از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان ، برخلاف نظر ویولتا، من یک فمینیست هستم.
اولین بارقه های های فمینیسم من در سن کودکی زده شد وقتی دیدم که مادر بزرگم پسرهای فامیل را شومبول طلا خطاب می کند و آنها حق دارند با شورت دور حیاط بدوند ولی اگر من جوری بنشینم که دامنم درست نباشد همه بسیج می شوند تا دامن مرا روی پاهای کودکانه و بی خبرم بکشند و مدام گوشزد کنند که درست بنشین. ذهن پنج ساله ی من نفهمید ( هنوز هم نمی فهمد) که چرا آن چیزی که وسط پای پسر عمه ام است باید با لفظ طلا آراسته شود و حتی گاهی با الفاظ ( شومبولتو بخورم) خورده شود ولی آن چه من دارم مایه ی شرمساری است و باید پوشانده شود. ذهن پنج ساله ی من حتی وقتی ده ساله شد نفهمید که چرا آنها باید راحت ته کوچه دوچرخه سواری کنند و من با هزار مکافات و یواشکی رکاب بزنم و روپوش و روسری ام مدام توی چرخ گیر کند و زمین بخورم و همه به من بخندند.او هرگز نفهمید چرا وقتی بالغ شدم و آن دو جوانه ی سرکش در سینه هایم رویید باید آن را زیر مقتعه ی چانه دار بلند و روپوش گشاد پنهان کنم و قوز کنم تا برجستگی های بدنم را از چشم ها بپوشانم. ذهن من هرگز نفهمید چرا هرچه مربوط به زنانگی من است زشت و پنهانی و گناه آلود است و هرچه مربوط به مردانگی پسر هاست قابل افتخار و ستودنی و حتی به روایتی خوردنی است.
**********************
ذهن من هنوز پنج ساله است، نمی فهمد چرا به عنوان یک دختر ناقص و نیمه است؛ نمی فهمد چرا همه برایش دنبال شوهر می گردند فکر می کنند که بدون مرد کامل نیست. نمی فهمد چرا مادرش مدام می پرسد این پسره کیه که هر شب زنگ می زند؟ اگر دوستت داره باید بیاد خواستگاریت. او انقدر بچه است که فقط برای پوز زنی مادرش به آن پسر می گوید بیا خواستگاریم والکی الکی زن مردی می شود که دوستش ندارد. او حتی نمی فهمد چرا درخانواده ی آن مرد، مردها یک طرف مجلس عرق می خورند و بحث سیاسی می کنند و زن ها طرف دیگر ظرف می شورند و مزخرف می بافند. او نمی فهمد که چرا شوهرش التماس می کند که لطفا جلوی فامیل من سیگار نکش وقتی خودش می کشد. او نمی فهمد چرا سیگار کشیدن مرد درست است و سیگار کشیدن زن نا درست. او نمی فهمد چرا وقتی مردش را نمی خواهد سالها باید دنبال طلاق بدود در حالیکه اگر مرد بود در یک هفته می توانست زنش را طلاق بدهد
************************
ذهن من هنوز پنج ساله است. این ذهن پنج ساله دو برابر پسر های هم دوره اش زحمت کشید تا دانشگاه برود ، آنها خرخون لقبش دادند. این ذهن پنج ساله بین همه ی دانشجوهای ورودی اش شاگرد اول شد تهمت زدند که معلوم نیست با کدام استاد روی هم ریخته است. بعدها مجبور شد هر تشخیص را دو بار تکرار کند برای آنکه چون زن بود حرفش نصف یک مرد ارزش داشت. مجبور شد از زبان یک پزشک همکار( که زن بود )بشنود که » پیش دکتر زن نرو، زن ها همه بی سوادن» و هیچ نگوید و دم نزند.مجبور شد دو برابر تلاش کند تا نامش نصف اعتباری که باید را بیابد. مجبور شد دو برابر مردها خوب رانندگی کند تا مبادا تصادف کند و این جمله را بشنود که » زن ها دست به فرمون ندارند».مجبور شد دو برابر مردهای دور و برش کار کند و دو برابر آنها موفق شود و دو برابر آنها پول در بیاورد و آخر هم » زن بی سر پرست» نامیده شود. مجبور شد دو برابر مردها وبلاگ بنویسد تا صدایش به جایی برسد و آخر سر هم متهم شود که زنانه نویسی می کند و در واقع «مرد» است..
*********************
از همه ی اینها گذشته ،نگارنده زن خوشبختی محسوب می شود. در خانواده ای مرفه و غیر مذهبی بدنیا آمده ، امکان تحصیل و امکان فرار از آن چهارچوب های غیر منصفانه و زشت را داشته است . او هرگز کتک نخورده و نفقه نخواسته و حضانت طفلی را از دست نداده است.
با این همه زخمی وخسته است.
خسته است از اینکه از زبان مردهای بی خاصیت و احمقی که نصف ضریب هوشی او را ندارند شنیده است که زن ها منطق ندارند، زن ها طنز ندارند، زن ها دست به فرمان ندارند.
خسته است از جامعه ای که اگر زنی مورد تجاوز قرار بگیرد زن را مورد خطاب قرار می دهد که چرا حجابت کامل نبود و مقصر می شمارند که مرد را گناه انداخته و از مرد نمی پرسد که چرا مثل یک حیوان رفتار کرده است.
خسته است از جامعه ای که اگر زنی مورد خیانت قرار گرفت به او توصیه می کند که صبوری کند و خانمی پیشه کند و بیشتر به مردش توجه کند، خسته است از جامعه ای که سزای خیانت در آن برای مرد توجه بیشتر و برای زن سنگسار است.
خسته است از جامعه ای که زن هایش قوز کرده و ترسیده و تهدید شده اند و مردهایش با افتخار لگن خاصره شان را جلو می دهند و به شومبول های طلای خود می نازند و به خودشان جرات می دهند به زن ها یی که دو برابر آنها قد کشیده اند لقب کوتولگی بدهند.
خسته است از جامعه ای که زنهایش به کوتولگی خود افتخار می کنند و حاضرنیستند بهای قد کشیدن شان را بپردازند و هنوز افسوس تازیانه و تسبیح و ته دیگ را می خورند. ،
بر او ببخشایید اوخسته است ازجامعه ای که حتی معنی فمینیست را نمی داند .
گوقمان گفت:
به نظر آنها که پرواز را نمیشناسند؛ هر چقدر اوج بگیری کوچکتری.
اما تو که نباید پروازو به این دلیل بذاری کنار؛ درسته؟؟؟
شهرزاد قصه گو گفت:
مدتی است که کمی از اینترنت فاصله گرفتهام ولی آنچه مرا به شما عزیزانم وصل میکند رشتهای است بسی استوار تر که همانا عشق و محبت من به شماست. خیلی دور نیستم. با شما و به یادتان هستم.
نیما ( رهگذر سیدنی ) گفت:
لولیتا عالی بود خدائیش حرف نداشت این پستت. یعنی کولاک کردی.
سحر گفت:
منم خسته ام خیلی هم خسته ام.
نوشته تان عالی بود.ممنون
سحر گفت:
منم خسته ام خیلی هم خسته ام.از بی عدالتی مردان،از بازی دادن ،از درغ، از بیخیالی از دل شکستن و از خیلی چیزهای دیگه! 😦
نوشته تان عالی بود.ممنون
گیتی گفت:
لولیتا…
چقدر خوب نوشتی … عالی بود…عالی…بی نقص…
هیچوقت فکر نمی کردم نوشته ای از تو و قلم تو باعث بشه بغض کنم، اما شد…
نه برای خودم، که من هم شاید ازهمون پنج سالگی به پشتوانه پدر دانایی که داشتم جسارت پیدا کردم که کابوس بیرون رو بشکنم، حالا در حدی که می تونستم، گاهی حتی شده در ذهن…. و بعدها در مقابل خودش حتی….
اما این بغض ظاهرا از همون خستگی است..از جنگیدن برای مفاهیم ساده و ابتدایی این زندگی…
من هم مثل تو خسته ام….. و این حال و روز ظاهرا تمومی هم نداره و حالم رو داره بهم میزنه…. مرتب به خودم نهیب میزنم این ویرانی را پایانی است…اما ظاهرا نیست…
رونین گفت:
وقتی خودم را جای زن ها می گذارم اولین کلمه ای که به ذهنم می رسد شجاعت است … شجاعت مقاومت کردن در برابر سیستمی که وجودت را منکر می شود … شجاعت ایستادگی در برابر قوانینی که تو را دور از طبیعت و غریزه ات می خواهد … شجاعت برای فریاد کردن هویتت … شجاعت قد کشیدن زیر سایه تبری که به هر بهانه ای قصد جانت را دارد . زنان ایرانی شجاع اند ، شجاعتی که من مرد در خودم نمی بینمش
آرش کمانگیر گفت:
من به شخصه نه مردسالاری رو قبول دارم نه she-male شدن آقایون رو . نه زنسالاری و تبدیل جوامع انسانی به کندو رو قبول دارم و نه » مردانه بودن » زنها رو . الان هم نمیخوام تکرار کنم که زن و مرد دو بال پرواز پرنده انسان هستند. بهتر نیست کلی گویی و ایده آل بینی رو بذاریم کنار و یه کم ریزتر و اجرایی تر به مساله نگاه کنیم؟ فمنیسم به عنوان واکنش به نوع برخورد فکری و ذهنی و قانونی جامعه به صورت یه روش و ابزار محسوب میشه .من فکر میکنم کلی بحث کردن و «خوب» یا «بد» بودن یه ابزار ( فمنیسم) رو بذاریم کنار و به بررسی فواید و زیانها و حد و مرزهای استفاده از ابزار «فمنیسم» بپردازیم تا بشه به یه نتیجه مطلوب رسید .
سپیده گفت:
نمی دانم چه می خواھم خدایا
به دنبال چه می گردم شب و روز
چه می جوید نگاه خسته من
چرا افسرده است این قلب پر سوز
ز جمع آشنایان میگریزم
به کنجی می خزم آرام و خاموش
نگاھم غوطه ور در تیرگیھا
به بیمار دل خود می دھم گوش
گریزانم از این مردم که با من
به ظاھر ھمدم ویکرنگ ھستند
ولی در باطن از فرط حقارت
به دامانم دو صد پیرایه بستند
از این مردم که تا شعرم شنیدند
به رویم چون گلی خوشبو شکفتند
ولی آن دم که در خلوت نشستند
مرا دیوانه ای بد نام گفتند
دل من ای دل دیوانه من
که می سوزی از این بیگانگی ھا
مکن دیگر ز دست غیر فریاد
خدا را بس کن این دیوانگی ھا
سپیده گفت:
فروغ فرخزاد
ناگهان بالتازار گفت:
+++
زيبا بود و دلنشين. مرسي
Azar گفت:
میشه یکی به من کودن بگه چرا بهترین ماما مرده؟ بهترین آشپز مرده؟ (شغل های مثلاً کاملاً زنانه)!!!!؟ نگین زنها فرصت برابر با مردها نداشتن که میگم توی جهان سوم شاید ولی در اروپا و امریکا که همه جور فرصت مهیاست؟ به جای نق زدن و درد دل کردن سرتو بنداز پائین و کاری رو بکن که فکر میکنی براش ساخته شدی. (اه که چه مزخرفیه این درد دل کردن). مثل نوحه خونها و پامنبری ها شده، یکی نق میزنه و بقیه آه می کشن. گمون نکنم اینجوری مشکلی از ما زنها حل بشه.
لولیتا جان به جز … آقایون خیلی چیزهای دیگه هم هست که بهش فکر کنیم، تا وقتی افسوس زیر دامنتو بخوری حال و روزت همینه که هست، با ید ناله کنی که ای وای …. مال اونا طلاست و مال ما مس، مال اونارو میخورن، مال منو دور میندازن. باور کن عزیزم که اگه اینجور به نظر میاد که ارزش آقایون بیشتر از خانوماست مشکل از من و شماست که همیشه سرمون پائین بوده و از محدوده ی پائین تنه، نگاهمون فراتر نرفته. شاید وقتش رسیده باشه که اشک و آه رو کنار بزاریم و حداقل خودمون ارزشمون رو پائین نیاریم. اگه فکر می کنی ارزشت بیشتر از اون چیزیه که بقیه فکر میکنن خوب ثابتش کن، تمام زورتو بزن که بگی بقیه اشتباه میکنن و شما به عنوان یک زن نه تنها چیزی ار مردها کم نداری که حتی در فلان زمینه هیچ مردی به گرد پات هم نمی رسه. میشه به من بگی کجا می تونی از مردا جلو بزنی (البته اگه فکر می کنی عقب موندی)؟؟؟
لولیتا نازنینم، نخواستم بهت نق بزنم فقط یادآوری کردم که خودتو دست کم نگیری و اگه قراره غصه بخوری، یک غصه درست و حسابی برای خودت دست و پا کن نه اینکه …..
قربانت
آذر
نسوان گفت:
آذر جان همین محیطی که در آن کامنت گذاشتی که توی وبلاگ ها ی این محیط همیشه جزو برترین هاست ساخته ی دست چند زن است که حدا اقل اینجا ثابت کرده اند که چیزی کم از مردان ندارن. من خیلی جاها از مردها جلو زدم. اما توان و حوصله ی اثباتش را ندارم. عجالتن همین یکی دست به نقد پیشکش وجود مبارکت
کازان گفت:
دهانت را زد آذر با کامنتش….
ٍِRe گفت:
دوست عزیز- هرگز نمیشود که یک مرد ماما باشد- ماما- یا حتی معادل فارسیش-فقط برای خانم ها استفاده میشه- آنچه مد نظر شماست پزشک زنانه -احیانا-
شاید شما اسم دکتر مریم پوررضا رو نشنیدین-
شاید ندونین که غول متخصص عفونی درایران خانم دکتر محرزهستند- که تمام پزشکان مرد هم روی تشخیص هاشون قسم میخورن.
ازایران که بگذریم- (که همه چی با همه جا فرق داره و اصولا زنها به دلایلی که خودتون بهتر میدونید بعضی جاها از مردها عقب موندن-درخارج ازایران اصلا این خبرها که شما میگی نیست.
و اینهایی که شما میگین خیلی قدیمی هستند.این حرف کلیشه ای رو هم من اولین بارنیست که میشنوم. همیشه هم مثال آشپزرو میزنن!!!
فکر نمیکنید به سادگی دلیلش اینه که مردها بسیار شکم پرست ترند؟؟؟!!
کسی در این حوالی گفت:
والا آدم خندش میگیره که میگید یکی از بهترینها با کدوم قیاس و معیار ؟شما پربیننده اید (البته اون هم …) چون مسائلی رو مطرح میکنید که در جامعه براش منع روانی وجود داره و به همین دلیل جاذبه اما برای خود و بقیه چه طرف بر بستید ؟ نگویید ما قصدمان ….. که تکراریبت آوایل از قلمتون خوشم میامد و فکر میکردم باید جهت دهی ای باشه و نگاهی وسیع اما رفته رفته از مخاطبین جدی به بیمارهای جنسی رسیدیم کسانی که شما نظراتشون رو فانتزي هاي جنسي مي خونيد ای بابا فانتزی کجا ؟ راه کدام ؟ تعریف داره هرچیزی ببینید که به چه کمنتهیی بها دادید تا حالا ؟ کدام کامنتها رو روش مانور دادید و بحث کردید جز همون فانتزیهای جنسی. کامنتهای بعضا خوبی هم بود که مخاطبین بیمار از آنها گذشتند و شما هم را حتتر از اونها رد شدید بعد هم همان فانتزی نویسان را با گرفتن اندکی حال به گپو گفتی فانتزی گونه دعوت کردید که چه خوش در ذهنشان نشست حیف از قلمتان البته هر کس عیبی و عقده هایی دارد الان بیشتر اینجا رسالتش شده مثل آن سایتی که پیشتر ها بود و الان نیست http://www.kossher.com
پیروز باشید
کسی در این حوالی گفت:
والا آدم خندش میگیره که میگید یکی از بهترینها با کدوم قیاس و معیار ؟شما پربیننده اید (البته اون هم …) چون مسائلی رو مطرح میکنید که در جامعه براش منع روانی وجود داره و به همین دلیل جاذبه اما برای خود و بقیه چه طرف بر بستید ؟ نگویید ما قصدمان ….. که تکراریبت آوایل از قلمتون خوشم میامد و فکر میکردم باید جهت دهی ای باشه و نگاهی وسیع اما رفته رفته از مخاطبین جدی به بیمارهای جنسی رسیدیم کسانی که شما نظراتشون رو فانتزي هاي جنسي مي خونيد ای بابا فانتزی کجا ؟ راه کدام ؟ تعریف داره هرچیزی ببینید که به چه کمنتهیی بها دادید تا حالا ؟ کدام کامنتها رو روش مانور دادید و بحث کردید جز همون فانتزیهای جنسی. کامنتهای بعضا خوبی هم بود که مخاطبین بیمار از آنها گذشتند و شما هم را حتتر از اونها رد شدید بعد هم همان فانتزی نویسان را با گرفتن اندکی حال به گپو گفتی فانتزی گونه دعوت کردید که چه خوش در ذهنشان نشست حیف از قلمتان البته هر کس عیبی و عقده هایی دارد الان بیشتر اینجا رسالتش شده مثل آن سایتی که پیشتر ها بود و الان نیست http://www.kossher.com
پیروز باشید
گیتی گفت:
آذر جان…
من یکی از اون یکی ها…این آه کشیدن ها مال کسانی است که سرشون رو ننداختن پایین که فقط کار خودشون رو بکنن ، اگر دقت کنید ظاهرا از وجنات این لولیتا خانم هم مشخصه که از پس کار خودش براومده…
مال کسانی است که غصه هاشون فراتر از خودشون و چهاردیواری امن خودشونه…که دنیا رو در همون زیر دامن خودشون نمی بینند…
تقریبا تمام زنهایی که من می شناسم در کار خودشون حرفه ای هستند، بی مقایسه با دیگران…شما به من کودن ثابت کن بهترین آشپز و پزشک و….دنیا مرد است ! ظاهرا شما هم نگاهت به شدت جنسیتی است…
ناگهان بالتازار گفت:
شايد بهترين آشپز دنيا مرد باشه، ولي چند تا مرد رو ميشناسي كه دست پختشان قابل صحبت باشه؟؟؟
ممكنه بهترين ماماي دنيا مرد باشه ولي چند تا مرد رو ميشناسي كه ميتونند 3 تا بچه رو تر و خشك كنه؟؟؟ چند تاشون ميتونند زايمان رو تحمل كنند؟؟؟ به غير از آرنولد !!!
پسرها از 13. 14 سالگي با رانندگي آشنا ميشند. چندتا دختر ميتونند اينكار رو بكنند (بگذريم كه در زمينه رانندگي واقعاً بسياري از خانمها ضعيف هستند.)
شايد بهترين خياط دنيا مرد باشه، ولي چند تا مرد ميشناسي كه بلدند جوراب سوراخ شده خودشان را بدوزند؟؟؟
چند تا مرد بلدند كه لباس خودشان را خودشان اتو كنند؟؟؟
شايد بسياري از بهترين ها مرد باشند (كه هستند) ولي كميت خانمها قابل مقايسه نيست.
زن و مرد دو موجود متفاوت هستند كه هر يك توانايي ها و ناتواني هايي دارند. چطور ميشه اينها رو با هم مقايسه كرد. روحياتشون با هم متفاوته.
چند تا دختر رو ميشناسي كه دلشون ميخواد فضانورد بشند؟؟؟ چرا انوشه انصاري اولين فضانورد ايراني لقب گرفت؟؟؟
قويترين حيوان جنگل شير است (شير نر با يال و كوپال !!!)
زندگي شيرهاي نر، لحظه اي بدون شيرهاي ماده، از مرگ بد تر است.
برعكسش
شيرهاي ماده راه زنده ماندن را به خوبي بلدند و فقط شير نر را براي توليد مثل و گاهي هم حمايت در برابر حمله كفتارها ميطلبند. باقي همه افسانه است.
نتيجه :
در زندگي اجتماعي قياس مفيد بودن اعضا، كاري بس دشوار است. زود قضاوت نكنيم.
گیتی گفت:
بالتی با من بودی یا با آذر ؟ 😉
کدوم قضاوت ؟
از دید من کاملا به فضای تربیتی و نوع آموزش و زمان اون مربوطه…که دیدگاه و کلا افق نگاه یک آدم رو چه زن و چه مرد می سازه…
با دیدگاه جنسیتی در مورد توانایی های اجتماعی یک انسان امروزی ( نه اولیه ) به کل مخالفم ،… به جز مواردی که به زور بازو و عضله و هورمون مربوط باشه که اون هم در دنیای امروز داره کم کم حل میشه….
شروع پشت فرمون نشستن من از زمانی بود که به زور پام به کلاج و ترمز می رسید، اگر موقعیتی بود اجازه می دادند تمرین کنم ، وقتی ماشین خاموش بود تمرین میزان کردن گاز و کلاج می کردم…
قرار بود منو بفرستند روسیه برای اینکه به ارزوم که فضانورد شدن بود برسم… در واقع کلک خانواده بود که بشینم درسم رو بخونم و حرف مفت نزنم راجع به ارزوهام…یک شب قولش رو گرفتم تا راضی شدم درس خوندن رو ادامه بدم !
مادر من خیلی کم لباس های پدرم رو اتو میزنه ، اکثرا خودش اینکار رو می کنه حتی الان ، خودش دوست داره کسی مجبورش نمی کنه، قدیم ها هم که یادمه جوراب های سوراخشو می انداخت دور…
این خط کشی ها برای چیه ؟ منظور از بهترین ها چه کسانی هستند ؟ رکورددارها ؟
موافقم مقایسه درست نیست…اما مقایسه توانایی های انسان ها درست نیست !
ناگهان بالتازار گفت:
ميدوني آبجي
متن لوليتا خيلي خوب بود. بنظرم منظورش رو كامل رسوند و همه فهميدند.
اما در كامنت دوني ول وله ديگري به راه افتاد با اين مضمون كه زن بهتر است يا مرد !!!
راستش من در اين مورد نظري ندارم !!! بيشتر حدث ميزنم!!!
حدث ميزنم فرصتهاي از دست رفته را به گردن مشكلات و محدوديتهاي اجتماعي مي اندازيم (البته حق هم داريم) محكوم كردن جنس مخالف به سوزاندن فرصتهايمان را جايز نميدانم.
در پست قبلي دوستي ميگفت: اين مردها فلانند و چه و چه !!!
كامنت جديدي نوشته ميشود كه شما زنها چنين هستيد و چنان !!!
من هم در مورد چيتان پيتانش زياد سرم نميشه !!!
ولي ميدونم كه هر دو به هم نياز دارند و تا وقتي اين رو نفهمند، بر خلاف ذات و سرشت خودشان هستند و جنگاوران نزاع هاي بي سرانجام !!!
گیتی گفت:
نشد دیگه… اصل چیتان پیتان بود که شما باهاش کاری نداری…نمیشه که… اول چیتان بعد هم پیتان..
بعد از اون دوتا هم چقدر شما غلط املایی داری اینروزها…ردمیشی امسال ها…ای بابا !
ناگهان بالتازار گفت:
🙂
اوايل زياد مهم بنظرم نميرسيد ، ولي به شكل شرم آوري داره زياد ميشه.
واقعاً سواد چيز خوبيه كه من ازش بي بهره ام !!!
فكرش رو هم نميكردم كه ديكته اينقدر سخت باشه !!!
بنظرم بايد فينگليش بنويسم كه سوتي هام كمتر ديده بشه !!!
نه ؟؟؟
مریم. ف گفت:
دمت گرم گیتی جان، دقیقاً همون چیزیو که من میخواستم بگم شما گفتی! آذر خانوم که اینقدر آتیششون تنده اول یه نیمچه دلیلی برای ادعاشون بیارن بعد بقیه رو محکوم کنن! از قدیم ایم مثال آشپز و از افراد مختلف شنیدم، جالب اینه که هیچکدومشون هم مدرکی برای ادعاشون نداشتن!!!
مریم. ف گفت:
دمت گرم گیتی جان، دقیقاً همون چیزیو که من میخواستم بگم شما گفتی! آذر خانوم که اینقدر آتیششون تنده اول یه نیمچه دلیلی برای ادعاشون بیارن بعد بقیه رو محکوم کنن! از قدیم این مثال آشپز و از افراد مختلف شنیدم، جالب اینه که هیچکدومشون هم مدرکی برای ادعاشون نداشتن!!!
مریم. ف گفت:
مخم پوکید از خوندن کامنتا! در مورد پستت چیزی ندارم که بگم. کامل و عالییییییی…….
آهان اینو بگم که لال نرم. 😀 زمان دانشگاه یه همکلاسی داشتم که از این روشنفکر مذهبیا بود و خیلی هم ادعاهای فمینیستی داشت و به اشکال مختلف ابرازش میکرد. یه بار صحبت اپیلاسیون رفتن شد، کلی تعجب از خودش در کرد که وای… تو چطور روت میشه بری اپیلاسیون؟! منکه عمرن بتونم برم و از این حرفا…. کلاً یه جوری با اطمینان صحبت میکرد که من شرمنده شدم از اپیلاسیون رفتنم!!! کلی براش توضیح دادم که خوب بابا مگه چیه؟ طرف خانومه، همه هم میرن، یه کار خیلی عادیه از نظر من!!! گذشت و چند وقت بعد صحبت دکتر زنان شد که گفت آره من یه مشکلی داشتم رفتم پیش یه دکتر مرد!!! منو میگی فکم داشت میوفتاد پایین!!!! گفتم بابا تو که واسه اپیلاسیون رفتن منو اونقدر مورد عنایت قرار دادی چطوری رفتی پیش دکتر مرد؟!!!! جواب داد که نه، دکترای مرد خیلی بهترن و خانوما هیچی بارشون نیست!!!!!!! دیگه رسماً نمیشد فک منو از زمین جمع کرد!!! متاسفانه وقتی یه همچین زنایی تو این جامعه وجود دارن که ادعای روشنفکریشون میشه و اینطوری عمل میکنن دیگه از امثال عمه بلقیس چه انتظاری میشه داشت؟!!! 😦
الهام - روح پرتابل گفت:
خودش که گفته تلاشش رو کرده و می کنه!
گویا شما از اون ژانری هستید که همیشه ساز مخالف می زنید!
Light گفت:
آذر یعنی شما حقیقتا از سرتا سر این نوشته فقط همون قسمت زیر دامن و شومبول طلا رو گرفتی؟؟؟؟ این یک نوشته تقریبا جامع بود که به بسیاری از موارد نابرابری مثل نابرابری در تحصیل و کار و ازدواج و حضانت اشاره کرده بود اما شما چسبیدی فقط به همین یک مورد زیر دامن و ارزش این نوشته رو تا این حد پایین میاری و مبتذل میکنی؟ واقعا درست میگن که «از ماست که بر ماست» وقتی یک زن مثالهای مردونه «بهترین آشپز و بهترین خیاط» که لغلغه زبون همه مردهاست رو میاره و بعد هم با کمال اطمینان و افتخار میگه که اینا شغلهای زنونه است، دیگه چه انتظاری از مردها باید داشت؟ اولا که خانوم جان بر اساس کدوم آمارگیری جنابعالی تشخیص دادید که بهترین آشپز دنیا مرد است؟ بعد هم بر اساس کدوم استنباط عقلی و منطقی می فرمایید آشپزی شغلی زنونه است؟ فعلا این دو مورد رو پاسخ بدید تا بریم سر بقیه افاضاتی که فرمودید!
ضمنا لولیتا جان! دستت درست! خیلی خیلی خیلی و هزار تا خیلی دیگه، عالی بود نوشته ات…
جکیل گفت:
آذر جون چقدر چرت و پرت گفتی-بهترین جواب واسه تو رو light نوشته-برو بخون جواب بده-
—–به جای نق زدن و درد دل کردن سرتو بنداز پائین و کاری رو بکن که فکر میکنی براش ساخته شدی. (اه که چه مزخرفیه این درد دل کردن). ——
– اینکه درد دل کردن مذخرفه احتمالا نظر شخصیه خودته وگرنه هرانسانی لازمه که درددل کنه
– اگر آدما همین حرفا رو نزنن پس چطور افرادی که نظرات مشابه دارن همو پیدا می کنن یا راجع به موضوعی ذهناشون به کار میفته و فکر می کنن
– اتفاقا همه زنها سرشون رو انداختن پایین و دارن کاریو می کنن که فک می کنن واسش ساخته شدن و اعتراضی هم نمی کنن واسه همین هم وضعشون اینه-نکته رو داشتی ؟؟کاری که -فکر می کنن- واسش ساخته شدن
چرا این فکر رو می کنن چون خیلی از این فکرها رو جامعه کرده تو ذهنشون
omid5 گفت:
اینکه افکار شما فمینیست گونه شده چیز جدیدی نیست و ما از مدتها قبل به این موضوع اشاره کرده بودیم ولاکن بعضی از دوستان جون جونی فهمیدن این موضوع بر وجدانشان سنگینی کرده و یک جورهایی قصد زیر آبی رفتن به سرشان زده. و اما در مورد سوالاتی که فرموده بودید میدانید گاهی هم برای من سوالاتی پیش می آیید که جوابشان را حواله حضرت عباس کردم. سوالام زیاده مثلا چرا من پسر را به خدمت سربازی و جنگ فرستادند و موقعی که ویولتای مامان مانانی در آرایشگاه مشغول میزامپلی موهاشون بودند من بیچاره در مرز بلوچستان باید مواظب مرز بودم؟ چرا موقعی که لولیتای ملوس و خوشگل در حال انتخاب کیف مدل Chanel بود پسر خاله ام باید در میدان مین پاشو از دست میداد ؟ خانم عزیز عوض Feminist شدن سعی کنید Humanist بشید و با تفکر علمی و منطقی از مشکلات مرد و زن و خوانواده ها بکاهید.
نسوان گفت:
دید شما انقدر کودکانه و کوته نظرانه است که من از پاسخ عاجزم. شما به احتمال قوی در خانواده ای سنتی و مادری بی سواد به دنیا امدی که جز ارایشگاه رفتن هنری نداشته و شعورت از درک این عاجز است که شاید آن زمان که تو توی مرز بلوچستان بودی ویولتا در کارخانه داشته دارو های این مردم را تامین می کرده و از علم و دانشش برای مملکتش مایه می ذاشته. البته بر شما حرجی نیست چون هرگز در اطرافت زنی را ندیدی که از آشپزخونه این ورتر رفته باشد و این نه به دلیل خرد بودن زنها که بدلیل خواستگاه پایین اجتماعی توست
مرا ببخش من مثل ویولتا بلد نیستم جواب های قشنگ به سوالات بدهم من یک فمنیست روراست هستم
omid5 گفت:
بله ویولتای عزیز زیر یک سقف داشته با کمال امنیت کار میکرده. ویولتا نمیترسیده که الان مخش را قاچاقچی با تفنگ سمینوف تکه تکه کنه. من از خدام بود توی کارخانه داروسازی خانم دکتر ، توالت شوری می کردم. راستشم بخوای من سوادم خیلی کمه ، ولی همه آدمهای عالم را دوست دارم، چه مرد و چه زن.
violetta گفت:
امید جان وقتی جنگ تمام شد من هنوز دبیرستان می رفتم.من برای جنگ کاری نکردم.اگرچه توی زندگیم دو بار بیشتر هم ارایشگاه نرفتم ولی بطور کلی با جنگ مخالفم. کاش اصلا جنگ نمی شد که کسی بترسد از آنکه مخش با تفنگ یک قاچاقچی تکه تکه شود.
omid5 گفت:
ویولتا جان صحبت این نیست که موقع جنگ در دبیرستان بودی و یا داشتی در کارخانه داروسازی کار میکردی مهم این است در امنیت بودی. صحبت من در اینجا در مورد منت گذاری برای رشادتهای مردان ایران زمین نیست که آن را نیازی به گفتن نیست. صحبت منطقی فکر کردن و عمل کردن است. متاسفانه جنگ قبلا بوده و در آینده هم خواهد بود. تو می گفتی که به خاطر هزار دلیل نمیتوانی بجنگی ولی به ازای حمایت از تو صدها مرد ایرانی جانشان را از دست دادند. خانم واقع بین در زندگی باش و حقایق تلخ زندگی را ببین. زندگی برای همه انسانها مشگل است تا آنجا که بعضی از انسانها (چه مرد و چه زن) به خاطر امسال ما از جانشان گذشته اند. به حرمت تمامی این انسانان بشر دوست لا اقل ما هم بیایید انسان دوست باشیم.
مهلا گفت:
بی ادب
صنم.ر. گفت:
لولیتاجان، در اینکه برای حرف آقای امید هزار جواب کاملا منطقی هست شکی نیست، اما من این روش تحقیر که شما پیش گرفتید را دوست ندارم. با این حرف شما به خیلیها (از جمله شخص من که خواستگاه اجتماعی چندان برجسته ای ندارم، اما می تونم بگم جزو زنان موفق -وبا تعبیرقشنگی که شما در پستت کردی- به شدت فمینیست هستم و در اطراف خودم کم هم از این نمونه ها نمی بینم) به شدت توهین کردی.
صنم.ر. گفت:
آقای امید، پس شما می گی که دخترها باید حساب اینکه سربازی نمی رن را با بچگی نکردن و همیشه و در همه چیز تحقیر شدنشون پس بدن؟ یعنی به خاطر سربازیه که اگر پسری تصادف کنه همه قاه قاه می خندن که «خودت که چیزیت نشد؟ فدای سرت! راننده تا تصادف نکنه راننده نمی شه!»، اما اگر دختری تصادف کنه، حتی مقصر هم که نباشه، باید از همه، از جمله شخص مقصر بشنوه که «زن که راننده بشه بهتر از اینم در نمی آد»؟ و لیست این سوالات ادامه دارد… تازه بماند که واقعا چند درصد پسرها هم مجبور می شن برن مرز بلوچستان یا کردستان سربازی کنند…
ببین، جامعه و سیستم که بیمار باشه، هر طرفش که دست بگذاری می بینی یه چیزی می لنگه و تا قبول نکنیم که مشکل هست، دنبال درمان نمی ریم. این موضوع تحقیر زنها توی فرهنگ ما، سر دراز داره، و واقعا هم دردناکه، نه فقط به خاطر یک نسل که رنج می کشه، چون در سیستمی قسمت اصلی که تربیت فرزند به عهده ی زن هست، این درد نسل به نسل تشدید خواهد شد و نهایتا هم زیانش به همه خواهد رسید.
مقایسه های نابجا زیاد داری…مثلا اگر خواهر شما با آرایشگاه رفتن (که شاید بخشی از زنانگی اون هست، یا شاید چون اجازه ی داشتن تفریح بهتری را نداره) شارژ روحی می شه، شما هم از با دوستانت دور هم جمع شدن، شاید ورق و عرق و …، شاید تحقیر زنها در لفافه ی بحث فلسفی، شاید راه انداختم مجلس سیگار و قلیون، یا هر کار دیگه شارژ روحی می شی (و حتما این مجلس شما همزمانه با وقتی که یک لولیتایی شیفت شب کشیک بیمارستانه). از نظر سود رسوندن به دنیا تفریح تو و خواهرت هم ارزشند و می تونن با هم مقایسه بشن؛ من نمی فهمم تو چرا سربازی خودت را در برابر تفریح دیگری می گذاری؟
ر.م به لوليتا و صنم گفت:
نگفتم قبلن…؟!
اينجور جواب دادن به كامنت نشون ميده تو همه چيزو يا سياه ميبني يا سفيد، حالا يا دكتر يا مهندس يا گلين باجي، هرچي هستي واسه خودتي، اينجا فقط يه وبلاگ نويس هستي نه كمتر و نه بيشتر( خانوما بيرون از وبلاگ كم اِفه ي ماشين و پول و مدركشونو ميان __ وبلاگم كه مينويسن توپشون پر از اُلدرَم بُلدرَم و چِسانم فِسانم هستش)
مشكل يه سري از شما تحصيلكرده ها و فرنگ ديده ها همينه _ دنيارو از نوك دماغتون نگاه ميكنيد. آدم ياد جورج بوش و عررررزشي ها ميفته.
همه يا بايد با من باشن و اگر نباشن بر عليه من هستن
آدما يا دكتر مهندسن و در برج عاج زندگي ميكنن و يا گاو مش حسنن كه هرررو از بررر تشخيص نميدن
***
كوته نظري اينه كه دكتر و مهندس جامعه يك عمر در كارخانه و شركت زندگي كنه و نتونه رو فكر و عقيده ي 4تا كاگر زير دستش كه از خواستگاه پایین اجتماعی هستن تاثير مثبت بذاره و به قول گفتني فكر و ذهن اونارو بالا بكشه
***
اصلن اگه قرار هست اهانت كنيد، منم همين نظرو دارم كه :
خانوما ( اكثرشون، يا حداقل بخش اعظمشون) بيشتر عمرشون مشغول به امور قِر و فِر و سُرخاب سِفيداب و بَزك دوزك هستن. ميتونيد به منم با اين ديد نگاه كنيد كه خواهر و مادرم كل عمرشون در سالن آرايش بودن و از اونجايي كه هرجيو يه چشمي از نوك دماغم و فقط در حوالي خودم نگاه ميكنم و از طبقه ي پست و فرو دست جامعه هستم، بيشتر از اين حاليم نميشه
صنم.ر. گفت:
@ ر.م
می شه بگی کجای نظر من سیاه و سفید دیدن بود؟ من که هم به نحوه ی برخورد لولیتا گیر دادم، هم گفتم که کل سیستم بیماره، حالا یکی از نشونه های عمده ی این بیماری (که خودش علت یه سری درد دیگه است) تحقیر زنهاست. مطمئنی اصلا می خونی نظراتو و اعتراض می کنی؟ علاوه بر اون، می شه بگی من کجا گفتم دکتر یا مهندس یا گلین باجیم؟ (به فرضم که ادعای دکتر مهندسی داشته باشم و خارج باشم، اگه کسی که بلده حرف بزنه حرف نزنه، کی باید این دردا را بگه؟) ببین، ظلم که با ظلم توجیه نمی شه. به شمام ظلم می شه، وبلاگ بزن بگو، اما نگو چرا سایرین از ظلمی که در حقشون می شه حرف می زنن. من نمی فهمم، شما چرا ناراحت می شین از طرح مشکل؟ من گفتم به نظرم نظر امید ایراد داره، چون پر از مقایسه های بی محل هست. مثال هم زدم، کلی گویی نکردم («تو همه چيزو يا سياه ميبني يا سفيد»). اگه منطقشو داری جواب بده و مثال بزن، کلی گویی نکن دادام جان که به قول نامجو «کلی گویی افت شعر است، حرف مفت افت ذهن»!
آزاده گفت:
@ omid5
میدونین که توی خیلی از کشورهای دنیا زنها هم بطور برابر با مردها خدمت سربازی میرن و جزو ارتش هستن و به جبهه اعزام میشن؟ اسراییل و نروژ دو موردشن که من راجع بهشون اطلاع دارم. اینکه در کشور ما فکر میکنن زنها به درد دفاع نمیخورن یا نمیتونن اسلحه دست بگیرن، باز هم ناشی از همین دید یکطرفه و نامساویه، که استثنائا همین یک بار به ضرر شما تموم شده.
اگر هم منظورتون جنگ هشت ساله است، سعی نکنین به من بگین که مردها تمام صدمات رو تحمل کردن. علاوه بر اینکه تعداد زیادی از غیر نظامی ها – زن و مرد- در مناطق مرزی زندگی میکردن و در نتیجه در تماس مستقیم با جنگ بودن، ما هیچ وقت نمیتونیم بفهمیم پسری که کشته میشه بیشتر زجر میکشه یا مادری که سه تا پسرشو از دست میده، یا زن حامله ای که خبر مرگ شوهرشو میشنوه.
اگر واقعا همونطور که میگی به حقوق برابر معتقدی و دوستدار همه انسانهایی، لازمه اش اینه که ظلم هایی که در طول تاریخ نسبت به جنس زن شده رو انکار نکنی، در عوض سعی کنی که نگاه دیگران و خودتو تغییر بدی، همون کاری که این وبلاگ داره میکنه. حرفهایی که آدم ممکنه جای دیگه ای نشنوه رو مطرح میکنه، واسه اینکه دفعه دیگه اگه با تبعیض برخورد کردیم، تشخیصش بدیم. نه اینکه اینقدر بهش عادت کرده باشیم و بی تفاوت از کنارش گذشته باشیم، که به نظرمون یه رفتار درست و طبیعی جلوه کنه. به نظر من این اسمش آموزش و تمرین انسان بودنه، نه قرقر زنانه و نه حمله به جنس مخالف.
ناگهان بالتازار گفت:
اميد جان
30 سال سركوفت شهيد و رزمنده و جانباز و ايثارگر رو توي سرمان زدند، انگار نه انگار كه همه توي يك مملكت زندگي ميكرديم و هر كسي كاري داشت. شما هم اگه دوسال رفتي خدمت سربازي (اگه واقعاً دوسال بوده باشه !!!) حالا ميخواي 30 سال خاطره تعريف كني كه من چنين كردم و شما نكرديد؟؟؟
ميدوني يك پزشك رو براي گرفتن تخصصش ميفرستند به يك نقطه دور افتاده (خيلي دورتر و پرت تر از محل خدمت شما) ؟؟؟
ميدوني يك پزشك ميتونه جون چند نفر رو تا حالا نجات داده باشه؟؟؟
داري چي رو با چي مقايسه ميكني؟؟؟ بنظر من فقط ابراز وجود كردي و حرفي براي گفتن نداشتي. بنظرم اومد كه روز سختي داشتي و خواستي درد دل كني. ولي عزيز دل ، آدم حرمت صاحبخانه رو خرج خنك كردن دلش نميكنه!!!
بيا يك پيك با هم بزنيم وغم روزگار رو بشوريم.
جاي كوروش خالي !!!
🙂
آرش کمانگیر گفت:
بالتازار ! بحث کردن با کسانی که فقط دوست دارن دیده بشن فایده نداره !
سیتا گفت:
بسیار خوب بود…شما قلم خوبی داری لولیتا…راستی اسمت یعنی چی؟؟
omid5 گفت:
آها یک چیز دیگه ، برو خدا رو شکر کن که شومبول طلا نداشتی که بهت گیر بدن. همه اون شومبول طلاهای خوشبخت که گفتی یک روز با یک تیغ می آن دنبالشون و شنبولشونو می برند. این کارم فقط و فقط به خاطر سلامت زنهای عزیزشون که در آینده قراره بگیرن انجام میدن. حالا اگه کسی نخواد زن بگیره تکلیف چیه؟ خیلی از همین شومبول طلاهای ، شمبول بریده دچار عفونت شدید مجاری ادراری میشوند ؟ لولیتا خانم حدس میزنم تا حالا خودت چند تا شو از نوع خیلی ملایم تجربه کردی ، حالا ببین این پسر بچه های کوچک مظلوم ( همان مردان ظالم اینده ؟؟) چه دردی میکشند . آگر هم تجربه عفونت مجرای ادراری را به خاطر گل روی کس دیگه ،، نداری از خانم دکتر دوست جون جونی ات بپرس شاید کمی برات توضیح بده.
نسوان گفت:
نه امید جان اون کار رو می کنن که ریسک شما در برابر عفونت کاهش پیدا کنه و تحریک پذیری شما مردها بیشتر بشه و سه سوت ارضا بشین و زنها را وسط راه بزارین و با خیال راحت خرناس بکشین. کما اینکه 80% تون همین هستین! لازم نیست از کسی بپرسم. من خودم دکترم. البته اگه به تو به عنوان یک مرد بر نخوره
omid5 گفت:
خیلی معذرت میخوام من سواد ندارم ولی میدونم که این کار برای این میشه که در ناحیه سر الت تجمع و چروک پوست باعٍث انتقال میکروب به واژن خانمها نشود در حال انجام عمل سکسی . خانم دکتر ولی اگه این حرف شما درست بود پس ما باید چاقو بدست بگیریم و هر جای بدن که پوست دچار چین و چروک باشد را برش بدهیم . گذشته از این دلایل، بهرحال ظلمی که به پسر بچه های کوچک میشود غیر غابل انکار است.
omid5 گفت:
در ضمن اگه اینطور که شما خانم دکتر حاذق میفرماييد بود و ختنه باعث بالا بردن لذت جنسی در مرد میشد پس الان این دیوانه های عاشق لذت سکس در ممالک خارجه که انواع کلک ها را میزنند برای بالا بردن لذت جنسی ( از جمله تزریق زلاتین به الت جنسی و تزریق به G spots) باید الان دم در کلینیکهای جنسی صف کشیده باشند و تقاضای ختنه شدن داشته باشند. دکتر جون حرف چرت و پرت زدن ساده است و به بعدش هم فکر کن که حرفت باید با عقل هم جور در بیاد.
بهار گفت:
خیلی معذرت میخوام من سواد ندارم ولی میدونم که..
آقای امید باید عرض کنم اینی رو که می دونید اشتباه می دونید، اگر نگران تفکر و لذت عاشقان سکس در ممالک خارجه هم هستین می تونین به کتابای رفرنس اورولوژی که نوشته همون ممالک خارجی هاست مراجعه کنین. این اطلاعاتی که لولیتا بهت داد هم دقیقا از رفرنس پزشکا از همون کتابهاس، چون ما تو ایران که کتاب رفرنس پزشکی نداریم که بخوایم این حرفا رو از رو وطنیا یاد گرفته باشیم!
در ضمن اگه تو جریان آمار و اپیدمیولوژی ممالک عاشق سکسِ خلرجه باشی می بینی که روز به روز به تعداد متقاضیان ختنه اضافه می شه، اونم به دلایل علمی که لولیتا گفت، اگر هم اونا سالها به قول شما نمی بریدن نه به خاطر مسایل بهداشتی بلکه به خاطر مسایل عقیدتی و هنجارها بوده، و اینکه دلیل لولیتا رو رد کردی مث این بود که یکی برگرده بگه نه آقا من قبول ندارم مسواک برای سلامت دندوناس بلکه برای اینه که دهانمون موقع بوسیدن و .. طرف بوی خوبی بده، تا در این حد.
omid5 گفت:
بهار خانم حرفهایی که شما زدی معذرت میخوام ولی رابطه گودرزی و شقایق است. بابا مسواک زدن کجا و بریدن آلت طرف کجا؟ شما با مسواک زدن کسی را در معرض عفونت حاد قرار نمیدی. خانم عزیز بریدن پوست آلت مرد به خاطر خطر عفونت فقط در مردان خیلی مسن و در موارد خیلی نادری توصیه میشود. نه در پسر بچه های خرد سال . همانطور که قبلا عرض کردم علت در خطر قرار دادن این کودکان پسر خردسال این است که اگر در آینده ازدواج کردند همانطور که قبلا اشاره کردم علت اصلی آن کم کردن ریسک انتقال هزاز و یک بیماری نظیر Human Papilluma , و HIV , AIDSو انواع دیگر بیماری های مقاربتی به زن است. درضمن برداشتن پوست اضافه از روی آلت مردان هیچگونه تاثیری بر لذت سکس در مردان ندارد( بر خلاف آنچه خانم دکتر فمینیست می فرمایند) دلیل ان هم این است که در هنگام شق آلت مردانه این چروکی پوست کاملا از بین میرود و لایه رویی الت صاف میشود. با عرض معذرت بخاطر بکار بردن کلمات بالا.
بهار گفت:
امیدجان به جان خودم کلی واست اینجا افاضات در کرده بودما، محتوی غیر اخلاقی داشت پرید! خلاصه این بود که اون سایتی که گفته بودی نوشته هاش بر اساس معیارای اسنجش اعتبار علمی و ISI معتبر نیس، و انکه مقاله راجع به جلوگیری از بیماری های مقاربتی واسه مردا بی نهایت و افزایش رضایت جنسی زیاد بود، این چند تا ابسترک علا اینجا باشه تا ببینم دلم میاد واسه فول تکستاش پول بدم یا نه:D
http://www.sciencedirect.com/science?_ob=ArticleURL&_udi=B6VJW-4BHSXTW-1C&_user=10&_coverDate=01%2F31%2F2004&_rdoc=1&_fmt=high&_orig=browse&_origin=browse&_sort=d&view=c&_acct=C000050221&_version=1&_urlVersion=0&_userid=10&md5=ef4c96bce8607a52f561a05d68191bb5
http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/19115671
http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/18761593
نسوان گفت:
Bahar jaan comment haii ke link ziad dashte bashan ro wordpress filter mikone, man barat dorostesh kardam.
mamnoon az inke hasty. shad bashi
omid5 گفت:
خانم دکتر آفرین از این نمونه مقالات که فرستادی. شما فکر میکنی که با دار و دستۀ نفهم ها طرفی؟ بابا این مقالات که فرستادی که : رفتن توی دو تا کشور مسلملن ( در یکی شون از 42 داوطلب 39 تاشون به خاطر مسایل دینی مخصوصاً میخواستند ختنه بشوند.) و بعد از همه داوطلبلن مسلمان پرسیده اند که از ختنه شدن (که دستور پیامبر است) راضی هستید؟ شما همیشه مسایل را همینطور علمی بررسی میکنید؟ خانم دکتر واقعیت این است که بین متخصصان در این مورد بشدت اختلاف است وعملا هیچ مدرک قاطعی در این مورد موجود نیست شما سعی نکن که با نشان دادن یک سری مقاله که بشدت در علمی بودن آنها شک است حرفت را ثابت بکنی. همانطور که در بالا گفتم عملا هیچ مدرکی نیست که نشان بدهد ختنه باعث بالا رفتن میل لذت جنسی در مردان میشود.
violetta گفت:
لولیتا جان
فمینیست یا غیر فمینیست احترام به مخاطب شرط اول ما این جاست. شرطی که با هم گذاشتیم و با هم به آن پای بند می مانیم. من و تو نباید قضاوت کنیم، توهین کنیم، تحقیر کنیم.من و تو اگر هم خسته و زخمی هستیم اینجا کسی را زخمی نخواهیم کرد.خسته ای ؟ برو بخواب. زخمی هستی ؟ بخیه اش بزن. ارام…آرام..آرام
sara گفت:
ویولتای عزیز من فکر نمیکنم که لولیتا حرف تند و یا قضاوتی کرده!
omid5 گفت:
ویولتا خانم بی خیال ،ما از این دل چرکین نیستیم که چرا رفیقتون خانم دکتر ، افاظات خودشون را شامل مادر اینجانب فرمودند و سطح تحصیلی مادر زبان بسته را یادآوری فرمودند. البته فکر کنم مادر اینجانب همچنان انگشت به دهان در مورد نقش خود در اینجا دارد. خانم دکتر چیزی که باید نگرانت بکنه اینه که در صفحه اول وبلاگتون یک عکس سیب (علم و دانش؟) گذاشتید و بعدش ادعای تقسیم میوۀ درخت و علم و دانش را دارید. خانم دکتر، منطق علمی فمینیسم نمی شناسه. اگه معتقد به علم و دانش و نتیجه گیری علمی هستی ، پس باید مطابق اصول علمی و عقلی حرف بزنی. وقتی خانم دکتر ویولتا با یک تیتر درشت داد میزنه که فمنیسته دیگه باید در دکون علم و منطق را تعطیل بکنی و بچسبی به تحلیلهای آب دوخ خیاری فیمینیستی. خانم دکتر صد رحمت به آخوندهای ایران که لااقل سنگ دید علمی را به سینه نمیزنند و بعد از زیرش چیز دیگری در بیاد. خانم دکتر این کار شما اسمش هست دروغگویی و دورویی.
بهار گفت:
امید جان خوب شد خدا شما رو به ما دکترا داد که برپایه آموزه های شما ما تونستیم هرچی چرت و پرت و مزخرف تو این 7 سال + 4 سال (بدون احتساب دبیرستان مسلما) تو مغزامون کرده بودن و هر چرتی که با اسم تحقیق علمی به خوردمون داده بودن رو یه سره بشوریم بریزیم دور و به شما ایمان بیاریم، عزیزم، جانم، قشنگم، توپولیم، الهی که مامانت فدای دست و پای بلوریت بشه، اگه باد معده و نفخ داری خب نیا تو جمع عمومی، زشته به خدا، به جان خودت فقط به خاطر خودت می گم. یه توصیه هم دارم واسه اینکه دفعه بعد با حرفای غیر علمیت ضایع نکنی خودتو; ببین ساده ترینش و پیش پا افتاده ترینش اورولوژی اسمیته، بخونش رستگار می شی، رفرنس اون 7 ساله، خواستی سرچ علمی ام کنی برو تو این دیتا بیس معروف :
http://www.pubmed.com
آفرین پسر خوب درساتو خوب بخونی
omid5 گفت:
به بهار، اِی وای بهار خانم گل، شما هم که دکتر به سلامتی درآمدید بابا ماشا الاه خیلی از خانمها اینجا دکتر تشریف دارند و چشمه علم و دانش. خانم دکتر شماره 3 بابا شما که مارو فرستادی دنبال نخود سیاه. شما ادرس صفحه اصلی یک سایت اینتر نتی را به ما میدی و بعدش می فرمابیید برو پیداش بکن؟ خانم دکتر محترمه مکرمه این که طریق رفرنس دادن نشد. یادت باشه خانم دکتر که بین دکترها در مورد فوايد و مضرات ختنه کردن یا نکردن اختلاف نظر است ولی مسلما هیچکدام از ایشان مواردی که دوست دکتر فمینیست ما اینجا اظهار فرمودند اظهار نمیکنند. بهرحال من شما را مستقیم به 2 سایت اینتر نتی میفرستم که اولیش هست: http://www.circinfo.com/benefits/bmc.html و دومین آن اگه خیلی بخواهید علمی موضوع را بررسی کنید: http://www.circinfo.net/the_circumcision-debate.html خوب حالا شما یک رفرنس بدهید که نشان بده ختنه، لذت جنسی را در مرد افزایش میدهد؟
بهار گفت:
امید جان می تونی بری ISIی این مقالات و نویسندگانشونو چک کنی، البته اگه می دونی ISI چیه و کاربردش چیه! یعنی من باد بشینم اینجا توضیح بدم تعریف «مقاله علمی» چیه معیار سنجشش چیه؟!! داداش برو بخون هر وقت خوب جا افتاد تو کل دنیا به چی می گن مقاله پذیرفته شده برگرد، اون pubmedایم که اولش بهت معرفی کردم واسه این بود که یه کم با مبانی پژوهش و تعیین اعتبار تو دنیا آشنا بشی، که گویا متاسفانه یاسین بوده واست امید عزیز
بهار گفت:
امیدجان راستی شما با پرزیدنت دکتر مهندس احمدی تژاد نسبت خونی دارید؟ آخه ایشونم خوب بلده واقعیت های علمی اثبات شده رو طوری از بیخ و بُن انکار کنه که خودشم باور کنه راس می گه و فک کنه خفنه، والا..
آرش کمانگیر گفت:
کم کمک دارم می فهمم چرا ویولتا این همه خاطرخواه و هوادار داره . من امروز منش و کرامت انسانی رو در رفتار ویولتا دیدم
خسته گفت:
همون اوایل کار، یه روز زنها جمع می شن و بخدا اعتراض می کنن ایخدا این چیه به مردا دادی و بما ندادی هی سرکوفتشو به ما می زنن؟
باریتعالی می فرماید؛ عزیزان اونم مال خودتونه، مردا حمالیشو می کنن.
.
.
.
جان، الان وقت شوخی نسیت، لولیتا خسته اس؟
شوخی چیه، جدی بود
شیدا گفت:
اولین باره کامنت میذارم، عالی بود. باز نسل ما که خوبه من دلم به حال مادرهامون میسوزه
زن ایرانی گفت:
دمت گرم حق گفتی.ای ول لاه
رهگذر گفت:
ممکنه شمبول طلا نباشی ولی من بهت لقب قلم طلا می دم. اصلن قلمتو بخورمممم
خوبه؟؟؟راضی شدی؟؟؟؟؟؟/
Canto گفت:
Dar gharb agar be yek sefid pust beguyi ginger ya kakmaki ya sefid e bi khasiat hich kas to ra be nezhadparasti mottaham nemikonad. Amma agar chizi moshabeh e in be yek siah pust beguyi hatman an ra haml bar nezhad parasti mikonand (va dar bishtar e mavaghe› ham dorost hads zadeand). In ham kamelan tabi’i ast , be khater e salha zolm o tab’iz alayh e siahan hala hassasiat e moza’af nesbat be anha vojud darad. Man fekr mikonam hamin hagh dar mored e zanan ham vojud darad ke hassastar bashand. Dar gharb ham ehsasat e sexist hatta dar nasl e javan kamelan az beyn narafte. Inja ham vaghti miguyand He is a man, yek ta’rif ast vali She is a wonan be nodrat manzur e khubi ra miresand. Dar gharb ham estelah e women drivers be shukhi o jeddi gofte mishavad. Hala agar yek khanomi yek gelei bokonad ya ghori bezanad belafasele miguyand dast az feminist bazi bardar. Albatte man hanuz ham nafahmideam ke chera finism bad ast.
sara گفت:
بهتره هر وقت اطلاع دقیقی داشتین از زندگی در غرب،بیایید بقیه رو هم مستفیذ کنید.ممنون میشیم برادر عرررزشی
آزاده گفت:
ببخشید، فقط جهت اطلاع رسانی، مستفیض درسته، که معنیش همون فیض بردن است.
عصربارانی گفت:
خسته ام از جامعه ای که بسیاری از زنهایش به قول تو و به زعم خودم در حقارت جنسی به سر میبرند اما از آن طرف من خسته ام به عنوان یک مرد که باید حرامزادگی مذهب و اعتقاد را از پروسه ای که زن مدیریتش میکند ببینم…خسته ام از زنی که آدرس پرسیدن مرا به مثابه مزاحمت میپندارد….خسته ام از جامعه ای که اگر به زنی راه دهم گمان میکند قصد مزاحمتش را داشته ام….حالم بهم میخورد از جامعه ای که زنها بیشتر از مردانش به دنبال قبح گناهند و از آن طرف بیشترو بیشتر به دنبال در آب نمک خواباندن مرد و پسری که فردا میخواهد بشود شوهرشان!!! متنفرم از مولودی های زنانه ای که حقارت را پرورش میدهند….متنفرم از زنی که اسلام کثافتش را آن قدر محکم و شریف میداند که هر تهمتی را به هر مردی میزند چون که در آن چارچوب دلخواهش نگنجیده است!!متنفرم از حسادتهای جنس تو که مرد را حقیرتر از چیزی که هست میکند …چندشم میشود از حاجی بازاری هایی که تا دسته تحت تسلط حاج خانم های مذهبی شان هستند و از آن طرف چشمان سوسو میزند برای یک صیغه و زن پیرشان جر میدهد فکر و روحیه هر دختر جوان را….از دختر خودش تا عروس مردم….!تقدس را زنها بیشتر از مردها میسازند اما از آن طرف که گریبان خودشان را هم میگیرد هیچ زنی مسئولیتش را نمیپذیرد…..
آزاده گفت:
تقدس را زنها بیشتر از مردها میسازند؟؟؟ آیات عظام و ائمه جمعه و پیش نمازهایی که تو هر دهکوره ای که پای هیچ کتاب و نشریه ای بهش باز نمیشه سنگر گرفتن بر علیه روشنگری که همه زن هستن. پدرهایی که به دختراشون اجازه نمیدن شب بعد از 9 بیان خونه هم زن هستن، دیگه کی؟
تو تاریخ بعد از اسلام این مملکت زنها انقدر توسری خوردن که نمیشه متهمشون کرد به اینکه تو جهت گیری جامعه نقش عمده ای داشتن. سیاست های خانواده رو به ندرت میتونستن تعیین کنن، اما هرگز از اون حد فراتر نرفتن. گو اینکه منم معتقدم دخترهای توسری خور و مردهای مستبد نتیجه تربیت مادر و پدر هاشون هستن، اما ریشه قضیه، که شاید بخش بزرگیش مذهب باشه، داره خارج از کنترل زنان آبیاری میشه، کاملا خارج از کنترل
عصربارانی گفت:
زنها مذهبی ترند…مرد را اگر به حال خود بگذاری کمرش را میخواهد و پایینش را…رختخوابش گرم باشد بقیه دنیا به تخمش هم نیست! زن اما هوسرانی مرد را میشناسد شاید هم حق داشته باشد که دامن بزند به مذهب چون که میخواهد رختخواب را حفظ کرده باشد و البته قانون هم پشتش نیست هر چند که همین قانون اختیاری را بهش میدهد تا بتواند با به اجرا گذاشتن مهریه اش هر مردی را بدبخت کند…عین همین الان که در شب بعد از زفاف مرد را انداخته اند زندان !…اینها واقعیت است …در ده کوره ها هم زنها به اندازه ها مردها از نکیر و منکر میترسند و میترسانند…حتی بیشتر…اصلا همان زنها هستند که به دختران جوان یاد میدهند که از سکس لذت نبرند و بگذارند مرد خودش کارش را انجام دهد که در نوع افراطی اش میشود ختنه دختران….یعنی عملی که که زنها خودشان مدیریتش میکنند نه مرد دیگری…! من یک مردم…در همین پست آخرم هم از کثافت جنس خودم هم گفته ام اما زنها هم کم بی تقصیر نیستند …کم حقارت به خرج نداده اند در این سالها…کم نامردی نکرده اند به عشق های خام و ساده پسری جوان….همان 1400 سال پیش هم اگر نبود خدیجه محمد و یاران غارش هیچ شکری نمیتوانستند بخورند…تو که خودت زنی هیچ وقت به کار خدیجه فکرکرده ای؟ که چرا ایمان آورد به پسری جوان و شاید خوش بر و رو؟با تمام ثروتش؟ سوال شاید مسخره باشد اما حلقه های مفقوده زیادی را برایت در این قرن و در این سرزمین آشکار میکند….امیدوارم درک کنی
نوشین گفت:
خواهش می کنم بیشتر بنویس خیلی قلم خوبی داری. اینا مشکلات خیلی دردناکیه البته باید برای مردا هم شرم آور باشه اما این یه دور باطله چون همین مرداهم پرورش یافته یه زن هستند تا یه زن ارزش و قدرت خودشو ندونه یه پسر شومبول طلا و دختر ذلیل داره.
ناشناس گفت:
manam khastam az hame chız va hame kas na badanam balke roham shekastas ınke bezur bayad be karhayı ke dost nadaram bayad an bedam ya torı ke nemıkham raftar konam ke fagat velam konam khalas besham az daste gezavatha badam mıyad az ın donya chera kası vagtı man bedonya mıyumadam mano nakosht base ın hame bı magzı base fagat kas mıshod hame censehaye mozakar ye saat moanas mıshodan ta bedunan zan yanı chı motasefam baraye marda ke ın gadr poc va tu khalıye magzashun
ess گفت:
kheili delneshin bood,zanha chizi az marda paeen tar ke nistan hich taze shayad balataram bashan,in masale dini va farhangie ke dide mardomo ba zana injoori karde.
ن.اسدزاده گفت:
الحق و والنصاف فوق العاده نوشتی ضعیفه….تکببرر
atis گفت:
منم خسته ام، خسته از مردی که هنوز دوستش دارم ولی دوست داشتنم بجای اینکه مرا بزرگ کند ،حقیرم کرده است…..متهم هستم که دوستش دارم . تحقیرم میکند که تو نمی توانی بدون من زندگی کنی …اما حالا میتوانم بدون او زندگی کنم. بدون او خوش باشم، بدون او بخوابم…..
1 شنبه حکم طلاق جاری میشود..خوشحالم بعد از 5 سال به ازادی رسیدم…..
مینو گفت:
ایران کشوریست که اگر در تاکسی مردی به آدم لم ندهد، باید از او تشکر کنیم بابت این همه رعایت حقوق.
قانون از روی دینه … همه چی به نفع مرداس… چطوری آخه دلشون میاد از این شرایط عالیشون دل بکنن!؟؟؟؟
خسته گفت:
مینو بابا اینا دیگه قدیمی شده ورژن آپ گرید شده اش زنای ذهنیه. بخاطر این حرفا هر وقت تو تاکسی کنار زن می شینم خودمو جمع و جور می کنم. اینقدر که یه باز زنه گفت اقا راحت بشین. اونجا بود که سر صحبت باز شد که جو اینجوریه و اینا دیگه. اصلا هم ما فکر نکردیم این خودش می خاد که می گه راحت بشین. اصلا یه مدل زنی بود که نگاش می کردی پاپیون می شدی.
گیتی گفت:
شما چون خسته ای اینجوری هستی عزیز جان… جامعه ما بیماره هنوز، شما خبر نداری…
من یکبار همین اواخر در یک تاکسی که به غیر از من بقیه مرد بودند، اعتراضی کردم، خیلی محترمانه البته…طرف هم قصدی نداشت ظاهرا ، فقط به هر دلیلی تمایلش بر این بود که جای دو نفر رو بگیره به جای یک نفر …
بعد از اعتراض محترمانه و ارام من جوری که فقط خودش بشنوه ، صداش رو برد بالا که خانم مثل اینکه یک چیزیت میشه ها ! مرد کناری هم روزنامه اش رو کنار زد و یک نگاه چپی به من کرد که یعنی از قیافه ات معلومه یک چیزیت میشه ها و فرمود، ای بابا خانم مگه طوری شده، شما هم که…راننده هم به روی خودش نیاورد و کماکان لنگ آقا توی سینه بنده بود…
ناچارا دموکرات منشی را گذاشتم کنار و به راننده با صدای بلند گفتم آقا سریع برو دم اولین کلانتری !
اون موقع بود که که هم لنگ آقا جمع شد، هم قرقر مرد احمق روزنامه خوان، هم راننده دو تا محکم کوبید توی سرش تا رضایت دادم نریم دم کلانتری …
حالا اینها مهم نیست، موضوع اینه که این شروع یک صبح معمولی مثلا زیبای من بود در این شهر !!
حالا شما خسته ای یا من ؟ !
ناگهان بالتازار گفت:
باور كن برعكسش براي من هم اتفاق افتاده
يك خانم چادري با يك (كيف كه نه) كوله شكار توي تاكسي كنارم نشسته بود و از آنجا كه من شبيه خفاش شب هستم، كوله شكار رو بين من و خودش قرار داد تا من فكر بدي به سرم نزنه. تصور كن عقب پيكان چقدر جا داره !!! 3 نفر آدم گنده !!! كيف حاوي تجهيزات خنثي كردن مين كه توسط اين بانوي محجبه حمل ميشد در حلق بنده فرو ميرفت و بنده جيك نميزدم. بعد از مدتي بانو زبان به شكايت گشود كه اي آقا، كمي جمع تر بنشينيد !!! از حاضرين كسي شك هم نكرد كه شايد من كاري نكرده باشم. همه با تعجب به من نگاه كردند كه خوب داداش خودت رو كنترل كن! تاكسي جاي اينكارها نيست !!!
چي بگم به اين آدمها؟!؟!
گیتی گفت:
آخی…طفلک بالتی
میدونم چی می گی، راستش من خودم کلا این حساسیت رو در تاکسی حذف کردم کامل، دقیقا هم بخاطر همین قبیل حرفهایی که از دوستان و آشنایان مردی که دارم شنیدم، که چقدر از این فضای شک آلود و عجیب ناراحت هستند…
فقط وقتی دیگه طرف بشینه توی بغلم صدام درمیاد ولاغیر..و معمولا هم نمی دونم چرا میان توی بغل آدم …والله !
نگفته بودی شکل خفاش شبی… چه شکلی بود یادم نیست !!
آزاده گفت:
هه هه، من سعی میکردم هر روز یه کیف همرام باشه که اگه کنار آقایون نشستم، اونو بزارم بینمون. البته نه کیف شکار، یه کیف تخته ای مثه کیف لپ تاپ (که البته توش کتاب و ظرف غذا بود به جای لپ تاپ. جا رو هم خیلی نمیگرفت و اگه میگرفت هم، خودم سعی میکردم جمع و جورتر بشینم. باور کن همون کیف بهم دلگرمی میداد خب.
نمیخوام هم همه رو به یه چوب بزنم، اما خب قبول کن، هفته ای 10 بار هم که سوار تاکسی بشی، اگه 1 بار این اتفاق واست بیفته، واسه کل هفته، …. میشه به اعصابت. خب حالا همون کیف هم به شما برمیخوره؟؟!
زنجبیل گفت:
بسیار عالی..
ناشناس گفت:
نوشته ي خوبي بود
اين مشكل جامعه ي عوام زده و عقب مونده با حرف درست نمي شه بايد خودمون رو مسلح كنيم با دانش و انديشه كاري كه بايد از بجه هامون شروع كنيم و زمان بايد داد به جامعه اي كه 30 سال به اندازه ي 300 سال درش با فرهنك مبارزه شده و اين وسط شانس ما براي زندكي تاواني يه كه بايد بديم تاوان ناداني و عقب ماندكي نسل هاي ييشين تاوان سنين سكوت مادرانمان
baran گفت:
این متنت منو دیونه کرد.
انگار که کلمات خودم رو از دهان تو میشنیدم
اما من هیچ وقت جرات نکردم که اینگونه صریح و عریان بنویسم از این خستگیها
دست مریزاد
میتونم متنت رو توی فیسبوکم بذارم با ذکر رفرنس
من خواننده هر روز خاموشتم که اینقدر دوست دارم نوشتهاتو که نمیتونم کامنت بذارم ولی این بار بد جور دیوانه شدم
nima گفت:
hamash taghsire khodetune bara khodetun arzesh haie ensani ghel shid
nima گفت:
chera shoma zan ha khodetun ham be ham zolm mikonid.hamash hamdigaro be khatere be dast avordane dele ie marde osgol leh mikonid.bekhoda man ke mardam az shoma zanha tajob mikonam
nima گفت:
atis aziz in dus dashtan nist adat ast.
nima گفت:
asre barani ba kamale ozr khahi ba shoma mokhalefam chon angize dashtan baraie badbakht kardane kasi che ba mehrie ia nafaghe bashad ia ezdevaje movaghato sighe va in charandiat neshan azoghdehaie hegharate adami darad .agar kami deghat koni bemamojaveze budan ba zanhaie motaaded dade shode va be anha mehreie va nafaghe vahezarta hagh digar na in ehghaghe hagh ha be anha arzesh dade va na an mojavez haie heivani be ma. ma khodeman fahmidim va rah ra iaftim vali anha ra be haman hoghooghe kazaie del khosh dashteand ke hich shane ensani shan ra ham tavasot khodeshan gerefteand
عادل گفت:
من اصلاً مخالف حرفهاتون نیستم؛ ولی معتقدم نتیجه این فرهنگ ضرری است که به جامعه تحمیل شده، جامعه ای شامل زن و مرد… اگه همسر من به حقوقش نرسه و نیازهای طبیعیش سرکوب بشه اون وقت نمیتونه آرامش داشته باشه و این عدم تعادل به زندگی من هم رسوخ میکنه … اگه زنی به خاطر زن بودنش تحقیر بشه، اون وقتی که به قدرت برسه میخواد تلافی کنه و من رو در جبهه تمامی مردانی میبینه که اون رو تحقیر کردند و با قدرتی که داره (چه مالی و چه هر چیز دیگه …) من رو سرکوب میکنه …اینها حداقل نمونه های جامعه ای است که از تعادل خارج شده …جامعه ای مثل جامعه امروز ما …
اگه بگید که مردان در این بر هم خوردن تعادل مقصرند، باهاتون مخالفت میکنم؛ چون مردان و زنان در کنار هم این جامعه رو تشکیل دادند و با هم تعادل جامعه رو بر هم زدند … به قول سریال خانه سبز:» ظالم همون مظلوم و مظلوم همون ظالمه!» یعنی اگه حقی خورده شده سکوتی هم در ادامه بوده که الآن اینجاییم … زنی که برای شوهرش به خواستگاری رفته، مادری که نیازهای طبیعی دخترش رو سرکوب میکنه و او را از عاشق شدن و دوست داشتن منع میکنه، دختری که با سکوتش در برابر پدر و برادر اونها رو محق جلوه میده و از حق طبیعی زندگی خودش رو محروم میکنه، …. همه و همه مقصرند …مقصر بودند و هستند و خواهند بود ….
اما نکته دیگه: از لحن پاسختون به کامنت امید احساس خوبی نداشتم؛ ترجیح میدادم که وبلاگ نسوان چه لولیتا و چه هر کدوم دیگه، کمی صبورتر باشند … بدیهیه که لحن کامنت اون در مورد آرایشگاه و … رو هم نپسندیدم؛ ولی ای کاش شما به این بحث دامن نمی زدید … اگه پسرها به سربازی میرن این هم یه حق کشیه و این هم یه عدم تعادله … بدتر از اون هم جماعتیند که میگن مرد تو سربازی ساخته میشه!!! نمیدونم زندگی چیش کمه که لازمه بری جایی مثل پادگان تا ساخته بشی؟!؟!
میدونی چیه لولیتای عزیز … باید یاد بگیرم اگه حقی در جامعه ای پامال بشه، چه ما مستقیماً متضرر بشیم و چه نشیم، تمام افراد جامعه ضرر میکنند … چه سربازی، چه سنگسار، چه نداشتن حق طلاق برای زنان، چه اعدام کودکان و نوجوانان، چه ختنه دختران، … همه و همه دغدغه همه ما باید باشه … وگرنه سنگسار یا اعدام کودکان متوجه من نمیشه و من رو شامل نمیشه ولی این بی عدالتی دودش تو چشم من هم میره و به من هم آسیب میرسونه ….پس چه بهتر بود که به امید میگفتید که اگه حقی از پسران خورده شده بده و اگه حقی از دختران خورده میشه اون هم بد … چه ربطی داره که اینها رو با هم ساده کنیم ….
خسته گفت:
اینجا که همه خسته ان بابا، پس من تنها نیستم؛
در جمع بندی نظرات(یا حسین!) فکر می کنم بحث بر سر حق و تکلیف است. این متن لولیتا یک نوشته زیباشناختی است و پاسخ ها هم در این حد و قواره.
جامعه در هر شکل اعم از مذهبی و غیر ان، یک سیستم طبیعی است، یعنی نتیجه فرایند تکامل اجتماعی است. توزیع حقوق بر اساس تکالیف است.
نکته بسیار مهم که به ویولتا که آرام است و به آرامش دعوت می کند مربوط می شود اینکه هیچ دعوایی یکطرف ندارد. لولیتا بانو شما ببین نقش زنها در بازتولید این سیکل بیمار یا سالم چیست؟
بله قدرت یکی از ذاتیات رابطه اجتماعی است اما زن ها هم ابزارهای بسیار مهمی برای اعمال قدرت دارند. نمی خواهم این کلیشه را دامن بزنم که چرا مرغ همسایه برای شما غازه. مگه مرد بودن چه بیشتر از زن دارد. اما لااقل اینست که این موضع شما یک مابه ازا در نزد نرینه ها دارد.
این نحوه استدلال اگر چه نشان از خستگی دارد اما راه رسیدن نیست، راه را دورتر می کند.
تو فیلم عروس آتش یارو میگه مرد قبیله بودن سخته. بابا بخشی از این مردانگی را خود زنها بازتولید می کنن.
-مگه تو مرد نیستی برو کون بده پول بیار خونه(دیالوگ زن عموی بنده با عمو جان)
– تو مگه غیرت نداری، چرا رو من تعصب نداری.(دیالوگ اختر النساء اینجانب با بنده)
– مرد باید سیبیل داشته باشه و زن ذلیل نباشه(کامه قصار مادر بزرگ بنده)
حالا بگو مادر تو بی سواد بوده و فلان و بهمان. بابا این زندگی منه، من محصول ساختارم. از خودم هیچی ندارم. طرف حساب تو مردا نیستن بخدا نیستن.
می فهمم که خسته ای ، می دونم که خشمگینی، اما ما هر دو خسته ایم، وضع ماهم بهتر از تو نیست.
ویولتا تو یه چیزی بگو درستش کن. گیتی کجایی؟ این هما فکر کنم یه راه میانه داشته باشه؟
گیتی گفت:
هان…هان… من اینجام 🙂
ببینم تا یک خانمی میاد میگه من خسته ام…. بجای اینکه آقایون بگن، ای داد، چرا خسته ای ؟ یک فکری بکنند، حداقل تلاش کنند که یک فکری بکنند برای خستگی خانم ها …
همه ی آقایون باید یادشون بیوفته که خسته ان ؟ این هم شد کار و زندگی ؟
حالا شما رو کار ندارم ها… کلا می گم !!
خسته گفت:
به بانو گیتی!
اون بالا گفتی چرا تا یه زن می گه خسته اس مردا بجای همدردی یادشون می افته که اونا هم خسته هستن؛ چون اونجا منتشر نمی شد اینجا می نویسم اما جواب آن فرمایش شماست؛
اصلا این نشانه ای از اینه که همه خسته هستن، زن و مرد و مجرد و متأهل و مطلقه نداره. اصلاً جایی که حقوق زنها پایمال می شه، حقوق مردا هم به همین سرنوشت دچار میشه. اصلا این جاییه که باید می رسیدیم شما راهو نشون دادی.
تو جامعه ای که من(نوعی) بی نوا برای اینکه کارم با مزاحمت اشتباه گرفته نشه، جرأت ابراز علاقه به دختر مورد نظر رو ندارم. جاییکه نمی تونی احساست نسبت به طرف رو به زبون بیاری چون به هزار جور سوء فهم آلوده می شه، جاییکه تو نمی تونی رابطه عاشقانه رو بدون منطق معامله ایجاد کنی، جاییکه مردا به دخترا به چشم ….نگاه می کنن و زنها هم متقابلا مردا رو به چشم … می بینن این منم که ضربه می خورم. همه می خوریم و اینه که همه خسته می شن.
می بینی چقدر خسته اینجا هست، قارغ از اینکه زن هستن یا مرد …
عزيز هوشيار گفت:
من و شما مثل حلقه هاي زنجير هستيم، شايد تو از حلقه ي بغليت كه من باشم خوشت نياد، اما تو كاره ايي نيستي طبيعت ما دو نفرو بهم چفت كرده.
تو دكتري پدر شما روشنفكر بودن پيشرو هستي، شاگرد اول هستي خيلي تلاش كردي بيشتر از من دريافتي مالي داشتي» اما تو يه نفر بيشتر نيستي»
تو اقليتي، اقليت بورژوا اقليت روشنفكر اقليت پرمدعا و عاجز از ارتباط با مردم جامعه
تو اقليتي، اسمت در فهرست اقليت هست، موقعي ميتوني حقوقتو بگيري كه بقيه همجنسات با تو همفكر و همراه باشن
آرايشگاه، زايشگاه، طلافروشي، بوتيك، لوازم آرايشي، جراحي زيبايي بيني، ساكشن، مهماني لباس ، سفره نذري، پاگشا، پا تختي، رتبه ي تك رقمي جهاني در مصرف لوازم آرايشي…
جواب همه ي گفته هات در واپسين خط نوشته ي خودت هست
.
خسته است از جامعه ای که زنهایش به کوتولگی خود افتخار می کنند و حاضرنیستند بهای قد کشیدن شان را بپردازند
.
به داشتن پدران و مادران روشنفكر خود افتخار كنيد، تا وقتي كه بقيه زنان جامعه خودتو آگاه نكني و با شما همراه نباشند اين اجازه رو نداري كه برابر با مردان جامعه زندگي كنيد.
من و شما مثل حلقه هاي زنجير هستيم، شايد تو از حلقه ي بغليت كه من باشم خوشت نياد، اما اگه با همديگه همكاري نكنيم چه جوري زنجير دور گردن و دست و پاي جهل بشيم؟!!
بهار گفت:
زنجیریم، درست، ولی آیا آقایون هم به این زنجیر پایبند می شن؟
این تفکر «آرايشگاه، زايشگاه، طلافروشي، بوتيك، لوازم آرايشي، جراحي زيبايي بيني، ساكشن، مهماني لباس ، سفره نذري، پاگشا، پا تختي، رتبه ي تك رقمي جهاني در مصرف لوازم آرايشي…» شما رو یاد چیزی نمیندازه؟نه؟ یاد حرمسراها نه؟ اینکه مادران ما، مادران مادران ما، تو حرمسراها یاد گرفتن که هر کی لوندتر باشه، آماده تر باشه، و در نتیجه شوگلی تر باشه، باعث می شه قدرت بگیره، حرفش حالا نه مستقیم که اجازشو نداشته، لااقل غیر مستقیم برو داشته باشه، اینا باعث شد به دخترش و دختر دخترش و… یاد بده که: بزک دوزک هرچی بیشتر، ناز و غمزه هرچی بیشتر، اظهار عجز هرچی بیشتر..اینجوری می تونی عزیز شی، می تونی قدرت بگیری، «ارزش» پیدا کنی…و سال ها و سال ها این روند تکرار شده و هر دو جنس این سیکل معیوبو تقویت کردن و حاصلش شده ما، که زن و مردمون هر دو شدیدا نگاه جنسیتی داره، که هیچ کدوم یاری نمی کنه که اون زنجیره کامل و مستحکم باشه
Farghaneh گفت:
zehn e man am hanooz 5 saleshe!!!!o kheyli chi zas ke hanooz nemifahme!!!!mamnoon az neveshte haye aali toon.
Sam گفت:
من را هم به جمع خستهها اضافه کنید. همه یه جورایی خسته هستیم. ولی بدونیم، که این خستگیها از همدیگه و جنس مخالف مان نیست. این خستگی ریشه در فرهنگی داره که خیلی چیزهای دیگر زندگی را هم برای ما ناخوش آیند کرده است.
لولیتا، توMD هستی؟
الهام - روح پرتابل گفت:
کاش می شد کاری بیشتر از لایک زدن و تشکر کردن برای این پست انجام داد.
متشکرم
مریمی گفت:
واااااااااااااااااااااااای که منم این روزا بد خسته ام حتی خسته از خودم !!!
عالی مینویسی عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
نوید گفت:
اومدم چیزی بنویسم یاسخ شما را به یکی از کامنت ها دیدم منصرف شدم از ضریب هوشی و منطق و طنزو قلم شما انتظاراینگونه پاسخی نداشتم لطفن یکبار دیگه اونو بخونید
دید شما انقدر کودکانه……….
یکی گفت:
با این که این پست حرفای خوبی داشت من همچنان شدیدا معتقدم لولیتا جان در اسرع وقت باید در یکی از مراکز خفن روان پریش درمانی بستری بشه .
چون در غیر این صورت به زودی با ایجاد فرقه ی فیلولیست بعد از کشتن تمام آدمایی که با نظرش مخالفن و در نتیجه اونا را از اقشار پایین جا معه می دونه دست به خود درمانی می زنه .
در ضمن واسه جبران عقده های کودکیت بخورومدون .
ناگهان بالتازار گفت:
حالي كرديم با نوشته ويولتا خانم، عجيب !!!
انگار نه انگار كه مردي گفتند، زني گفتند !!!
همه را گذاشتيم كنار و از متن لذت برديم.
حالا موافقين و مخالفين :
دقت كرديد كه چقدر از نظر عاطفي به همديگه وابسته ايم ؟؟؟ در اوج اين بحث ها و درگيري ها ميشه فهميد كه چقدر براي همديگه مهم هستيم !!!
ناز نفس صاحبخانه !!!
ناگهان بالتازار گفت:
خدا مرگم بده !!! منظورم لوليتا جان بود !!!!!!!!!!!!!!
ناگهان بالتازار گفت:
خدا مرگم بده !!!!!!! منظورم لوليتا جان بود !!!!!!!!!!!!
سحر گفت:
بالتازار جان چه اسم قشنگی دارید، آدمو یاد بچگیهاش میندازه 😉
فکر نمیکردم که تو ایران باشین.
ناگهان بالتازار گفت:
🙂
قربان شما، چشماتون قشنگ ميبينه !!!
دودول طلا گفت:
😦
ر.م گفت:
….هرچي آتيشه از گور تو بلند ميشه
ناشناس از سیاره دیگر گفت:
ر.م
شما چقدر با مزه هستین،نمک و شکر خیلی میخورین نه!
ر.م گفت:
🙂
مگه فرويد نگفت اولين مورد از موارد شهوت هست؟
مگه افسانه ي هابيل و گابيل مبتني بر سرشاخ شدنشون به خاطر شهوت نبود؟
مگه خيلي از مشكلات خانوادگي به خاطر مسائل جنسي نيست؟
مگه اينجا كم مطلب خونديم كه به خاطر مسائل جنسي چه مشكلاتي براي دوستان بوجود اومده؟
مگه خيلي مردا به خاطر همين امور جنسي و شهوتي براي خانوم ها مزاحمت ايجاد نميكنن؟!
مگه «دودول» يكي از سمبل هاي شهوت و امور زير شكمي نيست؟
به نظر يو آتيش از گور كي بلند ميشه بَبَم جان؟
ناگهان بالتازار گفت:
ر.م جان
شما بايد ترك باشي !!!
افسانه هابيل و گابيل ؟؟؟ منظورت قابيل بود ديگه ، نه ؟؟؟
🙂
شوخي بود ها !!! احساسات نژادپرستي ترك ها گل نكنه جوابم رو بدهند !!!
گفته باشم !!!
رضا گفت:
عاشقان را بگذاريد بنالند همه
مصلحت نيست، كه اين زمزمه خاموش كنيد
عقل کل گفت:
همینی که هست. هر کی نمی خواهد خوش اومد.
سحر گفت:
عجب حکایتی شده!
میگم خسته های عزیز هر کی میخواد بگه یا علی واسه تاسیس یک کمپین خسته های این اندرونی!
باشد که حالمان شاید کمی بهتر شود!!
موافقین بیان جلو مثبت بذارن. 🙂
سحر گفت:
از سحر به همه خسته های عزیز
عجب حکایتی شده!
میگم خسته های عزیز هر کی میخواد بگه یا علی واسه تاسیس یک کمپین خسته های این اندرونی!
باشد که حالمان شاید کمی بهتر شود!!
موافقین بیان جلو مثبت بذارن. 🙂
ناشناس از سیاره دیگر گفت:
+
پشیمون گفت:
+
هما گفت:
لولیتا جان میتونم بپرسم فیمینیستی که بهش افتخار میکنی چه تغییری در زندگی زنان این مملکت ایجاد کرده ؟ در بحث قبل کامل گفتم که در ظلم مردان به زنان شکی نیست اما راه بستن این ظلم در اینگونه ایسم ها که باعث تنها تر شدن و فاصله گرفتن انسانها و مردو زن میشه نیست
بخارج از این مرز ها کاری ندارم اما در این خاک با این فرهنگ و شرایط مطمنا این نسخه ها دردی را دوا نخواهد کرد
نرسیدم همه کامنتها رو بخونم اما از پاسخی که به امید دادی اصلا خوشم نیومد ایا تمام زنان نسل شما دکتر و باسواد بودند؟ یعنی نسلی مثل نسل مادربزرگ های ما همه بخاطر کم سوادی قابل تخقیرن؟ عزیز بنظرم این حرفت خیلی زشت و نادرست بود
هرچند اونقدر میشناسمت که میدونم زود اتشین مزاج میشی و زود فروکش می کنی اما در عصبانیت هم نباید هر حرفی رو زد نه؟
ر.م گفت:
آقاي خامـــــنه ايي به غير از خودش و چندتا از اطرافيانش كه احتمالا سر جمع 100 نفر بيشترنيستن بقيه رو خطرناك و دشمن ميدونه
.
جهان بيني ايشون همينجوري هست، خيلي به آتشين مزاج بودن ربط نداره
همونجور كه يه بار تو آرشيو ديدم نوشتن:
آدما دو دسته هستن
يا اينكه به جهنم و بهشت اعتقاد دارن و مخشون رفته ماه عسل
يا اينكه به علم و دانش و خرد اعتقاد دارن و براي پيدايش زندگي و جهان قائل به نظريات مختلف هستند و اهل گفتمان و … و …
خلاصه اينكه يا روميِ روم و يا زنگيِ زنگبا
ر.م گفت:
زنگبا=زنگبار
اتشون گفت:
salam
(ebrazw vojood)
سیاوش گفت:
چقدر غر می زنی بابا؟ :)))
نکنه انتظار داری ما مردا این وضعیتو تغییر بدیم خوب مگه خریم . هر چند قبول دارم که یک جامعه متعادل و برابر، جذاب ترٍو در نهایت به نفع مردها هم هست اما نظر خیلی از مردا این نیست.
من اما به خاطر تو هم که شده یعنی از وب نوشته هاتون یاد گرفتم با دوستم و خیلی دیگه از دخترا خیلی بهتر رفتار می کنم.
ناشناس از سیاره دیگر گفت:
افرین به تو سیاوش!
nobody گفت:
همه حرفهایی که شما گفتی درست و همه خستگیهاتون به حق اما.خود شما برای تغییر این وضع چقدر تلاش کردی؟ برای گرفتن حقت چکار کردی؟باور کن خیلی از مردها تئو همین مملکت عقب مونده از این تبعیضا خسته اند ولی تا زمانی که زنها نخوان و اراده نکنن و حرکتی نشون ندن چیزی عوض نخواهد شد.البه همونطور که حتما شما میدونی فمنیست بودن به معنی مرد ستیز بودن نیست.زنها هم به اندازه مردا تو این همه ظلم شریکن.چون دردشونو فریاد نمیزنن.
به امید طلوع خورشید عدالت و آزادی بر خاک خسته و شبزده وطنم ایران
خط خطي گفت:
چند شب پيشا خونه ي يكي از فاميلا بودم، سه تا زوج اونجا بودن و من بين اونا مجرد بودم. بعد از يكمي شوخي و حرفهاي روزمره ، سه تا مردها شروع كردن به مسخره كردن همديگه و دست اون يكي رو رو ميكردن، خيلي راحت از اين حرف ميزدن كه امروز با خانوم فلاني بودن،يا فلاني رو كه تو خيابون ديدن واسش زدن رو ترمز، يا…. چيزايي شبيه همين.
درسته كه ما ميدونستيم همه اون حرفا شوخي و دروغه اما با خودم فكر كردم آيا هيچ كدوم از زنهايي كه اونجا بودن، حتي مني كه مجرد بودم، ميتونستم اينقدر راحت درباره جنس مخالف شوخي كنم؟حتي به دروغ، حتي سراسر شوخي؟! مسلمه كه نه! نكته جالب تر اين بود كه زنهاشون بيشتر ازخودشون كيف ميكردن و ميخنديدن. و اين خنده ها باعث ميشد مردا جرعت بيشتري پيدا كنن براي مزخرف گفتن، تا جاييكه يكيشون گفت امروز با 3 تا از زيدام بودم، من 3 تا زيد دارم تا چشمتون درآد! من واقعا متهوع شدم و به همه دنيا لعنت فرستادم.
ر.م گفت:
نگفتم قبلن…؟!
اينجور جواب دادن به كامنت نشون ميده تو همه چيزو يا سياه ميبني يا سفيد، حالا يا دكتر يا مهندس يا گلين باجي، هرچي هستي واسه خودتي، اينجا فقط يه وبلاگ نويس هستي نه كمتر و نه بيشتر( خانوما بيرون از وبلاگ كم اِفه ي ماشين و پول و مدركشونو ميان __ وبلاگم كه مينويسن توپشون پر از اُلدرَم بُلدرَم و چِسانم فِسانم هستش)
مشكل يه سري از شما تحصيلكرده ها و فرنگ ديده ها همينه _ دنيارو از نوك دماغتون نگاه ميكنيد. آدم ياد جورج بوش و عررررزشي ها ميفته.
همه يا بايد با من باشن و اگر نباشن بر عليه من هستن
آدما يا دكتر مهندسن و در برج عاج زندگي ميكنن و يا گاو مش حسنن كه هرررو از بررر تشخيص نميدن
***
كوته نظري اينه كه دكتر و مهندس جامعه يك عمر در كارخانه و شركت كار و زندگي كنه و نتونه رو فكر و عقيده ي 4تا كارگر زير دستش كه از خواستگاه پایین اجتماعی هستن تاثير مثبت بذاره و به قول گفتني فكر و ذهن اونارو بالا بكشه
***
اصلن اگه قرار هست اهانت كنيد، منم همين نظرو دارم كه :
خانوما ( اكثرشون، يا حداقل بخش اعظمشون) بيشتر عمرشون مشغول به امور قِر و فِر و سُرخاب سِفيداب و بَزك دوزك هستن. ميتونيد به منم با اين ديد نگاه كنيد كه خواهر و مادرم كل عمرشون در سالن آرايش بودن و از اونجايي كه هرجيو يه چشمي از نوك دماغم و فقط در حوالي خودم نگاه ميكنم و از طبقه ي پست و فرو دست جامعه هستم، بيشتر از اين حاليم نميشه
گیتی گفت:
ها ماشاالله !
خوب شد بالاخره یک گزک دستمون اومد….
اینهمه اینجا فحش های ناموسی و دری وری و حرف چرند زدند…چرا صدای هیچکدومتون درنیومد ؟ چرا با این فرم رسا و دلاورانه برخورد منطقی نکردید ؟ چرا به این واضحی اعلام موضع نکردید؟
من با مدل برخورد لولیتا موافق نیستم، از روی عصبانیت کنترل نشده بوده، درست بعد از نوشتن اون متن که حتما تاثیرش روی نویسنده بوده…درست نبود…
اما شماها چرا ؟ شما چرا برخوردتون اینجوریه؟ مگه فرم نوشتاری این اقای امید رو در چند
پست قبل ندیدید که چقدر غرض ورزانه بود…
فقط مخاطب حق داره ؟ وبلاگ نویس که خونه شو به این راحتی در اختیار گذاشته که هرکسی هر چیزی می خواد بگه هیچ حقی نداره دیگه ؟
ر.م گفت:
هزار ماشاالله
من يه نفرم، اگه منظورتون من يه نفرم كه بايد بگم اكثر جاها موضع گرفتم
به طور نمونه پست قبلي مگه به خانوم هما نگفتم اسلام كلي دستورات مذهبي داره و شما چه جوري ميگي در محدوده شخصي هست؟!
مگه موقعي كه همين آقا اميد گفت تفسير آفرينش انسان فمنيستي هست و بر چه اساسي اينجور تحليل كردي، نگفتم كه برداشت هنري اصلا نياز به رفرنس نداره؟
مگه رو پست قبل به اونايي كه ميگفتن ويول فمنيست هست، به طعنه ننوشتم «من انگ ميزنم پس هستم»؟
***
اميد يا ايكس يا ايگرگ يا من يا تقي و نقي شايد بلد نياشيم چيزيو، اما ايشون كه مدام ميگه دكترم و از طبقه ي ممتاز جامعه جالب نيست اين تيپي جواب بده
البته خودشون فرمودن فمنيست هستن و فمنيست تا اونجايي كه ميدونم يه شبه فاشيست گرايي هست(حداقل فمن راديكال كه اينجوريه) از كوزه همان برون طراود كه در اوست
بعدشم اينكه وبلاگ نويس به من يه نفر نياز نداره، اما به مخاطب نياز داره، يه جريان اينتراكتيو و دو طرفه هست.
گیتی گفت:
ببین برادر من.
این چیزی که شما میگی، بیان نظر شماست…فرق داره با این موضوع…
موضوع توهین است اینجا مگه نه ؟ من این وبلاگ رو خیلی وقته که می خونم و هستم باهاشون….واقعا بعضی مواقع از صبر اینها تعجب می کنم…
شما مگه خودت وبلاگ نداری ؟ واقعا همین قدر به دیگران فضا میدی ؟ صادقانه !!
چند نفر هستند جوری حرف می زنند اینجا، انگار ارث پدرجدشون رو سپردند دست این وبلاگ ، حالا آمدند پس بگیرند…موضوع از نظر و کامنت و بیان ازادانه نظر و اینها گذشته…
اما خوب، ظاهرا قرارو مشی این جماعت نسوان اینجا مشق آزادی بیانه…
به فرض یکبار در این همه مواردی که به این جماعت توهین شد، بنده هم شاهد بودم، شما هم شاهد بودی…آدمه دیگه…عصبانی شد و واکنش نشون داد…
در اون پست «جنده دگوری » که یادتونه حتما…صدای همین لولیتای طفلک دراومد ؟ چرا اونجا براش کف نزدید بخاطر این سعه صدرش، منتظر لغزشیم ؟ چرا ؟
به نظر من این برخورد درست نیست، در واقع حق نیست…. خود دانید !
ر.م گفت:
بستگي داره چه جور وبلاگي بنويسم و با چه نيتي.
اگر هدفم اين باشه كه فقط همفكرامو پيدا كنم، خير همچين فضايي نميدم، ولي مطمئن باشيد اگر بخوام نظرات مختلفو بشنوم و بفهمم كه ديگران چه جور فكر ميكنن از اين بيشتر براي مانور فضا ميدم
***
من از اواخر 84 دارم وبلاگ مينويسم، طنز، عشقولكي، سياسي، سكسي، اجتماعي…
يه وبلاگ داشتم ( به مدت هفت يا هشت ماه)به اسم «كسخل و دكتر ژيواگو» محورش انتقاد از خانوم ها بود، همين نشانه هايي كه شايد باهام هم عقيده باشيد درصد بالايي از خانوم هاي ايراني باهاش دست به گريبان هستن. خيلي عريان مينوشتم .
ميانگين 20 تا 30 كامنت داشتم بدون استثناء هميشه دو سومش فحش بود 🙂 منتها برام مهم بود كه نظر خانوم هارو بدونم و رو اين حساب در كامنتدوني باز بود…تا اين كه قبل از حكومت خود بلاگ اسكاي درشو گل گرفت 🙂
***
من نميدونم شما خودت وبلاگ نويس هستي يا نه ( حدس ميزنم باشيد) اما بايد بدونيد كه يك بلاگر خودش كامنترهارو دعوت ميكنه…
يعني ميخوام بگم نوع و استيل نوشته يه جور دعوت هست…
باز يا بسته بودن كامنت دوني يه جور نشانه هست،
نوع جواب دادن نشانه هست،
حتي نوع جواب ندادن نشانه هست…
هر وبلاگ در بلند مدت بازديد كننده ي همسنگ خودشو داره ( بلند مدت گفتما) كدوم يكي از اين فحش دهنده هاي طلب كار و كم مايه دراز مدت اينجا موندگار شدن؟!
و چندتا منتقد درست و درمون باقي موندن؟!
***
من نميخوام و نميتونم استيل كامنت گذاري اين وبلاگ و نويسندگان اين وبلاگو آناليز كنم، اما مطمئنم اگر نسوان با اين سياق كامنت نويسي مشكل داشته باشن يا آزار ببينن راه حذف و حل كردن مشكلو بلدن. 😐
***
البته اونايي كه وقيحانه صحبت ميكنن توسط يه عده ديگه حسابي جوابشونو ميگيرن( الان شما همين پايين به كامنت خط خطي جان يه نگاه بندازيد به خصوص پ.ن مطلب) اونايي كه به طرفداري از نسوان و افكارشون شلنگ تخته ميندازن به مراتب بيشتر و بيشترهستن.
چندتا از اينايي كه فحش و دري وري بر عليه نسوان مينويسن با لينك وبلاگشون ميان و ميرن؟!
***
من سعه ي صدر نسوان مطلقه رو تحسين ميكنم ، اما در اون حدي نيست كه بخوام هورا بكشم و دست بزنم، چونكه اين سعه ي صدر اينجارو بيشتر شبيه بازار آهن فروشا كرده تاميدان آكروپليس كه جماعت جمع ميشدن و صحبت ميكردن
***
بازم تاكيد ميكنم : يه نويسنده ي تحصيل كرده پزشك دنيا ديده كه از خواستگاه اجتماعي بالا برخوردار هست و پيشينه ي خانوادگي روشنفكرانه داره و به سيب دانايي علاقه مند هست، مثه بچه هاي چاله ميدون به شيشكي هاي خار مادرت فلان و بيسارن نبايد متوسل بشه
***
به قول اولين نوشته ي اين وبلاگ ….
«…آنچه مهم است این است که هیچ چیز آن قدر ها مهم نیست … »
بنابر اين جدي نگيريم… و بذگريم 🙂
***
من با هيچ بلاگري سر دعوا ندارم، هركي قلم دستش بگيره يا كيبورد بزاره جلوش و با نوشتن حرف بزنه دوستش دارم… حتي اگر براي ابراز انزجار به جاي لگد از فحش نوشتن استفاده كنه بازم دوستش دارم 🙂
.
بيگاه شد بيگاه شد، خورشيد اندر چاه شد
خورشيد جان عاشقان در جذبه ي الله شد
.
بنده با اجازه برم 🙂 در جذبه ي الله
خدا نگهدار
پشیمون گفت:
به اقای دکتر/مهندس ر.م
بابا بلاگر.
ر.م گفت:
گيتي الان يه بار ديگه به پست «وكيلم؟؟؟» نگاه كردم، حق با شما هست بايد مثل تو و هما واضح به اوني كه گفته بود «ج… دگوري» اعتراض ميكردم و …
… الان يه مقدار نسبتا خجالت كشيدم 😐
ولي انتقادم به اين خانوم فمنيست(Lolita ) به قوت خودش باقي هست
نسوان گفت:
agha jaan, man be ishoon tohini nakardam, didgahe harkasi be zan az madaresh miad,agar madare kasi tahsilkardeh va ba sho’ur bashe mard baray zan ehteram ghayele agar madaresh bisavad va aammi bashe ham haminjor, in nazare mane. khode omid5 age khast biad az madaresh bege man ba ehtemal 90% migam ishoon dar khanevadehye sonnati biozorg shode. in ke fohsh nist. harja yeki esme madar miare ke ghazie n amoosi nist. inja ghazieye madar be negahe oon pesar marboote.
صنم.ر. گفت:
بلادل/آبجی ر.م
اون بالا هم خطاب به لولیتا و بنده نظرات مشعشعتون را عینا بیان فرمودین. قسمت اولشو که همونجا جواب دادم، دیگه اینجا تکرار نمی کنم. اما در مورد این قسمت دوم، یه کامنت کوچیک دارم. اونم اینکه هر نگرشی وقتی «افراطی» بشه رو به ویرانگری و نهایاتا ویرانی می ره. این خاص فمینیسم نیست. فکر نمی کنم اصلا آدمای زیادی باشن که با نوع افراطی فمینیسم موافق باشن. چیزی که تو ایران شایع شده ، در واقع سیستم حکومتی شایع کرده، اینه که فمینیسم با افراط همراهه لزوما، صرفا چون اجرای هر نوعی از حقوق بشر در ایران به ضرر حکومت شارلاتان فعلی هست. ببین، فمینیسم در حالت غیر افراطیش یه بخش از حقوق بشره. هر وجدان سلیمی هم اینو تایید می کنه که در کشور ما، حقوق زنان، انسانی نیست، حقوق کودکان، انسانی نیست. حقوق زندانیان، انسانی نیست… بله، خیلی جاها، حقوق مردان هم انسانی نیست… حالا من نمی فهمم چرا کسی که به حقوق کودکان یا زندانیان اعتراض می کنه، قهرمان حساب می شه، ولی کسی که به حقوق زنان اعتراض می کنه هزار برچسب ناجور می خوره. کاش واقعن به جای جبهه گیری بی جا، سعی می کردیم بفهمیم که دود این آتیش، تو چشم خودمونم که نره (که می ره، اگه بفهمیم) تو چشم مادرمون رفته، تو چشم خواهرمون می ره، تو چشم دخترمون خواهد رفت… ه
خط خطي گفت:
يه نكته ديگه اينكه چرا هيچ كس، هيچ وقت و هيچ كجا براي رفتارهاي زشت، توهين آميز، خودخواهانه و سراسر مذبوحانه ي مردها، براي حكم فرماني اونها در طول تاريخ، اسمي نذاشته و مكتبي تاسيس نكرده؟! ولي اگه زني دم از حقوق ناديده گرفته شده ش از روز ازل تا به حال بزنه، اگر زني حرف از حقوق اوليه ي يه انسان بزنه(جداي از جنسيتب)براي اون مكتب باز ميكنن و روي اون اسم فمينيست ميذارن؟!
به نظر من فمينيست در جايي معني ميده كه زنها حقوق انساني خودشون رو مساوي با مردها داشته باشند و تلاش كنند براي بدست آوردن مزاياي بيشتر و حقوقي بالاتر از مردها، نه در اينجا كه حتي حق و حقوق ما زنها از يه پسر بچه كمتره! ما تو اين مملكت و بين اين مردم فقط ميخوايم كه حقوقي تقريبا برابر با مردها داشته باشيم(چرا كه از جنبه ي كار،تامين نيازها، سرپرستي از افراد ديگه و زحمت كشيدن، عاطفه خرج كردن، تحمل سختي ها و … هميشه بيشتر از مرد جماعت آسيب ديديم)كجاي اين كار مرد ستيزيه؟ كجاي اينكار سزاوار لقب و سخره گرفتنه؟! اينجا نه مكتب فمينيسم و نه خود فمينيست وجود نداره.
جک گفت:
نمی دونم چرا انقدر دیر وبلاگتون را پیدا کردم…اما من یکی که جلوی زنا زبونم کوتاهه!البته زنا نه ..جلوی یه زن
نه همون زنا
زت زیاد ابجی…خیلی حال کردم باتون….تو یکی بیشتر
جک گفت:
اما اینا که گفتی …یه نمه …یه جوراییی
ببین من خودم تو جمع پسرا که می شینم یکی از موضوعات مورد علاقم برای طنز دختران!وتوی جمع مختلط چه بدتر …اما همیشه ارزوم اینه یکی مث ادم جلوم در بیاد …که متاسفانه در نمی اد
کلا همینجوریه همیشه …
بیشترین ظلم اساسی تو مدارس دخترونه به زنا می شه که توسط زنا اداره می شه!می گیری چی می گم که؟
خط خطي گفت:
تو كلاس زبان یه دختره رو داریم كه هر جلسه به نوعی حماقتشو بهمون یادآور میشه. ما تا میاییم فراموش كنیم كه این آدم چقدر افكار مضحك و سطح پایینی داره، جلسه بعدی، خودش در رابطه با مسائلی كه هیـچ سررشته ای نداره یه كاری میكنه یا یه حرفی میزنه كه دوباره بلاهت بی حد و اندازه ش رو یادمون میندازه و موجبات سرگرمیمون رو فراهم میكنه.
یه رفیقی داشتم كه هروقت كسی باهاش بحث میكرد، آخرش كم میاورد و میگفت : اصلا من احمق، من هیچی نمیفهمم، من گه تو چی میگی؟…
یه جمله اي خودم داشتم كه :» درسته كه من از حماقتت خبر دارم ولی تو سعیتو برای پنهان كردنش بكن.» فك میكنم احمقی كه تلاش میكنه حماقتش برملا نشه، احمق با ارزشیه!
مارك تواین یه جمله داره كه میگه: » بهتر است دهانت را ببندی و احمق به نظر برسی، تا دهانت راباز كنی و همه بفهمند احمقی.» نمیدونم این روزا چرا اینقدر این جمله مصداق داره؟!… قدیما یكی اگه بی سواد بود، نفهم بود، كتاب نخونده بود، لات و چاله میدونی بود، افكار پوسیده داشت، روشهای مذبوحانه داشت و… وقتی میرفت تو یه جمعی كه میدید در حد و اندازه اونا نیست، پا نمیشد داد بزنه كه آآآهای آدما من بی سوادم، من تو عمرم كتاب نخوندم و نخواهم خوند، من نفهمم، من… بلكه زبونشو ميكرد تو كونش و ساكت یه گوشه مینشست.
ابله هم ابله های قدیم، لااقل میدونستن داد زدن و اعتراف به حماقت شجاعت نیست بلكه عین حماقته. پس بهتره افكار فوق العاده احمقانمون رو برای خودمون نگه داریم و دادش نزنیم.
پ.ن : اين قضيه رو به وفور توي كامنتاي اين متن ديدم. ذكوري كه افكار پربلاهت، احمقانه، كوته فكرانه و متحجرانه شون رو با اعتماد به نفس بالا فرياد زده بودن!
آهاي ذكوري كه چيزي حاليتون نيس، نفهمين، بيشعورين، بي سوادين، كوته فكرين، نديد بديدين، اوباشين، بي شخصيتين و تاحالا تو عمرتون دو كلمه حرف حساب نزديد، لطفا به خودتون بياييد، لطفا يه بار سعي كنيد بفهميد و لااقل دهنتونو ببنديد و بدونيد كه اقرار به افكار فسيلتون هيچ كار بزرگي نيست.
بهروز گفت:
بسيار زيبا نوشته ايي ، لطفا ادامه بده. البته از راهكارها نيز بنويس.
اولين بار(10سال پيش) كه يك دختر در هنگام عبور از خيابان مرا كه سوار بر موتورسيكلت قديمي خودم از آنجا عبور مي كردم ديد و با وحشت و نگراني كيفش را به دست ديگرش داد و به سرعت از عرض خيابان عبور كرد ، از خودم ( مذكر بودنم ) خجالت كشيدم.
ديروز كه در دانشگاه در مورد تعداد زياد دانشجويان دختر نسبت به پسر صحبت شد ، در كمال حيرت ديدم كه خودشان هم دليل مناسبي براي آن نمي توانند بياورند. و وقتي گفتم اين براي آينده ما نشانه هاي خوبي به همراه دارد زيرا مادران آينده اين مرز و بوم با سواد و روشنفكر خواهند بود ( البته به اين معني نيست كه هر دانشجويي باسواد و روشنفكر مي شود و يا هر فردي كه به دانشگاه نرود از اين 2 دسته نيست ) و فرزنداني را تربيت خواهند كرد كه فرداي بهتري را براي بشريت به همراه بياورند زيرا اول مربي فرزندان مادر است. مادراني كه صلح ، محبت ، عشق ، برابري، انسان دوستي و . . . را به فرزندانشان بياموزند ، همه جوري نگاهم كردند كه انگاري از سياره ديگري آمده ام و من مات و مبهوت از اين همه . . .
ostoor گفت:
سلام. عزیزم با اینکه زدی هر کی به والایت فقیه اعتقاد نداره وارد نشه بازم فیلترت کردن که! یک نامه بزن به مقام معظم رهبری و بگو!
بهروز گفت:
هماي بسيار عزيز،
ما نسبت به رفتار و گفتار و تفكر گذشته گان مسئوليتي نداريم اما در برابر خودمان و آيندگان مسئول و پاسخگو هستيم.
سياوش جان ،
اتفاقن يكي از وظلايف ما كمك به تغيير اين تفكر و ديدگاه است و همانطور كه اشاره كرديد بايد از خودمان شروع كنيم. نبايد مسئوليت را از خودمان دور كنيم.همه مسئوليم
بني آدم اعضاي يكديگرند ||||||||| كه در آفرينش ز يك گوهرند
عزيزان ،
اين موضوع فقط مربوط به جنسيت نمي شود بلكه قوميتها ، اعتقادات ،مذهب و هر گونه دگر انديشي در اين جا محكوم است كاري بنيادي و ريشه اي در پيش داريم.
فروغ گفت:
عالی بود لولیتا…قلمت پرتوان و ذهنت همواره پویا….درددل همه زنهایی که یکم از حقوق انسانی خودشون اگاهند رو نوشتی…ممنون
دامبولی گفت:
فراموش نکن که آن که شومبول را طلا نامید زن بود
شومبول پسرخاله را هم زن خورد
توی صورت زنان عضو کمپین یک میلیون امضا هم زنان تف انداختند.
این یک طرفه به قاضی رفتن تو زیاد جالب نیست
من فکر می کنم که از ماست که بر ماست
اگر من به عنوان پدر مجبورم دخترم را وادار به پوشاندن زنانگی اش کنم بیشتر به خاطر حرف های زن همسایه است تا رفتار و نگاه پسر همسایه
می پذیرم که جامعه ما مرد سالار است اما باور دارم که زنان هم به جای تلاش برای تغییر، از آب گل آلود ماهی گرفته اند.
آن ها هم با شرایط ساخته اند و در کنار همین شرایط نامناسب برای خودشان قوانین زنانگی ساخته اند و امورات گذرانده اند. شرر کرده اند اما فایده هم برده اند.
یادم نمی رود هر بار به مادرم در شستن ظرف ها کمک کردم مرا مسخره کرد و گفت که زن شده ام. او مرا زودتر از مردها مسخره کرد.
قبول کن که زنان نقش بزرگی در این بازی داشته اند و یادگرفته اند در این قوانین ناعادلانه چطور روزگار بگذرانند.
اگر مجبور بوده اند خود را بپوشانند، در عوض هزار جور عشوه یاد گرفته اند و با این عشوه ها چه کارها که نمی کنند.
اگر مجبور بوده اند ازدواج کنند، داماد را وادار کرده اند تا همسان وزنشان برایشان مهر بپردازد.
زیاد می توان نمونه آورد.
حرف هایت را قبول دارم اما هر بار که به نعل کوفتی، یکی هم به میخ بکوب تا نه سیخ بسوزد نه کباب
آزاده گفت:
راست میگه، حداقل ظرف شستنشو که به چشم خودم دیدم. هر بار (اگر) یکی از پسرهای فامیل پا میشد به ظرف شستن، یکی از عمه های پیر من میرفت و به زور ظرفها رو از دستش میگرفت و خودش شروع میکرد به شستن و بعد هم جاشو با هیچ پسر دیگه ای عوض نمیکرد، تا اینکه یکی از دخترها بره ظرفها رو از دستش بگیره! چند بار دلم خواست بزارم همه ظرفهای مهمونی 50 نفری رو خودش تنهایی بشوره، تا حالش جا بیاد، اما آخر سر، یا خودم خجالت میکشم از ظرف شستن عمه 65 ساله، یا یه نفر دیگه. و اینجوری میشه که تیرش به هدف میخوره.
راس میگی، مردها هم نتیجه تربیت مادر و پدرها هستن، و شاید نقش مادرها بیشتره. اما از یه جایی باید این زنجیره قطع بشه دیگه. شاید بهتر باشه که نسل ما باشه اونی که این زنجیر و قطع میکنه. نفعش اقلا واسه بچه های خودمونه، که سی سال دیگه، تو وبلاگ ها دوباره راجع به همین موضوعات بحث نکنن
غزاله غضنفری گفت:
براوو دختر
عالی نوشتی
مجتبی گفت:
از عقل به دور است که به خاطر حماقت دیگران زندگی را بر خود تلخ کنید
خرزهره گفت:
تو اگر مرد بودی چی می شدی؟
ناشناس گفت:
چقدر جالب!هر کسی با چند اسم مختلف میاد.
فکر کنم هما خانم حرف شما درست باشه که به آدمها اینجا یارانه میدن! 🙂
بعنوان نمونه:
ناگهان بالتازار=ر.م=خسته=م.
پشیمون=خرزهره=عقل کل
!! o)
فقط مثل اینکه گیتی خانم وهما خانم یکی هستند،با شخصیتهای جعلی و هردنبیلی تشریف نمیارند.
ناگهان بالتازار گفت:
ناشناس (شرلوك هلمز) جان !!!
يعني ميفرماييد كه بنده اُسكُلم ؟؟؟
يعني خودم يك متني مينويسم ، بعد خودم زيرش كامنت ميذارم ؟؟؟
گاهي هم با خودم مخالفت ميكنم ؟؟؟
شيفته ي اين استنتاجت شدم !!!
خراب كردي عزيزم
ناشناس گفت:
چقدر جالب!هر کسی با چند اسم مختلف میاد.
فکر کنم هما خانم حرف شما درست باشه که به آدمها اینجا یارانه میدن! 🙂
بعنوان نمونه:
ناگهان بالتازار=ر.م=خسته=م.
پشیمون=خرزهره=عقل کل
فقط مثل اینکه گیتی خانم وهما خانم یکی هستند،با شخصیتهای جعلی و هردنبیلی تشریف نمیارند.
مرادبیگ گفت:
حرف حق جواب نداره!
به نظرم بعضی جاها خیلی احساساتی بود و مبالغه به نظر می رسید، اما نادیده گرفته شدن حقوق زنان در کشور ما معضل بزرگیه که باعث آسیب های زیادی شده.
من کاری به «ایسم» بودنت ندارم، آدم به یه قالبی درمیاد تا اعتراضشو بیان کنه، تو این قالب رو انتخاب کردی و دیدگاهت نسبت به بقیه زوایای این قالب به خودت مربوطه.
امیدوارم احساساتی که تو این متن دیدم در بقیه جنبه های اعتراضت وجود نداشته باشه دلیلش اینه که به نظر من احساسات اعتراضت رو در حد یه هارت و پورت ساده پایین میاره و اگر مخالف یک امر و یک جریان هستی بهتره با آسیب شناسی و تدبیر وارد بشی و با قدرت اعتراضتو بیان کنی.
پست جالبی بود،
دمت گرررم
nima گفت:
بچه ها برید مسافرت حال کنید گور بابای زن یا شوهر.فقط با عشق و صفا موافقم
Rahele گفت:
welldone
Zahra گفت:
حرف دل من و خیلی های دیگه را زدی. توی بلاگم بهش لینک می دم با اجازه.
ضرورتهای پنهان چندهمسری گفت:
http://www.zamaaneh.com/zanan/2010/10/post_146.html
siamak گفت:
maghalehat setodani ast .
siamak گفت:
خیلی خیلی خوب زیبا و با دقت مینویسی . نمیدونم نقطه نظرات من ارسال شده یا نه در هر صورت تصمیم دارم روی نوشتههای شما کارهای گرافیکی انجام بدم . چون هم گرافیست هستم هم التزام عملی به ولایت فقیه دارم . البته اگه رهبر قبول کنه ..؟!……
سیامک اسفندیار نیا : سوئد – مالمو
reza گفت:
نیما موافقم.بچه ها این کس شعرا رو ول کنید
شروین گفت:
در منحنی توزیع نرمال وقتی از فراوانی داده ها حرف میزنی ؛ ممکن است میانگین خوبی داشته باشی ولی واریانس همیشه کار را خراب میکند… اغلب زنهای ایران مثل تو فکر نمیکنند … پس تو یک استثنایی
قدر خودت را بدان ؛ مرد بمان برای همیشه !
Shahrram گفت:
خانم گرامی نگارنده،
بسیار زیبا و درست نوشتهاید، به عنوان یک مرد کاملا قبول دارم، به زنان ما خیلی بی رحمی روا شده ، و این چراها برای من نیز وجود دارد، خودم نیز کسی هستم که در ایران همیشه سعی کردهام که با خانومها تا جای که بتوانم کمک کنم حتا در رانندگی در خیابانها که متاسفانه خیلی از مردان عقب افتاده بیشترین ناروها را استفاده میکنند…. فقط اسم نسوان را با زن جابجا کنید که خود خفتی از جاهلیت و ستم عرب است…Laughing
victor گفت:
رفتار پسر یا همون مرد، همبستگی نسبتاً کاملی با تربیت مادرش داره، بجای غر زدن و گلایه اول خودتون و بعد دیگران رو آموزش بدید، یواش یواش درست میشه
singlestar225 گفت:
عالی مثل همیشه
امير آرام گفت:
نوشته شما مثل هميشه عالي بود چون اين مطالب جزئي از زندگي همه ما از هر جنسي بوده ولي فكر ميكنم ديگه اين تفكرات و تجسمات رنگ كهنگي گرفته و مندرس شده؟ عمريه داريم با زخمهاي كهنه سر ميكنيم و مدام نمك پاشيش ميكنيم…چرا به عنوان نسوان مطلقه معلقه با قلم شيواتون رو به آينده نمينويسيد؟؟؟مادامي كه يه نقطه براي افتخار نداريم همين آشه و همين كاسه…علي ايحال من عاشق نوشته هاتونم…
نغمه گفت:
واقعا آذر کی گفته که بهترین آشپز مرده ؟ از نظر من بهترین آشپز مادرمه که به خدا به پیغمبر زنه زنه زنه ! راستی واقعا از این همه نوشته واقعی همون شومبول طلاش رو گرفتی؟؟؟ ای ول بابا ای کیو این آذره مرده ها گفته باشم!!!
مبارز گفت:
فمنیست هم که بشی هیچ خری نیستی این جفنگیاتو برای این ادمای ساده لوح بلغور نکن زن در جامعه ایرانی دارای ارزش ویزه ایست که شما سعی میکنی این مطلب رو وارونه جلوه بدی زن درمقام همسر مایه ارامش ودلگرمی مرداست درمقام مادر پیوند دهنده اعضای خانواده است مقام زن درخانواده تا انجاست که فرزندان نیازهای خودرا ازطریق او به پدرخانواده انتقال میدهند زیرا به خوبی میدانند که پدر به مادر نه نمیگوید من نمیدونم مشگل شما چیه اما اینو میدونم که خیلی از چیزایی که مینویسی با واقعیت فاصله زیادی داره شما سعی داری تجربه ناکام خودرا به دیگران تحمیل کنی نمیدونم هیچوقت فرزندی داشتی یانه البته فکرکنم ازداشتن این نعمت بزرگ وحشت داری چون نمیخوایی ازادی ات را ازدست بدی دلت میخواد یکزن ازادباشی که درقیدوبند خانواده نباشی نیاز جنسیت را هم که بنحو احسن حل کردی هرازگاهی یکیو تور میکنی ومدتی رو باهاش میخوابی وبعد میندازیش بیرون مشگل مالی هم که نداری اما فراموش نکن تو با خودت درجنگی زیرا چندصباحی جوانی وبعد پیر میشی واونموقع تازه میفهمی که چه گندی به زندگیت زدی دیگه اونموقع این وبلاگ هم نمیتونه تنهائیتو پرکنه میشی یک پیرزن خرفت که نه فرزندی داره نه نوه ای ونه کس وکاردیگه ای که که بیادو یک احوالی ازت بپرسه خانم نسوان چشاتو باز کن وحقیقت رو ببین دست ازین چرت نوشتناتم بردار زیرا عمر ادمی خیلی کوتاهه وغیرقابل بازگشت
یک مرد گفت:
خداییش یه ذره کلاتونو قاضی کنید واینقد بی انصاف نباشید،من نمی خوام کلی صحبت کنم و همه زنها رو بزارم یه ور و مردهارو یه وردیگه ولی قبول کنید که نسبت موفقیت آقایان در کارها نسبت به خانمها خیلی بیشتره ،این بحث مال ایران نیست در تمام دنیا اینطوریه مخصوصا در آمریکا واروپا ،مثلا برید 10 تا ازموفق ترین مدیرهای دنیا روببینید کیا هستن،فقط دوتاشون زن هستند،یا خداییش خودتون بگید تا حالا چند تا راننده زن دیدید که خوب رانندگی کنن،البته بازم میگم این آمار 100% نیست ولی درکل آقایان نسبت به خانمها در خیلی از زمینه ها موفق ترند کاری هم ندارم شومبولشون طلا هست یا نه
رویا گفت:
عالی بود مرسی
samaneh گفت:
salam azıam matlabet alı bod be harfe ımhayı ke zed znan gosh nade are jameh maro zan mıkoen na jensıyat ma behet tosıyeh mıkoanm jens dovem sımon dobovar ro nbekhgobı mıfahmı ına a azkoja hast zende bad rahayı zan zende bad jonbesh zanan
age mıkahy dar face book ın safaro add kon osyan zan
زن بیقرار گفت:
فوق العاده بود … درود بر تو و اندیشه تو
ناشناس گفت:
bayad be a ye mard begam ke doste gerami ino bedon ke zanan betore gostarde , chand dahe hast ke be arseye ejtemaei betore jedi vared shodand , va ba edameye in hozore gaal zanan betore jedi jaye mardan ra khahand gerft, az tarfi man fekr mikonam ke femenist yek harekate tabiye jame ast , hich harekati dar va ya tahavoli dar ghadame aval be etedal nemiresad tasaviye zan va mard ham bayad in harekate efratiye femenisti ra tey konad ta jahan be etedal beresad va zan o mard manande 2 bale parande be tadol beresand. zanan emrooze baraye hozor dar ejtema teshneand va ensane teshne ya gorosne dar lahzeye aval residan be aab ya ghaza kami efrat mikonad , be hamin sabab migoyam femenis yek seyre tabiye rasidan be etdal ast va nahayatan jameh az an gozar khahad kard . shad o piroz bashid ! danestane chenin ehsasati be gonei dar roshde ejtemai va agahi moaser ast . khaste nabashid !
ناشناس گفت:
bayad be ye mard begam ke: doste gerami ino bedon ke zanan betore gostarde , chand dahe hast ke be arseye ejtemaei betore jedi vared shodand , va ba edameye in hozore , zanan betore jedi jaye mardan ra khahand gerft, az tarfi man fekr mikonam ke femenist yek harekate tabiye jame ast , hich harekati dar va ya tahavoli dar ghadame aval be etedal nemiresad tasaviye zan va mard ham bayad in harekate efratiye femenisti ra tey konad ta jahan be etedal beresad va zan o mard manande 2 bale parande be tadol beresand. zanan emrooze baraye hozor dar ejtema teshneand va ensane teshne ya gorosne dar lahzeye aval residan be aab ya ghaza kami efrat mikonad , be hamin sabab migoyam femenis yek seyre tabiye rasidan be etdal ast va nahayatan jameh az an gozar khahad kard . shad o piroz bashid ! danestane chenin ehsasati be gonei dar roshde ejtemai va agahi moaser ast . khaste nabashid !
مهدی مهر گفت:
دوسش داشتم
علی ایز گفت:
به لولیتای عزیز
تا به حال چند تا از نوشته هات از طریقه دوستان بهم رسیده، بهت تبریک میگم، هر یک از دیگری بهتر و پر بار تر.
در مورد همین یکی میخام بگم که من به عنوان یک مذکر و از طرف پسر هائی که مثل من فکر میکنن دستت رو به گرمی و دوستی می فشارم و افسوس میخورم از این طرز فکر که در فرهنگ ماست.
و یک نکته هم میخام اضافه کنم، انسان (فرق نمیکنه پسر یا دختر) اگه به نقشش آگاه باشه و خودش رو گم نکنه همه چیز سر جاش خواهد بود. ولی زمانی که انسان برای نقش خودش اهمیتی بیشتر از اونی که هست قائل بشه، همه چی بهم میریزه.
امیدوارم تونسته باشم منظورم رو بگم
پایدار باشی
فضول گفت:
خانم محترم به نظر شما اگر انچه را كه شما مايه شرم مي دانيد در مقابل انچه كه شما طلا خطابش مي كنيد كشف حجاب كند چه رخ مي دهد ؟ راستي اگر زماني خواستيد از ان به اصطلاح مايه شرم براي اثبات اينكه مايه شرم نيست كشف حجاب كنيد ماراهم خبر كنيد فيض ببريم
بازتاب: «من فمینیست هستم، پس هستم» « Radio Koocheh
بازتاب: حق هیچ وقت با مشتری نیست « سایه سپیدار
حمید گفت:
اول از همه هیچ انتظاری ندارم که به خوای نظر منو بذاری اینجا بمونه
دوم اینکه به نظر من مشکل شما خانوما دقیقاً خودتون هستید اگه کسی به شما زور میگه به خاطر اینه که خودتون میخواید اگه مادر بزرگه شما به پسرای فامیلتون میگفت شومبول طلا حتما خوشش میومده که این حرف و میزده کسی که مجبورش نکرده بود .
همونطور که شما زنها از مردسالاری بدتون میاد ما مردها هم از زنسالاری بدمون میاد پس شما مطمئن باشید با نوشتن این حرفا این دنیا گلستان نمیشه پس اگه همه چیز متعادل باشه اونوقت میشه یه کارایی کرد .
دلیل اینکه من اومدم اینجا و دارم کامنت میزارم به خاطر اینکه خانوم بنده اراجیف شما رو خونده و ما الان چند روزه که دعوا داریم تصمیم گرفتم ببینم قضیه چیه ؟ چطور کسی که تا چند روز پیش حالش خوب بود یه دفعه اخلاقش عوض میشه شروع میکنه به بهانه گرفتن پیگیری که کردم رسیدم به اینجا در کمال تعجب مطالبی خوندم که 100 درصد در جامعه ما اتفاق میوفته ولی واقعا فکر نمکنید شما زنها مقصر هستید ؟ مادر بزرگی که خودش زنه دنبال پسر و شومبول پسراست ؟
پس خواهشاً این قدر بذر نفاق نپاشید پس خواهشاً مطلبی ننویسید که فقط بدرد زن جماعت بخوره
بعضی مردها هم هستند که از مرد سالاری بیزارن و از زن سالاری فراری
ولی عاشق تعادل
من آدرس وبلاگم رو نوشتم اگه جوابی داری خوشحال میشم برام بنویسی
reza گفت:
دوستان خوتهش می کنم با این اراجیف روحتون را خسته نکنید زن هستید یا مرد مهم نیست صفا کنید حال کنید مسافرت بریداینقدر هم غصه نخورید نابود می شید اخرا.
reza گفت:
نیما بات کاملا موافقم
hamed گفت:
من فکر می کنم این خانم ها تو ایران زندگی نمی کنند یا اینکه خیلی ایده ال گران!!
بحث فمنیست بودن هم هر دختری تو یه سن و سالی درگیره شه( فکر می کنم اونم بخاطر ضعفها و بدست اوردن حس ترحم دیگرانه) زن و مرد بودن هر کدوم مشکلات خودشو داره جالب نیست یه گروه اینقدر غیر منطقی باشند نیچه میگه : هر انکه هستی باش . یه سری نمی خوان واقعا خودشون باشند راحترین راه هم گله و شکایت از جنس دیگه – جامعه – قانون و……… ( سال 2010 و نزاد پرستی!!!!!!)
این نسوان عزیز بهتره فیزیولوزی بدن خودشون قبول کنند زن و مرد بخاطر خلقت و… یه سری اختلاف ها دارند حال یه سری بیان و ………………
اگه یه خورده منطقی باشیم لااقل تو این جامعه و بخصوص بعد انقلاب در حق مرد ها بیشتر اجحاف شده ( البته نظر منه)
نیچه می گه: نظر من این است نظر تو چیست ؟!
انسان سکولار گفت:
من نمیفهمم اگر خانوادهی شما تفکری اشتباه داشتند چرا شما باید خودت را محکوم به مرد ستیزی کنی؟
حیف نیست یک زن نفهمد چه قدرتی دارد؟
حیف نیست نفهمد چه نیروئی در مردی میتواند بوجود آورد که دنبال اثبات مردانگی خود در تکیهگاه بودن برای زنی است که با او لذت مرد و زندگی را میچشد؟
و حیف نیست با نگاهی خصمانه به مرد مبلغ این غفلت عظیم شود که مرد را یک موجود دوست داشتنی و بس قابل احترام نبیند
و از همه مهمتر این نگاه در در دخترانی که میخواهند و باید از زندگی خود محظوظ باشند ایجاد کند؟
روشنک گفت:
ey kash shoma ke yek feminist hastid baraye jazabbiate pagetoon az tasvire zan estefadeye abzari nemikardid.
انسان سکولار گفت:
میدانید من حرفهای دامبولی عزیز را کاملا قبول دارم
البته خودم یک ضد فمنیست قهاری هستم که در دفاع از حیثیت زنان سالم و مبارزه با فمنیسم مجاهدتها کردهام اما استدلال ایشان بدلم نشست
آگر دوست داشتید به بهانهی دیدن داستان مبارزات من با خانم شادی صدر حرف اصلی مرا در باب اندیشهی ضالهی فمنیست مطالعه کنید بروید اینجا
sadr.e33.de
انسان سکولار گفت:
دوست دارم بدانم اگر نویسندگان محترم این وبلاگ لینک قبلی مرا مشاهده کرده
sadr.e33.de
و مطالب آنرا خوانده اند آیا هنوز هم معتقدند
هستند چون فمنیست هستند
و یا فهمیده اند
چون فمنیست باشند فرو افتاده از عظمت زن بودن حتی مرد هم نخواهند بود
mandana گفت:
salam
I got an email with your post but it sais «shirin Ebadi» at the end !! I don’t know who decided that this writing is by Shirin Ebadi, but they may thought she is the only Feminist in Iran so she wrote it! Or they just wanted to give some credit to the post so they get some readers› attention!
Anyhow, I know you are OK with using your materials without reference, but I think giving false reference is way beyond my undersatnding …. so I emailed them back with your blog address and everything!
Good luck. I LOVE most of your posts. you are doing wonderful job.
-Mandana
نسوان گفت:
Thanks Mandana joon, These sort of things happens all the time. As you know intellectual property means nothing in our country. They forward our posts without the reference or with false references!
However, the most important issue is the spreading of the idea and as long as it keeps going we are happy with it.anyway thanks for your support and follow up. we are proud to have you .
shahed8zahed گفت:
من هم این دومین باری هست که این متن توسط ایمیل بهم رسیده بار اول به آدرس همین وبلاگ بود و اصلا همون بود که من اینجا را پیدا کردم و دیگه هرروز بهش سر میزنم. ولی اینبار همونطور که دوستمون گفتن به نام مقاله ای از شیرین عبادی به دستم رسیده!!!!
جالبه من چند تا ویلاگ کمتر از 5 تا را هرروز می خونم و گاهی نوشته های اون وبلاگها را بدون اشاره به منبع از طریق ایمیل دریافت می کنم.
مثلا اون یکی نوشته شما اندر احوالات مهاجرت را هم چندبار از طریق ایمیل دریافت کردم!
امیدوارم همیشه تندرست باشید و شاد و همیشه برای ما بنویسید
mehdi گفت:
ها ها ها !!! میسوزین ها !! دم ما مردها گرم !!!
محسن گفت:
فدای تو خواهر عزیزم ….این جمله را که(( به خانمها در ایران ظلم مضاعف میشود ))قبول ندارم همانطور که ظلم مضاعف به اقلیت های مذهبی و قومی را قبول ندارم .اینطور به نظر می رسد که انگار به من که نه زن هستم نه اقلیت مذهبی نه اقلیت قومی ظلمی که نشده هیچ بلکه تاجی از افتخار با بلیط یک سره به دنیای موفقیت داده شده است.با یانطور نگاه کردن خودتان و ما را از نعمت با هم بودن محروم نکنیم .نعمتی که پیشینیان پر افتخارما با وجودآن روند تاریخ را آنگونه که میخواستند شکل دادند.
ناهید گفت:
هاهاهاهاها
از این ملت باسوادنمای ما
تازگیا این نوشته تحت نام نویسنده شیرین عبادی! در فیس بوک و اینور و اونور پخش شده. آخه این میتونه قلم شیرین عبادی باشه؟ خدای من
گلي گفت:
ميشه لطفا بگيد نويسنده اين متن كيه؟
گلي گفت:
الو لطفا جواب منو بديد
محمد گفت:
نوشته ها ات قشنگه -در ضمن خیلی تلخه امیدوارم که درست بشه و تند رو هایی مثل این دوست امان که هر چی خواسته گفته حق و حد رو تشخیص بدن
یگ گفت:
چقدر زیبا بود. این نوشته رو پارسال نصفه نیمه تو ایمیل واسم فرستادن. منم به همه فوروارد کردم بس که لذت بردم. الان چند روزیه معتاد خوندن بلاگ شما شدم و از اول دارم میخونمش. الان که به این متن رسیدم و فهمیدم کار یکی از نسوان بوده خیلی خوشحال شدم. قلمتون روان و همیشه شاد باشید.