نشسته روبروم . صورتش خیس اشکهایی است که بی هق هق پایین میریزند .نمیدونم چی باید بگم . توی بد وضعیتی گیر کردم.

زیبا  یکی از دخترهای شاد دانشکده بود . هروقت می دیدیش یا داشت میخندید و یا لبخندی بر لب داشت . اولا فکر میکردم خله. مگه میشه یه ادم همیشه بخنده و شاد باشه ؟ اما سر یک موضوعی که با هم اشنا شدیم ازش خوشم اومد . ادم خونسردی که هیچ چیز رو جدی نمی گرفت و همین باعث میشد همیشه بخنده . بعد دانشگاه تقریبا ازش بی خبر بودم تا اینکه توی یکی از این دوره های بچه های قدیم دوباره دیدمش و تلفنی ردوبدل کردیم و باهم در ارتباط بودیم . می گفت که ازدواج کرده اما همیشه تنها میومد بعدها فهمیدم زن دوم مردی شده . از این کارش بدم اومد تا اینکه امروز خیلی اتفاقی دیدمش . اول خواستم خودم رو به ندیدن بزنم اما اومد جلو و سلام کرد . حرفای معمولی زدیم تا اینکه یکدفعه دستم رو گرفت و گفت : میشه بریم یه گوشه حرف بزنیم ؟ دارم می ترکم ، باید با یکی حرف بزنم وگرنه از غصه دق می کنم .

بهش میگم : مرد زن دار؟  اخه چرا ؟ …..میگه میدونم درموردم چی فکر می کنی  ازت ناراحتم نیستم چون یه روز منم مثل تو فکر میکردم اما حالا …؟ چاره چیه ؟ خواستگار که در خونه ام صف نکشیده بود . بقیه  هم فقط میخوان چیزشون رو فرو کنن و بسرعت برق ازت دور بشن . من فقط یک اغوش امن میخواستم ، یکی که کلمات عاشقانه رو توی گوشم زمزمه کنه . یکی که دلیلی باشه برای زندگی ام ، برای بودنم . یکی که از لباسم ، از کارام،  از ارایشم و زیبایی ام تعریف کنه …همین… منم حق دارم شاد باشم . منم حق دارم عاشق بشم . منم حق دارم زندگی کنم .

دوم

توی گوگل مینویسم *زن دوم* و با انبوهی از سایت ها و وبلاگ هایی روبرو میشم که تعداد زیادشون منو به تعجب وامیداره . تازه اینها کسانی هستند که با شجاعت ؟؟ بر سردر وبلاگشون اعلام کردند که زن دوم هستند . و تازه تر اینکه همه این ادمها ، به اینترنت و فضای مجازی دسترسی دارند و علی الظاهر جزو قشر تحصیل کرده  و اگاه  اجتماعند . شروع می کنم به خواندن سرگذشت تعدادی از این زنان ، چیزی که عجیبه اینه که اکثر اونها با علم به متاهل بودن مرد، به چنین ازدواج هایی تن دادند و متاسفانه تنهایی وجه اشتراک همه اونهاست . زنانی که نمیشه با یک کلمه محکوم و قضاوت شون کرد . نکته قابل تاسف این ماجرا سن کم اکثر این زنان است  . دخترکانی که  سهم شان از ازدواج  ، یک مرد نصف و نیمه است . و وقتی تنها در پهنه مجازی این همه زن دوم وجود دارد پس مسلما در کل جامعه اوضاع بسیار اسفبارتر است .

پی نوشت : به حجم فریب و دروغی  که در این اجتماع موج میزند فکر می کنم .