فیلمنامه: نمای داخلی -شب
محمود پیژامه اش را می کند و وارد بستر می شود. اعظم پشت به محمود خوابیده و ایه الکرسی می خواند. محمود بی تابانه دستهایش را از زیر پتو روی تن اعظم می کشد. اعظم با بی توجهی رو بر می گرداند و واکنشی نشان نمی دهد.
نمای داخلی – گلهای پتو- همان شب
محمود عاشقانه روی اعظم خم می شود و در چشمان او نگاه می کند. نور مهتاب روی تخت افتاده و قسمتی از دماغ اعظم را روشن کرده است.
اعظم: محمود چته ؟ چرا نمیزاری کپه مرگمون رو بزاریم؟ تو که هر شب تو خواب اسفندیار رو صدا می کنی … با من چی کار داری؟
محمود دندان قروچه می کند : چطور کسی می تونه تو ولایت پذیری ذاتی من شک کنه؟ جون من اعظم این جریان کجاش انحرافیه ؟ این الان با چی زاویه داره ؟ نه تو بگو،این مستقیم در جریان ولایت نیست؟
اعظم دولا می شود و عینکش را به چشم می زند و توی تاریکی کورمال نگاه می کند: آره ، والله مستقیم در خط ولایت…حتی میشه گفت ذوب شده. حالا خودت رو ناراحت نکن..
نمای خارجی- شب – پنجره اطاق محمود و اعظم
محمود: اعظم می خوامت…
اعظم : آخ محمود، کاش آقا زودتر تهدید می کرد قدر منو بیشتر می دونستی، قربون اون چشمهای تا به تات
پرستو گفت:
:))
ذوب در ولایتش خیلی خووووب بود
PRINCE گفت:
اره. راست میگه. اون ذوبش استعاره قشنگی بود.
زیبا گفت:
یعنی مردم از خنده دیگه جوون ندارم……
nader گفت:
قربون اون شومبول در راستای ولایتت، اعظم دودولت رو بخوره آتیش پاره
هفت کویر گفت:
چقدر تازه است نگاهتان
ناشناس گفت:
kheili bimazeh bud!!!!
Yalda sabz poosh گفت:
🙂 🙂
کاوش گفت:
ممنون از مطلبتون اما فکر میکنم که شاید درست نباشه که اینطوری نقد خودتون را بیان کنید، منظورم این هست که اگر شما که تحصیلکرده هستید و ادعا میکنید که خواستار ا پیشرفت فرهنگی جامعه ایران هستید به این شکل با تصویر کردن طنزآمیز روابط خصوصی زندگی دیگران (حتا اگه این دیگران AN باشه ) سی کنید که نقد خودتون را مطرح کنید دیگه چه انتظاری میشه داشت از آدمهای که از نظر تحصیلی و تفکر در سطح پایینتر از شما هستند. ما باید یاد بگیریم که نقدمون را از راه درست بیان کنیم در غیر این صورت هیچ فرقی با AN نداریم که در TV از خانوم مهندس موسوی صحبت میکنه و …. همه ی ما میدونیم که یکی از مشکلات اساسی ما روش صحبت کردن ما با هم هست، اصولا و متاسفانه ما ایرانیها روش صحیح صحبت کردن و نقد کردن بدون اینکه به طرف مقابل توهین کنیم را فراموش کردیم. چقدر خوبه که شما که وبلاگ با این همه خواننده دارد و به نظر میرسه که راجع به ایران هم دلسوزی دارد سعی کنید فرهنگ صحبت کردن و نقد صحیح را پرورش بدین. همیشه برای انجام هر تغییر باید اول از خودمون شروع کنیم.
با تشکر
damon گفت:
baba tanz bood
Nadet گفت:
Adam bayad khodesh aaghel bashe, badesham ounghadr tu laffafe matlabo gofte ke har guruhe senni motevajeh nashe
vida گفت:
من هم با کاوش موافقم، کسی که دست به انتقاد میزانه و اطلاع رسانی میکنه، فکر میکنم اول از همه باید خودش اهدفش از انتقاد رو برای خودش مشخص کنه، و بعد ببینه انتقادتش چقدر با اهدافش سازگاره، بعد بیانش کنه! نه اینکه سوار بر موج مردم عامه بشه و بر اساس دلخوشی اونها بنویسه. دولت هم خوب روشنفکرها و منتقدین ما رو شناخته، هر کاری که میخواد میکنه، اون وسعت هم یه حرف بیربط یکی میزنه، بعد مردم اصل مطلب رو فراموش میکنن و میچسبن به مطلب چرت، برای خودشون میخندن و مسخره بازی در میارن، دولت هم کاره خودش رو کرده.
الان یک هفتهاست به جای اینکه مردم فکر کنن چطوری از این فرصت به دست اومده استفاده کنن ( حتا برایه اطلاع رسانی مردم در خواب)، چی کار برایه انتخابت بعدی بکنن؟ مردم نشستن به اجنه و زن احمدینژاد… میخندن، ۲ سال دیگه یهو جو گیر میشن یا انتخابات رو تحریم میکنن، یا اینکه همه میرن رای میدن، بستگی داره اونموقه موج از کدوم ور بیاد! وقتی منتقدین جامعه ۱۰-۲۰ نفر باشن، خوب دولت اونها رو میتونه زندانی کنه، ولی وقتی تعداد زیادی خوب انتقاد کنن، دولت کاری نمیتونه بکنه
نیما گفت:
این دولت نمیتونه تون منو کشته ، زن حسابی اینجا سوئد که نیست دیگه از این دفعه که تعداد بیشتر نمیشه فقط 4-5 میلیون توی خیابون بودن هر کدوم هم پشت سرشون 4-5 نفر بودن که باهاشون موافق بودن ندیدی چطور همه رو لط و پار کردن با دار و دسته وحشیا طرفی ، نمی تونن یعنی چی ؟
حالا هم شما راهکاری دارین به عنوان یک منتقد فرهیخته بفرمایید . مشکل اینه که ما منتقد هامون هم همه نقدشون به اینه که بقیه دارند کار اشتباه می کنند خوب شما که می دونید راه درست چیه انجام بدین ما هم دنبالتون میایم.
ویدا گفت:
اولا که شما چرا سر جنگ دارید !!!!!!! اگه انتقادی داری خوب حرفت رو بگو… با فحش و بر چسب زدن و به کار بردن الفاظی مثل زن حسابی و منتقد فرهیخته و…راه به جایی نخواهی برد….. اگه اهل بحث کردن باشی بحث می کنم… اگه هم می خواهی با فحش دادن حرفت رو جلو ببری…. ما را به خیر و شما را به سلامت
2- ببین من گفتم منتقدین! ( و منظورم منتقدین خبره بود!) و نگفتم معترضین…..
درست 1-2 میلیون معترض روز بعد از انتخابات اومدن بیرون…. و روزهای بعدی هم افراد زیادی اومدن بیرون…. ولی همیشه وقتی اومدن بیرون که موسوی بیانیه داد…. اینا موسوی رو گرفتن… تمام کسایی که می تونست جایگزین موسوی بشه (همون 10-20 نفر)رو هم گرفتن….. یعنی الان کسایی که بخوان رهبری گروه رو به عهده بگیرن رو نداریم…. ویا حتی اگه بریزیم بیرون و پیروز هم بشیم…. گروه خبره نداریم که کار رو بدیم دستشون….. (حالا بماند که همون 10-20 نفر دلسوزو منتقد هم چقدر خبره بودن!!!)….. وحقیقتی که هست…. ما الان برای جایگزینی رهبر دچار مشکل شدیم ( فعلا یک دونه زاپاس؟ ضاپاس؟ خاتمی رو داریم اونم مونده برای روز مبادا…)…. ولی اگه رشد فکری جامعه در حدی بود که بشه در کوتاه مدت جایگزین برای رهبر پیدا کرد دولت هم می دونست که گرفتن و زندانی کردن فایده نخواهد داشت…. و این ممکن نیست مگر اینکه تک تک ما (من و شما و نویسنده و….) خودمون رو اصلاح کنیم……
2- چرا فکر می کنی مخاطبت از پشت کوه اومده و اصلا خبر نخونده و تو بگی 4-5 میلیون اون هم باورش می شه که 4-5 میلیون بوده! مگه شما به آمار تقلبی احمدی نژاد اعتراض نداشتی… چرا خودت برای اثبات حرفت به هر آماری متوسل می شی؟
نیما گفت:
1 – زن حسابی و منتقد فرهیخته کجاش فحشه ؟ حالا خوبه این وبلاگ رو می خونی وگرنه می گفتم تا حالا فحش نشنیدی.
البته راست می گی لحنم یکم تند بود ولی خوب ادم حرصش می گیره که همه فقط نق می زنن .
2 – مشکل ما اینه که خودمون هیچ کاری نمی خواهیم بکنیم فقط دنبال رهبر می گردیم که بره واسمون یه کاری بکنه (البته نمی گم خودمم با بقیه فرق دارم ها) مصر و تونس مگه رهبر داشتن ؟ الان مگه رهبر دارن ؟ این خاتمی بیچاره رو که اون موقع که سرکار بود که روزی دو دفعه می شستینش اویزونش می کردین حالا می خواین زورکی بکنینش رهبر جنبش ؟ رشد فکری جامعه با خوندن نیچه و نقل قول فروید بالا نمی ره مساله اینه که ما همه خودخواه شدیم و دیگه بنی ادم نیستیم چه برسه که اعضای یکدیگر باشیم. همه ما الان یک احمدی نژاد و خامنه ای هستیم فقط ما انقدر زورمون می رسه و اونها اونقدر .
3- بعدش هم حالا شما که از پشت کوه نیومدین 1-2 میلیون رو شما از کجا اوردین من هم 4-5 میلیون رو از همون جا اوردم تو اون شلوغ پلوغی شما داشتین سر شماری می کردین که حالا داری می گی امار من درسته ؟ بزار دوباره بگم اخه زن حسابی داشتن می زدن لت و پارمون می کردن اگه جای خبر خوندن پا می شدی میومدی می دونستی که این امار تو اون جمعیت که همه داشتن در می رفتن یا حتی تو تظاهرات سکوت تقریبیه . شاید تنها جایی که امار دقیق تری داشته باشه وزارت اطلاعاته که فیلمها و عکسها رو کامل داره .
ویدا گفت:
– نق نبود نقد بود :)) نقد هم نکنیم که نمی شه…..
– خوب اعتراض من به نویسنده ها همین بود دیگه…. اینکه به جای جوک و طنز نوشتن و مشغول کردن مردم… فضای بحث ایجاد کنیم تا شاید مردم خودبخود راه رو پیدا کنن…. کلا سیاست این دولت بر اساس شلوغ کردن فضا داره پیش می ره…. همینکاری که تو کامنت دونی اینجا می کنن…. تو کامنت دونی های دیگه هم انجام می دن…. دقیقا یک نفر هستش که می یاد بحث رو به بیراه می کشونه….. و در سطح گسترده تر هم…. خودشون ( دولتمردان) یک جوک و یا حرف مسخره می زنن…. بعد مردم رو مشفول اون بحث الکی می کنن…..
– اما در مورد اعتراض… متاسفانه من ایران نیستم 😦 تا بخوام بیام همراه مردم اعتراض کنم….ولی در مورد آمار بیشتر خبرگزاریها بر اساس تخمین معترضین رو در میلیونی اعلام کردن….و تخمینش هم کار سختی نیست… اگه تو یک متر مربع 4 نفر جا بگیرن… برای 1 میلیون نفر 250کیلومتر مربع جا ( خیابون) لازم داریم…. خوب با توجه به عکسهای ماهواره ای و گسترش مردم تو خیابونها می شه تخمین زد …چند نفر بودن 🙂
Yalda sabz poosh گفت:
عزيزم وسط دعوا نوخ تعيين نكن ٤-٥ ميليون بودن كه منم جزوشون بودم لااقل بشين عكس هارو ببين
عماد گفت:
اه!
مگه هنوزم رابطه دارن؟!
اونو که آقا حروم کرده بود!!!
پلاریس گفت:
🙂 🙂 باحال بود
sheryshery گفت:
eyvalllllllllll,linket kardam too FB =)))
خرزهره گفت:
این جمهوری اسلامی هر عیبی داشته باشه یه حسن داره اون هم این است که حریف این فمینیست ها می شه
خرزهره گفت:
وگرنه همه ماهارو زنده زنده میخوردن اینها
رها گفت:
آره یه حسن دیگه هم داره که آقایونی که تنشون میخاره را هم میبره ک…ریزک یه حال اساسی بهشون میده ….راستی مگه خر زهره هم خوردنیه…..
دوستم عالی بود و همینطور پست قبلی که مردم از خنده،خیلی جالب می نویسین
خرزهره گفت:
شما نگران خودت باش سالی ۱۲ ماه همون جایی.
خرزهره هم مثل خیلی چیزها خوررنی نیست ولی بعضی ها می خورن
ALI گفت:
سلام
–
+
saeed گفت:
شرمنده از نسوان،
اسانترن روش سکس نگری
نسوان، از گند دماغی هایی شما که بگذریم!!!! رخ وفیل شطرنج شما نمی شود گذشت که مخاطب همیشه مات است، که خیلی ساده همه مسائل را با قاشق ( سکس )چایخوری حل می کنید، نشان از ساده نگری و ساده انگاری هدفمند می دهد که بدبخت های مردم خود را به خنده میگیری .. سکس، بدبختی را از بین نمی برد. سکس به انسان می آموزد كه حتی در سخت ترین شرایط، خونسرد بماند و وجود خود را چندان جدی نگیرد. خودش را در اختیار هر کس و ناکسی قرار دهد؟…. سکس مانند ساده انگاری گربه است. شب را چو گربه ای که بخوابد به دامنم.
نسوان،می دانم چقدر سخت است اينگونه بدبختي كشيدن، گویی شما در سياه چالی به ابعاد يك وبلاگ دست و پا بسته حبس كرده اند، دعا می كنم و دعا می كنم، به درگاه خدا التماس مي كنم،شما را نجات….
ژیان گفت:
دقیقاً نکته همینجاست سعید جان !! تو میگویی هدفمند سازی…ههً!! پس بیا بجای سکس در بدبختی ، ان دماغت را در خوشبختی به قاشق بسپار نه آنگونه که نسوان می گویند گربه ای به تنبانت. چرا بدبختی های ما از سکس سر چشمه نمی گیرد؟ آنهم سیاهچالی که هیچ فیلی در آن به تنهایی شنا نمی کند؟ خونسردی سکسی و سکس در کمال خونسردی هر دو حکایت از بدبختی های ما در هدفمند سازی یارانه ها و تورم ناشی از آزاد سازی بنزین در صف گاز است نه از آن سه صفر که گرمای هر سکسی را بطور غم انگیزی از درجۀ آبگرمکن تجاوزنمی کند. تو اما سکس را گربه ای تصور می کردی که به دامنت اما دریغ و افسوس که هر گربه ای با دیدن موش خونسردی خودش را دست بدست می دهد تا به دیوار بچسباند و دست و پا بسته به به سیاهچالی به ابعاد هر چه شانسش باشد بدبخت می شود و این سر آغاز سقوط به دامن سکسی است که بدون کیش در قبض گاز تو را مات می کند. اما ساده انگاری تازه آخر برج به پایان می رسد زمانی که به خدا التماس کنیم ، دعا می کنیم و دعا می کنیم : خدایا ما را سکس نه اما نجات……..
لیدی!
saeed گفت:
……….. .بعد از چند روز دوری از هلاک از خماری ژیان فکسنی خود .این فکسنی از نوع زباندارش است ها.. که فقط در طالع ما پیدا می شود .. همچون شمع مجالس عزا مي گريد و ميسوزد و شعله هاي زباندارش رونق بخش مجامع و عزاي ماست وبه همین علّت است که قاب عکس زباندارش با اینکه سبب به وجود آوردن اثر جالبى به وسیلهی خود «غریب» شده است، با این همه، لاغر و بد ترکیب خوانده مىشود! …
ژیان گفت:
تعجب نمی کنم که چطور قاب عکس زبانداری که کاندومی به سرش کشیده فکسنی تر از ژیان من است که مجبور است کامنت هایی را بخواند که رونق هر وبلاگی را در پرده ای از ابهام به کراوات و خندۀ مسخره اش بی شباهت نیست و این نیست مگر موجودات فضایی او را با یک اشتباه فاحش از آزمایشگاه به خارج از سفینه برای راهپیمایی فضایی نیم خیز به آنها نگاه میکند و به ساکنان کرۀ زمین و به ما هم.!
الدنگ گفت:
جناب سعید من فکر میکردم همه نوع تحلیل ونگرش به سکس را خوانده ویا شنیده بودم لیکن با خواندن کامنت شما متوجه شدم که تصورم نادرست بوده است. شما مینویسید:
«سکس به انسان می آموزد كه حتی در سخت ترین شرایط، خونسرد بماند و
وجود خود را چندان جدی نگیرد.»
با این نوع طرح موضوع بنظرمیرسد که ازنقطه نظرشما سکس بجای اینکه تجسم جسمانی وجلوه زیباترین وعمیقترین احساس میان دوانسان باشد که عاشق اند ونیازجانسوزشان به یکی ویگانه شدن تنها ازطریق لذت بی همتای هم آغوشی امکان پذیراست بیشتر شبیه به شکنجه ویا ریاضت کشیدن میباشد. البته من در عین حال به این نکته نیزواقف هستم که سکس بدون عشق نیزیک واقعیت انکارناپزیری است که دررابطه بین انسانهاموجود میباشد. ولاکن چنین رابطه جنسی بیشترجنبه رفع نیازشهوانی دارد که ازاین لحاظ تفاوتی با نیازشهوانی حیوانات ندارد. دراینجا مسلماً منظورم ازاین مقایسه این نیست که چنین رابطه ای را مذموم ویا محکوم بدانم بلکه بیشترطرح این نکته میباشد که تنها احساس عشق میان دوانسان است که رابطه جنسی را انسانی میکند وآن را ازعملی صرفاً برای رفع نیازغریضی که وجه مشترک انسان وحیوان است رامتحول میسازد وبه آن زیبائی وجنبه ی ملکوتی میبخشد.
سپس جنابعالی چنین ادامه میدهید: «خودش را در اختیار هر کس و ناکسی قرار دهد؟» واقعیت اینستکه هرچه سعی کردم نتوانستم منظورشما را ازاین جمله بفهمم. والسلام نامه تمام.
پدر بزرگ یدالله باقر زاده گفت:
اه م …عصایم را بیاورید سرپا بایستم حرفم را بزنم
اسکارلت
دخترجان شما که به گفته خودت در انتخابات با آن تحلیل تخمی تخیلی به احمدینژاد رای دادی و چیزی از سیاست نمیدانی چرا به دلیل فشار افکار عمومی بعضی ها اصرار داری طنز سیاسی بنویسی بابا جان.
طنز نویسی هزار پله از نوشته معمولی سخت تر است. طنز کار آنست که درد را میشناسد . طنز خوردن کلمات و نشخوار آن روی کاغذ نیست .
قربان آن پستان های گرد و قلمبه ات بروم هر کسی را بهر کاری ساخته اند.تو سکس چشیده ایی درد سکس را میدانی اما جامعه را نمیدانی بابا جان. این چیزها با یک کیلو چسب هم به قلم تو نمیچسبد. همان کوس و تکیلا یا سکسولوژی را بنویسی به خدا خیلی آبرومندانه تر است.
قربان چاک سینه ات بروم
پدر بزرگ ید الله باقر زاده
maropele گفت:
حالشو بردیم
من بیشتر سیاسی مینویسم
با تبادل لینک اگه موافقید لطفا در وبلاگم یه کامنت بزارید
ممنون
هم بستر گفت:
با 40 تومني که دارن ميدن ما که خوشبختيم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ديگه کار داريم
خونه ميخريم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ویدا گفت:
ویولتا…. حالت خوبه؟ چرا خبری ازت نیست؟
ژیان گفت:
امتحانای میان ترمشون شروع شده. این شبا شبای امتحانه. تو فاز وبلاگ مبلاگم نیست.
نی نی گفت:
این همه مدت اومدم توی این وبلاگ رفتم صدام در نیومد وای شما ملت چقدر زر مفت میزنید! به تو چه که سکسیه یا ساکسیه؟ نقد مطلب از خودش طولانی تره! یعنی جای همتون باغ وحشه
هما گفت:
چرا اندرونی سه روزه تعطیله ؟ همه باهم رفتین مرخصی ؟
PRINCE گفت:
لحن و کلمات بکار برده شده زیادی وقیحانه بود.
البت که من با طنز و جوک و … حتی نوع امیخته به کلمات و مفاهیم «مستهجن» مشکلی ندارم و عقیده دارم که اصل مفهوم و احیانا نشاط حاصل رو باید چسبید, اما درین متن به رغم گشاده دستی در کاربرد مفاهیم سکسی, انچنان طنز یا ..,چنان که باید ,حداقل من حس نکردم.
من رو یاد جوکهای مرسوم بین ملاها میاندازه که برغم برخوردی از نهایت وقاحت های جنسی, در بسیاری از موارد فاقد چنان مفهمو خنده داری هستند و انگار طنز و جوک و .. صرفا بهانه ای برای ابراز دریدگی گویندگانشونه.
و البت که این اسکارلت ما با جماعت ملای بچه باز …,یکی نیست.
PRINCE گفت:
چرا خبری نیست؟ نکنه بالاخره این ویولا با نخ دندان خودشو خفه کرده؟
جواد گفت:
خدمت ویدا عرض کنم که اگر در هر متر مربع 4 نفر جا بگیرند در هر کیلومتر مربع 250000 نفر جا میگیرند . یک میلیون نفر در 4 کیلومتر مربع.با این حساب در روز 25 خرداد بیش از 4 میلیون نفر در تهران اعتراض کردند.