
نسوان گفت:
وای خدای من این سری با کامنت های شماها صفا کردم!از دیشب دارم می خندم… یعنی دست همگی صفا…کس هایتان افتخار آفرین و کیرهایتان بر افراشته!
بابک گفت:
یک نصفه شب گذشته. فردا جواب میدم. به هر دو کامنت شما.
بابک گفت:
جیگوری پیگوری….جیگرتو 🙂
ویدا گفت:
@نسوان…
والا من امروز اینقدر کس تایپ کردم که حروف «ک» و «س» کیبردم خراب شدن!… حالا هر کی ازم بپرسه چرا این دو کلمه خراب شدن… باید بگم چون داشتم بهشون افتخار می کردم!
کاپیتان بابک گفت:
بانو ویدا
اول…. حامی تساوی حقوق زن و مرد بودن باید تو عمل باشه نه تو گفتار…
شما اصلا نمیدونی من چه جوری عمل می کنم، مگر اینکه با عیال اینجانب در تماس هستی و من نمیدونم
اگه این که گفتم نشانۀ زنانگی، ظریف و لطیف، خواهر و مادر بودن است، دلیل نگاه مردسالاری داشتنه، من به این گناه کبیره اعتراف می کنم. بنظر من این خصوصیات هیچ از «انسان» بودن شما کم نمی کنه. شما یا مغلطه میکنی، یا مریخی هستی، یا یک زن، اگه نگم عجیب و غریب، خاص و بسیار متفاوت که من نمی فهمم. تساوی خواستن بسیار خوب و پسندیده و لازم و بر هر مسلمانی واجبه، ولی به جرات میتونم بگم شما شاید یگانه بانوی این اندرونی باشی که اینقدر تند و آتشی و با تعصب با این کلماتی که من نوشتم، برخورد میکنی. من منکر دید نادرست بسیاری از مردان ایرانی نسبت به زنان نیستم، ولی افراط گرایی، کلی گویی و دسته بندی خصمانۀ شما را بهمان ندازه مخرب و غلط می دانم
شما دوست داری نام چیزت را تو رستوران داد بزنی؟ حرفای منو یه بار دیگه بخون. چرا تهمت میزنی دوست من؟ من کجا گفتم شما این کلمه را بکار نبر یا داد نزن؟ اونقد داد بزن که ..ت پاره بشه. استغفرالله. حرفای خنده دار میزنی، ماروهم به مزاح میکشی. دوست داری شهرو شلوغ کنی؟ من فقط گفتم کلمه رکیک و نا ماًنوسه. والسلام. برای شما تعیین تکلیف نکردم
پاراگراف آخر شما: خب دخترای آمریکایی همه شون یه جور نیستن. بعضی اتیکت دارن و اصلا بد دهنی نمی کنن، بعضی چرا. ولی یک زن در عمرم ندیده ام ( از هیچ کشوری) که در محاورۀ روزمره بگوید: کُسَم درد میکنه یا میخاره، همانطور که چشمش یا سرش را میگوید. توی رختخواب موقع هیجان سانفرانسیسکویی زن و مرد این کلمات را (بعضا) بکار می برند که – و ما با گوشهای خودمان شنیده ایم- که گفته اند هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد
در پایان، نه! من به زن آمریکایی اگر بگوید کُس، نمیگم نگو. همون طور که به شما هم نگفتم
کاپیتان بابک گفت:
از قلم افتاد. با اینکه شما کُس زاد میگی، من برات احترام قائلم و بودنت برام ارزشمنده، چون محکم و رک و راست هستی، روی عقیده ت وامیسی و یک تنه 80 نفرو حریفی
ویدا گفت:
کاپیتان جان….
اولا مگه فقط خانم شما تو این دنیا زن هست و تنها وظیفه شما فقط وفقط در مقابل یک زن هست؟… من می گم اوج مرد سالاری در شما رخنه کرده بگو نه… چون وقتی یک زنی می گه من می خوام داد بزنم «کس» و شما به راحتی فکر می کنی که بله چون ایشون چنین کلمه ای رو بکار برد.. پس شما اجازه داری هر جور دلت خواست باهاش حرفبزنی به خودت اجازه می دی از مرزت بگذری و به راحتی بگی… داد بزن تا کونت پاره بشه…. الان شما به خودت می گی مردی که به زن احترام می ذاره!.. یه آقای مودب!… نه والا …. با این ادبت و با این تساوی خواهی ات!!! … وقتی ویولتا می گه راننده کامیون استرالیایی هزار مرتبه به دکتر ایرانی شرافت داره… برای همین مقدار شعور هست!
دوما ببین راه دور نرو تو همین اندرونی…اینجا چند تا مرد با آی.دی های شمبول و شمبول طلا و شمبول نمی دونم چی چی… می یان و کامنت می ذارن… شما با چه دیدی به اونها نگاه می کنید؟ … آیا این آی.دی ها باعث می شه که شما به حرفاش گوش نکنید و فکر کنید که طرف خله؟… ولی اگه خانمی اسم آی.دی اش رو بذاره «کس» .. اصلا کلمه مودب تر انتخاب کنه… مثلا بذاره… «واژن».. «مهبل»… اونوقت شما چه فکری در موردش می کنی؟…
و یا اینجا آقایونی هستند که می یان هرچی حرف رکیک می زنن و می رن.. حتی چند نفر هستند که اینور آب هستند … ولی وقتی به بحث و گفتگو می رسه کلی هم با بقیه بحث می کنن…بعد کسی به اونها نمی گه شما مریخی هستید شما تند می ریید… شماها عجیب و غریب هستید…. حتی همین یه کم بالاتر خود شما در جواب یک کامنتی که پر از حرفهای چرت و پرت هست.. قربون صدقه طرف رفتی و گفتی: جیگرت رو!… و حتی خودت تو پاسخ بالا که به من دادی با لحن کوچه بازاری و الواتی حرف زدی (ولی هیچ کس به شما خرده نخواهد گرفت که شما که اینقدر ادعای ادبت می شه و کلا داری دفاع می کنی که کس حرف رکیکی هست.. شما دیگه چرا؟!!!!!!)…
ولی من که زن هستم نمی تونی چنین رفتارهایی رو از من بپذیری… در صورتیکه من نه هیچ وقت حرف رکیک زدم نه به کسی توهین کردم… تنها حرفی که زدم این بوده که آقا جان من وقتی می خوام در مورد آلت تناسلیم صحبت کنم دوست دارم از واژه «کس» استفاده کنم و هرجا و با هر کس هم که دلم خواست درباره آلت تناسلیم حرف خواهم زد.. بعد شما سرگیجه گرفتی…
کاپیتان جان… جون هر کی دوست داری… یک کم عادلانه قضاوت کن که چرا با این موارد خیلی راحت کنار می یایی؟ با همه جور مردی می تونی کنار بیایی ولی به زنها که می رسه انتظار داری این من زن باشم که رفتارم رو با شما تطبیق بدم….. یا زنی هستم مطابق تعریف شما… در غیر اینصورت زنی عجیب و غریب و مریخی هستم… شما به هیچ عنوان من رو تو دسته زنهای زمینی قرار نخواهی داد… ولی واقعیت این هست که من وجود دارم و این شما هستید که یاد نگرفتید زن رو یک انسانی ببینی با همه جور خصوصیات و رفتاری… انسان موجودی هست با همه خصوصیات اخلاقی خوب و بد … قرار نیست برای یک دسته بعضی از خصوصیات و رفتارها رو ممنوع اعلام کنیم… آره من زنی هستم.. پرو.. بی حیا… قاطع .. نترس… مغرور… ولی یک زنم و هستم!.. شما حالا با خوندن کامنتهای من سرگیجه می گیرید مشکل شماست نه من!.. می تونید یک لیوان آب قند بذارید کنار دستتون قبل از خوندن کامنتهای من…
بله وقتی شما می گی زن بودن یعنی ظریف بودن یعنی مادر بودن و می گی این صفتها چیزی از انسان بودن ما کم نمی کنه… من هم نگفتم این صفتها ما رو از انسان بودن ساقط می کنه… بلکه انسان بودن +یک سری خصوصیات مثبت… یعنی توقع اینکه زن باید بیشتر از یک انسان باشه.. زن موجودی بین انسان و خدا باید باشه… و این یعنی سلب آزادی ما … ویعنی به گه کشیدن زندگی ما.. و ملغطه هم نیست.. می تونید بریید دربارش بخونی.. و من هم با تمام وجودم درکش کردم… چون 23-22 سال از زندگیم با این توقعات از طرف جامعه گذشته… من زن می دونم زندگیم چطور به گه کشیده شده با این توقعات!.. و فقط مردهای مرد سالار این تعریف ها رو از زن دارن… والا ما اینقدر با مردهای کشورهای دیگه گشتیم… از یکی چنین تعریفهای از زن ازشون نشنیدیم…دیشب هم دوست پسرم پرسیده… برای چی اینقدر دارم تایپ می کنم.. یه کم از بحثها رو بهش توضیح دادم… هنوز فکر می کنه من دارم باهاش شوخی می کنم و سر به سرش می ذارم!!!
ویدا گفت:
و کاپیتان…
شما من رو به کلی گویی محکوم کردی… الان یک نگاه به وبلاگتون انداختم… شما خودت که بدتر عمل کردی.. چطور با قطعیت ایرانی ها روبه سه دسته تقسیم کردی؟… والا من بیشتر مواقع نتایج تحقیقات و تحلیلها رو اینجا گزارش می کنم بعد شما من رو محکوم می کنی… بعد خودتون یک دسته بندی بدون هیچ پایه و اساسی می کنی که والا من ندونستم خودم و خیلی از دوستان و اقوامم رو باید تو کدوم دسته بذارم… والا من نه مسلمونم نه به خدا و دین اعتقاد دارم ولی جز دسته دوم شما هم نیستم که باور داشته باشم اعراب اومدن بعدش ما بدبخت شدیم… عامل بیچارگی ما اسلام هست و بس… کاپیتان حالا من اگه بگم بریید تاریخ قبل اسلام رو بخونید ببینید که افکار زرتشتی چه غوغایی به پا کرده بوده … انوقت من رو محکوم می کنید که طوری وانمود می کنم که همه چیز رو می دونم و ابایی از کلی گویی ندارم ؟.. واقعا شما دارید از روی تعصب کلی گویی می کنید و طوری حرف می زنید که انگار زمان حمله اعراب تو ایران بودید ..یا من؟!…
marmooz گفت:
الان نمونه مردونه کسایی که مثل شما فکر می کنند و حتی عمل می کنند داریم.
کسایی که خیلی راحت در یه جمع فریاد می زنند ک…. ر. خوب شما یعنی نهایت ایده آلت اینه که برسی به اون اراذلو اوباش؟!
و چگونه هست که کسی که بلند فریاد بزنه یه جایی بگه مثلا کیر توش میشه اراذل و اوباش و بی ادب(کما اینکه اینگونه هم هست) ولی شما که بگی میشی زن فمنیست روشنفکر و امروزی؟!
یعنی تبعیض جنسیتی و ظلم به مردان تا این حد؟!
ویدا گفت:
مرموز جان..
چرا مغلطه می کنی…. اگه کیر و کس فریاد زدن جنبه تحقیر کسی رو نداشته باشه بحث اش با وقتی که بحث تحقیر هست فرق داره.. یه آقا بره وسط خیابون داد بزنه «کیــــــــــــــــــــر» به کسی چه ربطی داره؟ والا من ببینم کسی داره برای خودش فریاد می زنه… و قصد تحقیر و یا اهانت به کسی رو نداره… سرم رو میندازم پایین از کنارش رد می شم… ولی اگه این فریادش برای تحقیر یا سلطه طلبی باشه خوب اونجا عکس العملم فرق می کنه…
marmooz گفت:
اصلا من با شما موافق نیستم که این وسط بحث تحقیر زنان وجود داشته باشه. میشه یه مثال بزنی که چطوری کلمه کس برای تحقیر زنان بکار می ره ؟!
دقیقا بدون هیچگونه تفاوتی کیر و کس در کنار هم به یک اندازه و به یک شکل بار معنایی پیدا می کنند واگر شما دنبال احیای حقوق از دست رفته زنان هستید با فریاد نام کس به هیچ جا نمی رسید و اصلا سایر همفکرانتون رو هم به مضحکه می کشونید با این فکراتون!
نسوان گفت:
مرموز جان…چرا با سخن حق جدل می کنی؟ بدیهی است که هر دو کلمه ی کیر و کس کلمات رکیک هستند. بحث این نیست. بحث این است که اشاره به کیر با قدرت و صلابت و شاخ و شانه کشی همراه است و هیچ جنبه ی شرم الودی ندارد و بسیاری از آقایان( حتی تحصیلکرده) از آن مکرر استفاده می کنند. توجه شما را به این موارد جلب می کنم:
کیرمو بخور
کیرم تو حلقت
کیر تو کس ننت
کیرم به پهنا توی کونت
طرف رو حسابی کیر کردم
با کیر یکی دیگه جق زدن
به کیرم هم نیستی
یعنی در واقع مرد با اشاره به کیرش قدرت نمایی می کند و احساس مردانگی هم می کند. این کجاش با زن یکی است ؟
البته که چنین معادل هایی برای زنها وجود ندارد چه در گفتار و چه در احساس. مردها به کیرشان افتخار می کنند. حتی مادر ها هم قربان صدقه شمبول طلای پسرهایشان می روند. این فرهنگ ماست. اگر شما نمی بینی یا نمی خواهی ببینی بحث جداست. اما با سخن حق ستیز نکن برادر من..باور کن از این راه به جایی نمی رسی
قبلا از همه ی اصطلاحهای بکار برده عذر میخواهم من همه ی آنها را از مردی که شوهرم بود یاد گرفتم!
ل.
marmooz گفت:
ببین نکته اینجاست که هر مردی که حداقل بخواد ادعای با کلاس بودن بکنه این کلمات رو بکار نمی بره. هیچ کسی با بکار بردن این کلمات قدرتش رو به رخ کسی نمی کشه بلکه بی شعوریش رو قبل از هر چیز به رخ طرف می کشه،نوع قدرتی که در پشت این حرفا وجود داره بسیار بدویو ابتدایی و چیپ هست و دنباله روی کردن شما از اونا شما رو هم همرده همونا می کنه. حرف منم همینه که این افراد لایق تقلید نیستند کما اینکه در اقشار خیابانی زنان هم استفاده از الفاظ مشابه به چشم می خوره، من باز هم می پرسم چطور بیان این کلمات به هر شکل و نحوی توسط یک مرد نشونه چسپ بودن و بی شعوریشه ولی شما اومدید با افتخار اسم آلت تناسلیت رو می برید و میشید روشنفکر؟!
واقعا کدوم مردی روشنفکری می تونه بیاد و با افتخار از کیرش بگه و تازه 2 قرت و نیمش هم باقی باشه؟!
شما ظاهرا یه چیزی بیش از تساوی مرد و زن می خواهید!
نسوان گفت:
کی گفت ما میخوایم این کار رو بکنیم؟ از اساس متوجه منظور نوشته نشدی. شایدم من نشدم. من این قدر می فهمم که اسکارلت گفته نباید از داشتن این عضو شرمنده باشیم. اسم هم برده چون مقاله در موردش بوده. من چیز بدی در این نمی بینم.
کاظمی گفت:
البته «این فرهنگ ماست» نیست ها! شاید توی یه عده رواج داشته باشه ولی حالا اینکه چقدر فراگیره جای سوال داره! لااقل من که توی دور و بریهام اعم از خانواده و دوستان و آشنایان تا حالا ندیدم یک مردی اینطوری قدرت نمایی کنه!!!
اینا بیشتر نشونه بی ادبی و بیشعوریه تا قدرت.
نسوان گفت:
بقول شما «بی فرهنگی» نه فرهنگ. ممنون از تصحیح
marmooz گفت:
راستش چیزی که من دیدم بیان آشکار کلمه کس توسط نویسنده وبلاگ بود و بقیه مطالب هم یه جوری به اون مطلب وصله زده شده بود.
بله واضح و آشکار است که هیچ کس نباید از داشتن آلت تناسلی احساس شرم کند (البته من هیچ زنی رو نمی شناسم که اینجوری باشه).
در دنیای امروز ما شاید برابری زن و مرد نباشه ولی مطمئنا اگر بحث آلت جنسی باشه آلت جنسی زنان به مراتب ارزش گذاری بیشتری میشه!!
پس لطفا فکر نکنید با نوشتن اینکه من کس دارم و بهش افتخار می کنم خیلی انقلاب بزرگی در مبارزات فمنیستی راه انداختید بلکه باز هم تکرار می کنم که بحثهای اساسی و برابری حقوق را به بحثی مثل اینکه «گفتن کس حق مسلم ماست» تقلیل دادید!
من نمی فهمم کس چه ربطی به زنانگی داره!؟
حتی کیر و مردانگی هم ربطی به هم ندارند مگر از دید آدمهای چیپ!
کاپیتان بابک گفت:
بانو ویدا
نوشته ای که شما بهش اشاره میکنی، هم طنز توشه( گروه سوم)، هم اغراق (هر سه گروه)
پیراهن عثمانش نکن. بجای گیر دادن، درد منو توی نوشته ام ببین. همدردم باش
پایه و اساس دسته بندی من شرایطی است که در ایران می بینیم. حالا چه سه دسته باشیم، چه سی دسته. چه فرقی داره؟ عرب ها (برادران لاریجانی و امثالهم) و عرب پرست ها ریدن تو مملکتمون، آبرو برامون نمونده، صد ها میلیارد دلار پول مردم بدبخت و گرسنه را دزدیده اند و توی بانکهای خارج گذاشته اند. ما اینجا نشستیم داریم بحث می کنیم کُس وکسی شعر گفتن خوبه یا بده. نوشتۀ من اشکال تکنیکی داشت، ولی حقشه اگه همۀ ما خون گریه کنیم.
قبلا نوشته بودم ما دست کم سه دسته هستیم؛ بعد «دست کم» را حذف کردم
حالا شما تو هیچ یک از گروه های من خودتو نمی بینی؟ تعجب نداره. شما خودت یه گروه خاص هستی 🙂
من اونجا ننوشتم عامل بیچارگی ما اسلام است، نوشتم اسلام کشورمان را دو بار آتش زده. شاید شما به گفته های من در جاهای دیگه اشاره میکنی. بنابراین الان اینجا دوباره میگم اسلام یکی از عوامل عمدۀ بیچارگی ماست که حرف الکیِ شما رو زمین نیفته. عوامل دیگه هم هست که بماند
و راستشو بخوای نه، من موقع حملۀ اعراب تو ایران نبودم. دروغ چرا؟ تا قبر آآآآآآآآ
تمام چیزایی که میگم از آبا و اجدادم و کتابها یاد گرفته ام
فرض می کنیم که آنزمان ایرانی ها خیلی بدبخت و بیچاره بودند. خدا راهم نمی شناختند. و اتفاقا خود خدای بخشنده و مهربان همراه قشون اعراب بود که مردمانی بسیار متمدن و پیشرفته بودند
پس نتیجه می گیریم که حملۀ اعراب به ایران خوب و درست بود؟ با گفتن اینکه وضع ایراتی ها بد بود، چه چیزی را ثابت کردید؟ شاید 80 درصد مردم ایران از جیم اسلامی متنفرند. کشورهای مسیحی پیشرفته حق دارند به ایران حمله کنند و کتابهای ما را آتش بزنند و مسیحیت را در کشور وبا زدۀ ما پایه گذاری کنند؟
هما گفت:
کاپیتان شما تو حمله اعراب نبودی؟ اشتباه نمی کنی؟ من یادمه بودی ها ؟
چی بگم ..شاید من اشتباه می کنم …اخه شما چهره ات خیلی به ابوعبیدثقفی شبیهه ..شاید با اون اشتباه گرفتمت
ویدا گفت:
کاپیتان جان…
خوب شما هم تو نوشته های من دردهای من رو ببین و همدردم باش!.. چه را به شما رسید کلی گویی رو ول کنیم به محتوا و منظورتون توجه کنیم ولی به من که رسید محتوا رو ول کنیم بچسبیم به کلمه.. بچسبیم به اینکه نویسنده این مطلب مریخی پس چرت می گه!!!…
و دوم ..من هم قبول دارم ایران بی نهایت مشکل داره… ولی اینکه بگردیم ببینیم تو گذشته چه کسی این کار رو کرد دردی رو دعوا نمی کنه… واقعیت رو باید قبول کنیم و کشور امروزیمون رو کشور خودمون بدونیم با هزاران صفت خوبش و صدها صفت بدش .. بدیهاش رو درست کنیم خوبیهاش رو تقویت… با یقه اعراب رو مسلمونها رو چسبیدن به جایی نمی رسیم… و همچنین یکبار هیتلر یقه یهودیها رو چسبید و مثل ما همه مشکلات دنیا رو انداخت گردن اونها… آخرش چی شد؟ به جز اینکه امروز به یهودیها بیشتر قدرت داد؟دنیا رو بیشتر به گه کشید؟… پس از تاریخ عبرت بگیریم و نژادپرستی و دین ستیزی رو کنار بگذاریم و به روش درست از کشورمون دفاع کنیم!… کما که بیشتر هموطنانمون مسلمون هستند ( چه در دسته اول شما چه در دسته سوم شما)… نمی شه که بگیم ما ایران رو دوست داریم ولی می خواهیم ملت اش رو بکشیم… اونوقت چی ایران رو دوست داریم… خاکش رو یا نفت اش رو؟… اگه کسی رو دوست داریم باید اونطور که هستند دوستشون داشته باشیم نه اونطور که ما می خواهیم باشن تا ما دوستشون داشته باشیم!
کاپیتان بابک گفت:
بانو هما. لو نده دست ما رو آبجی. بذار به کارمون برسیم 🙂
__________________________________
بانو ویدا. هزار ماشالا به این نفس و حوصلۀ شما. الان وسط حرفات یهو متوجه شدم چرا سرگیجه می گیرم. ولی بجای آب قند پیشنهادی، یه چایی با خرما می خورم. داره نصفه شب میشه. پروانه بدین مرخص بشم. فردا میام خدمتتون که خواهش کنم اینقدر حرف از خودتان درنیاورید که تو دهن من بگذارید. شب خوش
کاپیتان بابک گفت:
چون شما کمی جسته گریخته صحبت می کنی، آدم تمرکزشو از دست میده. داری یه چیزی میگی، بعد یهو میپری به کرۀ ماه. برای اینکه هم پرواز باشیم، منم تا اونجا که وقت و حوصله داشته باشم، به در و دیوار می پرم و مطالب شما رو از بالا تا پائین جواب میدم.
اون شوخی که کردم، هیچ ربطی به زن بودن شما نداشت. مرد هم بودی و می گفتی میخوام اسم چیزمو داد بزنم، میگفتم اونقد داد بزن که کونت پاره بشه. برای اینکه اصلا کل مسئله ناچیز و مسخره س. شما از یک کلمه یه چیز گنده ساختی که خب، هیچ اشکالی از نظر من نداره. فقط اجازه بده بخندم، میشه؟ ویولتا هم که خب خیلی حرفا میزنه، پیغمبر که نیست. بعضی حرفاش درسته، بعضی نه. شما فورا ربطش نده به شعور من! بجز آن شوخی، کجای حرف من الواتی و کوچه بازاری بود؟ البته قبلا گفته ام من ادعای ادب ندارم.
=====
آقایون شومبولی را کاری باهاشون ندارم. بمن چه مردم چه آی دی روی خودشون میذارن؟ خانوم ها هم اگه این کارو بکنن، فرقی برام نداره. چه مرد یا زن، میخونم ببینم چی میگه. حرف رکیک کسی بزنه، اگه خنده دار باشه، می خندم. اگه نباشه، میگذرم میرم پی کارم. حرف جیگوری بنظرم بانمک بود، بهش گفتم جیگرتو. حرف اونو به توهین به ساحت مقدس بانوان ربط ندادم. شما هم که حرف رکیک نمی زنی، به یکی گفتی کونت مونده پیش آغا. بنظر من با نمک بود، جیگرتو! خوب شد؟
=====
ویدا جان. والا بلا، من نمیخوام شما (ی نوعی) رفتارتو با میل من تطبیق بدی جونم. این حرفا رو از کجا درمیاری؟ شما مریخی هم باشی، و از صب تا شب بالا پشته بوم اسم چیزتو داد بزنی، بازدر نگاه من زن هستی. مگه من خودم کی هستم که انتظار داشته باشم زن چنان و بهمان باشه. خودم یه پام می لنگه. مگه همه باید یه جور باشن؟ بمن درس اخلاق اجتماعی نده، میدونم انسان موجودی است با همۀ خصوصیات خوب و بد. من فقط از زن خودم میخوام اسم چیزشو جلوی مردم بلند بلند نگه. خودم هم این کارو نمی کنم. شما این حق را بمن میدی؟
=====
زن باید بیشتر از یک انسان باشه؟ اینو من گفتم؟ خب زن لطیفه! مادر هم میشه. اگه مادرش پسر زائید، خواهر هم میشه. اینها شد انتظار من از زن برای انسان بودن+یک سری خصوصیات مثبت؟!
شما بیخود خِرِ منو گرفتی که مردسالاری در وجودم رخنه کرده.. برو با خدا یا طبیعت مرد سالار دعوا راه بنداز. من میگم اینکه زن مادر میشه و مرد پدر میشه، که از قلم افتاد، زیباست. مادر شدن (یکی از) نشانه های زنانگی است. شما میگی آن چیز دیگر نشانۀ زنانگی است. خب، من و شما اختلاف عقیده و سلیقه داریم. مردهای کشورهای دیگه اگه چنین تعریف هایی(که من کردم) از زن نمی کنند، بنظر من pussy هستند. بنا بر ساختار طبیعت، مرد ها زن لطیف و ناز و مهربان را دوست دارند. زنها هم مرد قوی و استوار و مهربان را. من که نگفتم زن باید برای مرد معلق بزنه، یا زبونم لال براش آبگوشت بپزه که شما همسایه ام را لب بام آورده ای جانا. با ما به از این باش!
کاپیتان بابک گفت:
و اما کامنت شما در بارۀ ایران:
بحث مملکتون ایران، یه خرده همچین بفهمی نفهمی، با گفتگو سر اینکه کُس گفتن خوبه یا بده، فرق میکنه
من با اعراب امروز نه تنها اشکالی ندارم، با دیدن وقایع سوریه و هفتۀ اخیر مصر، براشون احترام قائلم. 3 تا 4 هزار نفر را در سوریه کشته اند و مردم هنوز دست بر نمی دارن. خب، دیکتاتورها آزادی را که تو بشقاب چینی بمردم هدیه نمیدن. کاش مردم ایرانمون هم اراده و همبستگی و از خود گذشتگی آن اعراب را داشتند. بنابراین مسئله اصلا روی نژاد پرستی نیست. مسئلۀ دین جداست. من از اسلام متنفرم چون در تمام دنیا سیاهی و تباهی ببار آورده. و حکومتِ اسلام، ولایت فقیه، واویلا، منو یادِ حملۀ اعراب و بعد قرن شانزدهم اروپا می اندازه. شرم آوره. لکۀ ننگی که باید پاکش کرد. درست کردن بدی ها که شما اشاره می کنی، فقط با از بین بردن حکومت ملاها آغاز میشه. برو برگرد نداره. بنابراین، بله من دشمن آخوند ها ودین ستیز هستم و به دین ستیزی ام افتخار می کنم. نابود کردن نسل مفتخور آخوند و آقازاده های دزد و قاچاقچی، «روش درست» و قدم اول «دفاع از کشورمونه» که باز هم شما بهش اشاره کردی
==== شما میگی
نمی شه که بگیم ما ایران رو دوست داریم ولی می خواهیم ملت اش رو بکشیم.!!!
====
این نمونه ای از حرفای شماست که بمن سرگیجه میده. من کِی و کجا چنین حرفی زدم؟ خب همۀ فک و فامیل من مسلمان هستند. من با مسلمانهای کشورم نه تنها خصومتی ندارم، بلکه همون طور که هستن دوستشون دارم. شما کجا خوندیکه من خلاف اینو گفته باشم ؟ ماشالا مثل بهمن دور بر میداری و همه چی رو سر راهت پوشش میدی، حتی چیزهایی که من نگفته ام! واسۀ خودت می بُری و میدوزی. سرم گیج رفت به امام زمان. برم کمی آب قند گیر بیارم
نسوان گفت:
sorry Captain, I need to remind u that last time u said u r going to have dates and tea instead of sugar dissolved in water! Please be more precise, anything u say in this blog can be used against u 😉
کاپیتان بابک گفت:
ِDear Nesvan: I had so much tea and dates in the last 2 days that I ran out of dates, and had to resort to sugar cubes. Please don’t hold it against me
ALI گفت:
+
–
KIAN گفت:
از کسانی که به نوشته های نسوان و دوستاش توهین می کنند
مادراشون کس دادن*** پدرانشون کیر خوردن***
از این به بعد یاد بگیرید درست نظر و نظر سازنده بدید نسوان من از ابتدا با تو بودم ولی نظر نمی دادم
من موافق حرف های نسوان نیستم به خاطر اینکه می خوام از زن ها نهایت استفاده خوب کنم همین
آرش شما میگی ( بدون هیچ تاثیری بر روندهای جاری و بدون نشانه ای از اعتراض به وضعیتی و بدون هیچگاه خواستگاهی.) شما در ایران زندگی نمی کنید؟؟؟؟؟
یا می خوای بگی خیلی حالیت میشه مسایل اجتماعی !!!!!!!
نسوان کار تو کمتر از دختر مصری نیست من جز خوانندگان طرفدار خاموشت هستم درود بر تو
KIAN گفت:
منظورم کسانی که میان اینجا فحاشی می کنند من هم به طریقه خودشون برخورد کردم
کسانی که میان انتقاد می کنند خیلی هم خوبه گفتم سو تفاوت نشه و از اینکه بد حرف زدم هم معذرت می خوام
وحید گفت:
سلام..دختر مصری که دستاش درد نکنه..شاهکار نمود..نوشته نسوان م بد نبود ..
امید 5 گفت:
ویولتا خانم فکر میکنم که در اون بالا کمی کم لطفی فرمودید.
اولا اگه من از روز اول بهتون نمیگفتم که اینقدر وبلاگ من ، وبلاگ من نکنید، الان هنوز فکر میکردید که اینجا وبلاگ شما است. خدا را شکر که بعد از این همه بحث و جنگ ودعوا متوجه شدید که این وبلاگ متعلق به ورد پرس است و نه شما.
دوماً فکر کنم که خودتان هم الان متوجه شدید که آن موضع گیری های شدیداً فمینیستی در اون اوایل اشتباه بود. بهر حال الان نمی بینم که مدتها است دیگر از این تیپ موضع گیری ها نمی کنید. خوب بالاخره اگه امثال من و جوات عزیز و دیگر دوستان در اینجا نبودند همچنان مشغول موضع گیری فمینیستی آبدوغ خیاری خود بودید.
سوما من از شما متنفر نیستم. شما یکبار به من گفتی دوست من. من هم در جواب به شما گفتم که شما دوست من نیستی. بهرحال من به عنوان یک زن ایرانی شما را دوست دارم ولی چیزی را که ازش تنفر دارم سبک فکر کردن و نتیجه گیری غلط است. اگر میخواهی که ازت ایراد نگیرم سعی کن که کلیشه ای حرف نزنی و با دلیل و مدرک حرف بزنی.
چهارم اگه میخوای من اینجا ننویسم چاره اش خیلی ساده است فقط باید یک جمله خاص را در آن بالا بنویسی. با نوشتن اینکه اینجا وبلاگ من است کاری به پیش نخواهی برد. یاد بگیر که از طریق حقوقی و مخصوصاً حقوق در دنیای مجازی مرا قانع بکنی. اگر فکرت خوب کار بکند متوجه میشوی که از لحاظ حقوقی چه باید بگوئی که من دیگر اینجا ننویسم. از من نخواه این را برات بنویسم باید که خودت پیداش بکنی و بگی. فقط یک کم باید از متون حقونی سر دربیاری و بدونی که دقیقاً چه باید بگی.
بینام و نشان گفت:
میگم کاشکی شما دخترای ایرانی هم از اون دختر مصری یک کم یاد میگرفتید
اون تو مملکت خودش اینکار و کرد شما تو استرالیا جرات اینکار رو ندارید
ببین چقدر شجاع بوده اون که عکس کاملش رو گذاشته حالا شماها اگه خواستید بذارید مثلا عکس کلتون رو کات کنید
🙂
ویدا گفت:
مشکل این نیست که فقط کلمه «کس» زشت و پست هست… بلکه با خوار کردن این کلمه… در باور زنان آلت تناسلیشون رو عضوی پست جلوه دادیم… نتیجه این باور چی هست؟… ناآگاهی زنان در مورد بدن خودشون (چون وقتی کلمات سانسور می شه به دنبالش فکر کردن و حرف زدن در موردش هم سانسور می شه)… و نتیجه این ناآگاهی زنان چی هست؟ … بیماریها و مشکلات بسیاری برای زنان و کودکان
زنان زیادی تو جامعه ما هستند که وقتی مشکلی براشون پیش می یاد نمی دونن باید چی کار کنن و کجا برن و از کی بپرسن…. یا به خاطرخجالت به دکتر رفتن و یا از کسی پرسیدن رو این پا اون پا می کنن… و به قدری معطل می مونن که کار از کار می گذره… فکر کنم احتیاج به مثال زدن در این مورد رفتارها نباشه… چون این رفتارها رو می تونیم به وضوح ببینیم… حتی بین زنان تحصیلکرده امروزیمون… حتی من فمنیست همونطور که ویولتا گفت تو رختکن استخر به راحتی نمی تونم لباس عوض کنم… چون این افکار تو تک تک سلولهای من نفوذ کرده….
آره.. وقتش رسیده که به زنانمون بگیم… آی دخترا.. آی مادرها… آی خانومها… سرتون رو بالا بگیرین و به اینکه لای پاتون «کس» دارید افتخار کنید… «کس » مایه شرمساری شما نیست!.. به زن بودن خودت افتخار کنید و بهش بها بدید و مراقبت کنید…
حالا شاید بیاید گیر بدید… که به جای کلمه «کس» چرا از کلمات رسمی تر مانند «آلت تناسلی»… «واژن».. «مهبل» ..»فرج»… ( هرچند که این کلمات فارسی نیستن ولی به هر حال تو فرهنگ ما جا افتادن)… و یا کلمات عامیانه تر مثل «ناز»… استفاده نکنیم؟…
خوب دلیلش این هست که این کلمات تحقیر نشدن… تا وقتیکه از حیثیت کلمه تحقیر شده دفاع نکنیم و زشتی اش رو از بین نبریم .. افکار در پس اون هم از بین نخواهد رفت!
و اما اینکه می گید آلت تناسلی مردان هم تحقیر شده… کجا این کار شده؟… اتفاقا بهش افتخار شده… والا مردها تا می خوان چیزی رو کم ارزش جلوه بدن… بلافاصله به فلان جاشون حواله می دن… یا تا دعواشون می شه زودی پای آلت تناسلیشون رو وسط می کشن… و تو قشرهای تحصیل نکرده و بسته تر.. بیشتر افتخار به آلت تناسلی مردان و خجالت از آلت تناسلی زنان رو می بینیم….
و در آخر اسکارلت جان به خاطر سنت شکنی ات دستت درد نکنه 🙂
امید مشهد گفت:
نسوان جان فک کنم پوشاندن اندام جنسی یک چیز ژنتیکی باشه که از کهن بهمون ارث رسیده باشه و نمیدونم دلیلش چیه ولی اگه یادت باشه یه عکسی هست بعد از انفجار بمب اتمی ژاپن که یه عکاس از یه پسر پچه گرفته تو اون عکس پسره لخته و فقط اندام جنسیشو با یه برگ پوشونده حالا نمیدونم اون عکاس بهش گفته یا نا خوداگاه بوده فکر کنم در کل پوشندن اندام تناسلی چه تو اقا و چه تو خانم به دلیل حفط باروریشون باشه چون قسمت مهمی از بدن و برای حفظ نسل لازمه حالا دین یکم شورش داده .
وبلاگ بارباپاپا گفت:
این تبو بودن اندام جنسی در جوامع پیشرفته هم دیده میشه و یکی از دلایلی که براش گفته میشه بودن بچه ها در جامعه است!
من یادمه وقتی حدود چهار سالم بود در محله زنی دیوانه شد و لخت مادرزاد توی خیابون اومد وفریاد میزد مادرم سعی میکرد با دست چشمای منو بگیره و من هم سعی میکردم ببینم چه خبر شده است!من فقط تعجب میکردم و فکرمیکردم این چرا اینجوریه؟!چرا دول نداره؟!ولی اصلا دچار ترس یا آسیب روحی نشدم.
در عوض وقتی اولین بار قربانی کردن گوسفند رو دیدم تا دو سه روز تب داشتم و شبا دچار کابوس میشدم و با گریه و جیغ و داد بیدار میشدم.
خلاصه فکر میکنم اینی که این موضوع رو گردن بچه ها بندازیم و بگیم به خاطر بچه ها باید اندام جنسی رو پوشوند خیلی مسخره س.
به نظر من پوشش آدمها به خودشون ربط داره و قانون گزاران حتی در کشورهای پیشرفته دارن بدون دلیل این قانون پوشش اجباری اندام جنسی رو سالها به خورد مردم میدن.همین قانون گزاران میان و با زیادی پوشش هم مخالفت میکنند و حجاب رو غیرقانونی میدونن در صورتی که بازهم میگم به نظر من پوشش آدمها به خودشون ربط داره هر کسی دوست داره باید بتونه لخت مادر زاد باشه و هر کس دوست داره باید بتونه روبنده بزنه.
بابک گفت:
خجالت نداره که! دمت گرم. اتفاقا سوژۀ خیلی خوبی را انتخاب کردی چون» این » یکی از چیزهای مورد علاقۀ شدید این جانب است. ولی خودمونیم ها، انصافا کلمه اش زشت و نا ماً نوسه. مثه فحش میمونه. حیفه بخدا چیز به این خویی و نرمی. مال مردا هم همین طور، کلمه ش زشته. من اگه بودم، پیشنهاد می دادم بجای اینکه بیائیم از احتمال جنگ در ایران، یا اوضاع اقتصادی درب و داغون یونان و ایتالیا و اسپانیا و قرضِ وحشتناکِ آمریکا هِی بگیم و بترسیم، یه تظاهراتی، کنفرانسی، خلاصه یه چیز اساسی راه بندازیم و یکی دو تا اسم قشنگ و مامانی برای این چیزا در نظر بگیریم که وقتی اسمشون میاد، خجالت نکشیم. لبمونو گاز نگیریم. همون طور که گفتی، همۀ ما از اونجا اول به دنیا سلام گفتیم. اینکه بد نیست. هر کی میگه بده یا زشته، خب بره بمیره. چند تا کلمۀ پیشنهادی برای زنانه ش: آب نبات، غوره، قره قوروت، مملی، فیجی
هیچ فکر نمی کردم یه روز اینقد جدی به این مسئلۀ حیاتی بپردازم. این داستان آدم و حوا و سیب را ولی یه کم قاطی کردی. من از شاهد دست اول جنتی شنیدم که شیطون لامذهب چندین و چندین روز رو مخ آدم کار کرد که سیب بخوره، ولی موفق نشد. بعد یه فکر بکر شیطانی بسرش رسید و رفت به حوا گفت: بخور، برای پوستت خوبه. حوا هم فی الفور سیبو گاز زد. این شیطون هم جونور عجیبیه. من یه جورایی دوسش دارم، میدونی؟ اصولا از فرشته هایی که، ببخشیدا، خایه دارن خوشم میاد. اونای دیگه که فورا جلوی آدم تعظیم کردن، بهم حال نمیدن. اونا خایه مالن. بگذریم حالا، اینا گذشته و ما افتادیم اینجا روی زمین که ببینیم همین جا هم بهشت پیدا میشه، هم جهنم.
یه چیز دیگه هم بگم؟ یعنی شما از این داستان سیب بهشتی مضحک تر چیزی شنیدین؟ در بارۀ موضوع به این مهمی نمی تونستن یه داستان مورد قبول تر، باورکردنی تر بسازن؟ این آقا خداهه واقعا علاف کائناته. خب که چی بشه مثلا؟ سرش درد میکرد یا کارش تموم شده بود که بشر را خلق کرد؟ نمیدونس از توشون یه خمینی یا هیتلر در میاد؟ خودشم می شینه بربر نیگا می کنه؟ لعنت به شیطون، مگه کوره، مگه کَرِه؟ داد و هوار بچه های گشنه رو نمی شنفه؟ آدمو حوا را اونجوری که میخواست خلق کرد، بعد تنبیه شون کرد که چرا اونجوری بودن. شما می فهمین؟ یا اون خیلی علافه، یا من خیلی خنگم. خب اگه میخاست سیب نخورن، یه سلول ضد سیب میذاشت تو کله شون. تازه، سیب مگه چشه؟ اگه اونقد بد بود که با خوردنش ما از بهشت کیک اوت بشیم، چرا امروز خوبه و این فرنگیا که از ما پیشرفته ترن میگن روزی یدونه بخوری، کیپس دِ داکتر اُ وی. من که شاخ در میارم از این داستان. ببخشید پاس نداشتن فارسی را
پائین تریک سروده از دختر خواهرم پیشکش یاران اندرونی
شین شین گفت:
خیلی نوشته شجاعانه ای بود واقعاً آفرین. من منتظر بودم که کسی تو کامنتها جوابی برای چراها داشته باشه ولی متاسفانه خبری نبود.در عین حال منتظر بودم که کلی کامنت فحش و ناسزا ببینم . به نظر میاد جامعه وبلاگ نسوان خوان دچار تحول شدید شده و ناگهان همه به یک رشد شخصیتی نسبی رسیدن که میتونن بدون فحش دادن نظرشونو ابراز کنن . واقعاً مایه خوشوقتیه
Parvaaz گفت:
من که نفهمیدم شما دقیقا چی میخوایی بگی اینجا. چند تا موضوع رو با هم قاطی کردی. مثل اینکه هر چی میخواستی بنویسی تلنبار شده بود و یهو ریخت بیرون. وسطای نوشته یهو فکر کردم میخوایی ما رو به آیین «کس پرستی» دعوت کنی وقتی گفتی کس دریچه ایست مقدّس. یعنی چی دریچهٔ مقدّس؟ مگه دریچه هم مقدّس میشه. نکنه انسان مقدسه و واسه همین دریچه مقدّس شده. یعنی اون شکاف تقدّس خودش رو از تقدس انسان میگیره. یا نکنه حیات مقدسه و واسه همین این شکاف مقدس؟ اگه اینجوری باش که کیر مقدّس تره چون حیات اول از سوراخ کیر در میاد وارد شکاف مقدس میشه؟؟؟ یعنی ما باید از این به بعد روزی پنج بار به سوی کس نماز بخونیم. من که نفهمیدم!!
جدای از مسائل بهداشتی که باید عقب جلو رو پوشوند و اینکه چه مشکلاتی پیش میاد انا خود آگاه، فکر نمیکنی وسیلهٔ تولید مثل باید محافظت بشه یه جوری. تا حل شده کس ت رو سه ماه بذاری بیرون ببینی چی میشه؟ من سٔوالی دارم. اسلام و دین اینا رو بی خیال. به من بگو چرا همین الان هم که قبائل (البته نه همهٔ قبائل) رو توی آمازون یا این ور اون ور پیدا میکنند که از تمدن به دور بودند یا از مذهب و دین به دور بودند شما باز هم میبی آلات تناسلی شون رو پشوندند با برگ و اینا؟
آخر کلام اینکه این چه ربطی به اون دختر مصری داشت. امیدوارم نیاد اینجا رو نخونه. شما اصلا نگرفتی اون بدبخت چرا اون کارو کرد. وگرنه قبلش خیلیهای دیگه وا داده بودند هوا بخوره، نیاز نبود شما صبر کنی تا الان.
اصخر گفت:
اتفاقا قبایلی وجود دارند که خیلی راحت به صورت لخت مادرزاد هستند! حتی در یک خانواده. مستندش پخش شده.
Parvaaz گفت:
اصخر جان حرف منو میزنی. اینو که خودم گفتم. بپا انگشت پات نره تو چشت.
اصخر گفت:
فعلا که انگشت پای شما تو چشمته؛
کامنت رو در جواب قسمت زیر نوشتم و منظورم این بود که بعضا حتی برگی هم در کار نیست!:
«چرا همین الان هم که قبائل (البته نه همهٔ قبائل) رو توی آمازون یا این ور اون ور پیدا میکنند که از تمدن به دور بودند یا از مذهب و دین به دور بودند شما باز هم میبی آلات تناسلی شون رو پشوندند با برگ و اینا؟»
Parvaaz گفت:
باشه اصخر، اصلا شصت پای تو توی چشمم. شوخی کردم به خدا.
عزیزم میگم که منم همینو گفتم. فهمیدم که در جواب چی نوشتی. مگه من نگفتم » نه همهٔ قبائل» ؟ یعنی میدونم مثال خلاف هم هست که همون قبائل که شما مثال زدی. جا افتاد انشاالله؟
بگذریم، شما به جای اینکه جواب سوال منو بدی فقط مثال نقض زدی. میدونی چرا حالا برگ میذارند اون ۲-۳ تا قبیله یا نه؟ من اینجا کامنت میزارم که یاد بگیرم. اگه میدونی بگو منو از نادانی در بیار.
لطف کنی بیای زیر جدیدترین پست بلاگ کامنت بذاری ممنون میشم، اونجا بحث کنیم اگه دوست داشتی. لولیتا با من رفیق ناراحت نمیشه، مگه نه لولی جون؟
بابک گفت:
گر چه روزی اثر از این همه گلخانه نبود
بر تن بوته ولی، یک گل لب تشنه نبود
غیر آن فصل که وقت هرس باغچه بود
سایۀ داس و هراس از تبر و تیشه نبود
***
یاس بی دلهره می شد همه جا ریشه کند
عشق می شد سفری تا دل اندیشه کند
سختی کوه، اگر بود، زمان فرهاد
عشق جا داشت که قدری کمک تیشه کند
***
بیم آن بود شبی حمله کند فوج کلاغ
چون که دیرین طمعی داشت به بار و بر باغ
حافظ باغ، ولی تیر و مسلسل که نبود
باغبان بود و مترسک، دوسه فانوس و چراغ
***
می شد از عمق شکست ازنوبه آغاز رسید
مثل پروانه شد از پیله، به پرواز رسید
می شد عاشق شد و روکردبه هر قبلۀ پاک
به خدا گونه ترین باور اعجاز رسید
***
شهر با نام خداگرچه غریب است هنوز
بحث بیگانگی مهر و صلیب است هنوز
آدم از روز ازل رانده شد از باغ بهشت
بین ما تفرقۀ گندم و سیب است هنوز
***
شهریور 1383
nana گفت:
بله…همانگونه که ترس مسری است، شهامت هم می تواند مسری باشد.
و من ممنونم از شهامتی که این وبلاگ و شما دوستان عزیز به من انتقال دادید. من بخش عظیمی از شهامت و جسارت امروزم را مدیون شما هستم. شهامتی که زندگی مشترک من را از نابودی نجات داد و رضایت و آرامش برای من و همسرم به همراه آورد. یاد گرفتم که خواستهای جنسی خودم را بیان کنم و برای به دست اوردنشان پا فشاری کنم. همسرم این روزها انرژی بسیار بیشتری برای این خواستههای من میگذارد ولی رضایت جنسی من برایش آنقدر دلپذیر شده که خودش هم علاقمند است که هر چه بیشتر برای من انرژی بگذارد و خیلی راضی تر و خوشحال تر از زمانیست که فقط خودش ارضا میشد و من دلسرد و غمگین بودم.
بابک گفت:
ما ها خیلی اینجا کل کل و شوخی می کنیم، ولی خوندن چنین کامنتی منو خوشحال می کنه
آفرین به نانا و همسرش
آفرین به نسوان
EhSAN گفت:
LIKE
ma گفت:
آمده بودم سری به تو بزنم و بروم . آمده بودم که روحم شاد شود . روانم شاد شود . که تو را ببینم و آرام گیرم ای آرام جانم . اما می بینی چه کس بازاری است ؟!
حال من چگونه به تو نگاه کنم ؟! من چگونه با این عکس ایستاده به زیر پای تو به تو نگاه کنم ؟ به چشمان تو ؟ من چگونه ادعا کنم که نگاه تو چه میکند با من ؟
من چگونه بگویم که ما یعنی من هزار سال است که عاشق به نگاهی می شویم تا کس کنیم !
من کاری ندارم که برخی نیز حتی عاشق می شوند ، آری عاشق می شوند ، آنهم به تمام معنی ی کلمه تا کون کنند . عاشق پسر می شوند . عاشق پسر .
من چگونه بگویم ، چگونه پیش تو اعتراف کنم که چشمان تو دل و دین اگر چه می رباید ، اگر چه بوسه بر چشم تو و اگر چه نگاه بر روی تو از هزار کس کردن بهتر است اما دروغ چرا ، عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست !
من چگونه به تو بگویم که همراه یکی شان پسری بود که چشماش طلب می کرد ارث پدر از من !
که چشم ، چشم است و چشم ارث پدر طلب می کند و پسر و دختر هم ندارد . من چگونه بگویم که چشم اگر چه چشم است و شیوه اش قتل است و قتالی اما نهایت کون است و کس !
من چگونه بگویم که اینهمه فدایت شوم و قربانت شوم و چه و چه و چه اگر چه دروغ نیست اما مقصود کس است لب و دهان و چشم بهانه !
من چگونه بگویم که گر چه دلبرآن نیست که مویی و میانی دارد ، اما دلبر آن است که مویی و میانی دارد !
عزیزم ، جانم ، نازنینم ، من چگونه بگویم که گفتنش نتوان . اسم بردنش نتوان . که هزار سال است که خودش را بیار اما اسمش را نیار . که بکن اما بر زبان میار !
من چگونه بگویم که اگر آن دختر مصری شهامت نکرده بود و این وبلاگ صاحاب نیز جسارت نکرده بود و اسمش را نیاورده بود ، من نه تنها جلوی تو که حتی در غیاب تو و حتی در همین دنیای مجازی نیز که سگ صاحبش را نشناسد ، جراتش را نداشتم که بر زبان بیاورم ، بر کیبورد بیاورم ، بنویسم ، تایپ کنم این کلمه ی دو حرفی ی کس را !
عزیکم ، دلبرکم ، ما مردان بدبخت تریم . بخدا بدبخت تریم . ما اگر که بگوییم کس ، هرزه ایم و فاسد و اگر که نگوییم و چیز چیز کنیم ، کم رو و دهاتی و املیم و چیز خل !
ما گرفتار تریم . ما هزاران سال است که در این دیار و دیارانی امثال این ، اسیر شرم و حیایی هستیم که دودمانمان را بر باد می دهد !
تازه این ماییم . ما کتاب خواندگان و سبیل تراشیدگان . مثلا روشنفکران و یا شبه روشنفکران . تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل . تو خود حدیث سبیل از بناگوش در رفته گان و با غیرتان و متعصبان و با ناموسان و آنان که همشیره ات خطاب کنند و منزل خطابت کنند را بخوان از این مجمل !
من اما شرمسارم اگر در این کامنت چند باری از این کلمه ی دو حرفی استفاده کردم . بخدا که خجالت می کشم وقتی اینجور نگاهم میکنی . بخدا دوستت دارم . چشمانت را . نگاهت را . اما دروغ چرا . زین همه بیشتر کس ت را . ببخش . ببخش . جسارت مرا و پر رویی مرا ببخش . شرمنده ام بخدا !
EhSAN گفت:
من ازت نا امید شده بودم وقتی که ناامیدانه حاضر بودی بمب بیاد تو و کامپیوتر و عکس رو دودکنه ..بدون اینکه ازش بپرسی !
ناشناس گفت:
عجیب و قابل تامل
و نگاهی عمیق
گیتی گفت:
والله در این روزگار که به وفور در کوچه و خیابان این واژه استفاده میشه، یعنی سانسوری حداقل در ادبیات مردانه ی کوچه و خیابون در موردش اعمال نمیشه، اما صد البته به شکل توهین آمیز…
انواع و اقسام فحش ها و دری وری های ناموسی در اطراف و اکناف این واژه و مشتقات و ترکیبهایی از اونه …. حالا می تونه تارگت ( هدف ) یک خانم باشه یا مادر و خواهر و خاله و عمه ی یک آقا… حتی در مورد پوشش این عضو شریف هم هکذا ….
اما در مورد زشت بودنش….باز هم در این روزگار هر خانم زیبا و کمی تا قسمتی سکسی به شکل عجیبی با کلمه ها و ترکیب های تازه ای مثل » عجب کسیه !!» ( به ضم کاف البته ) شناخته و یا حتی مورد خطاب قرار می گیره …
یا دیگه خیلی بخوان عنایت مبسوط و مخصوص داشته باشند داد می زنند که آی ی ی کس ات فلان یا بهمان یا آی ی ی کس خانم !!!…جوری که تا دالقوز اباد سفلی هم شنیده بشه !!… عجبا که بی محابا هم هستند در این فریاد و فغان و هوار ها و ابراز احساسات خیابانی….
این که از بعضی از آقایون نیمه محترم…
اما در مورد خانم ها…
موافقم….، زن ها خودشون شرم دارند از بدنشون، از حضور بدنشون ، از لمسش ، از بودنش شرم دارند و باهاش بیگانه هستند….
دلیلش هم همون بده ، زشته ، وای خدا مرگم اینایی است که از لحظه ای که اولین نشانه های زنانگی ظاهر میشه بر سر و روی دختران ما آوار شده…. هم توسط عرف عجیب و گیج و بی منطق ، هم مذهب با دلایل مشخصش که دیگه گفتن نداره….
چقدر دختران خمیده و قوز کرده رو می شناسید که با ترس و وحشت رویش ناگزیر سینه های خودشون رو پنهان می کنند در ظاهر و در باطن وجودشون ، زنانگی خودشون رو انکار….
نتیجه اش میشه عدم شناخت از کاربرد و آناتومی و چگونگی و عملکرد اون در شکل بسیار وسیع و هزار جور گرفتاری در اثر عدم آگاهی….
نتیجه اش میشه سردمزاجی و هزار و یک جور بیماری و اختلالت فیزیولوژیکی و روحی و روانی….
راستش به نظر من کار با بکار بردن بی محابای این واژه و کس کس کس گفتن حل نمیشه ، ( ضمن اینکه تا اونجایی که من شنیدم واژه ی کس عربی است )…
به نظر من اول » مغز » باید آزاد بشه…..فکر باید رها بشه ، ترس از زن بودن بریزه….
یادمه یک زمانی یک جوکی ساخته بودند در مورد زنهای ایرونی که نمی دونم بنمایه اش چی بود ، اینکه اگر در یک جایی چند زن لخت مادرزاد باشند و مردی وارد بشه اول دستهاشون میره به سمت موهاشون برای پوشاندن…
بهرحال به نظر من ، موضوع و معضل عمیق تر از این حرفهاست …
فکر سانسور شده رو نمیشه با فقط با یک واژه رها کرد….
در جامعه ای که اگه یادتون باشه ترکیب » روی هم رفته » از کتاب های در حال چاپ سانسور می شد چون یادآور اتفاقی بود که سانسورچی ها خیلی بهش علاقه داشتند اما توی پستو !!….دیگه تکلیف کس و مشتقات اون معلومه….
به نظر من باید زن ها خودشون رو باور کنند…. اول به عنوان یک » انسان »
وقتی به عنوان یک انسان با تمام خواست ها و نیازها و مشخصات یک انسان حضور و وجود خودشون رو تونستند تثبیت کنند در این دنیا در این جامعه …. حضورشون به عنوان یک زن هم تثبیت میشه….
وقتی تونستند بدنشون رو دوست داشته باشند فیزیکی ، ازش شرم نداشته باشند…از خودشون نترسند….
وقتی تونستند نیازهای زنانه شون رو ابراز کنند ….
وقتی تونستند موجودیت انسانی خودشون رو باور کنند و حقوقش رو بشناسند….
در غیر اینصورت با کس کس کس گفتن از دید من چیزی حل نخواهد شد،
میشه با یک لایه شکلات پوشوندن روی یک پاتیل کثافت …میشه خود گول زدن….
اما بهرحال اسکارلت جان ، به نظر من نوشته ی خوبی بود، همین که باب گفتگو در اینمورد رو باز می کنی خودش جای تقدیر داره…..
Iraj گفت:
» یادمه یک زمانی یک جوکی ساخته بودند در مورد زنهای ایرونی که نمی دونم بنمایه اش چی بود ، اینکه اگر در یک جایی چند زن لخت مادرزاد باشند و مردی وارد بشه اول دستهاشون میره به سمت موهاشون برای پوشاندن..»
شعر چادر از ایرج میرزا:
بيا گويم برايت داستاني — كه تا تاثير چادر بداني
در ايامي كه صاف و ساده بودم — دم كرياس در استاده بودم
زني بگذشت از آنجا با خش و فش — مرا عرق النسا آمد به جنبش
……….
چرا بايد تو روي از من بپوشي — مگر من گربه ميباشم تو موشي
پريرو زين سخن بيحد برآشفت — زجا برجست و با تندي به من گفت
كه من صورت به نا محرم كنم باز؟ — برو اين حرفها را دور انداز
از اين بازي همين بود آرزويت ـ ـ كه روي من ببيني؟ تف به رويت
برادر شوهر من آروز داشت ـ ـ كه رويم را ببيند شوم نگذاشت
كرر گفتمش با مدو تشديد ـ ـ كه گه خوردم غلط كردم ببخشيد
دگر اسم حجاب اصلا نبردم — ولي آهسته بازويش فشردم
ولي ديدم به عكس آن ماه رخسار ـ ـ تهاشي ميكند اما نه بسيار
تغير ميكند اما به گرمي ـ ـ تشرد ميكند ليكن به نرمي
چنان از حول گشتم دستپاچه ـ ـ كه دستم رفت از پاچين به پاچه
بدو گفتم تو صورت را نكو گير — كه من صورت دهم كار خود از زير
به زحمت چوف لنگش جا نمودم — در رحمت بروي خود گشودم
كسي چون غنچه ديدم نوشكفته — گلي چون نرگس اما نيم خفته
برونش ليموي خوش بوي شيراز — درون خرماي شهدآلود اهواز
كسي بشاش تر زروي مومن — منزه تر ز خلق و خوي مومن
كسي هرگز نديده روي نوره — دهن پر آب كن مانند غوره
كسي بر عكس كسهاي دگر تنگ — كه با كيرم ز تنگي ميكند جنگ
به ضرب و زور بر وي بند كردم — جماعي چون نبات و قند كردم
سرش چون رفت خانم نيز وا داد — تمامش را چو دل در سينه جا داد
بلي كير است و چيز خوش خوراكست — ز عشق اوست كاين كس سينه چاكست
ولي چون عصمت اندر چهرهاش بود ـ ـ از اول تا به آخر چهره نگشود
دو دستي پيچه بر رخ داشت محكم ـ ـ كه چيزي نايد از مستوريش كم
چو خوردم سير از آن شيرين كلوچه — حرامت باد گفت و زد به كوچه
***
حجاب زن كه نادان شد چنين است — زن مستورهي محجوبه اين است
به كس دادن همانا وقع نگذاشت — كه با روگيري الفت بيشتر داشت
چو در وي عفت و آزرم بيني — تو هم در وي به چشم شرم بيني
به قربانت مگر سيري؟ پيازي؟ — كه توي بقچه و چادر نمازي؟
به عصمت نيست مربوط اين طريقه — چه ربطي گوز دارد با شقيقه
زنان در شهرها چادر نشينند — ولي چادر نشينان غير اينند
فداي آن سر و آن سينه باز — كه هم عصمت درو جمعست هم ناز
آرش گفت:
«همین که باب گفتگو در اینمورد رو باز می کنی خودش جای تقدیر داره»
به نظرت این نوشته و کلا به قول خودت …. …. ….گفتن ؛ تابو شکنیه؟
آرش گفت:
این سوال از گیتی بود و اشتباهی اومد اینجا.
گیتی گفت:
@ آرش
آرش جان…
اگر تابو رو به مثابه رسم و سنتی ناآگاهانه و نادرست در نظر بگیری ، آره هست به نظر من ، گرچه بسیار رقیق و با تاثیر کم و همونطور که گفتم در وضعیت فعلی جامعه ی ما یکجور خود گول زدن….
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که یکی از معروفترین شاعران زن تابو شکن اون ، یعنی فروغ ، که زنانگی اش رو و حس زنانه اش رو به زیباترین شکل بیان کرده ، از طرف خیلی از مردان روشنفکر نمای ما و حتی زنان ، مفتخر شده به صفت فاحشه….
این رو من با چشم خودم و گوش خودم در محافل فرهنگی و مثلا روشنفکریمون دیدم و شنیدم ، حالا با شوخی و کنایه …اما گفته میشه…
فشار این جامعه خیلی زیاده…. اما مگه ما چند تا فروغ داریم ؟؟؟
من حرفم اینه….
در جامعه ای که تابو ها شکسته میشه اما بخاطر فشار اجتماعی که انسان در اون کمترین ارزش رو داره ، با دروغ دوباره ماستمالی میشه چه سود از این تابو شکنی ها آخه….
مثلا خانم بکارتش رو از دست میده و زندگی جنسی اش رو آغاز می کنه ، بعد برای ازدواج میره پیش پزشک ، کلی پول میده و دوباره خوددوزی می کنه ، که به نظر من مثل خودسوزی می مونه….
در واقع میشه بی هویت… بخاطر فشار همون جامعه ای که تابو ها در اون ارزشه ، گرچه تابو شکنی هم ارزشه البته ، اما همش ظاهری و بی پشتوانه است….
مغزی که سانسور شده به این راحتی ها و با چند واژه و کلمه ی پر سر و صدا آزاد نمیشه….
برای همین میگم تا بنیان فکری تغییر نکنه
تا زن خودش رو باور نکنه، خودش رو دوست نداشته باشه ، به عنوان انسانی که حقوقی داره ، پای واکنش های جامعه در مقابل اون حقوق انسانی اش ایستادگی نکنه اتفاقی نمیفته….
آزادی از قیود دست و پا گیر بی منطق که تحمیل شده بها داره…
باید زنان ما بفهمند که بخاطرش باید بها بپردازند….
بعد هم نکته ای هست …
ببین موضوع اینه که خیلی از خانم هایی که اینجا می نویسند چه در بخش کامنت چه در بخش نویسنده ها یکجورایی از پس خودشون برمیان…از پس این جامعه….
درد جای دیگه است…. شاید این حرفها بتونه اون دردها رو درمان کنه یا مرهمی باشه….
یکبار اینو یک جا دیگه هم گفتم….
نوجوان بودم که این حکایت رو شنیدم به شکل اتفاقی ،… فردی که در فیلد تخصص های مربوط به بیماریهای زنان کار می کرد داشت برای یکی دیگه تعریف کرد و من هم شنیدم ، یادمه در اون سن و سال تا مدت ها بهش فکر می کردم و ذهنم مشغول بود…. و هنوز یادم مونده….
از زنی می گفت ، زنی شهری و امروزی مثلا ، که برای یک ازمایش زنانه که دردناک است و سخت است ، نیاز به کمک و حضور شوهرش بوده….
و زن طفره می رفته با التماس…. با ناله…. و با خواهش که شوهرم رو صدا نزنید و خجالت می کشیده……
وقتی ازش می پرسند چرا…مگه شوهرت نیست این بازیها چیه ؟؟ پس شما چه جوری سکس می کنید مثلا !!
جواب میده ، ای خانم …. توی تاریکی ، با خجالت … دقیقا یادمه همین کلمات بود….
خوب خودت ببین این یعنی چی ؟؟ بعد فکر می کنی چند درصد جامعه ی ما ممکنه دچارش باشند ؟؟
تبعات این خجالت ها چی می تونه باشه….
بعد اونوقت ببین آیا تابو شکنی هست یا نیست ….
بهرحال به نظر من به هر شکلی که باب گفتگو باز بشه درمورد موضوعاتی که بدلیل خودسانسوری و دگرسانسوری معنای واقعی خودش رو از دست داده ، جای تقدیر داره….
ویدا گفت:
گیتی جان…
من هم یه مثال دیگه به مثال ات اضافه کنم… یکی از دوستای من دو سال پیش برای یکسری کلاسهای فشرده رفته بود به یکی از مدارس خیلی خوب دخترانه یکی از شهرها…. می گفت تو یکی از اون روزها مدیر سر صف گفته بوده که نوارهای بهداشتیتون رو همینطوری تو دستشویی نذارید… بعد یک دختره یهو دستش رو بلند کرده گفته… نوار بهداشتی چی هست؟ ( دختره تو مقطع راهنمایی بوده)… می گفت صداش کرده بودن دفتر و یکی از معلمها مثل اینکه بهش توضیح داده بوده… می گفت اش دختره 12-13 ساله نمی دونسته که اصلا زنها پریود می شن و یک روز در همین نزدیکیها ایشون هم پریود خواهد شد!!!!!! …من اصلا باورم نمی شد… می گفت مدرسه غیر انتفاعی تو یک منطقه خوب شهر هم بوده و تقریبا بچه مایه دارها تو اون مدرسه ثبت نام می کردن!… قصه مال چندین سال پیش هم نیست مال 2 سال پیش هست!… یعنی وقتی فکرش رو می کنم … اصلا باورم نمی شه… اگه این بچه تو مدرسه چنین چیزی رو نمی شنید و یهو پریود می شد… چه بلایی سرش می اومد؟… بعد تو چنین جامعه وحشتناکی انتظار دارن که آرام و آهسته پیش بریم… آسته آسته قدم برداریم… هر حرفی رو نزننیم…. مادر اون دختره باید ببینه که چقدر راحتتر حتی می شه کلمه کس رو به زبون آورد تا از حرف زدن در مورد پریود با دخترش ترسی و شرمی نداشته باشه…. البته من هم قبول دارم این تنها راه آگاهی نیست ولی یکی از هزار قدمی هست که باید برداشته بشه…
هما گفت:
این نوشته می تونست زیباترین نوشته اسکارلت باشه اگر اینقدر از این شاخه به اون شاخه نمی پرید و چیزهایی که ربطی به این موضوع ندارند سعی نمیکرد بزور به این بچسبونه
تابو شکنی این کلمه بخودی خود اینقدر موضوع جالب و پر مطلبی هست که نیاز نداره ربطش داد به دختر مصری و مذهب و مردسالاری و……
بهرحال سوای این زواید که بی ربط به اصل موضوع میومد مطلب جالبی بود
شهربانو گفت:
در حقیقت هیچ زنی از این کلمه برای توضیحی در مورد الت تناسلی خود استفاده نمیکند . کُس را فقط نامردان برای تعریف الت تناسلی زنان و برای تجاوزگری استفاده میکنند . تنها خاصیتی که بیان بلند آن ،به وسیله زنان دارد این است چماقی میشود در برابر، کیر چماق وار انان وبرای مدتی ساکتشان میکند . تمام ان نامحرمانی که مرتب از کیرو کردن و ترتیب دادن، دم میزدند، از ترس این چماق تازه به صحنه امده ،فعلا غلاف کرده اند . به زودی به صحنه میاند و سعی مکنند که چماقشان را محکمتر به عرضه بگذارند . اگر قرار باشد که َنمادِ مورد تجاوز را بشکنیم ،کملا با این روش موافقم.
راستش مدت زیادی بود که از این نامحرمانی که مرتب چماقشان را به هر دلیل یا بی دلیل، در اندرونی به معرض نمایش میگذاشتند خسته شده بودم. در اینجا من متوجه شدم که در فضای مجازی نیزExhibitionismus وجود دارد (فکر میکنم به فارسی میشود بدن نمائی ).متاسفانه به سالها معالجه احتیاج است که وقتش را نداریم. پس زنده باد کُس ، که برای چند لحظه این بیماران را خاموش کرد.
در پایان،
به امید روزی که برای این اعضاء کلماتی پیدا کنیم که در ان لذت و یکی شدن و خواستن جاودانه شدن، پیدا باشد.
آراز گفت:
یادت باشه خودت اولش گفتی تو انگلیسی هم معادل کس کلمه بسیار زشتی تلقی می شه. ولی در غرب زنها این مشکلات زنها در جهان سوم رو ندارن.
پس فکر نکنم شکستن تابوی این کلمه اون طور که می گی مشکل رو حل کنه.
کلا مسائل رو میشه ساده بیان کرد اما نمی شه توی پیچیدگی واقعیشون دست برد.
روحِ سرگردانِ جوات گفت:
در راستا و طول تغيير نگاه و تابوشكني فرهنگستان ادب پارسي واژه هاي منتخب براي گفتمان كوفتمان مشتمال ديالوگ آموزش دشنام و هتاكي را به عرض و درز عموم ميرساند
كسخل=كيرخل
كس مشنگ=كيرمشنگ
كس ليس=كيرليس ( با «وايرلس» اشتباه نشود )
كس ميخ=كيرميخ
كس گيجه=كيرگيجه
كس چرخ=كير چرخ (گردش بي هدف در خيابان ها)
كسشعر تلاوت نكن=زر مفت نزن ( چيه ؟ حتما بايد كس يا كير داشته باشه؟)
ديگر واژگان جايگزين شده
كيرغول=كُس حور (آنكه خيلي متكبر و از خود راضي ميباشد )
كله كيري= كله كُسي
كير كلفت مايه دار= كس نازك مايه دار
كير در سخن= شمشير در سنگ ( يعني چه؟ حالا حتما بايد كير داشته باشه؟ )
اسكارلت عزيز مشكل حل شد؟بارسنگين سبك شد؟ شهامت و جسارت و آزاد انديشي شما ثابت شد؟
پ.ن1:
من موندم آدم كسشناس كير مريد سكس پژوه وقيح و دريده ايي مثل تو چه جورياس كه هيچ وقت به هيچ كامنتي جواب نميده ؟! تو حتي با نام و هويت مجازي و اي بسا جنسيت كاذب و مجازي جرات و شهامت پاسخگويي به خوانندگانتو نداري . . . تو اصلا شايد وجود خارجي نداشته باشي اسكارلت .
بنابراين اجازه نداري كار خودتو تحت هر عنواني با حركت واقعاً جسورانه ي «علیاء ماجدة المهدی» مقايسه كني كه به خاطر عقيدش در يك قدمي مجازات هاي سنگين و حتي مرگ قرار گرفته.
متوجه منظورم شدي؟
تونستم مطلبو بهت انتقال بدم؟
آر يو آندرستندينگ ؟
پ.ن2:
گوش تو ، ناله ي ما ، فرياد بي مقصد مثل كلاغي كه به خونش نرسيد
روز خوش 😛
خرمگس گفت:
با نظر گيتي عزيز تماما موافقم و تصور ميكنم مسئله ريشهاي تر از اين حرفهاست و حرف زدن درباره واژههاي تابوشده فوريت و فايدهاي ندارد.
البته در نهايت با هرگونه شكستن حدود شرم و حيطه واژگان تابو موافقم.
man گفت:
yeni ba vorood e shoma rasman be in blog RIDE shod
صهبا گفت:
کس ننه ت
خودم گفت:
این جمله رو به سبک و سیاق و لهجه آقا رضا مارمولک بخوانید تا رسایی بیشتری داشته باشد: این خواهر اسکارلت را کجا میشود ملاقات کرد؟ عزیز دل خواهر آدرس بده میخواهم برای امر خیری خدمت برسم. تو عزیز دلمی عزیز دل انگیز.
بوف گفت:
در خصوص موضوع این مطلب و حواشی اش چیزی نمی گویم اما توجه نوسندگان و خوانندگان گرامی را به این نکته جلب می کنم که روایت خلقت و اخراج از بهشت آدم و حوا دراین مطلب، روایت یهودی و مسیحی متاخر است و زیاد مصداق بارزی در جوامع شرقی ندارد و بیشتر موضوع بحث در حوزه فرهنگی مسیحیت کاتولیک و پروتستان است. روایت های دیگر خلقت دارای سمبل های متفاوتی هستند که آرکی تایپ های آن حوزه فرهنگی و آن اجتماع انسانی را بیان می کند. بنابراین و براساس منطق قیاسی ( گذاره ی صغرا، گذاره ی کبرا و استنتاج) گذاره های اول شما غلط هستند و کل استنتاج شما اشتباه خواهد بود.
کاظمی گفت:
در اینکه بچه های ما و خود ما باید به موقع در مورد اندام جنسی خودمون بدونیم و نیازهامون رو بشناسیم و به همون اندازه که اهمیت دارند بهشون اهمیت بدیم نه کمتر والبته نه بیشتر، مثل سایر نیازهامون بتونیم ازشون صحبت کنیم و کلا بحثهایی که مربوط به آموزش در این زمینه هست بنده کاملا موافقم.
ولی اینکه به ذهنمان برسد که برای حل مشکلات جنسی زنانه مان باید ملت را عادت بدهیم که ما به اندام تناسلیمان بگویم ک* ؛ از آن شاهکارهایی است که جز با مثالی که جناب آرش زد نمیشود آن را پاسخ داد.
یک سوال هم بنده از طرفداران طرز تفکر اسکارلت دارم. شما چرا برای سکس با پارتنرتون (این کلمه رو استفاده کردم چون فکر کنم شامل همه انواع میشه) نمیرید مثلا کنار خیابون این کار رو بکنید؟ مگه توی خیابون دست همدیگه رو نمیگیرید؟ خب چه فرقی میکنه دست هم یکی از اندام انسان هست, اندام جنسی هم یکی دیگر از اندام!
ویدا گفت:
خانم کاظمی جان…
در پاسخ اینکه چرا ما نمی رییم کنار خیابون سکس داشته باشیم… دلیلش این هست که اونوقت «پورن» حساب می شه… و پورن هم زمینه سو استفاده از مردم رو باز می کنه… مثلا سکس در کنار خیابون می تونه یک بچه رو تحریک کنه و در نتیجه اون بچه شاید توسط ما ( منظورم فاعلین سکس هست) و یا دیگران مورد سو استفاده قرار بگیره… پس سکس تو خیابون ممنوع هست برای اینکه برای دیگران مضر هست… نه اینکه شرم ملت نذاره این کار رو انجام بدن… تو دنیا خیلی مناطق سکس آزاد وجود داره که می تونی بری اونجا و در مقابل چشم مردم سکس داشته باشی ….
کاظمی گفت:
پس اگر تنها همین یک دلیل هم برای این مسئله وجود داشته باشه نشون میده که کارکرد اندام تناسلی با بقیه اندام آدم متفاوته و در نتیجه نیاز به یک رفتار متفاوتی داره. نیاز به این داره که پوشیده باشه و مثلا با دماغی که اسکارلت مثال زده متفاوته.
ویدا گفت:
خانم کاظمی مگه کسی گفت کس رو نباید پوشوند و همینطور دوید وسط خیابون؟…. چیزی که اسکارلت گفت این بود که کس عضو شریفی است و مایه تحقیر و توهین نیست… و اینکه باید در مورد کس بدونیم و در مورد کاربردهاش و کارکردهاش آگاه باشیم… و در مورد حرف زدن در مورد کس خجالت نکشیم…. فقط همین!
کاظمی گفت:
ولی به نظر من یکی از حرفهاش این بود که یکی از دلایل مشکلات فعلی ما پوشیده بودن آن در طی قرون و اعصار بوده است.
«و یا اگر بخواهید عکس یک سیب سرخ را در مقاله تان بگذارید مجبور شوید که آن را با نوار چسب بپوشانید.»
«چرا مثلا برگ مو را جلوی دماغشان نگرفتند؟ چه چیز زشتی در اندام تناسلی وجود داشت ؟»
» عورت باید پوشانده شود…»
«تا زنهایی شرمنده تربیت شوند ….. چه رسد به آنکه آن را به نمایش بگذارند»
«کس باید به هر قیمتی پوشانده شود و در پستوی خانه نهان شود «
خودم گفت:
خدمت خواهر مکرمه اسکارلت خانم مد ظله العالی عارضم که آن کلمه «وبلاگش» را که در متن بالا قلمی فرموده و زیرش را هم خط کشیده اید که اگر خدا بخواهد هایپرلینکی باشد به وبلاگ آن ضعیفه مصری، در واقع راه به یوتیوب میبرد. به عبارت بهتر این ره که تو میروی به ترکستان است. محض روشنگری و البته ثواب دنیوی و اخروی خدمت خوانندگان چشم نا پاک و دله و چشم چران این سایت منوره عارض است که آدرس دقیق وبلاگ آن ضعیفه سلیطه که دنیا را به هم ریخته و اینقدر سرو صدا به پا کرده در یکی از پستهای قبلی همین وبلاگ مشعشع توسط برادر «یهودی سرگردان» اللهم صل علی و آله داده شده است.
زیارتا قبول. فتبارک الله.
بی خیال بابا! گفت:
سراسر مغلطه بود. نمیدانم چرا ما نمیدانیم که اساسا موضوع بدبختی ما این خزعبلات نیست. اصلا داستان چیز دیگری است. آه که چقدر ما جماعت ایرانی در راه کج می رویم. آن از مذهبی ما که خود حالش را می دانیم این هم از جماعت روشنفکر و روشنفکر نما که نادانی را عین دانایی فهمیده اند و خیل عظیمی را همینطوری تا مسلخ هیچ با خود برده اند. سوال من از شما نویسنده محترم این است که اساسا در نظر شما تمدن به چه چیز اطلاق می شود؟ توحش را چگونه درک می کنید؟ مگر نه اینکه تمدن یعنی هر کاری که دلت خواست نکن و… تمدن یعنی دوری از بخش غریزی و مهار آن برای حفظ روابط انسانی اصیل که نتیجه اش می شود پیشرفت و زندگی بهتر و هزار چیز دیگر. اساس مدرنیته هم همین تمدن و نظام مند بودن جامعه است نه چیز دیگری. اینکه شما هر کجا دلتان بخواهد شلوار مبارک را پایین بکشید یا چاک دهن بگشایید و هر چه دلتان خواست بگویید که فردا سر هر کوچه و برزن غوغایی به پا می شود که بیا وببین تا آنجا که عاقبت مجبور شویم فکری به حالش بکنیم دوباره بشویم همین که هستیم. در واقع گذر ما از توحش همین گونه بود یعنی آنقدر هرج و مرج کردیم که به فکر نظم و قانون و بکن و نکن افتادیم. در نهایت راهتان کج است لطفا به هر چه می پرستید دیگرانی را با نام حمله به دین ومذهب و… به چاه نبرید.
مملکته داریم؟! هر کی هر غلطی می خواد بکنه اول یه فحش به دین میده بعد میبینه که 100 هزار نفر بی آنکه بپرسن جریان چیه دارن دور برش هورا می کشن!!
rahgozar گفت:
اگر بی حجابی نشانه تمدن است پس حیوانات از ما متمدن تر هستند
امام خمینی
(مغلطه رو حال کنید)
🙂
شومبول گفت:
بابا ایولا
خوشمان آمد ازین حرکت. اما معنی زیادی نداشت.
میتونه شروع خوبی باشه
====================================================
اولندش که بنده عرض مبسوطی به درزتون برسونم به عنوان شومبول!
آقایون خانمها کی گفته شیطون ادم حوا رو گول زد سیب بخورن؟
اصلا هم این طور نیست
اونروز خود جنتی اونجا بود . خودم از جدم شومبول خان بهشتی شنیدم که گفت
شیطان معظم اونروز به دلیل مریضی سختی که داشت ظاهرا آفلوآنزای کیری
اصلا در مجلس نبود.اصلا اونجا درخت سیب نداشت.بعدا از لبنان اومد.
اصلا سیبی هم نبود. شما سیب رو نصف کن می فهمی چی بود!
گفت این احمد اومد به آدم گفت برو کس حوارو بخور.آدم گفت بیه! و یه بیلاخ گنده نشون احمد داد.
جنتی گفت بیا بخور من بهت می گم خوبه. خلاصه نشست زیر پای آدم تا
از اون خراب شده به این خراب شده انداختنشون
===================================================
یه زمانی می رفتیم استادیوم . خلاصه اونجا برو بیایی داشتیم
علی صا… یادت بخیر. بچه با مرامی بود.
قسمت جالب ماجرا اینجاست که همیشه هم همینه و عوض نمیشه.
شما فرض کن اگه بازیکن خودی تو بازی گل بزنه . مثلا مهدی
تماشاچی میپره هوا و میگه گـــــــــــل . ایول دمت گرم . کس ننت مهدی مادرتو گاییدم
خارکسه عجت گلی زد.کسکش.ههههههههههههیییییییییی
حالا فرض کنید تیم گل بخوره : دفاع سوتی میده : بازیکن رضا
پس از چند ثانیه مکث ، یه اه کشدار بعدش- رضا کس ننت کسکش مادرتو گاییدم
زن جنده کیری
==================================================
به نظر شومبول مثل چیزهای دیگه که مغز آدمیزاد براش باید زمان بگذاره تا در موردش عادی فکر کنه
این قضیه هم چندین قرن بلکه بیشتر طول میکشه تا عادی بشه. اما میشه.
میشه یجورایی فکر کرد آقا این یه سولاخه(سوراخ) اونم یه دسته.
قرار نیست هی برن تو هم دربیان که.
اما زمان میخواد
عمرا من شومبول با این مغز شومبولم جنبشو ندارم یکی تو خیابون لخت رد بشه کسشو لیس نزم.
البته اگه تمیز باشه
==================================================
در ضمن آقا جوات ، کس مغز جا موند.
بی خیال بابا! گفت:
مشکل شما هم همینه که دنیا رو با عینک جمهوری اسلامی می بینید. در حالی که ادعای شما غیر از این است. آن عینک را بردارید تا ببینید منظور از تمدن، مجموعه تمدن بشری است.
لی لی خنگه گفت:
این مطلب رو باید ویولتا می نوشت نه اسکارلت!
تابو شکنی خوبه ولی حتی من که خیلی بی حیا هستم هیچ وقت جلوی پارتنرم این اسم ها رو نمیارم، البته نه فقط به خاطر خجالت، چون به نظرم این اسامی که عربی هستند خیلی بی سلیقه انتخاب شدن، من همون Cockو Pussy رو ترجیح میدم! ولی حتی باز هم ترجیح می دم اسامی این اعضای شریف رو نیارم! یه
ضمنا» عاشق سکس تو روشنایی هستمو دیدن بدن پارتنرم هستم!
بنظرم این یهودی های ارتدکس که از تو سوراخ توی ملحفه سکس دارن آدم های مهملی هستند که سکس رو به گند کشیدن!
B Pioneer گفت:
I adore your foolness!!!!! n
لی لی خنگه گفت:
دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد! خنگ بازی هم عالمی دارد! خودم هم عاشق این صفتم هستم!
rahgozar گفت:
نسوان، لینک دانلود این کتاب جالب -آلف-رو میذارم اینجا و خوندنشو به همه دوستان توصیه میکنم، ظاهرا انور دیدگاهها بسته هست.
Click to access Aleph-Paulo-Coelho-Persian.pdf
هليا گفت:
من دانلود كردم مشغول خوندنشم ممنون شيركرديد
کاپیتان بابک گفت:
منم میخونمش. مرسی
rahgozar گفت:
نسوان، لینک دانلود کتاب رو گذاشتم منتظر آزادی هست، برای دوستانی که در ایران امکان خرید کتاب رو به علت سانسور ندارند
50 ساله گفت:
سلام : اسکارلت جان دستت درد نکنه از انتخاب این چنین موضوعی .خیلی وقت بودنخندیده بودم کلی کیف کردم و حظ بردم .البته با عرض معذرت نه از نوشته های شما بلکه از کامنت های دوستان عزیز
دوستان عزیز بقول ویول همه شما اهل اندرونی هستید و صاحب خانه . نسوان که نباید پیش شما ادب را رعایت کنه دوما اسم یه اندامو آوردن که بی ادبی نیست بابام جان خییلی نازک ونارنجی شده اید ها .
هما جان شما لازم نیست به ما بفهمانید که انسانید ما خودمان میفهمیم . نیاز به زحمت شما نیست
جوات جان :» یورولملمیش قاشیق کمین اوزووی اریه اتما » معادل فارسی ندارد ترجمه اش نکن حیفه
و اما ویول تو خیلی آدم زرنگی هستی . جواب هات کوتاه و نیش دارآی نامرد
هليا گفت:
اسكارلت جان نوشته شما طنز بود ديگه . . .،مگه نه 🙂 ؟!!
راستشو بگم من ديروز خوندم خوشم نيومد و چيزی ننوشتم اما الان ديدم نسوان آن بالا برای marmooz يادداشتی نوشته است و خواندن آن به درك كامل مطلب كمك كرد.
درباره يادداشت ل! { لوليتا؟!} زياد ميشه صحبت كرد. به صورت خلاصه دليل آن در فاعل و مفعول ديدن سكس است.
راستش را بخواهيد من ايراد را در نظام آفرينش ميدانم مسير فرگشت به زنان و زنانگی ظلم كرده و تطور انسان يعني زن و مرد پاياپا و برابر نبوده است.و عضلات قطور مرد برای او امتيازات ويژه به ارمغان آورد. امتيازاتی كه همچنان بعد از ميليون ها سال همچنان باقی مانده است.
ميتوانم به خودم اميدواری بدهم و ريشه را در باورها ببينم اما باورها خود ريشه در ناكجا آباد ديگری دارد.
اما اينو ميدونم كه اگر ما خانم ها به قول جوات دست از تبلی و تنپروی تاريخی برداريم و به جاي تفاخر و حساب ويژه باز كردن بر روی محتويات لای پا به چيزهای ديگر فكر كنيم ،مسئوليت های بيشتری را در صنعت ،شاخه های توليد ،جامعه و اقتصاد بازار به عهده بگيريم. {مسئوليت پذيری با بردگی جنسی در دانسينگ ها و تبليغات و يا صنعت پورن ،شوهر داری بچه داری و خانه داری خلط نشود} شايد در نسل های بعدی شرايط بهتری برای زنان بوجود بياد و البته به همان مقدار شرايط برای آقايان سختر ميشود 🙂
سخنگوی حق گفت:
نویسنده: خودت میدونی کی
سه شنبه 1 آذر1390 ساعت: 16:20
چرا اسم سوگولی هات رو پاک کردی
می ترسی بخونن برات بد شه و امپراطوری ات به خدشه بیفته؟؟؟؟
ریدم تو گور نجست رو عوضی
با گور اون اعضای حرمسرات
قدس، سمانه، شقایق، مهرآسا ، سارا ، بهار ، محبوبه، شهلا آذر، نسیم، پگاه و پریسا و زوی و بقیه…. ماشالله تو هر رده سنی حداقل یکی داری
ای کارد بخوره به اون زیر شکم سیری ناپذیر حرامزاده ات عفریته ی لاشی
*******************************************************************
*******************************************************************
*******************************************************************
سخنگوی حق گفت:
آرزو و هستی و دیگران از قلم افتادن!!!!!!
KIAN گفت:
من منظور ایشان رو نفهمیدم ولی سروکارت با کیر کلفتا یا حق
سخنگوی حق گفت:
برو از نویسندگان دیوث این وبلاگ بپرس، قشنگ برات توضیح میدن ، البته اگه ترس کونشون اجازه بده!!!
يونجه گفت:
توام كوسه شعر نگو بخواب معامله. حق ديگه چه كوفتيه؟
كير خلايق تو حلق حق
سيد ابوذر گفت:
استغفرالله
استغفرالله
چشمهايم به جاي گُر گرُ به كُس كُس افتاد چرا اينقدرچيپ از اين كلمه استفاده ميكيند؟!امامان معصوم ما واژه زيباي فرج را مناسب تر ديده اند و خيلي با مسماست .
اگر ميدانستم امروز چنين در محضر آقا امام زمان وقيحانه و بيشرمانه ميخواهيد حرف بنويسيد نمي آمدم.
هم عكس زياده روي بوده است و هم اينا كه اين نوشته .
من انشائ الله در آينده كه با ازدواج سنت رسول خدا را به جا آوردم هيچوقت جلوي همسرم از اين كلمات زشت استفاده نميكنم و به جايش به آنجاي عزيزشان «نازناز» و يا «نازي» ميگويم و همچنين دوست دارم بگويم «كندوي عسل» «تنگ بولور» هم مناسب است و نيز خوب ميباشد. و براي خودمان زرا هم دوست داريم بگوئيم «سوتال خان» اما چونكه مومن فرزند زمانه خويش است و ما حالا ديگر به برابري و مساوات اعتقاد داريم نامگذاري آن را ميگذاريم به عهده همسر آيندمان .
البته من الان به خاطر گفتن اين حرفا بازم از محضر ولي عصر امام و رهبري عزيز معذرت ميخواهم.
ايكاش امروز پايم را در چنين وبلاگي نميگذاشتم
50 ساله گفت:
سید ابوذر عزیز باور میفرمایید من جای شما را خیلی خالی دیدم واقعا لطف فرمودید و تشریف آورده ایدشما باید این بندگان منحرف خدا را ارشاد بفرمایید . راستی در رابطه با این موضوع که این اسکارلت بی دین مطرح نموده حدیثی ، روایتی و… ندارید تا به مجلس بی ریای این مرتدان صفایی ببخشید
Sam گفت:
منّت خدای را عز و جل، که طاعت ش موجب قربت است و به شکر اندر ش مزید نعمت. هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون بر میاید مفرح ذات (برای هر دو نفر)، پس در هر نفس دو نعمت است و هر نعمت را شکری واجب.
از دست و زبان که بر آید کز عهده شکرش به در آید
خدایا تو را شاکریم که اگر دردی به بدنی دادی، درمان ش را در بدن دیگری نهادی.
Afshin گفت:
There is book called: Sex Time and Power
You should read the book and I would love to know your opinion about it
This book may provide some answers to the question
I will have to take another look at it to see if I find an answer
One interesting aspect of this book is a theory about how men began taking charge
آرش گفت:
@ ویدا
» اگه کیر و کس فریاد زدن جنبه تحقیر کسی رو نداشته باشه بحث اش با وقتی که بحث تحقیر هست فرق داره.. یه آقا بره وسط خیابون داد بزنه “کیــــــــــــــــــــر” به کسی چه ربطی داره؟ »
به جان خودم شماها یه چیزیتون میشه ؛
ویدا خانم ؛
اگر کسی بیاد جلوی منزل شما داد بزنه ک ک ک …… پدر محترم زنگ نمی زنه 911 ؟ (یا اگر ایران باشه 110) . آیا در اون صورت شما به بابات میگی ولش کن ؛ به کسی چی کار داره ؛ داره برای خودش داد میزنه.؟
تو آمریکا اگر یک نفر بیاد توی کوچه شروع کنه به داد زدن و از این کلمات بکار ببره ؛ چند دقیقه طول میکشه تا اولین همسایه به پلیس زنگ بزنه؟( باور کن با پلیس هم که تماس می گیرن میگن فکر کنیم یکی مست کرده یا دراگ زده؛ چون عمرا آدم سالم همچین کاری نمی کنه.)
آخه یه حرفهایی بزنید که حداقل آدمیزاد اگر خندش میگیره ؛ دیگه مرغ پخته خندش نگیره.
به این کاپیتان ما هم این وصله ها که میگی نمیچسبه.
ویدا گفت:
آرش جان…
من وقت ندارم باید برم…. ولی چه ربطی داره؟ اینجا یکی بیاد ساکت واسطه جلو در خونه باز هم زنگ می زنم پلیس…. یا هر کلمه دیگه هم داد بزنه باز زنگ می زنم پلیس… ربطی نداره که اگه کلمه دیگه ای داد زد کاری باهاش نداشته باشم
ولی یه جای شلوغ یکی بلند بلند درباره «کس» حرف بزنه… خوب به کسی چه ربطی داره… والا من هر روز تو راهروهای دانشگاه که راه می رم هزار بار این کلمات ( البته به انگلیسی) رو می شنوم که بچه ها مثل نقل استفاده می کنن… چند وقت پیش هم رفتم تو کلاس بچه ها داشتن در مورد نگین زدن دور کس بحث می کردن…. خوب یک بخشی از زندگی سکس و کس و کیر.. حالا من نمی دونم چرا اینقدر این حرفها غیرهادی به نطر می رسه؟!
بعدش هم …کاپیتان خودشون زبون دارن و می تونن از خودشون دفاع کنن … من هم به کاپیتان ارادت دارم … حالا دو کلمه بحث و گفتگو کردن که اینقدر ناراحتی نداره! … تو رو جون هر کی دوست دارید این فرهنگ «یار کشی» و برخورد قبیله ای رو بذارید کنار!
ویدا گفت:
* واسطه=واسته
آرش گفت:
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
يونجه گفت:
كيرخودمو آقامو همه بچه محلامون دولا پهنا از طولو عرض مورب اريب كاد دار زاويه دار به كوسه خودتو ويداجونو ننتو عمتو آبجيت
B Pioneer گفت:
یه سوال!
چرا بجای اینهمه درگیری برای تابو شکنی این کلمه دو حرفی٬ نمیآید کتب آموزش مسائل جنسی رو که اینجا از سنین پایین و از مدارس ابتدایی تا دبیرستان برای بچه ها تدریس میکنند رو باز نویسی نمیکنید؟!!!
شاید یه عده یاد بگیرند که اندام جنسی چیه و به چه کار آید و اینقدر تابو براشون نباشه!
شاید به درد خودشون و خانوادشون بخوره!
شاید بدونند که چجوری دختر تازه به بلوغ رسیدشون رو راهنمایی کنند که مشکلی در مدرسه و جامعه براش بوجود نیاد!
==============
خانم اسکارلت٬ مشکل تابو شکنی این کلمه دو حرفی نیست! مشکل عدم آموزش صحیح آکادمیک در مدارس و خانواده ها میباشد و بس!
حالا اینقدر خودتون رو خوشحال از تابو شکنی نشون ندید که سخت در اشتباه هستید!
تابو رو اون دختر بیست ساله شکست که حرف و حرکت جدیدی رو بصورت شجاعانه در قلب یکی از تمدنهای بشدت اسلامی شده نشون داد…
=============
با توجه به کاری که اینجا دارم٬ برام خیلی جالبه که میبینم بابایی سخت به فکر دختر حواس پرتشه٬ وقتیکه میآد ساعت ۱۰ شب گذشته خواهش میکنه تا قرص birth control دخترش رو که ۱۶ سالشه بگیره! که یه وقت بچه تنبل حواس پرتش دچار حاملگی ناخواسته نشه! چونکه سکس رو برای بچه اش لازم میدونه!
اینو هم میدونه که سکس زیر ۱۸ سال برای بچه ها ممنوع است٬ ولیکن خودش رو که نمیتونه گول بزنه!
تازه ازین مساله خوشحال هم هست! چونکه خودش تجربه کرده و لذتش رو برده! حالا چرا بیاد جلوی لذت بچه اش رو بگیره…
=================
تابو این کلمه دو حرفی یا کلماتی از این قبیل نیست! مشکل در شرم و حیا های باشتباه جا افتاده در نا فرهنگ ایرانی ماست!!!
===================
نظر من اینه که به جای این حرفها٬ یکیتون بیاد از آموزش سکس در مدارس که در اینجا ها به آن بها داده میشه٬ کمی بحث و گفتگو کنه…
شاید که برای بزرگان پنجاه ساله مان در اینجا مفید افتد….
Parvaaz گفت:
آموزش سکس در مدارس یه موضوع خیلی پیچیده است اینجا. آموزش سکس در ابتدایی هم مخالف بیشتر داره تا موافق و احتمال حذفش خیلی زیاده. مدرسه یی که بچّهٔهای کوچولو گی و استریت رو بهشون یاد میدند. بحثی بود درLBC Radio گوش میکردم دیروز. آموزش سکس در سنین بالاتر لازم هست به هر حال.
KIAN گفت:
اقایون و خانوما که میاد فحاشی به بانوی بزرگوار نسوان عزیز می کنید که من بهش افتخار می کنم و فهم و درک شما همان بس که چه کسانی بر ما حکومت می کنند
این چینین بانو هایی باعث می شن خطوط قرمز را یه تکانی بدن هر چند کار اشتباه یا درست باعث تحلیل مسایل می شود و ما به ان چه درست است زودتر می رسیم
پس من دوباره خاموش می شوم اما نسوان فک نکن هم فکرانت کم هستند ان چه می خوای بی پروا بگو و ادامه بده
و بدانید کسانی که اینجا توهین می کنند من خواهرشان را از راه دور خواهم گایید و کاری می کنم صب تا شب کس ببینند جلوی خود
پدارنشان را می دم به رفیقم چون من وقت ندارم اون کون خیلی دوست داره
*محمد علی
دانشجوی ارشد اقتصاد
علامه
معرفی کردم هر کی خواست اینجا توهین کنه به نسوان بزرگ بیاد اونجا بکننش
نسوان ما ملت خری هستیم و الاغ ما الان لیاقت حکومت فعلی را داریم
مردم طوله سگی اینقد بچه ها کشته دادن به خاطر جونشون کمک نکردن
به مرگ طبیعی نخواهیم مرد
100/000 هزار کشته به دلایل مختلف گواهی می دهد
يونجه گفت:
كيرم تو اقتصادی كه محمدعلی ميخواد بخونه. كيرم تو روح تيلور و آدام اسميت پدر علم اقتصاد .
KIANكونكش كمتر كوسه شعر بگو
KIAN گفت:
100/000 در سال امار های تصادف و ……………………..
پرتقال بنفش گفت:
خدایا! اینجا گاهی شبیه زمین بازی میشه که بچه ها گیس و گیس کشی میکنن و فحش بد مثلا مثل بیشور میدن
:)))))
مهراز آذرخش گفت:
خيلی برام جالبه اينجا هروقت حرف تابو شكنی پپيشرفت و الگو برداری از كشورهای ممتاز به ميون مياد نويسندگان تحصيلكرده و فرنگ رفته و بيشتر خوانندگان آزادی در سكس رو شاه كليد پيشرفت و آزادی ميدونن.
جالبه در همين آمريكای مركزی و لاتين كشورهای ريز و درشتي مثل مكزيك كوبا ونزوئلا كاستاريكا و … و … وجود دارند با انواع و اقسام آزادی های جنسی در حد فيها خالدون كس و كون بارو نايت های شبانه و و آزادی مطلق در سكس .نه به مطبوعات آزاد رسيدن نه به سينماي مستقل رسيدن نه به نرم قابل قبولي از دموكراسی ، به علاوه با انواع فسادهاي مالی در سيستم متورم شده ي حجكومتی گرفتار هستند.
سوراخ دعا رو گم كرديد از مسير كس و كس كس گفتن رد نميشه خانم ها
گفته بوديد «نسوان نگارنده ادعای شوخ طبعی دارند» ادعای گزافی نيست
sepideh گفت:
خیلی وقته وبلاگت (ون) رو میخونم. در کل یک چیزی توی نوشته های این وبلاگ هست که نمیزاره آدم راحت باشه. همون چیزی که توی نوشته های آدم های خیلی مذهبی هم هست.
Oh! My God گفت:
وقتیکه یه مطلب با ارزش میخونیم تازه میفهمیم که چقدر وقتمون حروم میشه در این وبلاگ! مگر اینکه اینجا بیاییم برای وقت گذرانی و چرت و پرت پرانی!!!
اگر فرصت دارید این مقاله کوتاه ذیل رو مطالعه کنید و بعدش با نوشته اسکارلت مقایسه… اونوقته که به کنه مطلب پی میبرید!
http://www.iranian.com/main/2011/nov-21
هما گفت:
چرا مطلب جدید کامنتدونی اش بسته است ؟ مگه مخاطب خاص داره؟
مگه نمی گین کامنتدونی مثل صفحه اصلی و مطالب نوشته شده توسط نسوان جالبه ؟پس چرا درو بستین؟
یکبارم که معلوم شد ما زنان چه خدایگانی بودیم و چه اتیشی میسوزوندیم …شما نمیذاری بحث بکنیم و بکوبیمش تو چش رجال غیور که اینقد ..اقا..اغا نکنند
🙂
خرزهره گفت:
پیشنهاد می کنم ویدا جون رو به عنوان میراث جهانی ثبت کنیم قبل از اینکه اجانب مثل مولوی یا نظامی گنجوی هاپولی اش کنند
ویدا گفت:
چی شد؟ شما باز هم آب رو گل آلود دیدی سر وکله ات پیدا شد!؟… چرا مثل روباه بی دست پا می مونی؟ منتظری دری به توقی بخوره … شما هم از پس مونده هاش نوشخوار کنی!… اگه حرفی و استدلالی داری بیا حرفت رو بزن وگرنه مثل پیر مردهای ایرانی هی غر غر نکن!… بقول معروف بخواب بابا لحاف یخ کرد!
آرش گفت:
++++
جـوات یساری گفت:
+++
سال گذشته موزه ملي بريتانيا ايشون رو ثبت فرمودن دير جنبيدي رفيق 😆
ويدا يادت مياد ؟ 😉
سیامک گفت:
کس بهترین نقطه روی زمین در خفا! و بدترین نقطه در ظاهر عوام است! تمام این شگفتی های آفرینش از نقطه بیرون آمده است.کس مظهر زایندگی است و تمام این شگفتی های آفرینش ازاین نقطه بیرون آمده است.دیرترین جای بدن زن و مرد که پیر می شود نقاط جنسی آنان است. ارضائ جنسی بی هیچ شکی یک حالت معنوی است و یک «اشراق» کوچک قلمداد می شود.افراد سکسی معمولا افرادی هستند که امور معنوی را خوب درک می کنند.کسی که به سکس احترام نمی گذارد زود پیر . شکسته می شود بر عکس کسانی که انرژی جنسی فعال دارند بسیار سرزنده و شاداب و خوش شانس هستند.
در سفری که به تایلند داشتم معبدی در درون غاری مشرف به ساحل دیدم که مملو از مجسمه های کیر در ابعاد مختلف بود که ماهیگیران برای گرفتن برکت در کار خود آنها را تقدیم الهه مونث معبد کرده بودند. تنها کس مشمول عنایت نشده است کیر نیز جزو زشت ترین الفاظ بشمار می آید پس موضوع یک اشتباه مردانه برای تسلط بر زنان نیست, بلکه موضوع زشت بودن فرهنگ جنسی ما بطور اعم است.از نگاه شرق دور سکس یک امر مقدس است چرا که تمام موجودات جهان از آن نشات گرفته اند. سکس کلید باز تولید هستی است. آنچه که از تنوع شگفت آور موجودات اعم از گیاه و باکتری و سوسک و میمون و انسان و ماهی می بینید فقط در سایه انجام سکس امکان پزیر شده است. بدین خاطر آلت جنسی نرینه و مادینه مورد پرستش سمبلیک قرار می گیرند.معبدی در هند وجود دارد که تمام شصت و چهار حالت انجام سکس را بصورت مجسمه از سنگ تراشیده اند و مورد بازدید مردم قرار می گیرد. بنظر می رسد در این میان تنها ادیان سامی (اسلام ,مسیحیت و یهود) رویکردی منفی در برابر سکس داشته اند.اگر چه در مقام عمل حشری ترین مردم دنیا هستند!
کس یک گل گوشتی است! گلی قرار گرفته در میان پاهای یک گل بزرگتر بنام زن. اصلا خود گل که این همه ما از پاکی و طراوت و زیبایی و عطر آن تعریف می کنیم و سمبل عرفان است چیزی بجز آلت تناسلی گیاه نیست در حقیقت گل همان «کس»است از نوع نباتی اش! به لب های بزرگ و کوچک و چچوله نگاه کنید! اینها گلبرگ های این گل هستند.
کس «تپش» حیات است.کس یکی از شاهکارهای خلقت است.محل جایگیری آن بگونه ای خلق شده که مرد می تواند از هر زاویه ای به آن حمله کند!از جلو, پشت ,پهلو, معکوس! مثل اینکه همه راه ها به روم ختم می شود!کس بخشی از وجود زن نیست! بنظر می رسد زن بخشی از «کس» است. تمام هم و غم زن رساندن خود به کیر و بارور شدن از آن و پروراندن نسلی از درون زهدان خود است.شما وقتی به عظمت و بزرگی کس پی می برید آنگاه که زایمان یک زن را از نزدیک تماشا کنید . در آن هنگام فرشته ها را می بینید که بر کس بوسه می زنند و بر آن رحمت می فرستند.اگر وجود یک زن را مانند یک قیف فرض کنیم, کس نقطه انتهایی آن است. زن با تمام حرکات و سکنات خود سعی دارد مرد را بدرون این قیف بکشاند و او را عاقبت به آخرین نقطه که همان کس باشد رهنمون کند و بارور شود. از این لحظه به بعد دیگر او تغییر ماهیت و وظیفه می دهد و تمام هم و غم او نگاهبانی از حیاتی است که در وجودش مستتر شده است. مرد به کناری می رود و فرند جانشین پدر می شودو از اینجا نقش مادری زن آغاز می گردد.
ارضائ جنسی بی هیچ شکی یک حالت معنوی است و یک «اشراق» کوچک قلمداد می شود.افراد سکسی معمولا افرادی هستند که امور معنوی را خوب درک می کنند.
اصخر گفت:
از معدود نظرات حسابی این پست
قضیهای که مطرحه – که ظاهرا اکثرا اون رو نفهمیدن – اینه: چرا علیرغم اهمیت فوقالعاده و حیاتی اون دو عضو شریف، انسان اونها رو پست و سمبل پستی میدونه؟ چرا انسان از ابزار خلق شدنش فراریه، ولی در عین حال خودش رو برای بدست آورد اون هلاک میکنه؟! این تناقض چگونه قابل توجیه هست؟
سیامک گفت:
انسان از هر چیزی که او را منع کنند حریص می شود.سکس نیز نباید زیاد تو دست و پا باشد. بلکه باید مانند جواهری با احترام و در جای مناسب قرار بگیرد. برای همین هم پوشیده بودن (حالا اسمش را بگذارید حجاب!) می تواند تا اندازه ای تشدید کننده میل به سکس باشد چرا که بقیه تصویر را تخیل مرد می سازد! و همانگونه که می دانیم سکس مرد بیشتر جنبه تخیلی دارد. یک دوست جنده باز داشتم که می گفت:کس فقط کس چادری! این واقعیتی است که عرضه نابهنگام و زیاد یک چیز می تواند لطف آن را از بین ببرد. زنی که زیاد خود را عرضه می کند دیگر چیزی برای عرضه نخواهد داشت! پس باید در تناوب باشد.
سیامک گفت:
کس و بدن زن تحریک کننده است. وقتی جامعه بسوی مرد سالاری رفت و زن مایملک مرد شد,مردان بنا به حالت غریزی خود در پی حفاظت از مایملک خود برآمدندو اولین کار جلوگیری از تحریک کنندگی زن بود و اولین پایه های حجاب ریخته شد و کم کم بسط پیدا کرد و دختر و خواهر و مادر را هم مشمول شد .
50 ساله گفت:
سلام : «یکبارم که معلوم شد ما زنان چه خدایگانی بودیم و چه اتیشی میسوزوندیم …شما نمیذاری بحث بکنیم و بکوبیمش تو چش رجال غیور که اینقد ..اقا..اغا نکنند :)»
سلام هما .خودتی؟ از کی تا حالا؟ دخترچه خبره ؟ تازه گیها با کی ها نشست و برخاست میکنی ؟ نکنه ویدا جادوت کرده ؟ جل اخالق . سید ابوذر هما را دریاب
ویدا گفت:
والا اگه می تونستم جادو کنم… هما رو جادو نمی کردم…. بلکه مردها رو جادو می کردم شاید یه کم توفیری تو حالشون می شد…البته ماشاالله مردهامون هم رویین تن! فکر نکنم 1000 تا جادو هم بهشون اثر کنه! 🙂
50 ساله گفت:
جل الخالق بود هما
بابک گفت:
ممنون از وبلاگ خوبتون. متاسفانه زناني مثل شما در اقليت هستند، حداقل اون تعدادی که آشکارا ابراز عقیده ميکنن، خيلی کمند. موفق باشيد.
نميدونم چرا ما جماعت ایرانی، به خصوص مرداش، وقتی چیزايي میبینيم يا ميخونيم که خلاف ذائقهمون و فرهنگمونه (که شده خط کش لایزال سنجش همه خوبیها و بديها، انگار که فقط همينها درسته و لاغیر!) اونرو تکفیر و انکار ميکنیم. به جاي اینکه نظرمون رو بگيم، طرف مقابل رو تخطئه میکنيم.
با اجازه لینکتون رو روي وبلاگم میگذارم.
کسری گفت:
ببین من با 80 درصد حرفات موافقم اما 20 درصدش با عرض پوزش حرف مفته
1) کس لفظ زشتیه همونطور که لفظ کیر زشته (خیلی ببخشید) در تمام دنیا اندام تناسلی لفظ معمولی و عادی داره لفظ توهین امیز هم داره. البته میدونم اینجا منظور لفظ نیست اما اگر به فلانی میگن کس کش به یکی دیگه هم میگن کیری و تخمی (من بازم از خانم محترمی مثل شما معذرت میخوام) بنابراین این فقط اندام زن نیست که مایه توهینه در تمام دنیا هم همینه نه فقط ایران
2) کی گفته که تحقیق و تحلیل در باره اندام تناسلی چه مردانه و چه زنانه صورت نمیگیره چون کس حرف زشتیه؟ ببخشید توی کتاب فیزیک که نمیان درباره اندام تناسلی بنویسن که ! شما. وقتی میری پزشک زنان با رمالی بیماریتون رو تشخیص میده یا از نهج البلاغه براتون نسخه مینویسه؟ یکم فکر کن بعد
3) ببین من دانشجو پزشکیم برام کیر و کس و دست و پا و چشم و کبد و کون فرقی نمیکنه اما بحث اینه که همه همچین اعتقادی ندارن من ادم بی اعتقادیم اما قرار نیست بیام وسط خیابون شورت ملت رو بکشم پایین نوازش کنم که! نه جمهوری اسلامی نه این توی کجای دنیا این وضعیت هست؟
4) ببین مشکل توی خود زنهاست این دنیا مردسالاره چون زنها نسبت به بسیاری از فعالیت ها گوشه گیرن به صورت تعوری (دارم با موبایل مینویسم همزه نداره) زنها جراح ها و خلبان های هواپیماهای نظامی بهترین(حالا مجالش نیست که توضیح بدم چرا) اما ایا در ازادترین کشورهای دنیا این تعوری حقیقت داره؟ نه چون خود زنها به این سمت نمیرن .
تابو شکنی کار درستی اما ادم وقتی میخواد به مبارزه با یه چیزی بره باید اول استدلال ها و منطق های خودش رد ارزیابی کنه بعد
در ضمن اسم وبلاگت خیلی باحاله
کسری گفت:
منظورم این بود که استدلال های خودش رو (نه رد) ارزیابی کنه
بن گفت:
ویدا جون من خودم قربون اون جواهر لای پات میرم به جان خودم. اگه کسی از گل نازکتر ویا از » کس ناز » و ملوس_pussy_ کمتر بهش اطلاق کنه، با همین مامله نتراشیده ونخراشیده چنان به گردنش میزنم که تا ابد هوس کس زن خودش رو هم نکنه چه برسه که چپ به کس ناز تو نیگاه بندازه. منهم معتقدم که کس یک واژه هست مثل هزاران واژه دیگه ولی این ماییم که اون رو با شرم وحیا و تابو مخلوط کردیم.خوب هر کی هرطور دوست داره بنامه این الماس نرم رو. حیف نیست جواهری که ما مردها اکثر اوقات بخاطر نوازشش هر تاوانی حاضریم بدیم رو اینجور مورد نقد قرار بدیم واسم عزیزش رو خدشه دار کنیم؟ خوب هرکی شرم داره، میتونه بجاش بگه عورت وهرکی دوست داره بخصوص خانمها بگه کس. منهم کیر نخراشیدم رو هرطور بخوام صدا میزنم واز واکنش جامعه هم هیچ هراسی ندارم چون میدونم با تکرار میشه عین کلمه سیب اون رو هم عادی کرد. زمانی مردم راحت میگفتند «پستان» ولی حالا نمیگن وبجاش با ادا واطوار و کلی صغرا وکبرا ، میگن سینه!
بن گفت:
ویداجون من جدی گفتم هان. تو رو خدا بی احترامی نپنداریش.من اصولا» نصف احترامی که به خانمها میذارم یا کمی کمترش واسه همین «کس» اونهاست. این سلاحی هستش که زنان در طول تاریخ با یه وعده دسترسی بهش، سرنوشت جهان رو رقم زدن. مگه کم چیزیه؟ اونهاییکه حق خانمها رو در به دلخواه نامیدن این اندام حیاتی که مال خودشون هم هستش وتازه اسمش هم واقعا» همینه، میخوان پایمال کنند، یا از روی عقده عدم دسترسی به اون هستش ویا اصولا» مرض دارن وهمه کمبودها ومشکلات روحی وروانی خود وجامعه عقب افتاده خودشون رو از زن ودرون پاهاش میبینند در حالیکه » کس» چه از نظر منطقه مورد بحث در بدن خانمها وچه از نظر نام خودش، از زیباترین و کم نظیر ترین آفریدگان خداوند هستند. تازه خود خداوند گفته که » دوست دارم هر زیبایی که به انسان داده ام رو بر او ببینم!» حدیث قدسی هستش. حالا وقتی خود خدا دوست داره زیبایی لای پای خانمها رو بر او و عریان ببینه، شما بخیل شده اید ومیگید اخلاقیات انسان بخاطر گفتن بی پروای اسمش و نشون دادنش به عموم نابود شد رفت؟ نه دوست من، تنگ نظری و عادت به پایمال کردن حق وحقوق زنان در تاریخ باعث عقب رفت وکمرنگ شدن اخلاقیات جوامع هستش نه نشون دادن ویا ندادن واسمش رو اوردن ویا نیوردن ! زن زیباست و عریانی اون فقط زیباییست ونه چیز دیگه. مردها هم اگه زیبایی داشتند مطمئن باش خود خودم رو میگم، لخت لخت میشدم وبیرون میزدم! اگه هزاران نفر اینکارو بکنند وچند تا حدیث جعلی دیگه هم در مدح عریان شدن به کتب حدیث اضافه بشه مثل قبلیها، همه چیز عادی میشه وتازه ارزش مورد قبول جامعه هم قرار میگیره، چون قبلا» بوده وهمین تنگ نظریها وعقده های تاریخی ما مردان نسبت به زن اینها رو ظاهرا» تابو کرده! ویدا جون ببخشید در محضر عزیزت بلبل زبونی کردم. من مدافع تو ام نه اینکه محتاجی به دفاع، نه هرگز، بلکه من نیاز دارم از ارزش واقعی زن دفاع کنم چون دوستشون دارم از انسانهای واقعی رو. قربونت برم من عزیزم. سلام به جواهر پنهانت هم برسون. مرسی. بن
ناشناس گفت:
جالب و درست بود… به جز قسمت آدم و حواش که دنباله ی افسانه های عامیانه و ابلهانه است، و یه جورایی متن واقع گرات رو در اون قسمت کمی آلوده میکنه… مرسی از نوشتن و جسارتت… بوس
— رها
Niki گفت:
ما نه ازش شرم ميكنيم نه بهش افتخار ميكنيم فقط باهاش حال ميكنيم
خرک دار گفت:
دوستان عزیز یکی به من بگه ادب و شخصیت چه منافاتی با روشنفکری داره که شما اینقدر از اون گریزان هستید؟
اصخر گفت:
برهنگی: پورنوگرافی یا آزادیخواهی
۳۰ آبان ۱۳۹۰ شکوه میرزادگی
http://www.khodnevis.org/persian/%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/15472-%D8%A8%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B1%D9%86%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C.html
سیامک گفت:
طبق نظریات ارزشمند فروید یک میل (اعم از جنسی و غیر جنسی) در صورت سرکوب از بین نمی رود و خود را تبدیل به صورت های دیگری می کند تا بلکه بتواند رنج عدم کامیابی خود را تا حدی جبران سازد.میل جنسی نیز در صورت سرکوب بصورت ناقص به انواع دیگری تبدیل می شود.فرضا اگر کسی را از جنس مخالف منع کنن او به سمت همجنس خواهد رفت و اگر او را ازهم جنس هم منع کنند بسوی بچه ها خواهد رفت! اگر او را از بچه ها منع کنند بسوی آمیزش با حیوانات سوق پیدا خواهد کرد! اگر او را از حیوانات هم منع کنند غریزه جنسی او بصور بسیار متفاوت تری خود را نشان خواهد داد برای مثال ممکن است رفتار خشونت آمیز پیشه کند و دچار جنون دگر آزاری و یا خود آزاری گردد و یا اینکه بحریصانه بدنبال جمع آوری مال و ثروت بیافتد و یا فوق العاده خسیس شود.و یا خود را بصورت افسردگی های بسیار آزار دهنده نشان دهد.
به هر جهت این میل از بین نخواهد رفت پس بهترین راه برای حفظ سلامت غریزه جنسی دادن آزادی انتخاب به اوست.(این موضوع در حیوانت هم دیده شده است. برای مثال دو مار نر را از جفت هایشان جدا کردند و در یک قفس انداختند پس از مدتی مار قویتر مزاحم ناموس دیگری شد! و پس از مدتی کلنجار چون قویتر بود از او کام گرفت و مار دیگر چون ضعیف تر بود تسلیم شد و خود را به او سپارد!)
این موضوع حتی برای زاهدان و تارکان دنیا نیز صدق می کند. زاهدان تارک دنیا معمولا بسیار شکمو هستند و بنظر می آید که غریزه جنسی آنها به شکمشان منتقل شده است. می گویند از یک زاهد پرسیدند وقتی شما جوان بودید چگونه ارضائ می شدید؟! فرمود گاه گاهی برایم فسنجان برایم می آوردند که در آن یک مرغ کامل بود وقتی می خواستم دو ران آن را از هم جدا کنم دو انگشتم را در سوراخ بین دو رانش می کردم و چون هم گرم بود و هم نرم , ناگهان ارضا می شدم!
جلوی رودخانه را نمی توان گرفت بلکه باید رودخانه را در جهت مناسب هدایت کرد. سکس دریاست و هر گونه رفتار محدود کننده با آن باید بسیار محتاطانه صورت بگیرد. اصل بر آزادی عمل جنسی است مگر آنکه خلافش ثابت شود. تنها خط قرمز غریزه جنسی عشق است. یعنی تا جایی که با عشق و دوستی ومحبت تضاد نداشته باشد آزاد است. امروزه به برکت تکنولوژی و تولید وسایل پیشرفته جلوگیری می توان محدوده آزادی عمل سکس را بسیار بیشترتصور کرد و این راهی است که مطمئنا بشریت از آن سود خواهد برد.دلیلی ندارد که بخواهیم بی جهت خود را با نیروی عظیم سکس که بقول فروید 99 درصد ناخودآگاه ما را اشغال کرده است در گیر کنیم. سکس هم چون غذا خوردن است و تا زنده هستیم محکوم هستیم که آن را بخوریم.
امیر گفت:
خیلی وقته مشتری مطالبتون هستم اما ایندفعه بر کونگشادی خود غلبه نموده و با تمام وجودم از بابت قلم صریح و زیباتون قدردانی میکنم.
درود بر شما
محمد گفت:
جا داره اینجا به کس خواهر و مادر هرچی خشک مقدس هست کیر طویل بفرستیم.
بازتاب: کُس عجب اسم بدی داره « بدر و هلال
asadollah mirza گفت:
دست رو نقطه جالبی گذاشتین ولی میشد بهتر نوشت.البته اصولاً مردمان مشرق زمین نسبت به مردمان مغرب زمین دارای تفاوتهأی هستند و اونهم اینه که شرقیها در مورد سکس و مطلب مربوط به اون محافظه کرانه تر هستند تا غربیها.در واقع در مورد سکس مردم مشرق زمین دارای ۲ چهره هستند : یه چهره که نشان از حجب و حیا میده و یه چهره که خواهان سکس حتا به روشهای مازوخیستی یا سادیستی هست.و لذا این مورد فقط به ایران بر نمیگرده و اکثر کشورهای شرق اینطوری هستند.
asadollah mirza گفت:
یه مطلبی هم خودم یادم رفت اضافه کنم و اون اینه که در کشورهای شرقی آقایون راحت تر در مورد سکس حرف میزنند تا خانومها.در واقع اگر خانومی حرف از سکس بزنه فاحشه خوانده میشه در حالیکه اگر یه آقا استفاده کنه بی ادب یا عصبانی محسوب میشه.
اما چرا خانومها نمیتونند راحت صحبت کنند و این کلمات رو استفاده کنند برمیگرده به احترامی که به طرز فکر آقایون نسبت به خودشون میگذرند و من فکر میکنم احترام بیجایی هست این احترام.
حسین گفت:
همونطور که حدس زده بودید .. واکنش ها از افراطی و احساسی تا تقدیر و تمجید یا افراط از سوی دیگر متفاوت بود . ارزش یک وبلاگ دارای شناسنامه و طرفداران پرو پا قرص با بحث و یا طرح نظرات شخصی اعم از احساسی یا تحلیلی از بین می ره . در هر حال این نظرات مندرج در مطلب رو میشه حسابی بازش کرد و شکافت و تبدیلش کرد به یک مقاله ی تحلیلی جاندار و با رفرنس های گوناگون .
حسین گفت:
همونطور که حدس زده بودید .. واکنش ها از افراطی و احساسی تا تقدیر و تمجید یا افراط از سوی دیگر متفاوت بود . ارزش یک وبلاگ دارای شناسنامه و طرفداران پرو پا قرص با بحث و یا طرح نظرات شخصی اعم از احساسی یا تحلیلی از بین نمی ره . در هر حال این نظرات مندرج در مطلب رو میشه حسابی بازش کرد و شکافت و تبدیلش کرد به یک مقاله ی تحلیلی جاندار و با رفرنس های گوناگون .
———–
کلمه ی نمی ره اشتباها می ره چاپ شده بود . با عرض پوزش
ramin گفت:
ببخشید با این همه فاصله کامنت می دهم نمی دونم فکر کنم خودتون هم گفتید اگه واژه cunt در انگلیسی بار منفی داره واژه کس هم بار منفی داره ولی حداقل در زبانهای دیگه واژه های دیگه ای هست که بار منفی کمتر داره باور کنید من پشت صحنه فیلم ها و عکسهای ادلت را دیدم که شخص عکاس و فیلمبردار با واژه ها بهتر مثل pussy یا حتی خیلی مواقع chick به عصو تناسلی خانم مدل یا بازیگر اشاره می کنه معمولاٌ دیدم در مواقعی از زیبائی بدن و اون عضو مدل تمجید می کنه نمی دونم من هم فکر می کنم اندام زنان جوان و ویژگی واژنشون زیباست و زشت نیست و خجالتی نداره اکثر مواقع مدلههای عریان زن را ر ذهنم تحسین می کنم ولی متاسفاه جرات گفتنش را ندارم و شاید مدتهاست که آرزوی این را داشتم که اهل یک کشور غربی بودم و عکاس حرفه ای زنان عریان بودم وهمسرم را از یکی ازمدلها انتخاب می کردم و باز هم ازش عکس می گرفتم!!!!
سد میران گفت:
نمیدونم چرا وقتی بحث تابوشکنی زنانه پیش میاد علیا ماجده مصری خیلی مورد تمجید واقع میشه ولی طاهره قرةالعین به کل فراموش میشه؟زنی که در دوره جهل وتاریک قجریوناصرالدین شاهی زنجیرهاروپاره کردو بدون حجاب سخنرانی های اتشین میکرد؟فارغ ازمسلکش که به خودش مربوطه حقش نیست اینقدو بهش جفا بشه
ساحل غربی گفت:
این پست قبل از پیدا شدن سر و کله ی من به وجود اومده…. امروز شانسی دیدم و خوندمش…. دمتون گرم… خسته نباشید.
ali گفت:
این همه راجبش صحبت میکنین لا اقل یدونه عکسشو بزارین تا دلمون باز شه….