آقای » الف » ناتوانی جنسی دارد و این تقصیر هیچکس نیست.
زنش بعد از یکسال زندگی مشترک ( یعنی بنازم به تحملت) ولش کرده و رفته ، نصف خانه و اموال را هم برده ، بعد هم تلفنی گفته بیا هم را ببخشیم . اما آقای «الف» نمی بخشد و راسخانه اعتقاد دارد که تقصیر زنش بوده.
دو ماه پیش ، همزمان با آشنائی من و آقای «الف» ، او یک دوست دختر خارجی گرفت . اجنبی بلوند از خدا بی خبر هم چند روز پیش الف را دور زد و رابطه را فیصله داد . اما آقای «الف» معتقد است که یارو دو قطبی بوده و صد البته نیکیتا هم مقصر است چرا که از وقتی نیکیتا را دیده نتوانسته آنطور که باید به آن اجنبی زبان نفهم نزدیک شود.
دو روز پیش ، من برهنه روبروی آقای «الف» نشسته بودم و او نمی توانست! یعنی خودش و من و خدا هرچه تلاش میکردیم، عضو محترم بی حال تر و سربه زیرتر از قبل به ریش هر سۀ ما می خندید.
آقای «الف» اما می گفت که تقصیر شراب است!!
آنطرف ، اقتصاد مملکت در حال سقوط آزاد بدون چتر به اعماق فاضلابهای تهران است ، آنوقت رئیس جمهورش به جای استفاده از کارشناس اقتصاد و پیاده شدن از خر شیطان ، در مصاحبۀ تلویزیونی می گوید اقتصاد ایران هیچ مشکلی ندارد خیلی هم خوشگل است .
اینطرف ، آقای «الف» بعد از ده سال زندگی در بلاد خارجه ، به جای مراجعه به دکتر و دوا درمان ، هنوز امیدوار است که روزی از این روزها ، روی تختی از این تختها ، معجزه ای عضو محترم را استوار کرده ، و مشت محکمی شود بر دهان همۀ آن زنانی که مقصر بودند و ترکش کردند
سیامک گفت:
هیچ چیز جذابی در این داستان نبود بجز داستان کسل گننده مردی که بخاطر عدم توانایی اش مورد شماتت عالم و آدم قرار گرفته.چرا باید ما بجای نگاهی مهربانانه به آقای الف به شماتت او بپردازیم؟
زن ایرانی گفت:
برای اینکه بر طبق همون چیزی که داشتی زیر چند تا پست اون ور تر خودت قلم فرسایی می کردی مرد یک موجود سه پااست که برای بذر افشانی و پاشوندن اسپرم هاش طراحی شده و هیچ خاصیت دیگه ای به جز پاشوندن اسپرم تو زنهای مختلفی که می بینه نداره.
از این منظر آقای الف موجود کاملن بی اررشی می شود که حتی ارزش تف انداختن رو هم نداره چه برسه به نگاه مهربانانه….!
سیامک گفت:
پول چی؟!! بجز اسپرم پول برای پاشیدن هم خوبه! ضمنا با اسم حقیقی بیا مرد و مردونه!
سیامک گفت:
آخه مثل فیلم های فارسی داره می شه دیگه! تا تهشو می شه حدس زد!
سپیده گفت:
لایک….هزار تا
+++++++++++++++
نه به خاطر جبهه گیری بلکه دقیقا به خاطر همسانی جواب ایشان در اینجا که حالا به مذاق خودش خوش نمیاد…انسان ها حیواناتی هستند که مرد فقط باید زنو بارور کنه و بره دنبال کار خودش و اصلن مدل مادر و فرزند(سینگل مام) یک نسخه نچرال واسه خرس و زرافه و ادم و ….هست…خب ،حالا که نر عرضه این کارو نداره پس چی کارش باید کرد؟انتظار دارین با مهر ورزی هر چه تمامتر زنه وایسه تر وخشکش کنه ولی وقتی زنه زایید مرده میتونه بره چون قانون طبیعته؟؟؟….
سپیده گفت:
ببخشید این لایک مال «زن ایرانی » بود در جواب سیامک…نمیدونم چرا اینجا سر در اورد؟
سیامک گفت:
خانم جان نکته دقیقا همین جا است اگر ایشان نمی تواند اسپرم بپاشد چرا شما دنبالش له له می زنید؟این نشد یکی دیگه مرد که قحط نیست. از طرف دیگر همه عیب راست نشدن تقصیر مرد نیست . زن باید زن باشد تا مرد هم مرد میدان باشد.(جمعه به مکتب آورد طفل گریز پا را!)ٍالثا کی بحث ارزش گذاری شد که شما چوب مضنه را به چور مرد زده اید! فقط گفته شد مرد واگرا و زن هم گراست! تمام!
آدم ناراحت گفت:
معلومه که خیلیها کشته مردهٔ آقای الف هستند، تعداد کثیری از زنها حاضرند در ازای نداشتن یک سال رابطهٔ جنسی ، صاحب نصف مال و اموال یک مرد بشن. منم جای آقای الف بودم اون زن رو نمیبخشیدم.
سیامک گفت:
شما انگار چپ خواب و چپ اندیش هم هستید! کی گفته شد که مرد باید برود سراغ کارش بلکه گفته شد این نظر هم وجود دارد و بخش هایی از جامعه بشری عملا به این سمت در حرکت است می گویید نه آمار های دولت انگلیس از افزایش مداوم نرخ سینگل مام ها را بخوانید!
مليحه گفت:
حالا جرا مهربانانه ؟
سیامک گفت:
چرا باید به یک زن کلمه»مهربانانه» را توضیح داد؟ یاد تابلویی از جنگ های گلادیاتوری قدیمی می افتم که در آن یک گلادیاتور بر روی زمین افتاده بود و گلادیاتر دیگری با شمشیر بالای سرش ایستاده بود و منتظر دستور کشتن و یا آزادی او بود! و گلادیاتور مغلوب عاجزانه از 3 خواهر روحانی که در جمع تماشاچیان نشسته بود التماس می کرد که او را نجات دهند ولی غافل از آنکه این سه خواهر روحانی گوی شقاوت و سنگدلی را از بقیه برده بودند و با فریاد و نشان دادن انگشت شصت خود رو به پایین خواستار قطع گردن او بودند!تضاد تابلو در این بود که آنها راهبه بودند که منتهای مهربانی را از آنان انتظار می رود و از همه مهم تر زن بودند که اصولا دریای عشق و مهربانی باید باشد. چرا باید کلمه «مهربانانه» را توضیح داددر حالی که اصولا برای یک زن توضیحی لازم نیست!
نسوان گفت:
اوا سیامک؟ تو همین پست قبل که زنها گوهر لایتنهایی هستی و عین لطافت بودند و مردها یک مشت سری آلت تناسلی راست کرده که بدون هیچ شعوری و تنها از روی غریزه در هر سوراخی فرو می رفتند. خودتان حتی فرمودید که مرد بودن آش دهن سوزی نیست و زنها را از مرد نما شدن نهی فراوان نمودید.
حالا چطور شد شمشیرتان را از رو بستید؟؟ زنها از مهربانی تهی شدند؟ ای داد بر ما !
( یکی از همان سه خواهر غیر روحانی)
راستی شما نمی دونستید که نسوان اسم جمع است ؟
ای داد بر ما!
سیامک گفت:
شما بد فهم هستی !منظورم این نبود که زنها معنای مهربانی را نمی فهمند بلکه مقصود این بود که کسی که مهربانی را نمی فهمد زن نیست! مگر می شود خیسی را از آب و گرما را از آتش و خنکی را از یخ جدا کرد؟اگر می شود پس مهربانی را هم می شود از زن جدا کرد.زنی که دنبال یافتن یک مرد می گردد تا تمام عقده های سرکوب شده اش را بر سر چور او بریزد و او را مضحکه کند و لش لش بخندد و بگوید وا…….مهربانی برای چه .؟ مهربانی یعنی شصت رو به بالا در میدان گلادیاتور ها!
nas گفت:
اه چه همه مثله هم مینویسید یهو.
ده قسمت که اینطوری شروع میشه : آقای ….
بابک گفت:
Forget the story, this was your best writing so far. No access to Farsi keyboard
mountainsummit گفت:
اینا داستان نیست کیفیت خیلی از نوشت ها واقعا پایینه و روش کار نمیشه. الان که من اینو میگم سرو کله نسوان پیدا میشه که آهای اگه بلدی بستان بزن. اوج شاهکار نویسنده رو ببین
» صد البته نیکیتا هم مقصر است چرا که از وقتی نیکیتا را دیده نتوانسته آنطور که باید به آن اجنبی زبان نفهم نزدیک شود.»
آدم نمیدونه چی بگه
بعضی از نوشته ها ارزش کامنت ندارن بهترین کار اینه که کامنتی واسشون نگذاریم
زن ایرانی گفت:
مثل اینکه شما هم به درد اقای الف دچار هستید ، از این نوشته حرصتون در اومده … کاملن معلومه چرا!!
سیامک گفت:
آخه مثل فیلم های فارسی داره می شه دیگه! تا تهشو می شه حدس زد!.
goldeneverstand گفت:
با mountainsummit موافقم. این نوشته ارزش کامنت گذاشتن ندارد.
خرزهره گفت:
شما که داستان زندگی این بابا رو می دونی چرا این قدر به خودت زحمت می دی لخت می شی زحمت می کشی. وقتت رو تلف نکن یه بلیت بگیر یه راست بیا اینجا.
از این به بعد هم هر وقت دیدید یه زنی خونه زندگی شوهر رو بالا کشید میگیم طرف راست نمی کرده.
نیکیتا گفت:
منم نمی دونستم جانم . بعد تازه همه چیز معنی پیدا کرد .وگرنه این آقا از اتفاق بسیار هم با شخصیت و با محبت هستن . اتفاقن تا قبل از اون انگشت به دهن مونده بودم که چطور زنها این الف بیچاره رو ول می کنن بی دلیل
Crystal گفت:
طرف چه اعتماد به نفسی داره کماکان ! چیزی که دولت ما هم داره !
نکته اینجا بود که چه آقای الف و چه دولت اسلامی، هیچ کدوم شهامت پذیرفتن حقیقت رو ندارن که هیچ! انکار هم میکنن که ما سالمیم و همه چیز گل و بلبله
ما هم برای شفای عضو محترم دعا میکنیم!
ali گفت:
حالا این آنتن ما صبح به صبح زیر گلو مونه چه کنیم؟
f گفت:
يعني احمدي نژاد نميتونه راست كنه ؟…. پس چه چوري مادر اين ملت و مملكت و گ ا ي ي ده ؟
Parvaaz گفت:
«…یعنی خودش و من و خدا هرچه تلاش میکردیم….»
تقصیر خدا ننداز. حدیث داریم در مهج الدعوات ٬ سید بن طاووس از سعید بن ابی فتح قمی نقل کرده است که مرا مرضی عظیم بود که طبیبان از علاج آن عاجز بودند به این دعا (دعای ذیل) عمل کرده شفا یافتم .
از حضرت امام صادق (ع) روایت است که پیامبر فرمود : هر که را مرضی باشد ٬ بعد از نماز صبح چهل بار بگوید و دست بر آن جا که علت باشد بمالد از آن صحت یابد:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین حسبنا الله و نعم الوکیل تبارک الله احسن الخالقین و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
دست مالیدن مهم تر از خود دعاست نیکیتا جان. فراموش نشه.
آدم ناراحت گفت:
نمیدونم منظورت از این نوشته چی بود.
خواستی اقتصاد ایران رو با شومبول آقای الف مقایسه کنی ؟ یا اینکه بگی اگه اقتصاد خرابه تقصیر هیچکس نیس(چون عدم ایرکشن آقای الف تقصیر هیچکس نیس).
به هر حل من چیز خاصی نگرفتم از این مطلب.
چشم به راه نوشتههای بهتر از شما هستیم.
50 ساله گفت:
منم فکر میکنم مقصر شما نیکیتا وسایر خانمهای مربوطه بوده که نتوانسته اند شازده آقای الف رو راست و آماده بهره برداری نمایند واقعا حیف نون که شما خوردید چندین سال در بلاد کفر خوردید و کیف کردید ولی هنوز که هنوز ه نتونستید مشکل این بنده خدا رو حل کنید . ببخشید آقای الف چند ساله تشریف دارند ؟
Parvaaz گفت:
خانم «ی» مشکل روحی دارد و این تقصیر هیچ کس نیست.
شوهرش بعد یک سال با دعوا مرافعه و کتک کاری از او جدا شده اما خانم «ی» مهریه خود را بخشیده است. گویا علت طلاق ترس همیشگی خانوم «ی» از طلاق بوده است. از منزوی کردن شوهرش که مبادا کلام دوست و آشنا بر رابطهشان تاثیر بگذارد شروع شد و به …
خانم «ی» قبل از آنکه در بازوان قدرتمند من آرام بگیرد مدتی با دوست جوان پدرش رابطهای به هم زد. آقای جوان از آمریکا تشریف آورده بودند و روشنفکری از تمام وجناتشان فوران میکرد. خانم «ی» عاشق درک احساسات خود توسط مرد جوان شده بود اما نمیدونم چرا اون رابطه هم برایش دوامی نداشت.
خانم «ی» هر بار پیش از سکس به مدت ۳ ساعت یه نفس از دلیل طلاق مادرش و شباهت آن به طلاق خودش برای من صحبت میکرد. جالب اینجا که هرچند دلیل مشابهی در هر دو مرد میافت اما پدرش یکی از عزیزترین موجودات جهان بود و شوهر سابقش شهرستانی و بی فرهنگ.
از آن طرف اقتصاد ایران در حال پاره پوره کردن دردناک واژن خود هست. به ارزان فروشی روی آورده. نفت خود را بشکهای ۲-۳ دلار ارزانتر به مشتریان باقیمانده میفروشد. ۶ سال است که رئیس هیچ دولت معتبر اروپایی یا امریکائی از رئیس جمهورش برای یک استکان چائی هم دعوت نکرده است. روز به روز منزوی تر میشود و تنها دوست منطقهای ش «ترکیه» هم هر روز برایش ناز میکند و ادا در میآورد. فرصت سوزانه، دستی که برای دوستی دراز شده بود را نفشرد قبل از آنکه به مشتی آهنین تبدیل شود. منزوی و ارزانتر میشود آمّا یاد نگرفته که نیازی نیست که حتما فراموش کند اما میتواند آغازی دوباره را رقم بزند و جان و مال مردم بسیاری را حفظ کند.
این طرف خانم «ی» تنها و بی کس در آپارتمان کوچک خود در پونک الکی خوش است، نشسته و با من چت میکند. چشمانش هنوززیباست اما چروکی به دورش پدیدار گشته است. هنوز نمیتواند امکان وجود یک زندگی سالم را بپذیرد. تازگیها با آقای «ج» آشنا شده است. اقای «ج» را در دشت هویج پیدا کرده است. آقای «ج» ۲۵ سال دارد و دانشجو است. آقای «ج» در خوابگاه زندگی میکند اما سرشار از معرفت و دانش است. آقای «ج» کماکان میتازد.
سیامک گفت:
+++++
گیتی گفت:
🙂 🙂 🙂 …وای…ترکیدم انقدر خندیدم…
شما هم تخیل قوی دارید ها …کلا !! نخ سوزن در مورد اقای ج در دشت هویج !!
Parvaaz گفت:
ارادتمندیم بانوی خوش کلام
ز حق توفیق خدمت خواستم دل گفت پنهانی
چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی
1 گفت:
++++++++ :))
لونا گفت:
ROFL
A گفت:
با ربط دادن دو قسمت داستان فوق ، فقط یک عبارت تو زهنم اومد : اقتصاد ….ری!
آرش گفت:
حالا الان تو این اوضاع ما بشینیم به این فکر کنیم که چرا آقای «الف» راست نمیکنه و در موردش نظر بدیم و کامنت بذاریم؟
به تخم چپ کلیه عناصر ذکور اندرونی که راست نمیکنه.
آقایون عزیز خودتون میدونید ؛ ولی به نظر من بهتره که در این پست کامنت نذارید. باید حد و حدود شعور خواننده ها در این مدت دست این بانوان اومده باشه.
bahar گفت:
چرا فقط «آقایون» عزیز؟
آرش گفت:
خب آقایون و خانمهای عزیز.
goldeneverstand گفت:
like to Arash ++++++++
PRINCE گفت:
————–
آهو. گفت:
با همه احترامي كه براي نيكيتاي عزيز قائلم اما اين پست رو اصلا دوست نداشتم. نه به خاطر موضوعش. به خاطر نوع نگارشش كه تا حدي تكراري شده
Ramin گفت:
بالاخره بعد از مدتهای مدید موفق شدیم یک مطلب نه چندان قوی هم در این وب ببینیم
هما گفت:
–
یعنی چی؟؟؟؟؟
bahar گفت:
به نظرم موضوعها رو خوب به هم ربط ندادی.
چیزی که من از این نوشته نتیجه میگیرم اینه که اوضاع بد اقتصاد ایران تقصیر هیچ کس نیست، اما جناب ا.ن، بهجای استفاده از کارشناس اقتصادی و تلاش برای حل مساله، تقصیرها رو گردن این و اون میندازه. این باعث میشه که اوضاع بدتر بشه.
مشکل آقای «الف» تقصیر هیچ کس نیست ولی آیا واقعا مشکل اقتصاد ایران هم تقصیر کسی نیست؟
میدونی، وقتی مقصر برای یه مشکل پیدا بشه، روش حل کردن مساله هم عوض میشه. مثلا اگه خود ان باعث و بانی این وضع اقتصادی باشه راهحل مشکل، بهجای گماردن مشاوران اقتصادی برای ایشون، خلع ا.ن از مسوولیتش هست!
نیکیتا گفت:
بهار جان . من اونقدرها از اقتصاد سر در نمیارم که بحث رو به جاهای ریز بکشونم . ولی راستش شباهتی که بین الف و وضعیت ایران میبینم عدم قبول واقعیت هست . مشاور اقتصادی ، حل بحران یا دوا درمون الف فقط در صورتی ممکنه که قبول کنیم مشکلی هست .
sahar گفت:
من داستان رو دوست داشتم. و ربط کاملا هماهنگش به دولت فخیمه. حتی عنوانش و جمله ی اولش رو.
شادی گفت:
آقایون آرووم فکر نمی کردم اوضاعتون اینقدر بی ریخته …وای ددم وایییی :)))))
111 گفت:
یعنی ما رو هم زنمون ول میکنه میره ؟ آخه از ما زیادی برعکسه ، هیچ وقت نمیخابه . اینم میتونه مشکل ساز باشه ها
EhSAN گفت:
مرسی جالب بود…همین چند خط افاقه میکند به هوچی گری آقای الف یا پرزیدنت یا هر خر دیگر …بهتر شد که بیش از این چند خط قلم نزدید …
جسارت نباشد ..یاد روزی افتادم که اولین بار کامنتها را خوانده بودم ..به سلامت روانی و عقلی جملگی دوستان مشکوک شده بودم 😀 نسوان بهتر است کمی «بنویسید» به جای پاسخ دادن! سر مقش بگیرید …خلاصه.. نسوان خونمان مدتهاست افت کرده در حد ضعف تلو تلو میزنیم…برسان قطره ای …
saeedhack گفت:
شيفتگان تحجر
گرچه فراوان كوشيده اند تا دست عضو محترم را از دامان اموال .. دور داشته و عضو محترم را رازى سر به مهر و دست نايافتنی بيانگارند، ليكن همت عضو محترم عالی و سترگ، هم آغوشى یارو را نويد فرموده و حاصل تلاش پيام آوران ناتوانی را از خرافات بيخردان پيراسته و دو قطبی را در كنار تقصیر جاودانه ساخته است.
مرسی لیدی
ALI گفت:
طی اینمدت سبک نوشته های نسوان محترمه دستم اومده و معمولا وقتی نوشته را شروع به خواندن می کنم پیشاپیش برای خودم حدس می زنم که چه کسی مطلب را نوشته و اغلب درست درمیامد.
این یکی را که خواندم آخرین نفری که احتمال می دادم نوشته باشد نیکیتا بود
–
گیتی گفت:
نیکیتا جان
سردستی نوشتی ..برخلاف همیشه…
اینکه عموما در همه ی موضوعات ما خودمون رو علامه دهر می دونیم و بی نیاز از مراجعه به کارشناس و متخصص درسته ، اما تشبیه مشکل اقای الف به گره ها و مشکلات اقتصادی الان به این شکل کمی غیر واقع بینانه است…
آقای الف ( اگر خیلی موجود عجیب غریب و انرمالی نباشه ) می تونه بوسیله ی کسی که دوستش داره از خر شیطون بیاد پایین و مجاب بشه به رفتن پیش پزشک و متخصص ، قید دوست داشتن و محبت فرای التذاذ جنسی و پیش از اون ، قید لازمه در این مورد خاص ….کما اینکه در مورد خانم الف فرضی با مشکلی مشابه مثل سردمزاجی دقیقا همین قید می تونه کمک کننده باشه….
اما به نظر من جناب ا.ن ، لازمه ی حیات و حضورخودش و اطرافیانش این اغتشاش و هردمبیلی و هرج و مرج است…اغتشاش هم نیازی به کارشناس نداره !!
تصور اینکه این جماعت به فکر مردم هستند و می خوان اما نمی دونند که چکار باید بکنند به نظر من اشتباه است …می دونند ، نمی خوان…دیگه هر موجود نادان و ابلهی هم وقتی موضوع مرگ و زندگی باشه ، خودش رو می رسونه به اورژانس….
راستش دارم کم کم به این نتیجه می رسم که خیلی هم می دونند، زیاد هم می دونند…رسما می خوان مملکت رو به گند بکشند بره پی کارش…
آرش گفت:
روسیه و چین قطعنامه ضد سوری رو وتو کردند ؛ نماینده آمریکا در سازمان ملل با عصبانیت (خودم دیدم) در حال گذر از مقابل خبرنگاران گفت این دو کشور شورای امنیت را گرو گرفتن.
دیدی گفتم روسیه سفت ایستاده ؛ حالا ارتباط بین رجزخوانیهای تازه در ایران با شرایط بین المللی رو پیدا کن.
13 رای موافق در مقابل 2 رای مخالف.
کارشناسها معتقدند که روند کنترل سوریه حداقل 6 ماه دیگه به تعویق افتاد. عجب داستانی شده ؛ فیلم خوبی شده سرمون گرمه تو این بیکاری.
سیامک گفت:
مردم و دولتهای عربی باید اجناس چینی و روسی را تحریم کنند
گیتی گفت:
@ آرش
اتفاقا تا شنیدم خبر وتو رو اون بالا برات نوشتم اما پابلیش نشد…
دقیقا تایید حرفت بود در مورد رجز خونی اخیر….
اینکه چین و روسیه هم مثل آقا گفتند نوچ …
یا این آقا بود که قبلش می دونست و شیر شد یکدفعه ، اومد آتیش زد به جیگر اسرائیل !!
ولی امریکا بد توپید به روسیه ها…
ببین کی دارم میگم…جنگ جهانی سوم نزدیکه !!…
آها ا ا ا ای ی ی ی نوستراداموس کجایی …2012 اومد !! 🙂 🙂 🙂
سیامک گفت:
سوریه کلید فتح خاورمیانه و ایران است. یک حلقه مهم از اتحاد سه گانه . با شکستن این حلقه اوضاع برای حزب الله لبنان دشوار می شود. بنظرم برای این دوره تاریخی سیاستمداری مانند اوباما بدرد آمریکا نمی خورد و سیاستمداری قاطع تر باید پا پیش بگذارد.
آرش گفت:
@ گیتی
بدم نشد ، آمریکاییها فهمیدن که وتو رو فقط برای این نذاشتن که اونا قطعنامه های ضد اسرائیلی رو وتو کنند.
همراهی چین با روسیه هم به دلیل روسیه یا سوریه نیست ؛ چین مشکلات عدیده ای رو با آمریکا در دریای چین و شرق آسیا داره ؛ اینجا بهترین جایی بود که می تونست بچسبونه بیخ گلوی آمریکا ؛ اوضاع جالب شده باید صبر کرد و دید آیا تیری در ساریو در میشه که ولیعهد اطریش رو بکشه یا نه.
خدا خواسته برای ا.ن و رئیسش.
@ سیامک
اصولا سیاستمداری مثل اوباما برای رهبری جهان و آمریکا در هیچ دوره ای مناسب نیست ؛ یادم نمیره دوره بوش هیچ کس جرات نداشت نفس بکشه . این یارو هژمونی آمریکا رو برد زیر سوال.
سیامک گفت:
آرش جان, اوباما هم مثل خاتمی است منتها از نوع کاکا سیاهش! اینها برای صلح و دوستی لبخند زنان می آیند ولی به دلیل بی عرضه گی خود عملا زمینه را برای خشونت فراهم می کنند.
نیکیتا گفت:
من عاشق نقدتم گیتی جان . خودت رو بذار جای من ( یعنی خدا نصیبت نکنه ) . تو دیار غربت بعد یک عمری از یکی خوشمون اومد اونم که «طبیعت بهوت افسردهی» ! آدم هویجوری میشه دیگه 🙂
جدا از شوخی ، بحث مقایسه اقتصاد و عضو شریف بیشتر باب شباهت در حقیقت گریزی بود . وگرنه اقتصاد ایران که یکپا آقا محمد خان قاجاره واسه خودش
سیامک گفت:
هنرمند بهتر است زمان توقف خود را بداند. اینکه مردم منتظر هستند دلیل بر خلق یک اثر نمی شود. یک هنرمند تنها زمانی دست به خلق می زند که احساس کند آن از جانش می جوشد. می گویند آکیرا کوروساوا فیلمساز معروف ژاپنی گفته بود حاضرم تمام جوایزی که در تمام عمرم در نقاط مختلف جهان برده ام را بدهم بشرطی که یکی از فیلم هایم از کارنامه ام پاک شود!این مسئله حتی برای هنرمندان بزرگ صادق است . برای مثال روزی که گوگوش خوانندگی اش را مجددا شروع کرد یکی از اساتید موسیقی از او انتقاد کرد و گفت گوگوش با آهنگ های قدیمی اش داشت اسطوره می شد و این آهنگ های جدید بهتر بود خوانده نمی شدند! و دیدیم که این حرف درست بود.شاید یک روز نیکیتا بعد از اینکه نویسنده مشهوری شد بگوید حاضر است تمام پولی که از مردم بابت نوشته هایش گرفته را پس بدهد بشرطی که نوشته»بگذار بخوابم دردسرم نده» از کارنامه اش پاک شود!
گیتی گفت:
موافقم که نیکیتا روزی نویسنده ی خوبی میشه… البته اگر جدی بگیره نوشتن رو….
در این پستش جدی نگرفته بود…هویجوری نوشته بود…
من قلم این ابجیمون رو شناختم توی این مدت کمی که می نویسه اینجا…
کله اش کار می کنه… امشب حوصله نداشته گمونم !! 😉
سیامک گفت:
آینده درخشانی داره.فقط تجربه زیاد تری می خواهد. ضمنا این را نگفتیم که بترسد و از ترس عدم مقبولیت ننویسد هنر مند برای خودش باید بنویسد می خواهد مردم را خوش بیاید و یا خوش نیاید. در مورد قبلی هم هم این مسئله بود نباید بصرف اینکه مردم منتظرند چیزی بنویسیم.هنرمند باید خودش باشد نه آیینه انتظارات مردم!حالا یعنی می گویید پول ما را پس خواهدداد؟ضمنا شما می دانید چند نفر در این وبلاگ چیز می نویسند و یا یک نفر است به اسامی مختلف؟
گیتی گفت:
ترس ؟؟ هنرمند و بخصوص نویسنده اگه بترسه همن بهتر که ننویسه …
نیکیتا مثل همزادش در فیلم نیکیتای جناب لوک بسون از هیچی نمی ترسه…گمونم حتی از خودش هم نمی ترسه !!
در مورد نویسندگان این وبلاگ هم بعله من اطلاع دارم ، در مورد کامنت گذاران هم البته همینطور ، تاریخچه ی همشون و سیر تحولات درونی و بیرونیشون همش دست آبجیته !! مویی سفید کردم در این اندرونی تاجور، دندونام هم تازه ریخته !!! 🙂
عرض کنم خدمتتون ، صاحبان اصلی اینجا سه نفر هستند که کلید اندرونی رو دارند و سند اینجا به نام این سه نفر است… (( ویولتا و لولیتا و سامانتا ))… با کمی دقت متوجه سبک مختلف هر کدوم و صد البته دغدغه های اصلی و فرعی هر کدوم از این سه نفر خواهید شد…
نویسندگان مهمان که البته دیگه مهمان نیستند و مقیم اینجا هستند و گرین کارت دارند بریجیتا، اسکارلت و نیکیتا هستند…
سیامک گفت:
پس نسوان کیه؟
سیامک گفت:
یک مثال خوب مخملباف است. مخملباف یک دفعه می بینی ده سال فیلم نمی سازد و قتی می سازد که فکر کند چیزی برای گفتن دارد.
1 گفت:
@سیامک
یک نفر است به اسامی مختلف.
گیتی گفت:
@ سیامک
نسوان کسی نیست ، اگر به تابلوی سر در ورودی اندرونی رجوع کنید متوجه ی ارتباطش خواهید شد : » نسوان مطلقه معلقه »
اسم جمعی است در معنا و مفهوم » زنان » و در واقع استفاده اش توسط بعضی کامنت گذاران محترم برای مورد خطاب قراردادن نویسنده مثل کاربرد » نام خانوادگی » می مونه !!
Parvaaz گفت:
نیکیتا کارش درست میشه. بهش پیشنهاد میکنم که جواب کامنتگزاران رو با سعه صدر بیشتری بده.
EhSAN گفت:
یه چیز خیلی جالب نوشتم اما منتشرش نمیکنم green:
بیخیال…
50 ساله گفت:
آرش جان مسئله رو اینقدر جدی نگیر .بعضی وقتها زنگ تفریح هم لازمه .نه ؟
مانا گفت:
کلن جدای از نویسنده ها کامنت گذارها خیلی خیلی نخبه ان . دم همشون گرم .
Siavash گفت:
بعد از يك سال نصف خانه و اموال را برده؟ چه سال پر بركتي داشتن اين زن و شوهر كه نصفش شده نصف يه خونه و مقاديري اموال.
اين آقاي الف ممكنه ابولش كار نكنه ولي معلومه خوب پول در مياره. برعكسش رئيس جمهور ممكنه از اقتصاد هيچي حاليش نباشه ولي لامصب ابولش خوب كار ميكنه و خوبم در همه گذاشته تقصير هيچ كسم نيست، مادرزاده.
به نظرمن تشبيه اقتصاد در پيت ايران به آقاي الف مناسبتره.همينطور خانوماي پولدوست به كير محمود احمدينژاد تشبيه واقعا خوبيه.
يه سال بدون سكس واسشون انگاري يه عمره از بس كه اينا پيشرفته شدن و نيازهاشون رو به عنوان يك زن يافتهاند ولي يكيشون بعد از طلاق زنگ ميزنه به الف بي شومبول جيب پر پول كه بيا همديگه رو ببخشيم كه من بار اين گناه نتوانم كشيد، يكيشون وقتي الف با يكي ديگهس زير پاش ميشينه و ميشه گوش و محرم راز اونم كون لخت، يكيشونم كه خارجيه و بلونده و اصلا ما چه ميفهميم اين چيزا رو در همين حد كه فيصله داد رفت براي اين جلسه كافيه.
سیامک گفت:
شما بد فهم هستی !منظورم این نبود که زنها معنای مهربانی را نمی فهمند بلکه مقصود این بود که کسی که مهربانی را نمی فهمد زن نیست! مگر می شود خیسی را از آب و گرما را از آتش و خنکی را از یخ جدا کرد؟اگر می شود پس مهربانی را هم می شود از زن جدا کرد.زنی که دنبال یافتن یک مرد می گردد تا تمام عقده های سرکوب شده اش را بر سر چور او بریزد و او را مضحکه کند و لش لش بخندد و بگوید وا…….مهربانی برای چه .؟ مهربانی یعنی شصت رو به بالا در میدان گلادیاتور ها!
خرک دار گفت:
سیامک جان بیخود خودت رو خسته نکن. در حال حاضر نثار کردن فحش و بد و بیراه به آقایون مدّ هست. در ضمن یادت باشه خانومها برای این که از شر دایناسور مرد سالاری (که دست کم یه ۱۰-۱۵ سالی هست که در ایران منقرض شده) راحت بشن باید حتما به بی اخلاقی، بی وجدانی، خیانت در روابط عاطفی، هرزگی و بقیه صفاتی که تقریبا در همه جای جهان نکوهیده هستند روی بیارند. زن خوب از دیدگاه این افرادی که من میبینم تفاوت چندانی با شاغلین در شهر نو سابق نداره. اینها مثلا مادران نسلهای آینده هستند و قرار هست نسل آینده رو هم تربیت کنند!
آقای ف گفت:
آقای الف مذکور از قرار علاوه بر مشکل مذبور، «خنگ» هم باشند. اگر هم دکتر و دوا و درمان و اعتراف به «مرد نبودن» – یا حد اقل مرد نبودن به حد کفایت – باعث سراکندگیشان نزد شخص خودشان است، داروخانه رفتن و «وایاگرا» خریدن یواشکی هم ظاهرا نرسیده به فکرشان.
همه ی این ها با این فرض است که ایشان اصولا تمایلشان به جنس مخالف باشد و دلیل پنهان ناراستی آلت محترم، دگرباش بودگی شخص جناب الف نبوده باشد.
mary گفت:
من به تازگی نوشته هاتونو می خونم و حس زنانگی و تابوشکنی تونو دوست دارم.شما بنویسید کاری هم به مخالف یا موافقش نداشته باشید.این وب شخصی شماست و اینکه چی توش می نویسید به کسی ربطی نداره.
خرک دار گفت:
مرده این جمله «به کسی ربطی نداره» هستم. این جمله در اصل «جز من به کسی ربطی نداره» بوده، که در اثر مرور زمان «جز من» حذف شده! تعجب میکنم چطور بعضیها فکر میکنن چیزی رو که مردم در معرض دید عموم قرار میدهند به کسی ربط پیدا نمیکنه! مثلا اگر من در همین کامنت به این خانوم فحش بدم آیا میتونم بگم کامنت خودم هست و به کسی ربطی نداره؟ این واژه «تابو شکنی» هم یکی از همون واژگانیست که در بین عوام مد میشه. در بعضی موارد منظور از تابو همان فرهنگ و اخلاق هست که گویا نسل امروز علاقه زیادی به شکستنش داره!