امروز روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است. من هرگز قربانی خشونت خانگی نبوده ام .من نمی خواهم اینجا از خشونت عریان بنویسم،خشونت برای من این روزها مفهوم بسیار گسترده تری دارد. می خواهم از خشونتی بگویم که در نگاه ما پنهان است:
خشونت یعنی دیدن زن در حد یک کالا
خشونت یعنی فروختنش با مهریه به مالکیت یک مرد و از او توقع همبستری داشتن
خشونت یعنی پوشاندن زن در روبنده و روسری از دید نامحرم تا مبادا موجب گمراهی مردها فراهم شود
خشونت یعنی دختری که تا وقتی در خانه ی پدر است بدون اجازه ی پدر و جد پدری حق نفس کشیدن ندارد.
خشونت یعنی زنی که بدون اذن شوهر اجازه ی خروج از خانه و حتی رفتن به خانه ی همان پدر را ندارد.
خشونت یعنی گرفتن حق کار کردن ، حق حضانت فرزند، حق تحصیل ، حق خروج از کشور از یک زن .
خشونت یعنی پذیرش زن تنها در نقش همسر و مادر و وصله ی ناجور شمردن هرکس که در این تعاریف نمی گنجد .
خشونت یعنی تصویر کردن زن یا به شکل فرشته و معشوق و مظهر لطافت و یا جادوگر و مادر فولاد زره و فاحشه و بدکاره.
خشونت یعنی گفتن: دکترهای زن سواد ندارند، زنها همه رانندگی شان بد است، زنها همه دنبال شوهرند، زنهای با سواد حتما بی ریخت هستند
خشونت یعنی زن را در حد عروسک دیدن و تحقیر کردن زنهای چاق یا زنهای تنها، خشونت یعنی گفتن کلمه ی ترشیده
خشونت یعنی مانکن هایی که از فرط لاغری در حال مرگ هستند
خشونت یعنی دماغ های عمل کرده و لب های کلاژن زده و پیشانی های بوتاکس خورده .
خشونت یعنی پستان های سیلیکونی ؛ یعنی مردن زیر تیغ لیپوساکشن، یعنی زنهایی که توی آینه به خودشان نگاه می کنند و خود را با تصاویر فتوشاپ شده مقایسه می کنند و رنج می کشند.
خشونت یعنی فیلم پورنو ، یعنی سکس مقعدی ، یعنی هم بستر شدن با یک زن بدون مغازله
خشونت نگاهی است که در آن مردان تا هفتاد سالگی آرزوی دختر هجده ساله دارند و شعور و درک و محبت یک زن جایی در محاسباتشان ندارد.
خشونت به زنان یعنی هر نوع نگاهی که در آن زن همه چیز می تواند باشد به جز انسان با همه ی خصوصیات انسانی اش .
پی نوشت:
خشونتی که من شخصا در این وبلاگ تجربه کردم باعث شد تا با عمق نگاه تحقیر آمیز و خشن جامعه نسبت به زن آشنا شوم. شاید برای آنکه این وبلاگ با نام نسوان شناخته شد ، به خودم این حق را می دهم تا اینجا اعلام کنم که در این فضای مجازی ما قربانی خشونتی شدیم که فقط و فقط به خاطر جنسیتمان بر ما روا شد ، خشونت های عریان مثل «فاحشه و هرجایی «خطاب شدن. خشونت در قالب تحقیر ، مثل» شما را چه به این حرفها بروید .. بدهید یا قرمه سبزی تان را بپزید». خشونت هایی که زن بودن ما را هدف می گرفت مثل» وقتی پریود هستید ننویسید «و با اشاره به واقعیت های فیزیولوژی زنانه می خواستند ما را سر جای خود بنشانند. خشونت ها بی شرمانه مثل «پیشنهاد صیغه و همخوابگی «که هنوز هم برایمان ارسال می شود، خشونت ها ی رذیلانه مثل یاد آوری مکرر سن و سال نویسندگان در هر مناسبتی برای یاد آوری این نکته که ما کالاهایی از رده خارج هستیم و قص علی هذا.بطور قطع هیچ کدام از این آزارها اگر نویسندگان این وبلاگ زن نبودند اصلا محلی از اعراب نداشت. حال خودتان قضاوت کنید که جامعه ای که در سطح چند خط نوشته در یک وبلاگ، نگاهی این چنین خشن و پر نفرت به زن دارد در واقعیت با زنانش چگونه رفتار خواهد کرد.
علی گفت:
نسوان گرامی، دستتان درد نکند، همگی تان. آفرین و صد آفرین.
علی
ALI گفت:
🙂
ندا گفت:
🙂
bahar گفت:
very well said! totally agree
BTW. why everything is reverse here??
سوال کن گفت:
واقعیتهای تلخی هستند اینها اینرا هم اضافه کن به لیست خودت
خشونت یعنی برخی افراد حتی از گفتن اسم زنشان پرهیز می کنند و صدا کردن آنها بنام مادر بچه ها یا منزل یا چیزی در این مایه ها
امام زمانی ها گفت:
این هم یک مقاله جدی در این مورد از شکوه میرزادگی در سایت خودنویس
http://www.khodnevis.org/persian/%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/15524-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8%DB%8C%D8%8C-%D9%85%D9%86%D8%A8%D8%B9-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86.html
وبلاگ بارباپاپا گفت:
این پی نوشت خیلی ناراحت کننده بود
من عقیده دارم در جامعه ی ما هر کسی که بخواهد رفتاری متفاوت داشته باشد مورد توهین و افترا و تحقیر واقع میشود چه زن باشد چه مرد.
جامعه نیاز به آگاهی دارد ولی متاسفانه کسانی که ابزار آگاه کردن مردم را در دست دارند بقایشان به ناآگاهی مردم وابسته است.
prince گفت:
+++
شیما گفت:
عالی بود!++++++++++
زن ناشزه گفت:
لولیتای عزیز
مسلما می دانی که خشونت خانگی گونه های روانی، اقتصادی و جنسی دارد و تنها خشونت جسمی نیست. صرفا هم از سوی همسر یا مثلا پدر اعمال نمی شود. یعنی می تواند از سوی شریک جنسی یا سایر بستگان هم باشد. بنابرین خیلی از مواردی که نام بردی از مصادیق خشونت خانگی هستند. برای مثال سکس مقعدی خشونت جنسی خانگی است. گرفتن حق کارکردن از زن خشونت اقتصادی خانگی است. البته شما خودت لابد به این تعاریف واقف هستی ولی از آن جا که وبلاگ شما خواننده زیادی دارد و این تعاریف هم در ایران خیلی اوقات نادرست صورت می گیرند خوب است به این نکات دقت کنی
خراباتی گفت:
نمیدونم لولیتا نوشته یا هر کدوم دیگه از شما
اما قلم و صراحت ستودنی ای دارید
اما در مورد این نوشتار یک کوچک اعتراضی دارم
قبول دارم که در تمامی موارد بالا که به واقع همه خشونت و ظلم هستند در حق خانمها اجحاف بسیار شده و تقریبا همگی آنها از جانب مرد بعنوان قوی تر به زن دیکته شده ولی آیا واقعا بوتاکس و این همه عمل های زیبایی وحشتناکی که خانمها بر روی خودشان انجام میدهند باز هم مردان مقصرند ؟؟!!!
میدانم که قید نکردی که این خشونت دقیقا از جانب کدام جنس اعمال می شود و بیشتر نفس عمل در جامعه مد نظرت بوده اما اگر کمی منصف باشیم میبینیم که خود شخص خانمها در یک سری موارد بشدت در مورد خشونتی که به آنها روا می شود مقصرند … و من کمتر دیدم کسی از خانمها این مساله را نقد کند و با آن تا حدی مقابله کند .
حتی در موردی , دختر خانمی را می شناختم که فعال بود در مورد حقوق خانمها اما خودش از همانهایی بود که هیچ جای تنش را از تیغ جراحی سالم نگذاشته بود ! چرا ؟
خواهش میکنم این را روشن کن برای من ؟
راستی اینها را به لیستت اضافه کن !
خشونت یعنی دختری معصومی را برای تست بکارت به پزشکی قانونی بردن
خشونت یعنی دخترمعصومی که مادر زاد بکارت ندارد اما در آتش جهل شوهر و فامیل گرفتار می شود
خشونت یعنی دختری که بخاطر بکارت , تن به سکس مقعدی می دهد
خشونت یعنی دخترمعصوم و ساده ای که با اعتماد بیجا و نا خواسته , ستاره فیلم دوست پسر در مقابل دوربین موبایل و دوربین مخفی در اتاق می شود
خشونت یعنی زن و دختری که بخاطر آموزه های غلط , هیچ وقت ارگاسم را تجربه نمی کند
خشونت یعنی پسری که با هزار نفر می خوابد و در زمان ازدواج به دنبال دختر باکره می گردد
خود من به شخصه همیشه کسی بودم که چه در خانه و در محیط بیرون از خانه سعی کردم حامی خانمها و حقوقشان باشم و حداقل بعنوان یک مرد از جانب من اجحافی در حقشان نشود تا جایی که پدرم به طنز می گفت تو در جبهه آقایان هستی یا خانمها ! پدر جان جبهه ای نیست … ما همه با هم برابریم !
اما واقعا گاهی احساس می کنم در جامعه ایران زنها خود قسمتی از این تقصیرند و سرخورده می شوم از این حرکات .
شرمنده که کمی پراکنده شد … دل من هم بعنوان یک پسر ایرانی از خیلی چیز ها پر است ,
بماند !
پاینده باشید …
ممنون
زن ناشزه گفت:
خراباتی جان
از لولیتا پرسیدی ولی من هم شاید بتوانم جوابی به سوالت بدهم
موضوع زن یا مرد نیست. خشونتی مثل بوتاکس یا عمل جراحی را زن یا مرد مرتکب نمی شود. مردسالاری مرتکب می شود. مردسالاری یک نظام اجتماعی است که همه در بقایش مقصریم.
و اگرچه درست می گویی زنان هم از این جهت که تن به تبعیض می دهند در این ساختار شریک اند ولی به دلیل تسلط مردان در چنین نظامی نقش موثر را مردان بازی می کنند.
خیال بند گفت:
امروز علیا الماجد رو تو میدون تحریر بد زدن این یکی از بدنرین خبرهای امروز بود و پرچم قرمزی برای انقلاب های نوظهور منطقه
جوات گفت:
@ تاواريش خراباتی
@داكتر لوليتا
@ بيت مقام اعظم ولايت
«»ولی آیا واقعا بوتاکس و این همه عمل های زیبایی وحشتناکی که خانمها بر روی خودشان انجام میدهند باز هم مردان مقصرند ؟؟!!!»»
بله به صورت مستقيم من و شما به عنوان مرد تقصير كاريم، وقتي منو شما نگاه و عنايت و نظرمان به زن و دختري باشد كه سينه هاي قلمبه تر كون گرد تر ابروي كشيده تر و گونه ي برجسته تر و لب قلوه ايي تر دارد ،زن و دختر نيز براي هاي لايت كردن نقاط مورد علاقه ي من و شما بيشتر تلاش ميكند.
«»ما همه با هم برابریم !»»
خير برابر نيستيم ، داكتر لوليتاها تا نسل مردان را به صلابه و زنجير نكشند و با گيوتين ساتوريمان نكنند كوتاه نمي آيند.
داكتر لوليتا و اعضاي باند «سراب سياه» با واژه ي «برابري» ميانه ايي ندارند.
فمنيست ها كابوس واژه ايي به اسم برابري و پايان خشونت هستند.
فمنيست ها نفي خشونت نيستند، پرچم سرخ انتقامند :
بگذار اين روزها بگذرد تا يك روز انتقام خشونت را با خشونت از تو بگيرم و چرخه ي خشونت و دور باطل خشونت را بدون خوراك نگذارم.
داكتر لوليتا بازهم پيت نفت به دست با كولي بازي آتش كينه نفرت و اختلاف را شعله ور ميكند
گفتم كه : اصل بد نيكو نگردد چونكه بنيادش كج است.
مقام اعظم (عظما)
ايران كوفه نيست نگران نباشيد آقا ، بسيجي زياد داريم ،با ريش و بي ريش بودنشان خيلي مهم نيست ، مهم عصبيت ، ضديت با آرامش و برابري و خود مطلق انگاريست .
ما همه مسلمان يا نامسلمان در هر حال همه بسيجي و مخ لسيم
شعار :
آمريكا در چه فكريه؟!
ايران پر از لوليتاها و مخلسان رهبره
شومبول طلا گفت:
فعلا دید ِ فمنیست ورژن ایرانی بیشتر از چس ناله زدن برای تکدی احترام نیست. کاش زنان ما بفهمند که ارزش و احترام نه با تکدی و دست دراز کردن به دست میاد، نه با «هار» بودن و پاچه گیری. کاش بفهمند که «فمنیست به معنی ضد مردن بودن نیست» صرفا یه جمله برای شعار دادن نیست. یه واقعیت برای نشون دادن در عمله.
زن ایرانی راه خیلی طولانی ای در پیش داره و فعلا در این بیراه ی «تکدی برای احترام» خیلی از راه دور شده.
این پست این وبلاگ رو با خیلی دیگه از پست ها مثل پست «کس و تکیلا» و یا خیلی از کامنتها مثل کامنت «میخوام برم توی خیابون داد بزنم کس لای پامه» رو کنارهم بذاری به دوگانگی شخصیتی و گیج بودن این زنان پی میبری. زن ایرانی هنوز نمیدونه چی میخواد به جز متهم کردن مردان!
اینها که گفتم نه از جهت تو سری زدن به زن و اعتماد به نفسش رو گرفتن، بلکه از جهت نهیب زدنی برای بیدار شدن در بیراه ای که توش هستن بود.
شومبول طلا گفت:
صرفا برای اینکه سوء تفاهم پیش نیاد میگم که اونجاها که از واژه ی «زن ایرانی» استفاده کردم، منظورم این نبود که زنان ایرانی اینو انتخاب کردن. این تنها راهیه که فمنیست های ورژن ایرانی جلوی پای زن ایرانی گذاشتن و همینو نشان روشنفکر بودن و مدرن بودنش معرفی کردن. اون هم تنها همین راه (بیراهه) رو داره برای پیش رفتن.
جوات يساري گفت:
من كه دقيقا نميدونم فمنيست چيه ، فقط ميدونم ورژن ايرانيش همون گلين باجي هاي سابق هستند كه پاي سيني سبزي پاك كردن غرغرميزدن كه مردا ِالنو بِلن. با اين فرق كه چندتا پچ روز آوري بهشون اضافه شده يُخده همچي بفهمي نفهمي آپگريد شدن اندازه يه اپسيلون.
اما بيس و متريال ;كارشون همون غرغر و چس ناله و بازي كردن با احساسات و كمك از هيجان هاي كاذب هست … شما كامل و روان بيان كرديد .
به شما ارادت دارم و يادي ميكنم از شومبول اصلي و اينكه بالاخره نفهميديم خانومي رو كجا بردي سر به نيس كرديش 😉
شومبول طلا گفت:
ارادت داریم جوات عزیز
این جمله ات رو هرچی خوندم نفهمیدم یعنی چی: «خانومي رو كجا بردي سر به نيس كرديش»
شومبول گفت:
بالاخره میدونی فمینست کیه؟ یا نمی دونی؟
اگه نمی دونی پس اونایی که اون بالا گفتی چی بود؟
بهرنگ گفت:
دمت گرم واقعا به جا بود
جوات يساری گفت:
والا داداش ما اينجا آي دي شومبول زياد داريم ، من شمارو با اون شومبول كه به صورت اسمايلي با خانومي مراوده داشتند اشتباه گرفتم شايد؟!!!
همون شومبول كه هيچوقت چيزي نمينوشت حرف نميزد ( تكنو كرات و عملگرا بود 😉
به هر حال الان كار دنيا رو كاكل شومبول و توتو ميگرده دائآشَم :d
Oh! My God گفت:
هی جواتی! نقابهای مختلفت رو کنار گذاشتی!
هان چی شده؟!!
نکنه خبریه…
ببینم, از تشرهای هما ترسیدی یا منطق گیتی تو رو سربراهت کرده…
یا شایدم منطق دیپلماتیکت به تو فایق شده!…
آخه تو اگه الآن هر چی بگی میتونه بعنوان سند و مدرک بر علیه ات استفاده بشه و بجرم خشونت علیه زن در وب محکوم به دار بشی, -از فلان جات-!!!
جوات يساري گفت:
ايشالا شومام كِ دائاشمونی نقابو ورميداری ديگه 😉
Oh! My God گفت:
یورالمیسن گارداش!
سنن عزت چوخ !
دییم همانون نبتر تشر ورموشداها….
بلآب بلاب بلاب…
EhSAN_furieux گفت:
توحالا این خشونتها رو قبول داری یا نه؟ پس دیگه ابراز وجود کردن نداره حرف حساب داری بزن متهم کردن دیگران که کاری نداره تو چیزی واسه گفتن نداری دوست عزیز هر دفعه زرتی میای اعصاب همه رو بهم میریزی ..تو با چند تا بند از تعاریف خشونت نام برده شده مشکل داری بیا بگو مشکل دارم چرا کولی بازی درمیاری شعار میدی ..مگه سواد حرف زدن نداری بگو اینا رو ازکجا کپی میکنی…
جوات ایمیلتو بده میخوام یه چیزی بهت بگم میترسم بازم اینجا اشکت دربیاد…
روز جهانی مقابله با خشونت علیه زن هست و دیدگاه یک وبلاگ نویس در مورد خشونت و جنبه هایی که مد نظرش هست تو میتونی برای آرامشت و برابری و بدلیل متفاوت بودن با زنت سکس مقعدی بکنی ولی دیگه چرا بیربط حرف میزنی …بجایی که بیای چارتا چیز یاد بگیری و بفهمی که سکس مقعدی آیا خوب هست یا بد میای فرافکنی میکنی ..
..فمینیست فمینیست راه انداختن معلوم نیست با چند تا اسم دیگه میاد اینجا عقده های روانی خودشو تو فمینیست دیده یا مصالح خودشو معلوم نیست..حرف حساب هم که نمیزنی بخوایم اینجا باهات بحث کنیم واسه دلقک بازی خوبی ولی. میلتو بده وگرنه حال و حوصله بحث کردن با تو و دار ودسته ای که با اسامی جعلی راه انداختی ندارم.
امید 5 گفت:
با سلام به جوات عزیز
آقا دیدم که دیروز یکی از این بادمجان درو قاب چین های همیشگی نسوان به شما توپیده بود که چرا دوباره برگشتی اینجا . خواستم بگم که این مرحومه ویولتا تا حالا صد بار رفته و برگشته و این بادمجان دور قاب چین معروف (اسم محفوظ) تا حالا یکبار بهش نگفته که چرا بعد از رفتن برگشتی ، فقط باید به شما گیر بده و از این حرفهای صد من یک غاز بزنه. همانطور که قبلا صدها بار گفتیم » امان از این آدمهای دهن بین » . اینها هر چی اربابشون بگه همون طور بالا سرشون میذارن و حلوا ، حلوا میکنن.
آخه آدم اینقدر دهن بین؟
خواستم بگم که جوات همیشه اینجا خوش قدمه و اصلا نمک این کامنت دونی همین جوات خودمونه. بخدا اگه نباشه اصلا آدم دست و دلش نمی ره که چیزی بنویسه.
بهرحال جوات جان دستت درد نکنه و تا کور شود هر آنکس که نتواند دید.
شین شین گفت:
دقت داری که اینجا مال ویولیه دیگه. دلش بخواد میتونه درشو تخته کنه میتونه هر روز بیاد ده تا پست بزاره. من ندیدم تا حالا کسی به نویسنده وبلاگ بگه شما چرا برگشتی. منطقاٌ اگه خواننده ای ناراحته خودش میره. گرچه اشاره شما به پرنس بود ولی رو من هم به عنوان بادمجون دور قابچین میتونی حساب کنی. بهتر از ساندیس خور مخ لص بودنه.
رضا گفت:
این خشونتها که اشاره کردین همگی محصول تلاش مردهای ناتوان برای اثبات کفایت جنسی خودشون به خودشون هستن …
بشر خلق شده برای جفت گیری و تداوم نسل … … سکس یا بهتر بگم باردار کردن زن هدف اصلی از زندگی است … این وسط مرد و زن دو موجود کاملا متفاوت هستند … و نگاهشون به سکس با هم عمیقا فرق میکنه … مرد تکامل پیدا کرده برای جستجو و باردار کردن زن …
ناتوانی جسمی نوزاد انسان بعد از تولد و نیاز شدیدش به حمایت که به خاطر مصرف انرژی زیاد مغز بزرگشه ، زن رو وادار میکنه تا مرد رو تا چند سال برای تامین امنیت غذایی بچه در کنار خودش داشته باشه (خود بچه هم برای این منظور با صورت چاق و لپهای تپل به دنیا میاد که ریسک کمبود مواد غذایی مغز روکاهش بده )… به همین دلیل تکامل بر خلاف بقیه پستانداران زمان دقیق تخمک گذاری زن رو مخفی نگه داشته و از طرفی مردها رو برای تکرار مقاربه ترغیب کرده تا مرد میل و نیاز داشته باشه کنار زن بمونه و مرتب جفتگیری کنه …
به همین دلائل مرد راندمان جنسی ملاک اصلی رضایتش از زندگییه و نیاز داره مرتب راندمان خودش رو چک کنه …
تقاضای سکس دهانی یا مقعدی … خشونت کلامی و فیزیکی در مواجه با زنان … تظاهرات جنسی بیش از حد .. جوکهای مستهجهن … و هزاران مثال دیگه از این قبیل نسبت عکس دارن با اعتماد به نفس جنسی مردها … به خصوص اگر پارتنر شخص ممتازی باشه چه از لحاظ ظاهر چه از لحاظ شخصیت و جایگاه اجتماعی
از طرفی بعضی خانمها هم نه خواسته به این اختلالات دامن میزنن .. چند مثال : خانمی که ارگاسم همسرش رو تحقیر کنه یا قابلیت های جنسیش رو تایید نکنه مثل صاحب کاری که حقوق کارگرش رو نخواد بده این وسط اگر مشروب و سیگار و خونه و غذا هم توسط خانم تامین شده باشه و خدای نکرده حرفش رو هم به میون بیاره اون وقت تمام مواد لازم برای تولید خشونت آماده است و باید منتظر دو حالت بود : حالت اول اینه که مرد به سمت چیزهایی سوق پیدا میکنه که از تحقیر شدن فرار کنه:
مثل دست زدن به خشونتهای حین مقاربه مثل پوزیشن های غالب یا خشونت آمیز و تقاضای سکس انال و اورال تا خشونتهای محسوس و نا محسوس بعد از مقاربه مثل نیازشدید به شنیدن تایید جنسی از زن یا تلقین رضایت جنسی به زن … یا لایی کشیدن تو خیابون و درگیری فیزیکی و جوکهای مستهجن و هزار تا اختلالات روانی – جنسی دیگه که به حمد الله تو ایران نمونه هاشون زیاده
و حالت دوم اون چیزیه که یه جای دیگه ازش به عنوان تجاوز جنسی زن به مرد یاد کردم و در این حالت زن برتریش رو به شکل نا مطلوبی اثبات میکنه و موفق میشه مرد رو توی خودش از حس حقارت نابود میکنه .. باز این هم مدلی از خشونت هست که من فکر میکنم شایع تر از مدل مخالفشه و تاثیر مخربتری هم روی قربانی داره ،،،
هر دوی این خشونتها همدیگه رو تشدید میکنن و یک سیکل بی نهایت از باز تولید همدیگه رو منجر میشن .
آلبالو مدرن گفت:
این مطالب نظرِ شخصی هست یا اینکه مورد بحث سکسولژیست ها؟
«قاضای سکس دهانی یا مقعدی … خشونت کلامی و فیزیکی در مواجه با زنان … تظاهرات جنسی بیش از حد .. جوکهای مستهجهن … و هزاران مثال دیگه از این قبیل نسبت عکس دارن با اعتماد به نفس جنسی مردها … به خصوص اگر پارتنر شخص ممتازی باشه چه از لحاظ ظاهر چه از لحاظ شخصیت و جایگاه اجتماعی»
رضا گفت:
من افتخار زندگی با یک خانم دکتری رو به مدت ۵ -۶ سال داشتم که زندگی جنسی بسیار فعالی داشتیم و تمام تجروبیاتمون رو از منظر روانشناختی و فیزیولوژیک به دقت نگاه کردیم و منابع مرتبط رو هم به تدریج مطلعه کردیم
از طرفی بخشی از مطالبی که اشاره کردم از حوزه های دیگه ای مثل تکامل و مذهب استخراج کردم … بنا بر این اگر میخاید بدونین چقدر از لحاظ علمی قبل اتکا هست حرفام باید بگم نمیتونم صحت برداشتهام رو تایید علمی کنم و شان آکادمیک ندارن ولی جهان اطراف من رو به خوبی توضیح میدن و فعلا دارن کار میکنن برام
شهربانو گفت:
ممنون از نگاه واقع بینانه و دقیق شما . به نظر من هم بزرگترین مشکل مردان ما این است که به خود اطمینان ندارندو نمیدانند که میتوانند راضی کنند و این کم اعتماد به نفسی را با تهاجمی شدن پنهان میکنند. ولی ،لازمهِ اعتمادبه نفس ،تائید گرفتن در دوران کودکی است .تمایل شما در جستجوی راه حل برای یک مسئله، برمیگردد به مقدار محبت و تائیدی که در دوران کودکی گرفته اید . چطور میشود به بزرگسالی که هرگز حاضر نیست باور کنند،( مسئله ائی دارد و هر مسئله ائی با پیدا کردن سیستم درست، قابل حل است.) این مطالب را فهماند؟
تجربه نشان داده است به توان مقدار نا توانی احساسی یا جنسی ، توان مقاومت درمورد دیدن مشکل هم بالا میرود . چند مرد را میشناسید که حاضر باشند برای شناخت خودشان و خوشبختیشان مثل شما دقت کنند یا که به تراپی بروند . (کلمه معالجه را اگاهانه استفاده نکردم . زیرا که مثل مواد منفجره برای این افراد عمل میکند).چند مرد را در اطراف خود میشناسید که صادقانه و بدون تعصب با شما درد و دل کنند و در جستجوی راهی برای ازاد شدنشان از این سنگینی باشند؟
بر عکس ،من زنان زیادی را میشناسم که با کمال میل حاضرند که با مشاور صحبت کنند یا حتی با دوستانشان درد ودل میکنند به گمان اینکه شاید کسی راه بهتری بداند که برای خوشبخت کردن انها مفید باشد.
50 ساله گفت:
سلام . اولش را خوب اومدی ولی پی نوشت ات مرا مصمم کرد تا بعد از این برای نوشته های تو کامنت نذارم . واگر گفته های من مبنی بر کم سن وسال بودنت تو را آزرده عذر میخواهم . میدونی خیلی چیزها رو باید بشنوی و در باره اونها فکر کنی . من معتقدم آدم باید طوری بنویسه که اگه 10 سال بعد به نوشته هاش نگاه کنه عرق خجالت بر پیشانی اش ننشینه .
prince گفت:
ورژن قبلی اولترا (10.17) که برای من خوب کار میکنه.
آلبالو مدرن گفت:
از زمانی که این متن و خوندم ذهنم مشغول این موضوع شده که آیا داشتن رابطهٔ جنسی مقعدی بنا به درخواست کسی که دوستش داری اما نه به خاطر حفظ بکارت، هم مصداق خشونت هست؟ البته تا حد امکان هم رعایت بشه که دردناک نباشه، مسلما هم لذت جنسی واسه خانوم نداره اما واسه مرد داره. دلم میخواد اینجا بحث بشه ببینم نظر دیگرون چیه؟
گذری گفت:
در مقعد زنان یه نقطه هست به نام A-Spot که مثل G-Spot در واژن عمل میکنه و میتونه کاملا ارگاسم کنه.
رضا گفت:
خانمها اگر تمرینات کگل رو انجام بدن تا عضلات واژن قوی بشن اونوقت سکس anal به خاطر فشاری که روی بافت penis وارد میکنه به هیچ وجه برتری به واژینال نداره …..البته اگر درخواست anal به خاطر نیاز های روانشناختی مرد نباشه چون در اونصورت رابطه بهتره ادامه پیدا نکنه یا نیاز مرد از نظر روانی بررسی و درمان بشه
آلبالو مدرن گفت:
یعنی چی نیازهای روانشناختی مرد و اینکه چرا نباید ادامه پیدا کنه میشه بیشتر توضیح بدی؟
رضا گفت:
اون بالا نوشتم
آرش گفت:
+ براي لپ كلام
– براي برخي مصاديق بى ربط
prince گفت:
مختصر و مفید، هان!
Parvaaz گفت:
– مفید
+ مختصر
prince گفت:
?
سامان جعفری گفت:
نسوان جان،
زیاد سخت نگیر، توی همین آمریکا هم حق زنان پایمال میشه، حالا خشونت از راه کون( ببخشید معقد!!) یا به هر صورت دیگه که در نظر بگیری
نکته اینه که تا رسیدن به اون ایده آلی که مدنظر انسانیت مدرن باشه، خیلی راه داریم..قبول؟؟؟
شین شین گفت:
من نمیفهمم که چرا تا صحبت مشکل میشه تو ایران یه عده میگن تو آمریکا هم هست یا تو اروپا. خوب یعنی چون تو آمریکا هست خوبه؟ این چه حرفیه؟ خشونت هر جا باشه بده چه تو آمریکا چه تو ایران و باید باهاش مبارزه کرد. فرق ایران با خیلی از کشورها اینه که قانونی برای حمایت از فرد آسیب دیده وجود نداره . تو ایران اگه مورد خشونت واقع بشین میگن تقصیر خودت بود روسریت عقب بود ولی تو آمریکا و اروپا همچیین خبرهایی نیست
سامان جعفری گفت:
شین شین جان،
گویا من نتونستم منظورم رو خوب برسونم، درنتیجه شما و یا احتمالا افراد دیگر، از کامنت من چیزدیگری را برداشت کرده ای، خیر سرم میخواستم « موجز» بنویسم!!
اول اینکه، فرق نمیکنه که من کجا زندگی می کنم، اما شما چطور فهمیدی که من تو ایران هستم؟ ( خط اول کامنتت رو بخون دوباره)
دوم اینکه، منظور من از اشاره به آمریکا، درواقع بیان سمبلی بود که تقریبا در همه جای جهان، به عنوان کشور آزادو برابری( در هر سطحی از تعریف) شناخته می شود، کشوری که اگر اشتباه نکنم فقط 70 سال است که زنان در آنجا حق رای دادن دارند. من مشکلی با کامنت شما ندارم، بسیار هم موافقم، خشونت در هر شکلش و در هر جایی و با هر عقیده و مرامی، زشت است اما هدفم از نوشتن کامنت فوق، اولا شوخی ساده ای با « نسوان» بود، ثانیا بیان جمله ای بود که در آخرین خط نوشته ام و اینجا دوباره می آورم:
تا رسیدن به ایده آلی که مدنظر انسانیت مدرن باشه، خیلی راه داریم.
امیدوارم نخبگان ما با بهره گیری از فرهنگ غنی ایران و ضمنا استفاده ازتجارب بشری به ویژه آنچه که در کشورهای توسعه یافته صورت گرفته، بتوانند مسیری بسازند تا جامعه ایران در آن حرکت کندو به روش آزمون وخطا، مسئله «زنان» دچار کمترین چالش شود.
شین شین گفت:
سامان جان خوب پس من و شما مثل هم فکر میکنیم. من هم امیدوارم بالاخره یه روزی این خشونتها از بین بره وآدمها به مقام واقعی خودشون برسن. گرچه همونطور که شما میگید خیلی راه داریم تا اونجا ولی همچین هدفی ارزش هر چقدر زمان رو داره.
در مورد اینکه شما ایران زندگی میکنید منظورم رو اشتباه متوجه شدید. منظورم این نبود که وقتی در مورد یک مشکل از لحاظ مکانی در ایران صحبت میشه. منظورم این بود که وقتی در مورد مشکلی که مربوط به ایرانه صحبت میشه حالا بحث ممکنه در هر کشوری رخ داده باشه و آدمها لزوماٌ در ایران نباشند.
Cell گفت:
you can’t fight your physiology
سرتونین گفت:
همه ی حرفهایت قبول..خب حالا چه باید کرد؟!
در جامعه ای که زنها با تن دادن به خشونت زن شناخته می شوند و در بسیاری از موارد خود به آن دامن می زنند چاره چیست؟!
در مانکن شدن یا نشدن، در این خشونت بی بدیل تا چه حد مردها مقصرند..در بینی عمل کرده برای فخر فروشی؟!
در خیلی از موارد این خود زن هست که طالب خشونت است!
اگه با این طرز فکر به موضوع نگاه کنیم مردان حال حاضر جامعه
نیز غلامانی حلقه به گوش هستند که تنها وظیفه ی پر کردن شکم
و فراهم نمودن اسباب قر و فرهمسرهای پر ادعایشان را دارند!
البته زمونه خیلی عوض شده لطفا خودتون رو بروز کنید،زنهای امروز
از حقوق برابر صحبت می کنند و زن سالاری بیداد می کند!
خرمگس گفت:
لوليتاي عزيز
اينها كه گفتيد خشونتهاي عريان هستند اما خشونتها گاهي بسيار ظريفتر از اينهاست. دوستپسرهاي روشنفكر دوستان من بدون اعمال خشونت ظاهري چنان فشار رواني بر آنها وارد ميكنند كه از هزار زن خانهدار بيسواد بدتر و بيشتر است.
متاسفانه پينوشت شما هم تماما حقيقت دارد و بدا به حال ما كه مرتبا با اين خشونتها سروكار داريم.
VAHID گفت:
لولیتای عزیزم تا حالا اینجور به قضیه نگاه نکرده بودم.خیلی قشنگ گفتی و به دلم نشست. هر کی هستی و هرجا هستی همیشه سالم و تندرست باشی و بازم برامون بنویسی.میخوای باور کن یا نه واقعا نوشته هات تاثیر های عملی رو رفتار خواننده هات داره. واسه من که اینجوریه.من از خوندن وبلاگ حقوق دان پاریسی اینجا رو پیدا کردم و از خدای خوبم متشکرم که شما رو سر راه من قرار داد تا بخونمتون و استفاده عملی کنم.دستتو می بوسم.ممنون گلم.
آتئیست گفت:
+++ …
mariam گفت:
speechless with admiration…
پینه دوز گفت:
سلام همیشه می خوانمتان …
اما الان که بیش از پیش با پ.ن برخورد کردم خواستم قدری در کنار شما باشم .
نامش محدثه و کامنت خصوصی برام گذاشته
از رنجش و ناراحتی که از حرفات معلومه و از این که این قدر بی پرده از جاهای خصوصی و سکسی بدنت حرف زده ای (که من به عنوان یک زن شرم می کنم) احساس می کنم در زمینه ارضا جنسی مشکل داری و احساسات جنسی معلقی داری که هم اعصابتو خرد کرده و هم باعث شده یک حالت عورت نمایی داشته باشی. به نظرم در برطرف کردن آن مشکل اصلی بکوش
و کسی به اسم سام
از خواننده هام خواسته مشکل من و با در اختیار گذاشتن عضو شریفشون حل کنن
حالا فقط دلم می خواد بیاید مطلبم رو بخونید
عماد گفت:
نوشته هات رو در حد پرستش دوست دارم.قضیه به خیلی وقت پیش بر میگرده که بماند! ولی خواهشا این یه قلم (پستان های سیلیکونی) رو تو رو خدا بیخیال شو که آرزو داریم.(البته اگه زورمون به تقلبای امسال برسه)!!!
bahar گفت:
واقعا آرزو دارین عماد خان؟ اگه کسی سرطان پستان داشته بوده و به جای پستان واقعیش سیلیکونی کار گذاشتهباشن چی؟ (فقط میخوام یه روش استفاده از اینا رو بهتون یادآوری کنم!)
عماد گفت:
بهار جان.من که گفتم آرزو دارم منظورم خود اون سیلیکونیها نبود.پروسه ی ایمپلنتش رو گفتم!
ضمنا مشکلی واسه برست کانسر نیست چون قبلا بافتهای هدفش به نوعی «ماستکتومی» شدن!
به هر حال هر چیزی هر دو جنبه خوب و بد رو باهم داره.مهم اهمیت و ارزشله که هر کس از دید خودش به این جنبه ها میده…
امید 5 گفت:
من نمردم و تعریف » خشونت » را یاد گرفتم. از قرار معلوم فمینیست های ایرانی هر چیزی که به نظرشان برسد و از اون خوششون نیاد در دسته بندی خشونت بر زنان یک طوری جایشان میدهند. راستی یادتان نرود که این عباس آقا اصرار دارد که زنش به عوض نان بربری برای صبحانه حتماً سنگک بخرد و این به معنای تحمیل سلیقه اش به زن » زبان بسته اش» است و خشونت بر زنش است.
هزاران بار گقتم که بی دلیل و بر سر هوا حرف نزن. اول اگه میخوای بر علیه خشونت بر زنان حرف بزنی اول مشخص بکن که تعریف خشونت چی است بعد بیا براش در شیپورت بزن.
تو خودت میای به چند نفر انسان حقیقی تهمت جنائی می زنی بعدش میای غر غر میکنی که کسی بهت گفته » قرمه سبزیت را درست بکن» ؟خوب موقعی که خودت اینطور با مخالفات برخورد میکنی میخوای که اونها هم برات دست بزنن؟
تو خودت می یای برای تحقیر جنس مرد ایرانی از لغت » اصغر » استفاده میکنی بعدش میای میگی که چرا بعضی خواننده ها به تو بد و بیراه میگن. خوب خودت اول به مردها ی ایرانی بد و بیراه نگو بعدش بیا از دست اونها شکایت بکن.
یادت رفته که یکبار یک مطلب نوشتی در مورد تفاوت مرد ایرانی و فرنگی در رختخواب؟(لینکش را بذار اینجا تا بقیه بخونن خودشون قضاوت کنند ) تو تمام مردهای ایرانی را به تمسخر کشیدی و حالا میگی که چرا باهات مخالفت میکنن؟
من فکر نمیکنم که حتی یک صدم از میزانی که شما مردان ایرانی را مورد تمسخر قرار داریدو تهمتهای قبیح به ایشان نسبت دادید، از خوانندگان کسی به زنان ایرانی تهمت قبیح زده باشد.
تا آنجا که من میدانم خشونت در جامعه نسبت به مردان هزاران مرتبه بیشتر است تا زنان. برای مثال:
– مردان مجبورند که به خدمت اجباری سربازی بروند و در جنگ جان خود را از دست بدهند.
– 99% زندانهای کشور از جنس مرد پر شده. زنان به میزان زیاد مرتکب جرم میشوند ولی در اغلب موارد جرم ایشان بخشیده میشود.
– تعداد بسیاری از مردان در سن کودکی در ایران به مجازات اعدام محکوم شده اند. تا آنجا که من اطلاع دارم هیچ زنی در سن کودکی به اعدام محکوم نشده.
– 99% کارتن خوابها مرد هستند. زنان همیشه به صورتی امکاناتی برایشان حاضر است.
-99% قربانی ها در سر محلهای کار مرد هستند. مردان مجبور به انجام کارهائی میشوند که تمایلی به انجام آنها ندارند ولی جامعه این چنین فشار زیادی را به جنس مرد وارد میکند تا ثروت جامعه افزونی یابد.
بهر حال لیست اجحاف و خشونت افراطی بر مردان خیلی طول و دراز است . فقط آدم باید چشمش را باز کند و درست آن را ببیند.
EhSAN_saint anger گفت:
آ باریک الله ..پسر خوب ..ولی میتونی یه وبلاگ بزنی و خشونت بر علیه مرد ایرانی رو لیست کنی ولی نگفتی با کدوم بندش مشکل داری ..تو هم همون بند سکس مقعدی آزارت میده؟
جوات يساري گفت:
@سرور عزيزم اميد آقا
(به قول ويولتا اين كامنت مخاطب خاص داره و مخاطب اون اميد آقا هستند)
جسارتا ً ميخواستم پيشنهاد بدم يه وقت خداي نكرده با گوسفند جماعت دهن به دهن نشويدهآ … 😉
فدائيت جواتي 😀
امید 5 گفت:
نه جوات جان حتماً خیالت راحت باشه حواسم هست.
راستی خواستم بهت بگم که شما هم حواست باشه این زن و دختر های اطرافت یک وقت کاری انجام ندن که به اسم شما و خشونت بر علیه زنان حساب یشه.
این خانم همسایه ما (روم سیاه) دیدم از پشت پنجره که یک شورت نازک نخی پوشیده بود که از قرار معلوم خیلی ناراحت کننده بود و به برخی از نقاط بدن خانم کمی کشیده میشد. من رفتم دم منزلشون در را زدم و به خاطرخشونت و چامعه مرد سالاری که داریم معذرت خواستم. حوب اگه جامعه مرد سالار و خشن نبود که لازم نمی شد که خانم شورت نخی بپوشه و فلان جاش به وسیله نخ شورتش پوستش ناراحت بشه والله. میشد؟
مواظب این همسایه ها باش که خدای نکرده مرده و یا زنه موقع سکس خصوصی بین خودشان زبونم لال یک وقتی عملی انجام ندن که به گوش فمینیست های ایرانی برسه و چزء خشونت مردان نسبت به زنان دسته بندی نشه. بد نیست که یک دفتر چه ای انتشار بدهیم در مورد حرکات مورد قبول در هنگام عشق بازی بین زنان و مردان و عواید حاصله از این کتابچه به صندوق کمیته فمینیستهای ایرانی واریز بشه.
بهر حال باید حواسمان باشد که این پوزیشن های مختلفی را هم در موقع سکس هست یکی ، یکی مورد بررسی قرار بدیم و از مخضر آیات عظام فمینیست های ایرانی مورد پرسش و پاسخ قرار بدهیم . که خدای نکرده به نوعی عملی انجام داده نشود که مورد تقبیح این آیات عظام قرار نگیرد.
EhSAN_SMOOTH گفت:
oh my God!
فهمیدم خب زودتر میگفتی بگو چرا انقدر قربون صدقه هم میرید شما گی هستید definitely
بگو چرا انقدر به جوش و خروش افتادید.. . حامیان سکس مقعد !!!
ولی بی انصافها اینها حقوق زن رو میگن همونطور که گفتم و الان اصرار میکنم حتما یه وبلاگ گروهی دونفره بزنید و حقوق خودتونو اونجا هوار بکشید…ای بابا .بنده دیگه عرضی ندارم و کاملا واکنشها و حرفهای شما دو زوج خوشبخت رو درک میکنم . باشد که دوستان به قولی اندرونی یک مراسم ازدواج برای شما برپاکنند.
Oh! My God گفت:
آخی چرا؟! چرا دیگه عرضی نداری؟!
——–
ببخشید شما حالتون خوبه؟!
مطمینی که چیزی نیست؟!
حالا چرا اینقدر ناراحتی؟!
کسی تحویلت نمیگیره؟!!!
———-
در ضمن شما بهتره بری یه چند تا کتاب و مقاله تحلیلی!!! در مورد گی ها بخونی تا شاید یکم درکت از چنین موجوداتی بالاتر بره تا اونرو مثلآ یک چماق نکنی تا بسر دیگری بخوای بزنی!!! حداقل برو از احمدینژاد یکم یاد بگیر…
البته اگه گی های تو اینجا تو اینمدت متوجه امرتون شده باشند با همون چماق درس خوبی بهت میدند…
ومن الله توفیق…
EhSAN گفت:
نه چماق چیه..اتفاقا من از طرفداران حقوق همجنسگرایان هستم و البته ما آشنایی نسبی پیدا کردیم و دیگه نیاز به کتاب نیست از جنس خودمونن شما زیاد خودتو درگیر این مسائل نکن بد میشه واست!
prince گفت:
لولیتا، کامنت لینک دار من رو در پست قبلی یادت رفت…
برو ازادش کن، تو که قدر ازادی رو باید بیشتر بدونی…
Parvaaz گفت:
بزرگترین مقصّر خشونت علیه زنان خود زنان هستند.
ربطی به آخوند و شاه هم نداره. اومدم مثالی بزنم دیدم هر چی بگم مناقشه بر انگیز میشه.
برای مقابل با خشونت باید از حقوقی بر خوردار شد. حق هم گرفتنی است و نه دادنی. زنان سرزمین من در حال بازستانی حق خود هستند در سرزمینی که اکثریت زنانش برتری حقوق مرد به زن را پذیرفته بودند یا دمی در مخالفت نمیزدند. خشونت علیه هر موجود زندهای نا صحیح هست بر علیه انسان که جای خود دارد.
Parvaaz گفت:
این کامنت آخر رو هم بذارم برم بخوابم من.
من یادم نمیاد اینجا خوندم یا تو بلاگ دیگه، که یکی میگفت پدرم احمق بود که انقلاب کرد. مادرم بهش گفت که انقلاب بشه همین یه گیلاس هم نمیتونی بری بالا. ببین، مقصّر همون مادره، که نزد تو دهان پدر که بتمرگ نرو انقلاب نکن. اون مادر همون اندازه احمقه. اون مادر و مادران در نابودی حقوق تو مقصّر هستند.
مقصّر اون زنانی هستند که به راهپیمائهای اعتراضی علیه حجاب در اوائل انقلاب نپیوستند.
مقصّر این زنی که اینجا کامنت میذاره میگه من دکتر مهندسم اما شوهرم دوست نداره من کار کنم.
مقصّر اون دختر تحصیل کردهٔ متخصصی که واسه یه پاسپورت اروپایی، آمریکائی میشه پلو پز، با یک مرد ایرانی اینجا ازدواج میکنه.
مقصّر تمام اون زنانی هستند که خشونت رو میپذیرند و واسهٔ حفظ آبرو!! یا … حرفی نمیزند.
مقصّر مادر ایرانی است که دخترش رو تو سری خور و بدبخت بار میاره.
مقصّر اون زن ایرانی است که در به دست آوردن حقوق از دست رفتش باز هم چشم امید به مردان داره.
مقصّر زنانی هستند که بعد شکست خوردن فمینیسم در اروپا تازه شروع کردن ادای فمینیستها رو در بیارند.
مقصّر زن ایرانی است که حجب و حیا و متانت رو به حق ستانی ترجیح میده.
مقصّر زن ایرانی است که از شوهر ایرانیش توقع شوهر غربی داره در حالی که خودش در حد یک زن غربی در بسیاری موارد نیست.
مقصّر اون ده تا نمایندهٔ زن تو مجلس هستند که به قانون چند همسری اعتراض نمیکنند.
مقصّر زن روشنفکر ایرانیست که شمال تهران رو میبینه و بقیه ایران براش وجود خارجی نداره. گویا آنان زن نیستند.
تا یک خواستی فراگیر نشه، حقی ستانده نمیشه. اما آینده روشنه.
برای تمامی مورد بالا استثنأ هم هست واضحا.
من گفت:
جوابهاي شما هم البته بد نبود مثلا با افتخار نوشتن ازسكه هاي مهريه اي كه تو انتاليا خرج كردين و جيزايي كه بعضي وقتا مينويسين
1 Term گفت:
مهریه حق محسوب میشه نه جواب خشونت. جوابش خیلی بد میتونست باشه.
گذری گفت:
حق؟؟ در ازای چی این حق بهش داده میشه؟
marmarin گفت:
در ازای سکس ، خوبه ؟
گذری گفت:
چرا مرد در ازای سکس مهریه نباید بگیره؟
P گفت:
میای از این ورا گذری
دلو هر جا بخوای می بری
یه روی خوش نشون نمی دی
منو می کشی با این دلبری!
حالا چقد مهر میخوایی؟
bahar گفت:
در ازای بردگی! وقتی حق کار، تحصیل، طلاق، سفر و حضانت فرزند رو از زن میگیرن، به عنوان یک برده بهش نگاه میکنن. بهای خریدن این بردگی، مهریه هست.
گذری گفت:
پس هر زنی که تقاضای تعیین مهریه (اون هم هنوز قبل از ازدواج) میکنه، خودش داوطلب بردگیه؟!
تا زمانی که زنان خودشون پیشنهاد بردگی میدن و خانوادشون سر قیمت بردگی چک و چونه میزنن، نباید منتظر منجی باشن تا بیاد از بردگی نجاتشون بده.
زنان باید یاد بگیرن که اگه میخوان آزاد باشن، قبل از ازدواج به جای تعیین قیمت بردگی، سر آزادیهاشون بحث کنن، نه اینکه خودشون رو بفروشن، بعد بگن نمیخوایم برده باشیم!
یه ذره از این گیجی بیاین بیرون زنان ایران!
bahar گفت:
bale jenaabe gozari, agar zani taghazaye hoghooghe baraabar bokone va behesh in hoghoogh ro bedan va baaz ham taghazaaye mehrieh kone be nazare shakhsie man daavtalabe bardegi hast.
amaaaaa, yek nokte ro nabaayad az zehn door negah dasht ke dar ghavaanin e keshvare azizemoon, hatta agar zan in hoghoogh ro zamaane ezdevaaj az shoharesh begire baaz ham baa aghaye mohtaram baraabar nemishe chon raahe dar’ro baraaye aghaa kheili ziaade 🙂
گذری گفت:
اگه زنی بعد از دریافت حقوق برابر، تقاضای مهریه کرد دیگه باید بهش گفت کلاش یا گداصفت، اون دیگهه داوطلب بردگی نیست کارش. زمانی داوطلب بردگیه که برای ازدواج بجای جلسه ی تعیین حقوق برابر، جلسه مهریه با لشکر فامیل بذاره.
ضمنا، «هر قانونی» راه در رو داره، نه فقط قانون حقوق برای زن.
در جامعه ای که زنانش تا قانون بهشون راه میده از مهریه استفاده میکنن، مسلما مردانش هم باید تا قانون بهشون راه میده از حقوق برتر استفاده کنن و این میشه همون چرخه ی خشونت! هر دو هم میتونن چس ناله ی قانون رو بزنن و خودشون رو مبرا کنن.
آتئیست گفت:
کمپین حمایت ایرانیان از «علیا ماجده المهدی» دختر آزادی خواه مصری
http://www.facebook.com/Aliaa.Magda.Elmahdy2
هما گفت:
عجب ملت جوگیری هستیم ما؟
چرا اون وقت ؟ حمایت ایرانیان از ماجده؟
مگه ماجده کار جهانی کرده؟ به درستی یا غلطی کارش کاری ندارم حتما منظور خوبی داشته اما او یک پیامی داشته برای مردم کشورش و اتفاقاتی که در مصر میوفته
ما اگه بیل زنیم بهتره بفکر بیل زدن زمین خودمون باشیم بجای یک تقلید بیخود کردن ( لخت شدن در خارج از مرزها) به حمایت از ماجده
Oh! My God گفت:
بله خانم کار جهانی کرده!
ولی از آنجا که شما تعلق خاطر وافری به اسلامیت دارید به مذاقتان خوش نمیاد!
ضمنآ توحش وتحجر دین و مذاهب از جمله یهودیت, مسیحیت و اسلامیت… مرز بندی ندارد که اون به مصر ختم شود!
ما خودمون با گوشت و پوستمون تو همین ایران لمسش کردیم…
هما گفت:
🙂
آتئیست گفت:
+
شومبول طلا گفت:
هما جان
یه سر به وبلاگ مصطفی عزیزی بزن مطلب جالبی نوشته توش.
هما گفت:
اتفاقا خوندمش …هردو مطلبش رو …ایشون قلم خوبی دارند هرچند اینجا که میان معمولا خیلی به زمین و زمان ایراد میگیرن که چرا این کجه اون راسته ..اما من قلم شون رو دوست دارم
وحید گفت:
سلام…نصفه بالا البته درست و یاداوری شان گه گاه لازم خصوصن که بعضی راستی خیالند خشونت علیه زن یعنی فقط مثلن کتک زدن وامثاله.. ولی چون کلی به شعار میزد…اما نصفه پایین خیلی خوب بود..سرنوشته مطلب یعنی همون خشونت علیه زن رو وهمون کلیا رو به نحو احسن اثباتید..به نظر من اگه نصفه پایین نبود نوشته خیلی ازینکه هست پایین تر بود…وحید11
يـونجه گفت:
مادر قـهوه چرا لج ميكنی به جای كـوسه شعر بافتن و جوش زدن نميری روانپزشک چكابت كنه؟
آیلار گفت:
Oh! My God گفت:
ما که از مردی مردیم, لااقل شما نسوان! با انصاف باش…
هليا گفت:
+++
Loulitaعزيزم
فقط ميتونم تحسين كنم، كامل گفتيد از طلمی كه در حقمان ميشود تا ظلمی كه خودمان به خودمان تحميل ميكنيم.
به اون ظلم ها اضافه كن ، زنی رو به خاطر پول معشوقه ی مرد متاهل ميشه .
كدوم يكي ظالم تره مرد يا زن؟
من ميگم مردی كه سكس ميخره از فروشنده ی سكس ظالم تره .
همشون قشنگ صحبت ميكنن پای عمل كه مياد پوستين ميش پاره ميشه و گرگ بيرون مياد.
ايكاش بازوی پهن برای زن بود،ميگن دنيای عقل و احترامه اما تهش به زور متوسل ميشن. كم بيارن جفتك ميزنن عر ميزنن ، پا دادی كه هيچ وگرنه ميدزدنت به زور بهت تجاوز ميكنن.
مرد يعنی ظلم
تند رفتم؟! ببخشيد Like
آفرودیت گفت:
ممنونم از این نوشته. به امید آزاد اندیشی همه ی انسانها
هما گفت:
مطلب درخور تاملی بود منتها من زیاد با پی نوشت مطلب موافق نیستم …ببین کسانیکه در اینجا به حکم نویسندگان زن چنین اراجیفی رو می نویسند دو سه نفر بیشتر نیستند …ولو با پانصد اسم کامنت بگذارند و اینقدر ابله هستند که نمی فهمند نوع نگارش گویا تر از اسم است ….. این حرف هاشونم هم با رساترین صورت ممکن داره داد میزنه که راهی که میروید درسته …
راه تون درسته و خوب جایی دست گذاشتید که اونها رو به فضاحت گویی واداشته ..پس قیاس کردن این عده ی معلوم الحال و نتیجه گرفتن بر واکنش اینها …که اینجا خشونت رایجه… بنظر من کار درستی نیست .
چون مسلم هریک از ما از اشتباه مبرا نیستیم و نقدهای منصفانه بسیاری از مردان اندرونی بما گوشزد خواهد کرد که انها به چه می اندیشند و چگونه باید راهی برای تعامل هرچه بهتر مردان و زنان در اینجا و در جامعه واقعی پیدا کرد .
بهرحال باید بیاد داشت همیشه و در هرجایی چه واقعی و چه مجازی ..ادم بیمار و مریض هست و نمیشود هیچ جایی رو بدون چنین نخاله هایی پیدا کرد …پس به حساب اوردن این اندک کوتوله ها در نتیجه گیری .. زیاد درست بنظر نمیرسه
هرچند خشونت در جامعه ما وجود داره و کم هم نیست اما من فکر می کنم اوضاع بسرعت رو به بهبوده و این دید داره عوض میشه ..با علم به این نکته که ما باید یادمون باشه داریم از یک فرهنگ بشدت مردسالار به سمت تساوی حرکت می کنیم و این دوره ی گذار، سختی های بیشتری رو نسبت به دیگر جوامع داره .اما انچه در این سی ، چهل سال اتفاق افتاده نوید این رو میده که دیدگاه ها داره خیلی سریع عوض میشه و رو به بهبودی گام برمیداره
EhSAN گفت:
like
bahar گفت:
This is one of the best related articles:
http://measer-pear.blogspot.com/2010/11/blog-post_28.html
mohammad گفت:
سوال اینجاست که چرا با تمام این علاقه ای که مرد به زنا دارن بازم با دیده ی نفرت بهشون نگاه میکنن؟
لطفن نگین اصلا هیچ مردی زنشو دوست نداره.اگه خودتون نمیشناسی من مردای زیادی رو میشناسم که زنشونو واقعا دوست دارن،ولی بازم حالتی از تحقیر رو بهشون دارن.
سوال دیگه اینجا پیش میاد که اگه زنا همه مثل نسی جون خودمون باشن و آزاد دنبال زندگیشون برن،بازم مردا از نظر اجتماعی تو سطح بالاتری قرار میگیرن؟نه،جور دیگه ای بگم.تفاوت اصلی و واقعیه مرد و زن چیه؟چرا من مرد به حساب میام و دوست دخترم/زنم زن به حساب میاد؟مرز بین زن و مرد چیه؟
marmarin گفت:
چرا با دیده ی نفرت بهشون نگاه میکنن؟ به این دلیل که مردها همه ego دارند.
تفاوت اصلی و واقعیه مرد و زن چیه؟ بین زن و مرد به جز تفاوت فیزیولوژیک وجه تمایزدیگری وجود ندارد. از نظر زیست شناختی هر دو انسان هستند, آنچه که آنها را متمایز میکند بخشی مربوط به دین و مذهب, قوانین ساخته دست بشر, آیین و سنن و به طور کلی بستر فرهنگی جامعه میباشد و بخشی نیز مربوط به حوزه روانشناختی.
sara گفت:
دوست عزیز، دوست داشتن دلیلی بر درست رفتار کردن نیست. دو تا مقولهٔ جدان
. گفت:
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
. گفت:
«خشونت به زنان یعنی هر نوع نگاهی که در آن زن همه چیز می تواند باشد به جز انسان با همه ی خصوصیات انسانی اش .»
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
سيد ابوذر گفت:
يا الله
يا الله
صبحكم الله باالخير و العافية
كدام آدم به زن خشونت ميكنه؟ كي به زن ظلم ميكنه؟ كي دشمن زنه ؟
آن آدم كه دين نداره خدا نداره و به پيغمبر خدا ايمان نداره هركي به زنه خشونت ميكنه از دستور پيغمبر سرپيچي كرده.
پيغمبر كه درود خدا بر او باد ميگويد نماز و زنان نور چشم من ميباشند در هيچ كتابي نيامده كه پيغمبر زن را دعوا كرده يا خشونت كرده .
نه …نه ….آن بزرگوار هميشه زن را دوست داشته نوازش ميكرده محبت ميكرده .
امام جعفر صادق علم را و حديث را سينه به سينه از جد بزرگوارش آموخته .
تو اي خانم نويسنده كه دشمن پيغمبر هستي ، مگر نميگي سكس مقعدي بده
خب … حالا بدان 1300سال قبل مولايم جعفر بن صادق به شاذبن عباس و مفضل گفته بود با زنان خود از مقعد مجامعت نكنيد كه خدا آنرا نميپسندد و رسول خدا نيز شماتت كرده بود.
من انشائ الله وقتي با دوشيزه ي عفيفه ايي ازدواج كردم ،همانجايي ميگذارم كه خدا و رسول خدا گفته نه آنجايي كه غرب در فيلم سوپر گفته!و آنجايي را كه امامم و مولايم نهي كرده است آزار نميرسانم . البته اونطرفشو امام جعفر صاق فرموده اند دست بزنيم نوازش كنيم ، حتي ادر حلية المتقين نقل شده از امام پرسيدند يبن رسول الله آيا فرج زنانمان را بليسيم؟
آن امام فرمودند بلي بليسيد نوازش كنيد مغازله كنيد و به نرمي دخول كنيد
اي جانم به قربانت يابن رسول الله ….
ديدي … ديدي دين اسلام چقدر حقوق بشر را در آن موقع رعايت كرده بوده است ؟ كدام دين آنموقع اينقدر زن را دوست داشته كرامت كرده تكريم كرده ؟ يهود ميگه زن شيطان صفته اما پيغمبر اسلام ميگه زن نور چشم منه … و تو حالا براي يهود خدمت ميكني اي نسوان؟
تازه امام موسي كاظم گفته است چون خران بدون مغازله و با عجله مجامعت نكنيد . دورود خدا بر رسول خدا و امامان ما كه اينقدر به سكس عاشانه و انساني اهميت داده اند زن را كرامت كرده اند … اينها شهوت پرستي امامان شيعه نيست … اينها روانشناسي مذهبي سكسوتراپي مذهبي و علم لدنيه امام شيعيان هست … اينها احترام به حقوق زنان هست.
نفقه واجب شده مهريه واجب شده .. حتي زن ميتواند براي شير دادن و كار در خانه حقوق مطالبه كند.
رسول خدا نسلش را از بي بي زهرا قرار داده يعني دختر را وارث خود قرار داده يعني دختر داشتن را ابتر بودن ندانسته.
عفو بر شما عفو كه در مقابل كانهم بنيان مرصوص خدا خانه عنكبوت برپا ميكنيد . عفو كه هم لايشعرون شده ايد عفو كه لاف خدايي ميزنيد عفو
عفو عفو
خداوندا اينان را به راه راست هدايت بفرما
الهي آمين
خدايا راه راست را نشان اينها بده
الهي آمين
خدايا من جوانم اگر بعضي وقتها راست كردم به خودت قسم نيت بدي نداشتم مرا ببخش خدا جان
الهي آمين
هما گفت:
سید تو تا کلاس چندم خوندی ؟ تا ابپاش..گلابپاش؟
عفو چیه ؟ منظورت تفو است ..تفو چرخ گردو تفو….یا منظورت اف هست ؟ اف (بضم ا) برشما ؟
سید بده اینقذه ادم بی صواط باشه
🙂
prince گفت:
جیگر وار! مینویسی…
سيد ابوذر گفت:
هما خانم اجركم عندالله محفوظ كه مرا راهنمايي ميكنيد منظورم اف بود بلي بلي
princeمن از شمايم ممنون استم اما تو را به خدا به حرفا دقت كنيد انشاِي الله همه با صلحا باشيم نه ظلمايء گر به دقت بنگري هر روز روز محشر است
من حالا ميخواهم به همه تسليت بگويم
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ
ماه خون را ماه انسان سازي را ماه گذشتن از جان براي رسيدن به آرمان را ماه خون خدا را ماه بزرگترين تراژدي را ماه ايرانيان را تسليت ميگويم
نه نوروز را ميتوانيد از ما بگيريد و نه عاشورا را
Cell گفت:
told you before,you can not fight the nature,aggression is key to survival in animals.we have the same roots.
ضمیر ناخود آگاه جوات گفت:
اه آی الهه ناز
اه آی الهه ناز
جوات يساری گفت:
ناز … ناز پر از راز
آی الهه ی ناز
. . .الهه . . . الهه پر شراره
الهه پُر كرشمه . . . قدبلندم
الهی پيش چشمات من بميرم
ديدی بالاخره انترومنتر عشقت شدم !
ديدی چطور سور و ساتِ خنده مردمان شدم؟
ديدی كه رسوا شد دلم !
غرق تمنا شد دلم !
ديدی بالاخره همه بهم خنديدن
حالا خوش خشونت شد ماه شب چارده؟
دلت خنك شد ماه گلكم ؟
آخه چرا من ؟
چرا حالا كه مو داره سفيد ميشه ؟
الهه . . . الهه جان . . . الهه ی نازم
الهه جان . . . ،
عشق را با پنج و با شش كار نيست 😥
چرا بازهم زود دير شد؟! 😥
جواتِت بالاخره جوون مرگ ميشه
دِق ميكنه . . . ميميره به مولا
. . . و هيشكی . . .
بيرون از اين وبلاگ نميفهمه چرا جواتِت مرد؟
😦 😥
فرشاد افغانی گفت:
خشونت یعنی چیزهایی که تو میگی در حد درک نیست .. خشونت یعنی اینقدر شعور و فخر فروشی … خشونت یعنی این همه درک از زندگی .. خشونت یعنی خداااااااااااااااااااااااااا … چطوری بگم شماها خدایید؟
خشونت یعنی نمیفهمند این ملت تو داری چی میگی .. خشونت یعنی اشک منو با این همه درک از زندگی هر لحظه در اوردن … خشونت یعنی این ….خشونت یعنی بیاد جز عشقت پلک زدن .. خشونت یعنی تصور ز عشقت در ذهن جا دادن .. خشونت یعنی خود ارضاییت با تصویر چند نفر … خشونت یعنی …
prince گفت:
ما که نگرفتیم این چیچی میگه…
خرزهره گفت:
خشونتی که من در این وبلاگ تجربه کردم ……..خشونت علیه زنان رو نمیشه منکر شد. همین طور چس ناله های فمینیستی و بازی کردن رل قربانی.
هر عملی عکس العملی داره هم اندازه و خلاف جهت. مدتهاست وبلاگ شما رو می خونم تا حالا به یاد ندارم غیر از تحقیر و بدگویی نسبت به مرد ایرونی.
تاکید می کنم که مطالب خوب زیادی در وبلاگ شما خوندم و با دیدگاه های جالبی آشنا شدم ولی عقیده دارم مشق نویسی در کلاس شادی صدر یعنی کاریکاتور مضحکی از فمینیست شدن.
گذری گفت:
+++++
آرش گفت:
آقا گل گفتی ؛ مخصوصا این زنیکه شادی صدر رو.
++++++++++++++++++++++++++++
خرزهره گفت:
مراجعه کن به وبلاگ آقا اجازه دات کام. مقاله جالبی در مورد ایشون دارهمراجعه کن به وبلاگ آقا اجازه دات کام. مقاله جالبی در مورد ایشون داره
prince گفت:
!!!!!!!!!!
چه بیزاری غلیظی.
ببینم تو هم مثل ماها، یه جورایی مازوخیست نیستی؟
خرزهره گفت:
تو هم دو روزه گیر دادی به ما هی منفی می دی ها
prince گفت:
نظر شخصیم بود؛
خوب اخه چی کارش کنم!
prince گفت:
یه دو تا لینک از نوشته های یا گفته های شادی صدر که به نظرت ،اِند و اخر رذالت فمینیستی نام برده در اون تجلی شده را بگذار ببینم، بعد قضاوت کنم.
آرش گفت:
آقا جون این همه بحث و جدل نداره ؛ اصلا از قیافش خوشمون نمیاد؛ خوبه؟
خرزهره گفت:
نسوان دو ساله اینجا داستانهای سورآل تعریف می کنه مدرک نمی خواهی ما هر چی می گیم شما مدرک می خواهی
prince گفت:
@خرزهره:
داستان، داستانه.
میتونه سورئال هم باشه یا نه.
موقعیتهایی که در زندگی اش پیش می یاد بهانه هایی به دستش می ده برای داستان ساختن از ان موقعیتها، که اگر فلان می بود، انگاه بهمان هم میشد…
این یارو کی بود! میلان کوندرا جمله جالبی ازش خواندم که شخصیتها و وقایع داستانهایش، تجسم موقعیتهایی بوده که برای خودش پیش می امده و شرح عکس العملهایی است که در ان موقع، کوندرا می ترسیده انجام بده یا خیلی ساده، به ذهنش خطور نکرده.
@ ارش:
«اصلا از قیافش خوشمون نمیاد؛ خوبه؟»
اه؛ ول کن تو هم حالداری ها!
ببین،تا جایی که من می فهمم، روند اینجا اینطوری بوده؛
یه موضوعی-معمولا ناشی از تجربیات روزانه زندگی-به ذهن یه نویسنده ای می یاد، اونهم با یه مقدار ذوق ادبی چربش میکنه و حاشیه و پر و بالش میده و می اندازه این وسط توی وبلاگ به خورد ملت میده.
ازینجا به بعد بقیه بازی به عهده کامنتگزاران هست.
واضحه که در بیان نظراتشون، تناقض و لاجرم گقتگو/بحث حتی مجادله هم پیش می یاد.
خوب این اجتناب ناپذیره، و البته که بد نیست…
نکنه فکر کردی که مردم برای لیچار بار کردن، می یان اینجا؟
شرمنده! اون لیچارها موقعیت خاص خودشو داشت انهم روی عناصر معینی…
فعلا سرکار درون معیارها نمی گنجی یا شاید من بیشتر ازین نمیتونم وقت بگذارم!
اصلا، هر جور که راحتی، برای خودت توجیه کن…
آرش گفت:
من اشتباهی گفتم «خوشمون» ، خوشم نمیاد.
واقعا از قیافه اش خوشم نمیاد ؛ از این آدمهایی است که نه زیبایی صورت داره و نه زیبایی سیرت. هیکل هم که ماشالله بِلَ آه. آخه حیف نیست امثال این آدمها پرچم دار باشن.
خرزهره گفت:
به آرش:
آخه اگه قیافه و هیکل داشت می رفت مانکن می شد. از همون ها که مردن از بس بهشون خشونت شده
bahar گفت:
«هیکل هم که ماشالله بِلَ آه. آخه حیف نیست امثال این آدمها پرچم دار باشن»
آرش خان، با این حرفت یاد جناب لاریجانی افتادم که به اوباما میگه کاکاسیاه! واقعا شما در حدی هستی که پرچمدار شدن آدمها رو از ظاهرشون میسنجی؟!
جناب خرزهره، حتما به این که دختر یا خوشگل میشه یا درسخون هم اعتقاد داری!
شمایی که میگین کاریکاتور فمینیست هستن این آدمها، لطفا یه بار فمینیسم واقعی (مثل اسلام واقعی) رو برای ما تعریف کنید که بدونیم کجای کار کاریکاتورهای فمینیست مشکل داره! نکنه کلا با اینکه انسانها همه حقوق برابر داشتهباشند مخالفین؟
آرش گفت:
بهار
آخه کسی که میخواد سمبل و داعیه دار دفاع از زنان باشه ؛ باید یک زنانگی داشته باشه ؛ وقتی میگه به زنها ظلم شده ؛ اینقدر ظریف مریف باشه که آدم حس کنه ظلم رو؛ نه شعبون بی مخ.
البته این حرفها به خاطر اینه که من واقعا طرز فکرش رو نمی پسندم ؛ وگرنه قیافش به من ربطی نداره.
اون هم یک زن مثل بقیه زنها.
فقط خواستم اون روی سکه رو نشون بدم ؛ که اگر قرار باشه بی منطق همدیگر رو بکوبیم ؛ میشه از سر تا پای هر کسی ایراد گرفت.
آرش گفت:
این هم یک جمله از خانم صدر:
«…چندان فرقی بین حجتالاسلام صدیقی با هر یک از پسران تازه بالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمیبینم…»
جوات يساری گفت:
@خرزهره
اتفاقاً منم پارسال يكی دوبار ذهنم رفت طرف شادی جون (( با ويدا جان اشتباه نشه لطفاً)) ، هی شادی رو در جملات لوليتا ميديدم.
چندشب قبل جایی مجبور به تماشای فيلم ايرانی بودم.
ورود آقايان ممنوع «ويشكا آسايش بازی ميكرد كارگردانی رامبدجوان
كاراكتر مدير مدرسه با لوليتا مو نميزد 😀
آرش گفت:
ها ها ها ها ها
آقا تو کاراکتر خاصی هستی ؛ من کامنتهای تو رو که می خونم یهو می زنم زیر خنده ؛ ملت فکر می کنن دیوونه شدم ؛
ازت خوشم میاد ؛ دمت گرم.
جوات يساری گفت:
جناب آرش دامة بركاته
ای بابا ،يعنی هيچ وقت حرف به درد بخور نميگم 🙂 !!!
…شايد شبيه هندونه قرض دادن بشه اگر بخوام بگم از قلم روان و گويای شما در انتقال مفاهيم لذت ميبرم.اين چيزا كه ميگيو من 98 درصدشو قبول دارم خوشبختانه شما با اشراف بهتری مطلب رو انتقال ميدی.
بِ هر حال ، جوات بازی مارو به آقايی خودتون ببخشيد
ارادتمند جوات ;لبنان منطقه ی بعلبك ;محله ی فَلافِل فُروشاع 😀
شومبول گفت:
اول : از یه چیزی خیلی بدم میاد که جا گذاشتی و مهمه
اولین بار تو کتابی که واریس دیری نوشته بود به عمق فاجعه پی بردم ( شاید) :
ختنه زنان
دوم : از وبلاگ کلاغ
مگه صد بار بهت نگفتم بايد مقنعه سر كني چرا هي درش مياري.
– دلم نميخواد سر كنم،خسته شدم هم مدرسه مقنعه،هم بيرون مقنعه،هم كلاس زبان
مقنعه،من نميخوام سرش كنم ازش بدم مياد،سرمو ميخارونه.
– صبر كن اگه به بابات و مديرتون نگفتم.
– هم بابا گْه خورده هم مديرمون، من سر نميكنم.
سوم :
خشونت علیه مردان هم هست . اما 25 نوامبر روز خشونت علیه زنان است.
پس فعلا بی خیال شومبول ها بشید
چهارم : تا وقتی زن جنس دوم حساب بشه خشونت علیه زنان وجود خواهد داشت.
خود زنان هم به خودآگاهی احتیاج دارند . به آموزش نیاز دارند.
برای خیلی ها شرایط خیلی بدتره مثل کشورهای فقیر
پنجم :
یک سوال ///// آیا به نظر شما استفاده های تبلیغاتی
از زنان در کشور های توسعه یافته نوعی خشونت هست؟
یا کار زنان تایلندی؟
یه کلیپ دیدم که پلیس دانمارک از زنان لخت برای یاد آوری سرعت مجاز به رانندگان
استفاده می کرد. خشونت هست ؟ نیست ؟
ششم :
خوشا از بند تن رستن
پی آزادی انسان
نمی ترسم من از بخشش
که اینک سر که اینک جان
prince گفت:
+
ویدا گفت:
1- ختنه جز خشونتهای سفید که بحث این پست بود حساب نمی شه…. فکر کنم لولیتا بیشتر بحث اش روی خشونتهای روانی بود!
5- خوب فمنیستهای محافظه کار که یکسری محدودیتهایی رو همیشه وضع می کنن با استفاده های تبلیعاتی و استفاده از زن لخت تو یادآوری سرعت غیر مجاز و… مخالف هستن… و تو دهه های 60-70 بیشتر فمینیستها با اینکارها و استفاده ها ازبدن زنها برای تبلیغات به شدت مخالف بودن… حتی با آرایش کردن زنها مخالف بودن…. و امروز هنوز فمینیستهای محافظه کاربا استفاده از بدن زن و نمایش لخت اون مخالف هستند ولی نه به شدت دهه های 60-70… ولی فمینیستهای لیبرال … تا جایی که شغل حساب بشه و این شعلها تبدیل به برده داری زن نشه کاملا باهاش موافق هستند… یکی می خواد از طریق زیبای اش پول در بیاره نمی شه که این فرصت رو ازش گرفت!… ولی خوب گاهی تبدیل به برده داری می شه مثل همون مریضی بعضی از مانکنها!….
دیگه تو غرب بحث حقوق زن و مرد از حالت تنشی خارج شده و تقریبا به حالت برابری رسیده… خوب وقتی می بینن از یک قانونی یک گروه زنها یا مردها ضرر می کنن قانون رو اصلاح می کنن چند تا بند و تبصره بهش اضافه می کنن راههای سو استفاده و ضرر رو می بندن ….ولی وضع قانون از اولش که نمی شه درست از آب در بیاد… باید عکس العمل جامعه رو نسبت به قانون دید….
بعضی از فمینیستهای لیبرال حتی با سکس تو رقابت هم موافق هستند… یعنی اگه یک آقایی رقیب یک خانومی بود و تو این رقابت از سکس هم استفاده کرد (برای گمراه کردن آقا و پرت کردن حواس اون ) پشتیبانی می کنن… و امروزه آقایون هستند که از این موضوع عصبانی هستند!… چون کمتر آقایونی بودن که تونستن هم استفاده سکسی اشون رو ببرن هم رقابت رو ببرن!…. خلاصه این مبحث جدید هست! بدن لخت مشکلش حل شده!
prientemps گفت:
Amazing! and I loved your PS as well. thanks
prince گفت:
راستی، 2 سوال؛
1.چه جوری درینجا کلیم اپ میکنند؟
2.چه جوری نوشته ها را بولد یا های لایت میشود کرد؟
ویدا گفت:
1- یه لینک از یوتیوپ که بذاری خودش آپ می کنه و اینجا نشونش می ده!
2- بولد کردن توسط نسوان فیلترشده… ولی کلا می تونی
تو اول نوشته ات ( البته خط تیره ها ——– رو حذف کنید من برای اینکه فیلتر نشه اینطور نوشتنمش) و از
آخر نوشته ات بذاری … بولد می شه
ویدا گفت:
ها ها ها… دستورات ( کامند) رو نشون نداد!!! من خط تیره هم بینشون گذاشته بودم تا اینترپرتر اشتباه نگیره ولی باز نشون نداد! Bold HTML رو سرچ کن تو اینترنت .. دستوراتش رو پیدا می کنی!
prince گفت:
ممنون از وقتت.
ویدا گفت:
لولیتا جان….
دستت درد نکنه… داری کولاک می کنی 🙂
m.r.deh گفت:
rahe hali ham hast ?
Nafare aval nistid ke migid
akharesham nakhahid bod
ta ma hastim
گیتی گفت:
اول که خیلی متاسفم که هنوز چنین روزی هست و نام گذاری شده…که اشاره به عمق فاجعه داره حتی در شروع هزاره ی سوم میلادی….
اما….
در مورد زنان سرزمین من….
بدترین و شدید ترین خشونت علیه زنان ، از دید من » قوانین خشونت آمیز » و غیر انسانی است …مجریان اون ، منادیان اون ، حمایت کنندگان اون …
چون وقتی از هر جایی دستت کوتاه میشه ، پناه می بری به قانون ( در جوامع امروزی البته نه عهد دقیانوسی ) ، حالا با همه ی کمی و کاستی هاش ، حداقل در مجموع ادعای حمایت از حقوق انسانی رو داره….
اما زنان سرزمین من با مراجعه ی به قانون عجیب و بی منطق و مردسالار با بنمایه و ریشه های دینی ، تازه آماج حملات شدیدترین و بیرحمانه ترین خشونت ها قرار می گیرند…چه از طرف خود قانون چه از طرف مجریان و صادرکنندگان حکم…
تا این قانون غیر انسانی عوض نشه ؛ تا آموخته نشیم…. همینه که هست ، زن و مرد در روزی که به هر دلیلی روز خشونت علیه زنان تعریف شده… که مثلا باید از هم حمایت کنند و درد های همدیگه رو باور کنند و در صدد ریشه یابی و علت العلل باشند که هممون رو بدبخت کرده …می زنند توی سر و کله ی هم برای گرفتن امتیاز….
اونهم امتیاز مجازی !!!
.
.
حالا اقایون نیان » مهریه » رو باز بزنند سر نیزه ها….
نه ما کور و کر هستیم نه بلانسبت بقیه…
خیلی از خانم ها الان دیگه طلب مهریه نمی کنند و بجاش » وکالت » می گیرند از مرد که » متعهد » بشه که » حقوق حقه ی انسانی خودشون » رو بهشون بده …. توجه دارید که سیستم کلا خیلی غامض و پیچیده است ، برای همین گیج میزنیم مثل اینکه !!
گیج می زنیم و به روی خودمون نمی یاریم که جان یک انسان که برحسب اتفاق زن بوده ، در این قانون نصف بیضه ی چپ هم ارزش نداره ، یا داره ؟؟؟!!!
که حق الارث مادران عزیز شما آقایون ، کسر اندکی است از املاک » هوایی » ، یعنی روی زمین برای مادر شما جای پایی در نظر گرفته نمیشه در این قانون…..
زیاده…حوصله اش نیست…. حوصله ندارم…
این موضع گیری عجیب بعضی آقایون در مورد حقایق رو من نمی فهمم یعنی چی….
منکر خشونت بر علیه زنان هستید ؟؟ منکرید ؟؟ واقعا ؟؟
فکر می کنید شادی صدر و نسوان و همه ی اینهایی که هزار جور انگ بهشون می زنید درد و دردمند این جامعه هستند ؟؟؟
به عنوان مثال مهریه به چه درد زنهایی شبیه به خانم هایی که اینجا می نویسند و کامنت می گذارند می خوره آخه، عقل هم خوب چیزیه…سرمون رو مثل کبک کردیم توی برف…
حالا گیرم بخاطر سیستم تولید دزد و دروغگو و شارلاتان آخوندی ، یک عده از خانم ها سواستفاده کردند…
اصل مطلب رو چرا نمی بینید…
کرور کرور زن دردمندی که از کارگر و خانه دار بگیر تا کارمند و معلم و حتی رده های بالاتر ، نه مهریه دارند، نه اگه داشته باشند می تونند بگیرند چون تامین جانی ندارند، نه جرات نفس… تحت شدید ترین خشونت های روانی و جسمی و حتی جنسی هم قرار می گیرند… صداشون که البته درنمیاد اما اگه دربیاد یا ناشزه هستند یا فاحشه یا تمکین نکردند یا …یا چی ؟؟
یا شاید زن هستند !! جهاز ، اسباب منزل ، مادر اصغر…
یک مثال کوچولو و پیش پا افتاده !! می زنم….
تا اونجایی که من می دونم ، تمام خانم های ایرونی ، من جمله خواهر و مادر خانم شما ….اگر بهمون تجاوز جنسی بشه ( که جز شدیدترین خشونت ها تعریف میشه ) و در صدد دفاع بربیایم و بر حسب اتفاق بزنیم اون آقای متجاوز رو بکشیم ، باید اول ثابت کنیم که قتل غیرعمد بوده ، این یک !! دوم باید دیه ی خانواده ی مرد متجاوز رو هم بدیم !! سوم اینکه اون دیه که پرداخت می کنیم چند برابر دیه یک زن است !!…..
یا نه ، این رو بگو !! پدری که می تونه دخترش رو بکشه به هر دلیل ناموسی و بعد هم دیه اش رو بپردازه یا نپردازه اصلا ، کی به کیه !!
حالا هی بگین فمینیست ایرونی اینجوری ، فمینیست ایرونی اونجوری !!
فمینیست ایرونی هم از توی همین جامعه بلند شده دیگه ، تحت فشار بی منطق ترین قوانین و نامتعارف ترین عرف اجتماعی…. مجبوره افراطی عمل کنه… چاره ای نیست…. چیکار کنه پس ؟؟
نگین روزگار عوض شده….چون نشده…. اگه سرمون رو از پنجره ها بیرون ببریم می بینیم که نشده….
ویدا گفت:
+++++++++++
مرسی گیتی جان به خاطر نوشته جامع و کامل ات 🙂
اومدم بگم این نوشته لولیتا که دیگه مرد ایرانی .. مرد خارجی نکرده… مرزبندی نکرده! آخه دیگه دردتون و دشمنی اتون برای چیه؟! بعد گفتم ولش کن! ولی نوشته ات داف دلم رو تازه کرد!… نکنه انتظار دارن ببینیم زنان دارن زیر فشارهای روحی و عصبی له میشن ولی صدامون در نیاد… می بینی وقتی این واکنشها رو می بینم فکر می کنم این انسانیت که تو وجودمون مرده!… یعنی نباتات هم حس همدردی بهتری دارن!….. خوب وقتی اعتراض می کنی می گن :خوب! ما که نمی دونیم که چه رفتارهایی شما رو ناراحت می کنه… بگید تا ما بدونیم تا انجام ندیم یا اینکه با هم راحلی براش پیدا کنیم( عکس العمل هامون رو تصحیح کنیم).. ولی یک عده اینگار مشکل انسانیت دارن!!… می شینن می گن از ناراحتیها و دردهاتون هم حرف نزنید! … ولی شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند رو … الم شعور و فرهنگ خودشون می دونن!
گاهی فکر می کنم ما هنوز خیلی داریم دست بالا به جامعه نگاه می کنیم اول باید تعریف کنیم انسان بودن یعنی چی! بعد در مورد حقوق زن و مرد صحبت کنیم…
ویدا گفت:
*داف=داغ
گیتی گفت:
ویدا جون…..
داف ؟؟ داغ ؟؟ گفتی داف داغ ، داف مساوی است با داغ ؟؟؟ !! 🙂 🙂 🙂
الان داغ دل آقایون در مورد داف های داغ تازه میشه !!!
راستی انسان بودن یعنی چی ؟؟ سوال سختیه ، شاید برای همین بهش نمی پردازیم….
ویدا گفت:
گیتی جان…
یکبار خودت این شعر شاملو رو تو یکی از بحثها برام نوشتی
انسان زاده شدن تجسّد ِ وظیفه بود:
توان ِ دوستداشتن و دوستداشتهشدن
توان ِ شنفتن
توان ِ دیدن و گفتن
توان ِ اندُهگین و شادمانشدن
توان ِ خندیدن به وسعت ِ دل،
توان ِ گریستن از سُودای جان
توان ِ گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع ِ شُکوهناک ِ فروتنی
توان ِ جلیل ِ به دوش بردن ِ بار ِ امانت
و توان ِ غمناک ِ تحمل ِ تنهایی
تنهایی
تنهایی
تنهایی عریان.
انسان
دشواری وظیفه است. «شاملو»
والا فکر کنم ما هنوز تو خط اولش گیر کردیم… به توان شنفتن نرسیدم!…
این یک تعریف دیگه….
تعریف دومش رو هم باز خوت روش تاکید داشتی
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
گیتی گفت:
@ ویدا
دمت گرم آبجی !! خود خودشه !! 🙂
می رسیم…به بعدیهاش هم می رسیم…
» اکنون نهال گردو آنقدر قد کشیده که دیورا را برای برگ های جوانش معنی کند »
( فروغ )
اونور دیوار خیلی خبرهاست !! دل بد مکن…
گیتی گفت:
» دیو » نه !! …منظورم ، منظورش » دیوار » بود !! 🙂
گرچه خیلی فرقی هم نداره دیواری که شده دیو ….
آرش گفت:
اول اینکه , مهریه رو همون خانم کس نویسی گرفته که بهش افتخار می کنه که تا قرون آخرش رو گرفته ؛ از همین نسوان هم هست ؛ از شما دیگه انتظار نمیره سرت رو بکنی توی برف مثل کبک ؛ یا اون خانم زر اضافی زده و مهریه نگرفته و از کون سوزی داره حرف میزنه ؛ و یا در غیر اینصورت اینکه میاد از حقوق زنها مینویسه عن خوریه زیادیه. ( آخیش ؛ عصبیتم خوابید ؛ بقیه اش رو مودبانه می نویسم حالا -این خطاب به گیتی نبود )
دوم آنکه ؛ دزد هم اگر خونه شما بیاد و بهش آسیب برسونی و یا در موقع فرار چیزیش بشه باید دیه اش رو بدی ؛ فقط در مورد تجاوز نیست.
حالا می رسیم به همونجایی که خودت گفتی ؛ قانون بی منطق ؛ اینکه قانون ایراد داره و باید عوض بشه ؛ حرف کاملا صحیحی است به دلیل اینکه قوانین فعلی ما از قانون مجازات اسلامی تا قانون تجارت و قانون کار و قانون ارث و…. ، هیچکدوم پتانسیل پاسخگویی به نیازهای امروز جامعه و تبیین الزامات و احقاق حقوق مردم ما رو نداره ؛ که این هم بحث جداگانه ای داره.
اما عرف ؛ عرف چیه؟ مگر چیزی غیر از روح حاکم بر جامعه؟ عرف مگر غیر از کارهایی است که من و شما در جامعه انجام میدیم؟ چرا شما خودتون رو به اندازه ما در این عرف سهیم نمی دونید؟ چرا مادرانتون رو به اندازه پدارانتون خطا کار نمی دونید ؛ چرا از مادری نمیگید که دخترش رو مجبور می کنه به خاطر اینکه با فلان پسر خوابیده و بکارتش رو از دست داده بره زن طرف بشه به این شرط که به باباش چیزی نگه ؛ مصادیق زیادی هست که اگر بخوام بیان کنم مثنوی هفتاد من میشه.
راه چاره این نیست که وبلاگ راه بندازید و به مردها فحش بدید ؛ باید کار کرد ؛ کار.
گذری گفت:
++++
«راه چاره این نیست که وبلاگ راه بندازید و به مردها فحش بدید ؛ باید کار کرد ؛ کار.»
این هم اضافه کن:
به جای افتخار به داشتن کُس، کون ِ گشاد ِ عافیت طلبتون رو جمع کنین و موفق بشین! به همین راحتی!
شین شین گفت:
شما چرا جات با امید عوض شده؟ شما قدیما مودب بودی وقتی آدم نوشته هاتو میخوند حس میکرد یکی داره حرف میزنه که سواد درست و حسابی داره و یه چیزایی حالیشه. این اون زمانی بود که امید فحش میداد. الآن امید مودب شده نوشته هاش قابل خوندن و فکر کردنه ولی شما دنده عقب رفتی.
آرش گفت:
اول مرسی از تذکرت ؛ دوم هم چشم ادب رو هم زین پس رعایت خواهم کرد.
گیتی گفت:
@ آرش
من حرفهام رو زدم ، پیشنهاد می کنم بی جبهه تر به موضوع نگاه کنید…
ضمنا در مورد مقایسه ای هم که کردید در مورد تجاوز و دزد از منظر قانون مجازات اسلامی به نظرم بی توجه بودید به موضوعی که من سعی کردم بسطش بدم برای درک بهتر،
بی منطق هم بود چون موضوع مورد بحث ، خشونت نسبت به زنان جامعه ی ماست و حواشی اون که شاید شما نمی خواهید منصفانه تر بهش نگاه کنید
فکر نمی کنم تجاوز به یک انسان با دزدی قابل قیاس باشه ، چون اقدام به تجاوز در واقع اقدام به قتل وجود یک انسان است … تا نظر شما چی باشه البته….
و همچنین مادری که دخترش رو مجبور به ازدواج می کنه به شرطی که به پدرش اطلاع نده….فکر می کنم شما نسبت به عرف هم نگاهتون کمی مردسالارانه است…. دلیل نگفتن مادر حفظ جان اون دختر است در وهله ی اول و بعد حفظ جان خودش !! و تبعاتی که گریبانگیر اون دختر خواهد شد…خیلی از مادرها اگر توانایی اش رو داشته باشند جور دیگری ازش حمایت خواهند کرد … توان اون مادر بیشتر نیست …
بطور کلی به نظرم حرفهاتون منطقی نبود…شاید هم عرف جامعه رو خوب نمی شناسید یا با آدم هایی که عمیقا دست به گریبانش هستند برخورد نداشتید… با مردم حرف بزنید ، به درد دل هاشون گوش بدید…شاید گره های کور اینگونه ماجراها رو بهتر ببینید….
چاره وبلاگ نیست ، اما چاره حرف زدن درباره اش است ، و می بینید که همین الان ، همون زنهایی که شما میگید چراکاری نکردند یا نمی کنند ، هر کاری می کنند با هجمه ی بی منطق روبرو می شوند…
همون زنهایی که می خوان کاری بکنند تا دختر شما شاید و بقیه ی دختران این سرزمین مجبور نشن همین سیکل باطل رو تکرار کنند….
راستی…. باید کار کرد ، کار ؟؟؟ قبول دارم …..داریم کار می کنیم ، کار.. چرا نمی بینید پس ؟؟
شین شین گفت:
گیتی جان بسیار کامل و جامع نوشتی. یه جاهاییش احساس میکردم داری فریاد میکشی. ولی جداٌ صحبت فقط حق طلاق نیست. حق خروج از کشور هست. حضانت فرزند هست. حق تحصیل هست. حق کار هست و هزارتا کوفت و زهرمار دیگه. یعنی طرف باید یه لیست بالابلند تعریف کنه حواسشم باشه که مثل رساله امام خمینی تمام مواردی رو که به عقل جن هم نمیرسه مکتوب کنه و از همسر محترم وکالت بگیره برای تمام حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی نظیر طلاق، بیماری همسر، مرگ همسر و یا همسر مجدد اختیار کردنش. حالا اگه تو همین وکالت دادن هم حرف و سخن هست که همسر محترم یجوری وکالت نده که بعد فسخش کنه.
گیتی گفت:
@ شین شین
کاملا درست میگی ، از کجاش بگیم… سر و ته نداره که !!
باید جمعش کرد توی یک گونی ، انداخت توی چاه جمکران !!! 🙂
به همون جایی که تعلق واقعی داره….والله !!
محمد گفت:
اگر حمل بر خشونت نمی شود
قس درسته نه قص
یک زن گفت:
فکر می کنم یادآوری به خود و آموزش به زنها بیش از سرزنش مردها و نگاه های مردسالارانه مانع از خشونت میشه و در این راه نباید از هیچ چیز ترسید؛ نه از طعنه، نه بدفهمی و نه فحاشی. فقط باید اون قدر گفت و نوشت و نمایش داد و ترویج کرد تا اون کسانی که لازمه بفهمن ، خبرداربشن. اونها همون تغییردهنده ها هستن.
امید 5 گفت:
دیدم برخی ازدوستان خیلی سنگ خشونت بر علیه زنان را به سینه میزنند خواستم چند موردی که واقعیت محض است و در غرب بر علیه مردان استفاده میشود را گوشزد بکنم.
1- شايد بسياری از شما آگاهی نداشته باشید که اتهام خشونت بر علیه زنان به چه بیزنس بزرگي در غرب تبدیل شده. سازمانهای فمینیستی کمک به زمان به کمک این حربه سالیانه میلیلردها دلار به جیب خود سرازير میکنند. این سازمانها امروزه بسیار پر قدرت شده اند. اگر دلیل بر حرف من میخواهید داشته باشید کافی است که در Google search خود کلمه Domestic Violence و یا کلمات مشابه را وارد بکنید. اگر در غرب باشيد ملاحظه خواهید کرد که یک لیست از آگهی دهندگان اینتر نتي را پیدا میکند که شما را ترغيب ميکنند که مورد خودتان را به ایشان گزارش دهيد. لطفاً توجه داشته باشید که این آگهی دهندگان اينترنتی برای هر کليکي که بر روی لینک آنها ميشود مبلغ کلانی را به شرکت گوگل پرداخت میکنند. خوب خودتان حساب کنيد که این بودجه سازمان کمک به زنان چقدر زیاد است که میتواند همچین آگهي هائی بدهد و چقدر برایش صرف ميکند که مردي را به جرم خشونت بر عليه زنان مورد اتهام قرار دهد. هر چقدر اتهام به خشونت بیشتر باشد و افراد بيشتري به ايشان مراجعه کنند اين سازمانها بودجه بيشتري دريافت ميکنند و جیب خود را بيشتر پر پول میکنند.
2- اتهام خشونت به زن در غرب از جمله اتهاماتی است که در دسته preventive Pre Crime Action قرار میگیرد. این به معنای آن است که اگر حتی شک به وقوع يک جرم باشد ، بايد از انجام آن جلوگیري شود. این نوع اتهام در دسته تجاوز به کودکان طبقه بندی ميشود. معنی آن اين است که به عنوان یک مرد اگر شما با زني در یک خانه زندگی بکنید و شک به شما برود که به خاطر اتهام خشونت ، مرتکب خشونت به آن زن شده اید ، بدون آنکه تحقيقات کامل انجام شود ،(توجه کنید به این جمله : بدون انجام تحقيقات کافي ) شما از محل زندگیتان رانده خواهيد شد ( معمولا اگر زني دنباله گیر اتهام خشونت باشد در بيشتر موارد قادر به بيرون انداختن شما از محل زندگي تان است.) معولا چندین سال طول ميکشد تا پس از برگذاری دادگاه بيگناهي شما ثابت شود. در اکثر موارد زندگي مرد بيچاره تباه ميشود.
3- تحقيقات مستند و بيشماري نشان داده که اگر مورد اتهام خشونت قرار گرفتید و سر و کارتان با دادگاه افتاد و از بخت بد قاضي شما يک زن بود ، انوقت ديگر خیلي بيشتر کارتان زار است. قاضي هاي زنان بسيار بیشتر از قاضي هاي مرد به متهمان به خشونت خانگي سخت میگيرند. معمولا مجازات زندانهاي طولاني تري را برای ایشان ميبرند و حتي در خيلی مواقع عمداً موضوع خشونت را بسط داده و به کودکان هم وصل میکنند. معمولا قاضي زن بسيار بيشتر از قاضي مرد سعي ميکند که قدرت خود را به رخ متهم به خشونت بکشاند.مجازاتهاي زندان طولاني تري میبرد و جریمه هاي نقدي کمر شکن تري به ناف آن مرد بدبخت ميبندد. معمولا در اکثر موارد اگر کار به فرجام خواهي برسد دادگاه عالي حکم قاضي زن را رد کرده و يا به شدت در آن تخفيف ميدهد. (البته اگر متهم بدبخت شانس بياورد و دوتا قاضي دادگاه فرجام خواهي زن نباشند!!!) اگر کسي در اين گفته شک دارد به من بگويد تا لينک مربوط به این گزارشها را در این مکان بذارم.
امید 5 گفت:
راستی برای آنکه شیریني موضوع را در دهان شما بیشتر بکنم باید بگم که در دعوای معمولی حقوقی معمولا هر دو طرف مسئول پرداخت هزینه های حقوقی خودشان هستند و در انتها فرد بازنده باید هزينه های فرد برنده را بدهد. ولی هنگامی که اتهام خشونت بر علیه زنی به مردی زده ميشود ایم مدعی العموم Public Procecuter است که بر عليه مرد متهم اقامه دعوا میکند . این به معنی این است که زنی تهمت خشونت به مرد زده اصلا لازم نيست که هیچگونه خرجی براي وکيل خود کند و تمام خرج وکيل زن از جیب دولت داده میشود. معمولا مدعی العموم براي اينکه مجبور به دادن خسارت نشود از تمام امکانات دولتی نظیر آزمایشگاه و انواع و اقسام
Expert Witness ها با هزینه های نجومي استفاده ميکند تا قاضي را مجاب به گناهکار دانستن مرد کند. در همين حال مرد متهم براي مبارزه مجبور است که دست به جیب خود برده و تمام هزینه های دفاع از خود را متقبل شود (معمولا کارش به ورشکستگی ميرسد) . اگر هم پول نداشت که آنوقت کارش به وکیل تسخیري ميکشد.
بهر حال گفتن این مطالب برای ترساندن شما نيست ، فقط برای آشنا شدن آن دسته از آقایان ایرانی است که مخصوصاً در غرب زندگی میکنند و به عواقب این موارد آگاهی ندارند.
هليا گفت:
خوبه مثل ايران منتظر بمونن مرد زنشو بكشه تيكه تيكه كنه زنشو و بعدا حرف اون مرحوم رو قبول كنند كه شوهرم از خشونت استفاده كرده؟!
قانون بايد خيلی قاطعانه با پركردن خلاء از زن حمايت كنه
ببين مثلا من و شما در يك موردی اگر اختلاف ديدگاه داشته باشيم شما نهايتا به خاطر قدرت بدنی ميتونی منو كتك بزنی.
يا اينكه اگر من در يك اتومبيل كرايه سوار باشم ، راننده به خاطر قدرت بدنی و زور بازو ميتونه به زور بهم تجاوز كنه {به خصوص اگر بيشتر از يك نفر باشند} .
بنابر اين در اين موارد بايد قانون كمبود قدرت بدنی منو در مقابل مرد جبران كنه و از زن حمايت كنه .
همينجوری بودید ديگه لابد كه خانومتون شمارو ترك كرده.
شین شین گفت:
جمله آخرتون خیلی باحال بود.
اینور دنیا اگه طرف نتونه خودشو کنترل کنه حتی لازم هم نیست بزنه ، بهت میگن ترکش کنی چون از لحاظ روانی اگه طرف پایدار نباشه ممکنه تصادفاٌ بهت صدمه بزنه یا احیاناً باعث مرگت بشه. و صرفاً به دلیل چنین احتمالی نباید با فردی که نمیتونه خودشو کنترل کنه زندگی کرد. تو ایران من خیلی مطمئن نیستم که حتی اگه پات به بیمارستان هم برسه قانون بتونه ازت حمایت کنه.
خرزهره گفت:
۱- به گیتی ؛ویدا؛ نسوان و…
منظور من این بود که پستها خود مبلغ نفرت هستند و رفع ظلم با ظلم محال امد محال.
۲- به امیذ:
حرفهای شما تا حدود زیادی صحیح است ولی وارد نیست. موضوع رفع ظلم از زن ایرانی است نه رفع طلم از مرد غربی.
گیتی گفت:
@ خرزهره
کاملا موافقم…رفع ظلم با ظلم نه تنها محاله بلکه حماقته و نمی دونم اشاره تون به کدوم پستهاست….
من هم در بیشتر مواقع اشاره ام به انسان بوده ؛ نه زن و نه مرد….
و عمیقا هم فکر می کنم راه چاره به دست خود زنان است، خودباوری زنان جامعه ی ما…
و صد البته چه کسی می تونه منکر ظلمی بشه که به مردهای جامعه ی ما میشه ، به شکل دیگه ، گمون نکنم کسی بتونه منکر باشه….
می دونید مثل چی می مونه ؟؟ مثل وقتی یکی زخمی شده و داره فریاد میزنه ، بعد من نوعی برم جلوی صورتش داد بزنم ، مگه نمی بینی من هم زخمی هستم و درد دارم….
چرا می بینم…ریشه ی هر دوی این زخم ها یکی است، اما حالا تو به حرف من گوش بده !!
خوب اینجا وبلاگی است تحت عنوان نسوان ، نویسنده هاش از زن حرف میزنند و موضوعات اون ، گاهی شاید نرم گاهی افراطی ، اونهم بدلیل میزان و شدت ضربه ای که هر کسی خورده مسلما نوع بیانش می تونه فرق کنه…
اما اصل مطلب رو که نمیشه پوشوند…
مگه ما چند تا زن داریم که تونستند صداشون رو به یک تریبون برسونند ؟؟ نسرین ستوده ، شیرین عبادی ، یا حالا مثلا شادی صدر یا جسته و گریخته چند نویسنده و شاعر و کارگردان مثلا… هر کدوم در یک سطح از حساسیت و شیوه ی برخورد….
اصلا از من بپرسید خشونت در تک تک یاخته ها و سلول های مردم ما خونه کرده ، نسبت به هم بیرحم شدیم ، چون کسی بهمون رحم نکرده…همدیگرو دوست نداریم…
تا چه زمانی رها بشیم از این قوانین عصر حجری و قانونی انسانی حاکم بشه و مردم تحت اون نظارت و قانون انسانی بیاموزند رفتار انسانی رو ، بهتره حداقل به حرفهای هم گوش بدیم…
من اینجوری فکر می کنم…نمی دونم…
Parvaaz گفت:
+++++
و باز هم لایک بسیار به گیتی مخصوصا برای
» و عمیقا هم فکر می کنم راه چاره به دست خود زنان است، خودباوری زنان جامعه ی ما…»
prince گفت:
«ستها خود مبلغ نفرت هستند…»
متوجه هستم.
این جیغ و ناله های نسوان فقط تظاهرات یک روان مظلوم شده نیستند؛
بلکه بیان این اه و ناله های، میتونه خودش رول علیتی و التهاب زایی رو بازی کنه.
ولی خوب راه جایگزین چیه؟
که ننویسه؟ این که نمیشه.عقده ای میشه، می ترکه.نامنصفانه است اگه که از زن همین ابراز احساساتش رو هم بگیریم…
بگیم درست تر و منصفانه تر بنویسه؟ موافقم ولی درجواب، میتونه بگه که هیچ انسانی کامل و بی عیب نیست….
بنظر من، اگر نسوان واقعا دنبال درمانی از برای این درد هست، باید در پستهایی،مصداقهای ظلم به جنس مذکر رو که رشد چشمگیری هم داره؛ بیان کنه یا حداقل از کسی که چنین کاری رو میتونه، استفاده کنه.
اون موقع شاید این عدم تعادلی که اقایان در محتوای مطالب وبلاگ احساس میکنند به سمت تعدل بره.
ما درین جامعه مرد سالار یا زن سالار یا پدر سالار نداریم.
مشکل فراتر از دعوای همیشگی مذکر-مونثه.
ما ، زورگو سالار هستیم.
ویدا گفت:
پرنس جان….
«بنظر من، اگر نسوان واقعا دنبال درمانی از برای این درد هست، باید در پستهایی،مصداقهای ظلم به جنس مذکر رو که رشد چشمگیری هم داره؛ بیان کنه یا حداقل از کسی که چنین کاری رو میتونه، استفاده کنه.اون موقع شاید این عدم تعادلی که اقایان در محتوای مطالب وبلاگ احساس میکنند به سمت تعدل بره.»
من کلا با این دید چه برای این وبلاگ و چه برای هرگروه و حزب دیگه ای مشکل دارم….و تو جامعه ایران هم خیلی این دید رواج داره… آقا جان وقتی کسی یک هدف مشخص می کنه روی اون هدف کار می کنه… دیگه اینکه در مورد اهداف دیگران حرف زدن برای چی هست؟… کجای دنیا دیدید که یک حزبی از مشکلات حزب دیگه هم حرف بزنه؟!… شاید یک حزبی ایرادات حزب دیگه رو بگه ولی هیچ وقت از اهداف اون گروه یا حرب نمی گه…. مثل این می مونه که بیاید بگید… ماشین بنز تو تبلیغاتش باید منصف باشه و از مزایای ماشین بی.ام.دبیلو هم صحبت کنه!… مگه کمپانی بی.ام.دبیلو خودش زبون نداره… ملت هم گوش دارن حرفهای همه رو می شنون و خودشون قضاوت می کنن… اینکه این حرف رو نزنید چون مردم نمی تونن قضاوت درست کنن به نظر من توهین به شعور شنوندگان هست!…
مشکل این نیست که حرفیهای رو نباید زد… مشکل این هست که جامعه ما هنوز روحیه شنیدن انتقادات رو نداره… هنوز نمی تونه رقابت رو بپذیره… و فکر می کنم باید جامعه اینها رو یاد بگیره نه اینکه چون جامعه بلد نیست همه خفه خون بگیرن….
و در آخر آیا شما به وبلاگهای دیگه مثل همون آقا اجازه هم می ریید می گید… آقا حان شما تو نوشته هاتون منصف باشید و از مشکلات زنان هم بنویسد؟! یا فقط اینجا می گید… البته من معتقد نیستم اونها باید یکطور دیگه بنویسن… نه من هر نقدی رو هر چند تند باشه رو می پذیرم و فکر می کنم کلا جامعه باید به این سو پیش بره که توان شنیدن هرگونه نقدی رو داشته باشه!… دیگه فکر می کنم زمانی رسیده که ما بعضی از فرهنگهامون رو اصلاح کنیم!
prince گفت:
ادرس این وبلاگ اقا اجازه رو بگذار…
گوگلش کردم، ادرس سایت طرفدارای! حاج منصور ارضی رو داد.
خرزهره گفت:
http://aghaejaze.wordpress.com/2010/04/
P گفت:
شازده عزیز اینم لینک اقأجازه و یک اکسترکت از نوشته که من میارم اینجا. کامنتاش رو هم بخون، بعضی کامنتاش خیلی خوب.
http://ghaejaze.wordpress.com/2010/04/29/shadi-sadr-2/
» ه گفته خانم والترود شوپه، وزیر خانواده ایالت نیدرزاکسن، یکی از فعالان جنبش زنان آلمان و عضو حزب سبز، که در سال 1994 در باره بخشی از جنبش زنان آلمان می گفت: “در ساعت عادی کاری در طی روز، مردان را به عنوان متجاوز بالقوه و پدرسالار مورد تهاجم قرار می دهند. اما پس از ساعت کاری، به خانه خود و به نزد شوهر و دوست و شریک زندگی و خانواده خود برمی گردند.” (هفته نامه دی تسایت، 1994)
این تندروی ها تنها ویژه تندروهای جنبش زنان نیست. تب تند همه جا زود عرق می آورد. در جنبش 68 در آلمان، بسیاری از آنهایی که در آن سالها رادیکال بودند، “کمون یک (K1)” را در برلین راه انداخته بودند، در دود حشیش و الکل و آزادی جمعی جنسی زندگی می کردند و دیگران را متهم می کردند که بود گند “خرده بورژوایی” می دهند، اکنون تک به تک به دنبال پول و زن و شوهر سنتی و زندگی بورژوایی رفته اند و از این که گهگاه خبرنگاری به سراغشان می اید و پرسش هایی از آن سالها می پرسد، خشمگین می شوند.
اینها را ما دیده ایم.»
خرزهره گفت:
گذاشتم. چشم به راه بررسی است.
امید 5 گفت:
به خرزهره :
مرسی و ممنون از توجه شما به موضوع ولی باید خدمتتان عرض کنم:
1- امروزه قسمت بزرگی از جامعه ایرانی در خارج ايران زندگی میکنه و مرد ایرانی مقیم خارج بشدت در خطر مورد سوء استفاده قرار گرفتن است به خاطر ناداني در مورد سیستم غربي.
2- تا آنجا که من میفهمم نويسنده در مورد خشونت از مواردی نام برده که در جامعه ایران تجلی چندانی ندارند. مواردی نظير فيلم پورنو که در داخل ایران توليد نمیشه که بتوانید بگوئید خشونت به زنان محسوب میشود و یا مسئله لاغر شدن در حد مرگ زنان برای مانکن شدن چیزي نيست که در جامعه ایران مشکل و معضل خاصی به حساب بیاد. شايد چند تا دختر بالا شهری تهران با این مسائل درگیر باشند ولی مسئله يک مسئله جامعه ایران نیست و دارای نرخ به شدت پائينی در جامعه ایران است.
EhSAN گفت:
ای بابا شماها خیلی ساده اید…طرف دیگه نمیدونه از چی بگه از کدوم خشونت بگه که قبولش نداره یه جورایی داره از سکس مقعدی تفره میره lol .. بخدا گی بودن ایرادی نداره والا ما خیلی دیدیم اصلا کسی بهشون کاری نداره …شما چرا حرفای یه عده که فقط میان واسه خودنمایی و دلقک بازی رو باور میکنید …واقعا نمیدونم چرا نویسندههای وبلاگ اینا رو جدی گرفتن فقط بعضی وقتا رو اعصاب میرن..که الان ما علتشو فهمیدیم شما هم بدونید دیگه مثل ما عصبانی نشید….فقط میخواد یه چیزی بگه .اگه چار تا پست اینا رو اول پاک میکردن الان خیلی راحت میومدن میگفتن دردشون از کجاست d)
ویدا گفت:
@ خرزهره…
شاید پاسخ شما تا حدودی تو کامنتی که برای پرنس نوشتم هم باشه…. والا فکر نکنم از یک وبلاگ قوانین یک کشور بیرون بیاد که بخواهیم بحث ظلم و عدالت رو پیش بکشیم!… فکر می کنم رسالت هر نویسنده و فیلم ساز و هنرمندی نشون دادن جنبه دیگه ای از زندگی .. از دید یک نفر یک گروه دیگه هست….خوب نویسنده های این وبلاگ زندگی خودشون دردهای خودشون و گاهی زنها رو به تصویر می کشن… حالا این کجاش ظلم تو حق مردها هست؟! .. فکر می کنم مشکل این هست که آستانه تحمل شنیدن ما پایین هست دوست داریم زندگی رو فقط از دیدگاه خودمون ببینیم… اگه کسی حرفی به غیر اون زد و تصورات و رویاهای ما رو بهم ریخت عصبانی می شیم… شاید اگه یک کم تعصب رو کنار بگذاریم و طور دیگه ای ببینیم مشکل حل بشه!
بهرنگ گفت:
والله بالله همه ای این موارد رو که ذکر کردید خود خانم ها توش مقصر هستن
خود خانمها هستند که مهریه مطالبه میکنن و حاضر نمیشن که به جای مهریه حق طلاق و حضانت بخوان.
خود خانم ها هستند واسه اینه که پرده بکارت رو تحویل شوهرشون بدن تن به انواع سکس های ناهنجار میدن.
خود خانم ها هستند که واسه ازدواج عجله دارن و اصلا اجازه شناخت به طرفین نمیدن.
از نسل ما که گذشت اما به نسل بعدی این رو یاد بدیم که هر کسی مسئوله کاری که میکنه هست و باید باشه. این نمیشه که یه خانم دلش سکس بخواد اما مسئولیتش رو یک نفر دیگه قبول کنه اونم به پیچیده ترین و سخت ترین شکل ممکن.
خود خانم ها اینو در نظر نمیگیرن که وقتی با پول یا مدرک یه نفر ازدواج میکنی اون هم تنها با ظاهر شما ازدواج میکنه. وقتی که یک سمت ماجرا مادی عمل میکنه از سمت دیگه هم نباید انتظار جز این داشته باشه.
کاش خانم های ایرانی یک خورده به خودشون نگاه میکردن و بعد این همه انتظار داشتن.
P گفت:
ای کاش،ای کاش، …
کاپیتان بابک گفت:
لولیتا ، خانم دکتر
اینها که شما میگی درست. حالا چه کار باید کرد؟ بهتر نیست وقتی درد را می نویسی، درمانش را هم ( از نظر خودت) پیشنهاد بدهی؟ گوش ما از درد و ناله پر شده است
اینها که می نویسی، تقصیر کیست؟ از کجا سر چشمه می گیرد؟
آرش گفت:
کاپیتان به اینها میگن » چس ناله » ؛ خودش هم نمی دونه چی میخواد. مهریه رو تا آخرش بستونه ؛ یا با تبعیض مبارزه کنه.
Parvaaz گفت:
مهریه که زوری نیست. چه ربطی به تبعیض داشت؟
آرش گفت:
ربطش تو اینه که وقتی خودش رو میفروشه ؛ تبعیض رو می خره.
Parvaaz گفت:
هر چند دیدگاه توهین آمیز هست، اما باشه بیا از دید شما به قضیه نگاه کنیم.
کی میفروشه، کی میخره؟ پس شوهر لولیتا، لولیتا رو میخره. کی حالا به لولیتا تبعیض رو میفروشه؟
آرش گفت:
فرزند ؛ با کلمات بازی نکن ؛ بگو دنبال چی هستی ؛ صاف همونو بهت بگم/
Parvaaz گفت:
پدرم، به من بگو، کی به لولیتا تبعیض رو میفروشه؟
آرش گفت:
خودش باعث میشه .
Parvaaz گفت:
پاشو آرش جان، پا شو. دست و روت رو بشور، برو بیرون یه هوائی بخور، خیلیها مثل تو هستند، اشکالی نداره، تقصیر تو نیست عزیزم. این فرهنگ و این کشور قربانی زیاد گرفته، پاشو بابا.
Parvaaz گفت:
آرش، امیدوارم دیگه عصبانیتت فروکش کرده باشه. سخت نگیر بابا.
از دید من شما با مهریه چیزی رو نمیخری. اصلا چیز زیادی رو به دست نمیاری. یک دهم اون حقوقی رو که ازشون گرفتند رو هم به دست نمیارند. واسه همین موضوع مهریه از دید من یک بحث انحرافی! است و در حقیقت موضوع بحث رو کوچیک میکنه.
Take it easy
شین شین گفت:
آقا آرش یعنی شما میگی اگه مهریه نداشته باشه یکی، تبعیض هم براش قائل نمیشن؟؟؟؟؟؟؟؟ عجبا که هممون تو یه جامعه زندگی کردیم ولی برداشتمون از مسائل ییرامونمون با توجه به منافع و سلیقه هامون این قدر با هم متفاوته.
کاپیتان بابک گفت:
کاش یکی دو کلمه هم از مادرٍ عروس لولیتا بشنفیم. توپو شوت کرده رفته پی کارش، مردم بیان اینجا تو سر وکلۀ همدیگه بزنن
من نمیگم چس ناله، چون تبعیض هست
ولی خدائیش من عاشق این مهریه هستم. باور کن نمیدونم مهریۀ زنم چیه؟!
کاپیتان بابک گفت:
استغفرالله ، استغفرالله. میخواهی با الله بجنگی؟
فرهنگ گند و عقب افتادۀ ما از اسلام است. باید کتابی نو برای خود و فرزندانمان بنویسیم
برای اینکه زن (و مرد) ایرانی خودش را از این گنداب فرهنگی بیرون بکشد، باید زورش از الله بیشتر بشود تا بتواند با زیر پا گذاشتن گفته های قرآن، زن را انسان و برابر با مرد بداند
تو وبلاگ من روی صفحۀ کتاب و مقاله کلیک کنید
پایین صفحه مقالۀ 11 صفحه ای «زن در اسلام» را بخوانید؛ ببینید الله زن را چگونه می بیند
B Pioneer گفت:
«فرهنگ گند و عقب افتادۀ ما از اسلام است.»
===========================
کاپیتان٬ ترست از «هما» و «کاظمی» ریخته ها!!
ظاهرآ اونا الآن خوابند!
هر چی میخوات دلت بگو!
اما اگر پیدا شون بشه٬ دیگه هیچی…تاریخ طبری٬ هجری٬ قمری… رو برات باز میکنند٬ که خیر اینها که میگی از اسلام نیست… از جای دیگست… ایرانیان عاشق اسلامند و از اون روی نا گردون…
ناشناس گفت:
🙂
کاپیتان بابک گفت:
ای بابا. من همین دیروز از لیست مردسالاری بیرون آمدم ورفتم تو لیست آدم خوبا پایونیر جان
ببین حالا میتونی موقعیت مارو بهم بزنی یانه؟ 🙂
از بدبختی ما میشه چند تا کتاب نوشت. مردم الکی خوش، راحت طلب و خاصی هستیم
از صد تا «مسلمون» شاید بیشتر از 95 نفر، قرآن نمی خونن. از اون 5 نفر هم که می خونن، چهارتاشون نمی خونن، تلاوت می کنن
ALI گفت:
قابل توجه نسوان محترمه و
جهت تنویر افکار عمومی
نمی دانم اشکال کار کجاست ولی طی دو بار گذشته که من بعنوان کامنت مثبت می گذاشتم صورتک خنده از آب در می آمد
مسعود جمشیدی گفت:
زن ناشزه جان لابد بوتاکس رو قبایل افراطی پاکستان اختراع کردن که این همه بند کردی به مردسالاری باباجون پس چراتو اروپای فمنییست سکس مقعدی و این بتونه کاریها بیشتر رایجه؟
sara گفت:
اونموقع از کجات آوردی که تو اروپا این چیزا بیشتر رایجِ ؟ اصن مگه ما تو ایران آمار داریم؟ کس شعر میگه مردیکه
راشین گفت:
بسیار خوب می نویسی.من معمولا این جا پیغام نمی زارم ولی از نوشته هات خوشم میاد و باعث می شه که بهشون تا چند روز فکر کنم. مرسی به عریان نمایی. ما به این عریان نمایی خودمان احتیاج داریم.
B Pioneer گفت:
«مرسی به عریان نمایی. ما به این عریان نمایی خودمان احتیاج داریم.»
===========================
ما هم به «عریان نمایی» های شما احتیاج داریم! قربتأ ان الله…
ستاد مبارزه با کم عریان نمایی! به رهبری عالیا ماجده!
Reza Haez گفت:
نسوان خانم و سایر دوستان
اینم یه وبلاگ مربوط به خشونت زنان به قلم یک بانوی زیبای ایرانی ساکن کانادا. خوندش برای همهمون جالب خواهد بود:
http://whiteribbon.persianblog.ir/
نقاش دیوانه گفت:
پی نوشتتون خیلی عصبانیم کرد انقدر که باورم نمیشد تا کامنت های مردم روی نوشته های دیگتون رو خوندم
شرم بر ما مردها حقا که گاهی بعضی هایمان واقعاً نفرت انگیزیم.
به خدا که خیلی از ما مردها مرد نیستیم.
Reza Haez گفت:
نسوان خانم و سایر دوستان
اینم یه وبلاگ مربوط به خشونت زنان به قلم یک بانوی زیبای ایرانی ساکن کانادا. خوندش برای همهمون جالب خواهد بود:
http://whiteribbon.persianblog.ir/
البته این بار دوم است که این نظر را میفرستم.
رها گفت:
خشونتهایی که خیلی نزدیک به ما ، هر روز و هر ساعت داره ادامه پیدا میکنه و جریان داره
شین شین گفت:
گیتی اون بالا بالاها حرف قشنگی زد. خشونت تو اجتماع داره بیداد میکنه. یه عده حق و حقوقمون رو خوردن و بهمون توهین کردن، دستمون به اونا نمیرسه یقه همو گرفتیم. یه زمانی خشونت خانگی رواج داشت . ملت زورشون به زن و دختر خودشون میرسید ولی حالا چی؟ هیچ کی به هیچ کی رحم نداره. آدم از این همه تنفر که تو فضا موج میزنه حالت تهوع پیدا میکنه. حالا مردها هم خودشون قربانی سیستمین که خودشون پایه گذارش بودن. وقتی اکوسیستمی بهم ریخت هیچ کی توش مصون نمیمونه.
سعيد گفت:
آخ كه چقدر قشنگ نوشتي…از اينكه ديدگاههاي اشتباه فكري من رو بهم گوشزد ميكني واقعا ازت ممنونم…از وقتي وبلاگ شما رو ميخونم كلا ديدم و نگاهم نسبت به زن و خانومها داره تغيير ميكنه روز به روز…بايد به خودتون افتخار كنين كه اينقدر خوب روي ديد مردم تاثير مثبت ميگذارين…بي نهايت ممنونم
ma گفت:
خشونت یعنی تو !
آره تو . همین تویی که هزار ساله داری منو اذیت میکنی . رنج میدی . عذاب میدی .
آره همین تو . کی به فکر منه ؟! به فکر منی که زیر خشونت توام ؟! کی به فکر توئه . توئی که یه عمریه داری خشونت میکنی . خشونت می ورزی ؟!
چیه ؟! فکر میکنی شوخی میکنم ؟ دارم خوشمزگی میکنم ؟! نه والله . نه به جان عزیزت . که میخوام تو باشی و دنیا نباشه . که میخوام …
اصلن ببین . اگه این خشونت نیست پس چیه . اینی که من نتونم هر وقت بخوام تو رو ببینم و نتونم . اینی که نتونم با تو حرف بزنم . نتونم صداتو بشنوم . تو رو ببوسم . نتونم فدات بشم . نتونم …
آره ؟ اگه اینا خشونت نیس پس چیه ؟ خشونت فقط همون چیزایی که اون بالا نوشتن ؟! خشونت فقط چک و لگده ؟ مشت و لغته ؟ خشونت فقط فحش و بد و بیراه س ؟!
خشونت این نیس که من از تو دور باشم ؟ که به تو نرسم ؟
آره ؟! خشونت اینا نیس ؟ خشونت این نیس که تو یه عمره داری منو عذاب میدی ؟ منو زجر میدی ؟
اصلن تو به چه حقی اون بالا دراز کشیدی ؟ واسه چی به همه نیگاه میکنی ؟ نیگا نیگا میکنی ؟!
ها؟! واسه چی ؟! واسه چی منو اذیت میکنی ؟ این خشونت نیس که منو رنج میدی ؟ این که اون بالا بشینی و همه بیان نیگات کنن و حرص من در بیاد ، خشونت نیس ؟ خون جگر نیس ؟!
مگه هزار سال بهت نگفتم می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر ؟! ها ؟!
مگه یه عمر بهت نگفتم سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم ؟ ها ؟!
نگفتم ؟ نگفته بودم ؟!
اگه اینا خشونت نیس ، پس خشونت چیه ؟! پس چی خشونته ؟!
آخه لامصب تو عین خشونتی . تو خود خود خشونتی . تو ، تو با همین نگات خشونت مسلمی . خشونت مجسمی . ها . چیه ؟! ساکت شدی ؟ ها . فکر کردی فقط خودت بلدی از خشونت بگی . همش ما رو متهم کنی که خشن هستیم و فیلان . اونوقت ما هم لال بشیم و هیچی نگیم ؟!
نه خیر خانم . از این خبرا نیس . مام حرف داریم . شکوه داریم . شکایت داریم . مام یه عمره که داریم جور میکشیم . زجر میکشیم . درد میکشیم . مام داریم خشونت تو رو تحمل میکنیم . پس چی ؟!
اصلن چرا جای دور بریم . همین مژگانت . همین ناوک مژگانت . همین ناوک مژگانت که عین تیر میمونه . تیر تیز . تیر سه شعبه . همون که شاعر میگه تو با اون ناوک مژگان همه رو میزنی . همه خلق جهان را . همه پیر و جوان را . همون که شاعر میگه تو که میزنی میزنی میزنی میزنی یار / تو که میکشی میکشی میکشی میکشی یار / تا با ناوک مژگان / همه خلق جهان را جاتم / همه پیر و جوان را …
ها؟! چیه ؟! ساکت شدی ؟ دیدی حالا . دیدی تو خشن تری ؟ دیدی این تویی که میزنی ؟ میکشی ؟ این تویی که یه عمره خشونت می ورزی و ما هیچی نمی گیم . آره . هیچی نمی گیم . جور و جفا میکنی و ما وفا می کنیم . عذاب میدی و ما تحمل میکنیم .بعدشم میگیم بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد / ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن !
این تویی که یه عمره میگی یا رب مرا یاری بده / تا خوب آزارش کنم / زجرش دهم هجرش دهم …
آره عزیز دل . اینجوری یاس . اونی که خشونت میکنه تویی نه من . اونی که این نصف شبی آدمو سیگاری میکنه تویی ، نه من . اونی که از دستش باید به میخونه ها پناه برد و اسیر پیمونه شد ، تویی نه من . آره عزیز دل . خشن تویی . خشونت ورز تویی …
اصلن همین حالا . همین اینجا . ببین من واسه یه کامنت گذاشتن یه ساعته که دارم کامنتا رو رد میکنم و میام پایین ولی به تهش نمیرسم ! آخه این درسته ؟ درسته که عکس تو جلو روم نباشه وقت کامنت گذاشتن ؟ درسته منی که اومدم تو رو ببینم اینجوری این ته مه ها ، این پایین مایین ها ، ول و ویلون بشم ؟ درسته ؟! به این نمیگن خشونت ؟ این اگه خشونت نیس پس چیه عزیز دل . جان دل !
وب گرد گفت:
به نظر من ما در کشوری خشن زندگی می کنیم که همگی ما اعم از زن، مرد، کودکان قربانی خشونت ها یی فیزیکی ، کلامی و روانی می شویم.
نتیجه آن همین است که نمونه کوچکی از آنرا در این وب لاگ می خوانیم.
اوضاع مردان خیلی بهتر از زنان نیست فقط وجه پنهان آن بیشتر است.
و در آخر:
از ماست که بر ماست
پی نوشت: این روز یک روز بین المللی است پس این مسئله خشونت علیه زنان در همه جای دنیا رایج است فقط شکل و شدت آن متفاوت است.
بازتاب: لوگوی ضد زن بالاترین « Dice Marshal
جوات يساری گفت:
شومبول كه پرسيدي من بالاخره ميدونم فمنيست چيمدي؟!
شما به تصوير و يا مصاحبه ي اكثر فمنيست هاي وطني كه نگاه ميكنيد زناني نتراشيده و نخراشيده هستند. بدسيما و بدهيبت و بدتركيب
من كه روانشناسي موانشناسي بيلميرم ، اما عقيده دارم اينا به خاطر كم محلي و بيتوجهي مردها رفتن فمنيست شدند ، … به قول معروف حكايت گربه كه دستش به گوشت نميرسه . رو اين حسابه كه هيچ وقت نتيجه نميگرن و كاراشون در حد قرتي بازي و كمپين هپروتي اينترنتي باقي ميمونه . و تهش چهارتا نماينده اروپايي براي ژست ليبرالي تحويلشون ميگرن و چندرغاز يورو ميزارن كف دستشون.
خدا وكيلي براي خيلي هاشون اگه يه شوهر مايه تيلي دار پيدا كني دور هرچي فمنيست پمنيست و آزادي خواهي و آزادي طلبي رو خيط قرمز ميكشن.
من خارجو خبر ندارم ولي زن ايراني صدي نود آويزون مفت خور گشاد الممالك جيب بر و تيغ زن تشريف دارن . اصن كيه كِ از مال مفت بدش بياد كيه كِ از بيمسئوليتي بدش بياد ؟
آقا حقوق برابر ميخواي بسم الله.. بلانسبت خانم هاي مستقر در اين وبلاگ … خُ اون ك{…} گشادو تنگش كن برو كار ميكن مگو چيست كار و حقتو بگير …من كِ به عنوان مرد دور از جونتون كسخل نيستم بيام از امكانات رانت ها و مالو منالم كم كنم و بدم طرف زمين شما؟! خودتون بايد كار كنيد …
در عهد تير كمون شاه زن وز وز و غرغر ميزد كه چرا برام لباس بيشتر و طلاي بيشتر نميخري
حالا هم غرغر ميزنن كه چرا بهم آزادي و حقوق مدني بيشتر نميدي …
همش ميخواد بهش بدن خودش نميره به دست بياره
نه در گذشته خودتون رفتيد لباس و طلا بخريد
و نه حالا خودتون ميريد حقوق برابرو به دست بياريد
اينقدر غرغر ميزنيد كِ بالاخره مرد راضي ميشه و مياد آزادي و حقوق مدني دو برابر حقتونو مثل لباس و طلايي كِ براتون خريد بهتون هديه ميده.
ولي يادتون باشه برابر با مرد كار نميكنيد مسئوليت به عهده نميگيريد. مثل مرد استرس و فشارهاي زندگي رو تحمل نميكنيد و با اون «250 گرم گوشت بدون استخونتون» دولا پهنا از مرد ميبُريد وميبَريد (اولي به ضم ب دومي به فتح ب)
اي خاك دو عالم بر سر مردايي كِ شمارو مفت خور و تنبل بار آوردن
اه .. اه
زهلم گت ميش
مملكته تو رو مولا …. 😡
nana گفت:
خشونت یعنی مردی که زن را تحقیر و به او توهین میکند و بعد وقتی اعتراض میبیند میگوید غرغر نکن
هليا گفت:
جوات يساری
شما مردا معلومه حرفتون چيه؟
زن اگر بوتاكس و هفت قلم آرايش كنه ميگيد خودنمايي ميكنه و اگر مثل زنان فمنيست خودنمايی هم نكنه ميگيد چرا ظرافت زنانه نداره. بالاخره با كدوم ساز بايد رقصيد؟!
زنان فمنيست نتراشيده و بدهيبت نيستند ، اونا بر عكس زنانی كه دلبری ميكنند در فكر آرايش ،خودآرايی و نمايش مد نيستند.
همه ی زنان ايرانی نيز تنبل و مفت خور نيستند ، آخه اين چه جور حرف زدنه ؟! اين مرد ايرانیه كه بسياری از مواقع سد راه استقلال مالی و اجتماعی زنان بوده .
مثلا من دوست دارم برم كار كنم ، اما شوهرم بهم ميگه مگه مشكل مالی داری ؟
برو از خيلی از آقايون تحصيل كرده بپرس ببين اجازه ميدن خانومشون بره بيرون از خونه كار كنه؟
حاضرن كلی پول و امكانات رفاهی در اختيار زن قرار بدن و ذهنشو از كار كردن منحرف بكنن. . .
خب ميبينی كه اين مرده ايرانيه كه ميخواد منو خونه نشين و به قول تو تنبل بار بياره.
مرد ايرانی از زن غير مستقل كه در خانه بنشيند و برايش بچه به دنيا بياورد لباس هايش را بشورد خانه را مرتب كند بيشتر راضی است .
زنی كه در كنار همه ی خدمات تازه آخر شب بعد از خواباندن بچه و شستن ظروف، لباس زير بپوشد خودش را معطر كند و درون رختخواب برای آقا تيز استريپ بكند.
زن مستقل چنيبن خدماتی را به مرد ارائه نميدهد زن خانه دار به حقوق انسانی خود اشراف ندارد و مرد ايرانی چنين زنی را بيشتر عزيز ميدارد و سوگولیه مرد ايرانی چنين زنی است.
ما اگر تنبليم اگر خود آرا و لونديم اگر شياد جنسی هستيم و اگر همه ی آنچيزها كه تو ميگويی هستيم ، همان چيزی هستيم كه مرد ايرانی از ما خواسته و به ضرب سنت و زور آنرا در روان زنان نهادينه كرده است. از خانم مهندس بپرسی شايد بيشتر بهت توضيح بده .
P گفت:
هلیا! یعنی خلایق هر چه لایق؟
جـوات یساری گفت:
خانم تمام مطالبی كه گفتيد جواب داره ، به صورت خلاصه مثل اين ميمونه كِ بگيم اول مرغ بود يا تخم مرغ
منتها الان بايد برم جايی سر فرصت خدمت ميرسم
مهراز آذرخش گفت:
هليا خانم ، شما به نوشته جوات شيرين قلم دقت نكرديد او در پايان گفته بود :
اي خاك دو عالم بر سر مردايي كِ شمارو مفت خور و تنبل بار آوردن
اونم حرف شمارو با زبون عاميانه و طنز بيان كرده و از ظلمی كه به شعور زنان شده صحبت كرد{ اين برداشت من از نوشته جوات بود}
قبل از هر چيز فراموش نكنيد درباره امور انسانی صحبت ميكنيد و انسان بودن متفكر و ناطق بودن به جنس نرينگی يا مادگی ارجحيت دارد. آنرا مثل صف نانوايی زنانه مردانه نكنيد.
جـوات یساری گفت:
ممنون قربان ، شما كارمو راحت كرديد
آرش گفت:
@ گیتی
در خصوص مهریه ؛ مگه نگفتی :
» به عنوان مثال مهریه به چه درد زنهایی شبیه به خانم هایی که اینجا می نویسند و کامنت می گذارند می خوره آخه، عقل هم خوب چیزیه…سرمون رو مثل کبک کردیم توی برف…»
مگه در همین وبلاگ دوست عزیز تابو شکنت نگفت:
«..من جزو دسته دوم بودم. از اون طلاق هایی گرفتم که آرزوی هر زنی است. هرچی بود از زندگی مشترکم خیلی با شکوه تر بود. فی الواقع من از اونایی هستم که شوهره رو به خاک سیاه کشوندم. عین سکه های مهریه ام را گرفتم، یک آب هم روش…کلن البته می گویند مهر رو کی داده کی گرفته؟ ولی من گرفتم..»
من رو به بی منطقی متهم می کنی و کردن سر زیر برف ؟
(البته شاید از نظر شما ایشون تابوی گرفتن مهریه رو شکونده)
مگر برای همین به خاک سیاه نشوندن شوهره کلی پلاس و لایک و گود لاک و این جور چیزها نگرفت ؟
در مورد اون مثال دزد هم ؛ اتفاقا شما نگرفتی من چی می گم؛ اثبات اینکه دزد به منزل شما زده خیلی راحت تره به دلیل اینکه اون آقای دزد نباید تو منزل شما باشه ؛ پس کاملا مشخصه که دزده ؛ اما اثبات تجاوز در برخی شرایط به راحتی محقق نمیشه ؛ منظورم این بود که ای بابا اونی که کاملا مشخصه طرف دزده باز ازت دیه میگیرند ؛ چه برسه به اون ادعای تجاوز که ممکنه یک جاهاییش بلنگه.(باید ازم معذرت بخواهی؛ البته شدیم حساب بی حساب)
اما کلیت مطلب؛
ببین خانم محترم ؛ من تمام مظالمی رو که تو و شین شین و سین سین و عین عین و …. بر شمردین قبول دارم ، اما بحث اساسی اینجاست که شما به یک نکته توجه نمی کنید و اون اینه که قسمت عمده ای از این ظلمها به دلیل قانون بد داره اتفاق می افته ؛ حالا ریشش فقه یاعرف و یا هر چیز دیگه ؛ به هر حال قانون ایراد داره ، این به مرد امروز جامعه ربطی نداره ؛ این هم مثل بقیه ایرادات قانونی که آقایون و خانمها دنبال رفعش هستند با بازنویسی قانون بر طرف میشه ؛ دلیل نداره به دلیل قانون اشتباهی که یه مشت آخوند وضع کردند مدام به آقایون توهین کنید و بد و بیراه بگید ؛ همون بحث تجاوز؛ اگر دادگاهی بی طرف با حضور هیات منصفه و وکیل و دادستان و قاضی آگاه تشکیل بشه ؛ تشخیص دفاع از خود و یا قتل بسیار راحتتر میسر میشه.
یه قسمتی از این ظلمها هم به دلایل اجتماعی و فرهنگی است ؛ کار یک شب و دو شب نیست که به همین راحتی بر طرف بشه ؛ با فحش و بد وبیراه هم نمیشه عوضش کرد ؛ باید دستتون رو بزارید رو زانوتون و بلند شید.
گیتی گفت:
@ آرش
بی غرض هم اگه بخوام به پاسخ شما نگاه کنم ، خالی از خشونت کلامی نیست !!!
فکر می کنم موضوع قانون و عرف و ریشه و پایه ی این خشونت پنهان و پیدا رو اول خودم توضیح دادم ، چون شما که تا اونجایی که دیدم بخش موردعلاقه تون موضوع قیاقه ی خانم صدر و نداشتن جنبه های زنانگی ایشون از دید شما بود ….
حالا حرفهای خودم رو در شیش هزار حکایت به خودم میگین ؟؟؟ دست مریزاد بابا…..
ببینید اقای محترم ، اول اینکه ما سین سین و عین عین نداریم اینجا…. چه حرف عجیبی و چرا ؟؟
اما خوب من بودم شین شین هم بود !!
مثل این می مونه که من بگم آقای محترم ، امثال شما و آرش و مارش و قارش و سارش !!! ….دلیل این مدل حرف زدن چی می تونه باشه ؟؟؟
شاید فکر می کنید من متوجه نمیشم شما بحث دزدی رو در مقابل تجاوز مطرح می کنید اما به پدری که می تونه جون دخترش رو بگیره اشاره نمی کنید…
بحث عقده ی زیبا بودن خانم صدر رو مطرح می کنید و زمختی ایشون ، قبل از اینکه به محتوای حرفهای ایشون و غلط یا درست بودنش اشاره کنید….
شما به مهریه گرفتن اسکارلت اشاره می کنید ، اما نمی بینید که بقیه ی نویسندگان چگونه و از چه چیزهایی نوشتند و مورد حمله واقع شدند ، یا اینکه من در اون پست خاص مهریه نشان ایشون کامنتی نگذاشتم، چون کلش از دید من مردود بود و حوصله نداشتم اشاره کنم که در پست های قدیمی، ایشون اشاره کرده بودند به یکی از دوستانشون که رفته خارج از ایران و حالا ماتیک قرمز می زنه و هر جوری بخواد زندگی می کنه و تلویحا اشاره به تن فروشی ایشون کرده بود .. که کلا از دید من مردود است این نوع نگاه…
یا در بحث کس به ضم کاف همینطور..
مبحث حمله به اقایون رو هم در گفتگوم با جناب خرزهره مطرح کردم به تفصیل…..
می دونید فکر می کنم شما اصول اولیه ی گفتگو رو فراموش کردی…حتی اصول و ماهیت عذرخواهی کردن رو و دلیل اون….
من بازاری نیستم ، اهل یر به یر کردن و بی حساب کردن هم نیستم ، لزومی هم نمی بینم در فضای مجازی امتیاز بگیرم با خودم رو به در و دیوار کوبیدن !!
واقع بین باشیم…. همین….
خانم ها بالاخره این قوانین رو عوض خواهند کرد ، شک نکنید، به مدد و یاری مردهایی که انسان بودنشون ارجح است بر مرد بودنشون ، و به مدد تلاش خودشون…… عرف هم به کمک قوانین انسانی به مرور تغییر خواهد کرد ….
البته بعد از رفتن نظامی که مبتنی بر قلدربازی و بی منطقی و قوانین ضد انسانی است …
راستی شما هنوز از من عذرخواهی نکردید !!! چه عجیب و دلیلش چی می تونه باشه ؟؟؟ ….. 🙂
جـوات یساری گفت:
«خانم ها بالاخره این قوانین رو عوض خواهند کرد ، شک نکنید، به مدد و یاری مردهایی که انسان بودنشون ارجح است بر مرد بودنشون»
گيتي من اصل جنسم ، … خانوما ميتونن رو من حساب ويژه باز كنن. ….
گیتی گفت:
آقای اصل جنس… نخند ببینم رسوا !!
باز ما یک چیزی گفتیم شما یاد الهه ی ناز و ونوس ویلندورف افتادی ؟؟ 🙂
اینجا هم که گاهی به نعل کوبیدی بی محابا ، گاهی به میخ طویله !! حواسم هست داری چیکار می کنی والژان !!
امضا: ژاور
آرش گفت:
چون تاکید داری که ازت معذرت خواهی کنم ؛ یر به یرت کردم ؛ وگرنه شما در پایان هر کامنت از من میخوای که معذرت خواهی کنم؛ بابت چی ؟ الله اعلم.
اما من اگر در ج ا ا سمتی داشتم ، شما رو به عنوان مذاکره کننده ارشد هسته ای می فرستادم پیش کاترین جون ؛ کاترین و گیتی عجب ترکیبی؛ بعد می تونستی مجوز رسمی ساخت بمب اتم رو هم بگیری.
اینکه نویسندگان حرفهای خوب زدن که سر جاش ؛ ما هم هر جا دیدیم حرفی خوبه تایید کردیم و دفاع.
اما دلیل نمیشه حرف غلط رو نبینیم ؛ اینکه شما براش کامنت نذاشتی دلیل نمیشه که من هم بهش اشاره نکنم. قبلتُ؟
گیتی گفت:
بعد نود بوقی تازه می پرسی بابت چی ؟؟ حقا که با رئیس جمهور مردمی همچو نیمه سیبی هستید از وسط نصف !! 🙂
نه قبول نیست ، عذرخواهی یر به یر نداره ، عمرا !!
عرض کنم که بطور کلی ربطی نداشت راستش رو بخوای به محموعه ی حرفهای من…
بطورکلی حرف شما ربطی به مجموعه ی حرفهای من بطور جزئی نداشت !!
موضوع مهریه رو فقط خانم اسکارلت مطرح نکرده بوده…ضمن اینکه من اشاره ام به مهریه بخاطر این بود که تا حرفی میشه مهریه علم میشه….
نه یاد اسکارلت بودم نه چیز دیگه ، بیشتر موضوع مهریه رو در واکنش به یک گفتگوی خانم و اقایی که الان نا ندارم صفحه رو بچرخونم ببینم چه کسانی بودند نوشتم….
یکی گفته بود حق…اون یکی یک چیز دیگ گفته بود…. یک چیزی توی همین مایه ها بود گمونم…
بهرحال واکنشت احساسی بود به نظرم… و بعله خشونت آمیز…
حالا هی حاشا کن…هم موضوع عذرخواهی رو هم خشانت رو !! والله….عیبی نداره ، شما هم حاشا کن ….
یک روزی روزگاری دختر شما یک کتاب می نویسه راجع به پدری که هی حاشا می کرد حقوق زنهای این جامعه رو در سیاه ترین دوره ی زندگی زنان این سرزمین و در وبلاگی بنام نسوان !!
چاپ می کنه در تیراژ میلیونی با اسم و مشخصات !!
روزی بزودی !! بعله…. 🙂
آرش گفت:
من حقوق رو حاشا نكردم.از خود نسوان بپرس.
لعنت بر كسي كه حقوق زنها, نخسوزن دختر من رو ناديده بگيره.
شین شین گفت:
همونطور که گیتی جان گفتن : » ما سین سین و عین عین نداریم اینجا…. چه حرف عجیبی و چرا ؟؟
اما خوب من بودم شین شین هم بود !!
مثل این می مونه که من بگم آقای محترم ، امثال شما و آرش و مارش و قارش و سارش !!! ….دلیل این مدل حرف زدن چی می تونه باشه ؟؟؟»
جداً دلیل این طرز حرف زدنتون چیه آقا آرش؟؟؟؟؟؟ من که شخصاً به یاد ندارم شما رو رو مسخره کرده باشم یا توهینی بهتون کرده باشم که یهو لحن صحبت کردنتون تمسخر آمیز شده باشه. شما اگه حرفی برای گفتن دارید که این گوی و این میدان ولی اگه ندارید فگر نکنم با مسخره کردن بقیه بتونید به حرفهای خودتون ارزش بدین و حرف آدمهای دیگه رو بی ارزش کنید. شما رو نمیدونم ولی ما سالیان سال از مهدکودک رفتنمون گذشته زمانی که بچه ها واسه اینکه حال همو بگیرن اسم همو میپیچوندن و یه جورای مسخره همو صدا میکردن. حالا من نمیدونم که شما چرا میخواین حال ما رو بگیرین. ما بنا به تجربیاتمون حرف میزنیم شما هم بنا به تجربیاتتون. یعنی اینقدر سخته شنیدن حرف مخالف.
آرش گفت:
@ لولیتا
بببن این فیلم » ورود آقایان ممنوع » رو هر طور شده ببین. این جواتی رو بد چیزی دست گذاشت.
نسوان گفت:
ارش خواهش می کنم نوشته رو دوباره بخون و ببین وقتی خشونت رو تعریف کرده اسمی از مرد برده؟ یا به قوانین و نگاه جامعه اشاره کرده؟ خیلی از این خشونت ها رو اصلا زنها به زنها دارن می کنن. کجا نوشته شده مردها مقصرند؟ صد البته قانون و زنها و حتی زنهای پذیرای خشونت هم در این میان مقصرند. من با امثال جوات و امید 5 واقعا درک متقابلی ندارم ( قصدم بی احترامی نیست فقط درکشون نمی کنم و برای همین حرفی باهاشون ندارم) اما نظر تو برام مهمه. الان ببین زیر همین پست چند نفر نوشتین چون از قیافه ی شادی صدر سکسی نیست خوشتون نمیاد. حالا به شوخی و یا جدی… خوب این خشونته دیگه. چرا یک زن باید تا حرف می زنه به سنش به قیافه اش گیر بدیم؟ آیا این کار رو با وبلاگ نویس مرد هم می کنید؟ آیا اگر فلانی تو وبلاگش به زنها بیراه بگه میگیم چون کچل بوده اینجوری عقده ای شده؟یا چون آلت تناسلی اش 5 سانت بیشتر نیست این حرف رو زده؟ نه! حرف رو میخونیم و با حرف پاسخ میدیم.
جـوات یساری گفت:
ديدي چي خاكي به سرم شد؟!
. . . ديگه «درک متقابل» نداريم
سر سياه سرمای زمستون ،مثل ليون آلاخون والاخون شديم
به حرضت آباس من نميتونم اين وضعيتو تحمل كنم 😦
امید 5 گفت:
دیدی جواتی چی شد؟ ای وای ما ها اصلا از همون اولش اوت بودیم . اصلا حالیمون نشد که منظور نویسنده چی هست. ببین این اصلا منظورش از خشونت به مردها نبوده . اون لیست باند بالائی را هم که اونجا نوشته فقط منظورش خشونت زن به زن بوده. هنوز مسائلی در مورد خشونت زن وبه زن است که ما مردها نفهمیدیم که چه است و هنوز به صورت راز است. فکر میکنم که خشونت زن به زن حتماً خیلی بدتر از زن به زن است. من اصلاً از اول حدس میزدم که مقصود اصلی از عامل خشونت در این متن همون خود زنها هستش ولی راستش را بخوای به جون خودم نباشه به جون همین لولو جان اولش خجالت کشیدم که بگم. حالا ببین خودش اومده زبون باز کرده و میگه که هدف اصلی اش مردها نیستند.
بنا به تراوشات ذهنی جدید برخی از نویسندگان دانشمند در این وبلاگ بلا بر این شد که از این پس تعریف جدیدی برای خشونت تصویب شود و تعاریف قبلی به زباله دانی تاریخ سراریز شوند. در این نگاه خشونت زا زن همه چیز میتواند باشد به جز انسان . خلاصه مثلا اگه به زنی بگی ، چرا اینقدر جنده شدی؟ چون «جنده گی» شغلی انسانی است پس خیالی نیست ولی اگه بهش بگی که چرا اینقدر لاغر مثل نی غلیون شدی ، شما انوقت دچار خشنترین رفتار با زن شدی.
قرار است که این تعریف لولو از خشونت را در سازمان ملل از دیوار اویزان نمایند تا سرمشق تمام ملل شود.
امید 5 گفت:
نی غلیون= نی قلیون
جـوات یساری گفت:
والا اين خانم دارابي (( لوليتاي سابق))هر وقت دو خط مطلب مينويسن پشت بندش مجبورن سيصد متر توضيحات درباره نوشته و در راستاي ماستماالي سوتي ها ارائه بدن.
اينجوري باس خودشو بقل قوانينش بيخ ديوار آويزون كنن تا هركي ابهام و سوال داشت خانوم به صورت روتين و آنلاين توضيح بده . 🙂
آرش گفت:
ببین چرا مغلطه می کنی؟ اینکه من یا هر مرد دیگه از قیافه یک زن خوشمون نیاد ؛ یعنی خشونت ؟
بعدش هم من نگفتم سکسی نیست ؛ گفتم اگر چند کیلویی وزن کم کنه برای سلامتیش بهتره.ها ها
اما در مورد سن ؛ من با سن مشکلی ندارم ؛ مشکل اونجاست که زن یا مرد ؛ فرقی نداره ؛ هر کدوم خارج از سنشون عمل کنن ؛ مثلا مرد 70 ساله بره سراغ دختر 18 ساله ؛ یا زن 40 ساله کارای دختر 16 ساله رو بکنه ؛ و در غیر اینصورت به هیچ وجه افراد رو بر اساس سن تحلیل و یا تخطئه نکردم؛ تا به حال همچین موردی رو از من دیدی؟
اینکه به کسی تذکر بدی که کاری که داره می کنه مناسب سن و سالش نیست با حرفی که مد نظر توست فرق داره.
ولی در مورد خانم صدر ؛ چون ایشون شمشیر رو از رو بسته و بحثش نفرت پراکنی علیه مردان هست ؛ و نه تصحیح قانون و یا قراردادهای نا نوشته اجتماعی ؛ دیگه موضوع فرق داره ؛ اینجا میشه جنگ ؛ باید به هر نحوی کوبیده بشه و در هر فرصتی علیه ایشون موضع گیری بشه ؛ چون از دایره منطق خارج شده. یعنی فضایی رو ایجاد کرده که خودش هم باید در اون فضا گرفتار بشه.
در ضمن ما هم حرف زدیم دیگه ؛ مگه کسی رو کتک زدیم؟
آشنای قدیم گفت:
دیدگاهی مشابه نسوان عــزیز و به همان اندازه …
http://dicemarshal.wordpress.com/2011/11/27/%D9%84%D9%88%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%B6%D8%AF-%D8%B2%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86/
کاظمی گفت:
لولیتا خیلی خوبه که سعی کردی خشونت علیه زنان رو از جنبه های مختلف ببینی. کار من رو ساده کردی. اگه فقط اونایی که مربوط به اسلام بود رو نوشته بودی من مجبور بودم بقیه رو بنویسم. 🙂
من فکر میکنم مشکل اصلی توی دیدیه که نسبت به انسان وجود داره. دیدیه که منفعت طلبه. بینشیه که همه چیز رو برای «من» میخواد و عاجز از اینه که بفهمه منغعت دراز مدت همین «من» هم در رعایت حقوق «دیگری» خلاصه میشه. تفکریه که توش این لذت بیشتر و بیشتر و بیشتره که اصالت داره و نه انسان بودن و ماندن.
همونطور که توی چند تا کمنت دیگه هم اشاره شده بود این فقط زنها نیستند که بهشون خشونت اعمال میشه. مردها هم یه جور دیگه تحت آزارند. توی این دنیا انگار همه مون داریم توی یک سیستم ظالم و خشن میچرخیم. با بچه ها کم خشونت میشه! با حیوونا کم با خشونت رفتار میشه! محیط زیست کم از دست آدمیزاد میکشه!!!!
و من فکر میکنم که همه این مشکلات تنها با قوانین حل نمیشه. یک طرفش رو درست میکنی از یه جای دیگه اش میزنه بیرون. قوانین عاقلانه و عادلانه لازمند شکی نیست. ولی شاید بشه با یه کم محبت، با یه کم دیگرخواهی با یه کم خودسازی، تا قبل از اینکه کار به قانون بکشه مسئله رو حل کرد.
یه مطلبی رو هم در مورد یه چیزی که توی کامنتها من زیاد دیدم بگم. من فکر میکنم یکی از موارد خشونت علیه زنان تفکریه که میخواد زنها برای اینکه زن باشند تبدیل به مرد بشند. البته من هنوز برام خیلی روشن نیست که زنانگی و مردانگی چیه و واقعا چه خصوصیاتی رو میشه برای هر کدوم قائل شد. ولی تفکری که فکر میکنه مادری که کار نمیکنه و انتخاب میکنه که توی خونه باشه و بچه اش رو بزرگ کنه و کلا به امورات خونه برسه و از خلاقیت و توانش کمک میگیره تا یه خونه آرام و شاد برای خودش و کسایی که دوستشون داره فراهم کنه آدم بی مسولیتیه و لفظ ک…گشاد رو براش استفاده میکنه و فکر میکنه مسولیت یعنی پول در آوردن و اینکه زنها اگه حقوق برابر اجتماعی میخواند باید برند مثل مردها با همون حجم کار کنند تا بتونند حقوق برابر داشته باشند هم داره انسانیت زن رو زیر سوال میبره. من نمیدونم چند تا از مردهایی که معتقد به این تفکر هستند یک هفته, دو هفته موندند خونه و با بچه ها سر و کله زدند و کارهای خونه رو راست و ریست کردند. ولی من با توجه به اینکه همیشه هم کار بیرون داشتم هم مسولیت اصلی خونه رو از نظر حجم کار و انرژیی گه از آدم میگیره تفاوتی بین این دو تا محیط ندیدم.
هما گفت:
کمک کمک کمک …..s o s
نسوان جان
چه بلایی سر این تنظیمات وبلاگ اوردید؟ نمیشه کامنت گذاشت از دیروز….مگه اینکه مثل الان بخواهی در جواب یکی بعنوان پاسخ کامنت بذاری …..
شما چرا حوصله تون سر میره با پیچ و مهره های اندرونی ور میرید ؟
خلاصه که ..کمک
(این کامنت هیچ ربطی به جناب کاظمی نداره…با عرض معذرت از ایشان )
هما گفت:
من یک چیزی بگم . در اینکه قانون ما مشکل داره حرفی نیست اما مسله اینه زنان ما هم هم خر رو میخوان هم خرما . نمیشه فکر امروزی داشت و طبق سنت ازدواج کرد . این اشکال برما هست . من خودم یک سکه مهریه ام بود که همون سر عقد هم بخشیدمش (چون دفترخون حاضر نبود بدون مهر ثبت کنه) .اما در عقدنامه شرط کردم چون کار می کنم هرچی در سالهای ازدواج خریدیم زمان طلاق نصف کنیم . از طرف دیگه مشکل اینجاست برادران غیور مملکت ما هم وقتی هول میشن حالیشون نیست دارن چیرو امضا می کنند . عقدنامه یک قرارداده . هیچ فرقی با بقیه قرارداد ها هم نداره . یعنی شما می تونید جز اون موارد 13گانه که به زن وکالت میدید .مطالب دیگر رو هم بگنجانید یا حتی اون 13 بندی هم که چاپ شده اگه مایل نیستین امضا نکنید . همونطور که زنان حق دارند شروط خود رو در عقدنامه بگنجانند . بخدا یک دهم همون پولی که ما میدیم برای طلاق وکیل و دادگاه و… اگه زمان ازدواج با یک وکیل مشورت کنیم یا اصلا وکیل بگیریم کلی مشکلات حل میشه . چطور ما میخوایم یک قابلمه بخریم از ده جا می پرسیم اما سر ازدواج چه زن و چه مرد همه چیرو به قضا و قدر واگذار می کنند . خب همین میشه که این همه مشکل پیش میاد . میگم درسته قاون ما مردسالارانه است اما ما هم واقعا خیلی بین سنت و تجدد داریم دست و پای بیخود میزنیم
نسوان گفت:
هما نمیشه کامنت گذاشت؟ پس این 225 تا کامنت از کجا اومده؟ والله ما دست به هیچی نزدیم.
ممکنه از فیلتر شکن شما باشه.بعدشم خواهر، گوش به این جواتی نده این زیادی با سرورش جناب امید پنج گشته توهم زده. البته معلوم نیست اگر این وبلاگ انقدر خطرناک است این دوستان چرا اینجا کنگر خورده و لنگر انداخته اند و جانشان را بر نمی دارند فرار کنند، ما که نفهمیدیم.
هما گفت:
نمیشد خواهر ….البته الان ذیل مطلب جدید این مشکل حل شد …. فقط میشد در پاسخ کسی کامنت بذاری … بعد چون دیدم بالا ali هم گفته مشکل داره گفتم شاید به چیزی دست زدین یا دست تون به چیزی خورده ….شایدم بقول تو از شلوغی بوده چون فیلترشکن عوض نکردم اتفاقا با چیزهای دیگه هم امتحان کردم نشد . اما من باب جواتی و…. اون پایین براش نوشتم … راستی واسه اینکه نرخ دستم بیاد می پرسم شما هر ادمی که به ج ج ا می فروشین چند میگیرین ؟ خلاصه تو سر قیمت نزنین که دست زیاد نشه …
نسوان گفت:
بسته به مظنه بازار داره ابجی… هرکی یک قیمتی داره. الانم که دلار کشیده بالاو.. می دونی که ما شناور کار می کنیم… شوما رو هم ارزون نمی فروشیم خیالت تخت کم کم یک ویلا تو تورنتو باید به نام بزنن تا ردت رو بدیم!
اما از شوخی گذشته همه ی حرف این آدم بی پایه است. هرکس که در ورد پرس وبلاگ داشته باشد بطور خود به خود آی پی های کامنت گذارها را خواهد داشت! این مختص این وبلاگ نیست. در ضمن برای کسی که با فیلتر شکن میاد ( یعنی همه ی مخاطبین ما) آی پی اصلا خطری محسوب نمی شود. به این مزخرفات گوش نده.
هما گفت:
البته اگه با عرض شناور کار می کنین که کم کم فک کنم مرغابی بشین ..از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون اون اوایل که ما با شما جی جی باجی نبودیم رفتیم وردپرس یک وبلاگ زدیم که ببینیم شما از اون پشت تا کجای مارو می بینید و یه وقت خدای نکرده ناموس عصمت و طهارتمون توسط شما رصد نشه که واویلاست ….البته اینم بگم اونزمان هنوز به این علم لدنی نرسیده بودیم که ازاینور تشخیص بدیم سبیلاتون چه اندازه است …. که دیدیم شما نهایتا تا شرت ماماندوز مارو بیشتر نمی تونین رصد کنین و خفیاتمون در امانه …انشااله
منتها حالا که صحبتش شد چه ویلای لواسون و چه قمصر کاشون ..اگه مارو بفروشین خیلی نامردین ….. یعنی اون زمان دیگه فقط تیزی بین ما حکم می کنه …گفته باشم
جـوات یساری گفت:
طبقه ي كوچكي از جامعه مثل لوليتا و ويولتا زندگي ميكنند يه حالت نه مجرد نه متاهل و استقلال مالي و اجتماعي بدون شوهر و بچه و بدون آويزون بودن (( همون كه شما با سوادا ميگيد وابستگي روحي و مادي))
دژ فولادين رها و مفلس في امان الله . . . 🙂
طبقه ي كوچكي هم مثل شما زندگي ميكنند ، مذهبي شاغل خانه دار تعادل بين زندگي خانوادگي و فعاليت اجتماعي ، مثل خانوم معلم دبيرستان خضراء و به صورت كلي يك چيز ايده آل(( بابتش بهتون تبريك ميگم))
بقيه و اكثريت در اون طبقه ايي هستند كه به نظرم ميشه بهشون گفت زنان تنبل و برده و مسئوليت گريز و خانه نشين. هرچيم كار خونه سخت باشه نهايتاً اعتقاد دارم تا زن پاشو از خونه بيرون نزاره فعاليت گروهي و اجتماعي بيرون از منزل نداشته باشه شكوفا نميشه . كامل نميشه ، عوارض جانبي زيادي داره ممكنه صدمه ببينه . زن موجود ظريفيه ، فصل افتراق زن و مرد ظرافته …، تفاوت ها بيشتر فيزيولوژيك هست . تفاوت ديگه ايي بين زن مرد نيست .
خيلي هم رو حرفم و اين ايده اصرار نميكنم چونكه متاهل نيستم ديتيلز اون داخلو نَوَدونم،
کاظمی گفت:
ببینید من با این مشکلی ندارم که خانمها و کلا آدمها هر چه بیشتر امکان تجربه موقعیتهای مختلف رو داشته باشند پخته تر میشند. مشکل من با این حرفه که زنها باید در قبال حقوق اجتماعی برابر اندازه مردها بیرون کار کنند. این اشتباهه.
بحث من خانمهایی که انتخاب میکنند که مجرد باشند و حالا تاجایی که توانشون اجازه میده دوست دارند که بیرون از خونه کار کنند نیست.
بحث من خانمهاییه که ازدواج کردند؛ بچه دارند و ما هی بهشون میگیم اگه میخوای مثلا حق طلاق داشته باشی اگه میخوای حق حضانت بچه هات رو داشته باشی باید اندازه یک مرد بیرون کار کنی. خب این تفکر اون خانم رو محبور میکنه که از بچه اش بزنه از خودش بزنه تا حقوق اجتماعی یکسان داشته باشه. من منکر مسولیت یکسان مرد و زن در قبال خانواده و خصوصا بچه هاشون نیستم ولی نمیتونم نیاز بیشتری که یک بچه به مادرش داره رو منکر بشم و درنتیجه نیاز به اینکه مادر توی خونه بیشتر وقت بذاره تا بیرون.
جـوات یساری گفت:
البته قبل از هرچيز لازمه بگم حقوقي كه زن در دنياي غرب به دست آورده لزوما با كمك اشتغال بيرون از منزل نبوده ،يعني ما در اونجا هم با زنان غير شاغل رو برو هستيم كه تمام حقوق و مزاياي برابر رو دارن. اما اين خروح از منزل بود كه تونست زن رو از يك موجود وظيفه شناس به يك موجود حق شناس و حقوق طلب تبديل كنه .
انقلاب صنعتي زن رو از خونه بيرون كشيد و از قضا سركنگبين صفرا فزود و وبال گردن مردان غربي شد ، مذهب مسيحيت و سنت يوناني هم بي تاثير نبود در زمينه ي زنان منعطف بود . اينارو گفتم تا برسم به انعطاف و تغيير الگو… بعيد ميدونم ديگه اون كار كردي كه شما ميگيد جواب گو باشه ، خيلي راحت بگم نميشه همزمان خر و خرمارو يكجا داشته باشيم .
كسي كه حقوق بيشتر ميخوااد بايد يكسري از داشته هارو از دست بده.
بهع نظرم تلخه اما چيزيه كه وجودد داره .
هرچيزي هزينه داره . . . حقوق بيشتر براي زن مترادف با تغييرات اساسي در زندگيه سنتي خواهد بود.
اون حقوق و مزايايي كه زن غربي داره بعيد ميدونم همزمان با زن سنتي و مادر بودن فول تايم در يك كاسه قابل جمع شدن باشه.
کاظمی گفت:
اگه ملاک ارزش گذاری کار آدمها رو فقط با میزان درآمدی که تولید میکنند نسنجیم، شدنی است.
ویدا گفت:
کاظمی جان…
«اگه فقط اونایی که مربوط به اسلام بود رو نوشته بودی»
یعنی به سلامتی شما هم قبول کردی که دید اسلام نسبت به زنها خشن هست و بعضی از خشونتها بر علیه زنان رو اسلام ترویج داده 🙂
به سلامتی این توافق
Cheeeeeeeeeeeerrrss!
کاظمی گفت:
والله بنده که همیشه گفتم با یک سری قوانین اسلام در جامعه فعلی مشکل دارم.
ولی به نظرم چند تا نکته رو باید دید:
یکی اینکه خیلی از این قوانین مربوط به زمان و مکان خودش بوده توی اون زمان اگه بهش نگاه کنی نظرت فرق میکنه ولی برای الان نیاز به تغییر داره.
یکی دیگه هم اینکه خوب و بدش رو باید با هم دید.
هما گفت:
ویدا جان من یک چیزی بجای جناب کاظمی بگم
فک نمی کنم کسی شک داشته باشه که بسیاری از قوانینی که 14 قرن پیش برای مردمان اونزمان و شرایط اون موقع طرح شده بکار امروز نمی اید. کسی هم اینو نمیگه ..ما سر این بحث داریم که این قوانین باید بروز بشن و از حوزه سیاست جدا بشن ..چیزی که روحانیت سنتی بسیار با این مسله مخالفه و میبینی که کسانی هم که میخوان دست به اصلاح و بروز کردن این قوانین بزنند ..با شدت تمام جلوی اونها رو میگیره ……ببین مگه در حوزه های دیگه ، قوانین هزارسال پیش اجرا میشه که در این حوزه مذهب همونا باید پابرجا باشه … دین اگه بروز نشه و در زمان نزولش ساکن بمونه مسلمه محبوبیت و کاربردش رو ازدست میده ..این نظر منه
هرچند من باور دارم اکثرما تنبلی و بی همتی خودمون رو گردن دین و قانون مردسالار و زن سالار….. میذاریم و اینها بیشتر بهانه ایست بر نااگاهی و تنبلی ذاتی ما
پس بسلامتی….Cheeeeeeeeeeeerrrss
کاظمی گفت:
من باهاتون موافقم هما خانم
بهروز گفت:
نگرشت خیلی زیباست. از صداقت و شجاعتت نیز لذت می برم.
جـوات یساری گفت:
هما خانم
الحمدالله كه بهتون ثابت شد اينا با تنظيمات وبلاگ ور ميرن، صد جور نرم افزار امنيتي داخل وبلاگشون ريختن ، كامنت ها و آي پي ها به صورت هوشمند رصد و مكان يابي ميشه .
اينا پشت پرده دارن كاسه ي زير نيم كاسه دارن
وبلاگ براي خانوما هست 4ديواري اختياريه هركاري عشقشونه بكنن، هركي ناراحته هررري بره
اما من پارسال هي جلز ولز ميزدم ميگفتم لوليتا تنظيمات وبلاگ رو جوري انجام داده تغيير داده كه بعضي ها نتونن راحت كامنت بنويسن
1- شماها قبول نكرديد
2- لوليتا به دروغ گفت كه در تنظيمات دخل و تصرفي انجام نداده ، پست اختصاصي چاپ كرد و گفت ايراد از طرف ورد پرس هست و در حال مكاتبه براي رفع اشكالات كامنتدوني هستيم . در حالي كه با كمك افرادي خاص مشغول نصب نرم افزارهاي جاسوي و آكيسمت كردن كامنت ها بود.
اينكه تنظيماتو چيكار كرده خيالي نيست
مشكل اينه كه دروغ ميگه و بعدش ميگه دروغ نميگم آدمو شاكي و شكار ميكنه
دروغ كار خوبي نيست دروغ نگو آقا جان دروغ نگو
لوليتا، خانم دارابي تو نميتوني ماكياول خوبي باشي
اينو درك كن من خير خواه تو هستم خانوم دارابي
دروغ نگو دارابي سانسور نكن دارابي 😡
Lk htah’vd ;vnl h’v lk, kndnd fn,kdn
;l … متاغئ شقعيدرل من افشاگري كردم
منو نديدي
حلال
لالبا س كمك 😡
هما گفت:
تو چرا از اب گل الود ماهی میگیری ؟
تو توی خونه ات تخت و میز و مبل رو جابجا نمی کنی ؟ حالا یک مهمان هم پاش گرفت به میز ورش میداری و میذاری اونور
بعدشم تو هی میگی جاسوسی جاسوسی
واسه کی اینا جاسوسوی میکنند که دو سال هم من هستم هم توهستی هم بقیه ؟ پس چرا ما دستگیر نمیشیم ؟ یا مگه ما دانشمندان هوافضاییم و درمورد شکافت هسته ای بحث می کنیم که رصدمون کنند ؟
اصلا واقعا چه بهتر جاسوسوی کنند …..یعنی تو فک کن اینا وقتی پستای اسکارلت رو میخونند به چی فک می کنند ؟ باورشون نمیشه که ماداریم در مورد ک… حرف میزنیم ..میگن این رمز انقلاب مخملیه ….. بدبخت رمزگشا ها ..مادرشون میاد جلو چششون تا رمز ک…کشف کنند
جوات خیلی دایی جان ناپلونی ها
جـوات یساری گفت:
حالا جاسوسي در حد موساد و كاگ ب منظورم نيست بعدشم مگه گفتم واسه حكومت
لب كلامم همون بود كه سال قبل اشاره كردم ، بعدشم تغيير دكوراسيون بااعث اينجور اتفاقات نميشه
بعدشم اينا دارن يه كاري انجام ميدن ، اون تصويري كه لوليتا دو هفته قبل از آي پي ها ارائه داد خيلي مشكوك بود.يادتون مياد؟
ايشون يك بانك اطلاعاتي بزرگ از آي پي كامنت نويس ها درست كرده و همه چيز رو گويا شخصي ديگر رصد ميكنه ركورد گيري ميكنه و اشخاصي ديگر مطلب مينويسن .
نخندين جماعت شوخي نگيريد … همه چيز مشكوكه … ايشون چرا داره از آي پي ها ركورد گيري ميكنه … چرا ؟ چرا ؟
من مرده شماها زنده يه روز بهتون ثابت ميشه كه يك كاسه ايي زير نيم كاسه هست ….
من به اينا شك دارم يا از جمهوري اسلامي دارن ساپورت ميشن كه در اون صورت من يه نفر بدبخت شدم چونكه مدام در حال افشاگري بودم ……. الان تمركز ندارم براي نوشتن … اما همه چيز مشكوكه…
.
.
.
خانوم لوليتا اگر داري براي حكومت اطلاعات جمع ميكني بنده از همين تريبون به شما خسته نباشيد ميگم خدا بهتون توفيق بده و بنده رسما عرض ميكنم «غلط كردم حاج آقا» من ديگه تواب شدم و از فردا حاضرم مثل جومونگ(ع) در راه صيانت از ارزش هاي انقلاب شمشير يزنم .
اگرم براي استكبار كار ميكنيد براي اسرائيل و آمريكا خدمت ميكنيد
بنده بازم مخلصم و اعلام ميكنم مرگ بر خود ولايت فقيه
ما هم كراوات داريم هم چفيه هركدوم لازم شد خبر بدين 🙂
به هر حال منو به جونيم ببخشيد خام طبعي ميكنيم چيزي ميگيم حلالمون كنيد
ولي اينا مشكوكن بچه ها خطرين من كه ديگه ازشون ترسيدم
nana گفت:
بعضی دوستان در اینجا دائماً اشاره میکنند که چرا درد گفت شده ولی به درمان اشاره نشده
به نظر من قبل از درمان، اول باید ریشه درد رو تشخیص داد. متاسفانه اکثر زنان درد رو حس میکنند ولی نمیدانند که منشأ آن چیست. مثلا در برخوردهای زنان و مردان ما خیلی متداول است که یک زن با حرفهای توهین آمیز مورد آزار روحی قرار میگیرد ولی حق ناراحت شدن هم ندارد چون اگر ناراحت شود باز میشنود که نازک دل است و زودرنج و حساس است. در نتیجه سکوت میکند که متهم به زودرنجی نشود. پس زن غمگین میشود که نمیتواند ناراحتی خود را ابراز کند. ولی ریشه این درد کجاست؟ ریشه در توهین اولیه بوده است. ولی رفتار طرف مقابل آنچنان حق به جانب است که زن اگر به کلّ پروسه دقت نداشته باشد فکر میکند که خودش متهم است، خودش زودرنج و حساس است. و دقت نمیکند به اینکه در واقع رفتار طرف آزار دهنده و رنج آور بوده است. زن ناراحت و غمگین میماند ولی سخت است که تشخیص دهد ریشه و دلیل ناراحتیش چیست. شاید به خاطر این که مردان به طور پیش فرض حق به جانب رفتار میکنند، و زنان با پیش فرض ذهنی اینکه حق به جانب مردان است برخورد میکنند؟!
به هر حال قدم اول این است که زن پیش فرضهای ذهنی که فرهنگ و جامعه در ذهنش تثبیت کرده را به چالش بگیرد و دلیل اصلی ناراحتی خود را تشخیص دهد. آنگاه قدم بعدی میتواند درمان باشد
B Pioneer گفت:
خطاب به تمامی کامنتگذارن٬
خیلی جالبه که بعد از حدود ۲۰۰ کامنت یا نظر در این پست٬ هنوز کسی به سیاست٬ سیاستگذران یا سیاستگذاری اشتباه در این مملکت اشاره نکرده؟!!!
بواقع شکی نیست که به حقوق همه تو این ایران داره ظلم میشه٬ خشونت میشه٬ تجاوز میشه٬… اما علت کجاست؟!! (حالا بگذریم که این پست فقط بخاطر روز خشونت به زن تدارک داده شده؛ ولی بواقع زن و مرد و بچه نداریم که! بهمه داره اجحاف میشه)
دلیل اصلی این قضیه اجحاف هم٬ این حکومت زالو صفت با تمامی اراذل و اوباش حامیانش میباشه!!! که مثل یه انگل یا بختک افتادند به جون این مردم و مملکت…
فکر میکنید٬ اگر یه حکومت برخواسته از عقل و منطق وجود داشت٬ کار همه ما به اینجاها میکشید؟!!!
اینکه به حق این یا اون تجاوز میشه٬ فهمیدنش اینقدر سخته؟!!! نه والله!
———————
مشکل اینجاست که عده ای گوساله که بر مسند این حکومت جلوس کرده اند٬ از جمله سپاه٬ رهبر٬ احمدینژاد -انتر-٬ مجلس٬ قوه قضاییه٬ اجراییه٬ کوفت – زهرمار و غیره با اعوان و انصار بی وجدان و بی احساسشون که در این روزگار بعد از اینهمه پیشرفت انسان در جهان٬ هنوز دنبال ارتجاع دینی٬ واپسگرایی٬ خرافات٬ امام زمان و … هستند!
فکر میکنید در ممالکی که میزان خشونت به انسانها (ایضآ حیوانات) کمتره٬ چه اتفاقی افتاده! که اگر ما هم همون شرایط اونها رو ما هم میداشتیم از اونا کمتر نمیبودیم که بهتر هم شاید میبودیم!
همه این خشونت ها که دارید اینجا با هم رد و بدل میکنید٬ فکر میکنید چقدر طول میکشید که اصلاح بشه و بهبود پیدا کنه٬ اگر که یک حکومت عاقل بر مسند این مملکت حکمرانی میکرد!
اگر که «ادیان» بی مصرف در «جامعه امروزی» حقی چون حکومت بر مردم نداشتند و «دین» ابزاری شخصی برای هر فرد در خونه و خانواده اش میبود! آیا مشکلات ما لاینحل باقی میماند!!!
یعنی اینقدر ما ضعیف النفس بودیم که وقتی ببینیم که فعلی مخل آسایش انسانه٬ نمیخواستیم یا نمیتونستیم طبق قانون آزمایش و خطا به یک راه حل منطقی برسیم که ناچار نشیم از این دین بیمنطق و بی قانون کمک بگیریم! البته کور کورانه!
============
هر چی میکشیم٬ از این «ادیان» ناقص و عقب افتاده اس!
من منکر «ایمان» داشتن٬ «خدا محور» بودن٬ «معتقد» بودن٬ نیستم!
یا کسی فکر نکنم مخالف اعتقاد قلبی به خدا یا چیزی تو این مایه ها باشه!
اما استفاده ابزاری از اون٬ همون حکم افیون رو داره!
همینی میشه که همین الآن باهاش مواجه ایم!
عقل و منطق رو زایل نموده و جانشینش خشونت ناخواسته و برخواسته از دین رو به جامعه ارزانی…
—————
خیلی ساده بگم٬ از لحاظ فیزیولوژیک٬ انسانی که به چیزی اعتقاد داره؛ دعا میکنه؛ در زمان عبادت٬ میزان ترشح برخی از آنزیم ها٬ از برخی غدد بیشتر میشه تا در حالت عادی یا هنگام استراحت!
بزبانی ساده تر٬ ایمان به هر چیزی٬ حتی سنگ یا ستاره! این خاصیت رو میتونه ایجاد کنه! دلیلی نداره که حالا اسلام باشه یا مسیحیت! بت پرستی باشه یا تفکر بودایی… همشون یه کار رو تو بدن انجام میدند که میتونه سلامت و تمرکز ذهن و حواس رو بهمراه داشته باشه…
=============
خلاصه که هر چه آه دارید بر سر «دین» مرتجع٬ سیاست «دینی» و سیاستگذران «دیندار» بکشید! که اگر اینان کمی از خر شیطان پایین می آمدند٬ کار ما به اینجا ها نمیکشید که الآن اینجا بنشینیم و بر سر هم بکوبیم که « خشونت» از زن شروع شد یا از مرد!
تمامی خشونت های بالا راه حل داشته و داره؛
خیلی ساده قابل مرتفع شدن یا محدود شدن میبود٬ اگرکه آموزش صحیح بر پایه عقل و منطق تو این خطه به نام ایران حکمفرما میبود…..
آره ببم جان نه تقصیر منه٬ نه تو! یادمون ندادند و یاد نگرفتیم راه درست زندگی کردن رو با توجه به ابزار دانش٬ کوشش٬ منطق و استنتاج …..
……………………
بقیه اش با تو جواتی… و من الله توفیق…
ژیان گفت:
اینجانب بنا به اظهارات صریح شخصیت آشنای اقا موشه در داستان خاله سوسکه، با اطمینان کامل اعلام می کنم که اگر نه کلیۀ مطالب این پست اما بخش اعظم آن کذب محض می باشد. چنانچه مستحضرید، در این داستان که در طول قرون و اعصار بطور متواتر و با روایت های مختلف نقل می شده است، سرکار علیه بانو خاله سوسکه به قصد تأهل و با نیت یافتن شوی مناسب و خوردن نان گندم و نکشیدن منت ابوی بزرگوار خود، از منزل خارج و به کوی برزن آمده با افراد و اشخاص مختلف مواجهه می شود. در گفتگویی که میان خاله سوسکه و جناب آقای آقا موشه رد و بدل می شود آقا موشه در جواب ایشان که اگر بر من خشم گرفتید مرا با چی شئی مضروب می کنید اظهار می دارند که با همین دمب نرم و نازکم. توجه حضار و هم میهنان محترم را به این نکته جلب می نماید که در این ملاقات به هیچ عنوان به سوسک بودن آن بانو و زشتی اندام و یا نیاز ایشان به جراحی های ترمیمی هیچگونه اشاره ای نشده و در عوض آقا موشه با بیان مزاح تنبیه خاله سوسکه با دمب نرم و نازکشان اذعان می دارند که مهر وی به دلشان افتاده است و منت همسری ایشان را بر روی دیده می گذارند و تعهد می سپارند که اسباب آسایش و خوشبختی ایشان را فراهم نمایند.
از آنجایی که حکایات و مثل های فولکلوریک هر جامعه ای نشان از عرف حاکم بر افراد آن جامعه دارد لذا بدینوسیله اعمال هر گونه خشونت منتسب به مردان بشدت تکذیب شده و به شما خانم نویسنده اخطار می شود دست از تشویش اذهان عمومی برداشته و با قدم گذاشتن در صراط مستقیم به آغوش جامعه بازگردید.
با آرزوی توفیق
دفتر پاسخگویی به سوالات و شبهات
EhSAN گفت:
ای نسوان نکنید این کارا رو نزنید این حرفارو… من هر چه بیشتر در اینجا میمونم به مازوخیست بودن شما بیشتر شک میکنم!
این دو زوج خوشبخت رو که نام بردید هر کجا که هستند در دو نقطه ی جدا از این دنیای وانفسا زندگی نمیکنند اینها با یک لحن و یک نظر و یک دغدغه و یک هزار مرض مشترک در یه جایی از کره زمین به خوبی و خوشی دارن زندگی میکنن و مشکلشون با توجه زیاد و نام بردن اسمشون و از » درک متقابل » گفتن هاد تر میشه هارتر میشوند (به معنی واقعی) ببیند چطور به اغتشاش افکار دامن زدند . خواهشا توجه بفرمایید دوستانی که با چندین اسامی متفاوت اینجا میان و واقعا دیگه خیلی تابلو هست . من از شما میخوام به این مسائل توجه کنید و به ابتذال آنها در این فضای مجازی لبخند نزنید.
بزدلی که همه را به کیش خود میپندارد…ساندیس خور برو ساندیستو بخور خاک بر سر بزدل.
asadollah mirza گفت:
کاش از اون ور قضیه هم به خشونت نگاه میکردی..
مثلا:
خشونت یعنی قبول مهریه اون هم مهریههای سنگین ولو ازدواج بی ازدواج.
خشونت یعنی قبول کردن روبنده چرا که خدا و پیغمبرش راضی باشند.
خشونت یعنی با مرد به رستوران رفتن و خوردن و همه چیز را به پای مرد گذاشتن.
خشونت یعنی قبول کردن اینکه مرد سایه بالای سر است.
خشونت یعنی خواهر شوهر بودن، مادر شوهر بودن.
خشونت یعنی پشت سر زن تنهای همسایه زر زدن و کس شعر گفتن.
خشونت یعنی همان دختر ۱۸ ساله ای که برای پول با مرد ۷۰ ساله ازدواج میکند.
خشونت یعنی مرد تا بوق سگ کار کند و بیاید خانه و کس شعرهای زنش را بشنود به جای اینکه خانه گرمی داشته باشد که چرا این را نداریم و آنرا نداریم.
خشونت علیه زنان ناشی از هر دوی مرد و زن هست که به قول مادر عزیزتان خود زن نیز باعث این خشونت شده هست.به نظر من زن عامل اصلی خشونت علیه خودش هست.
انگار زنها مایل به این خشونت هستند.
ناشناس گفت:
عالي بود
ویدا گفت:
الو… این کلمه strong رو جون هر کی دوست دارید فیلتر کنید!
مهرداد گفت:
حرف های سر بسته ی یک زن و مرد ایرانی !
«نامه یک زن ایرانی به مرد هموطنش»
پیاده از کنارت گذشتم، گفتی: «قیمتت چنده خوشگله؟»
سواره از کنارت گذشتم، گفتی: «برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!»
در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود
در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود
زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی
در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من
در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی
در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلندگفتی: «زهر مار!»
در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت فحش خواهر و مادر بود
در پارک، به خاطر حضور تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم
نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده میدادی
من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی
مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی!
تو ازدواج نکردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است
من ازدواج نکردم و به من گفتی ترشیده ام
عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی
عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد
من باید لباس هایت را بشویم و اطو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ
من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر
وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است
وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است
نه دیگر من به حقوق خود واقفم، و برای گرفتن برابری در مقابل تو تا به انتها استوار و مستحکم ایستاده ام زیرا به هویت خود رسیده ام، به هیچ وجهی از حق خود نخواهم گذشت
من با تو برابرم، مرد
احتیاجی ندارم که تو در اتوبوس بایستی تا من بنشینم
احتیاجی ندارم که تو نان آور باشی
احتیاجی ندارم که تو حامی باشی
خودم آنقدر هستم که حامی خود و نان آورخود باشم
با تو شادم آری، اما بدون تو هم شادم!
من اندک اندک می آموزم که برای خوشبخت بودن نیازمند مردی که مرا دوست بدارد نیستم
من اندک اندک عزت نفس پایمال شده خود را باز پس می گیرم
به من بگو ترشیده، هرچه می خواهی بگو. اما افتخار همبستری و همگامی با مرا نخواهی یافت تا زمانی که به اندازه کافی فهمیده و باشعور نباشی
گذشت آن زمان که عمه ها و خاله هایم منتظر مردی بودند که آنها را بپسندد و در غیر اینصورت ترشیده می شدند و در خانه پدر مایه سرافکندگی بودند
امروز تو برای هم گامی با من (و نه تصاحب من – که من تصاحب شدنی نیستم) باید لیاقت و شرافت و فروتنی خود را به اثبات برسانی
حقوقم را از تو باز پس خواهم گرفت. فرزندم را به تو نخواهم داد
خودم را نه به قیمت هزار سکه و یک جلد کلام الله که به هیچ قیمتی به تو نخواهم فروخت
روزگاری می رسد که می فهمی برای همگامی با من باید لایق باشی – و نیز خواهی فهمید همگام شدن با من به معنای تصاحب من یا تضمین ماندن من نخواهد بود
هرگاه مثل پدرانت با من رفتار کردی بی درنگ مرا از دست خواهی داد
ممکن است دوست و همراه تو شوم اما ملک تو نخواهم شد …
———————————————————————————————-
و این هم جوابیه ای از «یک مرد ایرانی به زن هموطنش» :
پیاده از کنارم گذشتی و اخمت سهم نگاه مشتاق من بود و لبخندت نصیب آنکه سواره بود
سواره از کنارم گذشتی و مرا اصلاً ندیدی و کرشمه ات را
به آنی ارزانی دادی که قیمت ماشینش از خونبهای من بیشتر بود
در صف نان صدای لطیفت نانوای خسته را به وجد آورد و نوبتم را گرفتی
و بروی خودت هم نیاوردی
زیر باران خیلی قبل تر از تو منتظر تاکسی بودم اما ماشین که آمد
آب گل آلود را بر من پاشید و جلوی تو ایستاد
در تاکسی که نشستم آرزو کردم کنارم ننشینی تا اگر ماشین تکانی خورد
و به تو خوردم، حیوان خطابم نکنی در جواب عذرخواهیم
در اتوبوس بین ما نرده آهنی بود، جایم را اگر به تو تعارف میکردم
میگفتی یا دیوانه است یا مرض دارد
در سینما، دیدم که تهمینه میلانی تمام مردان را شیطان تصویر کرده،
کفرم درآمد، نیکی کریمی جیغ زد و گفتم زهرمار
دعوا که کردم، او که میدانست مادر و خواهرم را بیشتر از خودم دوست دارم
به آنها ناسزا گفت تا بیشتر بسوزم
آزادی ات را صاحبان قدرت گرفتند، همانان که از قدرت ثروت اندوختند
و تو که مدل ماشین پسرانشان را میدیدی دست و پایت شل میشد
من ازدواج نکردم چون تو چشم و همچشمی داشتی و به انگشتر
سه میلیونی نظر داشتی، تازه این فقط یک حلقه بود از زنجیر خواسته هایت
صفت ترشیده را اولین بار از خودت شنیدم، کوچکتر بودی
یادت هست میگفتی معلم ریاضیتان شوهر نکرده، گفتی ترشیده!
عاشق که شدم تلفنم را قطع میکردی و بهانه ات حضور میهمانهایتان بود
عاشق که شدی، فردا که مادر میشوی را ندیدی؟
دلت نمیخواهد همسر پسرت را بپسندی؟ تو و مادرم یکی هستید!
من باید اضافه کاری کنم تا تو در هر میهمانی لباسی جدید بپوشی تا به تو بگویند خوش تیپ
من باید شبها هم کار بکنم تا تو سفره ات رنگین باشد و به تو بگویند کدبانو
خسته از اضافه کاری برگشتم و گفتی پوشک بچه را عوض کن
چون من ناخنهایم را تازه لاک زده ام
وقتی خواستی طلاق بگیری، «گفتند» بچه مال پدر است! من نگفتم، همان دینی گفت که تو برایش از پس اندازمان سفره ابوالفضل می انداختی و یکهو خواب میدی که باید به حج بروی، آنهم در اوج گرفتاریمان
آری، اینچنین است خواهر من! رفتارهای زشت ما از پس هم می آیند
تو چنان کردی که خشم در دل من ها کاشتی و من ها شکستند و بسته به صبرشان دو فوج شدند
آنان که ضعیفتر بودند خرد شدند و خشمشان کینه شد و کینه شان عقده و در هر کوی و برزن و بازار از هر اندک قدرت خود نهایت سوء استفاده را کردند و بر تو تاختند
اما آنان که یا قویتر بودند یا از تو ها کمتر زخم خوردند، خشمشان هم کمتر بود و کینه هاشان نیز
اینان هنوز چشم امید دارند به وطن که بتواند و برآنند که نیک بمانند
خوشحالم حالا که میخواهی تغییر کنی
من هم برآنم که بهتر باشم و شادتر باشیم
در کنار هم، من و تو ای هموطن،
بدون هر نوع بغض و کینه و تبعیض جنسی
مایی بهتر برای فردا و آینده ای بهتر
ye gharibe گفت:
nevisandeh aziz to kolan halet khob nist
ye ja harf az moghayeseh o forokhtan e zan mikoni ba mehrieh jaie dige migi ke khodet mehreto getefti o tazeh khoshhalam hasti
ye negahi be aghayedet bendaz dost e aziz
نسوان گفت:
khanandeh aziz, inja chand nafar minevisand, shoma yek negah be zire post ha bendaz ,dooste aziz
ویدا گفت:
فوق العاده بود بانو
آقای ف گفت:
من با این که خشونت جنسیتی خیلی هم خوب وجود دارد موافقم. ولی خیلی از خشونت ها را نمی گذارم به حساب جنسیتی بودنش، می گذارم به حساب روشی که کلا ما با هم برخورد می کنیم. این که هرچه خوشمان نیاید محکوم است و هرچه محکوم است حق داریم توهین و خشونت به اش روا داریم. خیلی هایش جنسیت ندارد، برای هردوی مرد و زن هست. من خیلی نظرها می گیرم که «روانی هستی و برو خودت را نشان بده» یا «این … ها چیه که می نویسی» یا شبیه این. یعنی می خواهم بگویم قسمت اعظم خشونت کلامی و رفتاری، برای هر دو جنس هست. به نظر من بیش از آن که به جنسیت ربط داشته باشد، بیشتر به برداشت طرف از «قوی» و «ضعیف» ربط دارد. مثلا من وقتی اتو کشیده سوار تاکسی ام و مودب حرف می زنم، از راننده که کرایه اضافه می خواهد یا از نفر بغل دستی که جای دونفر را گرفته، زور و لیچار می شنوم. وقتی دهانم را باز می کنم و صدایم را بالا می برم و شاخ و شانه می کشم، «کمتر» این اتفاق می افتد.
خوب شاید این جا خودم جواب خودم را داده باشم انگار. به نظرم این حقیقتی در این جامعه است که پرسپشن از زن، «ضعیف» است. به همه ی دلایل تاریخی و مذهبی و اجتماعی و کوفت و مرض که همه می دانیم.
مریم گفت:
چقدر همه این کلمات اشنا بود. بسیار زیبا
جمشید گفت:
مرسی… بسیار ملموس و عالی بود… اما یه نکته… اینهایی که گفتی فقط خشونت به زن نیست… اینها خشونت به انسان (چه مرد و چه زن) و خیانت گونه ی انسان به خودشه…
مردی که همسرش رو مجبور به نشستن توی خونه و خونه داری می کنه فقط به همسرش آسیب نمی زنه. این مرد که خودش هم قربانی یک پرورش فکری بیماره با این کارش به خوش هم آسیب های فراوانی می زنه. یه مثال ساده می شه زد : اگه از قابلیت های یک زن در در بیرون از خونه استفاده بشه خوب تامین معاش زندگی واسه مرد هم آسون تره (می تونه بارش نصف بشه واسش) به علاوه اینکه همکاری تو وظایف خونه هم تنوع تلاش برای گردوندن اون زندگی رو (که داره با شراکت همسرش انجام می ده) بیشتر می کنه.
در کل از هزاران جنبه ی مختلف می شه ثابت کرد این آسیب دو طرفست. و خوب دور از انتظار هم نیست. زن و مرد دو جنس یک گونه اند و با هم تکامل پیدا کردن. بدیهیه که ستم به یک جنس به کل گونه آسیب می زنه.
در مورد توهین هایی هم که اینجا بهتون شده ناراحت نباشید، اگه نمی شد جای شک و تعجب داشت. فضای سایبر صرفا بازتابی از مادیت ماست.
آفرین… بجنگید… با هم می جنگیم… 🙂